مریم دایمی؛ امیر رضا کشتکار؛ سعید بازگیر؛ علی افضلی؛ امید کاوسی
چکیده
وقوع خشکسالی بهعنوان یکی از پدیدههای محیطی و بخش جداییناپذیری از تغییرات اقلیمی و مخاطرات طبیعی است که میتواند در هر سرزمینی رخ دهد. خشکسالی هیدرولوژیک به منظور نمایش کاهش جریانهای سطحی و افت سطح مخازن آب زیرزمینی، دریاچهها و رودخانهها به کار میرود. تحقیق حاضر به منظور تعیین مقادیر شاخص جریان پایه و بررسی کارایی ...
بیشتر
وقوع خشکسالی بهعنوان یکی از پدیدههای محیطی و بخش جداییناپذیری از تغییرات اقلیمی و مخاطرات طبیعی است که میتواند در هر سرزمینی رخ دهد. خشکسالی هیدرولوژیک به منظور نمایش کاهش جریانهای سطحی و افت سطح مخازن آب زیرزمینی، دریاچهها و رودخانهها به کار میرود. تحقیق حاضر به منظور تعیین مقادیر شاخص جریان پایه و بررسی کارایی آن در تعیین نوع رژیم جریان و تحلیل منطقهای خشکسالی هیدرولوژیک در حوزه آبخیز هلیلرود انجام شده است. بدین منظور ابتدا سه منطقه همگن خشکسالی هیدرولوژیک بر پایه سطح آستانه و تحلیل خوشهای تعیین و سپس شاخص جریان پایه در مقیاس روزانه با استفاده از دادههای روزانه دبی در 10 ایستگاه هیدرومتری در مناطق همگن محاسبه شد. نتایج نشان داد میانگین منطقهای شاخص جریان پایه سالانه، با میزان 38/0 با مقدار انحراف معیار 193/0 در دوره آماری بلند مدت ثابت بوده و محدوده شاخص جریان پایه 29/0 – 12/0 میباشد. بر پایه صدکهای 70، 80 و 90 نیز رژیم جریان رودخانه به چهار طبقه تقسیم گردید که مشخص گردید، 100 درصد زیرحوزههای آبخیز منطقه مطالعاتی دارای رژیم ناپایدار بودند. همچنین نتایج پهنهبندی خشکسالی نشان داد که در سطح آستانه 70 جنوب شرقی منطقه در محدوده ایستگاه هیدرومتری دهرود و در سطوح 80 و 90، شمال غربی منطقه در محدوده ایستگاههای بافت و چشمهعروس خشکسالی هیدرولوژیک رخ داده است. نتایج تحقیق حاضر میتواند در ارزیابی تغذیه آب زیرزمینی، سیستمهای تامین آب، مدیریت آبیاری، پایش خشکسالی هیدرولوژیک و ارائه مدلهای منطقه-ای در برآورد ذخیره منابع آب در مناطق فاقد آمار مورد استفاده قرار گیرد.
امید کاوسی؛ خالد احمدآلی؛ علی اکبر نظری سامانی
چکیده
فرسایش خاک و پیامدهای ناشی از آن از قبیل تخریب خاک در منشاء، گل آلودگی رودخانه ها و پرشدن مخزن سد ها به عنوان یکی از مهمترین مخاطره های طبیعی در سطح حوزه های آبخیز می باشد که موجب کاهش دوام اکوسیستمی می گردد. یکی از مهمترین راهکارهای عملی برای کنترل رسوب و کاهش دبی اوج جریان، احداث بندهای اصلاحی می باشد. بنابراین تعیین متغیرهای کمّی ...
بیشتر
فرسایش خاک و پیامدهای ناشی از آن از قبیل تخریب خاک در منشاء، گل آلودگی رودخانه ها و پرشدن مخزن سد ها به عنوان یکی از مهمترین مخاطره های طبیعی در سطح حوزه های آبخیز می باشد که موجب کاهش دوام اکوسیستمی می گردد. یکی از مهمترین راهکارهای عملی برای کنترل رسوب و کاهش دبی اوج جریان، احداث بندهای اصلاحی می باشد. بنابراین تعیین متغیرهای کمّی مؤثر بر حجم سازه، عاملی مهم برمیزان هزینه های احداث و اثربخشی آنها است. پژوهش حاضر، برای مدل سازی احجام بندهای اصلاحی (سنگی ملاتی) در سطح 100 زیرحوضه در استانهای مختلف کشور (البرز، آذربایجان شرقی، ایلام، اصفهان، بوشهر، تهران، قزوین، فارس، مازندران، همدان) انجام شد. پایگاه اطلاعاتی مورد استفاده برای مدل سازی، شامل 27 ویژگی محیطی استخراج شده در هریک از 100 زیرحوضه بوده و مدل سازی با استفاده از الگوریتم بیان ژن (GEP) انجام گرفت. نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد که مهمترین ویژگی های موثر در برآورد حجم سازه ها از بین 27 ویژگی عبارتند از: بارش، دما، شاخص TWI، ضریب شکل، اختلاف ارتفاع، زمان تمرکز، شیب، تراکم زهکشی و شاخص NDVI. نتایج برآورد حجم سازهها با استفاده از نُه متغیر انتخاب شده، نشان داد که مقادیر R^2 ، RRMSE و NSE برای مرحله آموزش به ترتیب برابر 0.88 ، 0.35 و 0.92 همچنین برای مرحله آزمون به ترتیب برابر 0.91 ، 0.29 و 0.91 می باشد. همچنین بر اساس نتایج حاصله، ویژگی های زودیافت محیطی میتواند با دقت زیادی برای برآورد حجم سازه های کنترل رسوب در زمان کوتاه مورد استفاده قرار گیرد و بنابراین قبل از اجرای آنها از هزینههای مربوطه در راستای اولویت بندی مناطق، آگاهی یافت.