مهرنوش قدیمی؛ نادیا حاجی حسنی؛ آرش ملکیان؛ ابراهیم مقیمی
چکیده
اولویت بندی زیر حوضهها و تحلیل خصوصیات مورفومتریک یکی از ابزار های کارآمد و کم هزینه، در شناسایی مخاطرات سیلاب است. این تحقیق با هدف بررسی پتانسیل سیلخیزی زیرحوضههای آبخیز کن با استفاده از پارامترهای مورفومتریک، مدل ترکیبی همبستگی آماری و سیستمهای تصمیمگیری چند معیاره انجام شده است. 17 پارامتر مورفومتریک از قبیل شیب، ارتفاع، ...
بیشتر
اولویت بندی زیر حوضهها و تحلیل خصوصیات مورفومتریک یکی از ابزار های کارآمد و کم هزینه، در شناسایی مخاطرات سیلاب است. این تحقیق با هدف بررسی پتانسیل سیلخیزی زیرحوضههای آبخیز کن با استفاده از پارامترهای مورفومتریک، مدل ترکیبی همبستگی آماری و سیستمهای تصمیمگیری چند معیاره انجام شده است. 17 پارامتر مورفومتریک از قبیل شیب، ارتفاع، انحنا، عدد ناهمواری، ضریب کشیدگی، ضریب گردی، مستطیل معادل، تراکم زهکشی، طول جریان آبراهه، ضریب نفوذپذیری، زمان تمرکز، مدت-شدت بارش، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، زمین شناسی، نسبت انشعاب، طول جریان زمینی در نظر گرفته شده است. نتایج وزن دهی نشان داد که درAHP معیار اقلیم و مورفوتوپوگرافی (شیب، ارتفاع، انحنا، عدد ناهمواری) و در روش ANP شیب و زمان تمرکز (0/11) مدت-شدت بارش (0/12) جزء مهمترین عوامل موثر در سیل خیزی برآورد شده است. طبق روش تاپسیس نتایج حاصل از این رتبه بندی در روشAHP نشان داد که زیر حوضههای امامزاده داوود، طالون و دوآب به ترتیب با کسب بیشترین امتیاز (0/74،0/50، 0/38) و در روش ANP زیر حوضههای امامزاده داوود، طالون و سنگان با کسب بیشترین امتیاز (0/97، 0/51، 0/48) در رتبه اول تا سوم قرار دارند. طبق نتایج همبستگی ارتباط بین مستطیل معادل (عرض) و نسبت گردی نشان دهنده همبستگی قوی بین این دو متغیر بوده است. نتایج نشان داد این مدل دارای دقت بالا بوده و مورفومتریک زیرحوضهها تاثیر زیادی در سیل خیزی دارند به طوری که زیر حوضه امام زاده داوود و سنگان جزو مناطق پرخطر در این حوضه محسوب میشوند و سیلاب های بیشتری در این مناطق رخ داده است.
مهرنوش قدیمی؛ ساسان زنگنه تبار
چکیده
یکی از راهکارهای مهم در مدیریت منابع آب کارست، تهیۀ نقشۀ آسیبپذیری آبخوانهای کارستی است. هدف از تهیۀ نقشۀ آسیبپذیری، فراهم شدن امکان شناسایی منابع آب زیرزمینی در معرض خطر آلوده شدن است. آبخوان کارستی گیلانغرب به عنوان بخشی از زون زاگرس چینخوردۀ تغذیه کنندۀ سراب گیلانغرب میباشد. در این پژوهش به منظور ارزیابی آسیبپذیری ...
بیشتر
یکی از راهکارهای مهم در مدیریت منابع آب کارست، تهیۀ نقشۀ آسیبپذیری آبخوانهای کارستی است. هدف از تهیۀ نقشۀ آسیبپذیری، فراهم شدن امکان شناسایی منابع آب زیرزمینی در معرض خطر آلوده شدن است. آبخوان کارستی گیلانغرب به عنوان بخشی از زون زاگرس چینخوردۀ تغذیه کنندۀ سراب گیلانغرب میباشد. در این پژوهش به منظور ارزیابی آسیبپذیری آبخوان کارستی گیلانغرب از روش EPIK متشکل از چهار لایۀ E (اپیکارست)، P (پوشش محافظ)، I (نفوذ) و K (شبکۀ کارست) و روش KDI مبتنی بر لایۀ کاربری اراضی استفاده شده است. پس از اجرای مدل و تهیۀ نقشۀ آسیبپذیری، مقدار شاخص EPIK بین 12 تا 26 محاسبه شد. توزیع فضایی طبقههای نقشۀ نهایی آسیبپذیری حاصل از مدل EPIK نشان میدهد که 24/14، 56/14، 17/47 و 03/24 درصد از مساحت منطقۀ مورد مطالعه به ترتیب در پهنۀ آسیبپذیری کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار میگیرد. مطابق این نقشه حدود 71 درصد از منطقۀ مورد مطالعه، دارای آسیبپذیری زیاد و خیلی زیاد میباشد که نشانگر آسیبپذیری بالای این آبخوان میباشد. مطابق نتایج روش KDI، 54/7، 49/9، 9/2، 89/77 و 18/2 درصد از منطقۀ مورد مطالعه به ترتیب دارای تأثیرپذیری زیاد، متوسط، کم، خیلی کم و سالم (دست نخورده) است که بیانگر آسیبپذیری کم آبخوان کارستی گیلانغرب میباشد. طبق روش EPIK، طبقه با آسیبپذیری کم منطبق بر دشتهای حاشیۀ ارتفاعات و سازندهای شیلی است که نقش خیلی کمی در آسیبپذیری آبخوان کارستی دارد. اما همین دشتهای حاشیهای طبق روش KDI، بیشترین آسیبپذیری را دارند چرا که بیشتر تحت دخل و تصرف انسانی قرار گرفتهاند. با ترکیب نتایج این دو روش میتوان دریافت که آبخوان گیلانغرب دارای حساسیت بالایی نسبت به آلودگی است اما عدم گسترش فعالیتهای انسانی در حوضۀ آبگیر این آبخوان منجر به سالم ماندن منابع آب آن از آلودگی شده است.
مهرنوش قدیمی
چکیده
با توجه به اینکه پایش و ارزیابی تغییرات بدنۀ سدهای خاکی با استفاده از روشهای نقشهبرداری زمینی وقتگیر و پرهزینه است، لذا با بررسیهای بهعمل آمده در مشکلات مشابه در سطح دنیا روش تداخل سنجی راداری بهعنوان یک روش نوین جهت بررسی جابجایی بدنۀ سد معرفی شده است. بدین منظور در این تحقیق با هدف بررسی تغییرات بدنۀ سد طالقان از ...
بیشتر
با توجه به اینکه پایش و ارزیابی تغییرات بدنۀ سدهای خاکی با استفاده از روشهای نقشهبرداری زمینی وقتگیر و پرهزینه است، لذا با بررسیهای بهعمل آمده در مشکلات مشابه در سطح دنیا روش تداخل سنجی راداری بهعنوان یک روش نوین جهت بررسی جابجایی بدنۀ سد معرفی شده است. بدین منظور در این تحقیق با هدف بررسی تغییرات بدنۀ سد طالقان از 68 تصویر Sentinel1-Aدر بازۀ زمانی 2018- 2014 از نرمافزارGMTSAR استفاده شد. همچنین تکنیک تداخل سنجی راداری به کمک روش طول باز کوتاه[1] برای بهدست آوردن سری زمانی بهکار گرفته شد. نتایج سری زمانی نشان داد که حداکثر میزان نشست سد mm/y۳ در راستای دید سنجنده میباشد. به منظور توجیه تغییرات بدنۀ سد طالقان تحقیقاتی بر روی ریپ رپ[2] بدنۀ سد انجام شد. این نتایج متأثر از فرسایش و هوازدگی میباشد که به دلیل ضریب نفوذ نامطلوب و مقاومت نامناسب در سنگهایی که دارای ساختار آذرین بیرونی و ریولیتیکی میباشد، منجر شد تا این مصالح تحت اثرات جوی و دمای منطقه دچار وارفتگی و ریزش شوند که نتایج آن بهصورت جابجایی در سطح پایین دست بروز نموده است. بررسیهای بهعمل آمده بیانگر توانایی روش تداخلسنجی راداری در پایش سدهای خاکی و سازههای با اهمیت میباشد که اطلاعات آن نقش بهسزایی در تحلیل رفتار سدها و تکمیل اندازهگیریهای ابزار دقیق خواهد داشت.
[1] Small baseline subset
[2] Riprap
مهرنوش قدیمی؛ حسن احمدی؛ ابراهیم مقیمی؛ منصور جعفربیگلو
چکیده
برای بررسی هیدروژئوشیمی منابع آب کارستی اشترانکوه از اطلاعات شیمی آب چشمه ها، به عنوان مهمترین تخلیهکننده اصلی منابع کارستی، نام برده شده است. این تحقیق با هدف مطالعۀ هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی و منشأ آنها با تأکید بر جنس سازند انجام شد. بدین منظور، 5 نمونۀ آب از چشمه های دائمی منطقه در دوره کمآبی جمع آوری و تجزیه ...
بیشتر
برای بررسی هیدروژئوشیمی منابع آب کارستی اشترانکوه از اطلاعات شیمی آب چشمه ها، به عنوان مهمترین تخلیهکننده اصلی منابع کارستی، نام برده شده است. این تحقیق با هدف مطالعۀ هیدروژئوشیمیایی چشمه های کارستی و منشأ آنها با تأکید بر جنس سازند انجام شد. بدین منظور، 5 نمونۀ آب از چشمه های دائمی منطقه در دوره کمآبی جمع آوری و تجزیه شیمیایی شد. به منظور بررسی دقیق هیدروژئوشیمیایی منطقه از نمودار پایپر و استیف استفاده شد. نمودار پایپر نشان داد که تیپ غالب آبهای منطقه بیکربناته- کلسیت است. این آبها دارای سختی موقتیاند و در نمودار استیف مشخص شد که آنیون غالب بیکربنات و کاتیون غالب کلسیم است. آب چشمة پنبهکار (1S) و دریاچة گهر (3S) نسبت به کانی کلسیت اشباع است و شاخص اشباع مثبت منعکسکننده جریان انتشاری است و جریان انتشاری نیز نشاندهنده عدم گسترش زیاد شکستگی در حوزه آبخیز چشمه های مورد نظر است. میزان شاخص اشباع دولومیت در چشمه های آب سفید (2) و تمدار بسو (4)، و مهر قلیونجا (5) منفی است که شرایط تحت اشباع را نشان میدهد و منعکسکننده تراکم بیشتر شکستگی سطحی و زیرسطحی و همچنین نشان دهنده نوع جریان مجرایی- انتشاری در مسیر جریان آب این چشمه هاست. نتایج حاصل از هیدروژئوشیمی چشمه های کارستی و XRF موجود در منطقه نشان میدهد که پدیدة فوق اشباع در دورة کمآبی در سنگ های کربناته مؤکداً تابع انحلال کلسیت و دولومیت است. بالاتربودن دمای آب در چشمۀ پنبه کار در اشباعیت دولومیت در سازند دالان تأثیر گذاشته است. نتایج تحلیل عاملی نشان میدهد که مهمترین عامل را میتوان به انحلال کربنات و پس از آن به منیزیم و هدایت الکتریکی نسبت داد. آب این چشمه ها در گروه آبهای نسبتاً سخت و سخت قرار میگیرد.