مسلم رستم پور
چکیده
این تحقیق به مقایسه روشهای شناسایی داده پرت تک متغیره در بین دادههای درصد پوشش گیاهی در یک مطالعه ارزیابی تاثیر شدت چرا در مراتع مناطق خشک میپردازد. بدین منظور، پس از اندازهگیری درصد پوشش گیاهی در مرتع و قبل از تحلیل آماری، وجود یا عدم وجود داده پرت به عنوان پیش فرض آزمونهای پارامتریک فرضیه مقایسهای بررسی شد. در این تحقیق ...
بیشتر
این تحقیق به مقایسه روشهای شناسایی داده پرت تک متغیره در بین دادههای درصد پوشش گیاهی در یک مطالعه ارزیابی تاثیر شدت چرا در مراتع مناطق خشک میپردازد. بدین منظور، پس از اندازهگیری درصد پوشش گیاهی در مرتع و قبل از تحلیل آماری، وجود یا عدم وجود داده پرت به عنوان پیش فرض آزمونهای پارامتریک فرضیه مقایسهای بررسی شد. در این تحقیق از هشت روش شامل نمودار جعبهای (Boxplot) و دامنه میان چارکی (روش Tukey)، انحراف معیار از میانگین (قانون Three-sigma)، انحراف مطلق از میانه (روش Hampel)، میانگین پیراسته، مقادیر صدک 1 و 99، آزمون کای اسکوئر (χ²)، آزمون گرابز (ESD) و آزمون روزنر (generalised ESD) استفاده شد. نتایج نشان داد که دادههای درصد پوشش گیاهی مراتع با شدت چرای سبک و متوسط توزیع نرمال ندارند (آزمون شاپیرو-ویلک: 05/0 (P≤. حتی حذف داده پرت نیز منجر به نرمال شدن دادهها نشد، اما منجر به همگن شدن واریانس خطا شد (آزمون لیون: 05/0 (P≥. از هشت روش مورد استفاده، روش Z اصلاح شده و آزمونهای گرابز و روزنر (05/0 (P≥، هیچکدام از دادههای درصد پوشش گیاهی را به عنوان داده پرت تشخیص ندادند. از بین روشهای مورد مطالعه، نمودار جعبهای و روش انحراف مطلق از میانه که به میانگین وابسته نیستند، برای دادههای پوشش گیاهی مناسبترند. از اینرو قبل از انجام هرگونه آزمون فرضیه مقایسهای، استفاده ترکیبی از دو روش چشمی و آماری برای بررسی وجود یا عدم وجود دادههای پرت توصیه میشود.
علی اصغر نقی پور برج؛ مائده شریفی؛ عطاالله ابراهیمی؛ الهام قهساره؛ سینا نبی زاده
چکیده
آتش یکی از عوامل مهم اکولوژیکی است که بر پویایی پوششگیاهی مراتع تأثیر میگذارد. در چند دهه اخیر، وقوع آتشسوزی در مراتع نیمهاستپی به طور قابل توجهی افزایش یافته و ظرفیت سازگاری گیاهان را برای بازسازی پس از آتشسوزی به چالش کشانده است. در پژوهش حاضر، پاسخ جوانهزنی هشت گونه علفی یکساله و چندساله مراتع نیمهاستپی استان چهارمحال ...
بیشتر
آتش یکی از عوامل مهم اکولوژیکی است که بر پویایی پوششگیاهی مراتع تأثیر میگذارد. در چند دهه اخیر، وقوع آتشسوزی در مراتع نیمهاستپی به طور قابل توجهی افزایش یافته و ظرفیت سازگاری گیاهان را برای بازسازی پس از آتشسوزی به چالش کشانده است. در پژوهش حاضر، پاسخ جوانهزنی هشت گونه علفی یکساله و چندساله مراتع نیمهاستپی استان چهارمحال و بختیاری به تیمارهای محصولات آتش شامل حرارت (60، 80 و 100 درجه سانتیگراد)، دود، خاکستر و تأثیر ترکیبی تیمارهای حرارت و دود مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، تغییرات درصد پوشش گونههای مورد مطالعه یک سال پس از آتش سوزی در عرصه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که جوانهزنی بذور هشت گونه گیاهی مورد مطالعه، حداقل به یکی از تیمارهای محصولات آتش واکنش مثبت یا منفی معنیداری نشان داد. تیمار ترکیبی دود و 60 درجه سانتیگراد سبب افزایش معنیدار میانگین درصد جوانهزنی گونه Heteranthelium piliferum شد. همچنین این تیمار، میانگین مدت زمان جوانهزنی گونه Cousinia cylindracea را به صورت معنیداری کاهش داد. تیمار خاکستر نیز سبب افزایش میانگین درصد جوانهزنی گونههای Alyssum linifolium وStachys lavandulifolia شد. نتایج نمونهبرداری پوشش گیاهی نیز نشان داد که از بین هشت گونه مورد بررسی، گونههای H. piliferum و Taeniatherum crinitum نسبت به آتشسوزی سازگار بوده و شش گونه نیز مقاوم بودند. از نتایج این مطالعه می توان به عنوان یک عامل بالقوه در جهت درک پویایی پوششگیاهی و احیای مراتع تخریبشده استفاده نمود.
مسلم یزدانی؛ رضا عرفانزاده؛ اصغر مصلح ارانی
چکیده
مطالعۀ اثر گونههای بوتهای بر تولید، تنوع و غنای علفیهای زیراشکوب بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک جهت مدیریت مطلوب این اکوسیستمها ضروری است. بدین منظور مراتع منطقۀ چنارناز شهرستان خاتم واقع در استان یزد انتخاب و سپس با استقرار پلاتهای 5/0 × 5/0 متر، نمونهبرداری پوشش گیاهی در 15 سایت از زیر تاج سه گونة چوبی Daphne mezerum، ...
بیشتر
مطالعۀ اثر گونههای بوتهای بر تولید، تنوع و غنای علفیهای زیراشکوب بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک جهت مدیریت مطلوب این اکوسیستمها ضروری است. بدین منظور مراتع منطقۀ چنارناز شهرستان خاتم واقع در استان یزد انتخاب و سپس با استقرار پلاتهای 5/0 × 5/0 متر، نمونهبرداری پوشش گیاهی در 15 سایت از زیر تاج سه گونة چوبی Daphne mezerum، Amygdalus scoparia و Ebenus stellata که در شرایط یکسان توپوگرافی در کنار یکدیگر رشد کرده بودند، انجام شد. در هر پلات، درصد پوشش گونههای گیاهی تخمین زده شد و تولید به روش قطع و توزین بهدست آمد. همچنین شاخصهای تنوع و غنای گونهای با معرفی درصد پوشش گونههای زیراشکوب به نرم افزار Pastاحتساب شد. نتایج نشان داد بیشترین مقدار تنوع شانونوینر و سیمپسون در زیراشکوب A. scoparia (به ترتیب معادل 07/2 و 80/0) و کمترین مقدار در زیر اشکوب E. stellata (به ترتیب برابر10/1 و 55/0) بهدست آمد. همچنین بیشترین مقدار غنا (منهنینگ و مارگالف) در زیراشکوب گونههای A .scopariaو D. mezerum با میانگین (90/4 و 43/3) و (25/4 و 12/3) بهدست آمد، در حالیکه بیشترین مقدار تولید در زیراشکوب E. stellata (76/64 گرم بر متر مربع) مشاهده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که گونههای چوبی مختلف اثرات مطلوب اما متفاوت بر گونههای علفی زیراشکوب دارند بهطوریکه گونههای A. scopariaو D. mezerum تأثیر معنیداری در افزایش شاخصهای تنوع گیاهی و گونة E. stellata نقش مؤثری در افزایش تولید گیاهان زیراشکوب خود داشت؛ بنابراین بر حفظ همۀ گونههای چوبی در منطقه تأکید میگردد.
مهشید سوری؛ مینا بیات؛ حسین ارزانی؛ مرتضی خداقلی
چکیده
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی و تولید میباشند. تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این مطالعه اثر عوامل اقلیمی (بارندگی و دما) بر تولید گونههای گیاهی مورد چرای دام در 6 سایت استپی استان فارس در یک دورۀ ده ساله (1377 تا 1386) مورد بررسی قرار گرفت. جهت اندازهگیری پوشش از ...
بیشتر
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی و تولید میباشند. تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این مطالعه اثر عوامل اقلیمی (بارندگی و دما) بر تولید گونههای گیاهی مورد چرای دام در 6 سایت استپی استان فارس در یک دورۀ ده ساله (1377 تا 1386) مورد بررسی قرار گرفت. جهت اندازهگیری پوشش از 60 پلات 2 متر مربعی در طول 4 ترانسکت چهار صد متری استفاده شد و تولید با روش قطع و توزین در پانزده پلات در طول ترانسکتها اندازهگیری گردید. سپس با استفاده از رابطۀ رگرسیونی بین پوشش تاجی (درصد) و تولید (کیلوگرم در هکتار)، تولید مابقی پلاتها برای آن سال محاسبه شد. شاخصهای مهم اقلیمی که در این بررسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، عبارتند از: بارندگی (روزانه، ماهانه، سالانه، بارندگی فصل رویش و بارندگی فصل رویش به علاوه سال پیشین)، دما (سالانه، ماهانه، فصل رویش، بیشینه و کمینۀ دما). نتایج نشان داد متوسط تاج پوشش 3/6 درصد و متوسط تولید 5/128 کیلوگرم در هکتار بوده است و در میان شکلهای مختلف رویشی بوتهایها بیشترین درصد پوشش و تولید و گندمیان کمترین درصد پوشش و تولید را به خود اختصاص دادند. از بین شاخصهای مهم اقلیمی، بارندگی سالانه و دمای مرداد ماه در تمامی سایتها و بارندگی فصل رویش در تمامی سایتها بهجز سایت ایزدخواست به عنوان مؤثرترین شاخص روی تولید علوفه مؤثر بوده و همبستگی مثبت و معنیداری را با تولید علوفه نشان داد. با استفاده از بارندگی سالانه میتوان تغییرات تولید علوفه را در مراتع مورد بررسی از 50 تا 92 درصد و در کل مراتع استان فارس تا 70 درصد برآورد نمود. میانگین تولید بلندمدت در مراتع بیابان زدایی، بیداعلم و ایزدخواست با استفاده از پارامترهای بارندگی سالانه، بارندگی فصل رویش و بیشینۀ دما به ترتیب 3/88، 2/95 و 7/112 کیلوگرم در هکتار برآورد شد. از یافتههای این تحقیق میتوان به منظور پیشبینی تاجپوشش و تولید و در نهایت ظرفیت چرایی بلندمدت در مراتع استفاده نمود.
عبدالحسین محمدی؛ رضا قضاوی؛ روح الله میرزایی؛ حمید رضا ناصری
چکیده
نوسان و تغییر سالیانۀ بارندگی همواره پوشش گیاهی را تحتتأثیر قرار میدهد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر بارش بر تغییرات پوششگیاهی در کویر میقان واقع در شهر اراک و مدلسازی آن میباشد. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای سنجندۀMODIS استفاده شد. شاخصهای NDVI، DVI، RVI و EVI جهت پایش تغییرات پوششگیاهی و بررسی رابطۀ (خطی و غیرخطی) ...
بیشتر
نوسان و تغییر سالیانۀ بارندگی همواره پوشش گیاهی را تحتتأثیر قرار میدهد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر بارش بر تغییرات پوششگیاهی در کویر میقان واقع در شهر اراک و مدلسازی آن میباشد. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای سنجندۀMODIS استفاده شد. شاخصهای NDVI، DVI، RVI و EVI جهت پایش تغییرات پوششگیاهی و بررسی رابطۀ (خطی و غیرخطی) آن با دادههای بارش منطقه بهطور همزمان (اردیبهشت ماه)، یک ماه تأخیر (فروردین ماه) و دو ماه تأخیر (اسفند ماه) در طول دورۀ آماری 2017-2000 استخراج شد. تحلیل روند تغییرات بارندگی با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال انجام شد. طی این آزمون مقادیر بارش حداقل طی دورۀ 18 ساله روند افزایشی داشت و در بین شاخصهای پوشش گیاهی، شاخص NDVI حداکثر و میانگین روند افزایشی را نشان دادند. نتایج نشان داد که ارتباط غیرخطی از نوع درجۀ سوم بین بارش و پوشش گیاهی قویتر از روابط خطی، درجۀ دوم، توانی، لگاریتمی و نمایی بود. طی بررسی در گام همزمان، حداکثر همبستگی برابر با 62/0 بین شاخص DVI و بارش به دست آمد. در بررسی با یک گام تأخیر، حداکثر همبستگی برابر با 44/0 بین شاخص NDVI و بارش وجود داشت. بررسی با دو گام تأخیر نشان داد که حداکثر همبستگی برابر با 52/0 بین شاخص RVI و بارش است. مدلسازی پوشش گیاهی با استفاده از بارندگی همزمان و تا دو ماه تأخیر، نشان داد که شاخصهای DVI، RVI و EVIدرگام همزمان بهترین رابطۀ رگرسیونی را ارائه میدهند، در حالیکه برای شاخص NDVI بهترین رابطۀ رگرسیونی با بارش دو ماه قبل بود.
مریم اتحادی ابری؛ باریس مجنونیان؛ آرش ملکیان؛ مقداد جورغلامی
چکیده
بهرهبرداری حوزههای آبخیز جنگلی یکی از مواردی است که باعث تغییر خصوصیات هیدرولوژیک جنگل میشود. لکن پیامدهای هیدرولوژیک ناشی از بهرهبرداری حوزههای آبخیز جنگلی کمتر بررسی شده است. بر این اساس در تحقیق حاضر اقدام به بررسی تأثیر تغییر پوشش گیاهی در اثر بهرهبرداری جنگل، بر مؤلفههای هیدرولوژی در مقیاس پلاتهای ...
بیشتر
بهرهبرداری حوزههای آبخیز جنگلی یکی از مواردی است که باعث تغییر خصوصیات هیدرولوژیک جنگل میشود. لکن پیامدهای هیدرولوژیک ناشی از بهرهبرداری حوزههای آبخیز جنگلی کمتر بررسی شده است. بر این اساس در تحقیق حاضر اقدام به بررسی تأثیر تغییر پوشش گیاهی در اثر بهرهبرداری جنگل، بر مؤلفههای هیدرولوژی در مقیاس پلاتهای دو متر مربعی و در قالب چهار تکرار مبتنی بر بارندگیهای طبیعی به وقوع پیوسته از آذر 1393 تا آذر 1394( طی یکسال) در بخش گرازبن جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود، شده است. بهطوری که بعد از هر واقعه، بعد از قرائت مقدار بارش از باران سنج نصب شده در منطقه، میزان رواناب و میزان رسوب بهدست آمد. نتایج تحقیق بیانگر تأثیر معنیدار (01/0P≤) تغییر پوشش گیاهی در اثر بهرهبرداری، بر میزان رواناب و رسوب است ولی تأثیر طبقۀ شیب بر میزان رواناب و رسوب معنیدار نیست. کمترین میزان رواناب و رسوب به ترتیب در منطقۀ شاهد (بدون بهرهبرداری) 331/372 سی سی و 08/0 گرم بر مترمربع و منطقۀ بهرهبرداری شده به روش تک گزینی 96/878 سی سی و 17/0 گرم برمترمربع و بیشترین میزان تولید رواناب و رسوب مربوط به مسیر چوبکشی است که به ترتیب به میزان 70/2290 سی سی و 2/1 گرم بر مترمربع میباشد. همچنین روابط رگرسیونی بین میزان بارندگی، تولید رواناب و رسوب نشان داد که رابطۀ مثبت و معنیداری بین بارندگی و رواناب و رسوب وجود دارد و با افزایش بارندگی، میزان رواناب و رسوب افزایش مییابد.
زهره عصار؛ مسعود مسعودی
چکیده
بیابانزایی، عبارتست از تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمهخشک و نیمهمرطوب خشک که بهعنوان یک مشکل زیست محیطی با پیامدهای اقتصادی- اجتماعی و سیاسی بروز مینماید. فرآیند تخریب سرزمین در اثر فقدان یا کاهش پوشش گیاهی بوده که منجر به کاهش تدریجی و برگشتناپذیر تولیدات بیولوژیکی یا اقتصادی میگردد. چرای بیش از حد میتواند ...
بیشتر
بیابانزایی، عبارتست از تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمهخشک و نیمهمرطوب خشک که بهعنوان یک مشکل زیست محیطی با پیامدهای اقتصادی- اجتماعی و سیاسی بروز مینماید. فرآیند تخریب سرزمین در اثر فقدان یا کاهش پوشش گیاهی بوده که منجر به کاهش تدریجی و برگشتناپذیر تولیدات بیولوژیکی یا اقتصادی میگردد. چرای بیش از حد میتواند سبب تخریب خاک و پوشش گیاهی گردد، تخریب پوشش گیاهی و خاک در مناطق خشک، اغلب بیابانزایی نامیده میشود که بهعنوان یک خطر جدی ناشی از شیوههای معیشیتی انسانها بروز مینماید. بنابراین شدت چرا میتواند بهعنوان یک شاخص فشار زیستمحیطی مطرح گردد. منطقه میاندهی واقع در قسمتهای شمال شرقی ایران، جهت ارزیابی فشار دام انتخاب گردید. در مطالعه حاضر میزان فشار دام در منطقه مطالعاتی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی ارزیابی شد. در مدل فائو-یونپ، نسبت ظرفیت بالقوه چرا به تراکم فعلی دام به عنوان تخمینی از فشار دام پیشنهاد گردیده است. در مطالعۀ کنونی این روش با توجه شرایط واقعی حاکم در منطقه مورد بازنگری قرار گرفت تا واقعیت بهتر مشخص شود. لذا نقشه خطر فشار دام پس از ادغام لایههای مختلف و محاسبه پارامترهای مختلف در محیط GIS تهیه گردید. براساس نقشه نهایی فشار دام در منطقه میاندهی، مناطق بدون خطر، خطر کم، شدید و خیلی شدید به ترتیب 3/21، 6/5، 8/9 و 3/63 درصد از منطقه مطالعاتی را در بر میگیرند. در واقع نتایج به دست آمده نشان میدهد که بخش عمدهای از مساحت منطقه دربرگیرنده خطر خیلی شدید از لحاظ فشار دام میباشد (3/63% از کل منطقه).
عطاالله ابراهیمی
چکیده
پوشش گیاهی و تولید همواره دو شاخص مهم در اندازه گیری و ارزیابی مراتع بوده که گاهی به عنوان نمایندهی دیگری نیز اندازه گیری میشوند. این دوشاخص در مطالعات وسیعی مورد استفاده قرار گرفته و نقشی تعیین کننده در ارزیابی ساختار و عملکرد مراتع دارند. در بعضی موارد در زمان یا مکانهای متفاوت، آماربرداران مختلفی پوشش گیاهی و تولید را اندازه ...
بیشتر
پوشش گیاهی و تولید همواره دو شاخص مهم در اندازه گیری و ارزیابی مراتع بوده که گاهی به عنوان نمایندهی دیگری نیز اندازه گیری میشوند. این دوشاخص در مطالعات وسیعی مورد استفاده قرار گرفته و نقشی تعیین کننده در ارزیابی ساختار و عملکرد مراتع دارند. در بعضی موارد در زمان یا مکانهای متفاوت، آماربرداران مختلفی پوشش گیاهی و تولید را اندازه گیری میکنند. این تحقیق تأثیر آماربرداران و فرمهای رویشی مختلف را بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید را بررسی کرده است. بدین منظور، تأثیر سه گروه آماربردار و پنج فرم رویشی مختلف (فاکتورها) بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی (کواریانس) و تولید (متغیر وابسته) در قالب طرح فاکتوریل کاملی در مراتع چهارطاق ناغان استان چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، متغیر پیشگوی پوشش گیاهی شاخص مناسبی (P≤0.05) برای بیان تولید فرمهای رویشی میباشد، اما گروههای آماربردار مختلف بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید فرمهای رویشی بهطور معنی داری (P≤0.05) تأثیر گذارند. فرمهای رویشی تفاوت معنی داری (P≤0.05) در برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید ایجاد نمیکنند. ولی، تأثیر متقابل گروههای آمار بردار و فرمهای رویشی بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید معنی دار (P≤0.05) است. از اینرو میتوان نتیجه گرفت، اگرچه متغیر پیشگوی پوشش گیاهی عامل مناسبی برای بیان تولید است، ولی، باید در صورت امکان به طور همزمان از گروههای آماربردار مختلف به ویژه هنگامی که اندازهگیری تولید فرمهای رویشی مختلف مد نظر است، استفاده نشود.
فاطمه نقی زاده اصل؛ محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ محمدعلی زارع چاهوکی
چکیده
در این تحقیق نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با پیمایش صحرایی چهار تیپ گیاهی شامل Pteropyrumaucheri-Salsolarigida، Astragalusgossypinus – Acanthophyllumherateens، Amygdalusscoparia – Achillamillefolium و Ephedraintermedia – Erigoncapestra شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ نمونهبرداری به روش تصادفی – سیستماتیک صورت گرفت. بهطوریکه در هر تیپ ...
بیشتر
در این تحقیق نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با پیمایش صحرایی چهار تیپ گیاهی شامل Pteropyrumaucheri-Salsolarigida، Astragalusgossypinus – Acanthophyllumherateens، Amygdalusscoparia – Achillamillefolium و Ephedraintermedia – Erigoncapestra شناسایی شد و در منطقه معرف هر تیپ نمونهبرداری به روش تصادفی – سیستماتیک صورت گرفت. بهطوریکه در هر تیپ گیاهی سه ترانسکت 500 متری در نظر گرفته شد و در هر ترانسکت 10 پلات مستقر گردید. در هر پلات ویژگیهای پوشش گیاهی ازجمله نوع و درصد تاج پوشش گونهها، درصد سنگ و سنگریزه، درصد لاشبرگ و درصد خاک لخت تعیین شد. بهعلاوه، جهت بررسی عوامل خاکی، در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیلی حفر شد و با توجه به محدوده گسترش ریشهها و وجود یا عدم وجود سخت لایه و نفوذ ریشه، نمونهبرداری خاک در دو عمق 20-0 و 80-20 سانتیمتری انجام شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک (بافت، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد ماده آلی، درصد گچ، درصد آهک، املاحی چون سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم، نسبت جذب سیدیم و درصد سدیم تبادلی) در آزمایشگاه تعیین شد. سپس با انجام آنالیز آماری تجزیه واریانس یکطرفه (ANOVA) نقش خصوصیات خاک در ایجاد اختلاف بین جوامع گیاهی تعیینشده و عوامل مؤثر در ایجاد این اختلاف معرفی شدند، این عوامل عبارتاند از درصد شن، درصد ماده آلی و هدایت الکتریکی.
شفق رستگار؛ حسین بارانی؛ علی دریجانی؛ واحدبردی شیخ؛ جمشید قربانی؛ محمد قربانی
چکیده
پوشش گیاهی، یکی از مهمترین عوامل کنترلکنندة فرسایش است و نقش مهمی در جلوگیری از هدررفت خاک دارد. از این رو، در این تحقیق، برای شناخت بهتر نقش پوشش گیاهی در برآورد میزان هدررفت خاک و رسوب در برخی واحدهای سنگی مراتع ییلاقی حوضة نوررود در استان مازندران از یک بارانساز قابل حمل در صحرا استفاده شد. با این هدف، از بین واحدهای سنگی منطقه، ...
بیشتر
پوشش گیاهی، یکی از مهمترین عوامل کنترلکنندة فرسایش است و نقش مهمی در جلوگیری از هدررفت خاک دارد. از این رو، در این تحقیق، برای شناخت بهتر نقش پوشش گیاهی در برآورد میزان هدررفت خاک و رسوب در برخی واحدهای سنگی مراتع ییلاقی حوضة نوررود در استان مازندران از یک بارانساز قابل حمل در صحرا استفاده شد. با این هدف، از بین واحدهای سنگی منطقه، سنگ آهک دولومیتی سازند لار، ترکیبات ماسهسنگ میکایی، ماسهسنگ رسی، و شیل همراه با رگههای زغال سنگ سازند شمشک و ترکیبات توف سبز، شیل توفی، و شیل خاکستری تیره تا سبز همراه با سنگهای آتشفشانی سازند کرج به ترتیب با مقاومتهای بالا، کم، و متوسط نسبت به فرسایش انتخاب گردیدند. در هر واحد سنگی نیز سه تراکم پوششی ضعیف، متوسط، و خوب شناسایی شد. در هر کدام از تراکمهای پوششی، 3 تکرار با فواصل یک متر از هم مستقر گردید. در هر بار ایجاد بارندگی مصنوعی، ویژگیهای سطحی پلاتها از نظر پوشش حفاظتی سطح خاک و مقادیر رواناب و رسوب اندازهگیری شد. با استناد به نتایج بهدستآمده، حجم و وزن رسوب در تراکم پوششی ضعیف واحدهای سنگی با ترکیبات ماسهسنگی سازند شمشک بیش از واحد سنگی با ترکیبات توف، شیل همراه با سنگهای آتشفشانی سازند کرج و سنگ آهک دولومیتی لار مشاهده شد. همچنین، رابطة عکس و قوی بین افزایش تراکم پوشش گیاهی و حجم رواناب و رسوب وجود داشت که نشاندهندة تأثیر متقابل تراکم پوشش گیاهی و مقادیر تولید رواناب و رسوب است.
فاطمه هادیان؛ رضا جعفری؛ حسین بشری؛ سعید سلطانی
چکیده
بارش یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در تغییرات پوشش گیاهی، بهخصوص در اکوسیستمهای خشک و نیمهخشک، است. با توجه به اینکه چگونگی شرایط رطوبتی خاک در تغییرات گیاهان بسیار تأثیرگذار است، پایش خشکسالی و تغییرات پوشش گیاهی از مهمترین ابزارهای مدیریتی در این اکوسیستمهاست. امروزه، از تصاویر ماهوارهای به عنوان روشی نسبتاً ...
بیشتر
بارش یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در تغییرات پوشش گیاهی، بهخصوص در اکوسیستمهای خشک و نیمهخشک، است. با توجه به اینکه چگونگی شرایط رطوبتی خاک در تغییرات گیاهان بسیار تأثیرگذار است، پایش خشکسالی و تغییرات پوشش گیاهی از مهمترین ابزارهای مدیریتی در این اکوسیستمهاست. امروزه، از تصاویر ماهوارهای به عنوان روشی نسبتاً کمهزینه و سریع برای مطالعة پوشش گیاهی در مقیاسهای متفاوت استفاده میشود که با بررسی خصوصیات طیفی گیاهان تغییرات آنها ارزیابی میگردد. این مطالعه با هدف بررسی و پایش تغییرات پوشش گیاهی در 4 تیپ مرتعی و یک تیپ جنگلی بین سالهای ۱۳۷۶ـ ۱۳۸۸ در بخشی از جنوب اصفهان و جنوب شرقی استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. با استفاده از روش نمونهبرداری زمینی درصد تاجپوشش گیاهی در تیپهای گیاهی مختلف با استفاده از روش قدم نقطه در 10 سایت نمونهبرداری در هر تیپ گیاهی (6000 نقطه در هر تیپ گیاهی) انجام شد. سپس، با استفاده از آنالیز همبستگی امکان استفاده از دادههای ماهوارهای اخذشده از یک تصویر سال 1388 ماهوارة لندست برای مطالعة پوشش گیاهی مناطق مورد مطالعه بررسی شد. برای پایش تغییرات پوشش گیاهی، تعداد 12 سری تصاویر لندست مربوط به دورة نیمة اول خرداد سالهای ۱۳۷۶ـ ۱۳۸۸ برای محاسبة شاخص NDVI تهیه شد. بر اساس نتایج، شاخص NDVI در سال 1388 همبستگی معناداری با تاجپوشش گیاهی در کلیة تیپهای مورد مطالعه داشت. بررسی تغییرات تاجپوشش گیاهی نشان داد که میزان تأثیرات بارش در تیپهای مورد مطالعه، بسته به فرم رویشی و شرایط اکولوژیکی مناطق مورد مطالعه، با یکدیگر متفاوت است، به طوری که پوشش گیاهی در مناطق مرتعی بیشترین همبستگی را با بارش فصل بهار و در منطقة جنگلی با بارش سالیانه داشت. همچنین، در مناطق مرتعی نیز تأثیرات بارش، بر حسب نوع گونة گیاهی غالب، متفاوت بود. در این منطقه بیشترین همبستگی میان بارش و تغییرات شاخص گیاهی در تیپ علفزار دیده شد که نشاندهندة کارایی شاخص NDVI در ارزیابی آثار و مدیریت خشکسالی است.
علی بمان میرجلیلی؛ محمد موسایی سنجره ای؛ شهاب الدین زارع زاده مهریزی
چکیده
شناخت بهترِ وضعیت پوشش گیاهی مراتع کشور و تغییرات آن در سالهای مختلف، بر اساس نوسانات بارندگی و خشکسالی، اهمیت ویژهای دارد. این شناختْ اهمیت اولویتبندیِ اقتصادی مراتع را بر میزان بهرهوری مشخص میسازد. تاکنون پایشِ جامع و مستمری برای پوشش گیاهی مراتع کشور در سالهای مختلف، از نظرِ آثار خشکسالی و ترسالی، ...
بیشتر
شناخت بهترِ وضعیت پوشش گیاهی مراتع کشور و تغییرات آن در سالهای مختلف، بر اساس نوسانات بارندگی و خشکسالی، اهمیت ویژهای دارد. این شناختْ اهمیت اولویتبندیِ اقتصادی مراتع را بر میزان بهرهوری مشخص میسازد. تاکنون پایشِ جامع و مستمری برای پوشش گیاهی مراتع کشور در سالهای مختلف، از نظرِ آثار خشکسالی و ترسالی، صورت نگرفته است. در این تحقیق آثار ترسالی و خشکسالی بر روی درصد تاج پوشش گیاهی و میزان تولید گیاهی در یازده عرصة پخش سیلاب و سه عرصة شاهد بررسی شد. در عرصة پخش سیلاب و عرصة شاهد، در هر یک، جداگانه، 3 ترانسکت 100 متری به فاصلة 25 متری از همدیگر، به صورت عمود بر شیب، روی خطوط تراز و در هر ترانسکت 10 پلات 2×1 مترمربعی به فاصلة 10 متری از همدیگر تعبیه شد. برای اندازهگیری تولید از روش قطع و توزین استفاده شد و برای اندازهگیری پوشش از پلاتهای 2×1 مترمربعی. نتایج با استفاده از آزمون دانکن در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل به روش GLM در سطح اطمینان 95 و 99 درصد نشان داد که میزان تولید و تاج پوشش در تیمارهای خشکسالی و ترسالی در سطح 1 درصد معنیدار است (010p<). میزان تولید شبکه در ترسالیها 336 درصد و میزان تاج پوشش 34 درصد نسبت به خشکسالی افزایش داشته است. این امر بیانگر آن است که در ترسالیها، که میزان بارندگی از میانگین سیساله بیشتر است، میزانِ درصد تاج پوشش و تولیدْ مثبت بوده است. بر اساس نتایج این تحقیق، پخش سیلاب باعث افزایش پوشش گیاهی و تولید علوفه در شبکهها شد.
جابر شریفی؛ مرتضی اکبرزاده
چکیده
قسمت اعظم مراتع کشور در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارد که در این اقلیم، نوسان بارندگی از عوامل عمدهای است که پوشش گیاهی و به دنبال آن تولید علوفه را تحت تأثیر قرار میدهد. در سالهای خشک که بارندگی کاهش مییابد، سطح پوشش گیاهی و میزان تولید علوفه آسیب میبیند. این تحقیق با هدف بررسی تغییرات پوشش گیاهی با ...
بیشتر
قسمت اعظم مراتع کشور در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارد که در این اقلیم، نوسان بارندگی از عوامل عمدهای است که پوشش گیاهی و به دنبال آن تولید علوفه را تحت تأثیر قرار میدهد. در سالهای خشک که بارندگی کاهش مییابد، سطح پوشش گیاهی و میزان تولید علوفه آسیب میبیند. این تحقیق با هدف بررسی تغییرات پوشش گیاهی با بارندگی در مراتع نیمه استپی اردبیل در طی نه سال متوالی (1377تا 1385) انجام گردید. نتایج نشان داد که پوشش تاجی گونههای بوتهای مانند Salsola gemmascens و Noaea mucranata کاهش ولی گونههای Artemisia fragrans و Kochia prostrata افزایش داشت. درکل تراکم گونههای بوتهای حدود 40 % کاهش داشت و ارتباط بین بارندگی فصلی (پائیز و زمستان) و گونههای بوته ای وجود دارد. گونههای گندمیان دایمی در طی نه سال با نوسانات بارندگی واکنش متفاوتی داشتند و در کل تغییرات معنیداری در آنها مشاهده نشد، گونه Stipa hohenackeriana بیشتر تحت تاثیر بارندگی فصل زمستان بوده ولی Poa bulbosa و Cynodon dactylon با بارندگی فصل بهاره بیشتر همبستگی نشان دادند. تراکم گونههای پهن برگان علفی دایمی افزایش چشم گیری داشت (حدود هفت برابر) ولی در سالهای خشک (1381-1379) به شدت کاهش داشتند، تولید علوفه در طی نه سال از 296 به 747 کیلوگرم در هکتار رسیده، که حدوداً 5/2 برابر شده است. از آن مقدار سهم گیاهان کلاس II, I و III به ترتیب 1/23، 9/51 و02/25 درصد بوده است. همچنین در ترسالیها میزان تولید علوفه از747 به 1968کیلوگرم در هکتار رسیده. در واقع حدود هفت برابر افزایش داشته است.
محمدعلی زارعچاهوکی؛ اصغر زارع چاهوکی؛ محمد زارعارنانی
دوره 63، شماره 3 ، آذر 1389، ، صفحه 331-340
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین عوامل توپوگرافی و خاک با پراکنش گونههای گیاهی در مراتع اشتهارد انجام شد. بدین منظور، داده های پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی با روش تصادفی-سیستماتیک از راه پلاتگذاری در امتداد 3 ترانسکت 750 متری انجام شد. سطح پلاتها به روش سطح دستکم 2 متر مربع و شمار آنها با توجه به تغییرات پوشش گیاهی، 45 پلات تعیین ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین عوامل توپوگرافی و خاک با پراکنش گونههای گیاهی در مراتع اشتهارد انجام شد. بدین منظور، داده های پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی با روش تصادفی-سیستماتیک از راه پلاتگذاری در امتداد 3 ترانسکت 750 متری انجام شد. سطح پلاتها به روش سطح دستکم 2 متر مربع و شمار آنها با توجه به تغییرات پوشش گیاهی، 45 پلات تعیین شد. در آغاز و پایان هر ترانسکت یک نیمرخ حفر و از دو عمق 30-0 و 80-30 سانتیمتر نمونه خاک برداشت شد. ویژگی های خاک شامل سنگریزه، بافت، آهک، ماده آلی، اسیدیته و هدایت الکتریکی اندازهگیری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تجزیه مؤلفههای اصلی بهره گیری شد. نتایج نشان میدهد که از بین متغیرهای مورد بررسی، ویژگیهای سنگریزه، بافت، آهک و هدایت الکتریکی خاک از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر پراکنش پوشش گیاهی منطقه هستند.