سمیه طاهری؛ حسن احمدی؛ جمال قدوسی؛ سادات فیض نیا؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ محمدحسین رامشت
چکیده
فرونشست زمین در مناطق شهری به سازهها، جادهها، خطوط آهن، لولهها، سیستمهای فاضلاب و چاهها آسیب واردمیکند و تعیین پتانسیل آن اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش استعداد فرونشست زمین در شهر کرج به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل وزن نشانگر(WoE) مدلسازیشدهاست. بدینمنظور نقشهی فاکتورهای موثر بر فرونشست شامل شیب، ضخامت آبرفت، ...
بیشتر
فرونشست زمین در مناطق شهری به سازهها، جادهها، خطوط آهن، لولهها، سیستمهای فاضلاب و چاهها آسیب واردمیکند و تعیین پتانسیل آن اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش استعداد فرونشست زمین در شهر کرج به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل وزن نشانگر(WoE) مدلسازیشدهاست. بدینمنظور نقشهی فاکتورهای موثر بر فرونشست شامل شیب، ضخامت آبرفت، تغییرات سطح سفرهی آبزیرزمینی، لایهای بودن آبخوان و اندازهی ذرات و نفوذپذیری تهیه و با مقادیر ثبتشدهی فرونشست مقایسهشده و وزن تأثیر هریک تعیینگردید. درنهایت از تلفیق اثر این فاکتورها، نقشهی شاخص پتانسیل مخاطرهی فرونشست(SI) تعیینشده و به کمک منحنی نرخ موفقیت(SRC) پهنهبندی شد. براین اساس، پنج پهنه از نظر حساسیت به فرونشست از بسیارحساس تا حساسیت بسیار کم مشخصگردید. بهمنظور تعیین کارایی مدل WoE به کمک منحنی SRC مشخصشد نقشهی پیشبینی حساسیت به فرونشست، 93/64 درصد از واقعیت زمینی را پوشش دادهاست. نتایج نشانداد، لایهای بودن آبخوان، تأثیر مثبتی در ایجاد فرونشست دارد. بیشترین تأثیر نفوذپذیری برفرونشست مربوط به آبرفتهایی با نفوذپذیری بهنسبت خوب و دارای مقداری ذرات ریزدانه میباشد که با وزن نهایی 3/72، در بین طبقات مختلف تمامی پارامترها، بیشترین وزن را دارد و بهنظر میرسد یکی از شرطهای لازم برای رخداد فرونشست است. از لحاظ ضخامت آبرفت، بیشترین میزان فرونشست در آبرفتهای ضخیم (بیش از 200 متر) اتفاقافتادهاست. بهعلاوه، مناطقی که بیش از نیم متر در سال افت متوسط آب زیرزمینی داشتهاند نیز موثرین طبقهی نوسانات سطح سفره بر پدیدهی فرونشست بودهاند. همچنین شیبهای کمتر از دو درجه، مستعدترین شرایط شیب برای بروز فرونشست میباشد. بنابرنتایج، بسیاری از مناطق کرج در برابر مخاطرهی فرونشست بهنسبت ایمنند ولی استعداد این مخاطره در جنوب و جنوبغرب شهر بالا و نیازمند توجه ویژه در مدیریت شهریاست.
مریم سادات جعفرزاده؛ علی حقی زاده؛ ایرج ویس کرمی
چکیده
کشاورزی، متداولترین مصرفکننده منابع آب زیرزمینی در دنیا بوده و اقتصاد زراعی شدیدا وابسته به آب زیرزمینی میباشد. استفاده از روشهای طبقهبندی در زمینههای علمی بسیاری، از جمله کشاورزی پایدار، به دلیل دخالت پارامترهای موثر بیشتر و متعاقبا نتایج دقیقتر، مورد توجه قرار گرفته است. مدلهای تحلیل تشخیصی نسبت به روشهای مدرن ...
بیشتر
کشاورزی، متداولترین مصرفکننده منابع آب زیرزمینی در دنیا بوده و اقتصاد زراعی شدیدا وابسته به آب زیرزمینی میباشد. استفاده از روشهای طبقهبندی در زمینههای علمی بسیاری، از جمله کشاورزی پایدار، به دلیل دخالت پارامترهای موثر بیشتر و متعاقبا نتایج دقیقتر، مورد توجه قرار گرفته است. مدلهای تحلیل تشخیصی نسبت به روشهای مدرن پیچیدهتر، دقیقتر بوده و کارایی بهتری دارند. درپژوهش حاضر، پتانسیلیابی مناطق مستعدنفوذ آب به داخل خاک در بخشهایی از شهرهای خمین، شازند، ازنا، الیگودرز و دورود (منطقه مطالعاتی ماربره)، با استفاده از روش تحلیل تشخیصی آمیخته (MDA) مورد بررسی قرار گرفت. بهاینمنظور، نمونههای نفوذ برداشت شده با از روش استوانه مضاعف، همراه با لایههای محیطی ، به مدل معرفی شدند. بهمنظور صحتسنجی نتایج نیز از منحنی ROC، شاخصهای CCI، TSS، Recall و Precision استفاده گردید. بر اساس نتایج، بخشهایی از شازند، خمین، دورود، ازنا و الیگودرز بهترتیب 2/6، 1/6، 7/12، 3/13 و 9/15% دارای پتانسیل نفوذپذیری زیاد و 1/20،5/16، 3/14، 6/19 و 8/10% دارای پتانسیل نفوذپذیری بسیار زیاد برآورد شدند. عمده این مناطق دارای بافت شنی و از نوع سازندهای کواترنری با کاربری کشاورزی و مرتع میباشند. ارزیابی صحت نتایج نیز با استفاده از شاخصهای صحتسنجی که به ترتیب 89/0%، 66/76، 53/0، 91/0 % و 73/0 % بدست آمدند، نشاندهنده کارایی قابل قبول، خوب و عالی مدل میباشد. نتایج این بررسی، میتواند در تصمیمات مدیران و برنامهریزان در رابطه با تغذیه آبهای زیرزمینی متناسب با نیازهای شهری و کشاورزی، مفید باشد، چرا که منابع آب زیرزمینی و اطمینان از پایداری آنها، عامل اصلی کشاورزی پایدار میباشد.
مریم ممبنی؛ حمیدرضا عسگری؛ علی محمدیان بهبهانی؛ سلمان زارع؛ حسین یوسفی
چکیده
یکی از چالشهای اصلی مدیرت تخریب سرزمین در مناطق خشک و بیابانی ایران، تثبیت ماسههای روان و کنترل گردوغبار است، بهطوریکه استفاده از انواع خاکپوشها بهخصوص خاکپوشهای سازگار با محیط زیست، یکی از روشهایی است که بهمنظور تثبیت ماسههای روان به کار میرود. هدف از این تحقیق، بررسی امکان استفاده از پسماندهایی مانند ...
بیشتر
یکی از چالشهای اصلی مدیرت تخریب سرزمین در مناطق خشک و بیابانی ایران، تثبیت ماسههای روان و کنترل گردوغبار است، بهطوریکه استفاده از انواع خاکپوشها بهخصوص خاکپوشهای سازگار با محیط زیست، یکی از روشهایی است که بهمنظور تثبیت ماسههای روان به کار میرود. هدف از این تحقیق، بررسی امکان استفاده از پسماندهایی مانند لیکور سیاه و ملاس بهعنوان خاکپوش جهت تثبیت ماسههای روان میباشد. بهمنظور آمادهسازی بستر تیمارها در محیط آزمایشگاهی از ماسههای بادی بیابان ریگبلند کاشان استفاده گردید. برای انجام آزمایشها از سینیهای فلزی با ابعاد 2×30×100 سانتیمتر و جهت پاشش تیمارهای ملاس، لیکور سیاه و شاهد بهصورت یکلایه و دولایه از پیستوله 5/2 لیتری استفاده گردید و تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. بهمنظور ارزیابی کارایی این مواد مقاومت فروروی، مقاومت برشی در حالت اشباع و خشک و نفوذپذیری نسبت به آب اندازهگیری شد و دادهها با نرمافزار آماری مناسب مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش بهصورت آزمایشگاهی نشان داده است که میزان مقاومت فروروی خاکپوشهای ملاس و لیکور سیاه دولایه به ترتیب 8/9 و 8/7 کیلو نیوتن بر مترمربع است. این دو نوع خاکپوش اختلاف معنیداری با یکدیگر و نیز با تیمار شاهد (آب) دارند. بیشترین مقاومت فروروی و برشی مربوط به تیمار ملاس است بهگونهای که مقاومت فروروی را 8/9 برابر و مقاومت برشی را 14 برابر نسبت به شاهد افزایش داد. سرعت نفوذ در خاکپوش لیکور یکلایه در مقایسه با خاکپوش ملاس و شاهد (آب)، دارای اختلاف معنیداری است درحالیکه با افزایش ضخامت، سرعت نفوذ کاهش یافته است. بیشترین سرعت نفوذ مربوط به تیمار لیکور یکلایه است بهگونهای که سرعت نفوذ را 4/0 برابر نسبت به شاهد افزایش داد. مالچ ملاس به دلیل داشتن مقاومت فروروی و برشی و نفوذپذیری مناسب بهترین نوع مالچ تشخیص داده شده است. ازآنجاکه مواد به کار برده شده در این تحقیق از نوع مواد طبیعی و آلی میباشد و از سوی دیگر از مزیتهای زیستمحیطی، سهولت استفاده و در دسترس بودن منابع برخوردار است، باوجوداین بهمنظور بهینه نمودن شرایط اجرایی، نیازمند آزمایشهای بیشتر در مقیاس آزمایشگاهی و صحرایی است.
رضا یاری؛ اسفندیار جهانتاب؛ غلامعلی حشمتی
چکیده
با توجه به اهمیت داشتن اطلاعات پوشش گیاهی و خاک در جهات مختلف شیب، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تأثیر جهت شیب بر پتانسیلهای عملکردی و شاخصهای سطحی خاک در مراتع ییلاقی چهارباغ استان گلستان میباشد. جهت این بررسی از روش تحلیل عملکرد چشمانداز (LFA[1]) و در جهات اصلی شیب استفاده شد. بدین منظور در چهار جهت اصلی سه ترانسکت 100 متری با فواصل ...
بیشتر
با توجه به اهمیت داشتن اطلاعات پوشش گیاهی و خاک در جهات مختلف شیب، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تأثیر جهت شیب بر پتانسیلهای عملکردی و شاخصهای سطحی خاک در مراتع ییلاقی چهارباغ استان گلستان میباشد. جهت این بررسی از روش تحلیل عملکرد چشمانداز (LFA[1]) و در جهات اصلی شیب استفاده شد. بدین منظور در چهار جهت اصلی سه ترانسکت 100 متری با فواصل مشخص مستقر و در طول ترانسکتها نوع، طول و عرض لکهها و فاصلة بینلکهای اندازهگیری شد. جهت محاسبة پتانسیلهای عملکردی (پایداری، نفوذپذیری، چرخة موادغذایی و شاخص نظامیافتگی پوشش گیاهی) در جهات مختلف شیب با استفاده از 11 شاخص سطح خاک از دستورالعمل Excel, LFA استفاده شد. جهت بررسی معناداری پتانسیلهای عملکردی از نرمافزار SAS و آزمون تجزیة واریانس و برای طبقهبندی میانگین پتانسیلهای عملکردی از آزمون گروهبندی دانکن استفاده شد. برای بررسی شاخصهای سطحی خاک در امتداد هر ترانسکت (100متر)، 5 پلات مستقر و 11 شاخص به صورت کیفی و با استفاده از جداول مربوطه امتیازدهی و برای بررسی نرمالبودن دادهها از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف استفاده شد. جهت بررسی معناداری خصوصیات سطحی خاک از آزمون غیرپارامتری کروسکال والیس و طبقهبندی شاخصها از آزمون گروهبندی دانکن استفاده شد. نتایج نشان داد پتانسیلهای عملکردی در جهات مختلف دارای اختلاف معنادار است (05/0>P)، بهطوری که بیشترین درصد پتانسیلهای عملکردی در جهت شمال و کمترین مقدار آن در جهت شرق برآورد شد. شاخص نظامیافتگی پوشش گیاهی برای جهات شمال، جنوب، شرق و غرب به ترتیب 53/0، 43/0، 38/0 و 51/0 برآورد شد. همچنین نتایج نشان داد به جز شاخصهای پوشش کریپتوگام و میکروتوپوگرافی، تمامی شاخصهای مورد بررسی در جهات مختلف دارای اختلاف معنادار میباشند (05/0>P). نتایج تحقیق حاضر حاکی از تأثیر جهت بر خصوصیات پوشش گیاهی و خاک جهت اعمال مدیریت صحیح و بهینه میباشد. همچنین جهت دامنهها میتواند تأثیر مهمی بر پتانسیلهای عملکردی اکوسیستم مرتعی داشته باشد. [1] - Landscape Function Analysis
منصوره کارگر؛ زینب جعفریان؛ محدثه احسانی
چکیده
جهت اعمال مدیریت علمی و صحیح بر اکوسیستمهای مرتعی داشتن اطلاعاتی از اکوسیستم بهعنوان شاخصهای سلامت و کارکرد اکوسیستم مورد نیاز است. هدف از این تحقیق، تأثیر چرا بر شاخصهای سطحی خاک و ویژگیهای عملکردی مرتع با استفاده از روش تحلیل عملکرد چشمانداز (LFA) است. بدین منظور، تحقیق حاضر در دو منطقه قرق و خارج از قرق مراتع دونا حوزه ...
بیشتر
جهت اعمال مدیریت علمی و صحیح بر اکوسیستمهای مرتعی داشتن اطلاعاتی از اکوسیستم بهعنوان شاخصهای سلامت و کارکرد اکوسیستم مورد نیاز است. هدف از این تحقیق، تأثیر چرا بر شاخصهای سطحی خاک و ویژگیهای عملکردی مرتع با استفاده از روش تحلیل عملکرد چشمانداز (LFA) است. بدین منظور، تحقیق حاضر در دو منطقه قرق و خارج از قرق مراتع دونا حوزه آبخیز سیاهبیشه انجام شد. نمونهبرداری بهصورت سیستماتیک با استقرار 3 ترانسکت 100 متری به فاصله 100 متر از هم مستقر گردید و روی هر ترانسکت تعداد 10 پلات یک مترمربعی به فواصل 10 متر از یکدیگر قرار داه شد. جهت مقایسه شاخصهای سهگانه پایداری، نفوذپذیری و چرخه عناصر غذایی در دو منطقه قرق و خارج از قرق از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تمامی شاخصهای سطح خاک بهجز پوشش سطح خاک، طوقه گیاهان چندساله، پوشش تاجی درختان و درختچهها، ناهمواری سطحی و نوع و شدت فرسایش اختلاف معنیداری در سطح پنج درصد وجود دارد (05/0P<). بدین ترتیب بین سه شاخص عملکردی مرتع در دو منطقه مذکور اختلاف معنیداری وجود دارد.
محسن پادیاب؛ سادات فیض نیا؛ حسن احمدی؛ اردشیر شفیعی
چکیده
ارزیابی تغییرات منابع خاکی و آبی ناشی از اجرای عملیات پخش سیلاب برای تعیین برآیند مثبت یا منفی اثرگذاری آن امری ضروری است. مهمترین مؤلفة تأثیرگذار در عملکرد سیستمهای پخش سیلاب میزان رسوب ورودی به کانالهای آبرسان گسترشی و نهشتهشدن آن در سطح و تجمع در عمق عرصة پخش است که میتواند خصوصیات فیزیکی و شیمیایی عرصه را ...
بیشتر
ارزیابی تغییرات منابع خاکی و آبی ناشی از اجرای عملیات پخش سیلاب برای تعیین برآیند مثبت یا منفی اثرگذاری آن امری ضروری است. مهمترین مؤلفة تأثیرگذار در عملکرد سیستمهای پخش سیلاب میزان رسوب ورودی به کانالهای آبرسان گسترشی و نهشتهشدن آن در سطح و تجمع در عمق عرصة پخش است که میتواند خصوصیات فیزیکی و شیمیایی عرصه را تغییر دهد. در واقع، با مشخصکردن عمق نفوذ رسوبات، به عمق تأثیرگذاری پخش سیلاب بر ویژگیهای خاک خواهیم رسید. به منظور تعیین اثر گسترش سیل بر میزان نفوذ رسوب به عمق عرصة پخش سیلاب گچساران از اعماق 0 ـ 15، 15 ـ 30، 30 ـ 45، و ۴۵ ـ ۶۰ سانتیمتری از سطح خاک عرصههای پخش و شاهد نمونهبرداری شد. کلیة نمونهها با استفاده از روش الک خشک و هیدرومتری دانهبندی شد. درصد دانههای رسوب با اندازة کمتر از دو میلیمتر با آزمون دانکن و t مستقل برای 80 نمونة برداشتشده از نظر آماری بررسی شد. نتایج نشان داد ورود رسوبات به صورت عمقی در پروفیلهای حفرشده تا عمق سوم به طور مؤثر و کاملاً مشخص نمایان است و میتواند در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تأثیرگذار باشد و از این عمق به بعد تأثیر پخش سیلاب ناچیز میشود. مهمترین ویژگیای که از سطح به عمق نوارهای پخش تغییر خواهد کرد نفوذپذیری هر یک از لایههای مورد مطالعه است؛ به طوری که با افزایش ذرات ریز نفوذی در عمق و مسدودشدن خلل و فرج لایههای خاک به اصطلاح کور میشود و نفوذپذیری به شدت کاهش مییابد؛ این حالت در سطح نوارهای پخش چشمگیرتر است و حتی پس از نهشتهشدن رسوبات در سطح (عمق 0 ـ 15 سانتیمتری) لایهای سلهبسته و سفالی ایجاد میشود و از نفوذ ذرات و حتی آب به عمق جلوگیری میکند. با تعیین میزان رسوب نهشتهشده در سطح نوارهای پخش و همچنین میزان نفوذ عمقی آن میتوان برای بهبود کارایی و نگهداری آسانتر سیستمهای پخش سیلاب یا حتی عدم استفاده از این روش به صورت عملی و مؤثر تصمیمگیری کرد.
فریبا علوی زاده؛ کمال الدین ناصری؛ علی گلکاریان؛ علی طویلی
چکیده
فرسایش خاک در اکثر نقاط کشور، بهویژه نواحی خشک و نیمهخشک، معضلی بزرگ بهشمار میرود و به علت رسوبگذاری، آلودگی، تشدید سیلابها، و آثار مخرب بر حاصلخیزی خاک از اهمیت زیادی برخوردار است. وجود پوشش گیاهی پراکنده از ویژگیهای مناطق خشک و نیمهخشک است و معمولاً فضای خالی بین این گیاهان با پوستههای بیولوژیک یا کریپتوگام، ...
بیشتر
فرسایش خاک در اکثر نقاط کشور، بهویژه نواحی خشک و نیمهخشک، معضلی بزرگ بهشمار میرود و به علت رسوبگذاری، آلودگی، تشدید سیلابها، و آثار مخرب بر حاصلخیزی خاک از اهمیت زیادی برخوردار است. وجود پوشش گیاهی پراکنده از ویژگیهای مناطق خشک و نیمهخشک است و معمولاً فضای خالی بین این گیاهان با پوستههای بیولوژیک یا کریپتوگام، مانند خزهها، پوشیده میشود. این پوستهها در یک اکوسیستم از جهات گوناگون اهمیت دارند و تأثیرات متعددی بر خصوصیات خاک و گیاهان آوندی میگذارند. در تحقیق حاضر تأثیرگذاری خزهها، به عنوان بخش مهمی از پوستههای بیولوژیک، بر فرسایش آبی مراتع حوزة سد طرق واقع در استان خراسان رضوی بررسی شده است. به منظور بررسی تأثیر خزهها بر فرسایش آبی، رواناب مصنوعی به مدت 30 دقیقه در پلاتهای مستقر در عرصه با دو شدت کم و زیاد جاری گشت. خزهها تحت چهار تراکم زیاد (60- 75% پلات)، متوسط (35- 50%)، کم (10- 20% پلات)، و شاهد(0%) مطالعه شد تا اثر هر یک در میزان غلظت رسوب تولیدشده و فرسایش ویژه تحت شرایط آزمایشی یکسان بررسی شود. نتایج بهدستآمده از آنالیز واریانس و آزمون توکی با استفاده از نرمافزار Minitab نشان داد که، با کاهش تراکم گیاهان خزهای، تولید رسوب و، به دنبال آن، فرسایش ویژه نیز افزایش مییابد و بین چهار تراکم خزه و دو شدت آب در سطح 95% تفاوت معنیدار وجود دارد، اما در خصوص میزان نفوذپذیری بین تیمارهای مختلف اختلاف معنیداری مشاهده نشد.
اصغر مصلحآرانی؛ حمیدرضا عظیمزاده
چکیده
حلقههای گیاهی با اندازههای مختلف توسط گونههایی از تیره زنبق، گندمیان، اویارسلام و بعضی تیرههای دیگر در مناطق نیمهخشک تشکیل میشود. مکانیسم تشکیل حلقة نوعی واکنش به خشکسالی و سازش با شرایط کمبود منابع آب است. تاکنون نقش این گیاهان در نفوذ آب به خاک و تاثیر توسعة این گونهها در هیدرولوژی حوزههای آبخیز کمتر مورد توجه قرار ...
بیشتر
حلقههای گیاهی با اندازههای مختلف توسط گونههایی از تیره زنبق، گندمیان، اویارسلام و بعضی تیرههای دیگر در مناطق نیمهخشک تشکیل میشود. مکانیسم تشکیل حلقة نوعی واکنش به خشکسالی و سازش با شرایط کمبود منابع آب است. تاکنون نقش این گیاهان در نفوذ آب به خاک و تاثیر توسعة این گونهها در هیدرولوژی حوزههای آبخیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش نفوذ تجمعی و شدت نفوذ آب در درون حلقههای گیاهی دو گونة Iris songarica وScripoides holoschoenus اندازهگیری شد. نفوذ تجمعی و شدت نفوذ در خاک بین حلقههای گیاهی نیز به عنوان محدودة فاقد پوشش (شاهد) نیز اندازهگیری شد. اندازهگیری نفوذ تجمعی و شدت نفوذ به کمک استوانههای زوجی انجام پذیرفت. نفوذپذیری در سه تکرار برای هر گیاه که بهطور تصادفی انتخاب گردید ,تکرار شد. در خاک بین حلقهها نیز در سه تکرار مقادیر نفوذ تجمعی و شدت نفوذ بهدست آمد. در هر اندازهگیری نفوذ فاصلههای زمانی، پنج دقیقه در نظر گرفته شد تا زمانی که نفوذ آب به خاک یا درون حلقه گیاهی ثابت گردید. در بیشتر مدلهای برآورد عمق و حجم رواناب سطحی در حوزة آبخیز مانند نرمافزار HEC-HMS از معادلههای نفوذ استفاده میشود. دانستن اجزاء معادلههای نفوذ گرین-آمپت و هورتون داخل حلقة زنبق، حلقة اویارسلام و در خاک منطقة بدون پوشش، کمک میکند تا از دادههای ورودی دقیقتر برای اجراء مدلهای هیدرولوژی استفاده کرد. کارایی مدلهای گرین-امپت و هورتون در برآورد نفوذ با محاسبة ضریب کارایی ناش- ساتکلیف بهدست آمد. نتایج حاصل از آزمون t جفت شده نشان داد؛ بین شدت نفوذ آب و نفوذ تجمعی دو تیمار گونههای با پوشش حلقهای و خاک بین حلقهها اختلاف معنیداری وجود دارد (01/0p
نادر نورا؛ آتنا کبیر
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388، ، صفحه 153-166
چکیده
در این مقاله کاربرد GIS برای تعیین مشخصه ها و ترکیب های آنها درمدل فیزیکی هیدرولوژیکی بارندگی-رواناب تشریح شده است. در یک حوزه آبخیز ناهمگنی خاک و پوشش گیاهی را میتوان با توزیع نفوذپذیری و ظرفیت ذخیره رطوبتی خاک که با هم پوشانی نقشههای خاک و ویژگی های کاربری زمین بدست آید مشخص نمود. این توزیع به منظور ملاحظه توزیع غیر خطی اشباع حقیقی ...
بیشتر
در این مقاله کاربرد GIS برای تعیین مشخصه ها و ترکیب های آنها درمدل فیزیکی هیدرولوژیکی بارندگی-رواناب تشریح شده است. در یک حوزه آبخیز ناهمگنی خاک و پوشش گیاهی را میتوان با توزیع نفوذپذیری و ظرفیت ذخیره رطوبتی خاک که با هم پوشانی نقشههای خاک و ویژگی های کاربری زمین بدست آید مشخص نمود. این توزیع به منظور ملاحظه توزیع غیر خطی اشباع حقیقی سطح خاک با توجه به اثرگذاری آن در تولید بارش مازاد (رواناب مؤثر) و تراوش در طول یک رگبار بارندگی درحوزه آبخیز کاربرد دارد. تعیین مشخصه های ترکیب های مدل نفوذپذیری توسط GIS به طور موفقی در حوزه آبخیز کچیک انجام شده است. به منظور دستیابی به داده های مورد نیاز نقشه ساده دیجیتالی خاک حوزه به سلولهای1×1 کیلومتری تقسیم بندی شده و با نقشه کاربری اراضی به منظور برآوردتوزیع مکانی مشخصه های مدل نفوذپذیری که شامل بیشینه و کمینه نفوذپذیری و ظرفیت رطوبتپذیری خاک در حد اشباع (fo،fc و Sm)،ضریب های مدل (K1،K2،K3 و K4) و بارش مازاد میباشد ترکیب شده است. نتایج کاربرد مدل نشان میدهد که ارتباط بین بارندگی - رواناب در طول یک رگبار بارندگی با کاربرد روش GIS و با توجه به ویژگی های حوزه آبخیز و ناهمگنی مکانی آن تولید جدیدی از مدل هیدرولوژیکی در مقیاس کوچک و بزرگ و قابل گسترش در حوزه آبخیز میباشد.