مهدی قربانی؛ سید امیر حسین گرکانی؛ مینا حمیدی؛ سجاد امیری؛ مجید رحیمی
چکیده
سرمایه اجتماعی به عنوان مجموعهای از ارتباطات، شبکهها، اعتماد، نیازمندیها و نظامهای مشارکتی در یک جامعه تعریف میشود که باعث توانایی آن جامعه در مواجهه با چالشها و بهبود شرایط زندگی اعضای آن میشود. این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل سرمایه اجتماعی درون گروهی در سه روستای اسکلآباد، اسلام آباد کلهاسپید و چاهاحمد اصلی ...
بیشتر
سرمایه اجتماعی به عنوان مجموعهای از ارتباطات، شبکهها، اعتماد، نیازمندیها و نظامهای مشارکتی در یک جامعه تعریف میشود که باعث توانایی آن جامعه در مواجهه با چالشها و بهبود شرایط زندگی اعضای آن میشود. این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل سرمایه اجتماعی درون گروهی در سه روستای اسکلآباد، اسلام آباد کلهاسپید و چاهاحمد اصلی در شهرستان تفتان انجام شده است. با توجه به اهمیت مدیریت مشارکتی و تقویت سرمایه اجتماعی، تحلیل پیوند اعتماد و مشارکت در بین افراد این روستاها بسیار ضروری است. از روش تحلیل شبکه برای بررسی پیوندهای اعتماد و مشارکت در بین افراد و روستاهای مورد نظر استفاده شده است. نتایج قبل از اجرای طرح نشان دادند که سطح اعتماد، مشارکت، انسجام و سرمایه اجتماعی پایین بوده است، اما پس از اجرای طرح، این شاخصها بهبود یافته و اعتماد، مشارکت و سرعت گردش بین افراد افزایش یافته است. اجرای طرح باعث افزایش اتحاد و یگانگی در بین افراد روستا شده و سرمایه اجتماعی درون گروهی را افزایش داده است. به عبارت دیگر، ارتباطات بهبود یافته باعث افزایش رفاه اجتماعی و گسترش اعتماد و مشارکت ساکنان روستا شده است.
میثم علی زاده؛ شفق رستگار؛ جمشید قربانی
چکیده
اثربخشی مثبت اقتصادی- اجتماعی و محیطزیستی اجرای پروژهها، چرخهای توسعه پایدار را فعال و جوامع محلی را به سوی رفاه پایدار سوق میدهد. هدف از این مطالعه، تحلیل و اولویت بندی اثرات اجرای طرح بوتهکاری آتریپلکس (Atriplex canescens) بر نظام اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی مراتع شهرستان ملارد در استان تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی ...
بیشتر
اثربخشی مثبت اقتصادی- اجتماعی و محیطزیستی اجرای پروژهها، چرخهای توسعه پایدار را فعال و جوامع محلی را به سوی رفاه پایدار سوق میدهد. هدف از این مطالعه، تحلیل و اولویت بندی اثرات اجرای طرح بوتهکاری آتریپلکس (Atriplex canescens) بر نظام اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی مراتع شهرستان ملارد در استان تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه بوده و جامعه آماری آن شامل 65 کارشناس، 132 مرتعدار و 29 نفر جوامع محلی بودند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون فریدمن و مقایسه میانگین (t تک نمونه) انجام شد. همچنین به منظور بررسی و آزمون توافق یا اجماع نظر در مورد اثربخشی بوتهکاری از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد از نظر هر سه جامعه مورد بررسی اثربخشی محیط زیستی در اولویت اول بوده است. همچنین بر اساس نتایج آزمون کروسکال والیس اختلاف معنیداری بین دیدگاه پاسخگویان مشاهده نشد. آزمون مقایسه میانگین نیز نشان داد در مجموع اثربخشی اجتماعی و محیط زیستی نسبت به قبل از اجرای طرح معنیدار شده است. بیشترین اثربخشی اقتصادی بوتهکاری مربوط به افزایش محصولات دامی، بهبود وضعیت دامداری و ایجاد و درآمد و اشتغال بوده است. بیشترین اثربخشی اجتماعی مربوط به افزایش مشارکت در طرحها، افزایش سطح آگاهیهای عمومی نسبت به مراتع و ارتقا سلامت و بهداشت عمومی بوده است. به طور کلی نتایج بررسی اثربخشی بوته-کاری از دیدگاه هر سه گروه کارشناسان، مرتعداران و جوامع محلی از اجماع نظر و توافق همراه بوده و اثرات محیط زیستی و اجتماعی نسبت به قبل از اجرای طرح ملموستر بوده است.
قاسم قوهستانی؛ سلمان زارع؛ حامد رفیعی؛ سپیده رواسی زاده؛ اکبر ریاحی؛ فرهاد سرداری
چکیده
پایین بودن سطح درآمد جوامع محلی یکی از عوامل تخریب اراضی طبیعی میباشد.اجرای طرح توسعه کشت گیاه گزروغنی در مناطق بیابانی جنوب ایران موجب توسعه اقتصادی آن می شود که در این تحقیق اقدام به ارزیابی مالی طرح کشت گیاه گزروغنی جهت برآورد حداقل سطح اقتصادی مورد نیاز هر خانوار روستایی شده است. دادههای تحقیق از طرح توسعه گزروغنی تهیه شده ...
بیشتر
پایین بودن سطح درآمد جوامع محلی یکی از عوامل تخریب اراضی طبیعی میباشد.اجرای طرح توسعه کشت گیاه گزروغنی در مناطق بیابانی جنوب ایران موجب توسعه اقتصادی آن می شود که در این تحقیق اقدام به ارزیابی مالی طرح کشت گیاه گزروغنی جهت برآورد حداقل سطح اقتصادی مورد نیاز هر خانوار روستایی شده است. دادههای تحقیق از طرح توسعه گزروغنی تهیه شده توسط سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور استخراج گردید و تمام دادهها در سال پایه 1400 مورد محاسبه قرار گرفت. با توجه به محدود بودن زمین و نیاز به یک معیاری مناسب جهت مشارکت هر خانوار روستایی اقدام به تعیین حداقل سطح اقتصادی در هر کدام از مناطق اجرایی طرح گردید. تعیین حداقل سطح اقتصادی با استفاده از ارزیابی مالی طرح، شاخصهای مالی ارزش حال خالص (NPV )، نسبت منفعت به هزینه ( BCR) ، نرخ بازده داخلی (IRR) و دوره بازگشت سرمایه (ROI) برای طول اجرای طرح 1400 الی 1420 مورد بررسی قرار گرفت. باتوجه به موقعیت و توپوگرافی منطقه به طور کلی شاخصهای مالی نشاندهنده مناسب و سودده بودن طرح است. با در نظر گرفتن متوسط هزینههای هرخانوار روستای استان سیستان و بلوچستان در اجرای طرح حداق سطح اقتصادی در مناطق دشتی (0/8هکتار)، مناطق هموار (3/24 هکتار)، مناطق تراس شکل (4/48 هکتار)، مناطق تپه ماهور (11/08هکتار) و مناطق کوهستانی و صعب العبور (6/21 هکتار) برآورد گردیده است. حداقل سطح به دست آمده میتواند اطلاعات ارزشمندی در راستای مدیریت اراضی بیابانی در مناطق مستعد کشت گیاه گزروغنی در اختیار تصمیمگیران قرار دهد.
سید مهدی تقی پور؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ امیر علم بیگی
چکیده
جوامع روستایی در حوزههای آبخیز ساکن هستند و بر اساس شرایط اقلیمی و زمینشناسی خاصی که هر حوزۀ آبخیز دارد، از آنها برای زندگی خود استفادۀ مفید میکنند. امروزه خطری غیر از خطرات معمول اقلیمی گریبانگیر آبخیز نشینان و معیشت آنها است و آن هم تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی، به عبارت دیگر گرمایش جهانی حاصل از سوختن ...
بیشتر
جوامع روستایی در حوزههای آبخیز ساکن هستند و بر اساس شرایط اقلیمی و زمینشناسی خاصی که هر حوزۀ آبخیز دارد، از آنها برای زندگی خود استفادۀ مفید میکنند. امروزه خطری غیر از خطرات معمول اقلیمی گریبانگیر آبخیز نشینان و معیشت آنها است و آن هم تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی، به عبارت دیگر گرمایش جهانی حاصل از سوختن سوختهای فسیلی است. بر این اساس در این پژوهش با استفاده از شاخصهای تعریف شده در پنج سرمایۀ طبیعی، اجتماعی، فیزیکی، انسانی و اقتصادی به بررسی مقادیر پنج سرمایۀ مؤثر در میزان ظرفیت سازگاری آبخیزنشینان نسبت به پدیدۀ تغییر اقلیم در سه روستای حاجی آباد، گیسور و نوده پشنگ در شهرستان گناباد پرداخته شده است. در این مطالعه با توجه به همگنی اقلیمی 3 روستا در اقلیم خشک شهرستان گناباد انتخاب شده است. در این پژوهش ابتدا بر اساس پرسشنامه میزان هر یک از شاخصهای پنچ گانه و مصاحبههای سازمانیافته با گروههای هدف در سه روستای ناحیۀ کویری به ترتیب برابر با 11/3، 39/3، 14/3، 26/3، 7/2 محاسبه گردید. هم چنین با استفاده از آزمون فریمن، مشخص شد که تفاوت معنیداری بین سرمایههای مختلف وجود دارد که به ترتیب، سرمایههای اجتماعی، انسانی، فیزیکی، طبیعی و اقتصادی بیشترین تأثیر را در میزان ظرفیت سازگاری آبخیزنشینان دارند لذا بهتر است که برای حل مشکلات آبخیزنشینان، از سرمایههای اجتماعی و انسانی برای به جریان انداختن سرمایههای دیگر (فیزیکی، طبیعی و اقتصادی) استفاده کرد.