محمد چیذری؛ سیده سمیه بطحائی؛ حسن صدیقی؛ امیر علم بیگی
چکیده
پدیدۀ تغییر اقلیم یکی از چالشهای مهم زیستمحیطی قرن بیستویکم به شمار میرود. بیشترین تأثیرات این پدیده شامل حال صنایع و بنگاههایی مانند کشاورزی و شیلات میگردد که به منابع طبیعی وابسته میباشند. تابآوری رویکردی کاربردی در جهت ایجاد سازگاری با این پدیده و ایجاد توسعۀ پایدار به شمار میآید. از آنجایی که شبکهها ...
بیشتر
پدیدۀ تغییر اقلیم یکی از چالشهای مهم زیستمحیطی قرن بیستویکم به شمار میرود. بیشترین تأثیرات این پدیده شامل حال صنایع و بنگاههایی مانند کشاورزی و شیلات میگردد که به منابع طبیعی وابسته میباشند. تابآوری رویکردی کاربردی در جهت ایجاد سازگاری با این پدیده و ایجاد توسعۀ پایدار به شمار میآید. از آنجایی که شبکهها و به ویژه شبکههای رسمی مانند شبکۀ نهادی، میتواند نقش اساسی در ایجاد و ارتقاء تابآوری در برابر تغییر اقلیم ایفا کند، پژوهش حاضر با هدف تحلیل شبکۀ دستاندرکاران سازمانی در راستای ارتقاء تابآوری در مواجهه با تغییر اقلیم انجام گرفته است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر را کشاورزان خرده مالک شهرستان طارم استان زنجان تشکیل میدهند که به روش نمونه گیری شبکۀ خودمحور اعضای شبکۀ مورد بررسی انتخاب شدند. روش آماری غالب در این پژوهش، تحلیل شبکه و استخراج شاخصهای شبکه در سطح کلان، میانی و خرد میباشد. براساس نتایج بهدست آمده به ترتیب سازمان جهاد کشاورزی و بانکها و مؤسسات اعتباری بیشترین نقش و مرکزیت درجه را در شبکۀ اطلاعات آموزشی و خدمات فنی ایفا میکنند. در شبکۀ تسهیلات مالی نیز به ترتیب بانکها و مؤسسات اعتباری و سازمان جهاد کشاورزی رتبههای اول و دوم را در ارائۀ خدمات و مشاورههای مالی ایفا میکنند. نتایج نشان داد بسیاری از مؤسساتی که میتوانند در زمینۀ تاب-آوری در برابر تغییر اقلیم نقش سازندهای داشته باشند، از جمله صندوق بیمۀ محصولات کشاورزی در انزوا قرار دارند و به حاشیه رانده شدهاند. از اینرو پیشنهاد میگردد در پژوهشهای آینده علل این امر مورد واکاری قرار گیرد و راهکارهای عملیاتی در جهت خارج شدن این مؤسسات از انزوا و ایفای نقششان ارائه گردد.
حسین سروی صدرآباد؛ ایمان اسلامی
چکیده
آب یکی از منابع مهم در توسعه کشورها و یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر بشریت است که میتواند سرمنشأ بسیاری از تحولات مثبت و منفی جهان قرار گیرد. تحقیقات صورت گرفته نشان از آن دارد که بهبود مدیریت حفاظت، بهرهبرداری و توزیع منابع آب با کاهش تصدیگری دولت و مشارکت ذینفعان و جوامع محلی از طریق مدیریت مشارکتی امکانپذیر است. بر این ...
بیشتر
آب یکی از منابع مهم در توسعه کشورها و یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر بشریت است که میتواند سرمنشأ بسیاری از تحولات مثبت و منفی جهان قرار گیرد. تحقیقات صورت گرفته نشان از آن دارد که بهبود مدیریت حفاظت، بهرهبرداری و توزیع منابع آب با کاهش تصدیگری دولت و مشارکت ذینفعان و جوامع محلی از طریق مدیریت مشارکتی امکانپذیر است. بر این اساس، تحلیل شبکۀ اجتماعی، به منزلۀ یک رویکرد در تحلیل روابط ذینفعان محلی به منظور مدیریت پایدار منابع آب توجه شده است. هدف از این پژوهش پایش اجتماعی شبکۀ ذینفعان محلی با استفاده از تحلیل شبکۀ اجتماعی در سامان عرفی صدرآباد در حوزۀ آبخیز ندوشن یزد است. این کار بر اساس دو پیوند اعتماد و مشارکت و با استفاده از شاخصهای سطح کلان و میانی صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که میزان انسجام و سرمایۀ اجتماعی متوسط است و پایداری و تعادل شبکه نیز در حد زیاد، ارزیابی میشود که نشان دهندۀ بالا بودن میزان انتقال یافتگی در پیوندهای اعتماد و مشارکت میباشد. همچنین میزان همبستگی بین دو پیوند اعتماد و مشارکت، بر اساس شاخص QAP، ۶۴ درصد و در حد زیاد و مناسب میباشد. نتایج شاخص میانگین فاصلۀ ژئودزیک نیز بر اساس دو پیوند اعتماد و مشارکت در حد بهینه و قابل قبول میباشد که نشان دهندۀ سرعت مناسب گردش اطلاعات خواهد بود. شبکۀ مدیریت آب در صدرآباد پتانسیل انسجام و سرمایۀ اجتماعی بیشتر را دارد، که پیش نیاز آن، بهرهگیری از وضعیت مناسب اعتماد در جهت افزایش مشارکت است.