دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622Investigation of possibility of landslide number and area estimation using determination area and volume frequency distribution (Case study: Mazandaran providence)بررسی امکان برآورد تعداد و مساحت کل زمینلغزشها با استفاده از تعیین توزیع فراوانی مساحت و حجم (مطالعة موردی: استان مازندران)1591755182410.22059/jrwm.2014.51824FAابراهیمامیدواراستادیار گروه آبخیزداری، دانشکدة منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه کاشانعطاالهکاویاندانشیار دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریJournal Article20120408Landslides are the major natural hazard, causing significant damage to properties, lives and engineering projects in all mountainous areas in the world. In order to estimate the role of the landslides in erosion processes and evaluation of their risks, it is necessary to quantify landslides. This quantifying can be performed by applying the probability distributions that show the landslide size against the probability density. This study was investigated the behavior of landslide areas and volumes on Frequency distributions in Mazandaran province. Also total number, area and volume of landslides that have occurred over time were estimated using the approach suggested by Malamud et al. Result of cumulative frequency distribution of landslide area and volume revealed the significant proportion of large landslides in determining the total landslide area and volume. According to Malamud et al. approach total number of landslides were estimated to be 9823±2323. These landslides have been obliterated over the time by soil erosion, vegetation growth or by human activities and total of their affected area and volume by these landslides were 31.5±7.1 km<sup>2</sup> and 0.232±0.052 km<sup>3</sup>, respectively. The obtained results also presented an area of 2×10<sup>-3</sup> km<sup>2</sup> as a critical threshold area for transition between resistances against slope failure.زمینلغزشها یکی از اصلیترین بلایای طبیعیاند که خسارات درخور توجهی به اموال، موجودات زنده، و پروژههای مهندسی در همة مناطق کوهستانی وارد میآورند. برای برآورد نقش زمینلغزشها در فرایندهای فرسایشی و همچنین ارزیابی خطرهای ناشی از آنها، کمّیسازی زمینلغزشها مفید است. یکی از روشهای کمّیسازی، بهکارگیری توزیعهای احتمالاتی است. در این پژوهش نحوة رفتار پارامترهای حجم و مساحت زمینلغزشهای استان مازندران بر توزیعهای فراوانی بررسی شد. همچنین، تعداد و مقدار مساحت و حجم کل زمینلغزشهای استان، که در طی زمان رخ داده بود، نیز با استفاده از روش Malamud برآورد شد. نتایج مربوط به شکل توزیعهای فراوانی تجمعی مساحت و حجم نشان داد که زمینلغزشهای بزرگ سهم بسیار زیادی از مقدار مساحت و حجم کل را به خود اختصاص دادهاند. همچنین، بر اساس روش مالامود و همکاران [25]، تعداد 2323 ± 9823 زمینلغزش، در طی سالیان گذشته، در اثر فرسایش، رشد گیاهان، و فعالیت انسان ازبینرفته است، و کل مساحت و حجم خاکِ تحت تأثیر قرارگرفته در اثر این زمینلغزشها در استان مازندران به ترتیب km<sup>2</sup> 1<sub>/</sub>7 ± 5<sub>/</sub>31 و km<sup>3</sup> 052<sub>/</sub>0 ± 232<sub>/</sub>0 برآورد شد. سایر نتایج نشان داد که، برای انتقال بین مقاومتها در مقابل گسیختگی دامنه، میتوان یک مساحت آستانة بحرانی برابر با km<sup>-2</sup> <sup>3-</sup>10×2 را معرفی کرد.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51824_b8e1b24ac845d85c02afa677334158af.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622An investigation on the effect of floodwater spreading on physicochemical soil attributes (Case study: Gachsaran Floodwater spreading station)بررسی تأثیر پخش سیلاب بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی خاک (مطالعه موردی: ایستگاه پخش سیلاب گچساران)1771875182510.22059/jrwm.2014.51825FAمحسنپادیابدانشجوی دکتری آبخیزداری دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تهرانساداتفیض نیااستاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانحسناحمدیاستاد گروه آبخیزداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران0000-0001-7375-3108اردشیرشفیعیعضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کهکیلویه و بویراحمدJournal Article20100720Small precipitation with temporal and spatial variation of rainfall is the main responsible factors on flood occurrence in arid and semi arid regions. Floods in their regions usually contain high concentration of sediments which when they are deposited on the surface of lands, they change the properties of soils of the area. In this research, the effect of floodwater spreading on physic-chemical characteristics of soil in Gachsaran floodwater spreading station, after 12 years of floodwater spreading, is investigated. For this purpose, soils and sediments were sampled from 0-15, 15-30, 30-45 and 45-60 centimeter depths, from the flood spreading and representative (without floodwater spreading) fields. Samples were analyzed for following proportion: percentages of clay, silt, sand and gravel, pH, EC, percentage of lime, anions and cations. The result have show that the amounts of clay, silt and sand have increased, chemical properties have changed slightly and among the chemical properties, pH and percentage of lime have higher change so that pH decreased and lime increased in floodwater spreading field respect to the representative field. It is concluded that due to floodwater spreading, physical properties of the field underwent considerable amount of changes and gravelly texture has changed to less gravelly texture. The surface soil has undergone more changes and from the surface to the depth, change of physical and chemical properties becomes negligible. از ویژگیهای مناطق خشک و نیمهخشک، علاوه بر کمبود و نقصان بارندگی، نزول بارشهایی با شدت نسبتاً زیاد و مدت کوتاه است؛ این حالت در اکثر مواقع به وقوع سیلاب های حجیمی منجر میشود. این سیلاب ها رسوبات فراوانی دارند که، در صورت گسترش آنها در سطح اراضی، خصوصیات خاک را تغییر میدهند. در این تحقیق آثار گسترش سیلاب (پس از 12 سال از تأسیس ایستگاه پخش سیلاب گچساران) بر خصوصیات خاک بررسی شد. بدین ترتیب، نمونه های برداشتشده از اعماق ۰ـ ۱۵، ۱۵ـ ۳۰، ۳۰ـ ۴۵، و ۴۵ـ ۶۰ سانتیمتری از سطح خاکِ عرصه های پخش و شاهد برای تجزیه فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه انتقال یافت و خصوصیات فیزیکی، شامل درصد رس، سیلت، ماسه، و گراول، و خصوصیات شیمیایی، شامل pH، هدایت الکتریکی، درصد آهک، آنیونها، و کاتیونها، تعیین گردید. نتایج نشان داد رسوبات ریزدانه، شامل رس، سیلت، و ماسه، در عرصه پخش افزایش چشمگیری یافته است. با وجود این، پخش سیلاب تأثیر ناچیزی بر تغییرات شیمیایی خاک داشته است. از میان ویژگیهای شیمیایی pH و میزان آهک بیشترین تأثیرپذیری ناشی از سیلاب را داشتند، به طوری که اسیدیته کاهش و آهک در دو عمق افزایش معنیداری داشت. پخش سیلاب ویژگیهای فیزیکی عرصة پخش را بهخوبی متحول کرد، زیرا محدودیت گراولیبودن خاک منطقه با افزایش میزان رسوبات ریزدانه تعدیل گردید. به طور کلی، پخش سیلاب خصوصیات خاک سطحی، بهویژه خواص فیزیکی، عرصه پخش را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد و از سطح به عمق میزان تغییرِ ویژگی های فیزیکی و شیمیایی عرصه پخش ناچیز می شود.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51825_33498816452b153b30a68191658bb304.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622Investigation of granulometry of aeolian sediments in relation of sand dune morphology (Case study: Kashan Erg)بررسی دانه بندی رسوبات بادی در رابطه با مورفولوژی تپه های ماسه ای (مطالعه موردی: ارگ کاشان)1892025182610.22059/jrwm.2014.51826FAاصغرتوکلی فردکارشناس ارشد بیابان زدایی، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه کاشانعلی اکبرنظری سامانیدانشیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران0000-0001-6517-2013ناصرمشهدیاستادیار مرکز تحقیقات بین المللی همزیستی با کویر، دانشگاه تهران0000-0002-9253-5971هدیقاسمیهاستادیار دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه کاشانمجتبیهدایی آرانیکارشناس ارشد ژئومورفولوژی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانJournal Article20120711Kashan Erg is one of the most important sand dunes complexes in Iran. It is included the most important various type of sand dunes in Iran. This study was performed to compare the granulometry of aeolian sediments in different sand dunes and also from plinth to crest of transverse dunes that located in Kashan Erg’s north. In order to determining different statistical variables, aeolian sediment sampling was conducted in different sand dunes. Then, the sample’s granulometry test was done based on dry sieve analysis. Finally, statistical parameters such as mean diameter, Sorting, Skewness, Kurtosis, d10, and d90 were determined. The results showed that the mean diameter, Sorting, d10 and d90 parameters have significant differences at the 95% significance level between the stabilized sand dunes and active ones. Moreover, it was found that in transverse sand dunes, there are a significant difference at the 95% significance level between mean diameter and d90 parameters in bottom of the stoss side and lee side.ارگ ریگ بلند کاشان یکی از مهمترین پهنه های پوشیده از ماسه است که، از دیدگاه ژئومورفولوژی، مجموعهای متشکل از انواع تپه های ماسه ای مهم در ایران بهشمار می آید. این تحقیق به منظور مقایسه دانه بندی رسوبات بادی در اَشکال مختلف تپه های ماسه ای و نیز قسمتهای مختلف تپه های عرضی واقع در قسمت شمالی ارگ کاشان انجام شد. به منظور تعیین متغیرهای آماری مختلف، از رسوبات موجود در هر یک از انواع تپه های ماسه ای نمونه برداری شد. سپس، آزمایش دانه بندیِ هر یک از نمونه ها، بر اساس روش الک خشک، انجام گرفت و، در نهایت، پارامترهای آماری، از قبیل قطر میانگین، جورشدگی، کجشدگی، کشیدگی، <em>d10</em>، و <em>d90</em> تعیین گردید. آنگاه، با انجامدادن آزمون توکی، معنیداربودن اختلاف هر یک از متغیرها در تپه های مختلف بررسی شد. در نهایت، نتایج نشان داد که متغیرهای قطر میانگین، جورشدگی، <em>d10</em><em>،</em> و <em>d90</em> بین تپه های تثبیتشده و تپههای ماسه ای فعال در سطح 95 درصد با یکدیگر اختلاف معنیداری دارند. همچنین، مشخص شد که در تپههای عرضی، متغیرهای قطر میانگین و <em>d90</em> در دامنه پشت به باد با بخش پایینی دامنه رو به باد اختلاف معنیداری در سطح 95 درصد دارند، در حالی که با بخش میانی و بالایی دامنة رو به باد اختلاف معنیداری ندارند. نتایج مبین آن است که نسبت همگنی ابعاد دانههای ماسه در تپههای مختلف متفاوت است و این ناشی از تفاوت تغییرات سرعت باد در قسمتهای مختلف ارگ و همچنین تپههای مختلف است.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51826_98ee08513258cd43921d500e0174689d.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622Polyacrylamide effects on splash erosion rate in different soils using rainfall simulatorاثر پلیاکریل آمید بر نرخ فرسایش پاشمانی در خاک های مختلف با استفاده از شبیهساز باران2032165182710.22059/jrwm.2014.51827FAعطاالهکاویاناستادیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریفریالحیاویکارشناس ارشد آبخیزداری، دانشگاه شهر کردمهدیبروغنیدانشجوی دکتری آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20120222Splash erosion recognized as first stage of erosion process that results of bombing soil surface with rain drop. Falling rain drops to soil surface resulted moving soil particles and destructing soil structure. At this research effects of various PAM rate (0, 2, 4 and 6 kg.ha) on splash erosion on three soil textuere clay, silty clay and sandy clay loam was tested. Simulations were done with rain intensity of 95 mm/h using a FEL3 rainfall simulator in laboratory. Splash erosion rate were measured using splash cup. Results showed that there is no statistically difference between different soil textures in order to decreasing splash rates. Effect of different applying PAM in splash erosion rate showed that there is significantly differences between control treatment with 4 and 6 Kg/ha treatment in 95% level (Fvalue=4.5, Pvalue= 0.039) in sandy clay loam soil texture. Also the results showed splash erosion rates have decreased by 42.3 and 52 percent comparing to control treatment when applied 4 and 6 Kg/ha treatments. Our findings can be useful for better management of agricultural soils in order to sustainable yield and soil sonservation. فرسایش پاشمانی، نخستین مرحله در فرایند فرسایش، نتیجه بمباران سطح خاک به وسیله قطرات باران است. قطرات باران در هنگام برخورد به سطح خاکْ ذرات خاک را جابه جا و ساختمان خاک را تخریب میکنند. در این تحقیق به بررسی تأثیر مقادیر مختلف پلی اکریل آمید (0، 2، 4، و 6 کیلوگرم بر هکتار) بر مقدار فرسایش پاشمانی در سه بافت رسی، سیلتی رس، و شنی رسی لوم تحت شدت بارندگی 95 میلیمتر در ساعت با استفاده از بارانساز FEL3 و کاسه پاشمان در آزمایشگاه پرداخته شد. برای اندازهگیری نرخ فرسایش پاشمانی از فنجان پاشمان استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که بین بافت های مختلف، از لحاظ کاهش میزان پاشمان، هیچ اختلاف معنیدار آماری وجود ندارد. اثر تیمارهای مختلف بهکاررفته پلی اکریل آمید در میزان فرسایش پاشمانی نشان داد در بافت شنی رسی لومی بین تیمار شاهد و تیمارهای 4 و 6 کیلوگرم بر هکتار اختلاف معنیدار در سطح 95 درصد (Fvalue=4.5 و Pvalue= 0.039) وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد میزان فرسایش پاشمانی به ترتیب 3<sub>/</sub>42 و 52 درصد در تیمارهای 4 و 6 کیلوگرم بر هکتار در مقایسه با تیمار شاهد کاهش یافته است. یافتههای این تحقیق برای مدیریت بهتر خاکهای کشاورزی، ضمن تولید پایدار و حفاظت خاک، مفید است.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51827_c6d630f3d03dbe637b96c078170a5882.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622Cultural ecology: Analysis of indigenous knowledge and social cohesion in milk management of grazing animals on rangeland (Case study: Ghasr e Yaghub village, Khorram Bid, Fars province)بومشناسی فرهنگی؛ تحلیل دانش بومی و انسجام اجتماعی در مدیریت شیر دامهای چراکننده در مرتع (مطالعه موردی: روستای قصر یعقوب– خرمبید- استان فارس)2172325182810.22059/jrwm.2014.51828FAسارهراسخیدانشگاه آزاد اسلامی؛ واحد علوم و تحقیقات ، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، گروه مرتعداری ، تهران؛ ایران.مهدیقربانیاستادیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران0000-0003-2616-6896علی اکبرمهرابیدانشگاه آزاد اسلامی؛ واحد علوم و تحقیقات ، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، گروه آبخیزداری ، تهران؛ ایرانسید اکبرجوادیدانشگاه آزاد اسلامی؛ واحد علوم و تحقیقات ، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، گروه مرتعداری ، تهران؛ ایرانJournal Article20130917Cooperation in pastoralism and indigenous knowledge of dairy management had been considered for many years in Iran and had been adapted with culture and environment of every region. This research had illustrated the analysis of indigenous knowledge and social cohesion in dairy management of grazing livestock in Ghasr e Yaghub village. Research method was a combination of filed studies, direct observation, and cooperative observation and organized interview. The results include functions of cooperative management system of “Ham Shiry” among rural women named “Shir Dan”, different dimensions of indigenous knowledge, mechanism of dairy management among women and related traditions and local cooperation. The results demonstrated that rural women in the study area had been created social institution based on local rules and in order to manage dairy products. This kind of associations had been rooted in indigenous knowledge and has a significant role to save and improve social cohesion and sustainability of economical characteristics of local inhabitants.همیاری در نظام گلهداری و دانش بومی مدیریت فرآوردههای شیری از دیرباز در کشور ما مورد توجه بوده و با فرهنگ و محیط هر منطقه سازگار شده است. تحقیق حاضر به تحلیل دانش بومی و انسجام اجتماعی در مدیریت شیر دامهای چراکننده در روستای قصر یعقوب شهرستان خرمبید در استان فارس میپردازد. روش تحقیق این بررسی به شیوة پیمایشی است. به جهت تولید اطلاعات، از روش مشاهدة مستقیم، مشاهدة مشارکتی، و مصاحبة سازمانیافته بهره گرفته شد. نتایج تحقیق به بررسی عملکرد سیستم مدیریتی تعاونی همشیری در بین زنان روستایی با عنوان « شیردان»، ابعاد مختلف دانش بومی، مکانیسم مدیریت شیر در بین زنان، و همچنین سنتها و عرفِ محلی مرتبط با آن میپردازد. بر اساس نتایج این تحقیق، میتوان بیان کرد که زنان روستایی، در روستای مورد مطالعه، بر اساس عرف محلی خود و به منظور مدیریت شیر دامها، نهاد اجتماعی را بر اساس آداب و رسوم محلی شکل دادهاند. این تشکلها برخاسته از دانش بومی منطقه است و نوعی سرمایة اجتماعی برای بهرهبرداران بهشمار میرود و نقش مهمی در حفظ و تقویت انسجام اجتماعی و پایداری مؤلفههای اقتصادی ساکنان منطقه ایفا مینماید.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51828_d691d8308086ec51677ee89d4882027d.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622Survey of vegetation degradation in the East of Esfahan using Lada modelبررسی وضعیت تخریب پوشش گیاهی در منطقه شرق اصفهان به کمک روش لادا2332525182910.22059/jrwm.2014.51829FAبهزادرایگانیاستادیار دانشکده علوم محیط زیست و منابع طبیعی، دانشگاه محیط زیست0000-0002-6169-0602غلامرضازهتابیاناستاد دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانحسینآذرنیونددانشیار دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانسید جمال الدینخواجه الدیناستاد دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهانسید کاظمعلوی پناهاستاد دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانJournal Article20120407Arid and semi-arid areas, due to the sensitive, have variable ecosystems, so continuous assessment and monitoring of the environment is required for most of managerial and adjustment practices. Vegetation is one of the most important assessment tools and used as a criterion for evaluation and monitoring of ecosystem functions. In this study, for the first time in the country, we have evaluated status of vegetation in a desert area by the method provided by the Land Degradation Assessment in Aridlands as one of the last instruction of the vegetation status assessment. The model uses 16 different indicators to assess vegetation status: Total Bare Soil; Bare Spots; Litter cover or Surface organic matter; Vegetation Vigour; Proportion of perennial species; Proportion of Useful Species; Proportion of each vegetation strata; Species that decrease with grazing pressure; Species that increase with grazing pressure; Poisonous plants; Alien Invasive or proliferous weed species; Pest damage; Damage due to diseases; Bush /shrub encroachment; Utilization (Deforestation); Biomass decline. After running the model in the desert rangelands of East and compared the results with the reality, we found this model at least for the desert area, have very good performance.مناطق خشک و نیمهخشک، به دلیل حساسبودن، اکوسیستمهای متغیری دارند. بنابراین، برای اجرای اغلب فعالیتهای مدیریتی و اصلاح این فعالیتها به ارزیابی و پایش مداوم این محیطها نیاز است. پوشش گیاهی یکی از مهمترین ابزارهای ارزیابی اکوسیستمها بهشمار میرود و اغلب از آن همچون معیاری برای ارزیابی و پایش بسیاری از کارکردهای اکوسیستمی استفاده میشود. در این پژوهش، برای نخستین بار در کشور ایران، وضعیت پوشش گیاهی یک منطقه بیابانی به وسیله روش ارائهشده توسط پروژة ارزیابی تخریب زمین در مناطق خشک (لادا)ـ که یکی از آخرین دستورالعملهای بررسی تخریب پوشش گیاهی نیز بهشمار میرودـ ارزیابی شده است. در این مدل برای ارزیابی وضعیت پوشش گیاهی از 16 معیار مختلف استفاده میشود: کل خاک لخت، لکه های بدون پوشش، ماده آلی، قدرت پوشش گیاهی، نسبت گونه های دائمی، نسبت گونه های مفید، نسبت هر طبقه، گونه های کمشونده، گونه های زیادشونده، گیاهان سمی، گونه مهاجم، خسارت ناشی از آفات، خسارت در اثر بیماری، تجاوز بوته ها، بهره برداری (بوته کنی)، و کاهش بایومس. پس از اجرای این مدل در مراتع بیابانی ناحیه شرق اصفهان و مقایسه نتایج بهدستآمده با واقعیت، مشخص شد عملکردِ این مدل دستِکم برای مناطق بیابانی این ناحیه بسیار مناسب است.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51829_f5ddaf8af48fd8834bdf8693f3a5a538.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622Evaluation of seed germination features of Bromus kopetdaghensis Drobov under different temperatureبررسی خصوصیات جوانهزنی بذر گیاه بروموس (Bromus kopetdaghensis Drobov) تحت تأثیر تیمارهای مختلف دمایی2532615183010.22059/jrwm.2014.51830FAریحانهعظیمیدانشجوی کارشناسی ارشد مرتعداری دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه فردوسی مشهد، ایرانمحمدخواجهحسینیاستادیار دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایرانفرنوشفلاحپوردانشجوی دکتری اگرواکولوژی دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایرانJournal Article20120805<em>Bromus kopetdaghensis</em> is one of perennial plants of Poaceae family and it is important in biodiversity of arid and semi arid grasslands of Iran. This experiment was conducted as a completely randomized design with 4 replications in laboratory of faculty of Agriculture, Ferdowsi University of Mashhad, Iran.Treatments were different constant temperature of 5, 10, 15, 20, 25, 30, 35, and 40°C with 4 replications and in each replication 25 seeds were used. The results showed significant effects on different germination features of <em>Bromus kopetdaghensis</em>. The lowest germination rate (with 2.26 seed per day) was obtained at 5°C and the highest (with 11.39 seed per day) at 30°C. The maximum and minimum length of caulicle was obtained at 35°C (with 9.41cm) and 10°C (with 2.48cm), respectively. Maximum length of radical was also observed at 35°C (with 9.62cm) and minimum length of radical was observed at 10 and 20°C, without significant different with 3.63 and 3.48 cm. Based on the regression analysis between rate of germination and temperature the cardinal temperature of maximum, optimum, and minimum were obtained in the range of 0.71-4.25, 24-30.36 and 41.01-45.48, respectively.بروموس کوپهداغ (<em>Bromus kopetdaghensis Drobov</em>) گیاهی است چندساله از تیره <em>Poaceae</em>. این گیاه در تنوع زیستی مراتع مناطق خشک و نیمهخشک ایران حائز اهمیت است. این مطالعه به منظور بررسی خصوصیات جوانهزنی بذور این گیاه تحت تأثیر تیمارهای مختلف درجة حرارت در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار، در آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، در سال 1391، انجام شد. تیمارها شامل اثر دماهای ثابت 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، و 40 درجة سانتیگراد بر جوانهزنی بذر بودند. در هر تکرار از 25 بذر استفاده شد. نتایج نشان داد اثر تیمارهای مختلف درجه حرارت روی خصوصیات جوانهزنی بروموس کپهداغ معنیدار است، به طوری که کمترین سرعت جوانهزنی در دمای 5 درجة سانتیگراد با 26<sub>/</sub>2 بذر در روز و بیشترین سرعت جوانهزنی در دمای 35 درجة سانتیگراد با 39<sub>/</sub>11 بذر در روز بهدست آمد. کمترین و بیشترین طول ساقهچه به ترتیب در تیمارهای دمایی 10 درجة سانتیگراد (با 48<sub>/</sub>2 سانتیمتر) و 35 درجه سانتیگراد (با 41<sub>/</sub>9 سانتیمتر) مشاهده شد. کمترین طول ریشهچه در تیمارهای دمایی 10 و 20 درجه سانتیگراد بدون تفاوت معنیدار (با 63<sub>/</sub>3 و 48<sub>/</sub>3 سانتیمتر) و بیشترین طول ریشهچه نیز در تیمار دمایی 35 درجه سانتیگراد (با 62<sub>/</sub>9 سانتیمتر) مشاهد شد. با توجه به مدلهای رگرسیون برازشدادهشده بین سرعت جوانهزنی و درجة حرارت، مقادیر درجه حرارتهای حداقل، مطلوب، و حداکثر به ترتیب در دامنه 71<sub>/</sub>0-25<sub>/</sub>4، 36<sub>/</sub>30-24، و 48<sub>/</sub>45-01<sub>/</sub>41 درجة سانتیگراد بهدست آمد.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51830_03e3dc3b34c6cc70d53d88c46fa610ad.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622Evaluation of hydrogeochemical of Oshtroankooh Karst springs in association with geological formations of this regionبررسی هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی اشترانکوه در ارتباط با سازندهای زمین شناسی منطقه2632785183110.22059/jrwm.2014.51831FAمهرنوشقدیمیدکتری ژئومورفولوژی دانشگاه تهرانحسناحمدیاستاد گروه آبخیزداری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران0000-0001-7375-3108ابراهیممقیمیاستاد دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانمنصورجعفربیگلواستادیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانJournal Article20140110To evaluate the hydrogeochemical characteristics of karst water resources of Oshtorankooh, chemistry details of springs has been considered as the most important evacuator of karst resources. This research has been performed to study hydrogeochemical nature of karst springs and their origin with an emphasis on the type of formation. Accordingly, five samples of the water of permanent springs of this region in the water scarcity time period have been collected and analyzed. To precisely characterize the hydrochemistry of the region, Piper as well as Stiff graphs were employed. The former graph confirmed that the dominant type of the water the region is Calcite-Bi carbonate based. This water possesses a temporal hardness wherein according to the Stiff graph the dominant cautions and anions are bicarbonate and calcium, respectively. The water of the springsPanbekar S1 and Gahar lake S3 are saturated of calcite mineral, and the positive saturation index implies a diffusive flow. The respective flow reflects less development of fractures in the catchment of the springs. The saturation index of dolomite in the springs of Absefid S2, Tamdarbasoo S4 and Mehrghayoonja S5 is negative implying the saturation conditions and reflecting the higher density of surface and sub-surface fractures as well as the type of conduit-diffusion flow along the flow path of these springs. The results of hydrogeochemical analysis also XRF of Karst springs of the field demonstrated that super saturation phenomenon mainly occurs in water scarcity period. Moreover, the chemical nature of the underground waters present in the carbonated stones (rocks) is strongly dependent on the dissolution of calcite also dolomite. The higher water temperature of the Panbekar spring is affected by saturation index of dolomite in Dalan formation. The results of factor analysis also verified that the most important factor could be dissolution of carbonate then magnesium and electrical conductivity. The water of this spring is classified in the group of relatively hard and hard waters.برای بررسی هیدروژئوشیمی منابع آب کارستی اشترانکوه از اطلاعات شیمی آب چشمه ها، به عنوان مهمترین تخلیهکننده اصلی منابع کارستی، نام برده شده است. این تحقیق با هدف مطالعۀ هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی و منشأ آنها با تأکید بر جنس سازند انجام شد. بدین منظور، 5 نمونۀ آب از چشمه های دائمی منطقه در دوره کمآبی جمع آوری و تجزیه شیمیایی شد. به منظور بررسی دقیق هیدروژئوشیمیایی منطقه از نمودار پایپر و استیف استفاده شد. نمودار پایپر نشان داد که تیپ غالب آبهای منطقه بیکربناته- کلسیت است. این آبها دارای سختی موقتیاند و در نمودار استیف مشخص شد که آنیون غالب بیکربنات و کاتیون غالب کلسیم است. آب چشمة پنبهکار (1S) و دریاچة گهر (3S) نسبت به کانی کلسیت اشباع است و شاخص اشباع مثبت منعکسکننده جریان انتشاری است و جریان انتشاری نیز نشاندهنده عدم گسترش زیاد شکستگی در حوزه آبخیز چشمه های مورد نظر است. میزان شاخص اشباع دولومیت در چشمه های آب سفید (2) و تمدار بسو (4)، و مهر قلیونجا (5) منفی است که شرایط تحت اشباع را نشان میدهد و منعکسکننده تراکم بیشتر شکستگی سطحی و زیرسطحی و همچنین نشان دهنده نوع جریان مجرایی- انتشاری در مسیر جریان آب این چشمه هاست. نتایج حاصل از هیدروژئوشیمی چشمه های کارستی و XRF موجود در منطقه نشان میدهد که پدیدة فوق اشباع در دورة کمآبی در سنگ های کربناته مؤکداً تابع انحلال کلسیت و دولومیت است. بالاتربودن دمای آب در چشمۀ پنبه کار در اشباعیت دولومیت در سازند دالان تأثیر گذاشته است. نتایج تحلیل عاملی نشان میدهد که مهمترین عامل را میتوان به انحلال کربنات و پس از آن به منیزیم و هدایت الکتریکی نسبت داد. آب این چشمه ها در گروه آبهای نسبتاً سخت و سخت قرار میگیرد.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51831_8c7e65ddc9b492ae96647b3ab06b813d.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622Environmental and managerial factors effects on plant species distribution (Case study: Saral rangelands of Kurdistan province)بررسی اثر عوامل محیطی و مدیریتی بر گسترش تیپ های گیاهی (مطالعه موردی: مراتع سارال استان کردستان)2792885183210.22059/jrwm.2014.51832FAبهرامقلی نزاداستادیار گروه مرتع و آبخیزداری دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کردستانمحمدجعفریاستاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانمحمد علیزارع چاهوکیدانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانحسینآذرنیونداستاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانحسنپورباباییدانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلانJournal Article20110306This research has been done with the aim of explaining environmental and managerial factors that affects on rangeland vegetation distribution in Saral rangelands of Kurdistan province. After selecting plant types as working area were done sampling from plant types and determined some of plants parameters such as kind and number of plants and cover percentage. Various environmental factors such as topographic factors (slope, slope direction and elevation), soil physical factors (depths, soil texture, gravel and saturation moisture) and various chemical factors such as acidity, electrical conductivity, lime, gypsum percentage, organic material, nitrogen, phosphor and potassium) were measured and grazing intensity were considered as managerial factors. After collecting data, the Principal Component Analysis (PCA) was used to determine relationship between vegetation cover and environmental factors by PC-ORD software. The results showed that among various environmental and managerial factors affecting in plant distribution, soil depth, grazing intensity, elevation, sand, gravel and silt percentage have the highest correlation with Principal Component Analyses. These factors are the most effective factors on plants type distribution in rangeland ecosystems. Among effective soil factors on distribution of plant communities in this study, soil physical factors have greater impact than soil chemical properties. Physiographic factors including elevation and managerial factors including grazing intensity have considering effect on distribution of plant communities.این تحقیق با هدف تبیین و تشریح عوامل محیطی، که در پراکنش گیاهان مرتعی دخالت دارند، در مراتع سارال در استان کردستان انجام گرفت. پس از تعیین واحدهای کاری، به نمونهبرداری از گیاهان و تعیین برخی پارامترهای گیاهی، همچون نوع و تعداد گیاهان و درصد آنها، اقدام شد. پارامترهای مختلف محیطی (از جمله شیب، جهت، ارتفاع، درجه حرارت (به صورت وجود گرادیان حرارتی با ارتفاع)، و بارندگی) و عوامل مختلف فیزیکی خاک (بافت، عمق خاک، رطوبت اشباع، و سنگریزه) و شیمیایی خاک (آهک، ازت، پتاسیم، فسفر، اسیدیته، هدایت الکتریکی، و مادة آلی) اندازه گیری شد و شدت چرا نیز عامل مدیریتی درنظر گرفته شد. پس از جمع آوری دادهها، به منظور تعیین عوامل تأثیرگذار بر پراکنش پوشش گیاهی، از روش تجزیه مؤلفه های اصلی (PCA) با استفاده از نرمافزار PC-ORD بهره گرفته شد. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که بین عوامل محیطی و مدیریتی مؤثر در پراکنش گیاهان عوامل عمق خاک، ارتفاع، درصد سنگ و سنگریزه، شن و سیلت، و شدت چرا، با داشتن بیشترین همبستگی با مؤلفه های اصلی، از مؤثرترین عوامل بر گسترش گیاهان و شکل گیری تیپ های گیاهی در وضعیت موجود بهشمار می آیند. در میان عوامل خاکی تأثیرگذار بر پراکنش جوامع گیاهی در این تحقیق، عوامل فیزیکی خاک تأثیر بیشتری دارند و خصوصیات شیمیایی خاک در استقرار جوامع گیاهی در منطقه مورد مطالعه تأثیری ندارند. عامل فیزیوگرافی ارتفاع و عامل مدیریتی شدت چرا نیز تأثیر بسزایی در پراکنش جوامع گیاهی دارند.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51832_b57ca59f270c47aea6db1493222ff0fa.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622Assessing the Impact of input variables preprocessing into support vector machine through gamma test method for suspended sediment volume predictionارزیابی تأثیر پیشپردازش متغیرهای ورودی به مدل ماشین بردار پشتیبان به روش آزمون گاما بهمنظور پیشبینی حجم رسوب معلق2893035183310.22059/jrwm.2014.51833FAالهامکاکائی لفدانیدانشجوی دکتری علوم و مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانعلیرضامقدم نیادانشیار گروه احیای مناطق خشک و کوهستانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشگاه تهران، کرج، ایرانآزادهاحمدیاستادیار دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایرانحیدرابراهیمیدانشجوی دکتری علوم و مهندسی آبخیزداری، گروه آبخیزداری، دانشگاه کاشان، کاشان، ایرانJournal Article20121118This study aimed to examine the influence of pre-processing input variables by Gamma Test on performance of Support Vector Machine in order to predict the suspended sediment amount of Doiraj River, located in Ilam Province from 1994-2004. The flow discharge and rainfall were considered as the input variables and sediment discharge as the output model. Also, the duration of the model training period was determined through GT. Thereafter, in order to carry out the influence of pre-processing input variables on performance of model, the suspended sediment was predicted using SVM model while no pre-processing has been done on its input variables and the results were compared to each other. Results show the performance of the GT-SVM model in the test phase with minimum RMSE was equal to 0.96 (ton/day) and the maximum coefficient of R<sup>2</sup> was equal to 0.98 between the predicted and actual values, was better than SVM model.هدف از این مطالعه بررسی تأثیر پیش پردازش متغیرهای ورودی به روش آزمون گاما بر عملکرد مدل ماشین بردار پشتیبان جهت پیشبینی حجم رسوبات معلق رودخانه دویرج، واقع در استان ایلام، برای دورة ۱۹۹۴ـ ۲۰۰۵ است. دبی جریان و بارندگی ورودی مدل و دبی رسوب معلقْ خروجی مدل درنظر گرفته شد. همچنین، طول دورة آموزش مدل با استفاده از آزمون گاما (Gamma Test (GT)) مشخص شد. سپس، به منظور بررسی تأثیر پیش پردازش متغیرهای ورودی بر عملکرد مدل، رسوب معلق با استفاده از مدل SVM، که هیچگونه پیشپردازشی بر روی متغیرهای ورودی آن صورت نگرفته بود، پیشبینی شد و نتایج با یکدیگر مقایسه گردید. نتایج نشان داد عملکرد مدل GT-SVM در مرحله آزمون با حداقل RMSE برابر با 96<sub>/</sub>0 تن در روز و حداکثر ضریب R<sup>2</sup> برابر با 98<sub>/</sub>0 بین مقادیر پیشبینیشده و واقعی بهتر از عملکرد مدل SVMاست.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51833_ec128ccc8b06ac11f4b978acfc1834c2.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622The effect of different intensities of clipping on some of vegetative and reproductive characteristics Ajuga chamaecistus in kordan rangelands of Albroz provinceتأثیر شدتهای مختلف برداشت بر برخی ویژگیهای رویشی و زایشی گونه Ajuga chamaecistus در مراتع کردان البرز3053165183410.22059/jrwm.2014.51834FAقادرکریمیاستادیار پژوهشی، بخش تحقیقات مرتع، مؤسسة تحقیقات جنگلها و مراتع کشورحسنیگانهاستادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانحسنبراتیکارشناس ارشد مرتع داری دانشگاه تهرانفرهنگقصریانیاستادیار پژوهشی، بخش تحقیقات مرتع، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورJournal Article20120527Due to the growing trend of rangelands degradation, study effects of different harvesting intensities on species in order to gain a more fundamental utilization of ranglands can be effective for reclamation and improvement. The purpose of this research was to study effects of different harvesting intensities on key species Ajuga chamaecistus.This species has a forage value in the study area. In this first region and a key area of one hectare in area Kordan and in the first year and was grazed, and fencing. Selected and removed from any of 0, 25, 50, 75% and control is exercised (a basic 10 treatments). Monthly by the clipper and the area is grazing season. Effect of harvest was study with the changes in the characteristics the species treated, including; forage and seed production, vitality, mortality and growth of shoots. Finally, production data the combined analysis of data with a split plot design and seed production, vitality, mortality and growth of shoots data in SAS software was analysed. Results of studies of the effects on forage production and harvest of Ajuga chamaecistus species showed the effect of different levels, different years, and their interactions on the production level is a significant percentage. This shows that in different years with different weather conditions of production are different. Also results of the analysis data showed seed production, vitality, mortality and growth of shoots are affected different levels of harvest and weather conditions. In general according to results indicated the negative effects harvesting at the level 75% was observed. In other words, heavy grazing has a negative impact on the species treated. So harvesting up 75% endangering the survival of these species and in fact, harvesting 50 percent it is not a serious problem.با توجه به روند رو به رشد تخریب مراتع، بررسی آثار شدتهای مختلف برداشت بر گونهها، به منظور بهرهبرداری اصولیتر از مراتع، میتواند در اصلاح و احیای مراتع مؤثر واقع شود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر شدتهای مختلف برداشت بر گونه کلید <em>Ajuga</em><em>chamaecistus</em> در منطقة کردان است. این گونه در منطقه مورد مطالعه ارزش علوفهای دارد. در این تحقیق، نخست یک منطقه کلید به مساحت یک هکتار انتخاب شد و در سال اول حصارکشی و قرق گردید. 40 پایه از گونه مذکور انتخاب شد و برداشت های 0 (شاهد)، 25، 50، و 75 درصد بر روی پایهها اعمال شد (هر 10 پایه یک تیمار). در فصل چرای منطقه، برداشت به صورت ماهیانه با قیچی باغبانی انجام گرفت. تأثیر تیمارهای برداشت با تغییرات ایجادشده در خصوصیات گونه تحت تیمار، شامل تولید علوفه و بذر، شادابی، مرگ و میر، و رشد اندام هوایی، بررسی شد. در نهایت، دادههایِ تولید با طرح اسپلیت پلات با تجزیه مرکب در سال و دادههایِ تولید بذر، شادابی، مرگ و میر، و رشد اندام های هوایی در نرمافزار SAS تجزیه شد. نتایج مطالعات آماری آثار سال و درصد برداشت بر تولید علوفه گونه مورد مطالعه نشان داد که اثر سطوح مختلف برداشت، سالهای مختلف، و اثر متقابل آنها بر تولید علوفه در سطح یک درصد معنی دار است. این امر بیانگر آن است که در سالهای مختلف با وضعیت آب و هوایی متفاوت میزان تولید متفاوت است. همچنین، نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد تولید بذر، بنیه و شادابی، مرگ و میر، و رشد اندامهای هوایی نیز تحت تأثیر سطوح مختلف برداشت و وضعیت آب و هوایی قرار دارند. در مجموع، با توجه به نتایج به دستآمده، مشخص شد آثار منفی برداشت بر روی گونه مورد نظر از بین سطوح برداشت اعمالشده در سطح 75 درصد مشهود است. به عبارتی، چرای سنگین تأثیر منفی بر گونة تحت تیمار دارد. بنابراین، برداشت تا سطح 75 درصد میتواند بقای گونه مذکور را بهخطر اندازد و، در واقع، با برداشت تا سطح 50 درصد مشکل جدّی برای آن بهوجود نمی آید.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51834_c45982a36cb82fcc9ab2af9bf1194ce3.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622Economic valuation of rangelands' soil conservation function, Case of Mid-Taleghan rangelandsارزشگذاری اقتصادی نقش پوشش گیاهان مرتعی در حفاظت خاک (مطالعة موردی: حوزه طالقان میانی)3173315183510.22059/jrwm.2014.51835FAسید علیرضاموسویعضو هیئت علمی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهانحسینارزانیعضو هیئت علمی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانnullغلامعلیشرزه ایعضو هیئت علمی، دانشکده اقتصاد، دانشگاه تهرانحسینآذرنیوندعضو هیئت علمی، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تهرانمهدیفرح پورعضو هیئت علمی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ایراناستفانیانگلرئیس گروه تصمیم سازی و اقتصاد محیط زیست مؤسسه ETH سوئیساسماعیلعلیزادهدانشجوی دکتری مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانعلی اکبرنظری سامانیعضو هیئت علمی، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تهرانJournal Article20110713Soil conservation is one of the most important regulative functions of natural ecosystems. This function is of high importance in Taleghan Watershed due to high erosion quantity and sediment accumulation in Taleghan Dam reservoir. Soil loss reduction, sedimentation control and fertility conservation were considered as different aspects of soil conservation. Effect of land use and vegetation cover on soil conservation was studied by overlaying soil erosion map with other environmental data layers. Abandoned rainfed lands with low cover were considered as benchmark to evaluate the role of rangeland vegetation cover in soil conservation. Economic value of soil loss reduction function was estimated using opportunity cost approach and the benefits of rainfed agriculture. Economic value of sedimentation control also was calculated considering SDR ratio and avoided cost approach. Soil fertility conservation was quantified regarding the volume of soil conserved and nutrient content of soils of the study area. Economic value of this function was estimated using replacement cost approach. Results show that Mid-Taleghan rangelands conserve 60545 cubic meters of soil per annum. Annual economic value of soil loss reduction, sedimentation control and fertility conservation functions were estimated about 6262, 25287 and 8626 US dollars, respectively. These functions are just some limited aspects of rangeland functions and economic valuation of these functions could effectively be utilized for conservation of rangeland ecosystems.
.حفظ خاک یکی از مهمترین کارکردهای تنظیمی اکوسیستمهای طبیعی بهشمار میرود. این نقش در حوزة طالقان میانی، به دلیل بالابودن میزان فرسایش و تجمع رسوبات در دریاچة سد، از اهمیت دوچندانی برخوردار است. در این تحقیق، ارزش اقتصادی کارکردهای کاهش میزان ازدسترفتن اراضی، کاهش رسوبگذاری در مخازن آبی، و حفظ حاصلخیزی خاک بررسی شد. بدین منظور، با رویهمگذاری نقشة فرسایش با نقشة سایر عوامل محیطی، اثر نوع کاربری و پوشش بر فرسایش بررسی گردید. دیمزارهای کمبازده و رهاشده مبنای مقایسه جهتِ برآورد نقش پوشش مرتعی در حفظ خاک مدنظر قرار گرفت. برای محاسبة ارزش اقتصادی کارکرد کاهش میزان ازدسترفتن اراضی از شاخص هزینة فرصت و سود کشت دیم استفاده شد. کارکرد کنترل رسوب نیز، با توجه به نسبت تحویل رسوب برآوردشده و هزینة ساخت سد طالقان، به عنوان هزینة فرصت این کارکرد مدنظر قرار گرفت. کارکرد حفظ حاصلخیزی خاک نیز، با توجه به میزان نگهداشت خاک و محتوای عناصر غذایی خاک مراتع منطقه، برآورد شد و ارزش اقتصادی آن با رویکرد هزینة جایگزینی محاسبه گردید. بر اساس نتایج، مراتع منطقه سالانه 60545 متر مکعب فرسایش خاک را کاهش میدهند. ارزش اقتصادی کارکردهای کاهش میزان ازدسترفتن اراضی، کاهش رسوبگذاری در مخازن، و حفظ حاصلخیزی خاک به ترتیب برابر با 64718، 261346، و 89152 هزار ریال در سال محاسبه شد. بدیهی است این کارکردها فقط بخشی از کارکردهای اکوسیستمهای مرتعی را تشکیل میدهند و ارزشگذاری اقتصادی کلیة کارکردها میتواند ابزار مؤثری جهت حفظ اکوسیستمهای مرتعی بهکار گرفته شود.https://jrwm.ut.ac.ir/article_51835_b12ec430ae13e41b1919105785318fca.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهراننشریه علمی - پژوهشی مرتع و آبخیزداری5044-200867220140622Contents & English Abstractفهرست و چکیده انگلیسی1125198210.22059/jrwm.2014.51982FAJournal Article20141112https://jrwm.ut.ac.ir/article_51982_7f51ba3333481ef570cc0eb106d25f91.pdf