فریبا اسماعیلی؛ مهدی وفاخواه؛ وحید موسوی
چکیده
پژوهش حاضر تاثیر پذیری مدل هیدروگراف واحد لحظهای کلارک را از دقت مدلهای مختلف رقومی ارتفاع (DEM) TOPO، ALOS PALSAR، ASTER، SRTM و GTOPO در حوزهآبخیز امامه مورد ارزیابی قرار میدهد. برای این منظور ابتدا 34 واقعه بارش – رواناب انتخاب شد. همچنین شبکه آبراهه، طول و شیب آبراهه اصلی در هر یک از پنج مدل رقومی ارتفاع، با استفاده از نرمافزارArc GIS، محاسبه ...
بیشتر
پژوهش حاضر تاثیر پذیری مدل هیدروگراف واحد لحظهای کلارک را از دقت مدلهای مختلف رقومی ارتفاع (DEM) TOPO، ALOS PALSAR، ASTER، SRTM و GTOPO در حوزهآبخیز امامه مورد ارزیابی قرار میدهد. برای این منظور ابتدا 34 واقعه بارش – رواناب انتخاب شد. همچنین شبکه آبراهه، طول و شیب آبراهه اصلی در هر یک از پنج مدل رقومی ارتفاع، با استفاده از نرمافزارArc GIS، محاسبه شد. سپس نقشه همزمان تمرکز 30 دقیقه حـوزه آبخیز با استفاده از روش توزیع مکانی زمان پیمایش استخراج شد. در نهایت ابعاد هیدروگراف واحد لحظهای کلارک برای هر واقعه بارش – رواناب و به تفکیک DEM برآورد شد. نتایج نشان داد با کاهش طول آبراهه اصلی به دنبال کاهش دقت DEM، تعداد خطوط هم زمان تمرکز کاسته شده، به طوریکه TOPO DEM با بیشترین برآورد از طول آبراهه اصلی، بیشترین تعداد خطوط همزمان تمرکز را تخمین زده است. متوسط درصد خطای نسبی حجم رواناب به ترتیب برای DEMهای مذکور به ترتیب برابر با 92/22، 68/26، 7/27، 15/32 و 66/35 درصد برآورد شد. در مورد تخمین دبی اوج اختلاف قابل توجهی بین مقادیر متوسط خطای نسبی در DEM های مختلف وجود دارد. به طوری که کمترین مقدار متوسط خطای نسبی مربوط به TOPO DEM با مقدار 7/31 درصد میباشد. از سوی دیگر مقادیر خطای RMSE نیز نشان میدهد TOPO DEM نسبت به سایر مدلهای مختلف رقومی ارتفاع کمترین مقدار خطا ( m39/3) را داشته است. به طور کلی میتوان گفت استفاده از TOPO DEM در مدل هیدروگراف واحد لحظهای کلارک نتایج قابل قبولی را ارائه خواهد داد.
مهدی وفاخواه؛ محمد طاوسی
چکیده
امروزه استفاده از آبهای سطحی به منظور تامین نیازهای متنوع انسان نظیر شرب، کشاورزی و صنعت باعث شده است که سلامت اکوسیستمهای رودخانهای و نقش آن در سامانه طبیعی به خطر بیفتد. حداقل جریان محیطزیستی در رودخانه سطح مطمئنی از حفاظت را برای محیط زیست وابسته به آب مهیاء میکند. در پژوهش حاضر مقدار جریان محیطزیستی رودخانه چشمهلنگان ...
بیشتر
امروزه استفاده از آبهای سطحی به منظور تامین نیازهای متنوع انسان نظیر شرب، کشاورزی و صنعت باعث شده است که سلامت اکوسیستمهای رودخانهای و نقش آن در سامانه طبیعی به خطر بیفتد. حداقل جریان محیطزیستی در رودخانه سطح مطمئنی از حفاظت را برای محیط زیست وابسته به آب مهیاء میکند. در پژوهش حاضر مقدار جریان محیطزیستی رودخانه چشمهلنگان واقع در استان اصفهان از دو روش هیدرولیکی شیب منحنی و حداکثر انحناء محیط خیس شده محاسبه شد. نتایج نشان داد که هر دو روش شیب و انحناء مقادیر یکسانی از حداقل جریان محیطزیستی برآورد میکنند. بهطوریکه اختلاف دو روش در ایستگاه S1 حدود 07/0 مترمکعب بر ثانیه بود. با توجه به دبی اندازهگیری شده در ایستگاه S1، به غیر از ماه آذر در تمام ماهها حداقل جریان محیطزیستی تامین میشود. در حالی که در ایستگاههای S3 و S4 دبی جریان اندازهگیری شده، حداقل جریان محیطزیستی را بهدلیل تاثیر سد در هیچ کدام از ماهها تامین نمیکند. مقدار دبی 39/0 مترمکعب برثانیه برای ایستگاه اول (S1) و 44/1 و 68/1 مترمکعب برثانیه به ترتیب برای ایستگاههای سوم و چهارم (S3 و S4) بهعنوان حداقل جریان محیطزیستی رودخانه چشمهلنگان پیشنهاد شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در شرایط کمبود داده میتوان جریان محیطزیستی را به روش هیدرولیکی به دست آورد.
عیسی غلامی؛ مهدی وفاخواه؛ سید جلیل علوی
چکیده
به دلیل کمبود اطلاعات در اکثر حوزههای آبخیز، بسیاری از محققین برای مطالعههای هیدرولوژیکی و سیلگیری به استفاده از تجزیه و تحلیلهای مکانی در سیستم اطلاعات جغرافیایی روی آوردند. پژوهش حاضر به منظور مقایسۀ کارایی سه مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM)، خطی تعمیم یافته (GLM) و جمعی تعمیم یافته (GAM) در تهیۀ نقشۀ سیلگیری استان گیلان برنامهریزی ...
بیشتر
به دلیل کمبود اطلاعات در اکثر حوزههای آبخیز، بسیاری از محققین برای مطالعههای هیدرولوژیکی و سیلگیری به استفاده از تجزیه و تحلیلهای مکانی در سیستم اطلاعات جغرافیایی روی آوردند. پژوهش حاضر به منظور مقایسۀ کارایی سه مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM)، خطی تعمیم یافته (GLM) و جمعی تعمیم یافته (GAM) در تهیۀ نقشۀ سیلگیری استان گیلان برنامهریزی شده است. بدین منظور لایههای اطلاعاتی درجۀ شیب، جهت شیب، شکل شیب، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از رودخانه، تراکم زهکشی، زمین شناسی، کاربری اراضی، شاخص رطوبت توپوگرافی و شاخص توان آبراهه در محیط سامانۀ اطلاعات جغرافیایی (نرمافزارهای ArcGIS و SAGA-GIS) تهیه شدند. سپس بر اساس اطلاعات 220 نقطۀ سیلگیر، از 70 درصد تعداد کل نقاط به منظور واسنجی و 30 درصد باقیمانده برای اعتبارسنجی و ارزیابی کارآیی مدلها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج ارزیابی دقت مدلها به ترتیب با استفاده از شاخصهای سطح زیر منحنی (AUC) و کاپا (Kappa) نشان داد که از نظر شاخص سطح زیر منحنی (AUC)، مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) با 835/0 و مدل جمعی تعمیم یافته (GAM) با 827/0 دارای دقت خیلی خوب و مدل خطی تعمیم یافته (GLM) با 79/0 دارای دقت خوب میباشد. از نظر شاخص کاپا (Kappa) مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) با 58/0 داری دقت خوب، مدل جمعی تعمیم یافته (GAM) با 53/0 و مدل خطی تعمیم یافته (GLM) با 48/0 دارای دقت قابل قبول میباشند. بنابراین بر اساس شاخصهای مذکور مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) نسبت به دو مدل دیگر در شناسایی مناطق سیلگیر کارایی بالاتری دارد. همچنین عوامل فاصله از رودخانه، ارتفاع از سطح دریا و شیب بیشترین تأثیر را بر سیلگیری منطقۀ مورد مطالعه دارند.
علیرضا دانشی؛ مهدی وفاخواه؛ مصطفی پناهی
چکیده
با توجه به معضل خشک شدن دریاچۀ ارومیه، راهکارهای متعددی جهت احیاء آن از سوی متخصصان امر پیشنهاد گردیده است، اما باید به این نکته توجه نمود که اجرای هر طرح و پروژهای در داخل حوزههای آبخیز نیازمند مشارکت ذینفعان و بهرهبرداران داخل آن حوزه میباشد به طوری که عدم توجه به بهرهبرداران، بسیاری از طرحهای مدیریت و توسعة منابعطبیعی ...
بیشتر
با توجه به معضل خشک شدن دریاچۀ ارومیه، راهکارهای متعددی جهت احیاء آن از سوی متخصصان امر پیشنهاد گردیده است، اما باید به این نکته توجه نمود که اجرای هر طرح و پروژهای در داخل حوزههای آبخیز نیازمند مشارکت ذینفعان و بهرهبرداران داخل آن حوزه میباشد به طوری که عدم توجه به بهرهبرداران، بسیاری از طرحهای مدیریت و توسعة منابعطبیعی را با شکست مواجه ساخته است. به همین جهت در پژوهش حاضر میزان مقبولیت عمومی و مشارکت بهرهبردارانی که در منطقه به زراعت و باغداری اشتغال دارند، در چند نمونه از راهکارهای ارائه شده برای احیاء دریاچۀ ارومیه بررسی گردید. منطقۀ مورد مطالعه در این پژوهش حوزۀ آبخیز سیمینه رود میباشد که یکی از بزرگترین زیرحوزههای دریاچۀ ارومیه است. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه میباشد که با مراجعه به منطقۀ مورد مطالعه و انجام مصاحبه با بهرهبرداران تکمیل و نتایج حاصل، با استفاده از نرمافزار SPSS 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که طرح تغییر سیستم آبیاری از سنتی به تحت فشار با مقبولیت 45/91 درصدی در صورت اجرا میتواند بیشترین اقبال را در بین راهکارهای مورد بررسی داشته باشد. طرح پرداخت جبرانی به کشاورزان نیز در ازاء عدم بهرهبرداری از اراضی زراعی تحت مالکیت با 53/55 درصد از مقبولیت مناسبی برخوردار بود. همچنین 25/50 درصد از بهرهبرداران نسبت به استفاده از گونههای با نیاز آبی کم به جای گونههای پرمصرف آب، در صورت حمایت دولت اعلام آمادگی نمودند. به طور کلی نتایج نشان داد طرح افزایش آببهای پرداختی بهرهبرداران به منظور کاهش کشت و در نتیجه کاهش مصرف آب کشاورزی نمیتواند موفقیت چشمگیری داشته باشد. بنابراین بهتر است از میان این طرحها، طرح تغییر سیستم آبیاری در اولویت اجرایی قرار داشته باشد و در مراحل بعدی طرح پرداخت جبرانی و تغییر الگوی کشت اجرا گردند.
سید حمیدرضا صادقی؛ محسن ذبیحی؛ مهدی وفاخواه
چکیده
با توجه به نقش انکارناپذیر عامل فرسایندگی باران در شروع فرسایش آبی، مطالعه ویژگیهای مختلف آن نقش مهمی در مدیریت بهینه منابع خاک و آب دارد. از طرفی عامل فرسایندگی باران در بسیاری از مدلهای برآورد فرسایش و بهمنظور اهداف حفاظت خاک و آب استفاده میشود. حال آنکه مطالعۀ کاملی در خصوص بررسی اثر طول و دورۀ آماری و همچنین تعداد ایستگاههای ...
بیشتر
با توجه به نقش انکارناپذیر عامل فرسایندگی باران در شروع فرسایش آبی، مطالعه ویژگیهای مختلف آن نقش مهمی در مدیریت بهینه منابع خاک و آب دارد. از طرفی عامل فرسایندگی باران در بسیاری از مدلهای برآورد فرسایش و بهمنظور اهداف حفاظت خاک و آب استفاده میشود. حال آنکه مطالعۀ کاملی در خصوص بررسی اثر طول و دورۀ آماری و همچنین تعداد ایستگاههای مورد استفاده بر تغییرپذیری مقدار عامل فرسایندگی باران انجام نشده است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات زمانی عامل فرسایندگی باران در مقیاسهای زمانی مختلف و نیز نقش طول، دورۀ آماری و تعداد ایستگاهها بر مقدار عامل فرسایندگی ویشمایر و اسمیت در هفتاد ایستگاه مطالعاتی با دورۀ مشترک آماری بیست سال در مقایسه با تحلیلهای انجام شده در سطح کشور با هجده ایستگاه و دورۀ مشترک آماری بیست و سه سال و در دو دورۀ مطالعاتی متفاوت در ایران انجام شده است. بدین منظور مقدار عامل فرسایندگی بیش از دوازده هزار رگبار در پژوهش حاضر محاسبه و تغییرات زمانی آن در مقیاسهای مختلف زمانی با استفاده از آزمون t مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج بهدست آمده، مقادیر حداکثر و حداقل فرسایندگی ماهها و فصلها در مطالعۀ حاضر و پیشین مشابهت نداشته است. همچنین نتایج حاصل از آزمون t دلالت بر اختلاف معنیدار بین مقادیر عامل فرسایندگی باران در برخی ماهها (05/0>p) و فصلها (05/0>p) در پژوهشهای مورد نظر داشته است. حال آنکه اختلاف بین مقادیر فرسایندگی سالانه در پژوهش مورد نظر معنیدار (05/0<p) نبوده است.
عباس غلامی؛ کاکا شاهدی؛ محمود حبیب نژاد روشن؛ مهدی وفاخواه؛ کریم سلیمانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیش بینی و مقایسة تغییرات اقلیمی آینده با استفاده از مدلهای گردش عمومی جو تحت سناریوهای مختلف در حوزة آبخیز تالار استان مازندران بوده است. با توجه به بررسی آمار ایستگاههای موجود، جهت بررسی پدیدة تغییر اقلیم در حوزة مطالعاتی از مدل LARS-WG5 و سه سناریوی A1B، A2،B1 و هر کدام در سه سری انتشار 2026-2011، 2061-2046 و 2095-2080 با تعیین ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر پیش بینی و مقایسة تغییرات اقلیمی آینده با استفاده از مدلهای گردش عمومی جو تحت سناریوهای مختلف در حوزة آبخیز تالار استان مازندران بوده است. با توجه به بررسی آمار ایستگاههای موجود، جهت بررسی پدیدة تغییر اقلیم در حوزة مطالعاتی از مدل LARS-WG5 و سه سناریوی A1B، A2،B1 و هر کدام در سه سری انتشار 2026-2011، 2061-2046 و 2095-2080 با تعیین سال پایه 2007-1992 (به مدت 15 سال) از آمار ایستگاه سینوپتیک منطقهای قراخیل قائم شهر استفاده شد. نظر به اینکه مدل LARS-WG5 یکی از معتبرترین روشهای ریز مقیاس نمائی آماری میباشد که تولید دادهها توسط این مدل در سه مرحلةکالیبره کردن، ارزیابی و ایجاد دادههای هواشناسی صورت میگیرد، لذا مبنایی برای پژوهش صورت گرفته در حوضة مورد مطالعه بوده است. بر اساس نتایج این پژوهش ماههای می و اکتبر دارای بیشترین تغییرات بارش و ماههای جولای و آگوست دارای تغییرات شدید کاهشی مخصوصاً در دورة 2095-2080 در دورههای آتی حوزة مطالعاتی میباشند که پیامدهای این تغییرات میتواند در وقوع سیلابهای فصلی در ماههای پربارش و همینطور وقوع خشکسالیها و کمبود آب در فصول کم بارش در حوضه مورد مطالعه مورد توجه دقیقتر قرار گیرد. از لحاظ دمائی نیز ماههای ژوئن، جولای، آگوست و سپتامبر با افزایش درجة حرارت در دورههای آتی و ماههای ژانویه و فوریه نیز دارای کمترین میانگین دمای شبیهسازی شدة آتی میباشند.
یوسف نبی پور؛ مهدی وفاخواه
چکیده
به دلیل کمبود ایستگاههای اندازهگیری بارندگی و وسیع بودن حوزههای آبخیز، روشهای تحلیل مکانی بارش از اهمیت زیادی برخوردارند. روشهای متفاوتی برای برآورد متوسط بارندگی مانند روشهای ریاضی و تیسن وجود دارد، ولی بهوسیله این روشها موقعیت و آرایش دادهها و همبستگی بین آنها در نظر گرفته نمیشود که برای این منظور میتوان ...
بیشتر
به دلیل کمبود ایستگاههای اندازهگیری بارندگی و وسیع بودن حوزههای آبخیز، روشهای تحلیل مکانی بارش از اهمیت زیادی برخوردارند. روشهای متفاوتی برای برآورد متوسط بارندگی مانند روشهای ریاضی و تیسن وجود دارد، ولی بهوسیله این روشها موقعیت و آرایش دادهها و همبستگی بین آنها در نظر گرفته نمیشود که برای این منظور میتوان از روشهای زمینآمار استفاده نمود. در این مقاله 22 ایستگاه هواشناسی در داخل حوضه و اطراف آن با طول دوره آماری مشترک 30 ساله انتخاب و روشهای زمینآمار شامل کریجینگ ساده، کریجینگ معمولی، کوکریجینگ ساده، کوکریجینگ معمولی، کوکریجینگ معمولی استاندارد شده و میانگین متحرک وزنی بهصورت عکس فاصله با توان یک تا پنج بهمنظور برآورد مکانی بارندگی ماهانه، سالانه و حداکثر بارندگی 24 ساعته در حوزه آبخیز حاجی قوشان در شمال شرقی ایران مورد استفاده قرار گرفت. برای این منظور دادههای بارش با روشهای مختلف برازش داده شد و درنهایت با استفاده از روش اعتبارسنجی حذفی، با حذف تکتک ایستگاهها مقادیر بارش آنها تعیین و با مقادیر برآوردی مقایسه گردید. نتایج حاصل نشان داد که برای بارش سالیانه در منطقه مورد مطالعه، روش کریجینگ معمولی با میانگین مطلق خطای برآورد 26/34 و برای بارش ماههای مختلف و همچنین بارش حداکثر بارندگی 24 ساعته، روش معکوس فاصله وزنی با توان 5 مناسبترین روش و در رابطه با مدل واریوگرام، مدل گوسی برای تحلیل دادههای ماهانه و سالانه و حداکثر بارندگی 24 ساعته مناسب تشخیص داده شد.
صادق تالی خشک؛ محسن محسنی ساروی؛ مهدی وفاخواه؛ شهرام خلیقی سیگارودی
چکیده
به دلیل ناکافیبودن امکانات، بودجه، نیروی انسانی، زمان، و ... عملیات آبخیزداری در کل سطح حوضة آبخیز قابل اجرا نیست. به همین دلیل، عملیات آبخیزداری باید در زیرحوضههایی اجرا شود که اثرگذارتر است و از نظر تخریب، فرسایش، خسارات جانی و مالی، سیلاب، و ... بیشتر در معرض خطر باشد. همچنین، نقص ایستگاههای هیدرومتری یا فقدان ایستگاهها در ...
بیشتر
به دلیل ناکافیبودن امکانات، بودجه، نیروی انسانی، زمان، و ... عملیات آبخیزداری در کل سطح حوضة آبخیز قابل اجرا نیست. به همین دلیل، عملیات آبخیزداری باید در زیرحوضههایی اجرا شود که اثرگذارتر است و از نظر تخریب، فرسایش، خسارات جانی و مالی، سیلاب، و ... بیشتر در معرض خطر باشد. همچنین، نقص ایستگاههای هیدرومتری یا فقدان ایستگاهها در برخی مناطق متخصصان را بر آن داشته تا برای اولویتبندی زیرحوضهها به دنبال روشهایی باشند که با استفاده از خصوصیات در دسترس زیرحوضهها، در مناطق مختلف جغرافیایی، بهدرستی عمل کند. در تحقیق حاضر امکان استفاده از روشهای نروفازی و SCS در مدل HEC-HMS، که محدودة وسیعی از مزایا و معایب را میتوانند در تصمیمگیریها لحاظ نمایند، بررسی شد. برای تعیین صحت نتایج روشهای مختلف، میزان دبی خروجی از زیرحوضههای طالقان طی یک سال آماری برداشت شد. نتایج بهدستآمده از این دو روش با حداکثر دبی با دورة بازگشت دوسالة مشاهداتی زیرحوضهها مقایسه شد. نتایج نشان داد بهترین اولویتبندی مربوط به روش نروفازی است و در مقایسه با SCS، بر اساس ضرایب خطا و تبیین مربوط به مقایسة دادههای مشاهداتی و برآوردشده، بهترین برآوردها را داشته است.
مهدی وفاخواه؛ محسن محسنی ساروی؛ حسن احمدی
چکیده
بهینهسازی کاربری اراضی یکی از راهکارهای مناسب برای حفاظت خاک است. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بهینهسازی کاربری اراضی به منظور کمینهکردن فرسایش و بیشینهسازی سود در حوضة آبخیز طالقان با مساحت 23/80427 هکتار انجام شد. بدین منظور، با محاسبة مساحت، میزان فرسایش، و درآمد خالص هر یک از کاربریهای اراضی حوضة آبخیز مورد تحقیق، با ...
بیشتر
بهینهسازی کاربری اراضی یکی از راهکارهای مناسب برای حفاظت خاک است. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بهینهسازی کاربری اراضی به منظور کمینهکردن فرسایش و بیشینهسازی سود در حوضة آبخیز طالقان با مساحت 23/80427 هکتار انجام شد. بدین منظور، با محاسبة مساحت، میزان فرسایش، و درآمد خالص هر یک از کاربریهای اراضی حوضة آبخیز مورد تحقیق، با توجه به استانداردهای مورد نیاز هر یک از کاربریهای اراضی، سطح هر یک از کاربریها استخراج و با تعیین محدودیتها و دو تابع هدف با استفاده از نرمافزار ADBASE بهینهسازی شد. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد میزان فرسایش از 28/6 تن در هکتار در سال به 84/5 تن در هکتار در سال (99/6 درصد) و میزان سود از 38/118174 به 02/112681 میلیون ریال (65/4 درصد) پس از بهینهسازی کاربری اراضی کاهش یافته است. همچنین، بر اساس نتایج، پیشنهاد میشود اراضی با کاربری دیم به اراضی با کاربری زراعت آبی و باغ و مرتع تبدیل شود.
مهدی وفاخواه؛ همزه سعیدیان
چکیده
پدیدة فرسایش و انتقال رسوب یکی از پیچیدهترین مسائل مدیریت حوزة زهکشی رودخانههاست که در بررسی طرحهای آبی اهمیت بسیاری دارد و اندازهگیری آن مستلزم صرف وقت و هزینة فراوانی است. مسئلة رواناب سطحی در حوزة آبخیز رودخانهها نیز موضوع پیچیدهای است که اطلاعات و فهم دانش بشری از قوانین فیزیکی حاکم بر آن بعضاً از دیدگاه روابط ...
بیشتر
پدیدة فرسایش و انتقال رسوب یکی از پیچیدهترین مسائل مدیریت حوزة زهکشی رودخانههاست که در بررسی طرحهای آبی اهمیت بسیاری دارد و اندازهگیری آن مستلزم صرف وقت و هزینة فراوانی است. مسئلة رواناب سطحی در حوزة آبخیز رودخانهها نیز موضوع پیچیدهای است که اطلاعات و فهم دانش بشری از قوانین فیزیکی حاکم بر آن بعضاً از دیدگاه روابط ریاضی محدود است. در این تحقیق، به منظور مدلسازی تولید رواناب و رسوب کاربریهای مختلف نهشتههای سازند آغاجاری، بخشی از حوزة آبخیز مرغا در شهرستان ایذه به مساحت 1609 هکتار انتخاب شد. در این تحقیق، از برخی متغیرهای فیزیکی و شیمیایی خاک شامل درصد ماسة خیلی ریز، شن، رس، سیلت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، رطوبت، کربنات کلسیم و شوری خاک و رواناب و رسوب در کاربریهای مختلف سازند آغاجاری برای مدلسازی استفاده شد. بدین منظور از دستگاه شبیهساز باران در 7 نقطه و با 3 تکرار در سه شدت مختلف 75/0، 1، و 25/1 میلیمتر در دقیقه در سه کاربری مرتع، منطقة مسکونی، و اراضی کشاورزی میزان رواناب و رسوب اندازهگیری شد. همچنین، به همین تعداد، نمونة خاک از عمق ۰ ـ ۲۰ سانتیمتری برداشت شد. در مجموع، تعداد 126 نمونه رواناب و رسوب جمع آوری شد و 189 آزمایش خاک انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیلهای آماری از نرمافزارهای11.5 SPSS، Excel، وMatlab 2008 استفاده شد. نتایج نشان داد که رگرسیون چندمتغیره در شرایطی با دادههای ورودی زیاد و خروجی کم نتایج مطلوبتری در مقایسه با شبکة عصبی مصنوعی نشان میدهد. در شدتهای بالای بارش به علت همگنی دادهها عملکرد شبکة عصبی نسبت به شدتهای پایین بارش بهتر میشود. ولی، رگرسیون چندمتغیره در همة شدتهای بارش بالا و پایین عملکرد بسیار قابل قبولی نشان داد. متوسط خطای نسبی در هر سه کاربری در میزان تولید رسوب در شدت بارش 75/0 میلیمتر در دقیقه در رگرسیون چندمتغیره 2/7 درصد و میزان مجذور میانگین مربعات خطا 06/0 است و در شبکة عصبی در همین شدت متوسط خطای نسبی 9/146 درصد و مجذور میانگین مربعات خطا 41/0 است. متوسط خطای نسبی در هر سه کاربری در میزان تولید رسوب در شدت بارش 1 میلیمتر در دقیقه در رگرسیون چندمتغیره 5/8 درصد و میزان مجذور میانگین مربعات خطا 19/0 است و در شبکة عصبی در همین شدت متوسط خطای نسبی 36/96 درصد و مجذور میانگین مربعات خطا 85/0 است. متوسط خطای نسبی در هر سه کاربری در میزان تولید رسوب در شدت بارش 25/1 میلیمتر در دقیقه در رگرسیون چندمتغیره 8/1 درصد و میزان مجذور میانگین مربعات خطا 38/0 است و در شبکة عصبی در همین شدت متوسط خطای نسبی 6/37 درصد و مجذور میانگین مربعات خطا 73/0 است.
ذکریا اسدالهی؛ مهدی وفاخواه؛ سید حمید رضا صادقی
چکیده
امروزه، مدلهای دینامیک، به عنوان مهمترین ابزارِ بررسی پدیدة فرسایش و رسوبگذاری، به دلیل دخالت عوامل زیاد و پیچیدهبودن فرایندِ این پدیده مد نظر قرار گرفتهاند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف مدلسازی تغییرات روزانة رسوب حوزة آبخیز کجور، با استفاده از آمار بارندگی، دبی، و رسوب روزانه طی سالهای 1386 تا 1389 انجام شد. ...
بیشتر
امروزه، مدلهای دینامیک، به عنوان مهمترین ابزارِ بررسی پدیدة فرسایش و رسوبگذاری، به دلیل دخالت عوامل زیاد و پیچیدهبودن فرایندِ این پدیده مد نظر قرار گرفتهاند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف مدلسازی تغییرات روزانة رسوب حوزة آبخیز کجور، با استفاده از آمار بارندگی، دبی، و رسوب روزانه طی سالهای 1386 تا 1389 انجام شد. فرایند مدلسازی برای کلیة دادهها به صورت یکجا و دستهبندی ماهانه و فصلی آنها در اَشکال خطی و غیرخطی صورت گرفت. نتایج بهدستآمده نشان داد که مدلهای روزانه روابط خطی و غیرخطی مناسبی ارائه نکردند و تقسیمبندی ماهانه و فصلی وقایع به دستیابی به روابط مناسبتری با ضریب تبیین معنیدار در سطح پنج درصد و خطای نسبی کمتر از 40 درصد در بین معادلات بهدستآمده منجر شد. رسوب روزانة حوزة آبخیز کجور از دبی روز واقعه و چهار روز قبل تأثیر پذیرفت و در 80 درصد معادلاتِ انتخابیِ ماهانه و فصلی دبی روز واقعه مؤثرترین عامل انتقال رسوب در منطقه بود. در ماههای تیر، شهریور، آذر، و اسفند و فصل پاییز مدلهای غیرخطی و در سایر ماهها و فصولْ مدلهای خطی برازش بهتری با دادهها داشتند.