غلامرضا راهی؛ عطالله کاویان؛ کریم سلیمانی؛ حمیدرضا پورقاسمی
چکیده
فرسایش خندقی در مناطق مختلف جهان به ویژه مناطق خشک و نیمهخشک مسئول و علت تخریب اراضی و خاک میباشد. ایجادخندقها واکنشی است به تغییر شرایط ژئومورفولوژی محیط که تحت دامنۀ وسیعی از شرایط محیط با آستانههای مختلف ارتباط دارد. رابطۀ مساحت-شیب (S=aA-b) به عنوان آستانۀ ژئومرفیک پیشبینی فرسایش خندقی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. ...
بیشتر
فرسایش خندقی در مناطق مختلف جهان به ویژه مناطق خشک و نیمهخشک مسئول و علت تخریب اراضی و خاک میباشد. ایجادخندقها واکنشی است به تغییر شرایط ژئومورفولوژی محیط که تحت دامنۀ وسیعی از شرایط محیط با آستانههای مختلف ارتباط دارد. رابطۀ مساحت-شیب (S=aA-b) به عنوان آستانۀ ژئومرفیک پیشبینی فرسایش خندقی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. هدف از این پژوهش تعیین نقش کاربری اراضی بر شرایط آستانۀ فعالیت خندقها به منظور ارائۀ مدل کاربری پیشبینی فعالیت آنها است. تعداد140خندق در حوزۀ آبخیز دره کره انتخاب و پس از برداشتهای میدانی و تهیۀ پایگاه داده در GIS رابطۀ آستانهای در کاربریهای اراضی مختلف به دست آورده شد. نتایج نشان داد که مقدار توان (b) رابطۀ ۲۳۳ /۰- تا۲۰۵/۰- است و برای کاربری کشاورزی رابطۀ مذکور برابر باS=5.74A-0.205 و برای کاربری مرتعی برابر با S=10.65A-0.233 است. در این دو معادله توانها به هم نزدیک ولی ضریب آستانه متفاوت است. مقادیر توان مبین این است که فرآیندهای مربوط به رواناب و کنش ناشی از هرزاب مسئول توسعۀ خندقها است. به طوریکه با افزایش مساحت و رواناب ناشی از آن افزایش مییابد و رخ داد خندقها در شیب کمتری قابل اتفاق خواهد بود. همچنین کمتر بودن مقدار آستانه در کاربری اراضی کشاورزی مبین این است که با تغییر کاربری رخ داد خندقها با مقدار دو برابر بیشتر اتفاق خواهد افتاد. این مسئله از یکسو به افزایش رواناب در اراضی کشاورزی و از سوی دیگر کاهش مقاومت خاک ناشی از عملیات خاکورزی و کاهش پوشش ناشی از دورۀ آیش و بایر ماندن این اراضی در برخی سالها میباشد. در نهایت بر اساس رابطۀ آستانهای اراضی حساس به فرسایش خندق تعیین و مورد ارزیابی قرار گرفت.
مهوش غلامی؛ کریم سلیمانی؛ اسماعیل نکویی قاچکانلو
چکیده
زمین لغزش به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی مهم هر ساله موجب خسارات مالی، جانی و تخریب منابعطبیعی میشود. هدف این تحقیق مقایسۀ سه مدل وزن شواهد، نسبت فراوانی و دمپستر-شیفر در حوضۀ آبخیز ساری-کیاسر است. در ابتدا، دادههای 105 زمین لغزش رخ داده در منطقه بر اساس عکسهای هوایی 1:25000 و مطالعات میدانی جمعآوری گردیده و این فهرست به دو قسمت ...
بیشتر
زمین لغزش به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی مهم هر ساله موجب خسارات مالی، جانی و تخریب منابعطبیعی میشود. هدف این تحقیق مقایسۀ سه مدل وزن شواهد، نسبت فراوانی و دمپستر-شیفر در حوضۀ آبخیز ساری-کیاسر است. در ابتدا، دادههای 105 زمین لغزش رخ داده در منطقه بر اساس عکسهای هوایی 1:25000 و مطالعات میدانی جمعآوری گردیده و این فهرست به دو قسمت 75 درصد برای پهنهبندی و 25 درصد برای اعتبارسنجی تقسیم شد. سپس، 17 پارامتر مؤثر در زمین لغزش شامل فاکتورهای زمین شناسی، ژئومورفولوژیکی، هیدرولوژیکی و انسانزاد فراهم گردید. مهم ترین فاکتورها در رخداد زمین لغزش در منطقۀ بارش، شیب و پوشش گیاهی هستند. نتایج اعتبارسنجی به صورت درصد مساحت زیر منحنی تجمعی (AUC)نشان میدهد که نرخ موفقیت مدلهای وزن شواهد و نسبت فراوانی و دمپستر-شیفر به ترتیب 05/92 و05/92 و 31/91 درصد و نرخ پیشبینی به ترتیب 72/92 و 73/92 و 44/85 درصد است. نتایج نشان میدهد که از نظر دقت مدل بهکار رفته براساس نرخ موفقیت سه مدل در گروه عالی (9/ - 1) قرار میگیرند. همچنین نرخ موفقیت بر اساس نرخ پیشبینی مدلهای وزن شواهد و نسبت فراوانی در گروه عالی (9/ - 1) و مدل دمپستر-شیفر در گروه خوب (8/0-9/0) قرار میگیرند. نتایج بهدست آمده بیانگر این است که مدلهای وزن شواهد و نسبت فراوانی مدلهای کارامدتری نسبت به مدل دمپستر-شیفر در منطقه هستند