مرتضی شاه نوری؛ مریم آذرخشی؛ مهدی بشیری؛ حسن رضایی مقدم
چکیده
تبخیروتعرق به عنوان یکی از اجزای مهم چرخه هیدرولوژیک نقش بسیار بزرگی در مطالعه بیلان آب حوزههای آبخیز دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی واکنش گیاه Atriplex canescens نسبت به سطوح مختلف شوری آب و تاثیر سطح شوری آب آبیاری بر مقدار تبخیروتعرق واقعی در شرایط لایسیمتری میباشد. به این منظور چهار تیمار صفر، 25%، 50% و 75% حداکثر تحمل شوری گیاه آتریپلکس کانسنس ...
بیشتر
تبخیروتعرق به عنوان یکی از اجزای مهم چرخه هیدرولوژیک نقش بسیار بزرگی در مطالعه بیلان آب حوزههای آبخیز دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی واکنش گیاه Atriplex canescens نسبت به سطوح مختلف شوری آب و تاثیر سطح شوری آب آبیاری بر مقدار تبخیروتعرق واقعی در شرایط لایسیمتری میباشد. به این منظور چهار تیمار صفر، 25%، 50% و 75% حداکثر تحمل شوری گیاه آتریپلکس کانسنس معادل با صفر، 6/19، 2/39 و 8/58 دسی زیمنس بر متر نمک کلرید سدیم در سه تکرار در نظر گرفته شد. لایسیمترها در گلخانه مستقر شده و در هر لایسیمتر دو بوته کشت شد. هر دو هفته یکبار 5 لیتر آب با شوریهای ذکر شده به هر لایسیمتر اضافه شد. اندازهگیری تبخیروتعرق با توزین لایسیمترها از تاریخ 15 اسفند1397 تا 24 مرداد 1398 با فاصله زمانی یک هفته انجام شد. پس از اتمام آزمایشها وزن اندامهای هوایی و زیرزمینی گیاهان هر تیمار به صورت تر و خشک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد با افزایش شوری آب آبیاری از صفر تا 8/58 دسی زیمنس بر متر، میزان تبخیروتعرق از 94/3 به 84/2 لیتر کاهش یافت، و بین تیمار شاهد و شوری 8/58 دسی زیمنس بر متر تفاوت معنیداری در سطح 5 درصد وجود داشت. با افزایش میزان شوری از تیمار صفر به 6/19، 2/39 و 8/58 دسی زیمنس بر متر وزن خشک اندام هوایی 13/20 %، 87/41% و 55/11 % نسبت به شاهد افزایش داشته است. بنابراین با شرایط تحقیق حاضر آتریپلکس کانسنس در شوری 2/39 دسیزیمنس بر متر بیشترین مقدار اندام خشک هوایی را تولید کرده است.
مسلم یزدانی؛ رضا عرفانزاده؛ اصغر مصلح ارانی
چکیده
مطالعۀ اثر گونههای بوتهای بر تولید، تنوع و غنای علفیهای زیراشکوب بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک جهت مدیریت مطلوب این اکوسیستمها ضروری است. بدین منظور مراتع منطقۀ چنارناز شهرستان خاتم واقع در استان یزد انتخاب و سپس با استقرار پلاتهای 5/0 × 5/0 متر، نمونهبرداری پوشش گیاهی در 15 سایت از زیر تاج سه گونة چوبی Daphne mezerum، ...
بیشتر
مطالعۀ اثر گونههای بوتهای بر تولید، تنوع و غنای علفیهای زیراشکوب بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک جهت مدیریت مطلوب این اکوسیستمها ضروری است. بدین منظور مراتع منطقۀ چنارناز شهرستان خاتم واقع در استان یزد انتخاب و سپس با استقرار پلاتهای 5/0 × 5/0 متر، نمونهبرداری پوشش گیاهی در 15 سایت از زیر تاج سه گونة چوبی Daphne mezerum، Amygdalus scoparia و Ebenus stellata که در شرایط یکسان توپوگرافی در کنار یکدیگر رشد کرده بودند، انجام شد. در هر پلات، درصد پوشش گونههای گیاهی تخمین زده شد و تولید به روش قطع و توزین بهدست آمد. همچنین شاخصهای تنوع و غنای گونهای با معرفی درصد پوشش گونههای زیراشکوب به نرم افزار Pastاحتساب شد. نتایج نشان داد بیشترین مقدار تنوع شانونوینر و سیمپسون در زیراشکوب A. scoparia (به ترتیب معادل 07/2 و 80/0) و کمترین مقدار در زیر اشکوب E. stellata (به ترتیب برابر10/1 و 55/0) بهدست آمد. همچنین بیشترین مقدار غنا (منهنینگ و مارگالف) در زیراشکوب گونههای A .scopariaو D. mezerum با میانگین (90/4 و 43/3) و (25/4 و 12/3) بهدست آمد، در حالیکه بیشترین مقدار تولید در زیراشکوب E. stellata (76/64 گرم بر متر مربع) مشاهده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که گونههای چوبی مختلف اثرات مطلوب اما متفاوت بر گونههای علفی زیراشکوب دارند بهطوریکه گونههای A. scopariaو D. mezerum تأثیر معنیداری در افزایش شاخصهای تنوع گیاهی و گونة E. stellata نقش مؤثری در افزایش تولید گیاهان زیراشکوب خود داشت؛ بنابراین بر حفظ همۀ گونههای چوبی در منطقه تأکید میگردد.
مهشید سوری؛ مینا بیات؛ حسین ارزانی؛ مرتضی خداقلی
چکیده
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی و تولید میباشند. تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این مطالعه اثر عوامل اقلیمی (بارندگی و دما) بر تولید گونههای گیاهی مورد چرای دام در 6 سایت استپی استان فارس در یک دورۀ ده ساله (1377 تا 1386) مورد بررسی قرار گرفت. جهت اندازهگیری پوشش از ...
بیشتر
عوامل اقلیمی مهمترین عامل تأثیرگذار بر رشد پوشش گیاهی و تولید میباشند. تأثیر هر یک از این عوامل در هر منطقه بسته به نوع پوشش گیاهی متفاوت است. در این مطالعه اثر عوامل اقلیمی (بارندگی و دما) بر تولید گونههای گیاهی مورد چرای دام در 6 سایت استپی استان فارس در یک دورۀ ده ساله (1377 تا 1386) مورد بررسی قرار گرفت. جهت اندازهگیری پوشش از 60 پلات 2 متر مربعی در طول 4 ترانسکت چهار صد متری استفاده شد و تولید با روش قطع و توزین در پانزده پلات در طول ترانسکتها اندازهگیری گردید. سپس با استفاده از رابطۀ رگرسیونی بین پوشش تاجی (درصد) و تولید (کیلوگرم در هکتار)، تولید مابقی پلاتها برای آن سال محاسبه شد. شاخصهای مهم اقلیمی که در این بررسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، عبارتند از: بارندگی (روزانه، ماهانه، سالانه، بارندگی فصل رویش و بارندگی فصل رویش به علاوه سال پیشین)، دما (سالانه، ماهانه، فصل رویش، بیشینه و کمینۀ دما). نتایج نشان داد متوسط تاج پوشش 3/6 درصد و متوسط تولید 5/128 کیلوگرم در هکتار بوده است و در میان شکلهای مختلف رویشی بوتهایها بیشترین درصد پوشش و تولید و گندمیان کمترین درصد پوشش و تولید را به خود اختصاص دادند. از بین شاخصهای مهم اقلیمی، بارندگی سالانه و دمای مرداد ماه در تمامی سایتها و بارندگی فصل رویش در تمامی سایتها بهجز سایت ایزدخواست به عنوان مؤثرترین شاخص روی تولید علوفه مؤثر بوده و همبستگی مثبت و معنیداری را با تولید علوفه نشان داد. با استفاده از بارندگی سالانه میتوان تغییرات تولید علوفه را در مراتع مورد بررسی از 50 تا 92 درصد و در کل مراتع استان فارس تا 70 درصد برآورد نمود. میانگین تولید بلندمدت در مراتع بیابان زدایی، بیداعلم و ایزدخواست با استفاده از پارامترهای بارندگی سالانه، بارندگی فصل رویش و بیشینۀ دما به ترتیب 3/88، 2/95 و 7/112 کیلوگرم در هکتار برآورد شد. از یافتههای این تحقیق میتوان به منظور پیشبینی تاجپوشش و تولید و در نهایت ظرفیت چرایی بلندمدت در مراتع استفاده نمود.
مجید محمداسمعیلی؛ محمد رضا مجتهدی؛ خیرالنسا میرنیا
چکیده
تنش غرقاب یکی از تنشهای مهم محیطی است که عملکرد گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. در این تحقیق اثرات ارتفاع غرقاب بر روی عملکرد دو گونۀ مرتعی Aeluropus littoralisوJuncus maritimus مورد مطالعه قرار گرفت. این آزمایش در قالب فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی در 4 تیمار و 8 تکرار در محیط نیمه کنترل شده اجرا شد. بعد از گذشت 5/2 ماه از شروع آزمایش، برداشت نهایی ...
بیشتر
تنش غرقاب یکی از تنشهای مهم محیطی است که عملکرد گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. در این تحقیق اثرات ارتفاع غرقاب بر روی عملکرد دو گونۀ مرتعی Aeluropus littoralisوJuncus maritimus مورد مطالعه قرار گرفت. این آزمایش در قالب فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی در 4 تیمار و 8 تکرار در محیط نیمه کنترل شده اجرا شد. بعد از گذشت 5/2 ماه از شروع آزمایش، برداشت نهایی انجام پذیرفت. ابتدا تعداد و طول کل استولونها به تفکیک در هر تیمار در گونۀ A. littoralis شمارش شدند. تعداد و طول ریزوم در گونۀ J. maritimus در هر واحد آزمایشی (گلدان) شمارش شد. وزن کل مادۀ خشک، وزن مادۀ خشک اندامهای هوایی، وزن مادۀ خشک اندامهای زیرزمینی در هر واحد آزمایشی اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات گونه و ارتفاع غرقاب روی تمام شاخصهای عملکردی مورد مطالعه (به استثنای اثر غرقاب در وزن خشک ریشه) دو گونۀ مرتعی A. littoralisو J. maritimusمعنیدار است. مقایسۀ میانگین شاخصهای عملکردی در گونۀ A. littoralis نشان میدهد بین دو دسته تیمار (هم سطح آب و تیمار 7 سانتی متر زیر سطح آب) و تیمار (بدون غرقاب و تیمار 15 سانتیمتر زیر سطح آب هم) اختلاف معنیداری وجود دارد. مقایسۀ میانگین در شاخصهای عملکردی گونۀ J. maritimusنشان میدهد که اختلاف معنیداری در تعداد ریزوم، طول کل ریزومها و و وزن خشک اندامهای زیر زمینی مشاهده نشد. مقایسۀ میانگین میزان مادۀ خشک در مرتع که بیشترین میزان تولید این دو گونه در تیمار 7 سانتی متر زیر سطح آب بود.
مینا بیات؛ حسین ارزانی؛ عادل جلیلی؛ حسن قلیچ نیا
چکیده
در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یک دورۀ پنج ساله (1381-1385) و سال 1392 در مراتع نیمهاستپی پلور و رینه در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. از مدلهای آماری (رگرسیون ساده و چندگانه) برای یافتن ارتباط بین پوشش و علوفۀ تولیدی سالانه و شکلهای مختلف ...
بیشتر
در این تحقیق میزان تأثیر سه عامل مهم اقلیمی بارش، درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا بر روی میزان پوشش تاجی و تولید علوفه در یک دورۀ پنج ساله (1381-1385) و سال 1392 در مراتع نیمهاستپی پلور و رینه در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. از مدلهای آماری (رگرسیون ساده و چندگانه) برای یافتن ارتباط بین پوشش و علوفۀ تولیدی سالانه و شکلهای مختلف رویشی گیاهان با متغیرهای اقلیمی در دورههای مختلف زمانی با استفاده از نرم افزار Minitab.14 و Excel جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج شش سال مطالعه در مراتع نیمهاستپی پلور و رینه نشان داد متوسط تاج پوشش 51 درصد و متوسط تولید 372 کیلوگرم در هکتار بوده است. پوشش کل گیاهان مراتع رینه با مجموع بارندگی فصل رشد و ماه اسفند و میانگین دما بیشترین ارتباط را دارند و در تولید علوفۀ سالیانه، دما نقش مؤثرتری را نسبت به بارندگی دارد و تولید متأثر از دمای ماه تیر است. در مراتع پلور رابطۀ پوشش شکلهای مختلف رویشی گیاهان (گندمیان، بوتهایها و پهن برگان علفی) با عوامل اقلیمی در پایههای زمانی مختلف معنیدار بود. تولید کل گیاهان قابل چرای دام در مرتع پلور متأثر از بارندگی فصل رشد میباشد. بنابراین در طرحهای مرتعداری بهجای یکسال اندازهگیری تولید و پوشش میتوان نوسان تولید و پوشش را بر اساس پارامترهای اقلیمی برآورد کرد. با داشتن پوشش و تولید درازمدت مرتع، میتوان علوفۀ قابل دسترس و ظرفیت مرتع را تعیین و از تخریب مراتع جلوگیری کرد.
عطاالله ابراهیمی
چکیده
پوشش گیاهی و تولید همواره دو شاخص مهم در اندازه گیری و ارزیابی مراتع بوده که گاهی به عنوان نمایندهی دیگری نیز اندازه گیری میشوند. این دوشاخص در مطالعات وسیعی مورد استفاده قرار گرفته و نقشی تعیین کننده در ارزیابی ساختار و عملکرد مراتع دارند. در بعضی موارد در زمان یا مکانهای متفاوت، آماربرداران مختلفی پوشش گیاهی و تولید را اندازه ...
بیشتر
پوشش گیاهی و تولید همواره دو شاخص مهم در اندازه گیری و ارزیابی مراتع بوده که گاهی به عنوان نمایندهی دیگری نیز اندازه گیری میشوند. این دوشاخص در مطالعات وسیعی مورد استفاده قرار گرفته و نقشی تعیین کننده در ارزیابی ساختار و عملکرد مراتع دارند. در بعضی موارد در زمان یا مکانهای متفاوت، آماربرداران مختلفی پوشش گیاهی و تولید را اندازه گیری میکنند. این تحقیق تأثیر آماربرداران و فرمهای رویشی مختلف را بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید را بررسی کرده است. بدین منظور، تأثیر سه گروه آماربردار و پنج فرم رویشی مختلف (فاکتورها) بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی (کواریانس) و تولید (متغیر وابسته) در قالب طرح فاکتوریل کاملی در مراتع چهارطاق ناغان استان چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، متغیر پیشگوی پوشش گیاهی شاخص مناسبی (P≤0.05) برای بیان تولید فرمهای رویشی میباشد، اما گروههای آماربردار مختلف بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید فرمهای رویشی بهطور معنی داری (P≤0.05) تأثیر گذارند. فرمهای رویشی تفاوت معنی داری (P≤0.05) در برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید ایجاد نمیکنند. ولی، تأثیر متقابل گروههای آمار بردار و فرمهای رویشی بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید معنی دار (P≤0.05) است. از اینرو میتوان نتیجه گرفت، اگرچه متغیر پیشگوی پوشش گیاهی عامل مناسبی برای بیان تولید است، ولی، باید در صورت امکان به طور همزمان از گروههای آماربردار مختلف به ویژه هنگامی که اندازهگیری تولید فرمهای رویشی مختلف مد نظر است، استفاده نشود.
سیدمهدی حشمتالواعظین؛ سجاد قنبری؛ علی طویلی
دوره 63، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 183-14
چکیده
محصول اصلی مراتع خزنگاه شهرستان ماکو، علوفه و عمده محصول فرعی منطقه، سریش است. گیاه سریش در یک دوره 30 روزه در اوایل بهار توسط مردم محلی برداشت شده و به فروش میرسد. در این تحقیق برخی شاخصهای اقتصادی برداشت و فروش محصول فرعی سریش مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر همین پایه، جامعه آماری این تحقیق، شامل بهرهبرداران محصول سریش ...
بیشتر
محصول اصلی مراتع خزنگاه شهرستان ماکو، علوفه و عمده محصول فرعی منطقه، سریش است. گیاه سریش در یک دوره 30 روزه در اوایل بهار توسط مردم محلی برداشت شده و به فروش میرسد. در این تحقیق برخی شاخصهای اقتصادی برداشت و فروش محصول فرعی سریش مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر همین پایه، جامعه آماری این تحقیق، شامل بهرهبرداران محصول سریش و علوفه در منطقه مورد بررسی میباشد. نتایج تحقیق نشان داد حاشیه بازاریابی گیاه سریش 60 درصد میباشد که نتیجه فصلی بودن برداشت سریش و سرعت فساد پذیری بالای آن میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که سود اقتصادی حاصل از تولید علوفه هر خانوار، 15 میلیون ریال در سال و رانت اقتصادی حاصله 262.5 هزار ریال در هکتار در سال برآورد شد. میانگین درآمد ناخالص گیاه سریش نیز در یک دوره برداشت برای هر خانوار حدود 4564 هزار ریال برآورد شد، که پس از کسر هزینههای آشکار برداشت (حمل و نقل)، درآمد خالص هر خانوار در دوره به 3691 هزار ریال بالغ شد. سود اقتصادی خانوار پس از کسر هزینههای کارگری و حمل و نقل از درآمد ناخالص، 348 هزار ریال برآورد شد. بر پایه این تحقیق، رانت اقتصادی حاصل از بهرهبرداری سریش 16748 ریال در هر هکتار در سال محاسبه شد. ارزش مورد انتظار هر هکتار مرتع (Rangeland Expectation Value, REV) از محل برداشت محصول فرعی 670 هزار ریال در هکتار و از محل علوفه تولیدی در هر هکتار 10.5 میلیون ریال برآورد شد. به همین ترتیب، ارزش کل مورد انتظار هر هکتار مرتع حاصل از تولید محصول اصلی و فرعی به 11.17 میلیون ریال بالغ میشود. بر پایه این بررسی، سهم محصول فرعی سریش از کل ارزش مورد انتظار مرتع 6 درصد محاسبه شد. مراتع منطقه با تولید بخش گستردهای از فرآوردههای که تنها به بررسی علوفه و سریش در این نوشتار بسنده شده است، نقش مهمی در اقتصاد محل و منطقه ایفا میکند.