ژیلا قربانی؛ کیومرث سفیدی؛ فرشاد کیوان بهجو؛ مهدی معمری؛ علی اشرف سلطانی طولارود
چکیده
متداولترین راه جهت اندازهگیری میزان خردشدگی خاک، تعیین میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) است. در این پژوهش، از سامانۀ استنتاج فازی - عصبی (انفیس) به منظور پیشبینی میانگین وزنی قطر خاکدانهها در اثر شدتهای مختلف چرای دام، فاصله از روستا و عمق نمونهبرداری استفاده گردید. این مطالعه در سال 1394 در سه روستای معرف ...
بیشتر
متداولترین راه جهت اندازهگیری میزان خردشدگی خاک، تعیین میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) است. در این پژوهش، از سامانۀ استنتاج فازی - عصبی (انفیس) به منظور پیشبینی میانگین وزنی قطر خاکدانهها در اثر شدتهای مختلف چرای دام، فاصله از روستا و عمق نمونهبرداری استفاده گردید. این مطالعه در سال 1394 در سه روستای معرف همجوار (آلوارس، آلداشین و اسب مرز) در حوزۀ آبخیز درویشچای استان اردبیل اجرا شد. پارامترهای مورد مطالعه شامل شدتهای مختلف چرای دام در سه سطح (شدت چرای کم، متوسط و زیاد)، فاصله از روستا در سه سطح (200، 400 و600 متری) و عمق نمونهبرداری در دو سطح (15-0 و30-15سانتیمتر) بود. دادههای بهدست آمده به نرم افزار متلب (MATLAB) برای ایجاد مدلهای انفیس منتقل شد. برای ارزیابی مدلهای انفیس از میانگین مربعات خطا (MSE) و ضریب تبیین (R2) استفاده گردید. نتایج بهترین مدل انفیس با نتایج مدل رگرسیونی مقایسه گردید. نتایج نشان داد که شدتهای مختلف چرا، فاصله از روستا و عمق نمونهبرداری و ترکیبات مختلف آنها اثر معنیداری بر خردشدگی خاک دارند. با افزایش شدت چرا، خردشدگی خاک بیشتر شد. با افزایش فاصله از روستا از 200 به 400 متر، خردشدگی خاک کاهش و با بیشترشدن فاصله، خردشدگی افزایش یافت (که این امر میتواند به خاطر تردد بیشتر دام در فواصل نزدیک و به خاطر سنگلاخی بودن و یا ویژگیهای فیزیکی خاک در فواصل دور باشد). خردشدگی خاک در تمامی حالات در عمق 0-15 سانتیمتر بیشتر از عمق30-15 سانتیمتر بود. به علاوه، مدل انفیس با دقت بالاتری (96/0R2=) نسبت به مدل رگرسیونی (76/0R2=)، خردشدگی خاک را پیشبینی نمود.
مهدی معمری؛ مریم اسدی؛ کیومرث سفیدی
چکیده
در این پژوهش اثر شدتهای مختلف چرای دام بر تخصیص کربن و نیتروژن در اندامهای هوایی و زیرزمینی Ar.austriaca در سال 1394 در مراتع ییلاقی درویشچای سبلان (روستاهای آلوارس، آلدشین و اسبمرز) بررسی شد. منطقۀ مورد مطالعه براساس میزان دامگذاری، وضعیت مرتع، مطالعات گذشته، اطلاعات ادارۀ کل منابعطبیعی و بازدیدهای میدانی در سه شدت چرایی سبک، ...
بیشتر
در این پژوهش اثر شدتهای مختلف چرای دام بر تخصیص کربن و نیتروژن در اندامهای هوایی و زیرزمینی Ar.austriaca در سال 1394 در مراتع ییلاقی درویشچای سبلان (روستاهای آلوارس، آلدشین و اسبمرز) بررسی شد. منطقۀ مورد مطالعه براساس میزان دامگذاری، وضعیت مرتع، مطالعات گذشته، اطلاعات ادارۀ کل منابعطبیعی و بازدیدهای میدانی در سه شدت چرایی سبک، متوسط و سنگین انتخاب شد. نمونهبرداری در هر شدت چرایی، به روش تصادفی- سیستماتیک در طول سه ترانسکت موازی به طول 200 متر و در قالب 12 پلات 1×1 متر مربعی با فواصل50 متر در منطقۀ معرف انجام شد. زیتودۀ گیاهی به روش قطع و توزین اندازهگیری شد. بعد از حفر پروفیل در پای این بوتهها، تمامی ریشههای گیاه در پروفیل برداشت شدند. سپس میزان تخصیص در اندامهای هوایی و زیرزمینی گیاه تعیین شد. مقدار تخصیص با استفاده از آزمون تجزیۀ واریانس یکطرفه و اختلاف بین میانگینها با آزمون توکی انجام شد. نتایج نشان داد که شدتهای مختلف چرای دام (غالباً گوسفند نژاد مغانی) بر زیتودۀ گونۀ Ar.austriaca در سطح یک درصد تأثیر معنیداری داشت. نتایج مقایسۀ میانگین نشان داد که بیشترین مقدار تخصیص نیتروژن در اندامهای هوایی Ar.austriaca تحت چرای متوسط (2/2 میلیگرم بر کیلوگرم) و بیشترین مقدار تخصیص کربن در ریشههای آن تحت چرای متوسط (22 میلیگرم بر کیلوگرم) اتفاق افتاد. به طورکلی توجه به اثرات شدتهای مختلف چرای دام بر فاکتورهای پوشش گیاهی از جمله تخصیص کربن و نیتروژن، در مدیریت صحیح و حفاظت مراتع امری ضروری است.