صادق تالی خشک؛ محسن محسنی ساروی؛ مهدی وفاخواه؛ شهرام خلیقی سیگارودی
چکیده
به دلیل ناکافیبودن امکانات، بودجه، نیروی انسانی، زمان، و ... عملیات آبخیزداری در کل سطح حوضة آبخیز قابل اجرا نیست. به همین دلیل، عملیات آبخیزداری باید در زیرحوضههایی اجرا شود که اثرگذارتر است و از نظر تخریب، فرسایش، خسارات جانی و مالی، سیلاب، و ... بیشتر در معرض خطر باشد. همچنین، نقص ایستگاههای هیدرومتری یا فقدان ایستگاهها در ...
بیشتر
به دلیل ناکافیبودن امکانات، بودجه، نیروی انسانی، زمان، و ... عملیات آبخیزداری در کل سطح حوضة آبخیز قابل اجرا نیست. به همین دلیل، عملیات آبخیزداری باید در زیرحوضههایی اجرا شود که اثرگذارتر است و از نظر تخریب، فرسایش، خسارات جانی و مالی، سیلاب، و ... بیشتر در معرض خطر باشد. همچنین، نقص ایستگاههای هیدرومتری یا فقدان ایستگاهها در برخی مناطق متخصصان را بر آن داشته تا برای اولویتبندی زیرحوضهها به دنبال روشهایی باشند که با استفاده از خصوصیات در دسترس زیرحوضهها، در مناطق مختلف جغرافیایی، بهدرستی عمل کند. در تحقیق حاضر امکان استفاده از روشهای نروفازی و SCS در مدل HEC-HMS، که محدودة وسیعی از مزایا و معایب را میتوانند در تصمیمگیریها لحاظ نمایند، بررسی شد. برای تعیین صحت نتایج روشهای مختلف، میزان دبی خروجی از زیرحوضههای طالقان طی یک سال آماری برداشت شد. نتایج بهدستآمده از این دو روش با حداکثر دبی با دورة بازگشت دوسالة مشاهداتی زیرحوضهها مقایسه شد. نتایج نشان داد بهترین اولویتبندی مربوط به روش نروفازی است و در مقایسه با SCS، بر اساس ضرایب خطا و تبیین مربوط به مقایسة دادههای مشاهداتی و برآوردشده، بهترین برآوردها را داشته است.