دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200863320101122Nutritive Value of Zandi Sheep Diets (Halophyte Plants) Grazing in Abbasabad Desert Rangelands of Qomارزیابی ارزش غذایی گونههای شورپسند موجود در جیره گوسفند زندی چراکننده در مراتع بیابانی عباس آباد قم27728722864FAعباساحمدیاستادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک ،ایرانعباسعلیسندگلعضو هیأت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، ایرانJournal Article19700101Desert and marginal lands of playas which are covered with halophyte shrubs, play a great role in supply of forage for livestock as winter rangelands. In this research, plant samples were collected from four palatable halophyte species for Zandi sheep of Qom desert rangelands including Seidlitzia rosmarinus، Halocnemum strobilaceum، Alhagi camelorum and Tamarix passerinoides in two phenological stages (vegetative growth and seed ripening). The plant samples were dried and analyzed by AOAC methods for qualitative indices such as: crude protein (CP %), acid detergent fiber (ADF %), dry matter digestibility (DMD %) and metabolizable energy (ME). The results showed significant differences (p<0.01) between different species and phenological stages. Halocnemum strobilaceum had the highest CP% in vegetative stage while Tamarix sp. had the lowest one in seed ripening stage. The highest and the lowest DMD% and ME (mj) were related to Seidlitzia sp. and Tamarix sp., respectively. Also, according to Duncan’s test, interaction effects of plant species and growth stages were significant by quality indices (p<0.01). In most of species, the amount of CP% decreased with progressing phenological stages while ADF%, increased. Meanwhile, autumn and winter in the first type (Ha.st- Se.ro) and late winter and spring in the second type (Al.ca- Se.ro), were determined as the most suitable period for animal grazing.پهنههای بیابانی و اراضی حاشیه کویرهای ایران که پوشیده از بوتههای هالوفیت هستند، نقش مهمی در تأمین علوفه دام به عنوان مراتع زمستانه ایفا مینمایند. در این پژوهش از چهار گونه هالوفیت خوشخوراک و مورد چرای گوسفند زندی از دو تیپ مراتع بیابانی حوض سلطان قم شامل rosmarinus Seidlitzia، Halocnemum strobilaceum، Alhagi camelorum و Tamarix passerinoides در دو مرحله فنولوژیکی رشد رویشی و بذردهی نمونهبرداری به عمل آمد. نمونهها پس از خشک و آسیاب شدن در آزمایشگاه با روشهای استاندارد مورد تجزیه قرار گرفتند و شاخصهای مهم کیفی مانند دیواره سلولی بدون همی سلولز (ADF)، پروتئین خام (CP)، انرژی متابولیسمی (ME)، درصد ماده خشک قابل هضم (DMD)، برای گونههای مختلف تعیین شد. نتایج بیانگر از وجود اختلاف معنیدار بین گونههای مورد بررسی از نظر چهار عامل کیفی بالا بود. در بیشتر گونهها با پیشرفت مرحله فنولوژیکی، از میزان پروتئین خام کاسته و بر میزان ADF افزوده شد. گونه لَور (هالوکنموم) در مرحله رویشی بیشترین و گز در مرحله بذردهی کمترین پروتئین را داشتهاند. بیشترین میزان فیبر در مرحله بذردهی گز و کمترین فیبر در اشنان وجود داشته است. بیشترین درصد ماده خشک قابل هضم و انرژی متابولیسمی مربوط به گونه اشنان و کمترینِ آنها مربوط به گز بوده است. آزمون مقایسه میانگین دانکن در مورد اثر متقابل گونه و مرحله رشد بر صفات کیفی چهار گانه بیانگر از وجود اختلاف معنیدار در سطح 1 درصد خطا بوده است. زمان مناسب چرا در تیپ اول (لور- اشنان) پاییز و زمستان و در تیپ دوم (خارشتر- اشنان)، اواخر زمستان و بهار تعیین شد.https://jrwm.ut.ac.ir/article_22864_67a3183d0fa4b0aa9e0e0a4c4954f4e5.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200863320101122Study of Water Ownership System Evolution Trend, Irrigation Cycle and Costs of Well in Charkhab Village, Yazd Provinceبررسی سیرتحول مالکیت، مدار آبیاری و هزینههای چاه در روستای چرخاب یزد28730522865FAایماناسلامیمدرس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه یزد، ایرانعلی اکبرمهرابیاستاد دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانغلامرضازهتابیاناستاد دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانمحمدرضااختصاصیدانشیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه یزد، ایرانمحمدعلیزارع چاهوکیاستادیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانJournal Article19700101Yazd province because of cultural and historical background of the distant past always had known as ambitious and hard-working people. Manifesting multiple efforts of these people is seen in water harvesting. In Yazd province, background issues such as evaluation and assessment of water, ownership and agricultural water share refers to the distant past which has been changes over time in type and form. The purpose of this article, meanwhile a short review of management method and operation of water with a focus on Mirab, the evolution of ownership, irrigation circuit changes over time and changes in water price has been paid. Research methodology is single-type reticulum (monographic). Location research has been Chrkhab village of Yazd. Irrigation cycle of village has changed in four stages to the final cycle of water from 16 days to 21 days and 20 hours has become at present. Now, 53 Owner of the well are operating. In this study, according to the classification made, those of their right of water irrigation period were less than one hour (small landowners). This group, forming the highest frequency, equivalent of 33/6 percent was. According to the results, in extent of water right distribution between owners and various whiskers, the owners try to allocate more shares for them in order to play higher roles in the rural society. Study of the current water price changes for fifty years shows, the price of general inflation society has not follow. In this review the current water price increase rate (growth rate), 0/12 percent obtained.استان یزد به دلیل پیشینه تاریخی و فرهنگی خود همواره از گذشته به داشتن مردمی پرتلاش و سختکوش معروف بوده است. تجلی مضاعف همت این مردم، در استحصال آب دیده میشود. در استان یزد پیشینه مباحثی چون سنجش و اندازهگیری آب، مالکیت و سهام آب کشاورزی به گذشتهای دور برمیگردد، که در طول زمان دستخوش تغییراتی در نوع و شکل آن شده است. هدف از این نوشتار، ضمن مروری کوتاه در گذشته تاریخی شیوه مدیریت و بهرهبرداری آب با محوریت میراب، بررسی سیر تحول مالکیت، تغییرات مدار آبیاری در گذر زمان و تغییرات قیمت آب میباشد. روش تحقیق از نوع تکنگاری (مونوگرافی) و مکان مورد تحقیق روستای چرخاب یزد میباشد. مدار آبیاری روستا در چهار مرحله تغییر یافته، تا شکل نهایی گردش آب از 16 روز به 21 روز و 20 ساعت در حال حاضر رسیده است. هماکنون 53 نفر حقابهدار از چاه موجود بهرهبرداری مینمایند. در این تحقیق با توجه به طبقهبندی صورتگرفته، کسانی که حقابه آنان در یک دور آبیاری کمتر از یک ساعت بود (خرده مالکان) بیشترین فراوانی را معادل 6/33 درصد را تشکیل دادند. نتایج بدست آمده نشان میدهد، با وجود تحولات اجتماعی صورت گرفته در عرصه توزیع حقابه بین بهرهبرداران، کماکان مالکان سعی میکنند تا همواره سهم بیشتری به خود اختصاص دهند و با کسب قدرت اجتماعی، نقش مهمی در جامعه روستایی ایفا نمایند. بررسی تغییرات 50 سالهی قیمت? جاری آب نشان میدهد، این قیمت از نرخ تورم عمومی جامعه، پیروی نکرده است. در این بررسی نرخ افزایش قیمت آب جاری (نرخ رشد)، 12/0 درصد بدست آمد.https://jrwm.ut.ac.ir/article_22865_3b2d70799348c69eb85640f039360c98.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200863320101122Investigation of Litter Quality and Aerial Organs and Their Effect on Soil Characteristics of Four Rangeland Species(Case Study: Hamand Absard)بررسی کیفیت لاشبرگ و اندام هوایی و تاثیر آن بر خاک رویشگاه چهار گونه مرتعی (ارزیابی موردی: همند آبسرد)30731822866FAمحمدجعفریاستاد دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانحسینآذرنیونددانشیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانعلیحاجی بگلودانش¬آموخته کارشناسی ارشد مرتع¬داری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایراناسماعیلعلیزادهدانشجوی دکتری مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانJournal Article19700101This study investigates the relationship between litter quality and aerial parts of plant on C, N, K, P and C/N ratio of soil in four rangeland species including Agropyron intermedium, Bromus tomentellus, Eurotia ceratoides and kochia prostrata. After recognizing the sites of these species in Hamand Absard located in 65 km of northern Tehran, at the end of growing season, samples of litter, aerial part of plants and soil were taken using systematic- random method. For this purpose, five transects, each of l00 m length and 50 m spacing were taken. Two plots in each transect with an area of 1 m2 were established. In each plot, soil samples under plants and without plant area (control samples) at depth of 0-30 cm were taken. The C, N, P, K, EC, pH and texture of samples were analyzed in laboratory. Analysis of variance, Dunnett's test and t-student test were applied to the data. Results show that in the aerial part of plant, C and C/N ratio of Agropyron intermedium and P, K and N of Kochia prostrata are higher than other species. In case of litter, C, K and C/N of Eurotia ceratoides and N and P of Kochia prostrata showed higher values. However the results of soil samples show that C of Agropyron intermedium, N and C/N of Kochia prostrata and K of Bromus tomentellus are higher than other species. Totally, Kochia prostrata showed the best litter quality, decomposition rate and effects on soil.این تحقیق با هدف بررسی ارتباط کیفیت لاشبرگ و اندامهوایی در خاک چهار گونه مرتعیAgropyron intermedium، Bromus tomentellus، Eurotia ceratoides و Kochia prostrata از نظر میزان کربن، نیترژن، فسفر، پتاسیم و نسبت کربن به نیتروژن انجام شد. پس از شناسایی رویشگاههای این چهار گونه در منطقه همند آبسرد ( واقع در 65 کیلومتری شمال شهر تهران)، در انتهای فصل رویش نمونهبرداری در مناطق معرف هر رویشگاه به روش تصادفی- سیستماتیک (5 نوار (ترانسکت) 100 متری به فاصله 50 متر از یکدیگر) انجام شد. در طول هر نوار (ترانسکت) از 2 قطعه (یک مترمربعی) به صورت تصادفی برداشت و در درون هر قطعه، اندام هوایی، لاشبرگ و خاک پای گونهها از عمق 30-0 سانتیمتری نمونهبرداری انجام شد. برای هرگونه نیز 3 نیمرخ خاک در فضای خالی بین پایههای گونهها به عنوان شاهد برداشت شد. تجریه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تجزیه واریانس، دانت و آزمون t انجام شد. نتایج بدست آمده نمایانگر آن است که میزان فسفر، پتاسیم ونیتروژن در اندامهوایی و نیتروژن و فسفر در لاشبرگ و نیتروژن و نسبت کربن به نیتروژن خاک در گونهKochia prostrata بیشتر از دیگر گونهها است. و همچنین کربن و نسبت کربن به نیتروژن در اندامهوایی در گونهAgropyron intermedium و کربن، پتاسیم و نسبت کربن به نیتروژن در لاشبرگ در گونه Eurotia ceratoides و میزان کربن در خاک گونه Agropyron intermedium و فسفر در خاک گونه Bromus tomentellus بیشتر بود. ولی در نهایت گونه Kochia prostrata از لحاظ کیفیت لاشبرگ، سرعت تجزیهپذیری و اثرگذاری آن بر خاک مناسب ترین گونه اصلاحی شناخته شد.https://jrwm.ut.ac.ir/article_22866_156b58372719608882eab3fbc9a22841.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200863320101122Assessment of Structural Characteristics of Fertilized Patch in Rangeland Ecosystems (Case Study: Ghareh Ghir and Maraveh Tapeh Rangelands of Golestan Province)امکانارزیابی ویژگیهای ساختاری لکههای اکولوژیک اکوسیستمهای مرتعی بررسی موردی: مراتع قره قیر و مراوه تپه (استان گلستان)31932922867FAغلامعلیحشمتیدانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانمژگانسادات عظیمیدانشجوی دکتری علوم مرتع، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانپروانهعشوریکارشناس ارشد موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، ایرانJournal Article19700101Rangeland ecosystem contains various patches with different functions. Structural and functional characteristics of rangeland patches are changed by management practices and can be used to interpret management effects. The structural and functional characteristics of fertilized patches in two rangeland ecosystems of Ghareh Ghir and Maraveh Tapeh were measured and analyzed in this study. A group of measurable and simple indices of landscape function analysis (LFA) methods were used to evaluate these characteristics. Five structural characteristics such as: the number of patches, total patch area, patch area index, landscape organization index and inter patch length mean on the east and western aspects of Ghareh Ghir and Maraveh Tapeh were measured. On the basis of statistical analysis, the structural characteristics of patches in the east and western aspects of the two areas (Ghareh Ghir and Maraveh Tapeh) were highly significant (P<0.05). The landscape organization indices of the western aspects of the two rangelands are higher than the other side (eastern aspects) whereas the western aspects have more dense vegetation cover than the eastern aspects. The landscape organization index shows the value of landscape potential. Therefore, high level of landscape organization index at western aspects could be on the basis of area and dense shrub patches at Maraveh Tapeh and lichen with moss at Ghareh Ghir rangelands. In conclusion, the best ecological indicator of western aspects at Ghareh Ghir landscape are vegetative forms of lichen and moss and the best ecological indicator of western aspects at Maraveh Tapeh landscape are vegetative forms of shrubs.هر اکوسیستم مرتعی از لکههای اکولوژیک گوناگونی تشکیل شدهاست که میزان عملکرد هر یک از آنها با یکدیگر تفاوت میکند. ویژگی های ساختاری و عملکردیِ لکههای حاصلخیزِ مرتعی در اثر فعالیتهای مدیریتی تغییر کرده و از این ویژگی ها میتوان برای تفسیر نقش مدیریت استفاده کرد. در این تحقیق ویژگیهای ساختاری و عملکردی لکههای اکولوژیکِ دو اکوسیستم مرتعیِ مراوهتپه و قرهقیر در استان گلستان مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای ارزیابی این ویژگیها، از مجموعهای از شاخصهای قابل اندازهگیری و ساده روش تجزیه و تحلیلِ توانمندی اکوسیستم استفاده شد. لذا در هر یک از دامنههای غربی و شرقی مراتع مراوه تپه و قره قیر 5 ویژگی ساختاری شامل: شمار لکهها، سطح کل لکهها، شاخص سطح لکهها، شاخص سازمانیافتگی چشمانداز و میانگین فاصله بین لکهها (طول میان لکهها) اندازهگیری شد. برپایه نتایج اماری، ویژگی ساختاری لکههای اکولوژیک در دو منطقة دامنه غربی و شرقی مراوهتپه و قرهقیر دارای تفاوت معنیداری(P<0.05) است. شاخص سازمان یافتگی در دامنههای غربی دو مرتع که دارای پوشش گیاهی متراکم تری هستند، بیشتر از دامنههای شرقی می باشند. با توجه بهاینکه شاخص سازمانیافتگی لکهها نشان دهندة میزان توانمندی و قابلیت چشمانداز است، علت بالابودن این شاخص در دامنههای غربی را میتوان در سطح و شمار زیاد قطعه های بوته یی ها در منطقه مراوهتپه و گلسنگ+ خزه در منطقه قرهقیر دانست. لذا، میتوان بهترین معرف اکولوژیکیِ چشماندازهای غربی مراتع قرهقیر را ریخت رویشی گلسنگ + خزه و بهترین معرف اکولوژیکی در چشماندازهای غربی مراتع تپهماهوری مراوه تپه استان گلستان را ریخت رویشی بوتهای دانست.https://jrwm.ut.ac.ir/article_22867_256a708ef098dfff6f08c0e4c4c1bb6e.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200863320101122Effects of Topographic and Edaphic Characteristics on Distribution of Plant Species in Eshtehard Rangelandsتاثیر عوامل توپوگرافی و خاک مؤثر بر پراکنش گونههای گیاهی در مراتع اشتهارد33134022868FAمحمدعلیزارعچاهوکیاستادیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایراناصغرزارع چاهوکیدانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران0000-0001-5077-3755محمدزارعارنانیاستادیار دانشکده منابع طبیعی و کویررشناسی، دانشگاه یزد، ایرانJournal Article19700101The objective of this research was to study the relationships between edaphic and topographic factors with distribution of plant species. For this purpose, current study was conducted in Eshtehard rangelands of Tehran province. The sampling method was randomized–systematic and in each sampling unit, three parallel transects with 750 m length containing 45 quadrates (according to vegetation variations) were established. Quadrate size was determined for each vegetation type using the minimal area; hence suitable quadrate size for different species was determined 1*2m (2 m2). Soil samples from the beginning and end of each transect at two depths 0-30 and 30-80 cm were taken and the measured soil properties included gravel, texture, organic matter, lime, pH and electrical conductivity. To analyze the environmental data, PCA was considered. The results indicated that gravel, texture, EC and lime play the main role in the distribution of plant species.این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین عوامل توپوگرافی و خاک با پراکنش گونههای گیاهی در مراتع اشتهارد انجام شد. بدین منظور، داده های پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی با روش تصادفی-سیستماتیک از راه پلاتگذاری در امتداد 3 ترانسکت 750 متری انجام شد. سطح پلاتها به روش سطح دستکم 2 متر مربع و شمار آنها با توجه به تغییرات پوشش گیاهی، 45 پلات تعیین شد. در آغاز و پایان هر ترانسکت یک نیمرخ حفر و از دو عمق 30-0 و 80-30 سانتیمتر نمونه خاک برداشت شد. ویژگی های خاک شامل سنگریزه، بافت، آهک، ماده آلی، اسیدیته و هدایت الکتریکی اندازهگیری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تجزیه مؤلفههای اصلی بهره گیری شد. نتایج نشان میدهد که از بین متغیرهای مورد بررسی، ویژگیهای سنگریزه، بافت، آهک و هدایت الکتریکی خاک از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر پراکنش پوشش گیاهی منطقه هستند.https://jrwm.ut.ac.ir/article_22868_bbfb4999afade3e5bbda1b39f209a5e5.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200863320101122Study of the Relation between Landuse and Slope with Sediment Yield in the Southern Watersheds of Mahabad Riverبررسی رابطه کاربری اراضی و شیب با تولید رسوب در زیرحوضههای جنوبی رودخانه مهاباد34135822869FAداودطالبپوراصلمدرس گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه کردستان، ایرانسعیدخضریاستادیاردانشکده منابع طبیعی،دانشگاه کردستان، ایرانJournal Article19700101The Mahabad River Watershed has been exposed to severe erosion as a result of landuse change. The aim of this study is to quantify the amount of sediment yield and the relationship between land use change and slope. Different sources such as geologic and topographic maps, satellite images, hydrometric as well as meteorological data were used to extract and gather the information needed for this research. Six factors including altitude, slope, precipitation, rock erodibility, time of concentration and land use were specified as the most effective factors. The overlapping of the six factors maps resulted in the preparation of sediment delivery potential map. The distribution maps prepared on each of these parameters and their overlaps have shown that areas with more severe slopes are categorized as highly susceptible to erosion. However, in areas with resistant rocks, change of land use has been the determining factor. Comparison of water and sediment discharge data of 1996-97 with 2001-02(similar annual water volume) showed that the sediment yield has increased. Studying land use map prepared using satellite imagery of 1987 and 1998 showed that land use of the area has severely changed from pasture to dryland farming. This factor has also caused the intensification of mass movement recently occurred in the area. Landuse is the only parameter modified by human, and it is the only one which can be quickly and effectively changed. Hence, it seems that the upstream areas in the south and southwest of the basin with low concentration time, steep slope, high erodibility, high amount of precipitation, and the landuse of forest and pasture mixture as well as alluvial terraces with fine and granular sediments are the most sensitive areas which need protecting and control measures.حوزه آبخیز رود مهاباد، بر اثر تغییر کاربری زمین در معرض فرسایش شدید قرار گرفته است. هدف از تدوین این مقاله مشخص نمودن وضعیّت رسوبدهی حوزه یاد شده در ارتباط باعوامل تغییر کاربری اراضی و شیب است. در این تحقیق ضمن بررسیهای میدانی، اسناد و مدارک مختلفی از جمله نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، تصاویر ماهوارهای، دادههای ایستگاههای هیدرومتری، رسوبسنجی، هواشناسی و بارانسنجی به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفتهاند. همچنین 6 عامل ارتفاع، شیب، بارش، زمان تمرکز، فرسایش پذیری و کاربری اراضی به عنوان عوامل برتر شناسایی و با همپوشانی نقشههای توزیع هر یک از آنها نقشه قابلیت رسوبدهی تهیه شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که مناطقی بیشترین وسعت حساس به فرسایش زیاد و خیلی زیاد را دارا هستند که شیب زیاد داشته باشند. ولی در مناطقی با سنگهای مقاوم، کاربری اراضی عامل تعیین کننده است. مقایسه آمار دبی آب و دبی رسوب سالهای آبی 75-1374 و 81-1380 (با حجم جریان سالانه تقریباً یکسان)، نشانگر افزایش تولید رسوب در سالهای اخیر است. نتایج بدست آمده از استخراج نقشه کاربری اراضی از تصاویر ماهوارهای سالهای 1987 و 1998 حاکی از آن است که حوزه شدیداً در معرض تغییر کاربری (از پوشش مرتعی به دیمزارها) است و همین عامل به عنوان یکی از عوامل تشدیدکننده حرکتهای تودهای مواد، وقوع این نوع حرکتهای را در سالهای اخیر افزایش داده است. از آنجا که در بین همه عوامل، تنها کاربری اراضی است که میتواند توسط انسان، به سرعت و به آسانی تغییر یابد، بخشهای بالادست حوزه در قسمت جنوب و جنوبغربی با زمان تمرکز کم، شیب زیاد، فرسایش پذیری بالا و بارش فراوان که هنوز پوشش جنگلی و مرتعی دارند و همچنین تراسهای آبرفتی رودها مشتمل بر رسوبات منفصل و دانهریز، حساسترین نواحی در برابر تغییرات کاربری اراضی بوده و بیشتر از هر جای دیگری به اقدامات پیشگیری کننده نیاز دارند.https://jrwm.ut.ac.ir/article_22869_6a497a1e83d508b7d9547f454b498c7b.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200863320101122Designing of Rainwater Collecting Systems in Micro Catchment by Using AWBM Model for Cultivating of Forage Maize SC704.امکانسنجی طراحی سامانه جمعآوری رواناب باران در سطوح آبگیر کوچک بهکمک مدل AWBM1 برای کشت ذرت علوفهای SC70435937322870FAرمضانطهماسبیعضو هیأت علمی مؤسسه آموزش عالی علمی ـ کاربردی جهادکشاورزی ، ایرانفرودشریفیعضو هیأت علمی مرکز تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری ، ایرانفریدونکاوهاستاد گروه آبیاری دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد علوم و تحقیقات ، ایرانابوالقاسمتوسلیاستاد پژوهشی مرکز تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری ، ایرانJournal Article19700101One of the major sectors of water loss is the loss of rain runoff. Kirkby (2001) the Effect of soil surface characteristics in the production of runoff in time and space scales concluded that soil properties such as undulating, soil texture and structure on the amount and spatial pattern of runoff are effective. In this research that was conducted in the Latian watershed, twenty experimental plot Manufacturer runoff collected at the end they were constructed Bankettes longitudinal dimension equal to the width of runoff plot, poster collection, depth 0.5 meter and width of 0.5 meter was constructed. Depth of rainfall runoff from natural and 12 each with artificial rainfall intensity rainfall simulator with 8 mm to 42 mm per hour was established, was measured. Since the end Bankettes within plots were covered with plastic, all collected runoff was measured on it. The plastic cover was pulled out of water completely penetrating Bankette. After 24 hours on Bankette collected water depth was measured so that how deep the penetration has. After the plastic cover was created to prepare for the next runoff is measured. Part of the rainwater Collected in a barrel with a volume of 220 liter were stored on the first of the spring was covered with a plastic cover to prevent evaporation of collected water for limited irrigation water supply in June to 30 July to 15 of 62 mm were used and in forage maize plots nine branches were planted SC704. The results showed that compared with the yield ratios of 1:1, 2:1 and 3:1 (ratio of surface runoff collected rain Manufacturer of level of corn planted) yield of forage corn, respectively 9.6, 22.6 and 28.8 T.ha respectively. Whereas in the control treatment, there was no water limitation and the rate of 41.5 T.ha of forage maize yield was, The total water used in the three above treatments, respectively 616, 696 and 776 mm was. (In addition to direct rain water collected from runoff) and supplementary irrigation water depths in all three treatments was 62 mm. Thus yield respectively 23, 55 and 69 percent compared to the control (grown with full irrigation) has been. In this research the effect of vegetation and soil in runoff amounts were compared.یکی از بخشهای عمده هدررفت آب در ایران هدررفت رواناب باران است. Kirkby (2001) در بررسی اثر خصوصیات سطح خاک در تولید رواناب در مقیاسهای زمانی و مکانی نتیجه گرفت که خصوصیات سطح خاک مانند پستی و بلندی، بافت و ساختمان خاک در مقدار و الگوی مکانی رواناب مؤثر هستند. در این تحقیق که در آبخیز لتیان انجام شد ، تعداد بیست کرت آزمایشی جمع آوری کننده رواناب احداث شدند و در انتهای آنها بانکتهایی به ابعاد طولی برابر با عرض کرت جمعآوری کننده رواناب، عمق 5/0 متر و عرض بانکت نیز 5/0 متر احداث شد. عمق رواناب حاصل از هر بارندگی طبیعی و 12 بارندگی مصنوعی که با باران ساز با شدتهای 8 میلی متر تا 42 میلی متر در ساعت ایجاد شده بود، اندازهگیری شد. با توجه به اینکه داخل بانکتهای انتهای کرتها با پلاستیک پوشش داده شده بود، همه رواناب جمعآوری شده روی آن اندازهگیری شد. سپس پوشش پلاستیکی بیرون کشیده شد تا آب کاملاً در بانکت نفوذ کند. پس از 24 ساعت عمق آب جمعآوری شده روی بانکت اندازهگیری شد که تا چه عمقی نفوذ کرده است. پس از آن پوشش پلاستیکی ایجاد میشد تا برای اندازهگیری رواناب بعدی آماده باشد. بخشی از آب باران جمعآوری شده در یک بشکه با حجم 220 لیتر ذخیره شد و روی آن از اول بهار با پوشش پلاستیکی پوشانده شد تا از تبخیر جلوگیری شود و از آب جمعآوری شده برای تأمین آب کم آبیاری در 15 خرداد تا 30 تیرماه به میزان 62 میلیمتر استفاده شد و در کرتهای 9 گانه ذرت علوفه ای SC704 کشت شد. نتایج مقایسه عملکرد محصول نشان داد که با نسبتهای 1:1، 2:1 و 3:1 (نسبت سطوح جمعآوری کننده رواناب باران به سطح کشت شده ذرت) میزان عملکرد علوفه ذرت به ترتیب 6/9، 6/22 و 8/28 تن در هکتار بوده است. در حالی که در تیمار شاهد که هیچگونه محدودیت آب وجود نداشت و به میزان 5/41 تن در هکتار عملکرد محصول علوفه ذرت بوده است، کل آب مصرفی در سه تیمار بالا به ترتیب 616، 696 و 776 میلیمتر بوده است (باران مستقیم به علاوه آب جمعآوری شده از رواناب) و عمق آب آبیاری کمکی در هر سه تیمار 62 میلیمتر بوده است. به این ترتیب عملکرد محصول به ترتیب 23، 55 و 69 درصد نسبت به تیمار شاهد (کشت با آبیاری کامل) بوده است. در این تحقیق تأثیر پوشش گیاهی و بافت خاک هم در مقدار رواناب مورد مقایسه قرار گرفتند.https://jrwm.ut.ac.ir/article_22870_9cad73ad02f5365acd50967094232cb8.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200863320101122Assessment of Watershed Management Activities on Time of Concentration and Curve Number using HEC-HMS Model (Case Study: Kan Watershed, Tehran)بررسی تاثیر فعالیتهای آبخیزداری در زمان تمرکز و شماره منحنی حوضه با بهرهگیری از مدل HEC-HMS(بررسی موردی: حوزه آبخیز کن تهران)37538522871FAمحمدعباسیدانشآموخته کارشناسیارشد آبخیزداری، دانشگاه تهران، ایرانمحسنمحسنی سارویاستاد دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانمیرمسعودخیرخواهاستادیار مرکز تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری، ایرانشهرامخلیقی سیگارودیاستادیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانقبادرستمی زادهدانشآموخته کارشناسیارشد آبخیزداری، دانشگاه تهران، ایرانمجیدحسینیعضو هیئت علمی مرکز تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری، ایرانJournal Article19700101Assessment of watershed management activities is one of the main subjects for future planning of practical projects and natural resources management. Due to the lack of any tool for assessment of watershed processes in many cases, distributed hydrological models can be useful. The purpose of this study was evaluation of watershed management activities in Kan Watershed by HEC-HMS (Hydrologic Modeling System). For this purpose, first by considering observed events, HEC-HMS model was optimized and calibrated. Then, for evaluating the effects of check dams on time of concentration, it was calculated before and after of check dam's construction by use of field observations and vegetation cover improvement was also estimated after the project. These parameters were imported to HEC-HMS to find out the effects of watershed practices and then flooding condition was simulated. For assessment purposes, peak discharge and flood volume were calculated for “before” and “after” construction conditions. Results showed that check dams as mechanical measures had low effect on time of concentration while biological practices lead to decrease in curve number with an average value of 3.1. This effects result in decrease of peak flow and flood volume meanly 21% and 11%, respectively.ارزیابی پروژههای آبخیزداری امروزه از بنیادی ترین مسائلی است که در کشورها به منظور برنامهریزی های آینده در زمینه طرح های اجرایی و مدیریت منابع طبیعی انجام می گیرد. با توجه به نبود تجهیزات لازم به منظور اندازه گیری و ثبت تغییرات ایجاد شده در وضعیت سیلاب، فرسایش و رسوب حوزههای آبخیز بهرهگیری از مدل های توزیعی هیدرولوژیکی جهت همانند سازی رفتار حوزه در پیش و پس از فعالیتهای آبخیزداری ابزاری کار آمد در دستیابی به این هدف ها می باشد. بر این پایه تحقیق با هدف ارزیابی تاثیر فعالیتهای آبخیزداری اجرا شده بر روی زمان تمرکز و شماره منحنی حوزه در حوزه آبخیز کن در استان تهران با استفاده از مدل هیدرولوژیک HEC-HMSانجام است. به این منظور مدل HEC-HMS، با دادههای مشاهده ای، واسنجی و اعتباریابی شد. سپس برای تعیین تاثیر سازههای اصلاحی، زمان تمرکز در شرایط پیش و پس از اجرای فعالیتها محاسبه و نیز در بازدید های مکرر صحرایی میزان بهبود پوشش گیاهی و ارتقاء وضعیت هیدرولوژیک حوزه با بهرهگیری از روش SCS محاسبه و با اعمال تغییرات ایجاد شده در ورودیهای مدل اقدام به همانند سازی رفتار سیلاب برای رخدادهای موجود شد. در ادامه برای تعیین پاسخ حوزه در برابر رگبارهای طرح با اعمال تغییرات ایجاد شده در ورودیهای مدل اقدام به همانند سازی رفتار سیلاب برای بارش های با دوره بازگشت های 2، 5 ، 10، 25، 50 و 100 ساله در پیش و پس از فعالیتهای آبخیزداری شد. نتایج نشان داد که فعالیتهای مکانیکی در افزایش زمان تمرکز حوزه نقش ناچیزی داشته و فعالیتهای زیستی باعث کاهش شماره منحنی بطور میانگین به میزان 1/3 در حوزه شده است، بررسی های صورت گرفته نشان داد که این تاثیرات باعث کاهش دبی اوج و حجم سیلاب به ترتیب به میزان میانگین 21% و 11% در حوزه می شود.https://jrwm.ut.ac.ir/article_22871_239390ad839b87c71e74ba821edf7634.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200863320101122Distributions of Species Diversity Abundance Models and Relationship between Ecological Factors with Hill ( ) Species Diversity Index in 4 Range Sites of Isfahan Provinceبررسی مدلهای توزیع فراوانی تنوع گونهای و ارتباط عوامل محیطی با شاخص تنوع گونهای هیل در چهار مکان مرتعی استان اصفهان38739722872FAالهامقهساره اردستانیدانشآموخته کارشناسیارشد مرتعداری، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایرانمهدیبصیریدانشیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایرانمصطفیترکشاستادیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایرانمسعودبرهانیعضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، ایرانJournal Article19700101Our planet is threatened by nuclear wars, climate change and degradation of biodiversity. The first two dangers are relatively focused on, but biodiversity degradation is not properly considered yet. Species diversity is mostly composed of biodiversity and is considered an index of changes in ecosystems. Many of researchers think of higher species diversity as an index of bio-system’s stability. This research aimed to study parametric models of species diversity on range vegetations of study sites and relationship of ecological factors such as climate, soil and topography with diversity index. Four range sites were selected on different geographic areas in Isfahan province and randomly- systematic sampling was conducted to collect density data on plant species by quadrates along transects of each site during six years (2002-2007). Broken stick, log normal, logarithmic series and geometric series models were fitted for each site, and log normal showed to be the most proper model of distribution with P>0.05. LSD’s test indicated a significant different at ?=1% level between species diversity of steppe1 and semi-steppe2 sites. Log normal model seemed to be the most proper model in all sites. Generally, when this model is fitted successfully communities are considered stable. On the basis of some related studies with this research, Hill ( ) showed to be most proper index for species diversity in study sites, therefore effects of ecological factors such as soil, climate and topography on this index were studied by CCA method. Results of CCA revealed a high positive correlation between species diversity and percent organic matters of soil as well as precipitation levels and negative correlation with temperature.سه خطرِ جنگ هستهای، تغییرات اقلیمی و زوال تنوع زیستی، کره زمین را بیش از پیش مورد تهدید قرار میدهند. دو خطر اول تا حدودی مورد توجه جهانیان قرار گرفته است ولی خطر زوال تنوع زیستی هنوز به طور شایسته مورد توجه قرار نگرفته است. تنوع گونهای شامل بخش عمدهای از تنوع زیستی و یکی از مهم ترین مشخصه های نشان دهنده تغییرات در اکوسیستمهاست. بسیاری از پژوهشگران تنوع گونهای بالا را معادل استواری و پایداری سامانه های اکولوژیک در نظر میگیرند. این پژوهش به بررسی مدلهای مشخصه ا ی تنوع گونهای و ارتباط عوامل محیطی از جمله خاک، اقلیم و پستی و بلندی بر شاخص تنوع گونهای پرداخته است. بدین منظور چهار مکان مرتعی در استان اصفهان انتخاب شد و نمونهبرداری در هر مکان به صورت سیستماتیک-تصادفی اجرا شد. تراکم گونههای گیاهی چندساله در امتداد ترانسکتهای خطی با استفاده از روش کوادرات، در طی شش سال (1386-1381) اندازه گیری شد. مدلهای توزیع فراوانی شامل عصای شکسته، لوگ نرمال، سری لگاریتمی و سری هندسی برای هر مکان مرتعی برازش شد و بهترین مدل توزیع بر پایه 05/0 P> انتخاب شد. آزمون LSD نشان داد که اختلاف معنیداری در سطح 1%=? از نظر تنوع گونهای بین مناطق درمنهزارهای استپی و نیمهاستپی وجود دارد. مدل لوگ نرمال به عنوان بهترین مدل مشخصه ای برای هر چهار مکان مرتعی انتخاب شد که نشان دهنده جوامع با ثبات میباشد. همچنین بر پایه بررسی های مرتبط با این تحقیق شاخص مناسب تشخیص داده شد و تاثیر عوامل خاک، اقلیم و توپوگرافی برای شاخص با روش تجزیه تطبیقی متعارف (CCA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برپایه تجزیه تطبیقی متعارفی (CCA) تنوع با درصد مواد آلی خاک و مقدار بارندگی همبستگی بالا و مثبت و با دما همبستگی منفی دارد.https://jrwm.ut.ac.ir/article_22872_f7e3e3352a9460fd9754e543997606c2.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200863320101122Assessment of Wind Erosion Intensity by IRIFR. E.A Model (Case Study: Abuzeidabad, Kashan)ارزیابی شدت فرسایش بادی با بهره گیری از مدل IRIFR. E.A1 (بررسی موردی : ابوزیدآباد کاشان)39941522873FAطیبهمصباح زادهدانشجوی دکتری بیابانزایی، دانشکده منابع طبیعی،دانشگاه تهران ،ایرانحسناحمدیاستاد گروه احیای مناطق خشک وکوهستانی ، دانشکده منابع طبیعی،دانشگاه تهران ،ایرانغلامرضازهتابیاناستاد گروه احیای مناطق خشک وکوهستانی ، دانشکده منابع طبیعی،دانشگاه تهران ،ایرانفریدونسرمدیاناستادیار گروه مهندسی آب وخاک، دانشکده مهندسی آ ب وخاک، دانشگاه تهران ،ایران0000-00019894-2765Journal Article19700101Investigation and preparing of wind erosion intensity maps are the main objectives of this research. In this research, the working unit map was prepared and then nine effective factors in wind erosion according to IRIFR.E.A model are determined at each of seven homogeneous units. According to the results, active sand dunes and landuse change showed the highest value with the rate of annual sedimentation more than 6000 ton/km2 while lands surrounding the villages showed the least value with an annual rate of sedimentation of 150-500 ton/km2. Also considering whole area which is about 16161 hectares, around 1978 hectares are classified in low class of desertification; 7430 hectares in medium class while 6753 hectares in high and very high classes.بررسی و تهیه نقشه شدت فرسایش بادی توسط مدل اریفر بادی از جمله اهدافهای اصلی این تحقیق است. در این پژوهش نقشه واحدهای کاری تهیه، سپس عوامل 9 گانه موثر درفرسایش بادی بر پایه مدل تجربی اریفر در هر یک از 7 واحد کاری مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج دیده میشود که بیشترین امتیاز مربوط به تپههای فعال و تغییر کاربری زمین با رسوبدهی سالانه بیش از 6000 تن بر کیلومتر مربع میباشد، و کمترین امتیاز مربوط به اراضی مجاور روستا است که میزان رسوبدهی سالانه بین 500- 150 تن بر کیلومتر مربع میباشد . همچنین با توجه به کل منطقه مورد بررسی16161هکتاری، حدود 1978 هکتار از لحاظ شدت فرسایش بادی در کلاس کم،7430 هکتار در کلاس میانگین و 6753 هکتار درکلاس شدید و خیلی شدید قرارhttps://jrwm.ut.ac.ir/article_22873_59bd7f138d8e0957d2b0a846e3be404d.pdf