اردوان قربانی؛ شاهین شفاهی؛ مهدی معمری؛ اکبر قویدل؛ احسان زند اصفهانی
چکیده
هدف این تحقیق که در سال 1396 انجام شد بررسی تأثیر قرق 25 ساله بر عملکرد اندامهای هوایی و زیرزمینی گونۀ Trifolium pratense بوده است. در مراتع منطقۀ شغال دره اردبیل سه مکان در داخل و سه مکان در خارج قرق کاملاً نزدیک هم انتخاب شد. در هر مکان سه ترانسکت 100 متری مستقر و از سطح 10 پلات یک مترمربعی خصوصیات پوشش گیاهی (تولید کل، درصد تاج پوشش کل و تاج ...
بیشتر
هدف این تحقیق که در سال 1396 انجام شد بررسی تأثیر قرق 25 ساله بر عملکرد اندامهای هوایی و زیرزمینی گونۀ Trifolium pratense بوده است. در مراتع منطقۀ شغال دره اردبیل سه مکان در داخل و سه مکان در خارج قرق کاملاً نزدیک هم انتخاب شد. در هر مکان سه ترانسکت 100 متری مستقر و از سطح 10 پلات یک مترمربعی خصوصیات پوشش گیاهی (تولید کل، درصد تاج پوشش کل و تاج پوشش پهنبرگان علفی) اندازهگیری شد. به منظور انتخاب پایههای T. pratense و اندازهگیری پارامترهای مورد بررسی (اندازهگیری تأثیر قرق بر عملکرد اندامهای T. pratense) علاوه بر ترانسکتهای قبل، در هر مکان سه ترانسکت 50 متری (تصادفی) مستقر شد. در امتداد هر ترانسکت 10 نقطۀ تصادفی انتخاب شده و نزدیکترین گونه به T. pratenseمشخص شد. طول ریشه، ساقه، گلآذین، ارتفاع و قطر یقه T. pratense ثبت شد. گلآذین، ساقه و ریشۀ T. pratense انتخابشده قطع و پس از هواخشک شدن با ترازوی دقیق وزن شد. نتایج نشان داد تولید کل در داخل قرق (06/2413 کیلوگرم در هکتار) اختلاف معنیداری با خارج قرق (84/963 کیلوگرم در هکتار) داشت (01/0P<). تولید T. pratense در داخل قرق (84/99 کیلوگرم در هکتار) اختلاف معنیداری با خارج قرق (75/22 کیلوگرم در هکتار) داشت (01/0P<). اثر متقابل قرق و طبقات ارتفاعی بر تاج پوشش (کل و پهن برگان علفی)، تعداد گلآذین، قطر یقه، وزن اندامهای گیاه (01/0P<) و تلاش بازآوری (05/0P<) معنیدار بود. بهطورکلی نتایج نشان داد که قرق سبب افزایش تاج پوشش گیاهی و تولید کل گیاهان شد. همچنین، عملکرد اندامهای هوایی و زیرزمینی در گونۀ T. pratenseدر داخل قرق بیشتر از خارج قرق بوده است. بالا بودن عملکرد اندامهای هوایی و زیرزمینی این گیاه شاخص در داخل قرق، میتواند بیانگر وجود تعادل و پایداری مراتع قرقشده باشد.
سحر غفاری؛ اردوان قربانی؛ مهدی معمری؛ رئوف مصطفیزاده؛ محمود بیدار لرد؛ آزاد کاکه ممی
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر عوامل پستی و بلندی، خاک، اقلیم و سنجههای سیمای سرزمین بر توزیع و پراکنش جوامع گیاهی در پروفیل ارتفاعی مراتع مغان - سبلان در استان اردبیل بوده است. برای بررسی و تعیین گروه گونههای اکولوژیک 840 پلات یک متر مربعی در 28 سایت به صورت تصادفی-سیستماتیک برداشت شد و تراکم و درصد پوشش گونههای گیاهی ثبت شد. نمونهبرداری ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر عوامل پستی و بلندی، خاک، اقلیم و سنجههای سیمای سرزمین بر توزیع و پراکنش جوامع گیاهی در پروفیل ارتفاعی مراتع مغان - سبلان در استان اردبیل بوده است. برای بررسی و تعیین گروه گونههای اکولوژیک 840 پلات یک متر مربعی در 28 سایت به صورت تصادفی-سیستماتیک برداشت شد و تراکم و درصد پوشش گونههای گیاهی ثبت شد. نمونهبرداری خاک در هر سایت، از دو عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتری نمونهبرداری شد. با استفاده از آنالیز دو طرفه گونههای معرف (TWINSPAN) پوشش گیاهی طبقهبندی شد و برای آزمون همخطی و تعیین مؤثرترین عوامل محیطی از روش همبستگی و آنالیز مؤلفههای اصلی (PCA) و برای بررسی روابط پوشش گیاهی با عوامل محیطی از آنالیز تطبیقی متعارف (CCA) استفاده شد. با توجه به نتایج TWINSPAN، چهار گروه گونههای اکولوژیک تفکیک شد. رابطؤ گونه-محیط برای محورهای CCA (و مقادیر ویژه آنها) برای محورهای اول و دوم به ترتیب 8/20 (77/0) و 4/38 (65/0) بهدست آمد. همبستگی گونه-محیط محاسبه شده توسط دو محور اول 95/0 و 96/0 است. گروه اکولوژیک اول در جهت معکوس گرادیانهای ارتفاع، شیب، بارندگی و متوسط اندازۀ لکه و در امتداد گرادیانهای اسیدیته، رس و رس قابل انتشار عمق اول، وزن مخصوص ظاهری، تراکم لبه و ضریب تغییرات اندازه لکه قرار گرفته است. گروه اکولوژیک دوم و سوم از لحاظ ترکیب گیاهی و شرایط محیطی در حد واسط گروههای اکولوژیک اول و چهارم قرار دارند. این دو گروه در ارتفاعات میانی گسترش دارند. گروه اکولوژیک چهارم در انتهای گرادیان ارتفاع، بارندگی، شیب، متوسط اندازه لکه در جهت معکوس رس و رس قابل انتشار عمق اول قرار گرفتهاند و مناطق ارتفاعی مرتفع و خاکهای سبک را ترجیح میدهند.
سحر صمدی خانقاه؛ اردوان قربانی؛ مهدی معمری؛ معصومه عباسی خالکی
چکیده
هدف این تحقیق بررسی عوامل بومشناختی مؤثر بر پراکنش چهار گونۀ Trifolium repense، T. pratense، T. micranthumو T. compestre در مراتع فندوقلوی شهرستان نمین در استان اردبیل بوده است. نمونهبرداری در مکانهای حضور و عدم حضور گونهها در سطح شش مکان بهصورت تصادفی انجام شد. در تمامی مکانها عوامل پستی و بلندی، اقلیمی، پوشش سطحی و تراکم گونههای مورد مطالعه ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی عوامل بومشناختی مؤثر بر پراکنش چهار گونۀ Trifolium repense، T. pratense، T. micranthumو T. compestre در مراتع فندوقلوی شهرستان نمین در استان اردبیل بوده است. نمونهبرداری در مکانهای حضور و عدم حضور گونهها در سطح شش مکان بهصورت تصادفی انجام شد. در تمامی مکانها عوامل پستی و بلندی، اقلیمی، پوشش سطحی و تراکم گونههای مورد مطالعه اندازهگیری شد. از هر ترانسکت، نمونۀ خاک از عمق ریشهدوانی گونهها برداشت شد و پارامترهای اسیدیته، قابلیت هدایت الکتریکی، بافت خاک، آهک، کلسیم، منیزیم، سدیم، فسفر، پتاسیم، مادۀ آلی، رس قابل انتشار و رطوبت حجمی خاک اندازهگیری شد. بررسی اختلاف معنیداری اثر عوامل محیطی بر حضور و عدم حضور گونههای مورد مطالعه با تجزیه واریانس یکطرفه و مقایسۀ میانگین خصوصیات اندازهگیری شده با آزمون دانکن انجام شد. برای تعیین درجۀ اهمیت متغیرهای محیطی در تمایز مکانها و انتشار گونههای مورد مطالعه، از آنالیز تشخیص استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای قابلیت هدایت الکتریکی، شیب، سدیم، مادۀ آلی (P<0/05) و متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، بارندگی، دما، اسیدیته، پتاسیم، فسفر، درصد رس، سیلت، رس قابل انتشار و خاک لخت (P<0/01) بین مکانهای حضور و عدمحضور گونهها تفاوت معنیداری با یکدیگر داشتند. با توجه به نتایج آنالیز تشخیص، چهار تابع بهترتیب 50/78، 60/15، 80/5 و 10/0 درصد و در مجموع 100 درصد از واریانس کل دادهها را توجیه کردند. در مجموع چهار عامل شامل دما، قابلیت هدایت الکتریکی، پتاسیم و رس بهعنوان مهمترین عوامل در گسترش گونههای T. repense، T. pratense، T. micranthum و T. compestre تشخیص داده شدند.
زهرا عبدالعلی زاده؛ اردوان قربانی؛ رئوف مصطفی زاده؛ مهدی معمری
چکیده
گزینش متغیرهای بومشناختی مناسب برای درک چگونگی عملکرد و اندازهگیری وضعیت مرتع حیاتی ولی بهدلیل تعدد و پیچیدگی روابط بین اجزاء اکوسیستم، دشوار است. هدف این تحقیق، تسهیل شیوۀ ارزیابی کمی عوامل بومشناختی در تعیین وضعیت مرتع به روشهای چهارفاکتوری و ششفاکتوری با استفاده از برخی متغیرهای ساختاری و عملکردی پوشش ...
بیشتر
گزینش متغیرهای بومشناختی مناسب برای درک چگونگی عملکرد و اندازهگیری وضعیت مرتع حیاتی ولی بهدلیل تعدد و پیچیدگی روابط بین اجزاء اکوسیستم، دشوار است. هدف این تحقیق، تسهیل شیوۀ ارزیابی کمی عوامل بومشناختی در تعیین وضعیت مرتع به روشهای چهارفاکتوری و ششفاکتوری با استفاده از برخی متغیرهای ساختاری و عملکردی پوشش گیاهی است. در این مطالعه، ابتدا وضعیت 28 مرتع در شمال استان اردبیل با روشهای چهارفاکتوری و ششفاکتوری بهتفکیک رویشگاههای بوته-علفزار و علف-بوتهزار تعیین و برخی متغیرهای پوشش گیاهی آنها اندازگیری کمی شد. سپس امتیازات وضعیت حاصل از دو روش مذکور مقایسه گردید و ضمن بررسی ارتباط بین متغیرهای کمی پوششگیاهی با امتیازات وضعیت مرتع، روابط رگرسیونی خطی چندمتغیره بهروش گامبهگام استخراج شد. نتایج نشان داد متوسط امتیاز ترازشدۀ وضعیت مرتع در روش چهارفاکتوری در دو رویشگاه علف-بوتهزار و بوته-علفزار (بهترتیب 69 و 60 امتیاز) بالاتر از روش ششفاکتوری (بهترتیب 64 و 54 امتیاز) برآورد گردیده است. مقایسات آزمون تی-زوجی امتیاز وضعیت روشهای چهار و ششفاکتوری گویای اختلاف معنیدار (05/0P≤) بین دو روش است. متغیرهایی همچون تاج پوشش گونههای کلاس یک، تاج پوشش کل، تاج پوشش پهنبرگان، تاج پوشش پهنبرگان یکساله و تولید دارای بیشترین ارتباط مثبت معنیدار (05/0P≤) و متغیرهای تاج پوشش گونههای کلاس سه و پوشش سنگ و سنگریزه دارای بیشترین ارتباط منفی معنیدار (05/0P≤) با وضعیت مرتع میباشند. مدلهای رگرسیونی گویای ارتباط قوی (41/88-50/72= 2R) بین متغیرهای مورد ارزیابی با امتیاز وضعیت مرتع بودند. نتایج اعتبارسنجی مدلها بیانگر قابلیت متغیرهای کمی انتخابی در پیشبینی امتیاز وضعیت مراتع بوته-علفزار و علف-بوتهزار در هر دو روش است و متغیرهای مذکور میتوانند در ارزیابی کمی وضعیت مرتع مد نظر قرار گیرند.
اردوان قربانی؛ فرید دادجو؛ مهدی معمری؛ محمود بیدار لرد
چکیده
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین تولید اولیة سطح زمین (تولید اندامهای هوایی تمام گیاهان مرتعی بدون توجه به خوشخوراکی) و عوامل محیطی (ارتفاع از سطح دریا، شیب دامنه، جهات دامنه، شاخص توپوگرافی، بارندگی فصلی و سالیانه و دمای فصلی و سالیانه) در مراتع هیر- نئور استان اردبیل بود. ابتدا با در نظر گرفتن تیپهای گیاهی و عوامل محیطی، تولید اولیة ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین تولید اولیة سطح زمین (تولید اندامهای هوایی تمام گیاهان مرتعی بدون توجه به خوشخوراکی) و عوامل محیطی (ارتفاع از سطح دریا، شیب دامنه، جهات دامنه، شاخص توپوگرافی، بارندگی فصلی و سالیانه و دمای فصلی و سالیانه) در مراتع هیر- نئور استان اردبیل بود. ابتدا با در نظر گرفتن تیپهای گیاهی و عوامل محیطی، تولید اولیة سطح زمین در مرحلة اوج رویش گیاهان با استفاده از پلاتهای یک متر مربعی (330 پلات) به روش تصادفی-سیستماتیک و قطع و توزین برداشت شد. با استفاده از نقشههای با مقیاس 1:25000، مدل رقومی ارتفاع، نقشههای شیب، جهت، طبقات ارتفاعی و شاخص توپوگرافی استخراج شد. نقشههای دما و بارندگی فصلی و سالیانه نیز با استفاده از معادلههای گرادیان استخراج شده با استفاده از ایستگاههای همجوار (اردبیل، سرعین، خلخال و کوثر) منطقه تهیه شد. برای بررسی معنیداری تولید اولیة سطح زمین در طبقات مختلف عوامل محیطی از تجزیه واریانس یکطرفه استفاده شد. سپس برای تعیین مهمترین عوامل محیطی مؤثر از تجزیه به مؤلفههای اصلی استفاده شد. نقشة تولید اولیة سطح زمین نیز با استفاده از معادلة رگرسیون درجه دو استخراج شده، در GIS تهیه شد. نتایج نشان داد که تولید اولیة سطح زمین با عوامل ارتفاع و بارندگی رابطة مستقیم و با دما رابطة عکس دارد. همچنین بیشترین تولید اولیة سطح زمین در جهت غربی ثبت شد. نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی نشان داد مؤلفههای اول (شامل بارندگی و دمای سالیانه، ارتفاع از سطح دریا) و مؤلفة دوم (شامل شیب) با 10/76 درصد بیشترین تأثیر را بر روی تولید اولیة سطح زمین دارند. همچنین نقشة تولید اولیة سطح زمین تهیه و صحت نقشه برابر با 54/0 بهدست آمد که نشانگر اعتبار مدل است. از یافتههای این تحقیق میتوان در مدیریت مراتع برای ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای تولید اولیة سطح زمین و توازن کربن استفاده کرد.
الناز حسن زاده کوهساره؛ اردوان قربانی؛ مهدی معمری؛ کاظم هاشمی مجد؛ اردشیر پورنعمتی
چکیده
هدف این تحقیق بررسی تأثیر ارتفاع، شیب، جهات جغرافیایی و شاخص توپوگرافی رطوبت خاک بر تولید اولیۀ فرمهای رویشی و کل در مراتع کوهستانی درمنطقۀ فندوقلوی شهرستان نمین در استان اردبیل بوده است. تولید اولیه (تولید یا زیستتودۀ گیاهان بالای سطح خاک) در پلاتهای یک مترمربعی (180 پلات) در سه طبقۀ ارتفاعی، شیب، شاخص توپوگرافی و چهار طبقۀ ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی تأثیر ارتفاع، شیب، جهات جغرافیایی و شاخص توپوگرافی رطوبت خاک بر تولید اولیۀ فرمهای رویشی و کل در مراتع کوهستانی درمنطقۀ فندوقلوی شهرستان نمین در استان اردبیل بوده است. تولید اولیه (تولید یا زیستتودۀ گیاهان بالای سطح خاک) در پلاتهای یک مترمربعی (180 پلات) در سه طبقۀ ارتفاعی، شیب، شاخص توپوگرافی و چهار طبقۀ جهت جغرافیایی به روش قطع و توزین اندازهگیری شد. همبستگی بین فرمهای رویشی و تولید کل با عوامل انتخاب شده با رگرسیون چندگانه گامبهگام تجزیهوتحلیل شد و با استفاده از روابط رگرسیونی استخراج شده، نقشههای تولید اولیه تهیه شد. نتایج نشان داد بین عوامل پستی و بلندی با تولید اولیۀ گندمیان (01/0>P) و پهنبرگان علفی (01/0>P) رابطۀ معنیداری وجود دارد، اما بین تولید اولیۀ کل با این عوامل رابطۀ معنیداری مشاهده نشد. بیشترین مقدار تولید اولیۀ پهنبرگان علفی (1/1584 کیلوگرم در هکتار) و تولید اولیۀ کل (3/2339 کیلوگرم در هکتار) در طبقۀ ارتفاعی 1564- 1525 متر مشاهده شد و بر تولید اولیۀ گندمیان تأثیری نداشت. تولید اولیۀ گندمیان با شیب رابطۀ مستقیم داشت، اما تولید اولیۀ پهنبرگان علفی با افزایش شیب کاهش یافت و بر روی تولید اولیۀ کل تأثیری نداشت. بیشترین مقدار تولید اولیۀ گندمیان (3/894 کیلوگرم در هکتار) و پهنبرگان علفی (5/1875 کیلوگرم در هکتار) بهترتیب در جهت جنوب و شمال غربی مشاهده شد. با توجه به تأثیر طبقات شاخص توپوگرافی، بیشترین مقدار تولید اولیۀ گندمیان (4/853 کیلوگرم در هکتار) در طبقات اول و بیشترین تولید اولیۀ پهنبرگان علفی (6/1568 کیلوگرم در هکتار) در طبقۀ سوم مشاهده شد، که عمدتاً ناشی از شرایط رطوبتی ایجاد شده است. نقشههای پیشبینی برای تولید اولیۀ فرمهای رویشی امکانپذیر بوده و از نظر صحت قابل قبول بودند ولی برای تولید کل میسر نبود. نتایج این تحقیق میتواند در محاسبات تولید اولیه یا زیست تودۀ هوایی و کربن اکوسیستم مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به حضور و تولید بیشتر گندمیان در مناطق شیبدار و پهنبرگان علفی در مناطق با شیب کم در برنامههای اصلاح و احیاء به این تطابق بومشناختی توجه گردد.
معصومه عباسی خالکی؛ اردوان قربانی؛ سحر صمدی خانقاه
چکیده
پرایمینگ بذر تکنیکی است که بهواسطۀ آن بذور پیش از قرار گرفتن در بستر خود و مواجهه با شرایط اکولوژیکی محیط، به لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آمادگی جوانهزنی را بهدست میآورند. این تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی در تابستان 1394 در آزمایشگاه مرتعداری، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. تیمارها شامل؛ اسموپرایمینگ ...
بیشتر
پرایمینگ بذر تکنیکی است که بهواسطۀ آن بذور پیش از قرار گرفتن در بستر خود و مواجهه با شرایط اکولوژیکی محیط، به لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آمادگی جوانهزنی را بهدست میآورند. این تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی در تابستان 1394 در آزمایشگاه مرتعداری، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. تیمارها شامل؛ اسموپرایمینگ (پرایم با نیتراتپتاسیم با دو غلظت 3/0 و 2/0 درصد)، هورموپرایمینگ (پرایم با اسیدجیبرلیک با دو غلظت 500 و 1000 ppm) و تیمار شاهد بودند. همچنین سطوح تنش خشکی با استفاده از محلول پلیاتیلنگلیکول 6000 (PEG) در سه سطح 0، 6- و 12- بار اعمال شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که بین تیمارهای اسموپرایمینگ و هورموپرایمینگ و سطوح مختلف تنش خشکی بر روی جوانهزنی و رشد اولیه گیاهچۀ گونۀ F. ovina در درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، شاخص بنیه، ضریب آلومتری و متوسط زمان جوانهزنی در سطح آماری 99 درصد تفاوت معنیداری وجود دارد. بهطورکل نتایج حاکی از آن بود که تیمارهای اسموپرایمینگ نسبت به تیمارهای هورموپرایمینگ و شاهد دارای عملکرد مطلوبتری بودهاند و بهجز شاخص ضریب آلومتری، در سایر موارد نیترات پتاسیم 2/0 درصد در سطح خشکی 0 بیشترین تأثیر را بر جوانهزنی و رشد اولیۀ این گونه داشته است.
اردوان قربانی؛ اردشیر پورنعمتی؛ زهره سادات قاسمی؛ علی اکبر شکوهیان
چکیده
هدف این تحقیق شناخت عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش دو گونه Dactylis glomerata و Thymus kotschyanus در مراتع شهرستانهای خلخال و کوثر در بخش جنوبی استان اردبیل بوده است. از 111 مکان تعیین شده با استفاده از 5 پلات 1 متر مربعی در طول ترانسکت 40 متری به روش تصادفی- سیستماتیک نمونهبرداری انجام شد. در تمامی مکانها پارامترهای سطحی مرتع شامل درصد سنگ و سنگریزه، ...
بیشتر
هدف این تحقیق شناخت عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش دو گونه Dactylis glomerata و Thymus kotschyanus در مراتع شهرستانهای خلخال و کوثر در بخش جنوبی استان اردبیل بوده است. از 111 مکان تعیین شده با استفاده از 5 پلات 1 متر مربعی در طول ترانسکت 40 متری به روش تصادفی- سیستماتیک نمونهبرداری انجام شد. در تمامی مکانها پارامترهای سطحی مرتع شامل درصد سنگ و سنگریزه، خاک لخت، لاشبرگ، و تراکم گونههای مورد مطالعهثبت شد. نمونهبرداری خاک از عمق 30 سانتیمتری خاک در هر ترانسکت انجام شد. خصوصیات خاک شامل اسیدیته، کربن آلی، پتاسیم، فسفر، هدایت الکتریکی، درصد شن، رس و سیلت اندازهگیری شد. برای بررسی تفاوت معنیداری بین اثرات عوامل محیطی بر حضور و عدم حضور گونههای مورد مطالعه، تجزیه واریانس یکطرفه انجام شد. برای مقایسه میانگین خصوصیات اندازهگیری شده از آزمون دانکن استفاده شد. برای تعیین درجۀ اهمیت متغیرهای اندازهگیری شده در پراکنش گونههای مورد مطالعه و تأیید گروهبندی مکانهای نمونهبرداری، از آنالیز تشخیص کانونیک استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که از لحاظ ارتفاع، شیب، دما، بارندگی، سنگ و سنگریزه، لاشبرگ، هدایت الکتریکی تفاوت معنیداری بین حضور و عدم حضور گونهها وجود دارد (01/0P<). گونۀ D.glomerataدر جهت شمالی و در سطوح با شیب، لاشبرگ، رس و مادۀ آلی بیشتر و گونۀ T.kotschyanus در دامنه غربی و در سطوح با شن، سنگ و سنگریزه و سیلت بیشتر رشد بهتری دارد. با توجه به نتایج حاصل از آنالیز تشخیص کانونیک، دو تابع به ترتیب 8/77 و 2/22 درصد و در مجموع 100 درصد از واریانس کل دادهها را توجیه کردند و به طور کلی 4/94 درصد موارد گروهبندی شده، بهدرستی طبقهبندی شدند. در کل نتایج تجزیه تشخیص کانونیک نشان داد که هدایت الکتریکی، لاشبرگ، بارندگی، دما و ارتفاع و همچنین خصوصیات مربوط به خاک مانند پتاسیم، سیلت و خاک لخت مهمترین عوامل مؤثر در پراکنش گونههای مورد مطالعه هستند. با توجه به نتایج میتوان در پیشنهاد این گونهها برای مدیریت، اصلاح و احیاء مراتع به طور مناسبتری تصمیمگیری نمود.