جواد سیدمحمدی؛ بهاره دلسوز خاکی؛ فاطمه ابراهیمی میمند؛ زهرا محمد اسماعیل؛ رسول خوارزمی؛ محسن باقری بداغ آبادی
چکیده
اقلیم در کارهای کشاورزی از جایگاه مهمی برخوردار میباشد و از دو دیدگاه قابل بررسی است. 1-برای کشت یک گیاه خاص چه مکانهایی دارای اقلیم مناسب هستند و 2-یک اقلیم خاص برای کشت چه گیاهانی مناسب است. چون دیدگاه دوم کمتر مورد توجه قرار گرفته، در این پژوهش با معرفی روشی استاندارد (روش سایز)، این دیدگاه بررسی شده است. منطقه مطالعاتی در محدوده ...
بیشتر
اقلیم در کارهای کشاورزی از جایگاه مهمی برخوردار میباشد و از دو دیدگاه قابل بررسی است. 1-برای کشت یک گیاه خاص چه مکانهایی دارای اقلیم مناسب هستند و 2-یک اقلیم خاص برای کشت چه گیاهانی مناسب است. چون دیدگاه دوم کمتر مورد توجه قرار گرفته، در این پژوهش با معرفی روشی استاندارد (روش سایز)، این دیدگاه بررسی شده است. منطقه مطالعاتی در محدوده شهرستان ماکو قرار دارد. ارزیابی تناسب اقلیمی به روش عددی و با استفاده از دادههای ایستگاه سینوپتیک ماکو برای پسته، بادام، گلابی، آلو، گیلاس و آلبالو انجام شد. یافتهها نشان دادند بجز پسته که دارای کلاس تناسب اقلیمی کم (S3) میباشد، گیاهان دیگر در کلاس تناسب متوسط (S2) قرار میگیرند ولی مقدار عددی شاخص اقلیمی برای هر محصول متفاوت است. روش معرفی شده این امکان را فراهم آورد که افزون بر شناسایی مهمترین عاملهای موثر اقلیمی برای کشت هر گیاه، محدودکنندهترین عامل را در دوره فنولوژی تعیین نمود. چنین یافتههایی نشان دادند ارتباط تنگاتنگی بین نوع محصول، دوره فنولوژی، ویژگیهای اقلیمی و موقعیت مکانی وجود دارد. بر این اساس میتوان با در نظر گرفتن هم زمان دوره فنولوژی گیاه و ویژگیهای اقلیمی، مناسبترین گیاه یا گونههای گیاهی برای یک منطقه انتخاب شود؛ هرچند، در راستای توسعه پایدار باید سایر اجزاء سرزمین از جمله خاک و ناهمواریها را هم مد نظر قرار داد. به طورکلی، رویکرد بکاررفته در این پژوهش میتواند به عنوان یک ابزار کارآمد، هم برای انتخاب مناسبترین گیاهان در یک اقلیم و هم انتخاب مناسبترین مکان (از نظر اقلیم) برای گیاهان مشخص، مورد استفاده قرار گیرد.
محسن باقری بداغ آبادی؛ ناصر دواتگر؛ شکرالله حاجیوند
چکیده
فعالیتهای انسانی در گستره های منابع طبیعی بر پایداری یا ناپایداری زیست بوم ها تأثیرگذار هستند. بنابراین تجزیه و تحلیل دادههای مربوط به این فعالیتها می تواند نقش محوری در ارزیابی مسائل و مشکلات محیطزیستی ایفا کند و بر پایه نتایج به دست آمده، برای توسعه پایدار برنامه ریزی کرد. این پژوهش با هدف تجزیه و تحلیل فعالیتهای انسانی ...
بیشتر
فعالیتهای انسانی در گستره های منابع طبیعی بر پایداری یا ناپایداری زیست بوم ها تأثیرگذار هستند. بنابراین تجزیه و تحلیل دادههای مربوط به این فعالیتها می تواند نقش محوری در ارزیابی مسائل و مشکلات محیطزیستی ایفا کند و بر پایه نتایج به دست آمده، برای توسعه پایدار برنامه ریزی کرد. این پژوهش با هدف تجزیه و تحلیل فعالیتهای انسانی در حوزه آبخیز برای بررسی توسعه باغات دیم در اراضی شیبدار و پایدار یا ناپایدار بودن فعالیت های مربوطه انجام شده است. برای این منظور در دو منطقه خشک (بیرجند) و مدیترانه ای (خلخال) مطالعات میدانی به عمل آمد . بر خلاف انتظار در منطقه خشک با حدود 170 میلیمتر بارش، احداث باغات، پیروزمند و همراه با توسعه پایدار بود و در منطقه مدیترانه ای با بیش از 350 میلی متر بارش این طرح، شکست خورده و ناپایدار ارزیابی گردید. از مهمترین عوامل پیروزمندی این طرح در منطقه خشک، برخورداری از دانش بومی در ایجاد بندسارها در مناطق مناسب با جمعآوری روانآب و رسوبات، با توجه به مواد مادری و خاک حاصل از آن بود. در مقابل، نبود دانش بومی ویا دانش رسمی در منطقه مدیترانه ای و به دنبال آن عدم توجه به محدودیتهای خاک که برخی متأثر از مواد مادری است، از دلایل اصلی شکست طرح در این منطقه میباشد. برای مدیریت پایدار باید به دانش بومی در کنار دانش رسمی توجه ویژه ای داشت تا بر پایه توان اکولوژیک منطقه بتوان تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریت بهینه را به عمل آورد.
محسن باقری بداغ آبادی؛ محمد جمشیدی؛ زهره مصلح
چکیده
کربن آلی خاک یکی از مهمترین ویژگیهای خاک بویژه از دیدگاه محیط زیستی میباشد. به همین دلیل مدلسازی و برآورد آن بسیار مد نظر قرار گرفته است. در مدلسازیها، استفاده از توابع انتقالی خاک به عنوان رویکردی برای برآورد ویژگیهای خاک با استفاده از دادههای زودیافت از جایگاه مهمی در علوم خاک برخوردار میباشد. اما متأسفانه در این راستا ...
بیشتر
کربن آلی خاک یکی از مهمترین ویژگیهای خاک بویژه از دیدگاه محیط زیستی میباشد. به همین دلیل مدلسازی و برآورد آن بسیار مد نظر قرار گرفته است. در مدلسازیها، استفاده از توابع انتقالی خاک به عنوان رویکردی برای برآورد ویژگیهای خاک با استفاده از دادههای زودیافت از جایگاه مهمی در علوم خاک برخوردار میباشد. اما متأسفانه در این راستا به دادههای ارزشمندی که با کمترین هزینه و زمان در عملیات تشریح خاکرخ به دست میآیند توجه چندانی نشده است. هدف از پژوهش کنونی تعیین اهمیت اطلاعات تشریح خاکرخ در برآورد کربن آلی خاک با استفاده از توابع انتقالی میباشد. برای این منظور، 124 نمونه خاک گردآروی گردید. فرآیند مدلسازی در سه حالت مختلف شامل دادههای آزمایشگاهی، دادههای تشریح خاکرخ و تلفیق دادههای آزمایشگاهی و تشریح خاکرخ انجام شد. نتایج نشان دادند براساس دادههای آزمایشگاهی، کربن آلی خاک با دو ویژگی درصد سیلت و کربنات کلسیم خاک با ضریب تبیین حدود 25 درصد (25/0=2R) رابطه معنیدار دارد. در حالی که دو ویژگی کروما و عمق افق ژنتیکی با ضریب تبیین حدود 65 درصد (65/0=2R) قادر به برآورد مقدار کربن آلی خاک هستند. در حالت تلفیق دادههای آزمایشگاهی و تشریح خاکرخ، ضریب تبیین همچنان برابر با 65 درصد بهدست آمد. این نتایج گویای آن است که در حضور دو ویژگی عمق افق ژنتیکی و رنگ خاک، دادههای آزمایشگاهی اثر معنیداری در برآورد کربن آلی خاک ندارند. این موضوع بیانگر اهمیت و کارآیی قابل توجه دادههای تشریح خاکرخ برای کاربرد در توابع انتقالی خاک نسبت به دادههای آزمایشگاهی در این منطقه مطالعاتی میباشد.