ناهید مشتاق؛ رضا جعفری؛ سعید سلطانی؛ نفیسه رمضانی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کارایی دو الگوریتم آرتیس و سوبرینا در استخراج دمای سطح زمین از باند مادون قرمز حرارتی تصویر TM سال 2009 در منطقه دامنه استان اصفهان صورت گرفت و صحت نقشههای دمایی حاصله از تصویر زمین مرجع شده با دادههای دمای سطح زمین که در 10 ایستگاه هواشناسی جمع آوری شده بود با استفاده از آنالیز رگرسیون خطی ارزیابی گردید. ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کارایی دو الگوریتم آرتیس و سوبرینا در استخراج دمای سطح زمین از باند مادون قرمز حرارتی تصویر TM سال 2009 در منطقه دامنه استان اصفهان صورت گرفت و صحت نقشههای دمایی حاصله از تصویر زمین مرجع شده با دادههای دمای سطح زمین که در 10 ایستگاه هواشناسی جمع آوری شده بود با استفاده از آنالیز رگرسیون خطی ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که هر دو الگوریتم قابلیت پهنهبندی توزیع مکانی دمای سطح زمین در منطقه مطالعاتی را دارند و همبستگی بالای میان این دو روش مؤید این امر بود (R>0.97)، ولی الگوریتم آرتیس نسبت به سوبرینا کارایی بهتری را نشان داد. این الگوریتم بیش از 72% از تغییرات دمای سطح زمین که توسط ایستگاههای زمین ثبت شده بود را بخوبی نشان داد. مطابق این روش، اراضی بدون پوشش گیاهی و مناطق با پوشش گیاهی بالا در زمینهای کشاورزی و مراتع بترتیب بالاترین (328 کلوین) و کمترین (291 کلوین) دمای سطح زمین در منطقه را داشتند. نتایج مطالعه بیانگر آن بود که با کاهش پوشش گیاهی مقادیر دمایی افزایش مییابد، بنابراین، اطلاعات دمایی بدست آمده از دادههای سنجش از دور با پوشش وسیع مکانی خود میتواند نقش کلیدی در مدیریت اکوسیستمها بازی کند.
وحید چیت ساز؛ علی اکبر نظری سامانی؛ سعید سلطانی؛ سادات فیض نیا
چکیده
پدیدههای فرسایش و رسوب دو پدیده اجتنابناپذیر حوزههای آبخیز هستند. در این پژوهش به منظور مدلسازی تعیین بار معلق رسوب 69 حوزه موجود در حوزههای آبخیز کارون بزرگ و کرخه ابتدا اطلاعات 30 نوع ویژگی فیزیوگرافیکی، ژئومرفولوژیکی، پوشش گیاهی و اقلیمی برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. با استفاده از تجزیه مؤلفههای اصلی، ماتریس خصوصیات ...
بیشتر
پدیدههای فرسایش و رسوب دو پدیده اجتنابناپذیر حوزههای آبخیز هستند. در این پژوهش به منظور مدلسازی تعیین بار معلق رسوب 69 حوزه موجود در حوزههای آبخیز کارون بزرگ و کرخه ابتدا اطلاعات 30 نوع ویژگی فیزیوگرافیکی، ژئومرفولوژیکی، پوشش گیاهی و اقلیمی برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. با استفاده از تجزیه مؤلفههای اصلی، ماتریس خصوصیات به 8 ویژگی عامل مبنا شامل: رسوب سالانه، مساحت، محیط، طول آبراهه اصلی، رلیف حوزه، متوسط ارتفاع در 85% بالایی آبراهه اصلی، ارتفاع موقعیت 15% پایینی طول آبراهه اصلی و تعداد زمین لغزش در هر حوزه تقلیل یافت. حوزههای موجود بر اساس ویژگیهای منتخب به 6 گروه همگن تقسیم و با استفاده از رگرسیون چند متغیره گام به گام مدلسازی رسوبدهی حوزهها انجام شد. بر اساس منحنیهای جرم مضاعف بین دادههای رسوب-بارش، از بین 35 ایستگاه که در بالا دست خود دارای انواع سدهای مخزنی بودند، رسوبدهی 29 ایستگاه تحت تأثیر سدهای بالا دست خود قرار داشتند. نتایج نشان داد که سدهای بزرگ میتوانند بر عملکرد رسوب پایین دست خود تا طول 98 کیلومتری رودخانه تأثیر بگذارد. همچنین در هر گروه ترکیب خاصی از ویژگیها بر روی رسوبدهی حوزهها تأثیر گذار هستند. بر اساس شاخص های اعتبارسنجی ، مدلهای به دست آمده دارای کارایی بالایی هستند (ضریب نش ساتکلیف 72/0 و ضریب تبیین 71/0). بطور کلی، ویژگیهای فیزیوگرافی حوزه مانند محیط، مساحت، طول آبراهه اصلی و رلیف حوزه نسبت به سایر عوامل اقلیمی، پوششگیاهی و زمینشناسی منطقه از درجه اهمیت بیشتری برخوردارند و کل واریانس تبیین شده توسط ویژگیهای ذکر شده 3/87 درصد است.
سادات فیض نیا؛ ربانه روغنی؛ سعید سلطانی
چکیده
ذرات گردوغبار به دلیل دستیابی به سیستم تنفس انسان تأثیرات مخربی بر سلامت انسان بهویژه در مناطق شهری و صنعتی دارند. بنابراین پایش ذرات گردوغبار و بررسی روند مکانی و فصلی آن اهمیت ویژهای دارد. هدف از انجام این تحقیق بررسی تغییرات فصلی و مکانی غلظت ذرات گردوغبار به تفکیک در اندازههای PM2.5، PM10 و TSP در حومۀ شهر اصفهان و ارتباط آن با ...
بیشتر
ذرات گردوغبار به دلیل دستیابی به سیستم تنفس انسان تأثیرات مخربی بر سلامت انسان بهویژه در مناطق شهری و صنعتی دارند. بنابراین پایش ذرات گردوغبار و بررسی روند مکانی و فصلی آن اهمیت ویژهای دارد. هدف از انجام این تحقیق بررسی تغییرات فصلی و مکانی غلظت ذرات گردوغبار به تفکیک در اندازههای PM2.5، PM10 و TSP در حومۀ شهر اصفهان و ارتباط آن با پارامترهای هواشناسی میباشد. برای این منظور به کمک دستگاه نمونهبردار هوا از نوع مکش پایین و روش وزنی غلظت ذرات PM2.5، PM10 و TSP در طی دورۀ یکساله (تیر 1394-1395) در سه ایستگاه واقع در شرق، جنوب و غرب شهر اصفهان اندازهگیری شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، در شرق، جنوب و غرب شهر اصفهان بهترتیب میانگین غلظت ذرات PM2.5 73، 50 و 23؛ PM10101، 86 و 45؛ TSP 134، 103 و 53 میکروگرم بر مترمکعب بود. میزان غلظت ذرات PM2.5 در تمام ایستگاهها اغلب بیش از حد استاندارد تعیین شده توسط آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده (US EPA) گزارش شد. همچنین بررسیها نشان داد رطوبت نسبی و دما بهترتیب همبستگی منفی و مثبتی با غلظت ذرات گردوغبار در منطقه داشتند. با این حال میان سرعت باد و غلظت ذرات گردوغبار ارتباط ضعیفی مشاهده شد. بهطور کلی ذرات PM2.5 نسبت به سایر ذرات درشتتر همبستگی قویتری با عوامل اقلیمی داشتند. به کمک روش گلباد آلودگی مشخص شد که بادهای غربی و شمال غربی نقش ویژهای در افزایش غلظت ذرات PM2.5 داشتند. نتایج این تحقیق میتواند برای مدیران و تصمیمگیران در حوزۀ عملیات مقابله با گردوغبار بهویژه در عملیات درختکاری و پوشش سبز مفید واقع گردد.
شاهین محمدی؛ حمیدرضا کریم زاده؛ سعید پورمنافی؛ سعید سلطانی کوپائی
چکیده
خاک یکی از مهمترین عوامل تولید است که در زندگی اقتصادی و اجتماعی انسان تأثیر بسیار دارد و فرایند فرسایش خاک یکی از مشکلات محیطی است که تهدیدی برای محیط زیست، منابع طبیعی و کشاورزی به شمار میرود. اطلاعات زمانی و مکانی از میزان هدر رفت خاک و تأثیرگذاری فرسایش خاک بر سرزمین در اقدامات مدیریتی، کنترل فرسایش خاک و مدیریت حوزههای آبخیز ...
بیشتر
خاک یکی از مهمترین عوامل تولید است که در زندگی اقتصادی و اجتماعی انسان تأثیر بسیار دارد و فرایند فرسایش خاک یکی از مشکلات محیطی است که تهدیدی برای محیط زیست، منابع طبیعی و کشاورزی به شمار میرود. اطلاعات زمانی و مکانی از میزان هدر رفت خاک و تأثیرگذاری فرسایش خاک بر سرزمین در اقدامات مدیریتی، کنترل فرسایش خاک و مدیریت حوزههای آبخیز نقش مؤثری دارد؛ بنابراین، این پژوهش با هدف مطالعۀ برآورد مکانی و زمانی فرسایش خاک در دورههای 1994، 1999، 2008 و 2015 در زیر حوضۀ مندرجان با مساحت 21100 هکتار واقع در غرب استان اصفهان با استفاده از فنآوریهای سنجش از دور (RS) و سیسـتم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام گرفت. در پژوهش حاضر ضمن بررسیهای میـدانی، دادهها و اطلاعات مختلف شامل؛ لایۀ مدل رقومی ارتفاعی، تصاویر ماهوارهای، خاک و آمار مربوط به ایستگاههای بارانسنجی بهعنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. همچنین برآورد میزان فرسایش خاک در حوضۀ مطالعاتی با استفاده از مدل تجدیدنظر شدۀ جهانی فرسایش خاک (RUSLE) انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار فرسایش خاک در سال 1994، 1999؛ 2008؛ و 2015 به ترتیب 001/0 تا 233، 001/0 تا 297، 001/0 تا 231 و 001/0 تا 215 تن بر " هکتار در سال" به دست آمد. همچنین عامل پستی و بلندی در منطقه با ضریب همبستگی 80 درصد بیشترین تأثیر را در برآورد میزان فرسایش سالانۀ خاک توسط مدل RUSLE داشته است. این پژوهش، مؤثر بودن فناوریهای نوین سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در شبیهسازی زمانی برای تخمین کمی، دقیقتر و نقطه به نقطه در کل منطقه برای به دست آوردن مقادیر فرسایش خاک را تأیید میکند.
محسن سرشاد قهفرخی؛ سید علیرضا موسوی؛ سعید سلطانی؛ سعید پورمنافی
چکیده
مراتع بهعنوان یکی از گستردهترین اکوسیستمهای طبیعی، علاوه بر تأمین گوشت قرمز، خدمات دیگری نیز به جامعه ارائه مینمایند، هرچند بهرهبرداری بیرویه از این منابع سبب لطمه به آنها گردیده است. در این مطالعه، تأثیر بهرهبرداری دامهای عشایری از مراتع سمیرم طی یک دوره چرا بر کارکرد کنترل رواناب مورد مطالعه قرار گرفت. به این ...
بیشتر
مراتع بهعنوان یکی از گستردهترین اکوسیستمهای طبیعی، علاوه بر تأمین گوشت قرمز، خدمات دیگری نیز به جامعه ارائه مینمایند، هرچند بهرهبرداری بیرویه از این منابع سبب لطمه به آنها گردیده است. در این مطالعه، تأثیر بهرهبرداری دامهای عشایری از مراتع سمیرم طی یک دوره چرا بر کارکرد کنترل رواناب مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور درصد پوشش مرتعی در دو مقطع قبل و بعد از ورود دام در سال 1392 اندازهگیری گردید. در ادامه با استفاده از روش شماره منحنی، میزان رواناب ناشی از بارشهایی با دوره بازگشتهای مختلف در شرایط قبل و بعد از چرای دام محاسبهشده و با توجه به میزان بهرهبرداری، اختلاف بین رواناب تولیدی بهعنوان تأثیر بهرهبرداری مدنظر قرار گرفت. درنهایت این هزینه جانبی با استفاده از روش هزینه جایگزین، ارزشگذاری اقتصادی شد. نتایج نشان داد بهرهبرداری دام عشایری در این منطقه بیش از توان عرصه بوده که همین مسئله، کارکرد مراتع در تنظیم آب را مختل نموده، مثلاً رواناب ناشی از بارش با دوره بازگشت دوساله از 1660884 مترمکعب به 2600487 مترمکعب افزایشیافته و توان مراتع در کنترل آب به میزان 939643 مترمکعب کاهشیافته است. ارزش اقتصادی ازدسترفته و به عبارتی هزینههای جانبی ناشی از این بهرهبرداری از جنبه تأثیر بر کارکرد تنظیم آب به میزان 25391 میلیون ریال در سال به دست آمد. اطلاع از این خسارات و محاسبه آن در ارزیابی اقتصادی بهرهبرداریها کمک میکند تا در راستای اصلاح فعالیتهای اقتصادی که خسارتهای جانبی اجتماعی به همراه دارند برنامهریزی شود.
فاطمه هادیان؛ رضا جعفری؛ حسین بشری؛ سعید سلطانی
چکیده
بارش یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در تغییرات پوشش گیاهی، بهخصوص در اکوسیستمهای خشک و نیمهخشک، است. با توجه به اینکه چگونگی شرایط رطوبتی خاک در تغییرات گیاهان بسیار تأثیرگذار است، پایش خشکسالی و تغییرات پوشش گیاهی از مهمترین ابزارهای مدیریتی در این اکوسیستمهاست. امروزه، از تصاویر ماهوارهای به عنوان روشی نسبتاً ...
بیشتر
بارش یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در تغییرات پوشش گیاهی، بهخصوص در اکوسیستمهای خشک و نیمهخشک، است. با توجه به اینکه چگونگی شرایط رطوبتی خاک در تغییرات گیاهان بسیار تأثیرگذار است، پایش خشکسالی و تغییرات پوشش گیاهی از مهمترین ابزارهای مدیریتی در این اکوسیستمهاست. امروزه، از تصاویر ماهوارهای به عنوان روشی نسبتاً کمهزینه و سریع برای مطالعة پوشش گیاهی در مقیاسهای متفاوت استفاده میشود که با بررسی خصوصیات طیفی گیاهان تغییرات آنها ارزیابی میگردد. این مطالعه با هدف بررسی و پایش تغییرات پوشش گیاهی در 4 تیپ مرتعی و یک تیپ جنگلی بین سالهای ۱۳۷۶ـ ۱۳۸۸ در بخشی از جنوب اصفهان و جنوب شرقی استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. با استفاده از روش نمونهبرداری زمینی درصد تاجپوشش گیاهی در تیپهای گیاهی مختلف با استفاده از روش قدم نقطه در 10 سایت نمونهبرداری در هر تیپ گیاهی (6000 نقطه در هر تیپ گیاهی) انجام شد. سپس، با استفاده از آنالیز همبستگی امکان استفاده از دادههای ماهوارهای اخذشده از یک تصویر سال 1388 ماهوارة لندست برای مطالعة پوشش گیاهی مناطق مورد مطالعه بررسی شد. برای پایش تغییرات پوشش گیاهی، تعداد 12 سری تصاویر لندست مربوط به دورة نیمة اول خرداد سالهای ۱۳۷۶ـ ۱۳۸۸ برای محاسبة شاخص NDVI تهیه شد. بر اساس نتایج، شاخص NDVI در سال 1388 همبستگی معناداری با تاجپوشش گیاهی در کلیة تیپهای مورد مطالعه داشت. بررسی تغییرات تاجپوشش گیاهی نشان داد که میزان تأثیرات بارش در تیپهای مورد مطالعه، بسته به فرم رویشی و شرایط اکولوژیکی مناطق مورد مطالعه، با یکدیگر متفاوت است، به طوری که پوشش گیاهی در مناطق مرتعی بیشترین همبستگی را با بارش فصل بهار و در منطقة جنگلی با بارش سالیانه داشت. همچنین، در مناطق مرتعی نیز تأثیرات بارش، بر حسب نوع گونة گیاهی غالب، متفاوت بود. در این منطقه بیشترین همبستگی میان بارش و تغییرات شاخص گیاهی در تیپ علفزار دیده شد که نشاندهندة کارایی شاخص NDVI در ارزیابی آثار و مدیریت خشکسالی است.
لیلا بخشنده مهر؛ سعید سلطانی؛ عادل سپهر
چکیده
بر طبق تعریف کنفرانس بینالمللی مبارزه با بیابانزایی، «پدیدة بیابانزایی» عبارت است از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمهخشک، و نیمهمرطوبِ خشکِ ناشی از عوامل متعددی چون تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی. این پدیده مدتهاست که یک مشکل جدّی اقتصادی، اجتماعی، و زیستمحیطی در بسیاری از کشورها شناخته شده است. روش ...
بیشتر
بر طبق تعریف کنفرانس بینالمللی مبارزه با بیابانزایی، «پدیدة بیابانزایی» عبارت است از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمهخشک، و نیمهمرطوبِ خشکِ ناشی از عوامل متعددی چون تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی. این پدیده مدتهاست که یک مشکل جدّی اقتصادی، اجتماعی، و زیستمحیطی در بسیاری از کشورها شناخته شده است. روش مدالوس یکی از روشهای کاربردی در ارزیابی وضعیت فعلی بیابانزایی و برآورد ریسک آن است. در این تحقیق، به منظور ارزیابی بیابانزایی و تهیة نقشة آن در دشت سگزی (واقع در شرق شهر اصفهان)، مدلی منطقهای، با اصلاح روش مدالوس، ارائه شده است. درگام اول، بر اساس وضعیت محلی، هفت معیار کیفی، مشتمل بر اقلیم، خاک، پوشش گیاهی، آب زیرزمینی، فرسایش آبی، فرسایش بادی، و مدیریت و سیاست، برای ارزیابی بیابانزایی، مدنظر قرار گرفت. هر معیار شامل شاخصهای متعددی است که آن را به لحاظ کیفی تعریف میکنند. این شاخصها بر اساس میزان تأثیرشان بر فرایند بیابانزایی کمّی شدند. برای هر شاخص امتیازی بین 100 تا 200 در نظر گرفته شد. امتیاز هر معیار با محاسبة میانگین هندسی امتیاز شاخصها و امتیاز وضعیت فعلی بیابانزایی با محاسبة میانگین هندسی امتیارات هفت معیار اصلی حاصل گردید. در پایان، وضعیت فعلی بیابانزایی در چهار کلاس، مشتمل بر خفیف، متوسط، شدید، و بسیار شدید، طبقهبندی شد و نقشة وضعیت این پدیده با سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه گشت. بر اساس این نتایج، 2 درصد از مساحت منطقه در کلاس بیابانزایی متوسط، 35 درصد در کلاس بیابانزایی شدید، و 63 درصد نیز در کلاس بیابانزایی بسیار شدید قرار دارد. معیار «اقلیم» و «مدیریت و سیاستْ» از عوامل مهمی هستند که موجبِ فرایند بیابانزایی در این منطقه شدهاند.
سیده سارا سعادتی؛ سعید سلطانی؛ سعید اسلامیان
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، ، صفحه 257-270
چکیده
خشکسالی پدیدهای جهانی است که میتواند در هر جایی رخ دهد و زیانهای قابل توجهی به انسان و اکوسامانههای طبیعی وارد آورد. بنابراین، پژوهش در این زمینه بسیار ضروری میباشد. در این پژوهش از شاخص بارش استاندارد به منظور پایش و تحلیل فراوانی خشکسالی در استان اصفهان بهرهگیری شده است و پس از جمعآوری دادههای بارش ایستگاههای موجود ...
بیشتر
خشکسالی پدیدهای جهانی است که میتواند در هر جایی رخ دهد و زیانهای قابل توجهی به انسان و اکوسامانههای طبیعی وارد آورد. بنابراین، پژوهش در این زمینه بسیار ضروری میباشد. در این پژوهش از شاخص بارش استاندارد به منظور پایش و تحلیل فراوانی خشکسالی در استان اصفهان بهرهگیری شده است و پس از جمعآوری دادههای بارش ایستگاههای موجود در استان اصفهان و حذف ایستگاههای دارای آمار ناقص، تحلیل فراوانی خشکسالی توسط این شاخص در مقیاس 12 ماهه انجام شد و با بهرهگیری از نرمافزار Surfer نقشههای دوره برگشت خشکسالی ترسیم و مورد تحلیل قرار گرفت. این نقشهها، خشکسالیهای میانگین و شدید را بهطور عمده در قسمتهای غربی استان با دوره برگشتهای طولانی و خشکسالیهای بسیار شدید را در بخشهای شرق و شمال شرقی استان با دوره برگشتهای بسیار پایین نشان میدهند که در این شرایط حساسیت بسیار بالا بوده و بایستی برنامهریزیهای مناسب برای مقابله با این بحران صورت گیرد.