الهه فهیمی پور؛ جمشید قربانی؛ قدرت الله حیدری
چکیده
بانک بذر خاک نقش مهمی در احیاء پوشش گیاهی پس از توقف آشفتگی دارد. در این تحقیق تنوع و غنای بانک بذر خاک در مراتع نیمه استپی استان چهار محال و بختیاری مطالعه قرار گرفت. در دو رویشگاه علفزار و بوتهزار اراضی دارای سابقه تغییر کاربری شناسایی و چهار بازه زمانی در توقف زراعت شامل کمتر از 5، 5 تا 15، 15 تا 25 و بیشتر از 25 سال انتخاب شدند. جهت جغرافیایی ...
بیشتر
بانک بذر خاک نقش مهمی در احیاء پوشش گیاهی پس از توقف آشفتگی دارد. در این تحقیق تنوع و غنای بانک بذر خاک در مراتع نیمه استپی استان چهار محال و بختیاری مطالعه قرار گرفت. در دو رویشگاه علفزار و بوتهزار اراضی دارای سابقه تغییر کاربری شناسایی و چهار بازه زمانی در توقف زراعت شامل کمتر از 5، 5 تا 15، 15 تا 25 و بیشتر از 25 سال انتخاب شدند. جهت جغرافیایی در هر بازه زمانی در نظر گرفته شد. نمونهگیری خاک انجام و بانک بذر خاک به روش ظهور گیاهچه شناسایی و سپس شاخصهای تنوع و غنا محاسبه شدند. نتایج نشان داد تعداد گیاهان چندساله در بانک بذر خاک بیشتر از گیاهان یکساله بوده است. در رویشگاه علفزار با افزایش زمان توقف زراعت غنا و تنوع بانک بذر کاهش یافت اما در زمان توقف زراعت بیش از 25 سال به طور معنیداری افزایش و بیشتر از مراتع طبیعی اطراف بوده است. هر دو شاخص تنوع و غنای بانک بذر خاک در رویشگاه بوتهزار تحت تاثیر جهت جغرافیایی قرار گرفتند. در رویشگاه بوتهزار با گذشت زمان از توقف زراعت تنوع و غنای بانک بذر در جهت شمالی نوسان داشته و در دامنههای غربی با روند افزایشی اما در جهت جنوبی و شرقی روند کاهشی داشته است. در هر دو رویشگاه هر چند با کمترین زمان توقف یعنی کمتر از پنج شاخصهای تنوع و غنای بانک بذر افزایش داشتند اما برگشت پذیری شاخصها در بازه زمانی بیش از 25 سال در علفزار و بیش از 15 سال بوتهزار اتفاق افتاد.
حامد اسکندری دامنه؛ غلامرضا زهتابیان؛ علی سلاجقه؛ مهدی قربانی؛ حسن خسروی
چکیده
در این تحقیق، به ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر منابع آب زیرزمینی و پایش تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی در حوضۀ غرب تالاب جازموریان پرداخته شد. بهطوریکه به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی از تصاویر ماهوارۀ لندست، سنجندهها2002 TM و 2015OLI با استفاده از روش حداکثر احتمال، استفاده گردید، همچنین ...
بیشتر
در این تحقیق، به ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر منابع آب زیرزمینی و پایش تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی در حوضۀ غرب تالاب جازموریان پرداخته شد. بهطوریکه به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی از تصاویر ماهوارۀ لندست، سنجندهها2002 TM و 2015OLI با استفاده از روش حداکثر احتمال، استفاده گردید، همچنین جهت ارزیابی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی نیز از اطلاعات چاههای آب زیرزمینی در سالهای 1381 تا 1394 استفاده شد. در این راستا نقشۀ پهنهبندی تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی با استفاده از بهترین روش درونیابی در محیط نرمافزار ArcGIS تهیه گردید. نتایج بدست آمده از ارزیابی بهترین روش درونیابی نشان داد که روش کریجینگ دارای کمترین خطا میباشد. بر طبق نتایج بدست آمده، طی سالهای مطالعاتی در منطقۀ مورد نظر، افزایش وسعت کاربریهای مسکونی و کشاورزی و نیز کاهش وسعت کاربریهای خشکهرود، سد، مراتع و اراضی بایر و کوهستانی در سال 1394 نسبت به سال 1381رخ داده است که این تغییرات نشاندهندۀ افزایش تخریب و وضعیت ناپایدار در منطقه است و از عوامل مستقیم اثرگذار بر منابع آب زیرزمینی میباشد و در پی این تغییرات، در قسمتهای جنوبی حوزۀ مطالعاتی، کمیت و کیفیت آب زیرزمینی کاهش یافته است که از علل آن میتوان به احداث سد جیرفت بر روی رودخانۀ دائمی هلیلرود، و رها نکردن حقآبه و افزایش وسعت کاربریهای شهری و کشاورزی اشاره کرد که باعث شده است تا به تبع آن کمیت و کیفیت آب زیرزمینی در این بخشها با گذشت زمان کاهش یابد.
نسیبه قنبری؛ حسین آذرنیوند؛ حامد جنیدی جعفری؛ محمد جعفری
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر تغییر کاربری مرتع به جنگلکاری بر میزان ترسیب کربن و ذخیرۀ ازت در منطقۀ جنگلکاری شدۀ حسنآباد در شهرستان سنندج صورت گرفت. تودههای مورد مطالعه شامل سرونقرهای، کاج تهران، زبانگنجشک، اقاقیا و سروخمرهای با متوسط سن 20 سال و مرتع مجاور که در آن تغییر کاربری ایجاد نشده و از لحاظ شرایط فیزیوگرافی ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر تغییر کاربری مرتع به جنگلکاری بر میزان ترسیب کربن و ذخیرۀ ازت در منطقۀ جنگلکاری شدۀ حسنآباد در شهرستان سنندج صورت گرفت. تودههای مورد مطالعه شامل سرونقرهای، کاج تهران، زبانگنجشک، اقاقیا و سروخمرهای با متوسط سن 20 سال و مرتع مجاور که در آن تغییر کاربری ایجاد نشده و از لحاظ شرایط فیزیوگرافی و اقلیمی مشابه بودند به عنوان شاهد انتخاب شد. نمونهبرداری از خاک در تودههای جنگلکاری شده و شاهد انجام شد و خصوصیات کربن آلی، ازت، فسفر، پتاسیم، وزن مخصوص ظاهری، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد رس، سیلت و ماسه اندازهگیری شد. جهت مقایسۀ اثر اجرای عملیات جنگلکاری با شاهد بر خصوصیات خاک از آزمون t مستقل و به منظور مقایسۀ اثر گونههای مختلف جنگلکاری شده بر خصوصیات خاک از تجزیۀ واریانس یکطرفه و جهت مقایسۀ میانگینها از آزمون دانکن استفاده گردید. نتایج نشان داد که گونۀ اقاقیا تأثیر قابل توجهی در افزایش کمی کربن و ازت ترسیب شده و مقدار فسفر و پتاسیم خاک داشت و در مجموع در تودۀ اقاقیا مقدار کربن ترسیب شده و ازت ذخیره شده در خاک 62/80 و 42/5 و در تیمار شاهد 05/47 و 08/3 تن در هکتار محاسبه شد. تیمار اقاقیا باعث افزایش مقدار کربن و ازت خاک به مقدار 71 و 75 درصد شد و کمترین مقدار کربن و ازت در خاک توده سرو نقرهای بدست آمد. نتیجۀ رگرسیون گامبهگام نشان داد که نیتروژن، فسفر و پتاسیم بهترتیب از مهمترین اجزای تأثیر گذار بر مقدار کربن ترسیب شده در خاک در تودههای بررسی شده است.
ایوب مرادی؛ علی نجفی نژاد؛ مجید اونق؛ چوقی بایرام کمکی؛ مهرانگیز فولادی منصوری
چکیده
شیوههای بهرهبرداری اراضی، تخریب مناطق جنگلی و مرتعی، رهاسازی اراضی و توسعۀ مناطق مسکونی از جمله عواملی هستند که بر شدت جریان آب، شدت فرسایش و تولید رسوب اثر میگذارند. به همین دلیل آگاهی ازمیزان اثر تغییرات کاربری اراضی بر روی دبی و بار معلق یک ضرورت اجتنابناپذیر است. در مطالعۀ حاضر برای بررسی این اثرات از مدل نیمه توزیعی ...
بیشتر
شیوههای بهرهبرداری اراضی، تخریب مناطق جنگلی و مرتعی، رهاسازی اراضی و توسعۀ مناطق مسکونی از جمله عواملی هستند که بر شدت جریان آب، شدت فرسایش و تولید رسوب اثر میگذارند. به همین دلیل آگاهی ازمیزان اثر تغییرات کاربری اراضی بر روی دبی و بار معلق یک ضرورت اجتنابناپذیر است. در مطالعۀ حاضر برای بررسی این اثرات از مدل نیمه توزیعی SWAT در آبخیز گالیکش استان گلستان به مساحت تقریبی 39 هزار هکتار استفاده شد. مدل مذکور برای شبیهسازی، واسنجی و اعتبارسنجی و در نهایت بهینهسازی پارامترهای مؤثر بر دبی و بار معلق در یک دورۀ 27 ساله مورد استفاده قرار گرفت. نقشههای کاربری اراضی از سه تصویر ماهوارۀ لندست سالهای 1987، 2000 و 2013 تهیه شدند. در این مطالعه از روش SUFI2 برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل استفاده شد. معیار ناش- ساتکلیف (NS) به عنوان تابع هدف در مرحلۀ واسنجی (1990- 2007) برای دبی و بار معلق به ترتیب 63/0 و 61/0 بهدست آمد که با توجه به دامنههای تفسیری مورد استفاده در تحقیقات گذشته، قابل قبول ارزیابی شد. برای بررسی اثر تغییرات کاربری اراضی بر مقدار رواناب و رسوب تمام ورودیهای مدل به غیر از کاربری اراضی ثابت فرض شد و نتایج نشان داد که تغییرات کاربری اراضی از سال 1987 تا 2013 موجب افزایش ارتفاع رواناب سطحی به میزان 40/1 میلیمتر و افزایش غلظت رسوب به میزان 2 تن در هکتار در سال شده است.
فاطمه عینلو؛ علی سلاجقه؛ آرش ملکیان؛ محسن احدنژاد
چکیده
توسعۀ شهری سبب گسترش سطوح نفوذناپذیر و متعاقب آن تغییر در هیدرولوژی شهری شده است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغییر کاربری و توسعۀ شهری بر تغییرات دبی پیک رواناب در حوزۀ آبخیز شهری زنجان میباشد. بدین منظور، تصاویر TM ماهوارۀ لندست و عکسهای هوایی سالهای 1334، 1379 و 1391 با استفاده از نرم افزار IDRISI Selva و سیستم اطلاعات جغرافیایی پردازش ...
بیشتر
توسعۀ شهری سبب گسترش سطوح نفوذناپذیر و متعاقب آن تغییر در هیدرولوژی شهری شده است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغییر کاربری و توسعۀ شهری بر تغییرات دبی پیک رواناب در حوزۀ آبخیز شهری زنجان میباشد. بدین منظور، تصاویر TM ماهوارۀ لندست و عکسهای هوایی سالهای 1334، 1379 و 1391 با استفاده از نرم افزار IDRISI Selva و سیستم اطلاعات جغرافیایی پردازش شده و نقشههای کاربری اراضی حاوی شش کاربری تهیه و روند تغییرات کاربری اراضی و توسعۀ شهری مشخص گردید. به منظور آنالیز رفتار هیدرولوژیکی و هیدرولیکی اثر سه دورۀ تغییر کاربری و توسعۀ شهری بر تغییرات دبی پیک رواناب، از مدل بارش رواناب SWMM استفاده گردید. پس از واسنجی مدل SWMM بر اساس وقایع بارش- رواناب مشاهداتی، نتایج واسنجی و صحت سنجی مدل، درستی و تطابق شبیهسازیهای مدل را تأیید کرد. نتایج روند تغییر کاربری و توسعۀ شهری حوزۀ آبخیز شهری زنجان نشان میدهد محدودههای شهری در سال 1391 نسبت به سالهای 1379 و 1334 به ترتیب با 59/22 و 88/923 درصد افزایش و در سال 1379 نسبت به سال 1334 با افزایش 06/543 درصدی همراه هستند. نتایج حاصل از مدل SWMM نشان میدهد توسعۀ شهری و تغییر کاربری اراضی و تبدیل آنها به سطوح شهری سبب افزایش دبی پیک رواناب شده بهطوری که میانگین تغییرات دبی پیک جریان در سال 1391 نسبت به سالهای 1379 و 1334 به ترتیب افزایش 85/96 و 52/475 درصدی را نشان میدهد و در سال 1379 نسبت به سال 1334، 288/194 درصد، افزایش در میانگین دبی پیک رواناب مشاهده میشود.
محمد زارع؛ علی اکبر نظری سامانی؛ شهرام خلیقی؛ جواد بذرافشان؛ محسن حسنجوری
چکیده
تهیۀ نقشۀ کاربری اراضی و شبیهسازی تغییرات آن یکی از ضروریترین اطلاعات مورد نیاز برای مدیریت منابعطبیعی میباشد بهطوری که پایش زمانی و دقیق تغییرات آیندۀ عوارض سطح زمین برای درک روابط و کنش متقابل بین انسان و پدیده های طبیعی به منظور تصمیمگیری بهینه، از اهمیت بهسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر نیز در راستای شبیهسازی ...
بیشتر
تهیۀ نقشۀ کاربری اراضی و شبیهسازی تغییرات آن یکی از ضروریترین اطلاعات مورد نیاز برای مدیریت منابعطبیعی میباشد بهطوری که پایش زمانی و دقیق تغییرات آیندۀ عوارض سطح زمین برای درک روابط و کنش متقابل بین انسان و پدیده های طبیعی به منظور تصمیمگیری بهینه، از اهمیت بهسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر نیز در راستای شبیهسازی تغییرات آیندۀ کاربری اراضی حوزۀ آبخیز کسیلیان پرداخته است. بدین منظر در ابتدا نقشه های کاربری/ پوشش سرزمین حوزۀ آبخیز کسیلیان با پردازش چند زمانۀ ماهواره لندست در سال های 1986، 2000 و 2011 تهیه گردید. سپس با استفاده از مدل سلولهای خودکار – مارکوف، وضعیت کاربری / پوشش سال 2011 با منحنی ROC برابر 9/0 پیشبینی شد. سپس این مدل برای شبیهسازی تغییرات کاربری / پوشش سال 2030 اجرا گردید. بر اساس نتایج حاصل از آشکارسازی و شبیه سازی تغییرات روند کاهشی سطح اراضی جنگلی ادامه داشته و بر مساحت مراتع و مناطق مسکونی افزوده خواهد شد. اراضی کشاورزی نیز به دلیل خصوصیات ویژۀ حوزه مانند پرشیب بودن غالب منطقه و بازدهی کم اراضی زراعی بعد از چند سال کشت تغییر چندانی در وسعت و یا تغییر آنها ایجاد نخواهد شد. به طور کلی بیشترین تغییرات کاربری در حاشیه جنگل و حاشیه مرتع رخ داده است و هرچه از این حواشی فاصله گرفته شود از میزان تغییرات کاسته میشود. نتایج این پژوهش می تواند در برنامهریزی های آتی منطقه که با تغییرات کاربری/ پوشش مرتبط است مد نظر قرار گیرد.
میر نصیر نویدی؛ فریدون سرمدیان؛ شهلا محمودی
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، ، صفحه 299-309
چکیده
پیوستگی بهرهبرداری پایدار از اراضی در گرو توجه به شاخصهای کیفیت خاک است که در نهایت منجر به حفاظت از محیطزیست نیز خواهد شد. به همین دلیل ارزیابی جنبههای گوناگون کیفیت خاک که نسبت به اعمال شیوههای مختلف مدیریت اراضی از خود حساسیت نشان میدهند بسیار با اهمیت است. در این پژوهش شاخصهای گوناگون کیفیت خاک در پنج کاربری مختلف شامل ...
بیشتر
پیوستگی بهرهبرداری پایدار از اراضی در گرو توجه به شاخصهای کیفیت خاک است که در نهایت منجر به حفاظت از محیطزیست نیز خواهد شد. به همین دلیل ارزیابی جنبههای گوناگون کیفیت خاک که نسبت به اعمال شیوههای مختلف مدیریت اراضی از خود حساسیت نشان میدهند بسیار با اهمیت است. در این پژوهش شاخصهای گوناگون کیفیت خاک در پنج کاربری مختلف شامل مرتع دست نخورده، مرتع تحت چرا، اراضی دیم، اراضی دیم رها شده و اراضی فاریاب در منطقه زاغه- زیاران در شرق استان قزوین مورد مقایسه قرار گرفتند. نمونهبرداری تنها از افق A خاکها و در قالب طرح کاملأ تصادفی انجام شد. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل دادهها بیانگر آن است که میزان مواد آلی و نیتروژن کل در اثر تغییر کاربری در اراضی دیم رها شده دچار بیشترین کاهش شده است به طوریکه میزان این کاهش به ترتیب حدود 74 و 70 درصد میباشد. در مجموع اراضی دیم پس از رها شدن دچار بیشترین افت در زمینه ویژگیهایی مانند ظرفیت تبادل کاتیونی، فسفر قابل جذب، تخلخل کل و ضخامت افقA شدند. ضمن آنکه بیشترین میزان افزایش وزن مخصوص ظاهری نیز مربوط به همین کاربری بود. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشاندهنده این واقعیت است که شیوه تعامل با خاک به عنوان یکی از ارکان مهم تولید باید بر پایه شناخت کلیه پدیدههای حاکم بر آن صورت گیرد تا کاهش سطح کیفیت خاک پدیدار نشود. به هر حال مدیریت نامناسب و تغییر کاربری غیر اصولی سبب کاهش توان بهره دهی خاک در درازمدت شده و پیامدهای نامطلوبی را در پی خواهد داشت.
مسعود مؤمنی؛ محمود کلباسی2؛ احمد جلالیان؛ حسین خادمی
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388، ، صفحه 137-153
چکیده
انتقال عناصر غذایی محلول و رسوبها به آبهای پذیرنده به علت تغییر کاربری و چرای بیرویه در مراتع به یک چالش زیست محیطی بزرگ تبدیل شده است. در این پژوهش اثر تخریب پوشش گیاهی مرتعی بر هدررفت فسفر کل و محلول در رواناب، میزان هدررفت فسفر مرتبط با هر یک از اجزای رسوب و همچنین تاثیر مدت بارندگی بر غلظت فسفر محلول در رواناب در زیر حوضة سولگان ...
بیشتر
انتقال عناصر غذایی محلول و رسوبها به آبهای پذیرنده به علت تغییر کاربری و چرای بیرویه در مراتع به یک چالش زیست محیطی بزرگ تبدیل شده است. در این پژوهش اثر تخریب پوشش گیاهی مرتعی بر هدررفت فسفر کل و محلول در رواناب، میزان هدررفت فسفر مرتبط با هر یک از اجزای رسوب و همچنین تاثیر مدت بارندگی بر غلظت فسفر محلول در رواناب در زیر حوضة سولگان با بهره گیری از باران ساز بررسی شد. میزان تولید رواناب و رسوب و هدررفت فسفر محلول و همراه رسوبها در کاربریهای دیمزار و مرتع با پوشش ضعیف نسبت به مرتع با پوشش به نسبت خوب بسیار بیشتر بود. با کاهش پوشش گیاهی، سهم فسفر همراه رسوب خارج شده از قطعه کوچک آزمایشی بیشتر شد. بیشترین میزان هدررفت فسفر محلول و همراه رسوبها به ترتیب در دو کاربری مرتع با پوشش گیاهی ضعیف (4/16میلیگرم در متر مربع) و دیمزار (3/301 میلیگرم در متر مربع) دیده شد. غلظت فسفر محلول در رواناب با گذشت زمان و افزایش شدت رواناب در همة کاربریها به طور معنیداری کاهش یافت. میزان هدررفت فسفر کل مرتبط با ذرات رس در دیمزار و مرتع تخریب شده به ترتیب 9/10 و 3/3 برابر نسبت به مرتع با پوشش به نسبت خوب بیشتر بود. نتایج این پژوهش نشان داد که تخریب پوشش طبیعی مراتع باعث افزایش قابل توجهی در انتقال فسفر محلول و ذرات غنی از فسفر از سطح حوضههای آبخیز میشود. تهنشینی این ذرات در مخزن آبهای سطحی و در بستر رودخانهها منجر به آزادسازی فسفر این ذرات به درون آبها و ایجاد شرایط مساعد برای یوتروفیکاسیون میشود.