محبوبه عباسی؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حسین باقری
چکیده
اهداف اصلی این پژوهش تهیه نقشه پیشبینی رویشگاه بالقوه گونه Agropyron intermedium، با استفاده از مدل Maxent، یافتن عوامل مهم تأثیرگذار در استقرار و توزیع این گونه و گرایش ترجیحی گونة مورد نظر نسبت به عوامل محیطی بوده است. برای این منظور، اطلاعات وضعیت سایت شامل توپوگرافی، آب و هوا، زمین شناسی و خاک، تصاویر ماهوارهای، مدل ارتفاع دیجیتال(DEM) ، ...
بیشتر
اهداف اصلی این پژوهش تهیه نقشه پیشبینی رویشگاه بالقوه گونه Agropyron intermedium، با استفاده از مدل Maxent، یافتن عوامل مهم تأثیرگذار در استقرار و توزیع این گونه و گرایش ترجیحی گونة مورد نظر نسبت به عوامل محیطی بوده است. برای این منظور، اطلاعات وضعیت سایت شامل توپوگرافی، آب و هوا، زمین شناسی و خاک، تصاویر ماهوارهای، مدل ارتفاع دیجیتال(DEM) ، نقشه زمین شناسی و دادههای اقلیمی (از ایستگاههای مرتبط) تهیه شدند. بعد از این مرحله، نمونهبرداری از خاک و پوشش گیاهی انجام شد و نمونههای خاک به آزمایشگاه منتقل شدند. در آزمایشگاه نمونههای خاک شامل آهک، ماده آلی، بافت خاک، اسیدیته، هدایت الکتریکی و درصد سنگ و سنگریزه اندازهگیری شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نقشه متغیرهای محیطی از روشهای زمینآمار و برای ارائه نقشه پیشبینی از مدل Maxent استفاده شد. مقدار ضریب کاپا حاکی از آن است که مدل Maxent رویشگاه گونة A. intermedium را در سطح بسیارخوب (85/0=kappa) پیشبینی کرده است. همچنین دقت طبقه بندی نقشههای زیستگاه پیش بینی شده در مدل Maxent با توجه به تحلیل منطقه زیر منحنی ( 771/0= AUC) قابل قبول است. نتایج نشان داد که متغیرهای توپوگرافی و رس خاک در حضور و پراکنش گونه A. intermedium بیشترین تأثیر را دارد و افزایش آهک و هدایتت الکتریکی تأثیر منفی بر حضور این گونه دارد.
نادیا کمالی؛ حسین آذرنیوند؛ شروین احمدی؛ محمد علی زارع چاهوکی؛ احمد صادقی پور
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر مالچهای پلیمری و مالچ گیاهی بر برخی خصوصیات فیزیکی خاک انجام شد. بدین منظور اثر سه نوع پلیمر مصنوعی، پلیمر طبیعی و پلیمر طبیعی- مصنوعی به همراه مالچ گیاهی (لاشبرگ) بر برخی خصوصیات فیزیکی خاک در دو عمق ( 5-0 سانتیمتر و 30-5 سانتیمتر) در دو دوره زمانی ( یک هفته و 6 ماه پس از پاشش مالچها) در قالب طرح پایه کاملاً ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر مالچهای پلیمری و مالچ گیاهی بر برخی خصوصیات فیزیکی خاک انجام شد. بدین منظور اثر سه نوع پلیمر مصنوعی، پلیمر طبیعی و پلیمر طبیعی- مصنوعی به همراه مالچ گیاهی (لاشبرگ) بر برخی خصوصیات فیزیکی خاک در دو عمق ( 5-0 سانتیمتر و 30-5 سانتیمتر) در دو دوره زمانی ( یک هفته و 6 ماه پس از پاشش مالچها) در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. کرتهای آزمایشی 10*10 متر انتخاب و مالچها 2 سانتیمتر سطح خاک را در هر کرت پوشش دادند. نتایج نشان داد که استفاده از مالچها در هفته اول پاشش، بر روی وزن مخصوص ظاهری (6/3% افزایش در پلیمر مصنوعی)، تخلخل (01/6% افزایش در پلیمر مصنوعی)، دما (52/2% افزایش در مالچ گیاهی و 85/1% کاهش در پلیمر طبیعی) و رطوبت (4/17% افزایش در پلیمر مصنوعی) در لایه 5-0 سانتیمتری، همچنین درصد رطوبت خاک (67/16% افزایش در پلیمر مصنوعی) در لایه 30-5 سانتیمتری تاثیرگذار بود، شش ماه پس از شروع آزمایش نیز مالچهای به کار گرفته شده در وزن مخصوص ظاهری (81/4% کاهش در پلیمر مصنوعی عمق اول/ 12/2% کاهش در پلیمر مصنوعی عمق دوم)، تخلخل (23/8% افزایش در پلیمر مصنوعی عمق اول/ 12/4% افزایش در پلیمر طبیعی- مصنوعی عمق دوم) و درصد رطوبت (53/103% افزایش در پلیمر طبیعی- مصنوعی عمق اول/ 6/48% افزایش در پلیمر طبیعی- مصنوعی عمق دوم) هر دو عمق خاک، همچنین هدایت الکتریکی عمق اول (23/6% کاهش در پلیمر طبیعی- مصنوعی) اختلاف معنی داری نسبت به شاهد ایجاد کردند.
راضیه دهقانی؛ محمد جعفری؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ سلمان زارع؛ علی طویلی؛ بابک متشرع زاده
چکیده
استفاده از بیوچار بهعنوان ماده اصلاحکننده خاک یکی از روشهای نوین بهبود ویژگیهای خاک و افزایش عملکرد گیاهان میباشد. در این پژوهش بهمنظور بررسی اثر افزودن بیوچار طبیعی بر روی ویژگیهای خاک و عملکرد گیاه مرتعی اروشیا، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 11 تیمار شامل سطوح مختلف بیوچار (صفر، 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9 و 10 درصد وزنی) ...
بیشتر
استفاده از بیوچار بهعنوان ماده اصلاحکننده خاک یکی از روشهای نوین بهبود ویژگیهای خاک و افزایش عملکرد گیاهان میباشد. در این پژوهش بهمنظور بررسی اثر افزودن بیوچار طبیعی بر روی ویژگیهای خاک و عملکرد گیاه مرتعی اروشیا، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 11 تیمار شامل سطوح مختلف بیوچار (صفر، 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9 و 10 درصد وزنی) و سه تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. پس از پایان فصل رشد برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک (اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد ماده آلی، آهک، جرم مخصوص ظاهری و حقیقی، درصد تخلخل)، درصد جوانهزنی و عملکرد گیاه اروشیا اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در تمام صفات مورد مطالعه خاک (به غیر از جرم مخصوص حقیقی)، و خصوصیات گیاه اروشیا تفاوت سطوح مختلف بیوچار (01/0a= ) معنیدار بود. افزودن سطوح مختلف بیوچار باعث افزایش اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد تخلخل کل، درصد ماده آلی خاک و کاهش جرم مخصوص ظاهری، درصد آهک و درصد رس، ماسه و سیلت خاک شد.
صادق حسیننیایی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد جعفری؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
گونۀ تاغ از گیاهان مقاوم در روﻳﺸﮕﺎهﻫﺎی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﻴﺎﺑـﺎﻧﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ از زﻣـﺎن ﻛﻨﺘـﺮل ﻣﺎﺳﻪﻫﺎی روان ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از راهﺣﻞﻫـﺎی ﻣﺒـﺎرزه ﺑﺎ ﻓﺮﺳﺎﻳﺶ و ﺗﺜﺒﻴﺖ ﺷﻦ ﺑﺎ روش ﺑﻴﻮﻟﻮژﻳﻚ ﻫﻤﻮاره ﻣـﺪ ﻧﻈـﺮ ﻣﺤﻘﻘﺎن و دﺳـﺖاﻧـﺪرﻛﺎران ﺑـﻮده اﺳـﺖ. در این تحقیق که در جنگلهای دستکاشت اشتهارد صورت گرفت، اثر زمان ...
بیشتر
گونۀ تاغ از گیاهان مقاوم در روﻳﺸﮕﺎهﻫﺎی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﻴﺎﺑـﺎﻧﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ از زﻣـﺎن ﻛﻨﺘـﺮل ﻣﺎﺳﻪﻫﺎی روان ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻜﻲ از راهﺣﻞﻫـﺎی ﻣﺒـﺎرزه ﺑﺎ ﻓﺮﺳﺎﻳﺶ و ﺗﺜﺒﻴﺖ ﺷﻦ ﺑﺎ روش ﺑﻴﻮﻟﻮژﻳﻚ ﻫﻤﻮاره ﻣـﺪ ﻧﻈـﺮ ﻣﺤﻘﻘﺎن و دﺳـﺖاﻧـﺪرﻛﺎران ﺑـﻮده اﺳـﺖ. در این تحقیق که در جنگلهای دستکاشت اشتهارد صورت گرفت، اثر زمان و ارتفاع هرس بر پایههایی از تاغ که آثار پژمردگی و خشکیدگی در آنها قابل مشاهده بود، مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش در قالب آزمایش فاکتوریل بر مبنای طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار اصلی زمان هرس (مرداد، آبان، دی، اسفند) و چهار تیمار فرعی ارتفاع هرس (هرس کفبر، 25 سانتیمتر، 50 و 75 سانتیمتر) اجرا شد. قبل از اعمال هرس، جهت همگن و هم اندازه بودن پایهها، متغیرهای ارتفاع، قطر تاج و قطر یقه در مورد هر پایه اندازهگیری شد. اواخر تیر ماه همان سال وضعیت پایهها از لحاظ جستزنی یا عدم جست بررسی گردید و ویژگیهای کمی جست، همچون تعداد، ارتفاع و قطر جستها در هر پایه اندازهگیری شد. نتایج حاکی از آن بود که هرس باعث تحریک جستزنی شده است، چرا که 5/97 درصد از پایهها دارای جست بودند. هرس در دی ماه از ارتفاع 75 سانتیمتر با تعداد 100 جست بیشترین تعداد جست را دارا میباشد. کمترین تعداد مربوط به هرس کفبر در آبان ماه با تعداد 5 جست میباشد. از لحاظ ارتفاع جست، هرس در دی ماه از ارتفاع 50 و 75 سانتیمتر بزرگترین جستها را دارا بود. حداقل ارتفاع جست نیز مربوط به هرس کفبر در زمانهای مختلف میباشد. از لحاظ قطر جست تفاوت معنیداری بین تیمارها وجود ندارد، اما در کل هرس در دی ماه قطورترین جستها را به خود اختصاص داده است. بنابراین میتوان گفت هرس در دی ماه از ارتفاع 75 سانتیمتر به عنوان بهترین زمان و ارتفاع هرس میباشد.
مریم صفاریها؛ حسین آذرنیوند؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ علی طویلی؛ صمد نژادابراهیمی؛ دنیل پاتر
چکیده
گیاه مریم گلی (Salvia limbata) گیاهیعلفی و پایا و متعلق به خانوادۀ نعناع و بومی ایران است. در این تحقیق اندام هوایی گیاه Salvia limbata در مرحلۀ گلدهی در تیرماه در مناطق ارتفاعی مختلف در مراتع طالقان از نظر مقدار اسانس و تنوع ترکیبات شیمیایی موجود در آنها مطالعه شد. برای بررسی مواد مؤثرۀ گیاه در رویشگاههای مورد مطالعه در مرحلۀ گلدهی ۹ نمونۀ ...
بیشتر
گیاه مریم گلی (Salvia limbata) گیاهیعلفی و پایا و متعلق به خانوادۀ نعناع و بومی ایران است. در این تحقیق اندام هوایی گیاه Salvia limbata در مرحلۀ گلدهی در تیرماه در مناطق ارتفاعی مختلف در مراتع طالقان از نظر مقدار اسانس و تنوع ترکیبات شیمیایی موجود در آنها مطالعه شد. برای بررسی مواد مؤثرۀ گیاه در رویشگاههای مورد مطالعه در مرحلۀ گلدهی ۹ نمونۀ گیاهی برای آنالیز فیتوشیمی بررسی شد. شناسایی ترکیبات تشکیل دهندۀ اساسی (کمیت و کیفیت) با دستگاه GC/MS و GC-FID (کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی) صورت گرفت. بازده اسانس در مرحلۀ گلدهی به ترتیب در پایین طالقان (m۱۷۰۶) برابر ۳۴/۰در میان طالقان (m۱۹۱۴) برابر ۳۴/۰و در بالا طالقان (m۲۴۷۳) ۴۶/۰ درصد (وزنی به وزنی) دست آمد. با توجه به نتایج به دست آمده، تغییرات ارتفاع در سه رویشگاه مورد مطالعه اختلاف معنیداری را در بین درصد ترکیبات به دست آمده نشان میدهد. همچنین عمدهترین ترکیبات تشکیل دهندۀ اسانس شامل: آلفاپینن، بتاپینن، آلوآرومادندرن واسپاتولونول هستند.
محمدعلی زارع چاهوکی؛ محبوبه عباسی
چکیده
گونۀ Rheum ribes یکی از گیاهان دارویی مهم در جهان به شمار میرود. در این مطالعه به منظور تهیۀ نقشۀ پیشبینی رویشگاه این گونه از روش آنتروپی حداکثر (Maxent) و از نرمافزار MAXENT استفاده شد. متغیرهای محیطی اندازهگیری شده بهعنوان متغیرهای تأثیرگذار بر حضور گونه شامل متغیرهای خاکی از جمله درصد سنگریزه، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد آهک، ...
بیشتر
گونۀ Rheum ribes یکی از گیاهان دارویی مهم در جهان به شمار میرود. در این مطالعه به منظور تهیۀ نقشۀ پیشبینی رویشگاه این گونه از روش آنتروپی حداکثر (Maxent) و از نرمافزار MAXENT استفاده شد. متغیرهای محیطی اندازهگیری شده بهعنوان متغیرهای تأثیرگذار بر حضور گونه شامل متغیرهای خاکی از جمله درصد سنگریزه، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد آهک، درصد گچ، مادةآلی، املاح محلول (کلسیم، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلر، کربنات، بیکربنات و سولفات)، درصد شن، رس و سیلت و متغیرهای توپوگرافی منطقه (شیب، جهت و ارتفاع) و نیز متغیر بارندگی بودند. دقت طبقهبندی مدل با استفاده از سطح زیر منحنی (AUC) مقدار 95% بهدست آمد (سطح خوب) و ضریب کاپای بهدست آمده از بررسی میزان تطابق نقشة پیشبینی با واقعیت زمینی نیز مقدار 92/0 بهدست آمد که در سطح عالی قرار داشت. بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که رویشگاه این گونه در خاکهایی با اسیدیتۀ پایین (کمتر از 8)، بافت سبک و مادۀ آلی (بیشتر از 4/0 درصد) قرار دارد و حضور این گونه با متغیرهای اسیدیتۀ هر دو عمق و رس عمق اول رابطۀ معکوس و با مادۀ آلی هر دو عمق رابطۀ مستقیم داشت.
افشین صادقی راد؛ حسین آذرنیوند؛ محمد جعفری؛ محمد علی زارع چاهوکی
چکیده
با توجه به هزینهبر و پرخطر بودن روشهای صنعتی ذخیرۀ کربن، بایستی به ذخیرۀ کربن به روش زمینی توجه بیشتری شود. در اینجاست که ذخیرۀ کربن در مراتع اهمیت پیدا میکند. لذا این تحقیق با هدف مقایسۀ ذخیرۀ کربن در مراتع طبیعی و دستکاشت انجام شد. بدین منظور سه رویشگاه با سه گونۀ Stipa barbata، Salsola rigidaو Atriplex canescens انتخاب شدند. نمونهبرداری ...
بیشتر
با توجه به هزینهبر و پرخطر بودن روشهای صنعتی ذخیرۀ کربن، بایستی به ذخیرۀ کربن به روش زمینی توجه بیشتری شود. در اینجاست که ذخیرۀ کربن در مراتع اهمیت پیدا میکند. لذا این تحقیق با هدف مقایسۀ ذخیرۀ کربن در مراتع طبیعی و دستکاشت انجام شد. بدین منظور سه رویشگاه با سه گونۀ Stipa barbata، Salsola rigidaو Atriplex canescens انتخاب شدند. نمونهبرداری از هر یک از گونهها در ده تکرار (30 نمونه) و همچنین خاک گونهها در شش تکرار در هر یک از عمقهای 30-0 و 60-30 سانتیمتر (36 نمونه) به روش تصادفی- سیستماتیک اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﻛﺮﺑﻦ گیاه و خاک و همچنین برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که بین سه رویشگاه، در عمق اول خاک از نظر مقدار سیلت، ماسه، کربن آلی، pH وEC و در عمق دوم خاک از نظر مقدار سیلت، کربن آلی، ازت، pH وEC اختلاف معنیداری وجود دارد (05/0 .(P< همچنین نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین ذخیرۀ کربن کل بیومس هوایی به ترتیب به A.canescens(4/3 تن در هکتار) و S. barbata (33/0 تن در هکتار) مربوط بود. اما بیشترین و کمترین ذخیرۀ کربن کل رویشگاه به ترتیب به مرتع دستکاشت A.canescens (84/39 تن در هکتار) و مرتع طبیعی S.barbata (94/31 تن در هکتار) مربوط بود به طوری که هر سه گونه با یکدیگر اختلاف معنیداری داشتند (05/0 .(P<در نهایت پیشنهاد میشود یکی از اولویتهای مهم در مدیریت اکوسیستمهای مرتعی، مدیریت کربن خاک و توجه به پتانسیل گیاهان در امر ذخیرۀ کربن باشد.
نوشین شاکریان؛ غلامرضا زهتابیان؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حسن خسروی
چکیده
امروزه پدیدۀ تخریب سرزمین و بیابانزایی از معضلات پیچیده و مهمی است که به بحرانی در سراسر جهان تبدیل شده است و استفاده از سیستمهای ارزیابی برای بررسی روند تخریب و اتخاذ راهکار مناسب جهت مقابله با این پدیده، امری ضروری و حائز اهمیت است. اولین گام در مطالعه و بررسی تخریب سرزمین و بیابانزایی تعیین معیارها و شاخصهای تأثیرگذار ...
بیشتر
امروزه پدیدۀ تخریب سرزمین و بیابانزایی از معضلات پیچیده و مهمی است که به بحرانی در سراسر جهان تبدیل شده است و استفاده از سیستمهای ارزیابی برای بررسی روند تخریب و اتخاذ راهکار مناسب جهت مقابله با این پدیده، امری ضروری و حائز اهمیت است. اولین گام در مطالعه و بررسی تخریب سرزمین و بیابانزایی تعیین معیارها و شاخصهای تأثیرگذار بر این فرآیندها میباشد. به همین منظور در این مطالعه به بررسی اولویت و اهمیت تعداد قابل توجهی از معیارها و شاخصهای تأثیرگذار بر تخریب سرزمین و بیابانزایی پرداخته شد. در این پژوهش ابتدا بر اساس منابع و پرسشنامه و نظر متخصصان تعداد 8 معیار و 49 شاخص را انتخاب و بر اساس 8 ملاک ارزیابی خصوصیات شاخصها از طریق پرسشنامه و نظرخواهی از متخصصان مورد ارزیابی قرار گرفت. با کمک روش آنتروپی شانون، معیارهای مناسب برای ارزشیابی شاخصها، وزندهی شد و سپس با بکارگیری روش تصمیمگیری چند شاخصۀ رتبهای TOPSIS مؤثرترین شاخصهای تأثیرگذار بر تخریب سرزمین و بیابانزایی برای مدیریت و مقابله با آنها تعیین شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که از میان ملاکهای ارزیابی و خصوصیاتی که برای یک معیار یا شاخص باید در نظر گرفته شود، مقیاس، دارای بالاترین وزن و اهمیت و حساس بودن به تغییرات، کمترین وزن و اهمیت را دارد. نتایج حاصل از اولویتبندی و رتبهبندی معیارها و شاخصها با مدل TOPSIS نشان دهندۀ این بود که شدت بهرهبرداری از منابع آب در معیار آب با ضریب نزدیکی 790/0 بیشرین تأثیر و استفادۀ بهینه از امکانات و نیروهای موجود در معیار مدیریتی با ضریب نزدیکی 112/0 کمترین تأثیر را در تخریب سرزمین و بیابانزایی دارند.
راضیه شاه بندری؛ حسین ارزانی؛ ناصر باغستانی میبدی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
مهمترین عامل مؤثر بر کیفیت علوفه گیاهان، مرحله فنولوژی است که با شناخت آن میتوان زمان مناسب چرای دام در مرتع را تعیین کرد. در این پژوهش، از چهار گونه مهم مرتعی، شامل درمنه دشتی (Artemisiasieberi)، آنک (Salsolakerneri)، عجوه (Aelieniasubaphylla) و سفید جاز (Eurotiaceratoides) در سه مرحله فنولوژی؛ رشد رویشی، گلدهی و بذردهی در اواخر 1389 و اوایل 1390 در مراتع ندوشن استان ...
بیشتر
مهمترین عامل مؤثر بر کیفیت علوفه گیاهان، مرحله فنولوژی است که با شناخت آن میتوان زمان مناسب چرای دام در مرتع را تعیین کرد. در این پژوهش، از چهار گونه مهم مرتعی، شامل درمنه دشتی (Artemisiasieberi)، آنک (Salsolakerneri)، عجوه (Aelieniasubaphylla) و سفید جاز (Eurotiaceratoides) در سه مرحله فنولوژی؛ رشد رویشی، گلدهی و بذردهی در اواخر 1389 و اوایل 1390 در مراتع ندوشن استان یزد نمونهبرداری به عمل آمد. در هر مرحله، برای هر گونه 5 تکرار و برای هر تکرار، حداقل پنجپایه گیاهی از نقاط مختلف تیپ گیاهی موجود در منطقه انتخاب و رشد سال جاری آنها برداشت گردید. نمونهها پس از خشک شدن و جدا نمودن اندامهای مختلف (گل، برگ و ساقه) آسیاب شدند و در آزمایشگاه با روش طیفسنجی مادونقرمز NIR)) مورد تجزیه قرار گرفتند و شاخصهای مهم کیفی از قبیل پروتئین خام (CP)، دیواره سلولی عاری از همی سلولز (ADF)، ماده خشک قابلهضم (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) آنها تعیین گردید. نتایج بررسی نشان داد که بالاترین درصد پروتئین خام مربوط به برگ A. subaphylla و در مرحله رویشی (19/9%)، بالاترین درصد ADF مربوط به ساقه A. subaphylla و در مرحله بذردهی (42/53%) و بالاترین درصد DMD(13/48%) و بالاترین مقدار انرژی متابولیسمی (18/6MJ/KgDM) مربوط به برگ A. sieberi و در مرحله رویشی است. همچنین اواخر دوره رویشی را مناسبترین زمان برای چرای دام میتوان در نظر گرفت.
حسین پیری صحراگرد؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حسین آذرنیوند
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه و تهیۀ نقشه پیشبینی رویشگاهها با استفاده از روش آنتروپی حداکثر انجام شد. بدین منظور، بعد از تعیین واحدهای همگن نمونهبرداری با استفاده از نقشه رقومی ارتفاع و نقشۀ زمینشناسی با مقیاس 1:25000، نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه و تهیۀ نقشه پیشبینی رویشگاهها با استفاده از روش آنتروپی حداکثر انجام شد. بدین منظور، بعد از تعیین واحدهای همگن نمونهبرداری با استفاده از نقشه رقومی ارتفاع و نقشۀ زمینشناسی با مقیاس 1:25000، نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی - سیستماتیک انجام شد. سطح قطعات نمونه با توجه به نوع گونههای موجود به روش سطح حداقل بین 2 تا 25 متر مربع و تعداد آنها با توجه به تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات موردنظر برای اندازهگیری، با استفاده از روش آماری 60 پلات تعیین شد. برای نمونهبرداری از خاک نیز در هر رویشگاه هشت پروفیل حفر و از دو عمق 30-0 و 80-30 سانتیمتری نمونه گرفته شد و خصوصیات موردنظر در آزمایشگاه مورد اندازهگیری قرار گرفت. برای انجام مدلسازی به روش آنتروپی حداکثر، لایههای مربوط به متغیرهای محیطی با بهرهگیری از روش زمینآمار و سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد و مدلسازی پراکنش رویشگاهها با استفاده از نرمافزار MaxEnt انجام شد. بعد از اجرای مدل، بهمنظور ارزیابی دقّت طبقهبندی مدلها و میزان تطابق نقشههای واقعی و پیشبینی ضریب کاپا و آماره سطح زیر منحنی اندازهگیری شد. بر اساس نتایج، دقّت طبقهبندی مدلها در سطح قابل قبول قرار میگیرد و متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، جهت، شیب، آهک، سنگریزه عمق اول و دوم خاک و سیلت عمق اول و دوم بیشترین تأثیر را در پراکنش رویشگاههای مورد مطالعه دارند. میزان تطابق بین نقشههای نقشههای پیشبینی و واقعی برای رویشگاه Artemisia aucheri –Astragalus glaucacanthus، در سطح عالی (کاپای 91/0) و برای رویشگاههای Amygdalus scoparia، Scariola orientalis- Stipa barbata و Pteropyrum olivieri- Stipa barbata در سطح خیلیخوب قرار میگیرد (بهترتیب کاپای 8/0، 83/0 و 79/0). این نتایج نشان میدهد که روش آنتروپی حداکثر یک روش زایا و تولیدی است و مدلهای حاصل از آن میتواند به آسانی توسط متخصصین مورد تفسیر قرار گیرد که این ویژگی از نظر کاربردی بسیار حائز اهمیّت است.
فاطمه نقی زاده اصل؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
در این تحقیق نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با پیمایش صحرایی چهار تیپ گیاهی شامل Pteropyrumaucheri-Salsolarigida، Astragalusgossypinus – Acanthophyllumherateens، Amygdalusscoparia – Achillamillefolium و Ephedraintermedia – Erigoncapestra شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ نمونهبرداری به روش تصادفی – سیستماتیک صورت گرفت. بهطوریکه در هر تیپ ...
بیشتر
در این تحقیق نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با پیمایش صحرایی چهار تیپ گیاهی شامل Pteropyrumaucheri-Salsolarigida، Astragalusgossypinus – Acanthophyllumherateens، Amygdalusscoparia – Achillamillefolium و Ephedraintermedia – Erigoncapestra شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ نمونهبرداری به روش تصادفی – سیستماتیک صورت گرفت. بهطوریکه در هر تیپ گیاهی سه ترانسکت 500 متری در نظر گرفته شد و در هر ترانسکت 10 پلات مستقر گردید. در هر پلات ویژگیهای پوشش گیاهی ازجمله نوع و درصد تاج پوشش گونهها، درصد سنگ و سنگریزه، درصد لاشبرگ و درصد خاک لخت تعیین شد. بهعلاوه، جهت بررسی عوامل خاکی، در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیلی حفر شد و با توجه به محدوده گسترش ریشهها و وجود یا عدم وجود سخت لایه و نفوذ ریشه، نمونهبرداری خاک در دو عمق 20-0 و 80-20 سانتیمتری انجام شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک (بافت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد ماده آلی، درصد گچ، درصد آهک، املاحی چون سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم، نسبت جذب سیدیم و درصد سدیم تبادلی) در آزمایشگاه تعیین شد. سپس با انجام آنالیز آماری تجزیه واریانس یکطرفه (ANOVA) نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی تعیینشده و عوامل مؤثر در ایجاد این اختلاف معرفی شدند، این عوامل عبارتاند از درصد شن، درصد ماده آلی و هدایت الکتریکی.
محمد جعفری؛ علی طویلی؛ یحیی اسماعیلپور؛ حسین آذرنیوند؛ محمد زارع چاهوکی؛ حمید رضا اصغری
چکیده
در این پژوهش تأثیر و هزینة کاربرد دو نوع هیدروژل به نامهای تجاری آکوازورب و هربوزورب بر افزایش استقرار نهالها در دو نوع خاک با شوری 5/4 و 8 دسیزیمنس/ متر) مطالعه شد. فراجاذبها در دو سطح 5/0 و 1 درصد وزنی در هنگام کاشت نهالها به صورت هیدراته با خاک مخلوط شد. کاشت نهالها در عرصة طبیعی با استانداردهای دستورالعمل فنی کاشت نهال ...
بیشتر
در این پژوهش تأثیر و هزینة کاربرد دو نوع هیدروژل به نامهای تجاری آکوازورب و هربوزورب بر افزایش استقرار نهالها در دو نوع خاک با شوری 5/4 و 8 دسیزیمنس/ متر) مطالعه شد. فراجاذبها در دو سطح 5/0 و 1 درصد وزنی در هنگام کاشت نهالها به صورت هیدراته با خاک مخلوط شد. کاشت نهالها در عرصة طبیعی با استانداردهای دستورالعمل فنی کاشت نهال منابع طبیعی انجام گرفت. در پایان نتایج نشان داد میزان استقرار نهالها در تیمار شاهد حدود 40 درصد است و درصد استقرار نهالها در بستر غنیشده با هیدروژل به طور معنیدار و تا حد مطلوب (۸۰ درصد) افزایش یافته است. شوری خاک تفاوت معنیداری در استقرار نهالها ایجاد نکرد. با مقایسة نتایج با طرحی اجراشده در زمان و شرایط مشابه، مقدار افزایش هزینه و صرفهجویی در مصرف آب تعیین شد. مقایسة مذکور نشان داد مصرف آب در هر دور 30 درصد و تعداد دورة آبیاری 33 تا 50 درصد کاهش یافته است. میزان افزایش هزینه نسبت به طرح شاخص از 2- تا 29 درصد بهترتیب برای هربوزورب با سطح 5/0 درصد و آکوازورب با سطح 1 درصد اندازهگیری شد. با توجه به این نتایج کاربرد فراجاذب هربوزورب با سطح 5/0 درصد و آکوازورب 5/0 با حدود 5/2 درصد افزایش استقرار به ازای هر یک درصد افزایش هزینه بهترین تیمار بودند. کاربرد فراجاذب به میزان 1 درصد در مقدار استقرار نسبت به تیمار 5/0 درصد افزایش معنیداری نداشت، بنابراین، موجب اتلاف منابع میشود و در این شرایط پیشنهاد نمیشود.
لیلا خلاصی اهوازی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
گونة قیچ (Zygophyllum eurypterum Boiss. & Buhse) از گیاهانی است که اهمیت فراوانی در حفاظت از خاک در مناطق خشک، جلوگیری از فرسایش بادی، و تولید علوفة دامها دارد. هدف از این پژوهش تعیین رویشگاه بالقوة این گونه در مراتع شمال شرق سمنان با استفاده از روش ENFA[1] است. برای نمونهبرداری از پوشش گیاهی در هر تیپ رویشی از روش تصادفی- سیستماتیک در طول 3 ترانسکت ...
بیشتر
گونة قیچ (Zygophyllum eurypterum Boiss. & Buhse) از گیاهانی است که اهمیت فراوانی در حفاظت از خاک در مناطق خشک، جلوگیری از فرسایش بادی، و تولید علوفة دامها دارد. هدف از این پژوهش تعیین رویشگاه بالقوة این گونه در مراتع شمال شرق سمنان با استفاده از روش ENFA[1] است. برای نمونهبرداری از پوشش گیاهی در هر تیپ رویشی از روش تصادفی- سیستماتیک در طول 3 ترانسکت 750 متری استفاده شد. در طول هر ترانسکت 15 پلات، با ابعادی که به روش حداقل سطح تعیین شد، به فاصلة 50 متر قرار داده شد. مختصات جغرافیایی مناطقی که گونة قیچ در آن وجود داشت با GPS ثبت شد. پس از مطالعات صحرایی، نقشة پوشش گیاهی منطقه تهیه شد. نمونههای خاک در ابتدا و انتهای هر ترانسکت از عمق ۰ـ ۲۰ و ۲۰ـ ۸۰ سانتیمتر برداشت شد. خصوصیات خاک شامل بافت، درصد سنگریزه، آهک، رطوبت قابل دسترس، گچ، اسیدیته، و هدایت الکتریکی و همچنین عوامل فیزیوگرافی (شیب و ارتفاع) در این مطالعه اندازهگیری شد. با واردکردن لایههای اطلاعاتی (شامل نقشۀ نقاط حضور گونة قیچ، نقشههای عوامل خاک، و فیزیوگرافی) در مدل مناسب و با اعمال تجزیههای آماری مورد نیاز در مدل ENFA، نقشة رویشگاههای بالقوة این گونه ایجاد شد. نتایج حاصل از بررسیها نشان داد که 25200 هکتار، معادل 34 درصد از کل منطقه، رویشگاه بالقوة Z. eurypterum بهشمار میرود. برای بررسی صحت این مدل از نمایة Boyce استفاده شد. میزان صحت مدل در این آزمون 2/87 درصد تعیین شد. نتایج روش تحلیل عاملی آشیان بومشناختی نشان داد که دو عامل اسیدیته و آهک در حضور این گونه تأثیرگذارتر از سایر عواملاند. میزان تطابق نقشۀ تهیهشده با نقشۀ واقعی پوشش گیاهی نیز با استفاده از ضریب کاپا محاسبه شد که نشاندهندة تطابق خوبی بود (ضریب کاپای 62/0).
[1]. Ecological Niche Factor Analysis
طیبه مصباح زاده؛ حسن احمدی؛ فریدون سرمدیان؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ محمد زارع چاهوکی؛ مریم رستمی
چکیده
این تحقیق جهت ارائة مدلی برای تهیة نقشة شوری با استفاده از دادههای TM و مقدار شوری (هدایت الکتریکی) در منطقة بوئینزهرا انجام گرفت. پردازشهای لازم، مانند آنالیز مؤلفههای اصلی و ایجاد شاخصهای مختلف بر روی باندهای اصلی انجام شد. 38 نمونه خاک به روش نمونهگیری تصادفی (در داخل شبکههای 1×1 کیلومتری) از اعماق مختلف خاک برداشت شد. ...
بیشتر
این تحقیق جهت ارائة مدلی برای تهیة نقشة شوری با استفاده از دادههای TM و مقدار شوری (هدایت الکتریکی) در منطقة بوئینزهرا انجام گرفت. پردازشهای لازم، مانند آنالیز مؤلفههای اصلی و ایجاد شاخصهای مختلف بر روی باندهای اصلی انجام شد. 38 نمونه خاک به روش نمونهگیری تصادفی (در داخل شبکههای 1×1 کیلومتری) از اعماق مختلف خاک برداشت شد. مختصات دقیق پروفیلها، به کمک GPS، در طی عملیات صحرایی ثبت شد و در عصارة اشباع هدایت الکتریکی (میانگین EC افق شناسایی سطحی خاک تا عمق 0 ـ 15 سانتیمتری) اندازهگیری شد. ارزشهای طیفی باندهای اصلی و شاخصهای ساختهشده با مقادیر هدایت الکتریکی مربوط به 80 درصد نمونهها بررسی شد. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نشان میدهد در سطح آماری 99 درصد همبستگی معنیداری بین EC با باندهای اصلی و شاخصهای SI1، SI2، SI3، BI، و NDMI وجود دارد. دقتِ مدل با استفاده از 20 درصد نمونهها ارزیابی شد. نتایج نشان داد که مدل بهدستآمده میتواند با ME و RMSE 08/0 و 53/2 dSm-1شوری خاک را پیشبینی کند.
شیما نیکو؛ حسین آذرنیوند؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن احمدی؛ محمد علی زارع چاهوکی
چکیده
مبارزه با بیابانزایی، که امروزه تهدیدی جدی برای محیط و رفاه انسان بهشمار میرود، نیازمند درک مسائل پیچیدة این پدیده از طریق ارزیابی، آگاهی از شدت عمل فرایندها، و مشخصنمودن عوامل آن است. بنابراین، در این بررسی، پس از مطالعة شرایط حاکم بر منطقة دامغان، که نشاندهندة وجود بیابانزایی است، شدت و وضعیت فعلی بیابانزایی با تکیه ...
بیشتر
مبارزه با بیابانزایی، که امروزه تهدیدی جدی برای محیط و رفاه انسان بهشمار میرود، نیازمند درک مسائل پیچیدة این پدیده از طریق ارزیابی، آگاهی از شدت عمل فرایندها، و مشخصنمودن عوامل آن است. بنابراین، در این بررسی، پس از مطالعة شرایط حاکم بر منطقة دامغان، که نشاندهندة وجود بیابانزایی است، شدت و وضعیت فعلی بیابانزایی با تکیه بر معیارهای اقلیم، آب، زمینشناسی- ژئومورفولوژی، خاک، و فرسایش بادی، به عنوان مهمترین معیارهای بیابانزایی، ارزیابی شد. با توجه به اعتبار بیشتر مدلهای منطقهای و مدلهای دارای قابلیت بازنگری و اصلاح، در اینجا از مدل ایرانی ارزیابی پتانسیل بیابانزایی (IMDPA)، که برای استفاده در مناطق خشک واسنجی شده است، برای ارزیابی بیابانزایی استفاده شد. نخست شاخص فصلیبودن بارش، با توجه به ویژگیهای خاص اقلیمی منطقه، به مدل اضافه شد. سپس، ارزیابی اولیة بیابانزایی انجام شد. سپس، با توجه به نتایج ارزیابی اولیه، شرایط منطقه، و مسائل مطرحشده در مراحل مختلف ارزیابی، اصلاحات لازم در مدل انجام شد و ارزیابی نهایی بیابانزایی و ارائة نقشة آن صورت گرفت. نتایج بهدستآمده نشان داد که شدت بیابانزایی در 94/33 درصد از سطح منطقه شدید و در 06/66 درصد از سطح آن متوسط است. همچنین، اقلیم، شورشدن منابع آب و خاک، کاربری نامناسب اراضی، بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی، شیوة نامناسب آبیاری، و چرای مفرط مهمترین عوامل بیابانزایی در منطقه است.
محمدعلی زارع چاهوکی؛ لیلا خلاصی اهوازی؛ حسین آذرنیوند
چکیده
هدف از این پژوهش ارائة مدل پیشبینی پراکنش گونههای گیاهی مراتع شرق سمنان، با استفاده از مدل رگرسیون لوجستیک، است. بدین منظور، اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی، از قبیل توپوگرافی و خاک، جمعآوری شد. برای تهیة این اطلاعات، علاوه بر نمونهبرداری میدانی از آمار و اطلاعات ایستگاههای هواشناسی منطقه، از تصاویر ماهوارهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ارائة مدل پیشبینی پراکنش گونههای گیاهی مراتع شرق سمنان، با استفاده از مدل رگرسیون لوجستیک، است. بدین منظور، اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی، از قبیل توپوگرافی و خاک، جمعآوری شد. برای تهیة این اطلاعات، علاوه بر نمونهبرداری میدانی از آمار و اطلاعات ایستگاههای هواشناسی منطقه، از تصاویر ماهوارهای و نقشة مدل رقومی ارتفاع استفاده شد. برای جمعآوری اطلاعات پوشش گیاهی در هر واحد، نمونهبرداری در طول 3 ترانسکت 750 متری انجام شد. در طول هر ترانسکت 15 پلات، با ابعادی که به روش حداقل سطح تعیین گردید، به فاصلة 50 متر نصب شد. در هر پلات نوع گونههای موجود و درصد تاج پوشش آنها تعیین شد. همچنین، در ابتدا و انتهای هر ترانسکت از عمق 20- 0 و 80- 20 سانتیمتر نمونة خاک برداشت شد. برای ارائة مدل پیشبینی گونههای گیاهی از روش رگرسیون لوجستیک استفاده شد. برای ارائة نقشة پیشبینی پوشش گیاهی لازم است نقشة کلیة عوامل موجود در مدلها تهیه شود، بنابراین، برای تهیة نقشة خصوصیات خاک از روشهای زمینآمار استفاده شد. با استفاده از نقشة عوامل موجود در مدلها، به کمک سیستم GIS، نقشة پیشبینی پراکنش هر گونة گیاهی تهیه شد. برای ارزیابی میزان تطابق مدل پیشبینی با نقشة واقعی تیپهای گیاهی از شاخص کاپا () استفاده شد. نقشههای پیشبینی رویشگاه گونههای گیاهی Astragalus spp. (ضریب کاپای 86/0)، Halocnemum strobilaceum (ضریب کاپای 51/0)، Zygophyllum eurypterum (ضریب کاپای 58/0)، و Seidlitzia rosmarinus (ضریب کاپای 6/0) بهتر از سایر گونهها با نقشة پوشش گیاهی تطابق دارد. برای گونة Artemisia sieberi (ضریب کاپای 33/0)، به دلیل داشتن دامنة وسیع اکولوژیک، نقشة پیشبینی با واقعیت زمینی تطابق مناسبی نداشت.
محمدعلی زارع چاهوکی؛ لیلا خلاصی اهوازی؛ حسین آذرنیوند؛ اصغر زارع چاهوکی
چکیده
هدف از این مطالعه تهیة نقشة خصوصیات خاک در مراتع شرق سمنان با استفاده از روش آمار مکانی با بررسی روشهای کریجینگ و میانگین متحرک وزندار است. نمونهبرداری با روش تصادفی- سیستماتیک از طریق پلاتگذاری در امتداد ترانسکت انجام شد. بعد از تلفیق نقشههای ارتفاع، جهت، شیب، و زمینشناسی، نقشة واحدهای نمونهبرداری تهیه شد. ...
بیشتر
هدف از این مطالعه تهیة نقشة خصوصیات خاک در مراتع شرق سمنان با استفاده از روش آمار مکانی با بررسی روشهای کریجینگ و میانگین متحرک وزندار است. نمونهبرداری با روش تصادفی- سیستماتیک از طریق پلاتگذاری در امتداد ترانسکت انجام شد. بعد از تلفیق نقشههای ارتفاع، جهت، شیب، و زمینشناسی، نقشة واحدهای نمونهبرداری تهیه شد. در هر واحد، نمونهبرداری در طول سه ترانسکت 750 متری انجام شد. در ابتدا و انتهای هر ترانسکت از عمق 20-0 سانتیمتر نمونة خاک برداشت شد. برای تهیة نقشههای رس، شن، آهک، هدایت الکتریکی، و رطوبت قابل دسترس در نقاط نمونهبردارینشده از روش کریجینگ و میانگین متحرک وزندار در محیط GS+ و GIS استفاده شد. ارزیابی مقادیر برآوردشده و واقعی با استفاده از روش تقاطعی نشان داد که روش کریجینگ در همة متغیرها، بهجز درصد رس، دارای خطا و انحراف کمتر است و دقت بالاتر.
جمال ایمانی؛ حسین ارزانی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
به منظور ارزیابی و مقایسة روشهای اندازهگیری تراکم سه گونة Bromus tomentellus،ovinaFestuca، و Prangos ferulaceae، از نظر صحت و زمان لازم در هر روش، سه جامعة مطالعاتی انتخاب شد که گونة غالبِ هر جامعه یکی از گونههای مذکور بود. در هر یک از جوامعْ منطقة معرف مشخص شد و محدودهای به مساحت 7000 متر مربع (70 × 100) انتخاب گردید. نمونهبرداری در این محدوده ...
بیشتر
به منظور ارزیابی و مقایسة روشهای اندازهگیری تراکم سه گونة Bromus tomentellus،ovinaFestuca، و Prangos ferulaceae، از نظر صحت و زمان لازم در هر روش، سه جامعة مطالعاتی انتخاب شد که گونة غالبِ هر جامعه یکی از گونههای مذکور بود. در هر یک از جوامعْ منطقة معرف مشخص شد و محدودهای به مساحت 7000 متر مربع (70 × 100) انتخاب گردید. نمونهبرداری در این محدوده به صورت تصادفی سیستماتیک انجام شد. در هر محدوده، با توجه به نوع و پراکنش گونهها، 5 ترانسکت 100 متری مستقر شد. در هر یک از محدودههای 7000 متر مربعی، در هر جامعه، همة پایههای گونههای مذکور با ترانسکت نواری (2 × 100) m2شمرده شد و تراکم واقعی آنها بهدست آمد. تراکم بهدستآمده از این روشْ شاهد در نظر گرفته شد. روشهای اندازهگیری تراکم در این تحقیق عبارتاند از شمارش گونهها در داخل کوادرات 1 متر مربعی؛ نزدیکترین فرد؛ نزدیکترین همسایه؛ زوجهای تصادفی؛ نقطة یک چهارم متمرکز؛ و زاویة منظم. از نظر صحت روشها، نتایج نشان داد روش نزدیکترین همسایه در جامعة Festuca ovina و روش نقطة یکچهارم متمرکز در دو جامعة tomentellus Bromus و Prangos ferulacea دارای بیشترین صحت است و روش زاویة منظم در هر سه جامعه دارای کمترین صحت.
ایمان اسلامی؛ علی اکبر مهرابی؛ غلامرضا زهتابیان؛ محمدرضا اختصاصی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
دوره 63، شماره 3 ، آذر 1389، ، صفحه 287-305
چکیده
استان یزد به دلیل پیشینه تاریخی و فرهنگی خود همواره از گذشته به داشتن مردمی پرتلاش و سختکوش معروف بوده است. تجلی مضاعف همت این مردم، در استحصال آب دیده میشود. در استان یزد پیشینه مباحثی چون سنجش و اندازهگیری آب، مالکیت و سهام آب کشاورزی به گذشتهای دور برمیگردد، که در طول زمان دستخوش تغییراتی در نوع و شکل آن شده است. هدف ...
بیشتر
استان یزد به دلیل پیشینه تاریخی و فرهنگی خود همواره از گذشته به داشتن مردمی پرتلاش و سختکوش معروف بوده است. تجلی مضاعف همت این مردم، در استحصال آب دیده میشود. در استان یزد پیشینه مباحثی چون سنجش و اندازهگیری آب، مالکیت و سهام آب کشاورزی به گذشتهای دور برمیگردد، که در طول زمان دستخوش تغییراتی در نوع و شکل آن شده است. هدف از این نوشتار، ضمن مروری کوتاه در گذشته تاریخی شیوه مدیریت و بهرهبرداری آب با محوریت میراب، بررسی سیر تحول مالکیت، تغییرات مدار آبیاری در گذر زمان و تغییرات قیمت آب میباشد. روش تحقیق از نوع تکنگاری (مونوگرافی) و مکان مورد تحقیق روستای چرخاب یزد میباشد. مدار آبیاری روستا در چهار مرحله تغییر یافته، تا شکل نهایی گردش آب از 16 روز به 21 روز و 20 ساعت در حال حاضر رسیده است. هماکنون 53 نفر حقابهدار از چاه موجود بهرهبرداری مینمایند. در این تحقیق با توجه به طبقهبندی صورتگرفته، کسانی که حقابه آنان در یک دور آبیاری کمتر از یک ساعت بود (خرده مالکان) بیشترین فراوانی را معادل 6/33 درصد را تشکیل دادند. نتایج بدست آمده نشان میدهد، با وجود تحولات اجتماعی صورت گرفته در عرصه توزیع حقابه بین بهرهبرداران، کماکان مالکان سعی میکنند تا همواره سهم بیشتری به خود اختصاص دهند و با کسب قدرت اجتماعی، نقش مهمی در جامعه روستایی ایفا نمایند. بررسی تغییرات 50 سالهی قیمت? جاری آب نشان میدهد، این قیمت از نرخ تورم عمومی جامعه، پیروی نکرده است. در این بررسی نرخ افزایش قیمت آب جاری (نرخ رشد)، 12/0 درصد بدست آمد.
وحید پایروند؛ علی سلاجقه؛ محمد مهدوی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
دوره 63، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 131-18
چکیده
راهکار مناسب برای پیشبینی سیلابها بهرهگیری از آمار دبی بیشینه لحظهای ایستگاههای هیدرومتری در هر منطقه میباشد ولی به دلیل نبود این ایستگاهها و یا آمار ناقص و کوتاه مدت در بیشتر مناطق کشور میبایست با بهرهگیری از روشهایی، نسبت به برآورد مناسب دبی سیلابی در آن مناطق اقدام نمود. یکی از این راهکارها روشهای تحلیل منطقهای ...
بیشتر
راهکار مناسب برای پیشبینی سیلابها بهرهگیری از آمار دبی بیشینه لحظهای ایستگاههای هیدرومتری در هر منطقه میباشد ولی به دلیل نبود این ایستگاهها و یا آمار ناقص و کوتاه مدت در بیشتر مناطق کشور میبایست با بهرهگیری از روشهایی، نسبت به برآورد مناسب دبی سیلابی در آن مناطق اقدام نمود. یکی از این راهکارها روشهای تحلیل منطقهای سیلاب میباشد که در یک منطقه با بهرهگیری از آمار دبیهای قابل دید نقطهای، روابط منطقهای سیل را ارائه میکند. این روش این امکان را میدهد تا در مناطق همانند و همگن از نظر هیدرولوژیکی ولی بدون ایستگاههای اندازهگیری، دبی سیلابی با دوره بازگشتهای مختلف را با دقت مناسب برآورد نماییم. در این تحقیق سه روش تحلیل منطقهای شامل سیل شاخص، رگرسیون چندمتغیره و هیبرید در 20 حوزه قابل دید در منطقه البرز مرکزی پس از در نظر گرفتن فرضیهها و محدودیتهای آن بررسی شد و نتایج آن با دبیهای سیلابی قابل دید با بهرهگیری از آزمون مجذور میانگین مربع خطاها (RMSE) و میانگین انحراف خطاها (MBE) مقایسه شد. بررسیها نشان میدهد روابط برقرار شده در مناطق همگن به مراتب دارای خطای کمتری نسبت به مناطق همگن بندی نشده است. با توجه به در نظر گرفتن فرضیهها و اعتبار سنجی، مدل رگرسیون چندمتغیره مناسب تشخیص داده نشد و در نهایت مشخص شد روش سیل شاخص با تفاوتی جزیی در همه دورههای بازگشت نسبت به روش هیبرید دارای دقت بیشتری در کل منطقه مورد بررسی میباشد.