ستاره باقری؛ رضا تمرتاش؛ محمد جعفری؛ محمدرضا طاطیان؛ آرش ملکیان
چکیده
اکوسیستم دشت نسبت به تغییرات محیطی بسیار آسیبپذیر است و خشکسالی مشهورترین محرک شناخته شده تغییر اکوسیستم است که بعد از وقوع، شناسایی اثرات و پیامدهای آن دشوار است. در این تحقیق به منظور بررسی شیب تغییرات پوشش گیاهی نسبت به خشکسالی از شاخص NDVI تصاویر مودیس و شاخص SPI طی سالهای 2001 تا 2016 استفاده شد و نقشه تغییرات پوشش گیاهی نسبت به خشکسالی ...
بیشتر
اکوسیستم دشت نسبت به تغییرات محیطی بسیار آسیبپذیر است و خشکسالی مشهورترین محرک شناخته شده تغییر اکوسیستم است که بعد از وقوع، شناسایی اثرات و پیامدهای آن دشوار است. در این تحقیق به منظور بررسی شیب تغییرات پوشش گیاهی نسبت به خشکسالی از شاخص NDVI تصاویر مودیس و شاخص SPI طی سالهای 2001 تا 2016 استفاده شد و نقشه تغییرات پوشش گیاهی نسبت به خشکسالی با 5 کلاس تنش خشکسالی شامل کلاسهای خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تهیه شد تا امکان ارزیابی مناسب خشکسالی در مقیاسهای زمانی مشخص شده فراهم شود. نتایج الگوی شیب تغییرات مکانی پوشش گیاهان نسبت به خشکسالی نشان داد که سراسر دشت متحمل شیب تغییرات پوشش گیاهی است و از شرق به غرب دشت قزوین از میزان شیب تغییرات پوشش گیاهی و حساسیت اراضی در برابر خشکسالی کاسته شده است. از طرفی مساحتهای کمی از دشت نسبت به وقوع خشکسالی کمتر در معرض خطر هستند و عمده قسمتهای دشت نسبت به وقوع خشکسالی از حساسیتهای متوسط تا زیاد برخوردار هستند. به گونهای که بیشترین درصد مساحت در خشکسالی یک ماهه مربوط به کلاس خشکسالی خیلی کم است اما در خشکسالیهای 3، 6، 9، 12، 24 و 48 ماهه بیشترین درصد مساحت مربوط به کلاسهای خشکسالی متوسط و زیاد است. نتایج این تحقیق به عبارتی تعیین شیب تغییرات پوشش گیاهی در برابر خشکسالی در سالهای گذشته و پیشبینی این تغییرات در سالهای آینده میتواند در جهت برنامهریزی و استفاده بهینه از منابع، کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی باشد.
زکیه دستوری؛ محمد فرزام
چکیده
آنغوزه از گیاهان دارویی مهم در مراتع استپی ایران است. به کارگیری راهکارهای موثر در استقرار آن میتواند برای احیای مراتع و اقتصاد مردم بومی آن مفید باشد. با توجه به اینکه تنش خشکی یکی از محدودیت های اساسی در استقرار گیاهان مناطق خشک و نیمه خشک است، در این پژوهش تاثیر انواع تیمارهای حفظ رطوبت خاک و جوانه زنی بذر برای کمک به سبز شدن بذر ...
بیشتر
آنغوزه از گیاهان دارویی مهم در مراتع استپی ایران است. به کارگیری راهکارهای موثر در استقرار آن میتواند برای احیای مراتع و اقتصاد مردم بومی آن مفید باشد. با توجه به اینکه تنش خشکی یکی از محدودیت های اساسی در استقرار گیاهان مناطق خشک و نیمه خشک است، در این پژوهش تاثیر انواع تیمارهای حفظ رطوبت خاک و جوانه زنی بذر برای کمک به سبز شدن بذر و استقرار نهال آنغوزه در حوزه آبخیز زوجی کاخک واقع در جنوب استان خراسان رضوی، شهرستان گناباد، بررسی شد. آزمایش شامل تیمارهای حفظ رطوبت (حفاظ سنگ، سوپر جاذب، سنگ و سوپر جاذب) و شاهد، و کرتهای فرعی شامل نوع تیمار بذر (سرمادهی شده یا شاهد) بود که در 30 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. تیمارهای سوپرجاذب + سنگ چین و سنگ چین موجب کاهش دما و افزایش رطوبت خاک شدند. تیمارهای حفظ رطوبت دارای تعداد نهال سبز شده و استقرار یافته و همچنین ارتفاع نهال بیشتری نسبت به شاهد بودند. از بین تیمارهای حفظ رطوبت نیز تیمارهای سوپرجاذب + سنگ چین و سنگ چین به ویژه در تیمار سرمادهی شده عملکرد بهتری داشتند. با توجه به نتایج آزمایش، توصیه میشود برای بهبود تولید و بهرهوری آنغوزه به ویژه در مواقع خشکسالی از راهکارهای حفظ رطوبت مانند سوپرجاذبها و یا مالچ سنگ بهره لازم برده شود و همچنین برای غلبه بر خواب بذر آنغوزه و افزایش میزان جوانهزنی آن تیمار سرمادهی مورد توجه قرار گیرد.
راضیه دهقانی؛ محمد جعفری؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ سلمان زارع؛ علی طویلی؛ بابک متشرع زاده
چکیده
استفاده از بیوچار بهعنوان ماده اصلاحکننده خاک یکی از روشهای نوین بهبود ویژگیهای خاک و افزایش عملکرد گیاهان میباشد. در این پژوهش بهمنظور بررسی اثر افزودن بیوچار طبیعی بر روی ویژگیهای خاک و عملکرد گیاه مرتعی اروشیا، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 11 تیمار شامل سطوح مختلف بیوچار (صفر، 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9 و 10 درصد وزنی) ...
بیشتر
استفاده از بیوچار بهعنوان ماده اصلاحکننده خاک یکی از روشهای نوین بهبود ویژگیهای خاک و افزایش عملکرد گیاهان میباشد. در این پژوهش بهمنظور بررسی اثر افزودن بیوچار طبیعی بر روی ویژگیهای خاک و عملکرد گیاه مرتعی اروشیا، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 11 تیمار شامل سطوح مختلف بیوچار (صفر، 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9 و 10 درصد وزنی) و سه تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. پس از پایان فصل رشد برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک (اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد ماده آلی، آهک، جرم مخصوص ظاهری و حقیقی، درصد تخلخل)، درصد جوانهزنی و عملکرد گیاه اروشیا اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در تمام صفات مورد مطالعه خاک (به غیر از جرم مخصوص حقیقی)، و خصوصیات گیاه اروشیا تفاوت سطوح مختلف بیوچار (01/0a= ) معنیدار بود. افزودن سطوح مختلف بیوچار باعث افزایش اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد تخلخل کل، درصد ماده آلی خاک و کاهش جرم مخصوص ظاهری، درصد آهک و درصد رس، ماسه و سیلت خاک شد.
کورش شیرانی؛ رضا نادری سامانی
چکیده
هدف این پژوهش الویتبندی عوامل موثر، پهنهبندی و ارزیابی حساسیت نسبت به رخداد زمینلغزش با استفاده از روشهای احتمالاتی دومتغیره حداکثر آنتروپی و دمپسترشفر در حوزه آبخیز دوآب صمصامی استان چهارمحال و بختیاری میباشد. بدینمنظور پس از شناسایی، تهیه و آمادهسازی نقشه 15عامل موثر بر رخداد زمینلغزش به عنوان متغیرهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش الویتبندی عوامل موثر، پهنهبندی و ارزیابی حساسیت نسبت به رخداد زمینلغزش با استفاده از روشهای احتمالاتی دومتغیره حداکثر آنتروپی و دمپسترشفر در حوزه آبخیز دوآب صمصامی استان چهارمحال و بختیاری میباشد. بدینمنظور پس از شناسایی، تهیه و آمادهسازی نقشه 15عامل موثر بر رخداد زمینلغزش به عنوان متغیرهای مستقل و نقشه پراکنش زمینلغزش بهعنوان متغیر وابسته با استفاده از شاخص نسبت فراوانی (FR) و نقشه پراکنش زمینلغزشها در محیط ArcGIS®10.8 اقدام به وزندهی یا کمی کردن آنها گردید. دادههای پراکنش زمینلغزش به دو دسته داده آموزشی و آزمایشی با نسبت 70 و 30 درصد بهترتیب به منظور اجرا و اعتبارسنجی بصورت تصادفی تقسیم شدند. با استفاده از 15 عامل موثر و نقشه پراکنش زمینلغزشها مدلهای حداکثر آنتروپی و دمپسترشفر اجرا و نقشههای پهنهبندی حساسیت نسبت به رخداد زمینلغزش تهیه و هر کدام به پنج رده حساسیت از خیلیکم تا خیلیزیاد تقسیم شدند. ارزیابی دقت طبقهبندی و اعتبارسنجی مدلها به ترتیب از نمودار شاخصهای نسبت فراوانی-سطح سلول هسته (FR&SCAI) و سطح زیر منحنی ویژگی عملکرد گیرنده (AUC-ROC) استفاده گردید. با توجه به نتایج اجرای مدل حداکثر آنتروپی، عوامل بارش سالیانه، سنگشناسی، فاصله از جاده و آبراهه، به ترتیب بیشترین اهمیت را در رخداد زمینلغزشها دارند. در هر دو مدل، بیش از 50 درصد زمینلغزشها در ردههای حساسیت زیاد و خیلیزیاد رخ دادهاند. نهایتاً نتایج اعتبارسنجی مدلها نشان داد مدل دمپسترشفر با شاخص AUC-ROC معادل 95/0 و دقت طبقهبندی با شاخص FR&SCAI بالاتر، کارآمدی و مطلوبیت بیشتری برای پهنهبندی، مدلسازی و پیشبینی رخداد زمینلغزشها در منطقه مورد مطالعه دارا میباشد.
احمد عزیزی؛ محسن ملکی؛ معصومه سادات حسینی نسب
چکیده
به دلیل تضاد منافع، تعامل بهرهبرداران و کارشناسان منابعطبیعی در ایران همواره دچار چالش بوده است.با توجه به شرایط بوم شناختی و اجتماعی غرب استان گیلان و چالشهای موجود، این منطقه به عنوان هدف، بررسی شد. در این مطالعه مؤلفههای حقوقی، مدیریتی، بهرهبرداری و اجتماعی از منظر کارشناسان و بهرهبرداران بررسی و 188 پرسشنامه به روش گلوله ...
بیشتر
به دلیل تضاد منافع، تعامل بهرهبرداران و کارشناسان منابعطبیعی در ایران همواره دچار چالش بوده است.با توجه به شرایط بوم شناختی و اجتماعی غرب استان گیلان و چالشهای موجود، این منطقه به عنوان هدف، بررسی شد. در این مطالعه مؤلفههای حقوقی، مدیریتی، بهرهبرداری و اجتماعی از منظر کارشناسان و بهرهبرداران بررسی و 188 پرسشنامه به روش گلوله برفی تکمیل شد. روایی متغیرهای اصلی تحقیق براساس آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0 استخراج شد. برای مقایسه دیدگاه دو گروه از آزمون ناپارامتری یو من-ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد، علاوه بر آنکه در کل منطقه بین بهرهبرداران و کارشناسان منابع طبیعی چالش وجود دارد، از نظر دیدگاهی نیز بین عوامل مؤثر بر آن، اختلاف بین بهرهبرداران و کارشناسان دولتی معنیدار بود. مهمترین مؤلفههای مؤثر در افزایش تضاد در این منطقه از دیدگاه بهرهبرداران، کمبود قوانین، حضورافراد غیر بومی در مراتع و جنگلها، کمرنگ بودن حضور زنان در عرصه منابع طبیعی و از نظر کارشناسان کمبود قوانین، تبدیل کاربری اراضی، سطح آگاهی بهرهبرداران معرفی شد. زمین خواری، ذغال گیری و شخم زیر اشکوب از مهمترین مساله چالش زا در غرب استان گیلان است که توسط هر دو گروه، به عنوان عامل موثر قوی در تضاد معرفی شد. از نظر مدیریتی نیز هر دو گروه، مؤثرترین روش کاهش تضاد را قرق جنگلها و مراتع اعلام کردهاند ولی لزوم مدیریت مشارکتی از نظر هر دو گروه، اولویت نداشت. حضور مؤثرتر کارشناسان منابعطبیعی در عرصه، شناخت پتانسیلهای معیشتی منطقه، تشویق و آموزش مردم به شناختن مشاغل جایگزین راهکار مناسبی در بهبود تعامل بهرهبرداران و کارشناسان است.
احمد گودرزی؛ سهیلاسادات هاشمی؛ بهناز عطائیان
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی برخی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و توزیع اندازه ذرات خاک در سه کاربری کشاورزی، مرتع و پارک جنگلی در دو عمق سطحی (15-0 سانتیمتر) و زیرسطحی(30-15 سانتیمتر) در شهر اشترنیان در استان لرستان میباشد. نمونهبرداری در سه کاربری در 45 نقطه در دو عمق سطحی و زیرسطحی به طور کاملا تصادفی انجام شد. برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی برخی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و توزیع اندازه ذرات خاک در سه کاربری کشاورزی، مرتع و پارک جنگلی در دو عمق سطحی (15-0 سانتیمتر) و زیرسطحی(30-15 سانتیمتر) در شهر اشترنیان در استان لرستان میباشد. نمونهبرداری در سه کاربری در 45 نقطه در دو عمق سطحی و زیرسطحی به طور کاملا تصادفی انجام شد. برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در آزمایشگاه اندازه-گیری شدند. این آزمایش در قالب طرح فاکتوریل و به صورت کاملا تصادفی انجام گرفت. نتایج نشان داد تغییر کاربری مرتع به کشاورزی منجر به کاهش محتوی رس، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربن آلی خاک، ازت و توزیع اندازه ذرات خاک شده است. تغییر کاربری مرتع به کاربری پارک جنگلی باعث افزایش میزان رس، سیلت و اسیدیته خاک گردید. مقایسه میانگین نشان داد که تفاوت معنیداری بین وزن مخصوص ظاهری و هدایت الکتریکی در سه کاربری وجود ندارد (p ≤ 0.01). بررسی دادهها نشان داد که ظرفیت تبادل کاتیونی خاک، کربن آلی، میزان رس و سیلت در بین سه کاربری و دو عمق دارای تفاوت معنیداری هستند (p ≤ 0.01). همچنین کاربری اثر معنیداری بر روی شن و درصد آهک نشان داد (p ≤ 0.01). با تبدیل کاربری مرتع به پارک جنگلی دانهبندی خاک تغییری نکرد. افزایش میزان کربن آلی و رس خاک میتواند دلیل این امر باشد. بطور کل تغییر کاربری از مرتع به کشاورزی مشابه سایر تحقیقات نامطلوب، اما تغییر کاربری به پارک جنگلی باعث بهبود میزان رس، ظرفیت تبادل کاتیونی و کربن آلی خاک شده است
احمد گیلوری؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن خسروی؛ حسین آذرنیوند؛ سلمان زارع
چکیده
دراین تحقیق برای برررسی پوشش گیاهی از شاخص NDVI بدست آمده از سنجنده MODIS و برای بررسی خشکسالی از شاخص SPI مبتنی بر دادههای بارندگی این حوزه در دو اقلیم خشک و خشک نیمهمرطوب در بازه زمانی (1397-1380) استفاده شد. نتایج نشان داد به طور متوسط 53 درصد از این منطقه دچار خشکسالی بوده است. همچنین در بازه زمانی 1380 تا 1382 نسبت به دیگر بازههای زمانی این ...
بیشتر
دراین تحقیق برای برررسی پوشش گیاهی از شاخص NDVI بدست آمده از سنجنده MODIS و برای بررسی خشکسالی از شاخص SPI مبتنی بر دادههای بارندگی این حوزه در دو اقلیم خشک و خشک نیمهمرطوب در بازه زمانی (1397-1380) استفاده شد. نتایج نشان داد به طور متوسط 53 درصد از این منطقه دچار خشکسالی بوده است. همچنین در بازه زمانی 1380 تا 1382 نسبت به دیگر بازههای زمانی این دوره خشکسالی شدیدتر بوده است علاوه براین پیک شاخص پوشش گیاهی در سال 1384 رخ داده است که بیانگر متاثر بودن پوشش گیاهی از نوسانات بارندگی منطقه است. ماتریس همبستگی بین سه شاخص نامبرده حاکی از آن است که شاخص NDVI همبستگی یکسانی نسبت به دو شاخص SPI و بارندگی سالیانه داشته است. همچنین نتایج این همبستگی در سطح دو اقلیم خشک و خشکنیمهمرطوب به ترتیب 38/0 و 25/0 بوده است که این نتایج بیانگر این است که هر چند که همبستگی پایینی وجود دارد ولی این رابطه مثبت بوده و در سطح اقلیمهای مختلف یک منطقه متفاوت است. از طرفی دیگر بیشترین کلاس خشکسالی در اقلیمهای خشک و خشکنیمهمرطوب به ترتیب به میزان 55/55 و 50 درصد در طبقه خشکسالی نسبتا نرمال قرار دارد. با توجه به مطالب ذکر شده میتوان دریافت که با استفاده از دادههای سنجش از دوری میتوان به پایش پاسخ اکوسیستمهای مناطق خشک و خشکنیمهمرطوب نسبت به تغییرات اقلیمی پرداخت. همچنین این مطالعه نشان داد که مناطق خشک و خشکنیمه-مرطوب نسبت به تغییرات اقلیمی و انسانی بسیار حساس تر هستند.
ناصر مشهدی
چکیده
پویایی فعالیتهای انسانی، پایداری سامانههای پشتیبانی زندگی جهانی را تهدید میکند. تحلیل دادههای تحولات انسانی نقش محوری در ارزیابی مشکلات محیطزیستی ایفا میکند. این مطالعه با هدف تجزیه و تحلیل فعالیتهای انسانی در حوزه آبخیز انجام شده است. مطالعات و تجزیه و تحلیلها نشان داد که متغیرهای تحول انسانی شامل نوع، شدت و روند مداخله ...
بیشتر
پویایی فعالیتهای انسانی، پایداری سامانههای پشتیبانی زندگی جهانی را تهدید میکند. تحلیل دادههای تحولات انسانی نقش محوری در ارزیابی مشکلات محیطزیستی ایفا میکند. این مطالعه با هدف تجزیه و تحلیل فعالیتهای انسانی در حوزه آبخیز انجام شده است. مطالعات و تجزیه و تحلیلها نشان داد که متغیرهای تحول انسانی شامل نوع، شدت و روند مداخله انسان است. الگوهای فضایی و زمانی نوع فعالیت (کاربری سرزمین)، شدت و روند دخالت انسان با استفاده تصاویر ماهواره و بازدیدهای صحرایی مورد مطالعه قرار گرفتند. طبقهبندی و نقشه کاربری سرزمین در دو مرحله انجام شد. فاز عملکردی، شامل کاربریهای اصلی زمین از جمله کشاورزی، مرتع، شهری و منابع آب و فاز فعالیت، شامل ده نوع کاربری زمین بود. مطالعه شدت مداخلات انسان در واحدهای کاربری سرزمین، بر اساس گسترش زمانی توسعه زمینهای کشاورزی (کاربری کشاورزی)، ارزیابی وضعیت مرتع (کاربری مرتع) و وسعت تحت تاثیر بودن سرزمین (کاربری شهری و منابع آب) انجام شد. نتایج مطالعات کاربری سرزمین نشان داد که اراضی مرتعی 2/77 درصد و کاربریهای کشاورزی، محدوده شهری و منابع آب به ترتیب 5/21، 1/1 و 2/0 درصد را به خود اختصاص داده اند. نتایج روند مداخلات نشان داد که روند از شرایط طبیعی به سمت جایگزینی ساختارهای با فعالیتهای انسان ساخت ادامه دارد. روند دخالت انسان ، رشدی از فعالیت کشاورزی در اراضی مرتعی و همچنین از دسترفتن زیاد زمینهای زراعی را در رشد ناهمگن شهری و صنعتی، نشان داده است. نتایج مطالعه، سازگاری بین سه متغیر تغییر و تحول انسانی نوع، شدت و روند دخالت انسان را نشان میدهد.
شهباز مهرابی؛ محمدرضا یزدانی؛ مهدی قربانی
چکیده
پیشگیری مناسبترین راهکار در مواجهه با مخاطرات طبیعی است. و تاب آوری به معنای حفظ ساختار و عملکرد سیستم اجتماعی-اکولوژیک دربرخورد با حوادث غیرمترقبه، یکی از شاخههای مهم پیشگیری است. استان چهارمحال و بختیاری به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، سالیانه با مخاطرات محیطی متعددی روبرو است. از اینرو در این پژوهش جایگاه تاب آوری در مواجهه با ...
بیشتر
پیشگیری مناسبترین راهکار در مواجهه با مخاطرات طبیعی است. و تاب آوری به معنای حفظ ساختار و عملکرد سیستم اجتماعی-اکولوژیک دربرخورد با حوادث غیرمترقبه، یکی از شاخههای مهم پیشگیری است. استان چهارمحال و بختیاری به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص، سالیانه با مخاطرات محیطی متعددی روبرو است. از اینرو در این پژوهش جایگاه تاب آوری در مواجهه با مخاطرات محیطی در سیستم حکمرانی این استان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شد. در فرآیند AHP براساس روش مقایسه زوجی معیارها و زیر معیارها، میزان ارتباط هر دو معیار و زیرمعیار با هم مقایسه و نمره بین 9-1 به آنها تعلق میگیرد. دادههای پژوهش بر مبنای روش دلفی و فرآیند تصمیم گیری سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که از نظر کارشناسان ارزیابی تاب آوری سیستمهای اجتماعی- اکولوژیک استان چهارمحال و بختیاری در برابر تغییرات اقلیمی(4.51)، خشکسالی(2.09) و فرسایش خاک(2.02) به ترتیب در الویت اول تا سوم قرار میگیرند. به این دلیل تغییرات اقلیمی مورد توجه عمده کارشناسان قرار گرفت که در سطح استان چهارمحال و بختیاری در دو دهه گذشته نسبت بارش باران به برف تقریبا جابه جا شده است. به طوری که از 70% برف و 30% باران، به 70% باران و 30% برف رسیده است. این در حالی است که عمده فعالیتهای اقتصادی و راههای امرار معاش در استان به ذخایر برف بستگی دارد.
علی اصغر نقی پور برج؛ مائده شریفی؛ عطاالله ابراهیمی؛ الهام قهساره؛ سینا نبی زاده
چکیده
آتش یکی از عوامل مهم اکولوژیکی است که بر پویایی پوششگیاهی مراتع تأثیر میگذارد. در چند دهه اخیر، وقوع آتشسوزی در مراتع نیمهاستپی به طور قابل توجهی افزایش یافته و ظرفیت سازگاری گیاهان را برای بازسازی پس از آتشسوزی به چالش کشانده است. در پژوهش حاضر، پاسخ جوانهزنی هشت گونه علفی یکساله و چندساله مراتع نیمهاستپی استان چهارمحال ...
بیشتر
آتش یکی از عوامل مهم اکولوژیکی است که بر پویایی پوششگیاهی مراتع تأثیر میگذارد. در چند دهه اخیر، وقوع آتشسوزی در مراتع نیمهاستپی به طور قابل توجهی افزایش یافته و ظرفیت سازگاری گیاهان را برای بازسازی پس از آتشسوزی به چالش کشانده است. در پژوهش حاضر، پاسخ جوانهزنی هشت گونه علفی یکساله و چندساله مراتع نیمهاستپی استان چهارمحال و بختیاری به تیمارهای محصولات آتش شامل حرارت (60، 80 و 100 درجه سانتیگراد)، دود، خاکستر و تأثیر ترکیبی تیمارهای حرارت و دود مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، تغییرات درصد پوشش گونههای مورد مطالعه یک سال پس از آتش سوزی در عرصه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که جوانهزنی بذور هشت گونه گیاهی مورد مطالعه، حداقل به یکی از تیمارهای محصولات آتش واکنش مثبت یا منفی معنیداری نشان داد. تیمار ترکیبی دود و 60 درجه سانتیگراد سبب افزایش معنیدار میانگین درصد جوانهزنی گونه Heteranthelium piliferum شد. همچنین این تیمار، میانگین مدت زمان جوانهزنی گونه Cousinia cylindracea را به صورت معنیداری کاهش داد. تیمار خاکستر نیز سبب افزایش میانگین درصد جوانهزنی گونههای Alyssum linifolium وStachys lavandulifolia شد. نتایج نمونهبرداری پوشش گیاهی نیز نشان داد که از بین هشت گونه مورد بررسی، گونههای H. piliferum و Taeniatherum crinitum نسبت به آتشسوزی سازگار بوده و شش گونه نیز مقاوم بودند. از نتایج این مطالعه می توان به عنوان یک عامل بالقوه در جهت درک پویایی پوششگیاهی و احیای مراتع تخریبشده استفاده نمود.