محمدرضا صیادی؛ مهدی قربانی؛ محمد جعفری؛ حمید رضا کشتکار؛ لیلا عوض پور
چکیده
هدف این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین گیاهان دارویی در منطقه ندوشن با استفاده از رویکرد «گلیزری» است. از نظر هدف، این پژوهش کاربردی و از نظر روش، کیفی است. بنیاد روش تحقیق بر نظریه داده بنیاد و رویکرد گلیزری (رویکرد پدیدارشناسی) بنا شده است. همچنین با توجه به ماهیت دادهها، روشی اکتشافی با تکیه بر فلسفه استقرایی در ...
بیشتر
هدف این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین گیاهان دارویی در منطقه ندوشن با استفاده از رویکرد «گلیزری» است. از نظر هدف، این پژوهش کاربردی و از نظر روش، کیفی است. بنیاد روش تحقیق بر نظریه داده بنیاد و رویکرد گلیزری (رویکرد پدیدارشناسی) بنا شده است. همچنین با توجه به ماهیت دادهها، روشی اکتشافی با تکیه بر فلسفه استقرایی در پیش گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد باتجربه محلی، مدیران و کارشناسان حوزۀ زنجیره تأمین گیاهان دارویی با حداقل پنج سال سابقه کاری مرتبط است. مشارکتکنندگان از طریق نمونهگیری هدفمند و با در نظر گرفتن ملاکهای قضاوت نظری انتخاب شدهاند. برای جمع آوری داده های پژوهش، مصاحبه های عمیق و برنامه ریزی شده ای با ۳۰ نفر از افراد مرتبط با این حوزه انجام شد. این افراد شامل ۱۵ نفر از کشاورزان محلی، ۱۰ نفر از پژوهشگران و کارشناسان و ۵ نفر از واسطه های این زنجیره تامین بودند. برای تحلیل اطلاعات به دست آمده و پیدا کردن عوامل کلیدی تاثیرگذار بر زنجیره تامین، از رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. این بررسی به شناسایی ۹ کد کلیدی و ۴۱ کد محوری منجر شد. بر اساس این یافته ها، عوامل تاثیرگذار بر زنجیره تامین گیاهان دارویی شامل آب و هوا، مناسب بودن منطقه برای کشت این گیاهان، سرمایه اولیه مورد نیاز، شرایط نگهداری، حمایت نهادهای مربوطه، سیاست گذاری ها، مدیریت تولید و برداشت گیاهان دارویی، مدیریت فرآوری آنها و استفاده از روش های سالم در بهره وری است. بنابراین، تضمین یک زنجیره تامین پایدار و کارآمد برای حفظ کیفیت، در دسترس بودن و قیمت مناسب گیاهان دارویی، امری حیاتی است.
مهرداد نوروزی؛ حمیدرضا کشتکار؛ سید ابراهیم صادقی؛ محمد جوان نیکخواه؛ اسماعیل علیزاده؛ جلیل علوی
چکیده
سرزمین پهناور ایران بدلیل تنوع آب و هوائی و موقعیت خاص جغرافیایی آن، به عنوان رویشگاه مناسب برای گونههای مختلف آویشن (Thymus) شناخته میشود. آویشن گیاهی است که ارزش غذایی و دارویی فراوانی دارد و در میان گیاهان مرتعی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. لذا بررسی عوامل تهدید کننده حیات این گیاه از جایگاه مهمی برخوردار میباشد. ...
بیشتر
سرزمین پهناور ایران بدلیل تنوع آب و هوائی و موقعیت خاص جغرافیایی آن، به عنوان رویشگاه مناسب برای گونههای مختلف آویشن (Thymus) شناخته میشود. آویشن گیاهی است که ارزش غذایی و دارویی فراوانی دارد و در میان گیاهان مرتعی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. لذا بررسی عوامل تهدید کننده حیات این گیاه از جایگاه مهمی برخوردار میباشد. دو گونه آویشن شامل آویشن کوهی (T. kotschyanus; Boiss. & Hohen) و آویشن کرکآلود (T. pubescens; Boiss. & Kotschy ex Čelak) رویشگاه قابل توجهی در مراتع استان البرز دارند. در این پژوهش آفات و بیماریهای این دو گونه در 14 ایستگاه مختلف در استان البرز بررسی گردید. جمعآوری نمونهها در سه مقطع زمانی (اردیبهشت، تیر و شهریور) صورت گرفت و حشرات جمعآوری شده جهت شناسایی به آزمایشگاه منتقل شدند. نتایج بیانگر حضور شش نوع آفت روی گونههای آویشن بود. شته سبز آویشن (Aphis serpylli) و گونه تریپس ((Haplothrips reuteri از روی هر دو گونهی آویشن جمعآوری شد. کنه تارعنکبوتی (Tetranychus urticae)، گونه تریپس (Aeolothrips mongolicus)، یک کنه از جنس Bryobia، و گیاه انگلی سِس (Cuscuta sp.) صرفا بر روی آویشن کوهی مشاهده شد. همچنین بیماری لکهبرگی آلترناریای نیز روی برگ آویشن کوهی تشخیص و شناسایی گردید. کنه (Baryobia sp.) برای نخستین بار از روی گیاه آویشن گزارش می-شود. نتایج این تحقیق میتواند مورد استفاده مدیران منطقهای و ذینفعان قرار گرفته و در حفاظت از گونههای جنسThymus در مراتع استان البرز کمک شایانی بنماید.
حمیدرضا کشتکار؛ حسن یگانه؛ امید کاوسی
چکیده
گیاه باریجه (Ferula gummosa)، از گونههای کمیاب و ارزشمند در مراتع ایران است که به دلیل ارزش بالای اقتصادی، مورد بهرهبرداری ذینفعان محلی قرار میگیرد. در این مطالعه به بررسی و مقایسه عملکرد شش مدل پیشبینی کننده (شبکه عصب مصنوعی، جنگل تصادفی، مدل خطی تعمیم یافته، مدل تقویت شده تعمیم یافته، مدل پاکت دامنه سطحی، و روش تجزیه و تحلیل درخت ...
بیشتر
گیاه باریجه (Ferula gummosa)، از گونههای کمیاب و ارزشمند در مراتع ایران است که به دلیل ارزش بالای اقتصادی، مورد بهرهبرداری ذینفعان محلی قرار میگیرد. در این مطالعه به بررسی و مقایسه عملکرد شش مدل پیشبینی کننده (شبکه عصب مصنوعی، جنگل تصادفی، مدل خطی تعمیم یافته، مدل تقویت شده تعمیم یافته، مدل پاکت دامنه سطحی، و روش تجزیه و تحلیل درخت طبقهبندی) پرداخته شد. همچنین جهت ارزیابی تأثیر برهمکنش متغیرهای توپوگرافی با سایر متغیرها، دو مجموعه متغیر محیطی جهت واسنجی مدلها کمیسازی شده و مورد استفاده قرار گرفت. مجموعه متغیر اول حاوی یازده عامل، مشتمل بر متغیرهای توپوگرافیک، اقلیمی، ادافیکی و سنجش از دوری است و مجموعه متغیر دوم حاوی شش عامل، مشتمل بر متغیرهای اقلیمی، ادافیکی و سنجش از دوری میباشد. عملکرد مدل با استفاده از شاخص (TSS)، (ROC) و (Accuracy) ارزیابی شد. بر اساس شاخصهای ارزیابی، مدل تقویت شده تعمیم یافته بهتر از سایر روشهای یادگیری ماشینی توانست آشیان اکولوژیک گیاه باریجه را پیشبینی کند. همچنین نتایج نشان داد که حذف متغیرهای توپوگرافی، دقت مدلها را بر اساس شاخص TSS، بین 11 تا 25 درصد کاهش میدهد. ارزیابی اهمیت نسبی متغیرهای پیشبینی کننده نشان داد که متغیر درجه شیب، شاخص نرمالشده تفاوت پوشش گیاهی، شاخص رطوبت سطحی، و گروههای خاک بیشترین تأثیر را در تعیین زیستگاه گونة باریجه دارند. بر اساس نتایج حاصل شده از مدل برگزیده، حدود 45 درصد از سطح منطقه حفاظت شده قرخود از نظر مطلوبیت زیستگاه باریجه، در وضعیت عالی قرار دارد. لذا این منطقه پتانسیل بسیار زیادی برای کاشت و توسعه این گونهی ارزشمند داشته و میتواند مدنظر مدیران بخش محیط زیست و منابع طبیعی جهت اولویتبندی اقدامات اصلاحی و حفاظتی قرار گیرد.
مرضیه حاجی محمدی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ آرش زارع گاریزی؛ حمیدرضا کشتکار؛ محمود عرب خدری؛ امیر سعدالدین
چکیده
مدل SWAT از پر کاربردترین مدلهای شبیهسازی حوزة آبخیز و پیشبینی تأثیر اقدامات حفاظتی آبخیزداری میباشد. در این مدل، شبیهسازی فرآیندهای آبخیز بر پایه واحدهای واکنش هیدرولوژیک (HRUs) صورت میگیرد که از رویهمگذاری نقشههای کاربری/پوشش اراضی، خاک و شیب ایجاد میشوند. در حالیکه در فرآیند ایجاد HRUs، این واحدها ماهیت مفهومی پیدا ...
بیشتر
مدل SWAT از پر کاربردترین مدلهای شبیهسازی حوزة آبخیز و پیشبینی تأثیر اقدامات حفاظتی آبخیزداری میباشد. در این مدل، شبیهسازی فرآیندهای آبخیز بر پایه واحدهای واکنش هیدرولوژیک (HRUs) صورت میگیرد که از رویهمگذاری نقشههای کاربری/پوشش اراضی، خاک و شیب ایجاد میشوند. در حالیکه در فرآیند ایجاد HRUs، این واحدها ماهیت مفهومی پیدا کرده و موقعیت مکانی خود را از دست میدهند. این رویکرد برای شبیهسازی حوزههای آبخیز بزرگ و ناهمگن، از نظر کارایی محاسباتی مفید و اغلب اجتناب ناپذیر است. اما چنانچه هدف، مکانیابی و ارزیابی اثربخشی روشهای مدیریتی بر رواناب، رسوب و آلایندهها در یک حوضه متوسط تا کوچک باشد، مشخص بودن مکان دقیق HRUs ضرورت دارد. هدف از این مطالعه، ارائه روشی برای مستقل/مکانی نمودن HRUs و مقایسه نتایج شبیهسازی بر پایه آن با حالت استاندارد مدل بود. در این روش، با انجام پیشپردازشهای اولیه در GIS و تخصیص اسامی منحصر به فرد به واحدهای خاک، HRUs مستقل و مشخص مکانی تعریف میشود. مقایسه خروجیهای مدل در حالت HRUs مکانی با حالت HRUs مفهومی (استاندارد مدل) برای حوزه آبخیز طالقان نشان داد که، نتایج بسیار مشابه میباشد و تفاوت معنیداری در خروجیهای مدل مشاهده نمیشود. در اجرای مدل براساس حالت استاندارد، ضریب نش-ساتکلیف رواناب و رسوب شبیهسازی شده در خروجی حوضه بهترتیب 75/0 و 64/0 و در اجرای مدل براساس HRUs مکانی بهترتیب 74/0 و 61/0 بهدست آمد. تعریف HRUs مکانی با روش پیشنهادی، خروجیهای ملموستر و کاربردیتری ارائه مینماید که برای شناسایی مناطق بحرانی حوضه و مکانیابی اقدامات حفاظتی نسبت به رویکرد HRUs مفهومی، مطلوبتر خواهد بود.
سروه داروند؛ حسن خسروی؛ حمید رضا کشتکار؛ غلامرضا زهتابیان؛ امید رحمتی
چکیده
مدلسازی یکی از ابزارهای مناسب برای تصمیمگیری پدیدههای محیطزیستی میباشد که به صورت مدلهای مفهومی یا روابط ریاضی بیان میشوند. هدف از این تحقیق مقایسۀ مدلهای یادگیری ماشینی شامل ماشین بردار پشتیبان، درخت طبقهبندی و رگرسیون، جنگل تصادفی و مدل آنالیز تشخیص ترکیبی جهت اولویتبندی مناطق مستعد گرد و غبار است. جهت تعیین ...
بیشتر
مدلسازی یکی از ابزارهای مناسب برای تصمیمگیری پدیدههای محیطزیستی میباشد که به صورت مدلهای مفهومی یا روابط ریاضی بیان میشوند. هدف از این تحقیق مقایسۀ مدلهای یادگیری ماشینی شامل ماشین بردار پشتیبان، درخت طبقهبندی و رگرسیون، جنگل تصادفی و مدل آنالیز تشخیص ترکیبی جهت اولویتبندی مناطق مستعد گرد و غبار است. جهت تعیین روزهای گرد و غبار از دادههای ساعتی هواشناسی استانهای البرز و قزوین و تصاویر ماهوارهای مربوط به همان روزها برای دورۀ 2000 تا 2019 استفاده شد. 420 نقطۀ برداشت گرد و غبار در منطقه شناسایی و نقشۀ پراکنش آنها تهیه گردید. سپس نقشههای عوامل تأثیرگذار بر وقوع گرد و غبار شامل نقشههای کاربری اراضی، خاکشناسی، شیب، جهت، ارتفاع، پوشش گیاهی، رطوبت سطح توپوگرافیکی، نسبت سطح توپوگرافیکی و زمینشناسی تهیه گردید. با استفاده ازمدلهای ذکر شده تأثیر هر یک از عوامل مؤثر گرد و غبار مشخص و نقشههای اولویتبندی مناطق برداشت گرد و غبار تهیه شد. ارزیابی مدلها با استفاده از منحنی راک صورت گرفت. طبق نتایج حاصل شده عامل ارتفاع در تمامی مدلها نسبت به سایر پارامترهای مورد استفاده در مدل از اهمیت بیشتری برخوردار است. نتایج مدلسازی نیز نشان داد مدلهای جنگل تصادفی (RF) و مدل آنالیز تشخیص ترکیبی MDA)) دارای بیشترین مقادیر صحت (96/0)، دقت (94/0)، احتمال آشکارسازی (98/0) و کمترین نرخ هشدار اشتباه (051/0) نسبت به بقیۀ مدلها است. عملکرد مدلهای RF و MDA نسبت به سایر مدلها بهتر بوده و پس از آنها به ترتیب مدلهای ماشین بردار پشتیبان ((SVM و درخت طبقهبندی و رگرسیون CART)) قرار دارند. همچنین در ارزیابی مدلها با استفاده از منحنی مشخصۀ عملکرد (ROC)، مدل RF به عنوان بهترین مدل انتخاب شد.