رضا حامدمقدم سالاری؛ عباسعلی قزل سوفلو؛ میلاد ایرانشاهی
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی پتانسیل برخی گیاهان برای گیاهپالایی خاک آلوده به فلزات سرب، روی، کادمیوم و مس میباشد. برای انجام این مطالعه چهار گونۀ گیاهی بومادران (Achillea millefolium)، آگروپایرون (Agropyron elongatum)، بوفالوگرس (Bouteloua dactyloides) و آرتمیزیا (Artemisia sieberi) کشت شدند و نمونههای گیاهی با پساب تصفیهخانه آبیاری شدند. نتایج نشان داد در مورد ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی پتانسیل برخی گیاهان برای گیاهپالایی خاک آلوده به فلزات سرب، روی، کادمیوم و مس میباشد. برای انجام این مطالعه چهار گونۀ گیاهی بومادران (Achillea millefolium)، آگروپایرون (Agropyron elongatum)، بوفالوگرس (Bouteloua dactyloides) و آرتمیزیا (Artemisia sieberi) کشت شدند و نمونههای گیاهی با پساب تصفیهخانه آبیاری شدند. نتایج نشان داد در مورد گیاهان، سه گیاه B. dactyloides، A. sieberi، A. millefolium انتقال دهندۀ خوب فلزات به اندامهای هوایی خود میباشند که مناسب برای استخراج گیاهی (مهمترین تکنیک گیاهپالایی) هستند. گونۀ A. elongatum فلزات مس و سرب را بیشتر در ریشه تجمع میدهد. این خصوصیت مناسب فنآوری تثبیت گیاهی میباشد. همچنین توانایی چهار گونۀ گیاهی جهت گیاهپالایی، به شرح زیر است: B. dactyloides < A. millefolium < A. sieberi = A. elongatum. گیاه B. dactyloides جهت گیاهپالایی هر چهار فلز سنگین مناسب میباشد. برای گیاه B. dactyloides مقدار فاکتور انتقال گیاهی (TF) در فلزات روی، مس، سرب و کادمیوم به ترتیب: 17/1 و 09/1 و 02/1 و 41/1 و مقدار فاکتور غلظت فلز (BCF) برای آن در فلزات فوق به ترتیب: 77/1 و 22/1 و 95/0 و 37/1 میباشد. با توجه به اینکه گیاه B. dactyloides تحمل بالایی نسبت به خشکسالی و دمای بالا دارد و همچنین مناسب جهت چمنکاری میباشد، پیشنهاد میشود از این گونه جهت گیاهپالایی خاکهای آلوده به فلزات سنگین مناطق آلوده و همچنین چمنکاری استفاده گردد که علاوه بر پاکسازی خاک از فلزات سنگین و مناسب بودن با آبوهوای بومی بسیاری از مناطق ایران و نیاز کم به آبیاری، به زیبایی بصری محیط هم کمک میکند.
محمد شریفی یزدی؛ فرهنگ قصریانی؛ مینا بیات
چکیده
به منظور تعیین مناسب ترین حد بهره برداری، مطالعه اثر شدت های مختلف برداشت بر تولید علوفه گونه(Artemisia sieberi) در مراتع استپی دهنو بردسیر استان کرمان باجرا درآمد. برای رسیدن به این هدف در سایت یک هکتاری محصور شده به همین منظور آزمایش انجام شد، تیمارهای مورد نظر در این تحقیق شامل چهار شدت برداشت: 25، 50 و 75 درصد برداشت به روش تقلید چرا (Simulation) ...
بیشتر
به منظور تعیین مناسب ترین حد بهره برداری، مطالعه اثر شدت های مختلف برداشت بر تولید علوفه گونه(Artemisia sieberi) در مراتع استپی دهنو بردسیر استان کرمان باجرا درآمد. برای رسیدن به این هدف در سایت یک هکتاری محصور شده به همین منظور آزمایش انجام شد، تیمارهای مورد نظر در این تحقیق شامل چهار شدت برداشت: 25، 50 و 75 درصد برداشت به روش تقلید چرا (Simulation) و شاهد (بدون برداشت) بودند. در هر تیمار 10 پایه مشابه و متوسط از گونه مورد نظر بعنوان تکرار انتخاب شدند و متغیرهای وابسته طی سه سال دوره آزمایش از سال 1387 تا 1389 روی این گونه اندازه گیری شد و در فرمهای مخصوص ثبت شدند. نتایج بدست آمده در قالب طرح آماری کرت های خرد شده در زمان در سه سال 1387 تا 1389 در نرم افزار SASمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج برداشت علوفه در طی انجام آزمایش نشان داد که کمترین میزان تولید در سال 87 در شدت برداشت 25 درصد و بیشترین میزان آن در سال 88 در تیمار شاهد بوده است. با توجه به منبع تغییرات در عرصه مرتعی (چرای دام به عنوان عامل اصلی مدیریتی و شرایط آب¬و¬هوایی سالانه) و با عنایت به اینکه خاک منطقه نیز از پایداری نسبتا خوبی برخوردار است، می-توان بیان کرد که چرای دام تا کمتر از 50 درصد از وزن رویش سالانه حتی در سال¬های خشکسالی هم ضامن بقای گونه Artemisia sieberi در منطقه دهنو بردسیر خواهد بود و سلامتی و شادابی این گونه را به خطر نمی اندازد.