الهام اکبری؛ لیلا عوض پور
چکیده
در دو دهۀ اخیر مفهوم سرمایۀ اجتماعی به واسطۀ ارتباطش با مؤلفههای بنیادین اجتماعی شامل آگاهی، مشارکت، اعتماد، انسجام و شبکۀ اجتماعی در راستای توسعۀ پایدار جوامع بهویژه جوامع محلی مورد تأکید قرار گرفته است؛ لذا برای رسیدن به توسعۀ پایدار محلی، برخورداری از سرمایۀ اجتماعی از ضروریات میباشد. با توجه به اهمیت این موضوع و با تکیه ...
بیشتر
در دو دهۀ اخیر مفهوم سرمایۀ اجتماعی به واسطۀ ارتباطش با مؤلفههای بنیادین اجتماعی شامل آگاهی، مشارکت، اعتماد، انسجام و شبکۀ اجتماعی در راستای توسعۀ پایدار جوامع بهویژه جوامع محلی مورد تأکید قرار گرفته است؛ لذا برای رسیدن به توسعۀ پایدار محلی، برخورداری از سرمایۀ اجتماعی از ضروریات میباشد. با توجه به اهمیت این موضوع و با تکیه بر مشکلات و کمبودهای متعدد در روستاهای مناطق خشک و نیمه خشک، این مقاله به تحلیل پویایی سرمایه اجتماعی در راستای تحقق توسعۀ پایدار محلی در سه روستای گاوبنان، چاهان و چاه نصیر در شهرستان قلعه گنج در جنوب کرمان بر اساس روش تحلیل شبکه اجتماعی در دو بازۀ زمانی قبل و بعد از اجرای طرح توان افزایی جوامع محلی پرداخته است. ابتدا با تکمیل پرسشنامه و مصاحبۀ مستقیم با ذینفعان محلی (136 نفر از سرگروههای صندوقهای اعتباری خرد روستایی)، دادههای مورد نیاز با استفاده از روش سرشماری جمعآوری گردید. سپس سرمایۀ اجتماعی برون گروهی بر اساس پیوندهای اعتماد و مشارکت با استفاده از شاخصهای کمی سطح کلان شبکه (شاخص تراکم و E-I) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بیانگر افزایش شاخص تراکم و تقویت روابط برونگروهی و پویایی مثبت سرمایۀ اجتماعی برونگروهی در مرحلۀ بعد از اجرای پروژه میباشد؛ اما مقدار این مؤلفۀ مهم و تأثیرگذار همچنان ضعیف ارزیابی میشود. بنابراین ضرورت دارد با فراهم نمودن بستر اعتمادسازی و تقویت روحیۀ مشارکت و همکاری جمعی در بین سرگروههای صندوقهای اعتبارت خرد و افزایش روابط برونگروهی، سرمایۀ اجتماعی برونگروهی غنی در این جامعه محقق گردد.
جمیله سلیمی کوچی؛ علی سلاجقه؛ آرش ملکیان؛ عبدالمطلب رضائی
چکیده
از چندین دهۀ گذشته مطالعۀ ابعاد انسانی در مدیریت منابع طبیعی از جمله منابع آب با رشد همراه بوده است. لذا جهت دستیابی به پایداری اکولوژیکی و انسانی در زمینۀ منابع آب، نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاری در راستای مدیریت پایدار منابع آب میباشیم. مدیریت عرصههای طبیعی به دلیل درگیر بودن مؤلفههای انسانی و طبیعی اساساً امری پیچیده ...
بیشتر
از چندین دهۀ گذشته مطالعۀ ابعاد انسانی در مدیریت منابع طبیعی از جمله منابع آب با رشد همراه بوده است. لذا جهت دستیابی به پایداری اکولوژیکی و انسانی در زمینۀ منابع آب، نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاری در راستای مدیریت پایدار منابع آب میباشیم. مدیریت عرصههای طبیعی به دلیل درگیر بودن مؤلفههای انسانی و طبیعی اساساً امری پیچیده و دشوار است و برای مدیریت مؤثر منابع آب، مشارکت و همکاری میان ذینفعان یکی از نیازهای اساسی است. براین اساس، به تحلیل شبکۀ اجتماعی، به منزلۀ یک رویکرد، در تحلیل روابط ذینفعان محلی به منظور مدیریت پایدار منابع آب توجه شده است. هدف از این پژوهش، پایش اجتماعی شبکة ذینفعان محلی منابع آب در پایین دست حوزۀ آبخیز سد درودزن با استفاده از تحلیل شبکۀ اجتماعی است. این کار بر اساس تحلیل پیوندهای اعتماد و مشارکت و با استفاده از شاخصهای کمّی و ریاضی سطح کلان شبکه صورت گرفته است. براساس نتایج، میزان تراکم در بین ذینفعان محلی منابع آب در پیوند اعتماد و مشارکت در روستای کوهسبز و کرهتاوی به ترتیب 8/68 و 2/66 درصد و 1/60 و 55 درصد و میزان شاخص دوسویگی پیوندها در بین بهرهبرداران منابع آب این دو روستا به ترتیب، 1/71 درصد و 2/60 درصد و در حد مناسبی میباشد. با توجه به شاخصهای محاسبه شده در این تحقیق، نیاز است سرمایۀ اجتماعی درونگروهی تقویت گردد تا در مواقع بحرانی برای حل مشکلات از سرمایۀ اجتماعی به منزلۀ اصلیترین منبع حل مشکلات و اصلاح فرآیندهای موجود سود برد و مدیریت پایدار منابع آب در منطقه محقق شود.
رویا وزیریان؛ علی اکبر کریمیان؛ علیرضا افشانی؛ محمد تقی دستورانی
چکیده
در مدیریت مشارکتی مناطق خشک، تحلیل روابط اجتماعی بین کشاورزان ضروری میباشد. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی و تحلیل شبکۀ اجتماعی کشاورزان در پیوندهای اعتماد و مشارکت در فعالیتهای آبیاری، بازاریابی و کشت در سه روستای آریان، حارثآباد و رباط سرپوش واقع در منطقة سبزوار است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از روشهای مطالعات کیفی ...
بیشتر
در مدیریت مشارکتی مناطق خشک، تحلیل روابط اجتماعی بین کشاورزان ضروری میباشد. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی و تحلیل شبکۀ اجتماعی کشاورزان در پیوندهای اعتماد و مشارکت در فعالیتهای آبیاری، بازاریابی و کشت در سه روستای آریان، حارثآباد و رباط سرپوش واقع در منطقة سبزوار است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از روشهای مطالعات کیفی رویکرد پیمایشی، روش مشاهدۀ مستقیم و مصاحبه، جامعۀ هدف شناسایی گردید. سپس بر اساس روش کمی تحلیل شبکه، چهار شاخص مهم تراکم، دوسویگی، انتقالپذیری و میانگین فاصلهۀ ژئودزیک در پیوندهای اعتماد و مشارکت در فعالیتهای کشاورزی در شبکۀ کشاورزان ارزیابی گردید. براساس نتایج میزان تراکم در چهار پیوند مورد بررسی، در روستای آریان بیش از سایر روستاها بوده که نشاندهندۀ انسجام اجتماعی بیشتر در این روستا میباشد. همچنین نتایج میزان شاخص دوسویگی و انتقال پذیری در پیوندهای مورد بررسی نشاندهندۀ تعادل، توازن و پایداری بیشتر شبکه در روستای آریان نسبت به سایر روستاها بوده، در نتیجه سرمایۀ اجتماعی در این روستا بیشتر است. نتایج میانگین فاصلۀ ژئودزیک نیز بیانگر مطلوبترین فاصلۀ ژئودزیک در بین کشاورزان در روستای آریان میباشد. افزایش انسجام، یگانگی و اتحاد در این روستاها، موجب افزایش سرعت گردش و تبادل اطلاعات و همچنین افزایش سرمایۀ اجتماعی در آنها خواهد گردید و هماهنگی و دسترسی افراد به یکدیگر با صرف هزینه و زمان کمتری موفق خواهد بود. بنابراین تقویت اعتماد و مشارکت اجتماعی جهت افزایش سرمایۀ اجتماعی و توانمندسازی جوامع محلی به عنوان یک ضرورت جهت مدیریت مشارکتی موفق در این مناطق الزامی است.
امیر علم بیگی؛ محسن ملک لی
چکیده
پدیدۀ خشکسالی طی دهۀ گذشته در ایران همواره رو به افزایش بوده است. این در حالی است که مدیریت خشکسالی به عنوان رویکردی کاربردی میتواند به تخفیف اثرات این پدیده کمک کند. در امر مدیریت خشکسالی، نهادها و کارآفرینی نهادی میتوانند نقشی اساسی در مناطق دچار خشکسالی ایفا نموده و به عنوان راه حلی مناسب جهت افزایش تاب آوری نسبت به خشکسالی باشند. ...
بیشتر
پدیدۀ خشکسالی طی دهۀ گذشته در ایران همواره رو به افزایش بوده است. این در حالی است که مدیریت خشکسالی به عنوان رویکردی کاربردی میتواند به تخفیف اثرات این پدیده کمک کند. در امر مدیریت خشکسالی، نهادها و کارآفرینی نهادی میتوانند نقشی اساسی در مناطق دچار خشکسالی ایفا نموده و به عنوان راه حلی مناسب جهت افزایش تاب آوری نسبت به خشکسالی باشند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نهادی مدیریت خشکسالی و با رویکرد تحلیل شبکۀ اجتماعی انجام گرفته است. جامعۀ آماری این پژوهش را کشاورزان خرده مالک شهرستان ساوه تشکیل میدهند. روش آماری غالب در پژوهش حاضر جامعه سنجی و استخراج شاخصهای کل شبکه از طریق تکنیک تحلیل شبکه میباشد. بر اساس اطلاعات به دست آمده از رتبهبندی نهادی مشخص شد که بیشترین جریان اطلاعاتی در شبکۀ دو وجهی اطلاعات آموزشی با جهاد کشاورزی و دامپزشکی است. در مورد جریان اطلاعات حمایت مالی بانکها و مؤسسات اعتباری از نظر مرکزیت درجه در صدر قرار دارند. از نظر جریان اطلاعات تخصصی دامپزشکی نیز بیشترین نقش مرتبط با جریاندهی به اطلاعات فنی و تخصصی در راستای سازگاری با تغییر اقلیم میباشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که ابعاد مختلف شبکۀ اجتماعی بر روی بسیج منابع اثر میگذارد و از سوی دیگر، کارآفرینی نهادی میتواند آسیب ناشی از تغییر اقلیم را کاهش دهد. در پایان پیشنهادهایی بر پایۀ یافتههای پژوهش ارائه شده است.