مرتضی صابری؛ وحید کریمیان؛ مجید خزایی
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی اثر آللوپاتیک عصاره اندام هوایی و زیرزمینی اکالیپتوس بر مراحل جوانهزنی و رشد گیاهچهی گونههای Cassia angustifolia Vahl. ، Datura stramonium L. و Hibiscus sabdariffa L. انجام گرفت. ابتدا عصاره استخراج شده از اندامهای هوایی و زیرزمینی گونه مذکور تهیه شد و از این عصاره با افزودن آب مقطر غلظتهای۰ (شاهد)، ۲۵، ۵۰ ، ۷۵ و ۱۰۰ درصد به دست ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی اثر آللوپاتیک عصاره اندام هوایی و زیرزمینی اکالیپتوس بر مراحل جوانهزنی و رشد گیاهچهی گونههای Cassia angustifolia Vahl. ، Datura stramonium L. و Hibiscus sabdariffa L. انجام گرفت. ابتدا عصاره استخراج شده از اندامهای هوایی و زیرزمینی گونه مذکور تهیه شد و از این عصاره با افزودن آب مقطر غلظتهای۰ (شاهد)، ۲۵، ۵۰ ، ۷۵ و ۱۰۰ درصد به دست آمد. سپس در قالب طرح کاملا تصادفی اثر چهار تیمار مذکور و آب مقطر به عنوان شاهد در چهار تکرار بر جوانهزنی بذر و رشد اولیه گونههای مذکور بررسی شد. نتایج نشان داد که در هر سه گونه مورد بررسی بین صفات اندازهگیری شده درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، طول گیاهچه و شاخص بنیهبذر، تفاوت معنیدار در سطح یک درصد وجود دارد. مقایسه میانگینها نشان داد که افزایش غلظت عصاره آللوپاتیک اکالیپتوس باعث کاهش جوانهزنی و رشد اولیه گیاهچهها به طور معنیداری در هر سه گونه شد. بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی مربوط به گونه چای ترش (۶۰ ٪ و ۵/۳) در غلظت صفر (شاهد) بدست آمد. همچنین در گونه تاتوره فقط تا غلظت ۲۵ درصد (۲۰ ٪) شاهد جوانهزنی بودیم و در غلظتهای ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰ درصد جوانهزنی صفر بود. با توجه به نتایج، گیاه دارویی تاتوره حساسیت بیشتری به اثر آللوپاتیک اکالیپتوس نسبت به دو گونه دیگر دارد. بطور کلی پیشنهاد می-شود در منطقه مورد مطالعه تا حد امکان از کشت اکالیپتوس به عنوان بادشکن توام با گونههای دارویی، سنای هندی، چای ترش و تاتوره مورد استفاده قرار نگیرد.
مرتضی صابری؛ سهیلا نوری؛ فهیمه رشیدی
چکیده
جوانهزنی از مهمترین مراحل رشد گیاهان است که ممکن است در محیطهای طبیعی تحت تأثیر تنشهای مختلفی قرار گیرد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات نوع بستر کاشت و سطوح مختلف جیبرلیک و ایندول بوتریک اسید بر خصوصیات جوانهزنی بذر گونۀ Salvadora persica در سال ۱۳۹۸، با دو فاکتور بستر کشت در چهار نوع (1- پیت ماس ،2- کوکوپیت، 3- پیت ماس %50+ ماسه %50 و 4- ...
بیشتر
جوانهزنی از مهمترین مراحل رشد گیاهان است که ممکن است در محیطهای طبیعی تحت تأثیر تنشهای مختلفی قرار گیرد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات نوع بستر کاشت و سطوح مختلف جیبرلیک و ایندول بوتریک اسید بر خصوصیات جوانهزنی بذر گونۀ Salvadora persica در سال ۱۳۹۸، با دو فاکتور بستر کشت در چهار نوع (1- پیت ماس ،2- کوکوپیت، 3- پیت ماس %50+ ماسه %50 و 4- کوکوپیت 50%+ ماسه 50%) و فاکتور دوم شامل جیبرلیک اسید (دو سطح ۲۵۰ و ۵۰۰ پی پی ام) و ایندول بوتریک اسید (دو سطح ۲۵۰ و ۵۰۰ میلی گرم بر لیتر) انجام شد. سپس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایۀ کاملاً تصادفی اثر دو فاکتور مذکور و آب مقطر به عنوان شاهد در سه تکرار بر جوانهزنی بذر و رشد اولیۀ گیاهچۀ گیاه Salvadora persica بررسی شد. نتایج نشان داد بستر کشت بر درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، ساقهچه، گیاهچه، وزن تر ریشهچه، وزن تر ساقهچه و شاخص بنیۀ بذر در سطح آماری یک درصد اثر معنیدار داشت. همچنین پیش تیمار بذور با هورمونهای جیبرلیک و ایندول بوتریک اسید بر کلیۀ صفات مورد بررسی در این آزمایش اثر معنیدار در سطح یک درصد داشت. اثر متقابل نوع بستر و پیش تیمار با هورمونها بر صفات درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، ساقهچه، گیاهچه و شاخص بنیۀ بذر اثر معنیدار در سطح یک درصد داشت و بر وزن تر ریشهچه و ساقهچه اثر معنیدار نداشت. بهطوریکه بیشترین درصد جوانهزنی در بستر کشت کوکوپیت و جیبرلیک اسید ۲۵۰ پی پی ام برابر با ۷۳ درصد حاصل شد. همچنین بالاترین طول گیاهچه در اثر کاربرد بستر پیت ماس و جیبرلیک اسید ۲۵۰ پی پی ام برابر با ۶/۲۹سانتی متر بهدست آمد. بهطور کلی با توجه به اهمیت گونۀ Salvadora persica به لحاظ دارویی، صنعتی و حفاظتی پیشنهاد میشود از پیش تیمار بذر با جیبرلیک اسید ۲۵۰ پیپیام و بستر کشت ترکیبی کوکوپیت و ماسه برای تسریع در روند جوانهزنی و تولید نهال این گونه استفاده گردد.
مرتضی صابری؛ علیرضا شهریاری؛ مرضیه بزرگمهر
چکیده
به منظور بررسی پرایمینگ و شوری بر جوانهزنی و رشد گیاهچههای Stipagrostis plumosa آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط آزمایشگاه انجام گرفت. عامل اول پرایمینگ شامل سالسیلیک اسید در سه سطح (100، 200، 300 میلیگرم بر لیتر)، جیبرلیک اسید در سه سطح (125، 250، 500ppm )، اسکوربیک اسید در سه سطح (100، 200، 300 میلیگرم ...
بیشتر
به منظور بررسی پرایمینگ و شوری بر جوانهزنی و رشد گیاهچههای Stipagrostis plumosa آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط آزمایشگاه انجام گرفت. عامل اول پرایمینگ شامل سالسیلیک اسید در سه سطح (100، 200، 300 میلیگرم بر لیتر)، جیبرلیک اسید در سه سطح (125، 250، 500ppm )، اسکوربیک اسید در سه سطح (100، 200، 300 میلیگرم بر لیتر) و آب مقطر بهعنوان شاهد و عامل دوم تنش شوری در شش سطح (0، 2/0، 4/0، 8/0، 2/1، 6/1 مول بر لیتر) بود. صفات مورد ارزیابی شامل تعیین سرعت جوانهزنی، درصد جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، طول گیاهچه و تعیین شاخص بنیه بذر بود. نتایج نشان داد که تنش شوری تأثیر بازدارندهای بر خصوصیات جوانهزنی بذر نسی داشت. کلیۀ محرکهای شیمیایی باعث افزایش خصوصیات جوانهزنی این گیاه شدند. همچنین اثر متقابل تیمارهای مورد آزمایش نشان داد که در کلیۀ سطوح تنش شوری غلظت ppm 250 جیبرلیک اسید بیشترین تأثیر را بر بهبود خصوصیات جوانهزنی این گیاه داشت. میتوان چنین نتیجهگیری کرد که پرایمینگ بذر توسط جیبرلیک اسید میتواند باعث مقاومت بذر گیاه نسی در مرحلۀ جوانهزنی در مناطق مستعد تنش شوری گردد.
مرتضی صابری؛ وحید کریمیان؛ حمید نیک نهاد قرماخر
چکیده
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی برخی از ویژگیهای رویشگاهی و کیفیت علوفه گیاه حنظل در رویشگاهها و مراحل مختلف رشد در مراتع استان سیستان و بلوچستان میباشد. جهت بررسی تغییرات حیاتی گیاه در دو رویشگاه زابل و سراوان، مشاهدات مراحل مختلف فنولوژی در دورۀ فعالیت گیاه با بازدیدهای مرتب از نقاط مشخص صورت گرفت. ویژگیهای پوشش گیاهی، در ...
بیشتر
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی برخی از ویژگیهای رویشگاهی و کیفیت علوفه گیاه حنظل در رویشگاهها و مراحل مختلف رشد در مراتع استان سیستان و بلوچستان میباشد. جهت بررسی تغییرات حیاتی گیاه در دو رویشگاه زابل و سراوان، مشاهدات مراحل مختلف فنولوژی در دورۀ فعالیت گیاه با بازدیدهای مرتب از نقاط مشخص صورت گرفت. ویژگیهای پوشش گیاهی، در پلاتهای چهار متر مربعی در امتداد چهار ترانسکت 200 متری بررسی شد. در دو رویشگاه، نمونهبرداری خاک از عمق 30-0 سانتیمتری پای ریشه گیاه و منطقۀ عاری از گیاه جهت بررسی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی خاک برداشت شد. شاخصهای کیفیت علوفه در سه مرحلۀ رشد رویشی، گلدهی و بذردهی به صورت تصادفی با 4 تکرار اندازهگیری شد. نتایج دورۀ رویشی گیاه حنظل نشان داد، ظهور اولین برگ در اوایل فروردین ماه و پایان دورۀ رویش شهریور ماه میباشد. میانگین درصد تاج پوشش و تراکم در دو منطقه دارای تفاوت معنیدار هستند (01/0p<). عمق ریشهدوانی این گیاه در رویشگاه زابل و سراوان بهترتیب 207 و 123 سانتیمتر بود. نتایج نشان داد میزان هدایت الکتریکی و کربن و مادۀ آلی در پای بوتۀ مورد بررسی به شکل معنیداری از منطقۀ شاهد بیشتر است. نتایج تجزیه و تحلیل خاک زیر گونۀ دو رویشگاه نشان داد درصد شن، سیلت، اسیدیته، آهک و کربن آلی در سطح 5 درصد (05/0p<) و مادۀ آلی در سطح 1 درصد معنیدار میباشد (01/0p<). همچنین میانگینها نشان داد درصد شن، اسیدیته، کربن آلی و مادۀ آلی در رویشگاه زابل بیشتر از سراوان بوده و میزان سیلت و آهک در خاک پای گیاه در رویشگاه سراوان بیشتر میباشد. نتایج شاخصهای کیفیت علوفه نشان داد، عامل رویشگاه تنها بر درصد پروتئین خام اثر معنیداری داشت (05/0p<). اما مراحل فنولوژی بر کلیۀ شاخصهای مورد بررسی اثر معنیداری دارد (01/0p<). با ازدیاد سن درصد پروتئین خام، هضم پذیری و انرژی متابولیسمی گیاه کاهش و درصد الیاف نامحلول در شویندۀ اسیدی افزایش مییابد. با توجه به عمق ریشهدوانی و همزمانی رویش این گیاه با بادهای ۱۲۰ روزۀ سیستان، میتوان با کشت حنظل در مناطق برداشت رسوبات بادی از پدیدههای مخرب زیستمحیطی جلوگیری به عمل آورد.
مرتضی صابری؛ وحید کریمیان
چکیده
مطالعات ویژگیهای عملکردی لکههای گیاهی مرتع در شناسایی معرفهای گیاهی مؤثر در سلامت مراتع مناطق خشک و نیمهخشک با بهبود بخشیدن شرایط سطح خاک و همچنین شناخت تأثیر عملیاتهای اصلاحی مدیریتی و تغییرات شرایط طبیعی در سطح مرتع مؤثر است. بدین منظور در منطقۀ نیاتک سیستان نمونهبرداری در سطح چشمانداز که دارای شرایط یکسان ...
بیشتر
مطالعات ویژگیهای عملکردی لکههای گیاهی مرتع در شناسایی معرفهای گیاهی مؤثر در سلامت مراتع مناطق خشک و نیمهخشک با بهبود بخشیدن شرایط سطح خاک و همچنین شناخت تأثیر عملیاتهای اصلاحی مدیریتی و تغییرات شرایط طبیعی در سطح مرتع مؤثر است. بدین منظور در منطقۀ نیاتک سیستان نمونهبرداری در سطح چشمانداز که دارای شرایط یکسان بوده و در آن برخی گونههای بومی مانند Alhagi camelorum و Salsola rigida و 2 گونۀ Tamarix ramosissima و Haloxylon persicum از طریق بوتهکاری مستقر شده است، انتخاب گردید و اثر این قطعات گیاهی بر ویژگیهای عملکردی اکوسیستم مورد بررسی قرار گرفت. جهت نمونهبرداری 4 ترانسکت 150 متری مستقر شد و با استفاده از مدل LFA سه ویژگی پایداری، نفوذپذیری و چرخۀ عناصر با استفاده از 11 شاخص سطح خاک تعیین گردید. با توجه به نتایج ملاحظه گردید که 2 گونۀ کشت شده دارای عملکرد بالاتری نسبت به گونههای بومی هستند و کلیۀ قطعات با میان قطعات از نظر آماری تفاوت معنیداری دارند. در بین گونههای بومی و مستقر شده گونۀ Tamarix ramosissima دارای ویژگیهای عملکردی بالاتری نسبت به سایر گونهها است. بهطور کلی با توجه به ویژگیهای عملکردی بالاتر در قطعات اکولوژیک کاشته شده، این قطعات به منظور انجام عملیات اصلاحی مراتع مشابه پیشنهاد میشود.