ستاره باقری؛ رضا تمرتاش؛ محمد جعفری؛ محمدرضا طاطیان؛ آرش ملکیان
چکیده
اکوسیستم دشت نسبت به تغییرات محیطی بسیار آسیبپذیر است و خشکسالی مشهورترین محرک شناخته شده تغییر اکوسیستم است که بعد از وقوع، شناسایی اثرات و پیامدهای آن دشوار است. در این تحقیق به منظور بررسی شیب تغییرات پوشش گیاهی نسبت به خشکسالی از شاخص NDVI تصاویر مودیس و شاخص SPI طی سالهای 2001 تا 2016 استفاده شد و نقشه تغییرات پوشش گیاهی نسبت به خشکسالی ...
بیشتر
اکوسیستم دشت نسبت به تغییرات محیطی بسیار آسیبپذیر است و خشکسالی مشهورترین محرک شناخته شده تغییر اکوسیستم است که بعد از وقوع، شناسایی اثرات و پیامدهای آن دشوار است. در این تحقیق به منظور بررسی شیب تغییرات پوشش گیاهی نسبت به خشکسالی از شاخص NDVI تصاویر مودیس و شاخص SPI طی سالهای 2001 تا 2016 استفاده شد و نقشه تغییرات پوشش گیاهی نسبت به خشکسالی با 5 کلاس تنش خشکسالی شامل کلاسهای خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تهیه شد تا امکان ارزیابی مناسب خشکسالی در مقیاسهای زمانی مشخص شده فراهم شود. نتایج الگوی شیب تغییرات مکانی پوشش گیاهان نسبت به خشکسالی نشان داد که سراسر دشت متحمل شیب تغییرات پوشش گیاهی است و از شرق به غرب دشت قزوین از میزان شیب تغییرات پوشش گیاهی و حساسیت اراضی در برابر خشکسالی کاسته شده است. از طرفی مساحتهای کمی از دشت نسبت به وقوع خشکسالی کمتر در معرض خطر هستند و عمده قسمتهای دشت نسبت به وقوع خشکسالی از حساسیتهای متوسط تا زیاد برخوردار هستند. به گونهای که بیشترین درصد مساحت در خشکسالی یک ماهه مربوط به کلاس خشکسالی خیلی کم است اما در خشکسالیهای 3، 6، 9، 12، 24 و 48 ماهه بیشترین درصد مساحت مربوط به کلاسهای خشکسالی متوسط و زیاد است. نتایج این تحقیق به عبارتی تعیین شیب تغییرات پوشش گیاهی در برابر خشکسالی در سالهای گذشته و پیشبینی این تغییرات در سالهای آینده میتواند در جهت برنامهریزی و استفاده بهینه از منابع، کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی باشد.
لیلا یغمایی؛ رضا جعفری؛ سعید سلطانی؛ حسن جهانبازی
چکیده
برف از عوامل موثر بر میزان و عملکرد پوشش گیاهی در ارتفاعات می باشد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر شاخص های سطح پوشش برف و ماندگاری پوشش برف بر دو گونه غالب و دارای زوال شامل گون گزی (Astragalus adscendens) و بلوط ایرانی (Quercus brantii) در استان چهارمحال و بختیاری از سال 1382 تا 1395 (2016-2003) میباشد. بدین منظور مقادیر شاخص نرمال شده تفاضل برف (Normalized Difference Snow Index ...
بیشتر
برف از عوامل موثر بر میزان و عملکرد پوشش گیاهی در ارتفاعات می باشد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر شاخص های سطح پوشش برف و ماندگاری پوشش برف بر دو گونه غالب و دارای زوال شامل گون گزی (Astragalus adscendens) و بلوط ایرانی (Quercus brantii) در استان چهارمحال و بختیاری از سال 1382 تا 1395 (2016-2003) میباشد. بدین منظور مقادیر شاخص نرمال شده تفاضل برف (Normalized Difference Snow Index ,NDSI) و شاخص نرمال شده تفاضل پوشش گیاهی (Normalized Difference Vegetation Index, NDVI) از تصاویر ماهواره ای MODIS استخراج و در محدوده های دارای زوال پوشش گیاهی جنگلی (مناطق بارز، سوه، هلن و منطقه شاهد جنگی) و پوشش مرتعی (منطقه زوال گون گزی و منطقه شاهد گون گزی) با استفاده از آنالیز پیرسون مقایسه گردید. نتایج نشان داد که متوسط کاهش سطح پوشش برف در استان طی دوره مورد بررسی تا حدود 32 درصد قابل مشاهده است، اگرچه روند ثابتی ملاحظه نگردید. شاخص های برف مطالعاتی حداکثر همبستگی را با پوشش های مرتعی و جنگلی در ماه مارس نشان دادند. مناطق دارای زوال گون گزی بیشترین همبستگی را با شاخص سطح برف (R>0.70) و شاخص ماندگاری پوشش برف (R>0.71) در ماه مذکور نشان داد. لذا، نتایج بیانگر آن است که تاثیر ماندگاری برف بر پوشش گیاهی بیشتر از سطح برف می باشد. مطابق یافته های تحقیق، بارش های برف انتهای فصل زمستان و ماندگاری آن بر میزان پوشش گون گزی در مقایسه با پوشش گیاهی جنگلی موثرتر و در صورت کاهش برف این گونه به زوال حساس تر می گردد.
سعید برخوری؛ الهام رفیعی ساردوئی؛ محمدرضا رمضانی؛ علی اذره؛ مریم نصب پور
چکیده
تغییر اقلیم بهعنوان یکی از چالشهای اساسی در قرن حاضر به شمار میرود که بر بخشهای مختلف اکوسیستم تأثیر گذاشته است. یکی از اجزای مهم و اساسی اکوسیستمها، تولید خالص اولیه است که شاخص عملکرد اکوسیستم در مقابل تغییرات محیطی محسوب میگردد. از اینرو با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش، جهت کمی کردن اثرات تغییر اقلیم روی اکوسیستمها، ...
بیشتر
تغییر اقلیم بهعنوان یکی از چالشهای اساسی در قرن حاضر به شمار میرود که بر بخشهای مختلف اکوسیستم تأثیر گذاشته است. یکی از اجزای مهم و اساسی اکوسیستمها، تولید خالص اولیه است که شاخص عملکرد اکوسیستم در مقابل تغییرات محیطی محسوب میگردد. از اینرو با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش، جهت کمی کردن اثرات تغییر اقلیم روی اکوسیستمها، تولید خالص اولیۀ بیومهای مختلف در دشت جیرفت در دو دورۀ 2015-2001 و 2030-2016 با استفاده از مدل BIOME-BGC شبیهسازی شد. جهت بررسی تغییر پارامترهای اقلیمی در دورۀ آتی از مدل ریزمقیاس نمایی6 LARS-WG استفاده شد. پس از اطمینان از قابلیت مدل LARS-WG در تولید دادههای اقلیمی، اقدام به شبیهسازی متغیرهای اقلیمی در دورۀ 2030-2016 تحت سناریوی RCP 4.5 شد. مقادیر [1]NPP در دورۀ گذشته با استفاده از مدل BIOME-BGC شبیهسازی و با دادههای NPP حاصل از تصاویر مودیس MOD17A3 مقایسه و اعتبارسنجیگردید که نتایج حاکی از عملکرد بالای مدل در شبیهسازی NPP بود. پس از اطمینان از صحت مدل، تولید خالص اولیۀ تحت دادههای بارش و دما در دورۀ آتی (2030-2016) شبیهسازی گردید. نتایج مقایسۀ پارامترهای اقلیمی در دورۀ پایه (2015-2001) و دورۀ آتی (2030-2016) حاکی از افزایش بارش و دمای کمینه و بیشینه در دورۀ آتی نسبت به دورۀ پایه میباشد. همچنین بر طبق نتایج، میزان NPP در دورۀ آتی در تمامی بیومها افزایش یافته است که این افزایش در دورۀ آتی درنتیجه افزایش بارندگی میباشد. بیشترین مقدار NPP در قسمتهای شمالی و غربی منطقه به ترتیب مربوط به بیوم 4 با پوشش کشاورزی، بیوم 5 و 2 با پوشش گیاهی مرتع بوده و کمترین مقدار آن مربوط به قسمتهای جنوبی منطقۀ مورد مطالعه میباشد.
بهزاد رایگانی؛ سوسن براتی قهفرخی؛ احمد خوش نوا
چکیده
هدف از این مطالعه توسعۀ روشی جامع به منظور شناسایی کانونهای تولید گرد و غبار و بررسی روند تغییرات آنها طی یک دورۀ زمانی مشخص به کمک دادههای دورسنجی است. بدین منظور از دادههای ماهوارهای سنجنده OLI لندست 8 در طول سالهای 2013 تا 2015 جهت تهیۀ نقشههای پتانسیل باد فرسایی از منظر پوشش گیاهی، رطوبت و پوشش زمین استفاده شده است. ...
بیشتر
هدف از این مطالعه توسعۀ روشی جامع به منظور شناسایی کانونهای تولید گرد و غبار و بررسی روند تغییرات آنها طی یک دورۀ زمانی مشخص به کمک دادههای دورسنجی است. بدین منظور از دادههای ماهوارهای سنجنده OLI لندست 8 در طول سالهای 2013 تا 2015 جهت تهیۀ نقشههای پتانسیل باد فرسایی از منظر پوشش گیاهی، رطوبت و پوشش زمین استفاده شده است. این نقشهها با اطلاعات زمینشناسی و زبری زمین به روش ارزیابی چند معیاره تلفیق شدند تا یک نقشۀ مناطق بالقوۀ تولید گرد و غبار به دست آید. در گام دوم اطلاعات مربوط به ایستگاههای سینوپتیک، هواشناسی و سنجش آلودگی هوا دریافت و با استفاده از تحلیل آماری آنها و با کمک دادههای سنجندۀ مودیس تاریخ رویدادهای محلی ریزگرد به دست آمد. این تاریخها بر اساس مدل شبیهسازی جریان هوای هایاسپلیت واسنجی شد تا اطمینان حاصل شود جریان هوا در مسیر حرکت خود با سطح زمینی که پتانسیل باد فرسایی داشته، تماس حاصل نموده است. همچنین بر اساس محل تلاقی جریان هوا با سطح زمین و با اعمال ماسکهای مناطق فرسایشناپذیر بر روی آنها، مناطق محتمل تولید ریزگرد مشخص گردید. این مناطق با عنوان مناطق بالفعل تولید ریزگرد با مناطق بالقوه به روش ارزیابی چند معیارۀ فازی به روش وزنی خطی تلفیق و بر اساس یک طرح نمونهبرداری لایهبندی شده-تصادفی کانونهای مستعد تولید گرد و غبار شناسایی شد. جهت اعتبارسنجی مناطق شناسایی شده و بررسی روند تغییرات آنها از سری زمانی دادههای ماهوارهای و دادههای ایستگاههای هواشناسی استفاده شد و روند تغییرات پوشش گیاهی، رطوبت خاک و دمای سطح زمین در محل کانونهای شناسایی شده در طی یک دورۀ زمانی 15 ساله مورد پایش قرار گرفت. نتایج اعتبار سنجی نشان دهندۀ دقت بالای مناطق شناسایی شده و کاهش معنیدار پوشش گیاهی، رطوبت خاک و دمای سطح زمین در محل کانونهای شناسایی شده در طی دورۀ زمانی مورد مطالعه است. نتایج حاصل از این تحقیق و بازدیدهای میدانی صورت گرفته نشان از سودمندی و کارایی این روش دارد و میتواند برای مطالعات آتی در این زمینه به عنوان یک چارچوب جامع جهت شناسایی کانونهای گرد و غبار مورد استفاده قرار گیرد.
فاطمه بحرینی؛ فاطمه پناهی؛ محمد جعفری؛ آرش ملکیان
چکیده
به منظور درک بهتر تأثیر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در منطقه خشک بردخون واقع در جنوب غرب ایران، آنالیز تصاویر ماهوارهای MODIS با فاصله زمانی16روزه، طی سالهای 2000 - 2015 با استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی NDVI، EVI، SAVI، روش SPI، نمونهبرداری میدانی و سیستم اطلاعات جغرافیایی در طول فصل رشد انجام گردید. در تحقیـق حاضر، نقشه واقعیت ...
بیشتر
به منظور درک بهتر تأثیر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در منطقه خشک بردخون واقع در جنوب غرب ایران، آنالیز تصاویر ماهوارهای MODIS با فاصله زمانی16روزه، طی سالهای 2000 - 2015 با استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی NDVI، EVI، SAVI، روش SPI، نمونهبرداری میدانی و سیستم اطلاعات جغرافیایی در طول فصل رشد انجام گردید. در تحقیـق حاضر، نقشه واقعیت زمینی با روش نمونهگیری و پیمایشهای میدانی تهیه و سپس اطـلاعـات مربوط به پوشش متعلق به 290 پلات در قالب 29 واحد نمونه برداری جمعآوری گردید. سپس میزان همبستگی بین شاخصهای گیاهی و دادههای میدانی محاسبه، و برای هر شاخص، مدل پوشش گیاهی بدست آمد. به منظور بررسی اثر خشکسالی بر پوشش گیاهی، خشکسالی با استفاده از روش SPIاز دادههای بارندگی 14 ایستگاه هواشناسی درون و اطراف منطقه مورد مطالعه، در بازه زمانی مشابه با تصاویر ماهوارهای استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص NDVI بیشترین همبستگی (R2=0.56) را بین شاخصها دارد و جهت تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی انتخاب گردید. بررسی بین مقادیر شاخص NDVI با شاخص خشکسالی در بازههای زمانی مختلف نشان داد که بیشترین همبستگی بین شاخص پوشش گیاهی با SPIشش ماهه وجود دارد. بر اساس آنالیز شاخص خشکسالی مشخص شد که منطقه مورد مطالعه در سال 2012 شدیدترین خشکسالی و سال 2004 بهترین وضعیت ترسالی را تجربه کرده است. همین روند تغییرات در پوشش گیاهی بر اساس شاخص NDVI مشاهده شد. مقایسه تصاویر طبقهبندی شده بین سالهای 2012 و 2004 (با تغییر 42 درصدی پوشش گیاهی ضعیف) نشاندهنده اثر خشکسالی بر روی پوشش گیاهی در منطقه مورد مطالعه است. نتایج نشان داد، همبستگی بین SPI و شاخص پوشش گیاهی میتواند برای شناسایی خشکسالی کشاورزی مفید باشد.