چکیده
مفهوم مدیریت مشارکتی امروزه به عنوان رویکردی کاربردی و نوین در مدیریت عرصههای طبیعی مطرح میگردد. این رویکرد ﻧﮕﺮشی ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻠﺐ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻓﺮﺩﻱ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ ذینفعان ﺟﻬﺖ دستیابی به مدیریت پایدار و توانمندی جوامع محلی میباشد. لذا شناسایی اثرگذارترین کنشگران در تصمیمات محلی گامی مهم در جهت تحقق این مهم است. هدف از این پژوهش تعیین قدرتهای اجتماعی و ذینفعان کلیدی در دو بازۀ زمانی قبل و بعد از اجرای یک پروژه اجتماعمحور در شبکۀ ذینفعان محلی میباشد. این بررسی از طریق روش تحلیل شبکه و تکمیل پرسشنامه و مصاحبۀ مستقیم با اعضای گروههای کمیتۀ خرد توسعهۀ روستایی، در شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی که تحت پوشش پروژۀ بینالمللی RFLDL قرار دارد، انجام شده است. بدین منظور پیوندهای اعتماد و مشارکت با استفاده از شاخصهای کمی در سطح خرد شبکۀ ذینفعان محلی مورد بررسی قرار گرفتند. این مقاله به تحلیل موقعیت افراد در گروههای توسعۀ محلی و تعیین کنشگران کلیدی به لحاظ اقتدار، نفوذ و واسطهگری در قبل و بعد از اجرای پروژۀ توانمندسازی پرداخته است. نتایج نشان میدهد که در مسیر قبل و بعد از اجرا، از میزان تمرکز شبکه کاسته شده است. میتوان ادعا نمود پروژۀ مذکور به نوعی میزان تمرکز در ساختار شبکه را کاهش داده و میزان اعتماد و مشارکت در شبکه روابط بین افراد تقویت شده است که این امر مطمئناً در استقرار مدیریت مشارکتی منابع طبیعی و توسعۀ روستایی نقش بهسزایی خواهد داشت.