محمد گلشن؛ اباذر اسمعلی عوری؛ علی افضلی؛ افشین جهانشاهی
چکیده
شناخت حوزههای آبخیز جهت حفاظت آب و خاک و ارائۀ برنامهریزی مناسب در سطح حوزۀ آبخیز از اهمیت بالایی برخوردار است. شبیهسازی حوزههای آبخیز با استفاده از مدلهای رایانهای بهطور سریع در حال توسعه است و این مدلها ابزارهای ضروری برای فهم انسان از حوزۀ آبخیز و فرآیندهای هیدرولوژیکی هستند. در این تحقیق مدلهای بارش-رواناب HEC-HMS ...
بیشتر
شناخت حوزههای آبخیز جهت حفاظت آب و خاک و ارائۀ برنامهریزی مناسب در سطح حوزۀ آبخیز از اهمیت بالایی برخوردار است. شبیهسازی حوزههای آبخیز با استفاده از مدلهای رایانهای بهطور سریع در حال توسعه است و این مدلها ابزارهای ضروری برای فهم انسان از حوزۀ آبخیز و فرآیندهای هیدرولوژیکی هستند. در این تحقیق مدلهای بارش-رواناب HEC-HMS و IHACRES برای شبیهسازی هیدروگراف سیل در حوزۀ آبخیز کسیلیان با مساحت 8/67 کیلومتر مربع مورد استفاده قرار گرفت. برای تهیۀ نقشههای مورد نیاز برای اجرای مدل HEC-HMS از الحاقیۀ HEC-GeoHMS استفاده شد. دادههای هیتوگراف بر پایۀ گام زمانی 15 دقیقه و هیدروگراف مربوط به آن بر پایۀ گام زمانی یک ساعته به هر دو مدل وارد شد. سپس شبیهسازی هیدروگراف سیل بر پایۀ گام زمانی 15 دقیقه انجام شد. ضرایب آماری CP و RE% برای ارزیابی کارایی مدلها مورد استفاده قرار گرفت. مقادیر این ضرایب با استفاده از مدل HEC-HMS برای سیلاب 26 نوامبر 1994 بهترتیب 72/0 و 26/118 و برای سیلاب 6 اکتبر 1996 بهترتیب 81/0 و 63/24- و با استفاده از اجرای مدل IHACRES برای سیلاب اول بهترتیب 63/0 و 4/152 و برای سیلاب دوم بهترتیب 79/0 و 6/35- محاسبه شد. نتایج نشان داد که مدلهای مورد استفاده برای شبیهسازی هیدروگراف سیل منطقه از عملکرد قابل قبولی برخوردار هستند و مدل HEC-HMS در مقایسه با مدل IHACRES از عملکرد بهتری برخوردار است.
حامد نوذری؛ صفر معروفی؛ مهناز ادیرش
چکیده
با توجه به خسارتهای سالیانۀ سیلاب حوضۀ دز و عدم اطلاع از میزان آبی که در زیر حوضههای میانی به سیل اصلی اضافه میشوند، هدف این تحقیق، تعیین میزان مشارکت زیرحوضههای میانی در سیل خروجی و شناسایی مناطق سیلخیز حوضه است. بنابراین با استفاده از شاخص SPI، مرطوبترین دورۀ زمانی منطقه تعیین گردید. پس از آن، منطقۀ مورد مطالعه به یازده ...
بیشتر
با توجه به خسارتهای سالیانۀ سیلاب حوضۀ دز و عدم اطلاع از میزان آبی که در زیر حوضههای میانی به سیل اصلی اضافه میشوند، هدف این تحقیق، تعیین میزان مشارکت زیرحوضههای میانی در سیل خروجی و شناسایی مناطق سیلخیز حوضه است. بنابراین با استفاده از شاخص SPI، مرطوبترین دورۀ زمانی منطقه تعیین گردید. پس از آن، منطقۀ مورد مطالعه به یازده زیرحوضه تقسیم و شبیهسازی بارش رواناب منطقه به کمک نرمافزار WMS صورت گرفت. در نهایت به کمک حذف یک به یک زیر حوضهها از روند شبیهسازی، سهم هر یک از زیرحوضهها در سیل خروجی تعیین شد. نتایج نشان داد که زیرحوضۀ دوکوهه با کاهش 40 درصدی دبی پیک، مؤثرترین ناحیه در سیل خروجی است. پس از آن حمیدآباد با 35 درصد و سد دز با 15 درصد به ترتیب زیر حوضههایی هستند که پتانسیل سیل خیزی بالایی دارند. همچنین به منظور حذف اثر مساحت زیرحوضه، اولویتبندی بر اساس سهم مشارکت مساحت واحد زیرحوضهها در خروجی انجام شد و دوکوهه با 29 درصد، حمیدآباد با 25درصد و دزفول با 15 درصد مشارکت، به ترتیب رتبههای اول، دوم و سوم را به خود اختصاص دادند.
محمد شریفی یزدی؛ فرهنگ قصریانی؛ مینا بیات
چکیده
به منظور تعیین مناسب ترین حد بهره برداری، مطالعه اثر شدت های مختلف برداشت بر تولید علوفه گونه(Artemisia sieberi) در مراتع استپی دهنو بردسیر استان کرمان باجرا درآمد. برای رسیدن به این هدف در سایت یک هکتاری محصور شده به همین منظور آزمایش انجام شد، تیمارهای مورد نظر در این تحقیق شامل چهار شدت برداشت: 25، 50 و 75 درصد برداشت به روش تقلید چرا (Simulation) ...
بیشتر
به منظور تعیین مناسب ترین حد بهره برداری، مطالعه اثر شدت های مختلف برداشت بر تولید علوفه گونه(Artemisia sieberi) در مراتع استپی دهنو بردسیر استان کرمان باجرا درآمد. برای رسیدن به این هدف در سایت یک هکتاری محصور شده به همین منظور آزمایش انجام شد، تیمارهای مورد نظر در این تحقیق شامل چهار شدت برداشت: 25، 50 و 75 درصد برداشت به روش تقلید چرا (Simulation) و شاهد (بدون برداشت) بودند. در هر تیمار 10 پایه مشابه و متوسط از گونه مورد نظر بعنوان تکرار انتخاب شدند و متغیرهای وابسته طی سه سال دوره آزمایش از سال 1387 تا 1389 روی این گونه اندازه گیری شد و در فرمهای مخصوص ثبت شدند. نتایج بدست آمده در قالب طرح آماری کرت های خرد شده در زمان در سه سال 1387 تا 1389 در نرم افزار SASمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج برداشت علوفه در طی انجام آزمایش نشان داد که کمترین میزان تولید در سال 87 در شدت برداشت 25 درصد و بیشترین میزان آن در سال 88 در تیمار شاهد بوده است. با توجه به منبع تغییرات در عرصه مرتعی (چرای دام به عنوان عامل اصلی مدیریتی و شرایط آب¬و¬هوایی سالانه) و با عنایت به اینکه خاک منطقه نیز از پایداری نسبتا خوبی برخوردار است، می-توان بیان کرد که چرای دام تا کمتر از 50 درصد از وزن رویش سالانه حتی در سال¬های خشکسالی هم ضامن بقای گونه Artemisia sieberi در منطقه دهنو بردسیر خواهد بود و سلامتی و شادابی این گونه را به خطر نمی اندازد.