محسن باقری بداغ آبادی؛ محمد جمشیدی؛ زهره مصلح
چکیده
کربن آلی خاک یکی از مهمترین ویژگیهای خاک بویژه از دیدگاه محیط زیستی میباشد. به همین دلیل مدلسازی و برآورد آن بسیار مد نظر قرار گرفته است. در مدلسازیها، استفاده از توابع انتقالی خاک به عنوان رویکردی برای برآورد ویژگیهای خاک با استفاده از دادههای زودیافت از جایگاه مهمی در علوم خاک برخوردار میباشد. اما متأسفانه در این راستا ...
بیشتر
کربن آلی خاک یکی از مهمترین ویژگیهای خاک بویژه از دیدگاه محیط زیستی میباشد. به همین دلیل مدلسازی و برآورد آن بسیار مد نظر قرار گرفته است. در مدلسازیها، استفاده از توابع انتقالی خاک به عنوان رویکردی برای برآورد ویژگیهای خاک با استفاده از دادههای زودیافت از جایگاه مهمی در علوم خاک برخوردار میباشد. اما متأسفانه در این راستا به دادههای ارزشمندی که با کمترین هزینه و زمان در عملیات تشریح خاکرخ به دست میآیند توجه چندانی نشده است. هدف از پژوهش کنونی تعیین اهمیت اطلاعات تشریح خاکرخ در برآورد کربن آلی خاک با استفاده از توابع انتقالی میباشد. برای این منظور، 124 نمونه خاک گردآروی گردید. فرآیند مدلسازی در سه حالت مختلف شامل دادههای آزمایشگاهی، دادههای تشریح خاکرخ و تلفیق دادههای آزمایشگاهی و تشریح خاکرخ انجام شد. نتایج نشان دادند براساس دادههای آزمایشگاهی، کربن آلی خاک با دو ویژگی درصد سیلت و کربنات کلسیم خاک با ضریب تبیین حدود 25 درصد (25/0=2R) رابطه معنیدار دارد. در حالی که دو ویژگی کروما و عمق افق ژنتیکی با ضریب تبیین حدود 65 درصد (65/0=2R) قادر به برآورد مقدار کربن آلی خاک هستند. در حالت تلفیق دادههای آزمایشگاهی و تشریح خاکرخ، ضریب تبیین همچنان برابر با 65 درصد بهدست آمد. این نتایج گویای آن است که در حضور دو ویژگی عمق افق ژنتیکی و رنگ خاک، دادههای آزمایشگاهی اثر معنیداری در برآورد کربن آلی خاک ندارند. این موضوع بیانگر اهمیت و کارآیی قابل توجه دادههای تشریح خاکرخ برای کاربرد در توابع انتقالی خاک نسبت به دادههای آزمایشگاهی در این منطقه مطالعاتی میباشد.
محمد طهمورث؛ داوود نیک کامی
چکیده
پدیدههای فرسایش و رسوب دو پدیده اجتناب ناپذیر حوزههای آبخیز بوده که تابع عوامل پیچیدهای هستند. مشخص نمودن این عوامل و شناخت اثر آنها بر فرسایش و رسوب، به برنامهریزیهای بهتر برای کاهش خسارات ناشی از فرسایش و رسوب در یک حوضه کمک شایانی خواهد نمود. در این تحقیق برای مشخص کردن عوامل موثر بر رسوبدهی، حوزه آبخیز دریاچه ارومیه به ...
بیشتر
پدیدههای فرسایش و رسوب دو پدیده اجتناب ناپذیر حوزههای آبخیز بوده که تابع عوامل پیچیدهای هستند. مشخص نمودن این عوامل و شناخت اثر آنها بر فرسایش و رسوب، به برنامهریزیهای بهتر برای کاهش خسارات ناشی از فرسایش و رسوب در یک حوضه کمک شایانی خواهد نمود. در این تحقیق برای مشخص کردن عوامل موثر بر رسوبدهی، حوزه آبخیز دریاچه ارومیه به عنوان حوضه مورد مطالعه انتخاب شد. پس از مشخص کردن 30 ویژگی موثر بر رسوبدهی زیرحوضههای منطقه مطالعاتی، شامل خصوصیات هیدرولوژیکی، فیزیوگرافیکی، ژئومرفولوژیکی، زمین شناسی و خاک، اقلیمی، کاربری اراضی و پوشش گیاهی به عنوان متغیرهای مسـتقل، مقـادیر رسـوب تولیدی در هر زیرحوضه نیز به عنوان متغیر وابسته مشخص گردید. با اسـتفاده از روشهای تجزیـه و تحلیـل عـاملی، تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA)، تحلیل خوشهای و ایجـاد رگرسـیون چندمتغیره به روش گام به گام بین متغیرهای مستقل انتخابی و متغیر وابسته بـا اسـتفاده از نـرم افـزار SPSS، مناسـبتـرین رابطـه آمـاری بـین رسـوبدهی زیرحوضهها و مشخصات حوزه آبخیز مطالعاتی بهدست آمد. با توجه به مدل رگرسیونی انتخابی مشخص می-شود که مقدار رسوبدهی در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه به پنج عامـل مسـاحت اراضی کشاورزی (دیم، آبی و باغات)، مساحت زیرحوضهها، مجموع مسـاحت سـازندهای حساس به فرسایش و کواترنر، دبی متوسط سالیانه و ضریب فرم حوضه بستگی دارد که ایـن پنج عامل 89 درصد تغییرات تولید رسوب زیرحوضههای انتخابی را کنترل میکنند. به طور کلی، عوامل موثر بر فرسایش و رسوب حوزه آبخیز دریاچه ارومیه را میتوان به سه گروه عوامل انسانی و تغییر کاربری اراضی، زمینشناسی و فیزیوگرافی تقسیمبندی نمود.
قباد رستمی زاد؛ علی سلاجقه؛ علی اکبر نظری سامانی؛ جمال قدوسی
چکیده
یکی از انواع فرسایشهای آبی که موجب تخریب اراضی و بر هم خوردن تعادل در پهنههای منابع طبیعی میشود، پدیدۀ فرسایش خندقی است. تخریب اراضی، بر هم خوردن منظر زمین و تعادل اکولوژیک و به مخاطره افتادن منابع زیستی در این مناطق، از جمله موارد دیگری است که پژوهش در مورد فرسایش خندقی به ویژه در شهرستان درهشهر را گریزناپذیر و الزامی ...
بیشتر
یکی از انواع فرسایشهای آبی که موجب تخریب اراضی و بر هم خوردن تعادل در پهنههای منابع طبیعی میشود، پدیدۀ فرسایش خندقی است. تخریب اراضی، بر هم خوردن منظر زمین و تعادل اکولوژیک و به مخاطره افتادن منابع زیستی در این مناطق، از جمله موارد دیگری است که پژوهش در مورد فرسایش خندقی به ویژه در شهرستان درهشهر را گریزناپذیر و الزامی میکند. در همین راستا تعداد 36 خندق در پهنۀ خندقی دره شهر در استان ایلام انتخاب شدند. سپس عوامل محیطی، خصوصیات فیزیکی-شیمیایی خاک، پوشش و هیدرولوژیکی خندقهای مورد آزمون با استفاده از عکسهای هوایی، نقشههای رقومی مربوطه و عملیاتهای میدانی مشخص شدند. برای تعیین میزان اثرگذاری این عوامل بر روی هریک از مشخصات ژئومتری خندق با استفاده از منطق فازی و نظریۀ اطلاع، تابع عضویت و وزن تابع عضویت هریک از عوامل محاسبه شد. سپس رابطۀ بین متغیرهای وابسته و مستقل با استفاده از رگرسیون چند متغیره بدست آمد. نتایج بررسیهای آماری با استفاده از روش رگرسیون چند متغیرۀ گامبهگام نشان داد که طول خندق با مساحت بالادست خندق، عرض بالا و پایین و سطح مقطع خندق با ضریب گردی حوضه، عمق خندق با ضریب گردی حوضه و انحنای دامنه، ارتفاع پیشانی خندق با شیب محلی سر خندق و شیب جدارۀ خندق با درصد تاج پوشش رابطۀ معنیداری دارند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مشخصات ژئومتری خندق در منطقۀ مورد مطالعه تابعی از سطح بالادست، ضریب گردی حوضه، انحنای دامنه، شیب محلی سر خندق و درصد تاج پوشش حوزهآبخیز خندق خواهد بود.
جمال مصفایی؛ داود اخضری؛ سعید رشوند؛ جواد عطایی
چکیده
تعیین دبی اوج سیل برای دورههای برگشت مختلف یکی از پارامترهایِ مهمِ طراحیِ سازههای کنترل سیل است. مشکل عمدة برنامهریزان در مقابله با سیل فقدان داده یا بیکفایتی دادههای موجود است. تعمیم نتایج از مناطق دارای آمار به مناطق فاقد آمار یکی از مطمئنترین راهکارهاست. هدف اصلی این تحقیق نیز تحلیل منطقهای فراوانی سیلاب در استان ...
بیشتر
تعیین دبی اوج سیل برای دورههای برگشت مختلف یکی از پارامترهایِ مهمِ طراحیِ سازههای کنترل سیل است. مشکل عمدة برنامهریزان در مقابله با سیل فقدان داده یا بیکفایتی دادههای موجود است. تعمیم نتایج از مناطق دارای آمار به مناطق فاقد آمار یکی از مطمئنترین راهکارهاست. هدف اصلی این تحقیق نیز تحلیل منطقهای فراوانی سیلاب در استان قزوین با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره است. از 23 ایستگاه هیدرومتری هشت ایستگاه، به دلیل آمار کوتاهمدت و وجود سد مخزنی در بالادست، حذف شد. تحلیل عاملی مشخص کرد که پنج عاملـ محیط حوضه، قطر دایرة معادل، زمان تمرکز، طول آبراهة اصلی و مساحت حوضهـ مهمترین عوامل مؤثر در پیک سیلاباند. پانزده ایستگاه باقیمانده، با بهکارگیری تحلیل خوشهای، به دو منطقة همگن تقسیم و همگنی این نواحی با استفاده از آزمونهای همگنی گشتاورهای خطی تأیید شد. بر اساس معیار نکویی برازش (Zdist) گشتاورهای خطی، توزیع نرمال تعمیمیافته با آمارهای معادل 29/0 بهترین توزیع برای کل منطقه بود. اما، برای نواحی همگن 1 و 2 بهترتیب توزیعهای لجستیک تعمیمیافته و پارهتوی تعمیمیافته، با آمارههایی برابر با 09/0 و 56/1، دارای بهترین برازش بودند. پس از محاسبة مقادیر پارامترهای توزیعهای منتخب، مقادیر دبی با دورة بازگشتهای مختلف برای همة ایستگاهها برآورد شد. سپس، در هر منطقة همگن و برای هر دورة بازگشت، روابط رگرسیونی بین دبی حداکثر سیل و عوامل مؤثر بر دبی اوج سیلاب تهیه شد؛ با این روابط، میتوان دبی اوج سیل با دورة بازگشتهای مختلف را در حوضههای فاقد آمار برآورد کرد.
روح الله تقی زاده مهرجردی؛ فریدون سرمدیان؛ غلامرضا ثواقبی؛ محمود امید؛ نورایر تومانیان؛ محمد جواد روستا؛ محمدحسن رحیمیان
چکیده
در سالهای اخیر از روشهای غیرمستقیم برای برآورد شوری خاک استفاده میشود. بدین منظور، در این پژوهش ششصد نمونة جمعآوریشده از منطقة اردکان آزمایش شد و قرائتهای افقی -عمودی دستگاه القای الکترومغناطیس و پارامترهای سطح اراضی ـ شامل شاخص اراضی، شاخص خیسی، و انحنای شیب ـ به عنوان ویژگیهای زودیافت استفاده شد و میزان شوری ...
بیشتر
در سالهای اخیر از روشهای غیرمستقیم برای برآورد شوری خاک استفاده میشود. بدین منظور، در این پژوهش ششصد نمونة جمعآوریشده از منطقة اردکان آزمایش شد و قرائتهای افقی -عمودی دستگاه القای الکترومغناطیس و پارامترهای سطح اراضی ـ شامل شاخص اراضی، شاخص خیسی، و انحنای شیب ـ به عنوان ویژگیهای زودیافت استفاده شد و میزان شوری خاک به صورت وزنی در اعماق 30 و 100 سانتیمتری به عنوان ویژگیهای دیریافت تخمین زده شد. در این زمینه، دادهها به دو سری تقسیم شد: سری آموزشی (80% دادهها)؛ سری ارزیابی (20% دادهها). به منظور مدلسازی و پیشبینی شوری، از مدلهای نروفازی، شبکة عصبی مصنوعی، الگوریتم ژنتیک، و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج ارزیابی مدلها ـ بر اساس شاخصهای ریشة مربعات خطا، میانگین خطا، خطای استاندارد نسبی، و ضریب تبیین ـ نشان داد که مدل نروفازی دارایِ بالاترین دقت در پیشبینی ویژگیهای خاک است، به طوری که این مدل به میزان 17 و 11 درصد دقتِ پیشبینی شوری را، بهترتیب، در اعماق 30 و 100 سانتیمتری، نسبت به روش رگرسیون خطی چندگانه، افزایش داده است. پس از این مدل، الگوریتم ژنتیک و شبکههای عصبی مصنوعی، نسبت به معادلات رگرسیونی، کارآیی بهتری داشت.
وحید پایروند؛ علی سلاجقه؛ محمد مهدوی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
دوره 63، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 131-18
چکیده
راهکار مناسب برای پیشبینی سیلابها بهرهگیری از آمار دبی بیشینه لحظهای ایستگاههای هیدرومتری در هر منطقه میباشد ولی به دلیل نبود این ایستگاهها و یا آمار ناقص و کوتاه مدت در بیشتر مناطق کشور میبایست با بهرهگیری از روشهایی، نسبت به برآورد مناسب دبی سیلابی در آن مناطق اقدام نمود. یکی از این راهکارها روشهای تحلیل منطقهای ...
بیشتر
راهکار مناسب برای پیشبینی سیلابها بهرهگیری از آمار دبی بیشینه لحظهای ایستگاههای هیدرومتری در هر منطقه میباشد ولی به دلیل نبود این ایستگاهها و یا آمار ناقص و کوتاه مدت در بیشتر مناطق کشور میبایست با بهرهگیری از روشهایی، نسبت به برآورد مناسب دبی سیلابی در آن مناطق اقدام نمود. یکی از این راهکارها روشهای تحلیل منطقهای سیلاب میباشد که در یک منطقه با بهرهگیری از آمار دبیهای قابل دید نقطهای، روابط منطقهای سیل را ارائه میکند. این روش این امکان را میدهد تا در مناطق همانند و همگن از نظر هیدرولوژیکی ولی بدون ایستگاههای اندازهگیری، دبی سیلابی با دوره بازگشتهای مختلف را با دقت مناسب برآورد نماییم. در این تحقیق سه روش تحلیل منطقهای شامل سیل شاخص، رگرسیون چندمتغیره و هیبرید در 20 حوزه قابل دید در منطقه البرز مرکزی پس از در نظر گرفتن فرضیهها و محدودیتهای آن بررسی شد و نتایج آن با دبیهای سیلابی قابل دید با بهرهگیری از آزمون مجذور میانگین مربع خطاها (RMSE) و میانگین انحراف خطاها (MBE) مقایسه شد. بررسیها نشان میدهد روابط برقرار شده در مناطق همگن به مراتب دارای خطای کمتری نسبت به مناطق همگن بندی نشده است. با توجه به در نظر گرفتن فرضیهها و اعتبار سنجی، مدل رگرسیون چندمتغیره مناسب تشخیص داده نشد و در نهایت مشخص شد روش سیل شاخص با تفاوتی جزیی در همه دورههای بازگشت نسبت به روش هیبرید دارای دقت بیشتری در کل منطقه مورد بررسی میباشد.