ناصر مشهدی
چکیده
پویایی فعالیتهای انسانی، پایداری سامانههای پشتیبانی زندگی جهانی را تهدید میکند. تحلیل دادههای تحولات انسانی نقش محوری در ارزیابی مشکلات محیطزیستی ایفا میکند. این مطالعه با هدف تجزیه و تحلیل فعالیتهای انسانی در حوزه آبخیز انجام شده است. مطالعات و تجزیه و تحلیلها نشان داد که متغیرهای تحول انسانی شامل نوع، شدت و روند مداخله ...
بیشتر
پویایی فعالیتهای انسانی، پایداری سامانههای پشتیبانی زندگی جهانی را تهدید میکند. تحلیل دادههای تحولات انسانی نقش محوری در ارزیابی مشکلات محیطزیستی ایفا میکند. این مطالعه با هدف تجزیه و تحلیل فعالیتهای انسانی در حوزه آبخیز انجام شده است. مطالعات و تجزیه و تحلیلها نشان داد که متغیرهای تحول انسانی شامل نوع، شدت و روند مداخله انسان است. الگوهای فضایی و زمانی نوع فعالیت (کاربری سرزمین)، شدت و روند دخالت انسان با استفاده تصاویر ماهواره و بازدیدهای صحرایی مورد مطالعه قرار گرفتند. طبقهبندی و نقشه کاربری سرزمین در دو مرحله انجام شد. فاز عملکردی، شامل کاربریهای اصلی زمین از جمله کشاورزی، مرتع، شهری و منابع آب و فاز فعالیت، شامل ده نوع کاربری زمین بود. مطالعه شدت مداخلات انسان در واحدهای کاربری سرزمین، بر اساس گسترش زمانی توسعه زمینهای کشاورزی (کاربری کشاورزی)، ارزیابی وضعیت مرتع (کاربری مرتع) و وسعت تحت تاثیر بودن سرزمین (کاربری شهری و منابع آب) انجام شد. نتایج مطالعات کاربری سرزمین نشان داد که اراضی مرتعی 2/77 درصد و کاربریهای کشاورزی، محدوده شهری و منابع آب به ترتیب 5/21، 1/1 و 2/0 درصد را به خود اختصاص داده اند. نتایج روند مداخلات نشان داد که روند از شرایط طبیعی به سمت جایگزینی ساختارهای با فعالیتهای انسان ساخت ادامه دارد. روند دخالت انسان ، رشدی از فعالیت کشاورزی در اراضی مرتعی و همچنین از دسترفتن زیاد زمینهای زراعی را در رشد ناهمگن شهری و صنعتی، نشان داده است. نتایج مطالعه، سازگاری بین سه متغیر تغییر و تحول انسانی نوع، شدت و روند دخالت انسان را نشان میدهد.
غلامرضا زهتابیان؛ حسن خسروی؛ علی آذره
چکیده
نیاز به افزایش سطح اراضی کشاورزی، به منظور بهبود و تأمین منابع غذایی، در دو قرن اخیر باعث تغییرات گسترده در نوع کاربری اراضی و مدیریت غیراصولی این اراضی شده است. ادامۀ این روند به تخریب زمین و بیابانزایی منجر میشود و اصلاح چنین خاکهایی بسیار پُرهزینه است. بنابراین، پیشگیری از تخریب اراضی مطلوبتر است و این کار به تحقیقاتی ...
بیشتر
نیاز به افزایش سطح اراضی کشاورزی، به منظور بهبود و تأمین منابع غذایی، در دو قرن اخیر باعث تغییرات گسترده در نوع کاربری اراضی و مدیریت غیراصولی این اراضی شده است. ادامۀ این روند به تخریب زمین و بیابانزایی منجر میشود و اصلاح چنین خاکهایی بسیار پُرهزینه است. بنابراین، پیشگیری از تخریب اراضی مطلوبتر است و این کار به تحقیقاتی بر روی اراضی کشاورزی و نحوۀ بهرهبرداری از آن نیاز دارد. با این هدف، شهرستان خاتم منطقۀ مورد مطالعه انتخاب شد و نقشههای مختلف منطقهـ شامل نقشۀ خاک، طبقات ارتفاعی، و کاربری اراضیـ تهیه گردید. چهار کاربری غالب منطقهـ شامل اراضی آبی تککشتی، اراضی آبی چندکشتی، اراضی باغی، و اراضی مرتعی (تیمار شاهد)ـ تیمارهای مورد مطالعه انتخاب شدند. نمونهبرداری از خاک انجام شد و فاکتورهای خاک در دو گروه بررسی شد: 1. فاکتورهای اصلاحی شامل ازت، فسفر، پتاسیم، مادۀ آلی، کربنات کلسیم، و منیزیم؛ 2. فاکتورهای تخریبی شامل بیکربنات، کلر، سدیم، اسیدیته، شوری، و نسبت جذب سدیم در عمق 0 تا 30 سانتیمتری که افق سطحی خاک است. مطالعۀ فاکتورها در قالب طرح پلاتهای خردشده نشان داد که در منطقه بین تیمارها اختلاف معنیداری وجود دارد و خاک منطقه از نظر مادۀ آلی، ازت، فسفر، و پتاسیم در ردۀ خاکهای نسبتاً فقیر قرار دارد. مقایسۀ میانگین تیمارها به روش مقایسۀ دانکن برای همۀ فاکتورها جداگانه محاسبه شد و، در نهایت، اراضی باغی مناسبترین تیمار معرفی شد و اراضی مرتعی نامطلوبترین تیمار برای خاک منطقه معرفی گردید.