فریبا اسماعیلی؛ مهدی وفاخواه؛ وحید موسوی
چکیده
پژوهش حاضر تاثیر پذیری مدل هیدروگراف واحد لحظهای کلارک را از دقت مدلهای مختلف رقومی ارتفاع (DEM) TOPO، ALOS PALSAR، ASTER، SRTM و GTOPO در حوزهآبخیز امامه مورد ارزیابی قرار میدهد. برای این منظور ابتدا 34 واقعه بارش – رواناب انتخاب شد. همچنین شبکه آبراهه، طول و شیب آبراهه اصلی در هر یک از پنج مدل رقومی ارتفاع، با استفاده از نرمافزارArc GIS، محاسبه ...
بیشتر
پژوهش حاضر تاثیر پذیری مدل هیدروگراف واحد لحظهای کلارک را از دقت مدلهای مختلف رقومی ارتفاع (DEM) TOPO، ALOS PALSAR، ASTER، SRTM و GTOPO در حوزهآبخیز امامه مورد ارزیابی قرار میدهد. برای این منظور ابتدا 34 واقعه بارش – رواناب انتخاب شد. همچنین شبکه آبراهه، طول و شیب آبراهه اصلی در هر یک از پنج مدل رقومی ارتفاع، با استفاده از نرمافزارArc GIS، محاسبه شد. سپس نقشه همزمان تمرکز 30 دقیقه حـوزه آبخیز با استفاده از روش توزیع مکانی زمان پیمایش استخراج شد. در نهایت ابعاد هیدروگراف واحد لحظهای کلارک برای هر واقعه بارش – رواناب و به تفکیک DEM برآورد شد. نتایج نشان داد با کاهش طول آبراهه اصلی به دنبال کاهش دقت DEM، تعداد خطوط هم زمان تمرکز کاسته شده، به طوریکه TOPO DEM با بیشترین برآورد از طول آبراهه اصلی، بیشترین تعداد خطوط همزمان تمرکز را تخمین زده است. متوسط درصد خطای نسبی حجم رواناب به ترتیب برای DEMهای مذکور به ترتیب برابر با 92/22، 68/26، 7/27، 15/32 و 66/35 درصد برآورد شد. در مورد تخمین دبی اوج اختلاف قابل توجهی بین مقادیر متوسط خطای نسبی در DEM های مختلف وجود دارد. به طوری که کمترین مقدار متوسط خطای نسبی مربوط به TOPO DEM با مقدار 7/31 درصد میباشد. از سوی دیگر مقادیر خطای RMSE نیز نشان میدهد TOPO DEM نسبت به سایر مدلهای مختلف رقومی ارتفاع کمترین مقدار خطا ( m39/3) را داشته است. به طور کلی میتوان گفت استفاده از TOPO DEM در مدل هیدروگراف واحد لحظهای کلارک نتایج قابل قبولی را ارائه خواهد داد.
فاطمه عینلو؛ علی سلاجقه؛ آرش ملکیان؛ محسن احدنژاد
چکیده
توسعۀ شهری سبب گسترش سطوح نفوذناپذیر و متعاقب آن تغییر در هیدرولوژی شهری شده است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغییر کاربری و توسعۀ شهری بر تغییرات دبی پیک رواناب در حوزۀ آبخیز شهری زنجان میباشد. بدین منظور، تصاویر TM ماهوارۀ لندست و عکسهای هوایی سالهای 1334، 1379 و 1391 با استفاده از نرم افزار IDRISI Selva و سیستم اطلاعات جغرافیایی پردازش ...
بیشتر
توسعۀ شهری سبب گسترش سطوح نفوذناپذیر و متعاقب آن تغییر در هیدرولوژی شهری شده است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر تغییر کاربری و توسعۀ شهری بر تغییرات دبی پیک رواناب در حوزۀ آبخیز شهری زنجان میباشد. بدین منظور، تصاویر TM ماهوارۀ لندست و عکسهای هوایی سالهای 1334، 1379 و 1391 با استفاده از نرم افزار IDRISI Selva و سیستم اطلاعات جغرافیایی پردازش شده و نقشههای کاربری اراضی حاوی شش کاربری تهیه و روند تغییرات کاربری اراضی و توسعۀ شهری مشخص گردید. به منظور آنالیز رفتار هیدرولوژیکی و هیدرولیکی اثر سه دورۀ تغییر کاربری و توسعۀ شهری بر تغییرات دبی پیک رواناب، از مدل بارش رواناب SWMM استفاده گردید. پس از واسنجی مدل SWMM بر اساس وقایع بارش- رواناب مشاهداتی، نتایج واسنجی و صحت سنجی مدل، درستی و تطابق شبیهسازیهای مدل را تأیید کرد. نتایج روند تغییر کاربری و توسعۀ شهری حوزۀ آبخیز شهری زنجان نشان میدهد محدودههای شهری در سال 1391 نسبت به سالهای 1379 و 1334 به ترتیب با 59/22 و 88/923 درصد افزایش و در سال 1379 نسبت به سال 1334 با افزایش 06/543 درصدی همراه هستند. نتایج حاصل از مدل SWMM نشان میدهد توسعۀ شهری و تغییر کاربری اراضی و تبدیل آنها به سطوح شهری سبب افزایش دبی پیک رواناب شده بهطوری که میانگین تغییرات دبی پیک جریان در سال 1391 نسبت به سالهای 1379 و 1334 به ترتیب افزایش 85/96 و 52/475 درصدی را نشان میدهد و در سال 1379 نسبت به سال 1334، 288/194 درصد، افزایش در میانگین دبی پیک رواناب مشاهده میشود.
پریسا فرضی؛ مریم آذرخشی؛ علی رسول زاده؛ مهدی بشیری
چکیده
ویژگیهای سنگهای تشکیلدهنده سطح زمین نقش بسیار مهمی بر تغییرات طبیعت از جمله فرایند فرسایش و جابجایی ذرات خاک دارد. این تحقیق با هدف بررسی اثر اصلی و متقابل واحدهای زمینشناسی و شیب بر تولید رواناب و رسوب در حوزه آبخیز صنوبر با استفاده از شبیهساز باران صورت گرفت. بدین منظور نقشه زمینشناسی منطقه در محیط نرمافزار Arc GIS 10 ...
بیشتر
ویژگیهای سنگهای تشکیلدهنده سطح زمین نقش بسیار مهمی بر تغییرات طبیعت از جمله فرایند فرسایش و جابجایی ذرات خاک دارد. این تحقیق با هدف بررسی اثر اصلی و متقابل واحدهای زمینشناسی و شیب بر تولید رواناب و رسوب در حوزه آبخیز صنوبر با استفاده از شبیهساز باران صورت گرفت. بدین منظور نقشه زمینشناسی منطقه در محیط نرمافزار Arc GIS 10 تهیهشده و سه واحد زمینشناسی غالب منطقه به ترتیب توف سبز، ماسهسنگ، مارن (Et)، آهک اوربیتولیندار (Kl) و کنگلومرا- ماسهسنگ (Ngcs) شناسایی شد، همچنین بهمنظور بررسی اثر شیب، نقشه شیب حوزه در سهطبقه 10-0، 30-10 و بیشتر از 30 درصد تهیه شد. سپس با استفاده از دستگاه شبیهساز باران اقدام به ایجاد بارش با شدت 9/0 میلیمتر بر دقیقه شد که مربوط به دوره بازگشت 10 سال است. نتایج تجزیه واریانس نشان داد بین واحدهای زمینشناسی مختلف از نظر تولید رواناب، رسوب و غلظت رسوب تفاوت معنیداری در سطح 5 درصد وجود دارد. در مورد طبقات شیب مشخص شد بین شیبهای مختلف در تولید رواناب و رسوب اختلاف معنیدار وجود دارد، اما در مورد غلظت رسوب تفاوت معنیدار نشد. نتایج مربوط به اثر متقابل واحدهای زمین-شناسی و شیب ازنظر حجم رواناب در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار شد، اما در مورد وزن رسوب و غلظت رسوب اثر متقابل معنیدار نبود. بهطورکلی مشخص گردید نوع واحدهای زمینشناسی و شیب منطقه بر فرایند فرسایش خاک اثرگذار هستند و همچنین اثرپذیری متغیر رواناب بیشتر از رسوب است
یحیی پرویزی؛ محمد قیطوری؛ مسیب حشمتی
چکیده
مدل فیزیکی WEPP رواناب و فرسایش خاک را به کمک مفاهیم فیزیکی فرسایش و هیدرولیک جریان و ملاحظة متغیرهای رشد گیاه، تجزیة بقایا، و فرایندهای زمستانه به صورت پویا شبیهسازی میکند. هدف این مقاله تعیین قابلیت این مدل در تخمین فرسایش و رواناب در چند تیپ مرتعی و بررسی اثر مدیریت در آن است. این طرح در محدودة کبوده علیا در حوضة آبخیز قرهسو با ...
بیشتر
مدل فیزیکی WEPP رواناب و فرسایش خاک را به کمک مفاهیم فیزیکی فرسایش و هیدرولیک جریان و ملاحظة متغیرهای رشد گیاه، تجزیة بقایا، و فرایندهای زمستانه به صورت پویا شبیهسازی میکند. هدف این مقاله تعیین قابلیت این مدل در تخمین فرسایش و رواناب در چند تیپ مرتعی و بررسی اثر مدیریت در آن است. این طرح در محدودة کبوده علیا در حوضة آبخیز قرهسو با نصب پلاتهای فرسایش به ابعاد 3×10 متر با 3 تکرار در سه تیپ مرتعی در شیبهای 25، 35، و 45 درصد اجرا شد. دادههای اقلیمی بارندگی و دما در داخل ایستگاه ثبت شد و سایر اطلاعات اقلیمی نظیر سرعت و جهت باد، تشعشع، و حرارت نقطة شبنم از ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه تهیه گردید. شبیهسازی فرسایش و رواناب به صورت تکواقعه با استفاده از نسخة v2008.9 مدل در هر پلات انجام شد. ارزیابی نتایج مدل در برآورد روانابْ بیشترین دقت مدل را در شیب 45 درصد نشان داد. همچنین، در شیب 25 و 35 درصد مدل با خطای نسبی متوسط 61/0 لیتر رواناب را برآورد مینمود. در مجموع، کارایی مدل در برآورد رواناب در هر سه شیب خوب بود و ضریب کارایی ناش- ساتکلیف بین 69/0 تا 73/0 متغیر بود. کمترین و بیشترین خطای برآورد فرسایش خاک بهترتیب در شیبهای 35 و 45 درصد بود. مدل در برآورد فرسایش در همة شیبها کمبرآوردی از خود نشان داد. همچنین، مقادیر منفی شاخص ناش- ساتکلیف مؤید کارایی پایین مدل در برآورد فرسایش بهویژه در شرایط حاکم بر دو شیب 25 و 35 درصد بود.
علی گلکاریان؛ داود داودی مقدم؛ سید امیر نقیبی؛ مسعود عشقی زاده
چکیده
فرسایش خاک،بیشک، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات موجود در عرصههای طبیعی کشور بوده و آثارِ مخربی در اکوسیستمهای مرتعی به جای میگذارد. تحقیق حاضر، به منظور ارزیابی توانایی و قابلیت مدل[1] RHEM در برآورد میزان رسوب دامنههای مرتعی مناطق خشک، در حوزة آبخیز زوجی شهید نوری کاخک انجام شد. مدل RHEM یک مدل ریاضی، توزیعی، و فیزیکی ...
بیشتر
فرسایش خاک،بیشک، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات موجود در عرصههای طبیعی کشور بوده و آثارِ مخربی در اکوسیستمهای مرتعی به جای میگذارد. تحقیق حاضر، به منظور ارزیابی توانایی و قابلیت مدل[1] RHEM در برآورد میزان رسوب دامنههای مرتعی مناطق خشک، در حوزة آبخیز زوجی شهید نوری کاخک انجام شد. مدل RHEM یک مدل ریاضی، توزیعی، و فیزیکی است که قادر به شبیهسازی فرایندهای هیدرولوژیکی و فرسایشی از طریق اطلاعات اقلیم و خصوصیات دامنه است. میزان رسوب در 18 پلات فرسایشی در دو زیرحوزهـ شاهد و نمونهـ اندازهگیری شد. به منظور اجرای مدل، پارامترهای اقلیم، بافت خاک، طول شیب، تندی شیب، تاج پوشش، و پوشش زمین اندازهگیری شد و با ورود به مدل مقادیر رسوب و رواناب سالانه برآورد گردید. نتایج نشاندهندة عدم اختلاف معنیدار در سطح 5 درصد بین دادههای مشاهدهای و برآوردیـ چه در بررسی کلیة پلاتهای فرسایشی و چه در بررسی میانگین دادههاـدر سه جهت مختلف قرارگیری پلاتها است. همچنین، نتایج مبیّنِ توانایی مدل در تعیین تأثیر کمّی اقدامات مختلف حفاظت خاک در فرایندهای هیدرولوژیکی و فرسایش خاک است. در مجموع، بررسیها بیانگر توانایی مناسب مدل برای کاربرد در دامنههای مرتعی مشابه با شرایط تحقیق است. [1]. Rangeland Hydrology and Erosion Model
سید هاشم حسینی؛ سادات فیض نیا؛ حمید پیروان؛ غلامرضا زهتابیان
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، ، صفحه 215-228
چکیده
در ایران، سازندهای ریزدانه مربوط به نئوژن به خاطر وجود املاح گچ ونمک از جمله حساسترین سازندها به فرسایش بوده و عامل اصلی تولید رسوب معلق در بیشتر حوضهها به شمار می روند. هدف از این پژوهش بررسی واحدهای ریزدانه نئوژن حوزه آبخیز طالقان از نظرحساسیت به فرسایش و تولید رواناب، با تأکید بر ویژگیهای ذاتی و با بهرهگیری از بارانساز ...
بیشتر
در ایران، سازندهای ریزدانه مربوط به نئوژن به خاطر وجود املاح گچ ونمک از جمله حساسترین سازندها به فرسایش بوده و عامل اصلی تولید رسوب معلق در بیشتر حوضهها به شمار می روند. هدف از این پژوهش بررسی واحدهای ریزدانه نئوژن حوزه آبخیز طالقان از نظرحساسیت به فرسایش و تولید رواناب، با تأکید بر ویژگیهای ذاتی و با بهرهگیری از بارانساز صحرائی میباشد. در این پژوهش، در آغاز با تجزیه و تحلیل نمونههای سازند برداشت شده از واحدهای ریزدانه منطقه بر پایه واحدهای کاری ژئومرفولوژی، سازند نئوژن بر مبنای ویژگیهای شیمیایی و املاح موجود درنمونهها به چندین زیرواحد جداسازی و سپس در هر زیرواحد رواناب و رسوب معلق با همانندسازی باران در دو شدت 30 و60 میلیمتردرساعت اندازهگیری شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان میدهد که در بیشتر نمونهها نسبت تخریبی به کل املاح موجود بیش از 9/1 بوده و لذا بر پایه روش پتی جان (1973) و با توجه به میزان املاح غالب پنج واحد شامل NgSiH، NgSi، gy1C، gy1CG وgy2CH جداسازی شد. بررسی میزان رواناب و مقایسه میانگینها به روش دانکن نشان داد که درسطح 05/0، واحد NgSiH بیشترین میزان رواناب ورسوب را تولید کرده و پس از آن واحدهای NgSi، gy2CH، gy1CG وgy1C قرار دارند. بررسی روند تولید رسوب و رواناب با گذشت زمان نشان میدهد که واحدهای NgSiH و NgSiبه سرعت به حالت اشباع رسیده و درآنها تولید رواناب و رسوب معلق ثابت میشود. ولی واحدهای gy1CG وgy1C هرچند که میزان رسوب معلق کمی را در زمانهای اولیه (10 دقیقه اول ودوم) ایجاد میکنند ولی با گذشت زمان به خاطر اشباع شدن رسها و ایجاد جریانهای لاوی، میزان رسوب معلق آنها بهویژه در10 دقیقه سوم به شدت افزایش مییابد.