ساهره صفرلکی؛ آزاده صفادوست؛ محمود روستمی نیا؛ سیده بهاره عظیمی
چکیده
این مطالعه بهمنظور توسعه یک مدل پیشبینی مکانی برای شوری خاک در دشت میمه، شهرستان دهلران، با استفاده از الگوریتم یادگیری ماشین جنگل تصادفی (RF) جهت بررسی تغییرات مکانی شوری خاک در لایه سطحی و زیرسطحی انجام شده است. نمونههای خاک از ۱۰۰ نقطه جمعآوری، قابلیت هدایت الکتریکی (EC) آنها اندازهگیری و تغییرات مکانی شوری خاک با استفاده ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور توسعه یک مدل پیشبینی مکانی برای شوری خاک در دشت میمه، شهرستان دهلران، با استفاده از الگوریتم یادگیری ماشین جنگل تصادفی (RF) جهت بررسی تغییرات مکانی شوری خاک در لایه سطحی و زیرسطحی انجام شده است. نمونههای خاک از ۱۰۰ نقطه جمعآوری، قابلیت هدایت الکتریکی (EC) آنها اندازهگیری و تغییرات مکانی شوری خاک با استفاده از مدل RF مدلسازی شد. هفت متغیر محیطی شامل شاخص سبزینگی، شدت تابش پخشیده، شاخص همواری کف دره، شاخص تفاضلی پوشش گیاهی نرمال شده، شاخص شوری، شاخص اثر باد و درخشندگی بر اساس روش جنگل تصادفی از مدل رقومی ارتفاع و دادههای ماهوارهی سنتتیل 2 بودند. این مدل با استفاده از ۸۰ درصد از دادهها برای آموزش و ۲۰ درصد برای اعتبارسنجی طراحی شد و کارایی آن از طریق آمارههای ریشه دوم میانگین مربعات خطا RMSE))، ضریب تعیین (R²) و ضریب همبستگی تطابق CCC)) ارزیابی گردید. مدل RF دقت پیشبینی بالایی برای EC در خاک سطحی و نسبتاً قابل قبولی برای لایه زیرسطحی نشان داد؛ بهگونهای که به ترتیب مقادیر R² برابر با 80/0 و 37/0 و مقادیر CCC برابر 92/0 و 97/0 برای لایه سطحی زیرسطحی بدست آمد. بهطور کلی مشتقات توپوگرافی هم در خاک سطحی و هم زیرسطحی نسبت به دادههای سنجش از دور نقش بیشتری در پیشبینی شوری خاک نشان دادند؛ و از طرفی شاخص همواری کف دره با درجه وضوح بالا بهعنوان مهمترین پیشبینی کننده شوری خاک شناسایی شد که نشان از تأثیر بالای متغیرهای وابسته به فاکتورهای توپوگرافی در تغییرپذیری وضعیت شوری در خاکهای منطقه مطالعاتی دارد. نتایج این مطالعه میتواند در مدیریت پایدار اراضی شور، کشاورزی دقیق، برنامهریزی منابع آب و پایش تغییرات شوری خاک مورد استفاده قرار گیرد.
افشین صادقی راد؛ نگار عینی؛ عاطفه فتاحی؛ حریر سهرابی
چکیده
هر گونه گیاهی با توجه به نیازهایش یک مکان بهینه از محیط را به عنوان زیستگاه انتخاب میکند. این تحقیق به منظور ارزیابی رابطه بین ترکیب گونههای گیاهی با عوامل ادافوتوپوگرافیکی در مراتع استپی مرودشت در استان فارس مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار از روش نمونهبرداری تصادفی استفاده شد و برای برداشت عوامل پوشش گیاهی و محیطی، ترانسکتهایی ...
بیشتر
هر گونه گیاهی با توجه به نیازهایش یک مکان بهینه از محیط را به عنوان زیستگاه انتخاب میکند. این تحقیق به منظور ارزیابی رابطه بین ترکیب گونههای گیاهی با عوامل ادافوتوپوگرافیکی در مراتع استپی مرودشت در استان فارس مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار از روش نمونهبرداری تصادفی استفاده شد و برای برداشت عوامل پوشش گیاهی و محیطی، ترانسکتهایی به طول 30 متر پیاده گردید. در مرحله دوم نمونه برداری نمونه برداری از خاک و اندازهگیریهای میدانی توپوگرافی صورت گرفت و نمونههای خاک به آزمایشگاه انتقال داده شدند. در آزمایشگاه میزان ماده آلی (OM)، هدایت الکتریکی (EC)، اسیدیته (EC)، درصد شن، سیلت و رس خاک، سدیم، پتاسیم و فسفر اندازهگیری شد. رابطه بین عوامل ادافوتوپوگرافیکی و ترکیب گونههای گیاهی با استفاده از آنالیزهای چند متغیره DCA و CCAتعیین گردید. مهمترین عوامل خاکی مؤثر در پراکنش پوشش گیاهی با استفاده از روش CCA شوری و سدیم بودند. همچنین ارتفاع از سطح دریا و شیب به عنوان عوامل توپوگرافی تأثیرگذار در ترکیب گونههای گیاهی شناخته شدند.
دیانا عسکریزاده؛ غلامعلی حشمتی
چکیده
از عوامل مهم تأثیر گذار بر پوشش گیاهی در اکوسیستمهای مرتعی، فاکتورهای غیر زنده است که نقش مهمی در شکل گیری و توالی انواع پوششهای گیاهی دارد. شناخت این عوامل، گام مهمی در مدیریت اکولوژیک مراتع محسوب میشود. بدین منظور، مراتع جواهرده رامسر واقع در البرز شمالی از ارتفاع 2000 تا 3200 متر انتخاب شد. با توجه به پایش میدانی و ساختار پوشش ...
بیشتر
از عوامل مهم تأثیر گذار بر پوشش گیاهی در اکوسیستمهای مرتعی، فاکتورهای غیر زنده است که نقش مهمی در شکل گیری و توالی انواع پوششهای گیاهی دارد. شناخت این عوامل، گام مهمی در مدیریت اکولوژیک مراتع محسوب میشود. بدین منظور، مراتع جواهرده رامسر واقع در البرز شمالی از ارتفاع 2000 تا 3200 متر انتخاب شد. با توجه به پایش میدانی و ساختار پوشش گیاهی، طبقات 300 متری برای برداشت دادههای صحرایی در نظر گرفته شود. سپس در هر نوار عرضی، تعداد 15 پلات که توسط فرمولهای آماری محاسبه گردید، به صورت تصادفی، برای جمع آوری دادههای صحرایی نظیر درصد پوشش انواع فرمهای رویشی استفاده شد. در هر طبقه ارتفاعی، تعداد 5 پلات هم برای تهیه نمونه خاک در نظر گرفته شد. آنالیزهای آماری به کمک روشهای رسته بندی و آنالیز چندمتغیره DCA و CCA انجام شد. نتایج نشان داد که فرمهای رویشی منطقه در تحت 183 گونه و 33 خانواده، به 5 زیراجتماع بزرگ تفکیک شدند. به طوری که تفکیک پذیری این اجتماع تحت تأثیر عامل ارتفاع، جهت و ویژگیهای خاکی قرار داشته است. همچنین آنالیز چندمتغیره CCA به خوبی توانسته است فرمهای رویشی را با توجه به نیازهای اکولوژیک هریک به گروههای مستقلی از گراسهای یک و چندساله با فوربهای چندساله، فوربهای یکساله، بوتهایها و درختچهایها تفکیک کند. این فرمها نیز تحت تأثیر عوامل توپوگرافی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، دارای آشیانهای اکولوژیک متفاوتی از همدیگر شدهاند. بنابراین مدیریت اکولوژیک اکوسیستمهای خشکزی نیاز به درک و آگاهی از ساختار پوشش گیاهی متأثر از عوامل محیطی دارد.
داود طالبپوراصل؛ سعید خضری
دوره 63، شماره 3 ، آذر 1389، ، صفحه 341-358
چکیده
حوزه آبخیز رود مهاباد، بر اثر تغییر کاربری زمین در معرض فرسایش شدید قرار گرفته است. هدف از تدوین این مقاله مشخص نمودن وضعیّت رسوبدهی حوزه یاد شده در ارتباط باعوامل تغییر کاربری اراضی و شیب است. در این تحقیق ضمن بررسیهای میدانی، اسناد و مدارک مختلفی از جمله نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، تصاویر ماهوارهای، دادههای ایستگاههای ...
بیشتر
حوزه آبخیز رود مهاباد، بر اثر تغییر کاربری زمین در معرض فرسایش شدید قرار گرفته است. هدف از تدوین این مقاله مشخص نمودن وضعیّت رسوبدهی حوزه یاد شده در ارتباط باعوامل تغییر کاربری اراضی و شیب است. در این تحقیق ضمن بررسیهای میدانی، اسناد و مدارک مختلفی از جمله نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، تصاویر ماهوارهای، دادههای ایستگاههای هیدرومتری، رسوبسنجی، هواشناسی و بارانسنجی به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفتهاند. همچنین 6 عامل ارتفاع، شیب، بارش، زمان تمرکز، فرسایش پذیری و کاربری اراضی به عنوان عوامل برتر شناسایی و با همپوشانی نقشههای توزیع هر یک از آنها نقشه قابلیت رسوبدهی تهیه شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که مناطقی بیشترین وسعت حساس به فرسایش زیاد و خیلی زیاد را دارا هستند که شیب زیاد داشته باشند. ولی در مناطقی با سنگهای مقاوم، کاربری اراضی عامل تعیین کننده است. مقایسه آمار دبی آب و دبی رسوب سالهای آبی 75-1374 و 81-1380 (با حجم جریان سالانه تقریباً یکسان)، نشانگر افزایش تولید رسوب در سالهای اخیر است. نتایج بدست آمده از استخراج نقشه کاربری اراضی از تصاویر ماهوارهای سالهای 1987 و 1998 حاکی از آن است که حوزه شدیداً در معرض تغییر کاربری (از پوشش مرتعی به دیمزارها) است و همین عامل به عنوان یکی از عوامل تشدیدکننده حرکتهای تودهای مواد، وقوع این نوع حرکتهای را در سالهای اخیر افزایش داده است. از آنجا که در بین همه عوامل، تنها کاربری اراضی است که میتواند توسط انسان، به سرعت و به آسانی تغییر یابد، بخشهای بالادست حوزه در قسمت جنوب و جنوبغربی با زمان تمرکز کم، شیب زیاد، فرسایش پذیری بالا و بارش فراوان که هنوز پوشش جنگلی و مرتعی دارند و همچنین تراسهای آبرفتی رودها مشتمل بر رسوبات منفصل و دانهریز، حساسترین نواحی در برابر تغییرات کاربری اراضی بوده و بیشتر از هر جای دیگری به اقدامات پیشگیری کننده نیاز دارند.