صدیقه محمدی؛ علی سلاجقه؛ حسن احمدی؛ جمال قدوسی؛ علی کیانی راد
چکیده
رسوب معلق بزرگترین منبع آلودهکنندۀ غیرنقطهای و عامل اصلی تخریب کیفیت آبهای سطحی است. چون مدلهای هیدرولیکی انتقال رسوب قادر به پیشبینی بار معلق رودخانه نیستند، منحنیهای سنجه رسوب به عنوان معمولترین روشهای هیدرولوژیکی برآورد بار رسوبی معلق رودخانهها کاربرد وسیعی دارند. از آنجایی که معادلات رگرسیونی منحنی ...
بیشتر
رسوب معلق بزرگترین منبع آلودهکنندۀ غیرنقطهای و عامل اصلی تخریب کیفیت آبهای سطحی است. چون مدلهای هیدرولیکی انتقال رسوب قادر به پیشبینی بار معلق رودخانه نیستند، منحنیهای سنجه رسوب به عنوان معمولترین روشهای هیدرولوژیکی برآورد بار رسوبی معلق رودخانهها کاربرد وسیعی دارند. از آنجایی که معادلات رگرسیونی منحنی سنجه به علت تبدیل لگاریتمی آمار دبی جریان و رسوب معلق دارای اریب زیاد هستند، ضرایب اصلاحی جهت حذف اثر تبدیل لگاریتمی و اریب ناشی از برونیابی در ایستگاههای هیدرومتری واقع در سرشاخهها و رودخانههای اصلی حوزۀ آبخیز سفیدرود، در 20 ایستگاه، استفاده شد. پس از مقایسۀ 9 روش برآورد منحنی سنجه شامل روشهای یکخطی، یکخطی با ضرایب اصلاحی CF1، CF2، FAO، روش دوخطی، روش حد وسط دستهها، حدوسط با ضرایب اصلاحی CF1، CF2 و FAO با استفاده از دو معیار RMSE و NASH نتایج نشان داد که روش حد وسط و روش حد وسط با ضرایب اصلاحی CF2 و CF1 در مقایسه با سایر روشهای منحنی سنجه، بیشترین برازشها (از نظر فراوانی) را به ایستگاههای حوضۀ سفید رود دارا هستند. در کل میتوان نتیجه گرفت که ضرایب اصلاحی CF1 و CF2 در اغلب ایستگاهها به دلیل جبران کمتخمینی روشهای منحنی سنجه، موجب افزایش کارایی مدل شدهاند. نمودار تغییرات رسوبدهی (بهدست آمده از توابع منتخب) به ازاء مساحت نشان داد که این تابع نمودار دارای نمای کمی بیشتر از واحد است که ناشی از افزایش رسوبدهی به ازاء افزایش واحد مساحت است. طبق نتایج این تحقیق سالانه حدود 30 میلیون تن رسوب معلق وارد مخزن سد سفیدرود میشود.
یاسر قاسمی آریان؛ حسین آذرنیوند؛ علی کیانی راد
چکیده
حفظ و نگهداری خاک و جلوگیری از رخداد و تشدید فرسایش از مهمترین کارکردهای محیط زیستی مراتع به حساب میآید. به همین دلیل برآورد هزینههای فرسایش خاک از موضوعاتی است که در سالهای اخیر مورد توجه اقتصاد دانان محیطزیست، کشاورزی و برنامهریزان توسعة اقتصادی قرار گرفته است .هدف از تحقیق حاضر، استفاده از روش جایگزینی مواد ...
بیشتر
حفظ و نگهداری خاک و جلوگیری از رخداد و تشدید فرسایش از مهمترین کارکردهای محیط زیستی مراتع به حساب میآید. به همین دلیل برآورد هزینههای فرسایش خاک از موضوعاتی است که در سالهای اخیر مورد توجه اقتصاد دانان محیطزیست، کشاورزی و برنامهریزان توسعة اقتصادی قرار گرفته است .هدف از تحقیق حاضر، استفاده از روش جایگزینی مواد مغذی جهت تعیین میزان افزایش ارزش اقتصادی حفظ حاصلخیزی خاک در مراتع احیاء شده توسط پروژۀ بینالمللی ترسیب کربن در منطقۀ حسین آباد غیناب استان خراسان جنوبی، طی سالهای 1393-1388 میباشد. برای آشکار شدن بیشتر نقش افزایش پوشش گیاهی بر افزایش ارزش حفظ حاصلخیزی خاک، مراتع تخریب یافته همجوار، بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد و مبنای مقایسه قرار گرفت. جهت انجام تحقیق ابتدا اطلاعات مربوط به میزان هدررفت خاک و مقادیر عناصر غذایی خاک شامل نیتروژن، فسفر و پتاسیم (NPK) حفظ شده در اثر فعالیتهای احیایی انجام گرفته، برای سالهای 92-88 از گزارشات پایش و ارزیابی پروژۀ بینالمللی ترسیب کربن استخراج گردید و برای تعیین این مقادیر برای سال 93، برآورد میزان فرسایش بادی با استفاده از مدل اریفر (IRIFR) صورت گرفت. همچنین برای اندازهگیری مقادیر NPK از پروفیلهای حفر شده در محدودههای مورد مطالعه و مناطق شاهد، نمونههای خاک برداشت گردید و پس از الک نمودن و انتقال نمونههای خاک به آزمایشگاه خاکشناسی، مقدار NPK اندازهگیری شد. مقدار خاک حفظ شده برای هر سال از تفاضل مقادیر فرسایش خاک در منطقه احیاء شده و منطقه شاهد تعیین گردید و در آن مقدار NPK حفظ شده مشخص شد. در ادامه با برآورد هزینههای لازم برای جایگزین نمودن عناصر حفظ شده خاک(NPK) ، با استفاده از کودهای شیمیایی، ارزش اقتصادی خاک حفظ شده برآورد گردید. نتایج نشان داد ارزش منافع حاصل از کارکرد حفظ حاصلخیزی خاک در نتیجۀ افزایش پوشش گیاهی با احتساب ارزش آتی برای سال پایه 1393، 94/1 میلیارد ریال میباشد. بنابراین ارزش اقتصادی هر هکتار مرتع در این منطقه بر اساس این کارکرد در طول سالهای پس از اجرای پروژه، 5/367244 ریال است. بدیهی است اگر هزینۀ نیروی کار برای کودپاشی و هزینۀ بازسازی خسارتهای ناشی از فرسایش خاک نیز در محاسبات منظور شود ارزش مرتع از حیث حفظ حاصلخیزی خاک و کاهش فرسایش، بهتر نشان داده خواهد شد.
نسیم آرمان؛ علی سلاجقه؛ سادات فیض نیا؛ حسن احمدی؛ جمال قدوسی؛ علی کیانی راد
چکیده
شناسایی زیر حوزههای آبخیز همگن اولین گام ضروری تعمیم نتایج مطالعات محیطی می باشد. بدین منظور در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش تجزیهوتحلیل عاملی (روش تحلیل مؤلفههای اصلی) از بین 21 متغیر مؤثر بر تولید رسوب در 27 ایستگاه هیدرومتری البرز شمالی، متغیرهای طولمستطیلمعادل، میزانحساسیتسنگ به فرسایش، بارش متوسط سالانه، ...
بیشتر
شناسایی زیر حوزههای آبخیز همگن اولین گام ضروری تعمیم نتایج مطالعات محیطی می باشد. بدین منظور در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش تجزیهوتحلیل عاملی (روش تحلیل مؤلفههای اصلی) از بین 21 متغیر مؤثر بر تولید رسوب در 27 ایستگاه هیدرومتری البرز شمالی، متغیرهای طولمستطیلمعادل، میزانحساسیتسنگ به فرسایش، بارش متوسط سالانه، جهت و تراکم زهکشی که درمجموع 72/80 درصد واریانس دادهها را توجیه میکنند، انتخاب شدند )516/0(KMO =. سپس با استفاده از روشهای مختلف تحلیل خوشهای (سلسلهمراتبی، دومرحلهای و میانگین K)، سه منطقه همگن به دست آمد. آنالیز تشخیص، صحت تحلیل خوشهای در مناطق همگن را تائید نمود. از سوی دیگر بر اساس این پنج عامل، یک تابع متمایزکننده تعریف شد که مقادیر همبستگی کانونیک، کایاسکور و آماره ویلکسلامبدا نیز تایید کننده مجزا بودن این سه گروه منطقه همگن میباشند.