علیرضا متولی؛ علی طالبی؛ مهرداد صفایی؛ محمدرضا اختصاصی
چکیده
زمینلغزش یکی از مهمترین پدیدههای زمینشناختی دامنههای البرز شمالی است که بهطور تدریجی و گاهی در مدتزمان کوتاه باعث بروز خسارات قابلتوجه میگردد. در چندساله اخیر به دلیل تغییرات نامطلوب در کاربریها و تخریب فزاینده مراتع و جنگلها و اراضی زراعی و اجرای نامناسب پروژههای عمرانی در مناطق مستعد لغزش، تشکیلات زمینشناسی ...
بیشتر
زمینلغزش یکی از مهمترین پدیدههای زمینشناختی دامنههای البرز شمالی است که بهطور تدریجی و گاهی در مدتزمان کوتاه باعث بروز خسارات قابلتوجه میگردد. در چندساله اخیر به دلیل تغییرات نامطلوب در کاربریها و تخریب فزاینده مراتع و جنگلها و اراضی زراعی و اجرای نامناسب پروژههای عمرانی در مناطق مستعد لغزش، تشکیلات زمینشناسی مستعد به لغزش، میزان بارندگی و اقلیم منطقه و وجود دامنههای پرشیب، فراوانی وقوع این پدیده مخرب، افزایشیافته است. در این تحقیق زمینلغزشهای رخداده محدوده چهاردانگه، واقع در جنوب شهرستان ساری با استفاده از دو مدل پایه فیزیکی SHALSTAB و SINMAP موردبررسی قرار گرفت و نقشه پایداری دامنه این محدوده بهوسیله این دو مدل تعیین شد. در ابتدا مشخصات فیزیکی و مکانیکی سیزده گمانه در محدوده اندازهگیری گردید و با پنجاهوشش مورد از لغزشهای رخداده در منطقه، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیقات میدانی، نمونههای آزمایشگاهی، اجرای مدل و تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که دو مدل SINMAP و SHALSTAB دارای نرخ موفقیت 3/87 و 5/69 درصد برای پیشبینی ناپایداری دامنه در منطقه چهاردانگه است. این به این معنی است که مدل SINMAP کارایی بیشتری از مدل SHALSTAB در بررسی تجزیهوتحلیل پایداری دامنه دارد.
علی طالبی؛ شهربانو عباسی جندانی
چکیده
مدل WEPP، به حجم زیادی از دادههای ورودی نیاز دارد. شناسایی پارامترهای حساس مدل و اولویتبندی آنها سبب افزایش دقت و کارایی مدل میشود. از طرفی مدل WEPP میتواند فرایندهای مؤثر در رواناب، فرسایش و رسوب را در طول سال شبیهسازی کند، از اینرو، حساسیت مدل با توجه به زمان وقوع رگبار و مقدار پارامترها در مقاطع مختلف از سال باید متفاوت ...
بیشتر
مدل WEPP، به حجم زیادی از دادههای ورودی نیاز دارد. شناسایی پارامترهای حساس مدل و اولویتبندی آنها سبب افزایش دقت و کارایی مدل میشود. از طرفی مدل WEPP میتواند فرایندهای مؤثر در رواناب، فرسایش و رسوب را در طول سال شبیهسازی کند، از اینرو، حساسیت مدل با توجه به زمان وقوع رگبار و مقدار پارامترها در مقاطع مختلف از سال باید متفاوت باشد. برای اثبات این فرض، دو رگبار بهاره و پاییزه مربوط به سال 2008 انتخاب شده و مدل WEPP برای سه پلات با شرایط متفاوت از حوزه آبخیز سنگانه مورد آنالیز حساسیت قرار گرفته است. برای آنالیز حساسیت از روش OAT استفاده شده و درجه حساسیت پارامترها محاسبه شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که درصد شن حساسترین پارامتر مدل WEPP میباشد. پس از این پارامتر، پارامترهای درصد رس، هدایت هیدرولیکی مؤثر، مقدار و شدت بارش، درجه روز جوانه زدن، درجه روز فصل رشد و نیز درصدی از فصل رشد که LAI کاهش مییابد، به ترتیب جزو پارامترهای حساس مدل میباشند. بیشترین تغییرات در اولویتبندی پارامترهای حساس نیز در فایل گیاه/ مدیریت دیده میشود. درجه حساسیت مدل به این پارامترها در بیشتر موارد در هر سه پلات در رگبار پاییزه نسبت به رگبار بهاره، کاهش قابل ملاحظهای داشته است. بهطور کلی نتایج حاصل نشان میدهد که میزان حساسیت مدل WEPP به پارامترهای مختلف در طی زمان تغییر میکند. از اینرو برای استفاده از این مدل پیچیده بهویژه در مناطق با محدودیت داده، کاربر باید نسبت به این موضوع آگاهی داشته باشد که با توجه به زمان وقوع رگبار، کدام پارامتر در منطقه مطالعاتی بیشتر حساس بوده و باید با دقت بیشتری برداشت شود.
مسعود عشقی زاده؛ محمد تقی دستورانی؛ علی طالبی
چکیده
چکیده در این تحقیق تأثیر عملیات بیولوژیکی و قرق بر بار رسوبی سطح دامنهها در دو زیرحوضة نمونه و شاهد حوضة زوجی کاخک بررسی شد. این دو زیرحوضه از نظر شرایط فیزیکی یکساناند. زیرحوضة نمونه از سال 1376 تحت قرق و اجرای عملیات مختلف بیولوژیکی، بیومکانیکی و مکانیکی است؛ در حالی که زیرحوضة شاهد به صورت دستنخورده و تحت بهرهبرداری طبیعی است. ...
بیشتر
چکیده در این تحقیق تأثیر عملیات بیولوژیکی و قرق بر بار رسوبی سطح دامنهها در دو زیرحوضة نمونه و شاهد حوضة زوجی کاخک بررسی شد. این دو زیرحوضه از نظر شرایط فیزیکی یکساناند. زیرحوضة نمونه از سال 1376 تحت قرق و اجرای عملیات مختلف بیولوژیکی، بیومکانیکی و مکانیکی است؛ در حالی که زیرحوضة شاهد به صورت دستنخورده و تحت بهرهبرداری طبیعی است. برای تعیین میزان تأثیر عملیات بیولوژیکی و مدیریتی بر تولید رسوب، بار معلق حاصل از سطح دامنهها از طریق 18 پلات فرسایشی مستقر در دو زیرحوضه طی رگبارهای وقوعیافته در سالهای 1390 و 1391 با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر در نرمافزار Spss تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج مقایسههای صورتگرفته، مقادیر بار معلق دو زیرحوضه در سطح 1 درصد و مقادیر ارتفاع رواناب در سطح 5 درصد تفاوتِ معنیداری دارند. همچنین، نتایج بهدستآمده همبستگی بین ارتفاع رواناب و رسوب را در زیرحوضة شاهد 94 درصد و در زیرحوضة نمونه 62 درصد نشان داد. شیب خط تغییرات بین ارتفاع رواناب و رسوب در زیرحوضة شاهد 3/5 برابر زیرحوضة نمونه است. این نتایج بهخوبی نقش مستقیم اجرای طرحهای بیولوژیک و قرق را در کاهش بار حوضهای نشان داد.