سعیده ابراهیمیازندریانی؛ سیدحمیدرضا صادقی
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، صفحه 167-173
چکیده
از آنجا که بخش عمدهای از مراتع کشور در اقلیم خشک و نیمه خشک واقع شدهاند و با توجه به عامل محدودکننده آب در مراتع ایران، شناسایی گونههای مرتعی با بیشترین بازدهی تولید بسیار اهمیت دارد. همچنین اجرای برنامههای اصلاحی و مدیریتی مراتع بر پایه وضعیت گونههای شناخته شده از نظر میزان تعرق در شرایط مختلف اقلیمی دارای اهمیت زیادی می باشد. ...
بیشتر
از آنجا که بخش عمدهای از مراتع کشور در اقلیم خشک و نیمه خشک واقع شدهاند و با توجه به عامل محدودکننده آب در مراتع ایران، شناسایی گونههای مرتعی با بیشترین بازدهی تولید بسیار اهمیت دارد. همچنین اجرای برنامههای اصلاحی و مدیریتی مراتع بر پایه وضعیت گونههای شناخته شده از نظر میزان تعرق در شرایط مختلف اقلیمی دارای اهمیت زیادی می باشد. این پژوهش با هدف اندازهگیری و مقایسه میزان تعرق در چهار گونه مهم مرتعی Medicago sativa،Trifolium repens، Sanguisorba minorو Trifolium pratens وهمچنین ارزیابی کارایی آنان در تولید ماده خشک در شرایط نیمهطبیعی دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس واقع در شهرستان نور طی بهار و تابستان سال 1384 انجام شد. میزان تعرق روزانه گونههای یاد شده در پنج تکرار در گلدانهای کوچک با اندازه سطح بالایی 27/50 سانتی مترمربع در طی 85 روز یعنی از 30 فروردین تا 22 تیر به روش وزنی اندازهگیری شد. بررسی نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین میزان تعرق به ازای تولید هر گرم ماده خشک به ترتیب مربوط به گونههای Trifolium pratens وMedicago sativa با میزان 253/498 و 274/59 میلیلیتر بوده است. بهرهگیری از نتایج این ارزیابی امکان تعیین نیاز آبی اکونظام های مرتعی تحت عملیات اصلاحی را فراهم آورده و در نتیجه زمینه ساز گزینش روش های مناسب اصلاحی و توسعه ای و همچنین گزینش گونه مناسب مرتعی خواهد بود.
حسین ارزانی؛ علی اسفندیاری؛ حمید نوروزیان؛ مهدی قربانی؛ جواد ترکان
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، صفحه 175-186
چکیده
آگاهی از میزان نیاز غذایی دام، میزان علوفه در دسترس مرتع و نیز کیفیت آن، اولین گام در مدیریت موفق دام و مرتع به شمار میرود. در ایران به دلیل اینکه گوسفند، جمعیت غالب بهرهگیرنده از مرتع را تشکیل میدهد و نیز به دلیل اینکه حدود 27 نژاد گوسفندی در کشور وجود دارد و هر نژاد دارای وزن زنده و شرایط فیزیولوژیکی ویژه و در نتیجه نیازهای ...
بیشتر
آگاهی از میزان نیاز غذایی دام، میزان علوفه در دسترس مرتع و نیز کیفیت آن، اولین گام در مدیریت موفق دام و مرتع به شمار میرود. در ایران به دلیل اینکه گوسفند، جمعیت غالب بهرهگیرنده از مرتع را تشکیل میدهد و نیز به دلیل اینکه حدود 27 نژاد گوسفندی در کشور وجود دارد و هر نژاد دارای وزن زنده و شرایط فیزیولوژیکی ویژه و در نتیجه نیازهای غذایی متفاوت میباشد، باید وزن واحد دامی برای نژاد غالب هر منطقه مشخص و ضریب تبدیل آن به واحد دامی در کشور تعیین شود. تا بتوان بر پایه کیفیت علوفه مراتع مورد چرا، نیاز روزانه آن را تعیین نمود. در این پژوهش، دو گله دارای دام غالب نژاد سنجابی استان کرمانشاه گزینش و از هر گله، 50 رأس دام (شامل 15 رأس میش سه ساله، 15 رأس میش چهار ساله، 5 رأس قوچ سه ساله، 5 رأس قوچ چهار ساله، 5 رأس بره سه ماهه و 5 رأس بره شش ماهه) در سه مرحله وزن کشی شدند. با بهرهگیری از میانگین وزن میشهای سه و چهارساله؛ وزن واحد دامی این نژاد، 56/0± 68/60 کیلوگرم برآورد شد. به همین ترتیب معادل واحد دامی میش، قوچ، بره این نژاد نسبت به واحد دامی کشور، به ترتیب برابر؛ 29/1 ، 88/1 و 63/0 میباشد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین وزن میش و قوچ در سطح یک درصد (P
آتیکه افضلی؛ محمد مهدوی؛ محمد زارع
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، صفحه 187-196
چکیده
دقیقترین و سادهترین روش اندازهگیری تبخیر، بهرهگیری از تشتک هاست که در ایران از تشتک کلاس Aبهرهگیری میشود در مقابل روشهای تجربی زیادی نیز وجود دارد که برای برآورد تبخیر و تعرق از آنها بهرهگیری میشود در این پژوهش روش تورنوایت به دلیل سادگی و کمی مشخصههای موجود در آن گزینش شد و به دلیل برآورد نامناسب آن در شرایط اقلیمی ...
بیشتر
دقیقترین و سادهترین روش اندازهگیری تبخیر، بهرهگیری از تشتک هاست که در ایران از تشتک کلاس Aبهرهگیری میشود در مقابل روشهای تجربی زیادی نیز وجود دارد که برای برآورد تبخیر و تعرق از آنها بهرهگیری میشود در این پژوهش روش تورنوایت به دلیل سادگی و کمی مشخصههای موجود در آن گزینش شد و به دلیل برآورد نامناسب آن در شرایط اقلیمی ایران در مقایسه با دادههای بدست آمده از تشتک سعی شد تا با تغییراتی در آن، بتوان از آن در برآورد تبخیر و تعرق بهرهگیری نمود. نتایج نشان داد درصد قابل توجهی از دادههای تبخیر ماهانه برآورد شده از روش تورنوایت با توان (آلفای) اصلاح شده در ایستگاههای مختلف نزدیکی خوبی به دادههای ماهانه تبخیر تشتک کلاس A در محدودة خطای 30± درصد آن پیدا می کند و در واقع باید بیش از نیم واحد به توان فرمول تورنوایت اضافه کرد تا نتایج قابل قبولی برای مناطق خشک و نیمه خشک ایران داشته باشد و در حقیقت بهرهگیری از فرمول تورنوایت بدون اصلاح آن، در اندازهگیری تبخیر و تعرق در ایران موثر نمیباشد.
محمد جعفری؛ علی طویلی؛ مسلم رستم پور؛ محمد علی زارع چاهوکی؛ جلیل فرزادمهر
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، صفحه 197-211
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی عاملهای محیطی موثر بر پراکنش پوشش گیاهی مراتع زیرکوه شهرستان قاین انجام شد. در این بررسی در آغاز تیپهای گیاهی منطقه شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ به روش تصادفی- سیستماتیک نمونهبرداری انجام گرفت. در درون هر قطعه نمونه پوشش هر گونه با بهرهگیری از مقیاس فراوانی - پوشش براون بلانکه ثبت شد. در درون هرقطعه ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی عاملهای محیطی موثر بر پراکنش پوشش گیاهی مراتع زیرکوه شهرستان قاین انجام شد. در این بررسی در آغاز تیپهای گیاهی منطقه شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ به روش تصادفی- سیستماتیک نمونهبرداری انجام گرفت. در درون هر قطعه نمونه پوشش هر گونه با بهرهگیری از مقیاس فراوانی - پوشش براون بلانکه ثبت شد. در درون هرقطعه نمونه پروفیل حفر شد و از دو عمق 20-0 سانتی متر و 100-20 سانتی متر نمونهبرداری انجام شد. ویژگیهای فیزیکی و شیمیائی خاک شامل: بافت، آهک، ماده آلی، رطوبت خاک، رطوبت اشباع، EC و pH تعیین شد. پس از کاربرد روش تجزیه دو سویه گونههای شاخص 1(TWINSPAN) پنج گروه گیاهی تعیین شد، پس از آنکه گونههای آن شناسایی شدند این گروهها با نامهای زیر معرفی شدند Salsola richteri-Aelorupes littoralis; Zygophyllum eurypterum-Haloxylon ammodendron; Artemisia sieberi-Zygophyllum eurypterum; Ammodendron persicum-Stipagrostis pennata و.Artemisia aucheri-Amygdalus scoparia نتایج تجزیه مولفههای اصلی 2(PCA) نشان داد که عاملهای محیطی که با پراکنش پوشش گیاهی همبستگی بهتری دارند عبارتاند از: بافت، آهک، ماده آلی، رطوبت اشباع، رطوبت خاک، ارتفاع و شیب.
سید هاشم حسینی؛ سادات فیض نیا؛ حمید پیروان؛ غلامرضا زهتابیان
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، صفحه 215-228
چکیده
در ایران، سازندهای ریزدانه مربوط به نئوژن به خاطر وجود املاح گچ ونمک از جمله حساسترین سازندها به فرسایش بوده و عامل اصلی تولید رسوب معلق در بیشتر حوضهها به شمار می روند. هدف از این پژوهش بررسی واحدهای ریزدانه نئوژن حوزه آبخیز طالقان از نظرحساسیت به فرسایش و تولید رواناب، با تأکید بر ویژگیهای ذاتی و با بهرهگیری از بارانساز ...
بیشتر
در ایران، سازندهای ریزدانه مربوط به نئوژن به خاطر وجود املاح گچ ونمک از جمله حساسترین سازندها به فرسایش بوده و عامل اصلی تولید رسوب معلق در بیشتر حوضهها به شمار می روند. هدف از این پژوهش بررسی واحدهای ریزدانه نئوژن حوزه آبخیز طالقان از نظرحساسیت به فرسایش و تولید رواناب، با تأکید بر ویژگیهای ذاتی و با بهرهگیری از بارانساز صحرائی میباشد. در این پژوهش، در آغاز با تجزیه و تحلیل نمونههای سازند برداشت شده از واحدهای ریزدانه منطقه بر پایه واحدهای کاری ژئومرفولوژی، سازند نئوژن بر مبنای ویژگیهای شیمیایی و املاح موجود درنمونهها به چندین زیرواحد جداسازی و سپس در هر زیرواحد رواناب و رسوب معلق با همانندسازی باران در دو شدت 30 و60 میلیمتردرساعت اندازهگیری شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان میدهد که در بیشتر نمونهها نسبت تخریبی به کل املاح موجود بیش از 9/1 بوده و لذا بر پایه روش پتی جان (1973) و با توجه به میزان املاح غالب پنج واحد شامل NgSiH، NgSi، gy1C، gy1CG وgy2CH جداسازی شد. بررسی میزان رواناب و مقایسه میانگینها به روش دانکن نشان داد که درسطح 05/0، واحد NgSiH بیشترین میزان رواناب ورسوب را تولید کرده و پس از آن واحدهای NgSi، gy2CH، gy1CG وgy1C قرار دارند. بررسی روند تولید رسوب و رواناب با گذشت زمان نشان میدهد که واحدهای NgSiH و NgSiبه سرعت به حالت اشباع رسیده و درآنها تولید رواناب و رسوب معلق ثابت میشود. ولی واحدهای gy1CG وgy1C هرچند که میزان رسوب معلق کمی را در زمانهای اولیه (10 دقیقه اول ودوم) ایجاد میکنند ولی با گذشت زمان به خاطر اشباع شدن رسها و ایجاد جریانهای لاوی، میزان رسوب معلق آنها بهویژه در10 دقیقه سوم به شدت افزایش مییابد.
محمد هادی داوودی
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، صفحه 231-245
چکیده
پایدارسازی تراسهای ساحلی رودخانه ها و شیبهای طبیعی خاکی در اراضی منابع طبیعی و بستر آبراهههای انتقال آب به کمک ریشه درختان به عنوان عامل مسلح کننده خاک یکی از رویکردهای مناسب از نقطه نظر حفظ محیط زیست میباشد. میزان افزایش پایداری خاک تابع ویژگیهای ریشه شامل نوع و گونه گیاه، قطر و تراکم آن در خاک است. هدف از این پژوهش عبارت ...
بیشتر
پایدارسازی تراسهای ساحلی رودخانه ها و شیبهای طبیعی خاکی در اراضی منابع طبیعی و بستر آبراهههای انتقال آب به کمک ریشه درختان به عنوان عامل مسلح کننده خاک یکی از رویکردهای مناسب از نقطه نظر حفظ محیط زیست میباشد. میزان افزایش پایداری خاک تابع ویژگیهای ریشه شامل نوع و گونه گیاه، قطر و تراکم آن در خاک است. هدف از این پژوهش عبارت از بررسی تأثیر ریشه درخت بید که یک گیاه آب دوست و سازگار با بسیاری از اقلیمهای کشور و نیز تعیین رابطه بین تراکم ریشه آن در خاک و درصد افزایش مقاومت برشی ناشی از آن بوده است. در این پژوهش با بهرهگیری از دستگاه آزمایش برش مستقیم برجا مجموعه آزمایشهایی بر روی خاک دارای ریشه زنده درخت بید و خاک بدون ریشه انجام گرفت. نتایج به دست آمده با بهرهگیری از نظریه آزمایش برش مستقیم تحلیل شده و چسبندگی و زاویه اصطکاک درونی خاک محاسبه و با خاک بدون ریشه مقایسه گردید. نتایج نشان میدهد که در عین حالی که وجود ریشه درخت بید، زاویه اصطکاک درونی خاک را تا 8% کاهش میدهد اما در مقابل میتواند چسبندگی خاک رس لاغر را تا130% افزایش دهد. برآیند این دو تغییر، موجب افزایش قابل توجه در مقاومت برشی خاک است. نتایج این پژوهش به عنوان رابطههای کاربردی در طراحی پروژههای عمرانی، ارائه شده و از آنها برای محاسبه درصد افزایش مقاومت برشی در عمقهای مختلف خاک به ازای میزان اختیاری تراکم ریشه، بهرهگیری میشود.
فرهاد دلیری؛ حسین سید سراجی؛ مجید خلقی
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، صفحه 247-257
چکیده
امروزه بهرهگیری از روشهای مهندسی سیستم در مدیریت منابع طبیعی، منابع آب و صنعت جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. در سالهای اخیر به علت نبود مدیریت یکپارچه حوزههای آبخیز در بیشتر نقاط کشور بویژه منطقه گلستان، سیلابهای شدید باعث بهوجود آمدن خسارات زیادی از نظر اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شده است. هدف از ارائه این مقاله، تجزیه ...
بیشتر
امروزه بهرهگیری از روشهای مهندسی سیستم در مدیریت منابع طبیعی، منابع آب و صنعت جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. در سالهای اخیر به علت نبود مدیریت یکپارچه حوزههای آبخیز در بیشتر نقاط کشور بویژه منطقه گلستان، سیلابهای شدید باعث بهوجود آمدن خسارات زیادی از نظر اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شده است. هدف از ارائه این مقاله، تجزیه و تحلیل سیستم آبخیز با بهرهگیری از مدل بهینهسازی تخصیص منابع، در آبخیز گرمابدشت حوزه قره سو منطقه گلستان میباشد. در این بررسی تخصیص بهینه منابع آبخیز گرمابدشت با بهرهگیری از مدل بهینهسازی تک هدفه برای بیشینه کردن میزان درآمد بهرهبرداران در کنار هدفهای مختلف زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی پیشنهاد و با نتایج الگوی بهینه بهرهبرداری بدست آمده از روش برنامهریزی هدف توصیه شده در منطقه مقایسه و ارزیابی شد. نتایج نشان داد در صورتیکه در یک برنامهریزی خطی، (LP)5 یک مدل بهینهسازی تک هدفه به شکل درست فرمول بندی شود ممکن است نتایج قابل قبولتری را برای تجزیه و تحلیل سیستم آبخیز نسبت به یک روش برنامهریزی هدف (GP)6 ارائه نماید. بهطوریکه تخصیص منابع بر پایه روش برنامهریزی خطی ضمن کاهش 10 درصدی رسوب از میزان مجاز به دلیل تامین معیار کاهش سیلاب، باعث بیشینهسازی درآمد بهرهبرداران با افزایش 5 درصد از میزان مورد قبول، با توجه به محدودیت سرمایه در اختیار و نیز تحقق نسبی هدفهای دیگر بررسی شد.
سیده سارا سعادتی؛ سعید سلطانی؛ سعید اسلامیان
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، صفحه 257-270
چکیده
خشکسالی پدیدهای جهانی است که میتواند در هر جایی رخ دهد و زیانهای قابل توجهی به انسان و اکوسامانههای طبیعی وارد آورد. بنابراین، پژوهش در این زمینه بسیار ضروری میباشد. در این پژوهش از شاخص بارش استاندارد به منظور پایش و تحلیل فراوانی خشکسالی در استان اصفهان بهرهگیری شده است و پس از جمعآوری دادههای بارش ایستگاههای موجود ...
بیشتر
خشکسالی پدیدهای جهانی است که میتواند در هر جایی رخ دهد و زیانهای قابل توجهی به انسان و اکوسامانههای طبیعی وارد آورد. بنابراین، پژوهش در این زمینه بسیار ضروری میباشد. در این پژوهش از شاخص بارش استاندارد به منظور پایش و تحلیل فراوانی خشکسالی در استان اصفهان بهرهگیری شده است و پس از جمعآوری دادههای بارش ایستگاههای موجود در استان اصفهان و حذف ایستگاههای دارای آمار ناقص، تحلیل فراوانی خشکسالی توسط این شاخص در مقیاس 12 ماهه انجام شد و با بهرهگیری از نرمافزار Surfer نقشههای دوره برگشت خشکسالی ترسیم و مورد تحلیل قرار گرفت. این نقشهها، خشکسالیهای میانگین و شدید را بهطور عمده در قسمتهای غربی استان با دوره برگشتهای طولانی و خشکسالیهای بسیار شدید را در بخشهای شرق و شمال شرقی استان با دوره برگشتهای بسیار پایین نشان میدهند که در این شرایط حساسیت بسیار بالا بوده و بایستی برنامهریزیهای مناسب برای مقابله با این بحران صورت گیرد.
علی سلاجقه؛ علی فتح آبادی
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، صفحه 271-282
چکیده
برآورد بار معلق رودخانه یک امر مهم در طراحی سازههای آبی, مسائل زیست محیطی و کیفیت آب رودخانهها میباشد. یکی از متداولترین روشها برای برآورد بار معلق رودخانه منحنی سنجه رسوب میباشد،ْ در منحنی سنجه رسوب یک رابطه رگرسیونی که بهطور معمول از نوع توانی میباشد بین دبی آب و رسوب بر قرار میشود. با توجه به عدم قطعیتها و غیر ...
بیشتر
برآورد بار معلق رودخانه یک امر مهم در طراحی سازههای آبی, مسائل زیست محیطی و کیفیت آب رودخانهها میباشد. یکی از متداولترین روشها برای برآورد بار معلق رودخانه منحنی سنجه رسوب میباشد،ْ در منحنی سنجه رسوب یک رابطه رگرسیونی که بهطور معمول از نوع توانی میباشد بین دبی آب و رسوب بر قرار میشود. با توجه به عدم قطعیتها و غیر خطی بودن ارتباط بین دبی آب و رسوب, منحنی سنجه رسوب فاقد کارایی لازم برای این امر میباشد. در این پژوهش با بهرهگیری از روشهای هوش مصنوعی (شبکه عصبی مصنوعی و منطق فازی) میزان بار معلق رودخانه کرج در ایستگاه سیرا برآورد شد. در آغاز مدلهای مختلف شبکه عصبی و منطق فازی ساخته شد, که در روش شبکه عصبی شبکه با چهار نرون در لایه مخفی و در منطق فازی سیستم استنتاج فازی ممدانی با چهار تابع عضویت گوسی به عنوان بهترین مدلها شناخته شدند, در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد که منطق فازی عملکرد بهتری نسبت به دو روش شبکه عصبی مصنوعی و منحنی سنجه رسوب داشته و بهرهگیری از آن برای برآورد بار معلق رودخانه پیشنهاد میشود.
بهارک معتمدوزیری؛ حسن احمدی؛ محمد مهدوی؛ فرود شریفی؛ نصرا... جواهری
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، صفحه 283-298
چکیده
یکی از مهمترین مسائل در طراحی سازههای آبی، بررسی کیفیت آب، تعیین تاثیر مدیریت حوزه آبخیز وحفاظت زیستگاه ماهیان و تعیین میزان و حجم رسوبات معلق رودخانهها است. برای برآورد بار معلق رودخانهها، به طور معمول از دو روش تجربی و هیدرولوژیکی بهرهگیری میشود؛ اما به دلیل بیشماری و ضرورت اصلاح روشهای تجربی و نیز به علت برآورد نه چندان ...
بیشتر
یکی از مهمترین مسائل در طراحی سازههای آبی، بررسی کیفیت آب، تعیین تاثیر مدیریت حوزه آبخیز وحفاظت زیستگاه ماهیان و تعیین میزان و حجم رسوبات معلق رودخانهها است. برای برآورد بار معلق رودخانهها، به طور معمول از دو روش تجربی و هیدرولوژیکی بهرهگیری میشود؛ اما به دلیل بیشماری و ضرورت اصلاح روشهای تجربی و نیز به علت برآورد نه چندان دقیق و نبود امکان بررسی تغییرات زمانی رسوبات حمل شده توسط جریان در روشهای هیدرولوژیکی، امروزه بسیاری از پژوهشگران به روشهای نوین مانند منطق فازی روی آوردهاند. در این پژوهش که در حوزه آبخیز زنجانرود صورت گرفته است، ضمن برآورد رسوب معلق ایستگاه هیدرومتری سرچم با دو روش معمول هیدرولوژیکی USBR و FAO، با بهرهگیری از مدل طراحی شده در محیط Visual Basic 6.0 بر پایه اصول منطق فازی نیز میزان رسوب معلق ایستگاه یاد شده برآورد شده است. به منظور محاسبه میزان رسوبات حمل شده با بهرهگیری از روش فازی، از فرآیند خوشهسازی فازی –C میانگین هدایت شده که در حقیقت فرآیندی برای شناخت الگوی واقعی مربوط به مشخصههای مختلف میباشد، بهرهگیری شده است. نتایج بیانگر این میباشد که روش فازی، به علت شناخت دقیقتر الگوی انتقال رسوب بهویژه در شرایط سیلابی، نسبت به روشهای USBR و FAO برآورد بهنسبت دقیقتری از میزان رسوبات حمل شده ارائه نموده و با مقادیر دیده شده همخوانی بهتری داشته است. علاوه بر این در روش فازی، به دلیل وارد نمودن عامل زمان در محاسبات، امکان بررسی تغییرات زمانی میزان رسوبات حمل شده توسط جریان نیز فراهم شده است.
میر نصیر نویدی؛ فریدون سرمدیان؛ شهلا محمودی
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، صفحه 299-309
چکیده
پیوستگی بهرهبرداری پایدار از اراضی در گرو توجه به شاخصهای کیفیت خاک است که در نهایت منجر به حفاظت از محیطزیست نیز خواهد شد. به همین دلیل ارزیابی جنبههای گوناگون کیفیت خاک که نسبت به اعمال شیوههای مختلف مدیریت اراضی از خود حساسیت نشان میدهند بسیار با اهمیت است. در این پژوهش شاخصهای گوناگون کیفیت خاک در پنج کاربری مختلف شامل ...
بیشتر
پیوستگی بهرهبرداری پایدار از اراضی در گرو توجه به شاخصهای کیفیت خاک است که در نهایت منجر به حفاظت از محیطزیست نیز خواهد شد. به همین دلیل ارزیابی جنبههای گوناگون کیفیت خاک که نسبت به اعمال شیوههای مختلف مدیریت اراضی از خود حساسیت نشان میدهند بسیار با اهمیت است. در این پژوهش شاخصهای گوناگون کیفیت خاک در پنج کاربری مختلف شامل مرتع دست نخورده، مرتع تحت چرا، اراضی دیم، اراضی دیم رها شده و اراضی فاریاب در منطقه زاغه- زیاران در شرق استان قزوین مورد مقایسه قرار گرفتند. نمونهبرداری تنها از افق A خاکها و در قالب طرح کاملأ تصادفی انجام شد. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل دادهها بیانگر آن است که میزان مواد آلی و نیتروژن کل در اثر تغییر کاربری در اراضی دیم رها شده دچار بیشترین کاهش شده است به طوریکه میزان این کاهش به ترتیب حدود 74 و 70 درصد میباشد. در مجموع اراضی دیم پس از رها شدن دچار بیشترین افت در زمینه ویژگیهایی مانند ظرفیت تبادل کاتیونی، فسفر قابل جذب، تخلخل کل و ضخامت افقA شدند. ضمن آنکه بیشترین میزان افزایش وزن مخصوص ظاهری نیز مربوط به همین کاربری بود. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشاندهنده این واقعیت است که شیوه تعامل با خاک به عنوان یکی از ارکان مهم تولید باید بر پایه شناخت کلیه پدیدههای حاکم بر آن صورت گیرد تا کاهش سطح کیفیت خاک پدیدار نشود. به هر حال مدیریت نامناسب و تغییر کاربری غیر اصولی سبب کاهش توان بهره دهی خاک در درازمدت شده و پیامدهای نامطلوبی را در پی خواهد داشت.