فرهاد ذوالفقاری؛ حسین آذرنیوند؛ حسن خسروی؛ غلامرضا زهتابیان؛ شهرام خلیقی سیگارودی
چکیده
تغییر در سطح زمین اثراتی بر اقلیم نزدیک به سطح یا میکروکلیما خواهد داشت. تالاب بین المللی هامون در دهههای اخیر خشک و پوشش گیاهی در آن کاهش چشمگیری داشته است. آمارهای ایستگاه سینوپتیک زابل نشان دهندۀ افزایش درجه حرارت این محل میباشد. برای نشان دادن نقش وضعیت سطح زمین بر میکروکلیمای نزدیک به سطح در سه میکروسایت با درصد پوشش مختلف، ...
بیشتر
تغییر در سطح زمین اثراتی بر اقلیم نزدیک به سطح یا میکروکلیما خواهد داشت. تالاب بین المللی هامون در دهههای اخیر خشک و پوشش گیاهی در آن کاهش چشمگیری داشته است. آمارهای ایستگاه سینوپتیک زابل نشان دهندۀ افزایش درجه حرارت این محل میباشد. برای نشان دادن نقش وضعیت سطح زمین بر میکروکلیمای نزدیک به سطح در سه میکروسایت با درصد پوشش مختلف، درجه حرارت عمق 5 سانتیمتری، سطح زمین و ارتفاع 150 سانتیمتری از سطح زمین و شارهای حرارتی و انرژی ارزیابی و مقایسه شده است. فاصلۀ بین میکرو سایتهای مختلف پوشش گیاهی حدود 20 کیلومتر و اختلاف ارتفاع بین آنها کمتر از 10 متر میباشد. میکروسایت A با 65 درصد پوشش گیاهی در داخل تالاب هامون، میکروسایت B با 20 درصد پوشش گیاهی در اراضی رها شده و ایستگاه سینوپتیک شهرستان زابل با تقریباً 100 درصد خاک لخت بهعنوان میکروسایت C انتخاب گردید. برای بررسی نقش و اثر پوشش گیاهی بر میکروکلیمای سطح زمین معادلۀ تعادل انرژی سطحی مورد ارزیابی قرار گرفت. آنالیز دادهها در طول دورۀ مورد مطالعه نشان داد که درجه حرارت در میکروسایت C بیشتر از سایر مناطق بود. که به تبع آن دمای درجه حرارت ارتفاع نیز در این میکروسایت بیشتر مشاهده کردید. به نظر میرسد که کمبود پوشش گیاهی نقش عمدهای در افزایش درجه حرارت هوا در میکروسایت C داشته باشد. نتایج نشان داد که حداکثر اختلاف دما در سه میکروسایت مورد بررسی در ساعت 30 دقیقۀ بامداد به وقت محلی و میزان دما حدود 2/3 درجه سانتیگراد گرم تر از میکروسایتهای A و B بود. بررسی معادلۀ شار انرژی نشان داد که دمای سطح زمین بهدلیل تغییر در درصد پوشش سطح زمین متفاوت است و دمای ارتفاع 150 سانتیمتری وابسته به تغییرات شارهای حرارتی سطح زمین میباشد.
سحر صباغ زاده؛ محمد زارع؛ محمد حسین مختاری
چکیده
پوشش گیاهی به عنوان یکی از مهمترین اجزای هر اکوسیستم بهشمار میرود. تعیین بیوماس هر گیاه بهمنظور تاًثیر آن بر اقلیم، فرسایش خاک و مدیریت منابعطبیعی بسیار ضروری است. هدف از این تحقیق، برآورد بیوماس با استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی مبتنی بر سنجش از دور است. در این تحقیق از دادههای ماهوارهای لندست 8، مربوط به اردیبهشت ...
بیشتر
پوشش گیاهی به عنوان یکی از مهمترین اجزای هر اکوسیستم بهشمار میرود. تعیین بیوماس هر گیاه بهمنظور تاًثیر آن بر اقلیم، فرسایش خاک و مدیریت منابعطبیعی بسیار ضروری است. هدف از این تحقیق، برآورد بیوماس با استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی مبتنی بر سنجش از دور است. در این تحقیق از دادههای ماهوارهای لندست 8، مربوط به اردیبهشت ماه 1393 و مطالعات میدانی همزمان با تاریخ تصویربرداری در حوزه مرک (خراسان جنوبی) استفاده گردید. میزان بیوماس گیاه تاغ در 30 پلات تصادفی اندازهگیری و از 11 شاخص پوشش گیاهی شامل DVI, IPVI, NDVI, PVI, RVI, SAVI, TSAVI, WDVI, و Tasselcap بهمنظور برآورد بیوماس گیاه تاغ (زرد تاغ) استفاده شد. سپس با استفاده از آنالیز خوشهای شاخصهای گیاهی به سه گروه تقسیم شدند که از بین این سه گروه، شاخص SAVI و شاخص IPVI و RVI انتخاب شدند. نتایج نشان داد شاخصهایی که ضرایب خاک را در نظر میگیرند نسبت به سایر شاخصها از دقت بالاتری برخوردارند. در این تحقیق با استفاده از شاخص SAVI نقشه بیوماس تهیه شد.
محرم اشرف زاده؛ رضا عرفانزاده
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تاجپوشش درخت کنار (Ziziphus spina-christi) در ویژگیهای بانک بذر (تراکم و تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی) در دو منطقه با خاک متفاوت (شور و قلیا، قلیایی) انجام شد. در این مطالعه تعداد 20 پلات در زیر درخت کنار و 20 پلات در فضای باز اطرافِ هر منطقه مستقر گردید. نمونهبرداری خاک از دو عمق 5-0 و 10-5 سانتیمتری در هر پلات ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تاجپوشش درخت کنار (Ziziphus spina-christi) در ویژگیهای بانک بذر (تراکم و تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی) در دو منطقه با خاک متفاوت (شور و قلیا، قلیایی) انجام شد. در این مطالعه تعداد 20 پلات در زیر درخت کنار و 20 پلات در فضای باز اطرافِ هر منطقه مستقر گردید. نمونهبرداری خاک از دو عمق 5-0 و 10-5 سانتیمتری در هر پلات صورت گرفت. مقایسة تراکم بانک بذر و تشابه آن با پوشش گیاهی روزمینی هر یک از اعماق خاک زیر تاجپوشش درخت کنار با فضای باز اطراف آن در هر منطقه با استفاده از آزمون تی استیودنت با نمونههای وابسته انجام شد. برای مقایسة خصوصیات بانک بذر بین دو منطقه (شور و قلیا، قلیایی) از آزمون تی استیودنت با نمونههای مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر دو منطقه تراکم بانک بذر عمق 5-0 سانتیمتری به طور معنیداری بیشتر از عمق 10-5 سانتیمتری بود. همچنین، تراکم بانک بذر خاک هر دو عمق منطقة شور و قلیا بیشتر از منطقة قلیایی بود. تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی فقط در عمق 5-0 سانتیمتری زیر تاجپوشش بین دو منطقه اختلاف معنیداری داشت. همچنین، تراکم بذور زیر تاجپوشش در دو منطقه بیشتر از فضای باز اطراف آن بود. تاجپوشش گیاهان چوبی در هر دو منطقه نقش بارزی در حفظ بانک بذر خاک ایفا کرد. حفظ تکدرختان در مناطق خشک، به عنوان عاملی مؤثر در حفظ بانک بذر، ضروری است.
علی گلکاریان؛ داود داودی مقدم؛ سید امیر نقیبی؛ مسعود عشقی زاده
چکیده
فرسایش خاک،بیشک، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات موجود در عرصههای طبیعی کشور بوده و آثارِ مخربی در اکوسیستمهای مرتعی به جای میگذارد. تحقیق حاضر، به منظور ارزیابی توانایی و قابلیت مدل[1] RHEM در برآورد میزان رسوب دامنههای مرتعی مناطق خشک، در حوزة آبخیز زوجی شهید نوری کاخک انجام شد. مدل RHEM یک مدل ریاضی، توزیعی، و فیزیکی ...
بیشتر
فرسایش خاک،بیشک، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات موجود در عرصههای طبیعی کشور بوده و آثارِ مخربی در اکوسیستمهای مرتعی به جای میگذارد. تحقیق حاضر، به منظور ارزیابی توانایی و قابلیت مدل[1] RHEM در برآورد میزان رسوب دامنههای مرتعی مناطق خشک، در حوزة آبخیز زوجی شهید نوری کاخک انجام شد. مدل RHEM یک مدل ریاضی، توزیعی، و فیزیکی است که قادر به شبیهسازی فرایندهای هیدرولوژیکی و فرسایشی از طریق اطلاعات اقلیم و خصوصیات دامنه است. میزان رسوب در 18 پلات فرسایشی در دو زیرحوزهـ شاهد و نمونهـ اندازهگیری شد. به منظور اجرای مدل، پارامترهای اقلیم، بافت خاک، طول شیب، تندی شیب، تاج پوشش، و پوشش زمین اندازهگیری شد و با ورود به مدل مقادیر رسوب و رواناب سالانه برآورد گردید. نتایج نشاندهندة عدم اختلاف معنیدار در سطح 5 درصد بین دادههای مشاهدهای و برآوردیـ چه در بررسی کلیة پلاتهای فرسایشی و چه در بررسی میانگین دادههاـدر سه جهت مختلف قرارگیری پلاتها است. همچنین، نتایج مبیّنِ توانایی مدل در تعیین تأثیر کمّی اقدامات مختلف حفاظت خاک در فرایندهای هیدرولوژیکی و فرسایش خاک است. در مجموع، بررسیها بیانگر توانایی مناسب مدل برای کاربرد در دامنههای مرتعی مشابه با شرایط تحقیق است. [1]. Rangeland Hydrology and Erosion Model
امید بیات؛ حمیدرضا کریم زاده؛ مصطفی کریمیان اقبال؛ حسین خادمی
چکیده
با وجود شرایط زمینشناختی و اقلیمی مناسب جهت تشکیل و تکوین مخروطهافکنهها و اهمیت این لندفرم در تأمین منابع آب و خاک در مناطق خشک، دربارة این لندفرم مطالعات محدودی در ایران انجام شده است. هدف از این پژوهش شناسایی، نقشهبرداری، و بررسی نحوة تکوین سطوح ژئومورفیک بر یک مخروطهافکنه در شرق اصفهان و مطالعة تشکیل و تکامل خاکها ...
بیشتر
با وجود شرایط زمینشناختی و اقلیمی مناسب جهت تشکیل و تکوین مخروطهافکنهها و اهمیت این لندفرم در تأمین منابع آب و خاک در مناطق خشک، دربارة این لندفرم مطالعات محدودی در ایران انجام شده است. هدف از این پژوهش شناسایی، نقشهبرداری، و بررسی نحوة تکوین سطوح ژئومورفیک بر یک مخروطهافکنه در شرق اصفهان و مطالعة تشکیل و تکامل خاکها در سطوح آن است. نتایج نشان میدهد حوضة آبخیز مخروطهافکنة مورد مطالعه، از نظر تکتونیکی، فعال بوده و دو واقعة رسوبگذاری اصلی برای مخروطهافکنههای شرق اصفهان وجود داشته است. سطوح ژئومورفیک مخروطهافکنة مورد مطالعه، بر اساس موقعیت توپوگرافی، درجة بریدگی، و تکامل پدوژنیکی خاکها، شناسایی شد. کاربرد شاخص بریدگی پیشنهاد میکند این شاخص برای مقایسة سطوح ژئومورفیکِ غیرفعال مناسبتر است. خاکهای موجود بر سطوح ژئومورفیک آهکی با مراحل مختلف مورفولوژی کربناتهای پدوژنیکاند. نتایج شاخص بریدگی با مورفولوژی کربناتهای پدوژنیک در خاکهای سطوح ژئومورفیک همخوانی دارد. سیستمهای ردهبندی پیشنهادشده برای خاکهای قدیمی بهخوبی قادر به ردهبندی خاکهای سطوح ژئومورفیکِ مورد مطالعه بودند و کاربرد این مدلهایِ جدیدِ طبقهبندیِ خاک برای مناطق دیگر هم توصیه میشود.
اصغر زارع چاهوکی؛ علی سلاجقه؛ محمد مهدوی؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ سعید اسدی
چکیده
منحنی تداوم جریان (FDC) نشاندهندة رابطۀ بین فراوانی و مقدار دبی است. دادههای دبی جریان آب، به شکل منحنی تداوم جریان، به عنوان پیشنیاز، برای طرحهای مدیریت منابع آب، از قبیل طراحی سدها، نیروگاههای برقآبی، اجرای عملیات آبخیزداری، ارزیابی خطر خشکسالی، و بررسی سلامت زیستبوم رودخانه، مورد نیاز است. این مطالعه در ...
بیشتر
منحنی تداوم جریان (FDC) نشاندهندة رابطۀ بین فراوانی و مقدار دبی است. دادههای دبی جریان آب، به شکل منحنی تداوم جریان، به عنوان پیشنیاز، برای طرحهای مدیریت منابع آب، از قبیل طراحی سدها، نیروگاههای برقآبی، اجرای عملیات آبخیزداری، ارزیابی خطر خشکسالی، و بررسی سلامت زیستبوم رودخانه، مورد نیاز است. این مطالعه در یازده حوزة آبخیز منتخب با ویژگیهایِ مشترکی، همچون طول دورة آماری مشترک دبی روزانة بیستساله، حداقل تغییر کاربری اراضی، و حجم آب سالانة مشابه، از میان حوزههای آبخیز در سه استان یزد، مرکزی، و سمنان، واقع در زون ایران مرکزی، برای منطقهایکردن منحنی تداوم جریان، انجام شد. پس از تهیة منحنی تداوم جریان، برای یازده ایستگاه هیدرومتری مورد مطالعه، شاخصهای دبی 5Q، 10Q، 20Q، 30Q، 40Q، 50Q، 60Q، 70Q، 80Q، و 90Q، به عنوان متغیر وابسته، استخراج شد. برای مدلسازی منطقهای منحنی تداوم جریان، از میان یازده متغیر مستقل فیزیوگرافی و اقلیمی چهار عامل ـ مساحت حوزة آبخیز، طول آبراهة اصلی، شیب آبراهة اصلی، و بارندگی متوسط سالانه ـ به عنوان عوامل مهم و اختلاف ارتفاع حوزة آبخیز به عنوان متغیر کمکی استفاده شد. برای تهیة مدل منطقهای منحنی تداوم جریان، برای حوزههای آبخیز مناسب در استانهای یزد، مرکزی، و سمنان، روش رگرسیون چندمتغیرة غیرخطی به کار گرفته شد. در نهایت، برای برازش بهترین مدل منطقهای حوزههای بدون آمار و خشک ایران مرکزی از معیار ارزیابی متقاطع نش- ساتکلیف استفاده شد.