حسین ارزانی؛ وحیده عبداللهی؛ جواد معتمدی؛ مجید آخشی
چکیده
امروزه بیشتر توجهات، جهت اندازهگیری ترکیبات شیمیایی گونههای مرتعی، بر روشهای فیزیکی و کم هزینه از جمله طیفسنج اشعۀ مادون قرمز نزدیک (NIRS) متمرکز شده است. از اینرو هدف از پژوهش حاضر، ارائۀ مدلهای کالیبراسیونی برای طیفسنج مادون قرمز نزدیک انعکاسی (NIRS) بهمنظور برآورد مقادیر شاخصهای کیفیت علوفۀ گونههای بوتهای ...
بیشتر
امروزه بیشتر توجهات، جهت اندازهگیری ترکیبات شیمیایی گونههای مرتعی، بر روشهای فیزیکی و کم هزینه از جمله طیفسنج اشعۀ مادون قرمز نزدیک (NIRS) متمرکز شده است. از اینرو هدف از پژوهش حاضر، ارائۀ مدلهای کالیبراسیونی برای طیفسنج مادون قرمز نزدیک انعکاسی (NIRS) بهمنظور برآورد مقادیر شاخصهای کیفیت علوفۀ گونههای بوتهای میباشد تا از این طریق، ضمن صرفهجویی در وقت و هزینه، با دقتی مناسب، کیفیت این گیاهان را برآورد کرد. برای این منظور در مجموع، 654 نمونه از مراحل رشد رویشی، گلدهی و بذردهی بهمنظور برآورد مقادیر ازت (N)، پروتئین خام (CP)، الیاف نامحلول در شویندۀ اسیدی (ADF)، مادۀ خشک قابل هضم (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) از طریق NIRS، توسط دستگاه DA7200 Perten، پرتوتابی شد. سپس دادههای حاصل از پرتوتابی بهمنظور آنالیز چند متغیره، به نرمافزار Unscrambler منتقل گردید. قبل از برازش مدل، برای یکنواخت و نرمالسازی پراکنش دادهها از روش S.Golay و SNV استفاده شد. ایجاد مدل کالیبراسیون با روش PLS1 و اعتبارسنجی مدل به روش Cross Validation انجام شد. سپس قابلیت پیشبینی مدلهای ایجاد شده، با در نظر گرفتن آمارههای کالیبراسیون ارزیابی و در مجموع 18 برنامۀ کالیبراسیون تهیه شد. با در نظر گرفتن آمارههای کالیبراسیون میتوان گفت در تمام فاکتورهای مورد مطالعه، ضریب تشخیص بالای 80/0 بوده است. همچنین در همۀ مراحل رشد، ضریب همبستگی بین دادههای مرجع و برآورد شده توسط NIR بالای 90/0 درصد بوده است. بنابراین میتوان بیان کرد کالیبراسیونهای NIR حاصل از این مطالعه میتواند در برنامههای کنونی و آینده برای ارزیابی کیفیت علوفۀ گیاهان بوتهای مورد تغذیۀ دام مورد استفاده قرار گیرد.
لیلا عبدالهی؛ محمد فرجی؛ علی حقیزاده؛ سمیه دهداری
چکیده
وقایع خشکسالی با تأثیر روی منابع آب سطحی و آب زیرزمینی مقدار آب در دسترس بخشهای مختلف را کاهش میدهد. خشکسالی هیدرولوژیک ابتدا با کاهش مقدار بارندگی شروع و بهطور عادی با کاهش سطح دریاچهها و منابع ذخیرهای مرتبط میشود. بدین منظور برای اتخاذ تصمیمات مدیریتی مناسب برای جلوگیری از آثار زیانبار خشکسالی، باید با ارزیابی و پایش ...
بیشتر
وقایع خشکسالی با تأثیر روی منابع آب سطحی و آب زیرزمینی مقدار آب در دسترس بخشهای مختلف را کاهش میدهد. خشکسالی هیدرولوژیک ابتدا با کاهش مقدار بارندگی شروع و بهطور عادی با کاهش سطح دریاچهها و منابع ذخیرهای مرتبط میشود. بدین منظور برای اتخاذ تصمیمات مدیریتی مناسب برای جلوگیری از آثار زیانبار خشکسالی، باید با ارزیابی و پایش خشکسالی به شناسایی ویژگیهای این پدیده پرداخت. در این پژوهش برای ارزیابی خشکسالی هیدرولوژیک در ایستگاه هیدرومتری برآفتاب مادیان رود طی دورۀ سالهای 1361 تا 1394 از تکنیک تحلیل سریهای زمانی و شاخش SDIاستفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از شاخص SDI، منطقۀ مادیان رود در طول 33 سال، ترسالیها و خشکسالیهایی را با شدتهای مختلف تجربه کرده است. نتایج خشکسالی هیدرولوژیک ایستگاه برآفتاب نشان داد که بیشترین فراوانی خشکسالیها به ترتیب مربوط به خشکسالیهای ملایم با 41/29 درصد، خشکسالی شدید با 74/11 درصد و خشکسالی متوسط نیز دارای 94/2 درصد میباشد. روند خشکسالی از سال 83 شروع و دارای شدتهای مختلفی از خشکسالی میباشد بطوریکه در تمامی ماههای ایستگاه برآفتاب بهجز ماه آبان و آذر (غیر معنیدار) در دورۀ زمانی 1394-1361 تغییرات تدریجی موجود در سطح پنج درصد معنیدار، و تغییرات ناگهانی سری زمانی در همۀ ماهها در سطح پنج درصد معنیدار و دارای روند کاهشی هستند. همچنین نتایج حاصل از آزمون همگنی پتیت نشان داد که تغییرات ناگهانی و جهشی در دادهای دبی جریان در سری زمانی در همۀ ماهها در سطح پنج درصد معنیدار است.
مسعود برهانی؛ راحله صادقزاده پوده
چکیده
گونۀ موسیر گیاهی است علفی چندساله، که در ناحیۀ رویشی ایران-تورانی پراکنده شده است. این گونۀ پیازی، اسانسدار و دارای خاصیت دارویی است. نیاز بسیار به این محصول باعث برداشت وسیع پیازهای گیاه از سطح مراتع شده و این امر موجب کاهش چشمگیر سطح پراکنش آن در سالهای اخیر شده است.هدف از انجام این تحقیق تعیین ویژگیهای رویشگاهی گونۀ گیاهی ...
بیشتر
گونۀ موسیر گیاهی است علفی چندساله، که در ناحیۀ رویشی ایران-تورانی پراکنده شده است. این گونۀ پیازی، اسانسدار و دارای خاصیت دارویی است. نیاز بسیار به این محصول باعث برداشت وسیع پیازهای گیاه از سطح مراتع شده و این امر موجب کاهش چشمگیر سطح پراکنش آن در سالهای اخیر شده است.هدف از انجام این تحقیق تعیین ویژگیهای رویشگاهی گونۀ گیاهی موسیر در استان اصفهان است. به این منظور ابتدا مناطق حضور این گیاه با استفاده از دادههای موجود و مطالعات میدانی در سال 1395 تعیین و ویژگیهای اکولوژیک مناطق حضور گونه شامل اطلاعات توپوگرافی (ارتفاع و شیب)، هواشناسی (بارش، دما و طبقات اقلیمی) و خاک (بافت، شوری و اسیدیته) مشخص شد. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک، سهم عوامل اصلی مؤثر بر حضور گونه مشخص گردید. بررسی جوامع گیاهی محدودۀ حضور گونه نشان داد که پراکنش این گیاه عمدتاً در جامعۀ گون زار میباشد. نتایج نشان داد بیشترین حضور گونه در اقالیم نیمه خشک و مدیترانهای، با بارش میانگین سالانه 300 تا 500 میلیمتر و دمای میانگین سالانه 11 تا 14 درجۀ سانتیگراد مشاهده میگردد. از نظر عوامل توپوگرافی بیشترین حضور گونه در ارتفاع بین 2700 تا 3000 متر از سطح دریا و شیبهای بیش از 20 درصد میباشد و از نظر پارامترهای خاک، این گیاه عمدتاً در بافت خاک متوسط با اسیدیته بین 7 تا 8 و هدایت الکتریکی صفر تا 4 دسی زیمنس بر متر حضور دارد. ارزیابی مدل رگرسیون لجستیک نشان داد که از بین عوامل مورد بررسی، دو عامل ارتفاع از سطح دریا و بارش بیشترین تأثیر را بر حضور گونه داشتند.
سیما پورهاشمی؛ مهدی بروغنی؛ ابولقاسم امیراحمدی؛ محمدعلی زنگنه اسدی؛ مهدی صالحی
چکیده
با توجه به خشکسالی و تغییرات کاربری اراضی در سالهای اخیر، پدیدۀ توفان گرد و غبار در ایران در حال افزایش بوده است. هدف از تحقیق حاضر شناسایی و اولویتبندی مناطق برداشت گرد و غبار با استفاده از مدلهای آماری دو متغیره (مدل احتمالاتی وزن واقعه و مدل نسبت فراوانی) در محیط نرم افزار R و تعیین اهمیت هریک از عوامل محیطی مؤثر بر آن، در ...
بیشتر
با توجه به خشکسالی و تغییرات کاربری اراضی در سالهای اخیر، پدیدۀ توفان گرد و غبار در ایران در حال افزایش بوده است. هدف از تحقیق حاضر شناسایی و اولویتبندی مناطق برداشت گرد و غبار با استفاده از مدلهای آماری دو متغیره (مدل احتمالاتی وزن واقعه و مدل نسبت فراوانی) در محیط نرم افزار R و تعیین اهمیت هریک از عوامل محیطی مؤثر بر آن، در استان خراسان رضوی میباشد. به این منظور ابتدا 65 نقطۀ برداشت گرد و غبار در منطقۀ مورد مطالعه شناسایی و نقشۀ پراکنش گرد و غبار تهیه گردید. سپس نقشههای هریک از عوامل تأثیرگذار بر وقوع گرد و غبار شامل نقشههای خاک، لیتولوژی، شیب، شاخص پوشش گیاهی، فاصله از رودخانه، واحدهای ژئومورفولوژی و کاربری اراضی تهیه گردید. با استفاده ازمدلهای نسبت فراوانی و وزن واقعه، وزن هر یک از عوامل مؤثر محاسبه و ارتباط هریک از عوامل با کانونهای گرد و غبار مشخص و در نهایت نقشههای اولویتبندی مناطق برداشت گرد و غبار تهیه شد. ارزیابی مدلها با استفاده از منحنی ROC صورت گرفت. 65 نقطۀ برداشت گرد و غبار در منطقۀ مورد مطالعه شناسایی شد. نتایج نشان داد که ژئومرفولوژی، شیب و کاربری اراضی بیشترین نقش را در ایجاد کانون برداشت گرد و غبار در دو مدل نسبت فراوانی و وزن واقعه داشتهاند. نتایج حاصل از پهنهبندی خطر دو مدل نسبت فراوانی و وزن واقعه حاکی از آن است که منطقه با خطر زیاد و خیلی زیاد به ترتیب 95/54 و 23/58 درصد مساحت کل را در برگرفتهاند. براساس نتایج حاصل از هر دو مدل، واحدهای ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و شیب بیشترین تأثیر را بر وقوع گرد و غبار در منطقه داشته و هر دو مدل نسبت فراوانی و وزن واقعه به ترتیب با سطح زیرمنحنی 818/0 و 825/0، دقت قابل قبولی دارند.
علی دسترنج؛ احمد نوحه گر؛ آرش ملکیان؛ حمید غلامی
چکیده
ارزیابی آسیبپذیری و تهیه نقشه پهنهبندی آسیبپذیری، راهکاری مهم در مدیریت منابعآب کارست به شمار میرود. با توجه به وجود ژئومورفولوژی کارست توسعهیافته در آبخوان کارستی آژوان-بیستون و دیگر شرایط طبیعی منطقه، انتشار آلودگی در این منابع کارستی سریع و گسترده میباشد. و ازسوی دیگر آبخوان آژوان-بیستون نقش حیاتی در تأمین آب شرب و ...
بیشتر
ارزیابی آسیبپذیری و تهیه نقشه پهنهبندی آسیبپذیری، راهکاری مهم در مدیریت منابعآب کارست به شمار میرود. با توجه به وجود ژئومورفولوژی کارست توسعهیافته در آبخوان کارستی آژوان-بیستون و دیگر شرایط طبیعی منطقه، انتشار آلودگی در این منابع کارستی سریع و گسترده میباشد. و ازسوی دیگر آبخوان آژوان-بیستون نقش حیاتی در تأمین آب شرب و کشاورزی جوامع محلی اطراف خود دارد. بنابراین هدف این پژوهش، تهیه نقشه آسیبپذیری آبخوان کارستی آژوان-بیستون در استان کرمانشاه در برابر آلودگیهای سطحی با استفاده از مدل COP میباشد. این مدل خصوصیات لایههای پوشاننده سطحآب زیرزمینی (عامل O)، تجمع جریان آبزیرزمینی (عامل C)، و بارش بر روی آبخوان (عامل P) را به عنوان پارامترهای ارزیابی آسیبپذیری ذاتی آبزیرزمینی مورد استفاده قرار میدهد. نتایج نشان می-دهد که میزان آسیبپذیری منطقه بین صفر تا 4/5 بدست آمد، که در نهایت به پنچ طبقه خیلیزیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلیکم طبقهبندی گردید. پهنه آسیبپذیری خیلیزیاد با 9/317 کیلومتر مربع بیشترین مساحت منطقه را به خود اختصاص داده است. به طور کلی در کل منطقه به ترتیب پارامترهای C، P و O بیشترین نقش را در میزان آسیبپذیری منطقه دارا میباشند. در نهایت میتوان گفت که مدل COP کارایی مطلوبی در ارزیابی آسیبپذیری آبخوانهای کارستی دارا میباشد.
مرتضی خداقلی؛ راضیه صبوحی
چکیده
جنس Astragalus در حدود 4/31 درصد از مساحت استان اصفهان را در بر میگیرد. یکی از گونههای مهم این جنس در استان اصفهان Astragalus verus olivier است. در این پژوهش خصوصیات اقلیمی این گونه با هدف بررسی عناصر اقلیمی تأثیرگذار بر پراکنش آن مورد بررسی قرار گرفت. همچنین روند پارامترهای مهم اقلیمی و تأثیر آن بر زوال گونۀ گون زرد در استان اصفهان تعیین شد. بدین ...
بیشتر
جنس Astragalus در حدود 4/31 درصد از مساحت استان اصفهان را در بر میگیرد. یکی از گونههای مهم این جنس در استان اصفهان Astragalus verus olivier است. در این پژوهش خصوصیات اقلیمی این گونه با هدف بررسی عناصر اقلیمی تأثیرگذار بر پراکنش آن مورد بررسی قرار گرفت. همچنین روند پارامترهای مهم اقلیمی و تأثیر آن بر زوال گونۀ گون زرد در استان اصفهان تعیین شد. بدین منظور از 56 متغیر اقلیمی در ماههای ژانویه، مارس، ژوئیه و بازۀ سالانه مورد استفاده قرار گرفت. روش تجزیۀ مؤلفههای اصلی برای کاهش تعداد متغیرها و آزمون ناپارامتریک من-کندال برای تعیین روند پارامترهای اقلیمی به کار برده شد و نهایتاً با استفاده از همبستگی ارتباط تغییرات اقلیمی و میزان خشکیدگی گون زرد مورد بررسی قرار گرفت. بر طبق نتایج این پژوهش عامل دمای سرمایشی مهمترین و تأثیرگذارترین عامل بر رویشگاههای گونۀ گون زرد در استان اصفهان میباشد. بررسی روند متغیر دما نشان میدهد، روند متغیر میانگین دما در اکثر ماهای سال در ایستگاههای منتخب روند افزایشی داشته است. بارش در بازۀ سالانه در تمام ایستگاه به جز اردستان، اصفهان، شرق اصفهان و کبوترآباد منفی است و روند معنیداری در سطح 1 و 5 درصد مشاهده نشد. در مورد پایههای خشک شده در منطقۀ نایین درصد خشکیدگی بهطور متوسط در حدود 25 درصد گزارش شده است. جاییکه بیشترین کاهش بارش و افزایش دما رخ داده است. در منطقههای خوانسار و چادگان میزان مرگ و میر گون حدود 8 درصد گزارش شده است، اگرچه در هر دو منطقه پارامترهای دمایی و سرعت باد افزایش و مقدار بارش کاهش یافته است، ولی به نظر میرسد پتانسیل رویشی بالای منطقه مانع زوال زیاد این گونه در این دو منطقه شده است.
فرنوش زارعی؛ حامد جنیدی؛ پرویز کرمی
چکیده
در این مطالعه اثر تبدیل مرتع به جنگلکاری بر میزان تصاعد کربن آلی خاک در دو تودۀ جنگلکاری سرو نقرهای و داغداغان و مرتع مجاور در محدودۀ شهر سنندج بررسی شد. برای بررسی میزان تصاعد کربندیاکسید به روش تله قلیایی با اتاقک بستۀ ساکن به صورت ماهیانه با 5 تکرار در هر تیمار و به مدت یک سال انجام گرفت. آنالیز تصاعد کربندیاکسید ...
بیشتر
در این مطالعه اثر تبدیل مرتع به جنگلکاری بر میزان تصاعد کربن آلی خاک در دو تودۀ جنگلکاری سرو نقرهای و داغداغان و مرتع مجاور در محدودۀ شهر سنندج بررسی شد. برای بررسی میزان تصاعد کربندیاکسید به روش تله قلیایی با اتاقک بستۀ ساکن به صورت ماهیانه با 5 تکرار در هر تیمار و به مدت یک سال انجام گرفت. آنالیز تصاعد کربندیاکسید با تجزیه واریانس یک طرفه و برای مقایسۀ میانگینها از آزمون دانکن استفاده شد. نتایج نشان داد میزان تصاعد کربن در تیمار مرتع، سرونقرهای و داغداغان به ترتیب 94/110، 92/104 و 22/91 کیلوگرم در هکتار در ماه و میزان تصاعد کربندیاکسید 78/ 406، 71/384 و 48/334 کیلوگرم در هکتار در ماه است.میزان تصاعد کربن و کربن دیاکسید در مدت 12 ماه در منطقۀ مورد نظر در سطح خطای 5 درصد نیز معنیدار شد، که بیشترین میزان تصاعد کربن و کربندیاکسید در مهر ماه و کمترین میزان در مرداد بوده است.از نظر توزیع فصلی، میزان تصاعد کربن در تیمار مرتع و سرونقرهای معنیدار نشد، اما در تیمار داغداغان در سطح خطای 5 درصد معنیدار شد، که بیشترین میزان تصاعد کربن و کربندیاکسید به ترتیب در پاییز، بهار، زمستان و تابستان بوده است. در مجموع جنگلکاری با گونههای داغداغان و سرو نقرهای منجر به کاهش میزان تصاعد کربن خاک به ترتیب به میزان 5/5 و 18 درصد نسبت به مرتع مجاور شد. بنابراین با برنامههای مدیریتی مناسب از قبیل تغییر کاربری اراضی میتوان نرخ تصاعد کربن خاک را کاهش داد.
سید مسعود سلیمان پور؛ بهرام هدایتی؛ مجید صوفی؛ محمد جواد روستا؛ صمد شادفر
چکیده
یکی از روابط مهم در فرسایش خندقی، بررسی آستانههای ایجاد و گسترش این فرسایش است. این روابط کمک میکند تا بتوان با شناخت دقیق، راهکار مناسبی را پیشبینی نمود و از تخریب اراضی به نحو مطلوب جلوگیری به عمل آورد. طی دهۀ اخیر، ظهور دانشهای نوین در تعیین رابطۀ بین متغیرها موجب توسعۀ روشهای پیشبینی در علوم مختلف شده است و در نتیجه، ...
بیشتر
یکی از روابط مهم در فرسایش خندقی، بررسی آستانههای ایجاد و گسترش این فرسایش است. این روابط کمک میکند تا بتوان با شناخت دقیق، راهکار مناسبی را پیشبینی نمود و از تخریب اراضی به نحو مطلوب جلوگیری به عمل آورد. طی دهۀ اخیر، ظهور دانشهای نوین در تعیین رابطۀ بین متغیرها موجب توسعۀ روشهای پیشبینی در علوم مختلف شده است و در نتیجه، بررسی قابلیت استفاده از آنها در مباحث فرسایش و حفاظت خاک، ضروری است. همچنین با توجه به این که لازم است به منظور کنترل فرسایش خندقی، مکانیسم رشد و گسترش ابعاد خندقها، به ویژه رشد طولی آنها، به دقت بررسی و شناخته شود، به این منظور، پژوهش حاضر اقدام به تعیین آستانۀ مؤثرترین عوامل بر افزایش طول خندقها با استفاده از الگوریتمهای دادهکاوی K-Means و درخت تصمیم CART در حوزۀ آبخیز قاضیان واقع در شمال استان فارس نموده است. نتایج این پژوهش که شامل اندازهگیری متغیرهای مختلف خندقها در عملیات میدانی و آزمایشگاهی و استفاده از تکنیکهای دادهکاوی است نشان داد افزایش طول خندقها در این منطقه، تابع عوامل مساحت آبخیز گسترش، هدایت الکتریکی عصارۀ اشباع، شیب پیشانی، درصد پوشش گیاهی و نسبت جذبی سدیم میباشد. توصیه میشود در کاهش گسترش طولی خندقها و تولید رسوب، به کنترل فرسایش در پیشانی آنها توجه بیشتری شود. همچنین اصلاح خاکهای این منطقه به کمک اصلاحکنندهها و احیای پوشش گیاهی سازگار و افزایش مادۀ آلی خاک، در اولویت اقدامات مؤثر در کنترل گسترش طولی خندقها قرار گیرد.
نفیسه سیدنژاد گل خطمی؛ جواد بذرافشان؛ آرزو نازی قمشلو؛ پرویز ایران نژاد
چکیده
نوسان اطلس شمالی (NAO) یکی از سیگنالهای بزرگ مقیاسی است که نیمکرۀ شمالی زمین را تحت تأثیر قرار میدهد. تحقیقات مختلفی همتغییری بارشهای ایران با NAO را در مقیاسهای ماهانه تا سالانه بررسی کردهاند. این تحقیق مقیاس زمانی هفتگی را در نظر گرفته است. متغیر بارش روزانه در دورۀ آماری (2016-1979) از پایگاه ERA-Interim اخذ و میزان تطابق آن با نقاط ...
بیشتر
نوسان اطلس شمالی (NAO) یکی از سیگنالهای بزرگ مقیاسی است که نیمکرۀ شمالی زمین را تحت تأثیر قرار میدهد. تحقیقات مختلفی همتغییری بارشهای ایران با NAO را در مقیاسهای ماهانه تا سالانه بررسی کردهاند. این تحقیق مقیاس زمانی هفتگی را در نظر گرفته است. متغیر بارش روزانه در دورۀ آماری (2016-1979) از پایگاه ERA-Interim اخذ و میزان تطابق آن با نقاط مرجع زمینی با روش همبستگی پیرسون بررسی شد. نتایج نشان داد مقدار بارش سالانه در مناطق مرطوب کشور بهویژه ناحیۀ خزر کم برآورد است. همچنین، همبستگی میانگین هفتگی بارش شبکه و سینوپتیک در حاشیۀ غربی، شمال شرقی و جنوب شرقی کشور بیشترین و در نواری به موازات خط غربی-شرقی (نواحی میانی) کمترین است. این همبستگی به ترتیب از زمستان به پاییز و بهار کاهش مییابد. بررسی سری زمانی فراوانی نسبی رخدادهای شدید NAO در مقیاس هفتگی نشان داد این سیگنال دارای دو اوج فعالیت در سال است که در انتخاب دورۀ زمانی بررسی رابطۀ بارشهای ایران و NAO مورد استفاده قرار گرفت. ضریب همبستگی متقابل پیرسون بین بارش میانگین متحرک هفتگی شبکه و NAO برای هر سال جداگانه محاسبه شد و نتایج نشان داد هم تغییری در تمام سالها به طور کلی دارای یک رفتار خاص نیست، اما فراوانی نسبی همتغییری مستقیم بیشتر از معکوس است و از شمال به جنوب کاهش مییابد.
میثم صمدی؛ عبدالرضا بهره مند؛ علی سلاجقه؛ مجید اونق؛ محسن حسینعلی زاده؛ ابولحسن فتح آبادی
چکیده
آگاهی از منابع تولید رسوب جهت تدوین برنامههای مدیریتی حفاظت آب و خاک در حوزههای آبخیز امری ضروری میباشد. در طی سه دهۀ گذشته روش انگشتنگاری کاربرد گستردهای در تعیین سهم منابع مختلف رسوب داشته است. در تحقیق حاضر اقدام به انگشتنگاری رسوبات و تعیین سهم کاربریهای مختلف در تولید رسوب در حوزۀ آبخیز تولبنه در استان گلستان ...
بیشتر
آگاهی از منابع تولید رسوب جهت تدوین برنامههای مدیریتی حفاظت آب و خاک در حوزههای آبخیز امری ضروری میباشد. در طی سه دهۀ گذشته روش انگشتنگاری کاربرد گستردهای در تعیین سهم منابع مختلف رسوب داشته است. در تحقیق حاضر اقدام به انگشتنگاری رسوبات و تعیین سهم کاربریهای مختلف در تولید رسوب در حوزۀ آبخیز تولبنه در استان گلستان شد. بدین منظور ابتدا 44 نمونه منبع از کاربریهای جنگل، مرتع، کشاورزی و فرسایش کناری رودخانه برداشت شد. همچنین تعداد هشت نمونه رسوب معلق با استفاده از نمونهبردار ممتد رسوب فیلیپس برداشت گردید. سپس غلظت 34 خصوصیت ژئوشیمیایی با استفاده از دستگاه ICP در آزمایشگاه تعیین شد. در ادامه با استفاده از آزمونهای آماری تست غلظت جرمی و کراسکال- والیس ترکیب بهینه جهت تعیین سهم منابع مختلف در تولید رسوب، تعیین شد. سپس با استفاده از مدل ترکیبی چند متغیره، سهم منابع مختلف در تولید رسوب تعیین گردید. در نهایت عدم قطعیت با استفاده از روش مونتکارلو مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده پس از آزمونهای آماری، تعداد 12 ردیاب به عنوان ترکیب بهینه انتخاب شدند. رخسارۀ فرسایش کناری رودخانه با 18/52% اصلی ترین منبع تولید رسوب بوده است و جنگل با 39/4% کمترین سهم را در تولید رسوب داشته است. همچنین سهم کاربریهای کشاورزی و مرتع نیز به ترتیب 23/33% و 21/10% بوده است. نتایج آنالیز عدم قطعیت نشان میدهد که فرسایش کناری رودخانه در اکثر موارد منبع عمده در تولید رسوب است. همچنین اختلاف بالای بین حد بالا و حد پایین در منابع مختلف، حاکی از عدم قطعیت بالا میباشد.
سحر صمدی خانقاه؛ اردوان قربانی؛ مهدی معمری؛ معصومه عباسی خالکی
چکیده
هدف این تحقیق بررسی عوامل بومشناختی مؤثر بر پراکنش چهار گونۀ Trifolium repense، T. pratense، T. micranthumو T. compestre در مراتع فندوقلوی شهرستان نمین در استان اردبیل بوده است. نمونهبرداری در مکانهای حضور و عدم حضور گونهها در سطح شش مکان بهصورت تصادفی انجام شد. در تمامی مکانها عوامل پستی و بلندی، اقلیمی، پوشش سطحی و تراکم گونههای مورد مطالعه ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی عوامل بومشناختی مؤثر بر پراکنش چهار گونۀ Trifolium repense، T. pratense، T. micranthumو T. compestre در مراتع فندوقلوی شهرستان نمین در استان اردبیل بوده است. نمونهبرداری در مکانهای حضور و عدم حضور گونهها در سطح شش مکان بهصورت تصادفی انجام شد. در تمامی مکانها عوامل پستی و بلندی، اقلیمی، پوشش سطحی و تراکم گونههای مورد مطالعه اندازهگیری شد. از هر ترانسکت، نمونۀ خاک از عمق ریشهدوانی گونهها برداشت شد و پارامترهای اسیدیته، قابلیت هدایت الکتریکی، بافت خاک، آهک، کلسیم، منیزیم، سدیم، فسفر، پتاسیم، مادۀ آلی، رس قابل انتشار و رطوبت حجمی خاک اندازهگیری شد. بررسی اختلاف معنیداری اثر عوامل محیطی بر حضور و عدم حضور گونههای مورد مطالعه با تجزیه واریانس یکطرفه و مقایسۀ میانگین خصوصیات اندازهگیری شده با آزمون دانکن انجام شد. برای تعیین درجۀ اهمیت متغیرهای محیطی در تمایز مکانها و انتشار گونههای مورد مطالعه، از آنالیز تشخیص استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای قابلیت هدایت الکتریکی، شیب، سدیم، مادۀ آلی (P<0/05) و متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، بارندگی، دما، اسیدیته، پتاسیم، فسفر، درصد رس، سیلت، رس قابل انتشار و خاک لخت (P<0/01) بین مکانهای حضور و عدمحضور گونهها تفاوت معنیداری با یکدیگر داشتند. با توجه به نتایج آنالیز تشخیص، چهار تابع بهترتیب 50/78، 60/15، 80/5 و 10/0 درصد و در مجموع 100 درصد از واریانس کل دادهها را توجیه کردند. در مجموع چهار عامل شامل دما، قابلیت هدایت الکتریکی، پتاسیم و رس بهعنوان مهمترین عوامل در گسترش گونههای T. repense، T. pratense، T. micranthum و T. compestre تشخیص داده شدند.
الهام فخیمی؛ حسین نادری
چکیده
بررسی فلور هر منطقه، یکی از مطالعات اساسی جهت مدیریت و حفاظت مراتع بهشمار می رود. مراتع صدرآباد با مساحت 40000 هکتار در جنوب غربی استان یزد واقع شده و یکی از زیستگاههای با اهمیت استان به شمار میرود. در این مطالعه، فلور، فرم رویش و گونههای در معرض خطر مراتع صدرآباد بررسی و معرفی شده است. نمونههای گیاهی بر اساس روش مرسوم مطالعات ...
بیشتر
بررسی فلور هر منطقه، یکی از مطالعات اساسی جهت مدیریت و حفاظت مراتع بهشمار می رود. مراتع صدرآباد با مساحت 40000 هکتار در جنوب غربی استان یزد واقع شده و یکی از زیستگاههای با اهمیت استان به شمار میرود. در این مطالعه، فلور، فرم رویش و گونههای در معرض خطر مراتع صدرآباد بررسی و معرفی شده است. نمونههای گیاهی بر اساس روش مرسوم مطالعات تاکسونومیک منطقهای جمعآوری و با استفاده از منابع موجود شناسایی و خانواده، جنس و گونۀ هریک از آنها تعیین گردید. شکل زیستی هر یک از عناصر گیاهی با استفاده از روش رانکیائر مشخص شد. بر اساس نتایج به دست آمده تعداد 235 گونۀ گیاهی متعلق به 39 خانواده و 169 جنس در منطقه وجود داشت. فرم زیستی به ترتیب شامل همی کریپتوفیت (45/36درصد)، کامافیت (47/23 درصد)، تروفیت (65/25 درصد)، ژئوفیت (82/7 درصد) و فانروفیت (55/6 درصد) بودند. بر اساس معیارهای IUCN و با استفاده از کتاب Red book of Iran تعداد 43 گونه از گیاهان موجود در منطقه شامل گونههای تهدید شده بود که از این تعداد 34 گونه در طبقۀ کمتر در خطر (LR)، 7 گونه در طبقۀ آسیبپذیر (VU) و 2 گونه در طبقۀ کمبود داده (DD) قرار گرفتند.
حامد فرضی؛ رضا تمرتاش؛ زینب جعفریان؛ محمدرضا طاطیان
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی اقدامات احیائی بر تغییر عملکرد پوشش گیاهی و ترسیب کربن خاک در مراتع دامنههای جنوبی البرز مرکزی میباشد. نمونهبرداری از پوشش گیاهی در فصل رویش منطقه، اردیبهشت و خرداد، به روش تصادفی- سیستماتیک در 400 پلات 2 مترمربعی در امتداد 40 ترانسکت 100 متری انجام شد. در هر پلات درصد تاج پوشش، حضور گونهها، ویژگیهای ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی اقدامات احیائی بر تغییر عملکرد پوشش گیاهی و ترسیب کربن خاک در مراتع دامنههای جنوبی البرز مرکزی میباشد. نمونهبرداری از پوشش گیاهی در فصل رویش منطقه، اردیبهشت و خرداد، به روش تصادفی- سیستماتیک در 400 پلات 2 مترمربعی در امتداد 40 ترانسکت 100 متری انجام شد. در هر پلات درصد تاج پوشش، حضور گونهها، ویژگیهای کارکردی گونهها از جمله فرم رویشی، نوع پراکنش، نوع گرده افشانی و فرم زیستی ثبت گردید. در طول هر ترانسکت تعداد دو نمونه خاک در تیمارهای مختلف مناطق احیاء و شاهد از عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتر برداشت شد. در مجموع 160 نمونه خاک از چهار عملیات احیائی مختلف شامل کپه کاری، بذرپاشی، مدیریت چرا، قرق و یک مرتع طبیعی به عنوان سایت شاهد برداشت شد. سپس در آزمایشگاه وزن مخصوص ظاهری و ترسیب کربن خاک اندازهگیری شدند. برای تعیین وجود یا عدم وجود اختلاف معنیدار بین تیمارهای مختلف از نظر دادههای خاک و پوشش گیاهی از آنالیز واریانس یک طرفه و جهت مقایسۀ میانگین مقدار ترسیب کربن در هر تیمار از آزمون دانکن استفاده شد. نتایج نشان داد که پاسخ انفرادی گونههای مشترک در منطقۀ احیاء و شاهد حاکی از معنیدار شدن 11 گونه بود که تعداد 5 گونه به طور معنیداری در منطقۀ احیاء شده دارای میانگین درصد تاج پوشش بیشتری بوده، اما 6 گونه به طور معنیداری از میانگین تاج پوشش بیشتر در منطقۀ شاهد برخوردار بودند. نتاج نشان داد که اقدامات بیولوژیکی درصد تاج پوشش سه تیرۀ گیاهی را به طور معنیداری تغییر داد. در این میان تیرۀ Poaceae در منطقۀ احیاء و تیرههای Fabaceae و Brassicaceae در منطقۀ شاهد به طور معنیداری دارای میانگین درصد تاج پوشش بالاتری بودند. میزان درصد مادۀ آلی و میزان کربن آلی ترسیب شده در دو عمق سطحی و زیرین خاک در عملیات مختلف بیولوژیکی در سطح 5 درصد دارای اختلاف معنیدار هستند.
سادات فیض نیا؛ احمد رضا مختاری؛ محمد جعفری؛ محمد جواد قانعی بافقی؛ زیبا خداییان
چکیده
معدنکاری و مراحل مختلف آن از جمله عوامل گسترش آلودگی در محیطهای طبیعی است. آلودگیهای حاصل میتواند بر منابع خاک و آب و گیاه در یک منطقه تأثیرگذار باشد و با جذب توسط گیاهان عملاً در چرخۀ غذایی وارد گردد. در بین عناصر معدنی، سرب به لحاظ اثرات سمی از اهمیت ویژهای برخوردار است. به منظور بررسی نحوۀ گسترش سرب در خاک پاییندست ...
بیشتر
معدنکاری و مراحل مختلف آن از جمله عوامل گسترش آلودگی در محیطهای طبیعی است. آلودگیهای حاصل میتواند بر منابع خاک و آب و گیاه در یک منطقه تأثیرگذار باشد و با جذب توسط گیاهان عملاً در چرخۀ غذایی وارد گردد. در بین عناصر معدنی، سرب به لحاظ اثرات سمی از اهمیت ویژهای برخوردار است. به منظور بررسی نحوۀ گسترش سرب در خاک پاییندست معدن سرب و روی کوشک بافق و تعیین بشرزاد (آنتروپوژنیک) یا زمینزاد (ژئوژنیک) بودن آن با استفاده از روش سیستماتیک تصادفی طبقهبندی شده به فاصلۀ 500 تا 1500 متر از خاک سطحی در دو عمق 5-0 سانتیمتری و 30-5 سانتیمتری نمونهگیری انجام شد و در منطقهای نزدیک و دارای خصوصیات زمین شناسی مشابه با منطقه مورد مطالعه نیز نمونۀ خاکی بهعنوان شاهد تهیه شد و پس از آمادهسازی، نمونهها به روش ICP-MS آنالیز گردید و میزان سرب نمونهها مشخص شد. با کمک شاخصهای غنیشدگی و اندیس تجمع زمین میزان گسترش و شدت آلودگی مشخص و نقشههای مربوطه تهیه گردید. نتایج نشان میدهد که مقدار متوسط سرب در خاک سطحی، حدود چهار برابر مقدار آن در عمق است؛ همچنین تا حدود یک کیلومتری از منطقه، میزان سرب از mg/kg290 فراتر میرود که بیش از حد مجاز است. بعلاوه اختلاف میزان سرب در سطح و عمق، نشانگر آن است که آلودگی، عمدتاً نتیجه فعالیت انسان بوده و با افزایش فاصله از معدن میزان آلودگی کاسته میشود و بیشترین انتشار در حاشیه مسیل اصلی حوزه میباشد.
فائزه قاسم نژاد؛ مهدی فاضلی؛ ام البنین بذرافشان؛ محمد پروین نیا
چکیده
عدم قطعیت پایش خشکسالی بهوسیله شاخص استاندارد شدۀ جریان، بهطور عمده به انتخاب تابع توزیع احتمال وابسته است، چرا که توزیع مورد استفاده بر روی توصیف جریان تجمعی و نهایتاً خصوصیات خشکسالی مؤثر است. در این مقاله، تحلیل عدم قطعیت چهار تابع توزیع آماری در برآورد مشخصههای خشکسالی هیدرولوژیکی (شدت، مدت و فراوانی) در ایستگاه هیدرومتری ...
بیشتر
عدم قطعیت پایش خشکسالی بهوسیله شاخص استاندارد شدۀ جریان، بهطور عمده به انتخاب تابع توزیع احتمال وابسته است، چرا که توزیع مورد استفاده بر روی توصیف جریان تجمعی و نهایتاً خصوصیات خشکسالی مؤثر است. در این مقاله، تحلیل عدم قطعیت چهار تابع توزیع آماری در برآورد مشخصههای خشکسالی هیدرولوژیکی (شدت، مدت و فراوانی) در ایستگاه هیدرومتری حوزۀ آبخیز سد استقلال میناب طی دورۀ زمانی 30 و 49 ساله، در 6 مقیاس زمانی 3 تا 48 ماهه با استفاده از روش نمونهبرداری ابرمکعب لاتین بررسی گردید. به ازاء هر واقعه دبی متوسط ماهانه در ماه و سال مورد نظر، تعداد 50000 نمونۀ تصادفی تولید و حدود اطمینان بالا و پائین در سطح اعتماد 95 درصد برآورد و مشخصههای خشکسالی (شدت، مدت و فراوانی) به ازای هر مقیاس زمانی در توابع توزیع مختلف در دو دورۀ مذکور برای باند بالا و پائین بدست آمد. نتایج در بررسی طولانیترین تداوم و شدت خشکسالی نشان داد با افزایش مقیاس زمانی، شدت و مدت خشکسالی افزایش و فراوانی کلاسهای خشکسالی کاهش مییابد. بررسی تداوم و شدت خشکسالی در باند اطمینان مورد بررسی اختلاف معنیداری بین برآورد شدت و مدت خشکسالی توابع در مقیاسهای مورد بررسی را نشان نداد، اما در مورد فراوانی خشکسالی در کلاسهای توصیفی، بین توابع نرمال با ویبول و گاما در مقیاس کوتاه مدت (3 و 6 ماهه) اختلاف معنیداری وجود داشت. نتایج نشان داد از نظر شدت و مدت خشکسالی، تابع نرمال، مقیاس زمانی 24 ماهه و دورۀ زمانی کوتاه مدت 30 ساله دارای بالاترین عدم قطعیت برآورد خشکسالی هیدرولوژیکی است. در نهایت توصیه میشود، چنانچه از طول دورۀ مختلف در مقیاسهای زمانی مختلف با توابع احتمال استفاده میگردد، کاربر SRI از تفاوتهای عددی آنها آگاهی داشته و متناسب با عدم قطعیت موجود در آن، اقدام به برنامهریزی و تصمیمگیری در زمینۀ مدیریت منابع آب نماید.
سید مهدی تقی پور؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ امیر علم بیگی
چکیده
جوامع روستایی در حوزههای آبخیز ساکن هستند و بر اساس شرایط اقلیمی و زمینشناسی خاصی که هر حوزۀ آبخیز دارد، از آنها برای زندگی خود استفادۀ مفید میکنند. امروزه خطری غیر از خطرات معمول اقلیمی گریبانگیر آبخیز نشینان و معیشت آنها است و آن هم تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی، به عبارت دیگر گرمایش جهانی حاصل از سوختن ...
بیشتر
جوامع روستایی در حوزههای آبخیز ساکن هستند و بر اساس شرایط اقلیمی و زمینشناسی خاصی که هر حوزۀ آبخیز دارد، از آنها برای زندگی خود استفادۀ مفید میکنند. امروزه خطری غیر از خطرات معمول اقلیمی گریبانگیر آبخیز نشینان و معیشت آنها است و آن هم تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی، به عبارت دیگر گرمایش جهانی حاصل از سوختن سوختهای فسیلی است. بر این اساس در این پژوهش با استفاده از شاخصهای تعریف شده در پنج سرمایۀ طبیعی، اجتماعی، فیزیکی، انسانی و اقتصادی به بررسی مقادیر پنج سرمایۀ مؤثر در میزان ظرفیت سازگاری آبخیزنشینان نسبت به پدیدۀ تغییر اقلیم در سه روستای حاجی آباد، گیسور و نوده پشنگ در شهرستان گناباد پرداخته شده است. در این مطالعه با توجه به همگنی اقلیمی 3 روستا در اقلیم خشک شهرستان گناباد انتخاب شده است. در این پژوهش ابتدا بر اساس پرسشنامه میزان هر یک از شاخصهای پنچ گانه و مصاحبههای سازمانیافته با گروههای هدف در سه روستای ناحیۀ کویری به ترتیب برابر با 11/3، 39/3، 14/3، 26/3، 7/2 محاسبه گردید. هم چنین با استفاده از آزمون فریمن، مشخص شد که تفاوت معنیداری بین سرمایههای مختلف وجود دارد که به ترتیب، سرمایههای اجتماعی، انسانی، فیزیکی، طبیعی و اقتصادی بیشترین تأثیر را در میزان ظرفیت سازگاری آبخیزنشینان دارند لذا بهتر است که برای حل مشکلات آبخیزنشینان، از سرمایههای اجتماعی و انسانی برای به جریان انداختن سرمایههای دیگر (فیزیکی، طبیعی و اقتصادی) استفاده کرد.
ژیلا قربانی؛ کیومرث سفیدی؛ فرشاد کیوان بهجو؛ مهدی معمری؛ علی اشرف سلطانی طولارود
چکیده
متداولترین راه جهت اندازهگیری میزان خردشدگی خاک، تعیین میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) است. در این پژوهش، از سامانۀ استنتاج فازی - عصبی (انفیس) به منظور پیشبینی میانگین وزنی قطر خاکدانهها در اثر شدتهای مختلف چرای دام، فاصله از روستا و عمق نمونهبرداری استفاده گردید. این مطالعه در سال 1394 در سه روستای معرف ...
بیشتر
متداولترین راه جهت اندازهگیری میزان خردشدگی خاک، تعیین میانگین وزنی قطر خاکدانهها (MWD) است. در این پژوهش، از سامانۀ استنتاج فازی - عصبی (انفیس) به منظور پیشبینی میانگین وزنی قطر خاکدانهها در اثر شدتهای مختلف چرای دام، فاصله از روستا و عمق نمونهبرداری استفاده گردید. این مطالعه در سال 1394 در سه روستای معرف همجوار (آلوارس، آلداشین و اسب مرز) در حوزۀ آبخیز درویشچای استان اردبیل اجرا شد. پارامترهای مورد مطالعه شامل شدتهای مختلف چرای دام در سه سطح (شدت چرای کم، متوسط و زیاد)، فاصله از روستا در سه سطح (200، 400 و600 متری) و عمق نمونهبرداری در دو سطح (15-0 و30-15سانتیمتر) بود. دادههای بهدست آمده به نرم افزار متلب (MATLAB) برای ایجاد مدلهای انفیس منتقل شد. برای ارزیابی مدلهای انفیس از میانگین مربعات خطا (MSE) و ضریب تبیین (R2) استفاده گردید. نتایج بهترین مدل انفیس با نتایج مدل رگرسیونی مقایسه گردید. نتایج نشان داد که شدتهای مختلف چرا، فاصله از روستا و عمق نمونهبرداری و ترکیبات مختلف آنها اثر معنیداری بر خردشدگی خاک دارند. با افزایش شدت چرا، خردشدگی خاک بیشتر شد. با افزایش فاصله از روستا از 200 به 400 متر، خردشدگی خاک کاهش و با بیشترشدن فاصله، خردشدگی افزایش یافت (که این امر میتواند به خاطر تردد بیشتر دام در فواصل نزدیک و به خاطر سنگلاخی بودن و یا ویژگیهای فیزیکی خاک در فواصل دور باشد). خردشدگی خاک در تمامی حالات در عمق 0-15 سانتیمتر بیشتر از عمق30-15 سانتیمتر بود. به علاوه، مدل انفیس با دقت بالاتری (96/0R2=) نسبت به مدل رگرسیونی (76/0R2=)، خردشدگی خاک را پیشبینی نمود.
حمید رضا میرداودی؛ عادل جلیلی؛ زیبا جمزاد؛ علی فرمهینی
چکیده
گروهبندی گونههای گیاهی با توجه به ویژگیهای عملکردی گیاهان بر اساس تئوری CSR برای درک فرآیندها، عملکرد اکوسیستم و همچنین بررسی کیفیت تغییرات در طول شیبهای محیطی مفید است. این تحقیق با هدف ارزیابی تغییرات در استراتژی گونههای گیاهی در امتداد شوری خاک و چرای دام در منطقۀ حفاظت شدۀ کویر میقان اراک انجام گردید. نمونهبرداری ...
بیشتر
گروهبندی گونههای گیاهی با توجه به ویژگیهای عملکردی گیاهان بر اساس تئوری CSR برای درک فرآیندها، عملکرد اکوسیستم و همچنین بررسی کیفیت تغییرات در طول شیبهای محیطی مفید است. این تحقیق با هدف ارزیابی تغییرات در استراتژی گونههای گیاهی در امتداد شوری خاک و چرای دام در منطقۀ حفاظت شدۀ کویر میقان اراک انجام گردید. نمونهبرداری به روش تصادفی- سیستماتیک انجام شد. طبقهبندی پوششگیاهی با روش گونههای شاخص دوطرفه در نرم افزار PC-ORD4.17 انجام گردید. برای بررسی ارتباط پوششگیاهی با عوامل محیطی و آشفتگی، از روش غیر خطی تحلیل تطبیقی متعارفی و نرمافزارCanoco4.5 استفاده شد. از بین عوامل مؤثر بر تغییرات گروههای عملکردی و ساختار پوشش گیاهی، شوری خاک به عنوان یک عامل محدود کننده و چرای دام به عنوان یک نوع آشفتگی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که استراتژی تحمل تنش (S) بیشتر در سطوح شوری متوسط و زیاد پراکنش دارند. استراتژیهای گروه رقابتی (C) با فراوانی 3/14 درصد، بیشتر در مناطقی با شوری پایین و عدم وجود آشفتگی و یا چرای محدود دام، حضور داشته و استراتژیهای گروه خرابهزی (R) با فراوانی 1/7 درصد، بیشتر در مناطقی با چرای شدید دام پراکنش داشتند. حضور گونههایی با استراتژی رقابتی در مناطق حفاظت شده با شوری پایین خاک، تئوری ظهور استراتژی رقابتی در مناطق بدون تنش و آشفتگی را تأیید کرد. بنابراین با استفاده از تئوری CSR، میتوان محدودیتهای اکوسیستمها را ارزیابی و پیشبینی کرد که عکسالعمل یک گونه با استراتژی خاص، در برابر تنش حاصل از تغییر عوامل محیطی مثل تغییرات اقلیمی چگونه تغییر میکند.
رضا نامجویان؛ جمشید قربانی؛ قدرت اله حیدری؛ قربان وهاب زاده
چکیده
فعالیتهای مربوط به استخراج سنگهای معدنی از جمله عوامل تخریب پوشش گیاهی مراتع است. توالی پوشش گیاهی در باطلههای زغال سنگ در ارتباط با تشکیل بانک بذر است. بدین منظور در دو منطقۀ مهم برداشت زغال سنگ در استان مازندران اقدام به مطالعۀ بانک بذر خاک شد تا ترکیب و مقدار بذر گیاهان در باطله و خاک مراتع اطراف مورد شناسایی و مقایسه قرار ...
بیشتر
فعالیتهای مربوط به استخراج سنگهای معدنی از جمله عوامل تخریب پوشش گیاهی مراتع است. توالی پوشش گیاهی در باطلههای زغال سنگ در ارتباط با تشکیل بانک بذر است. بدین منظور در دو منطقۀ مهم برداشت زغال سنگ در استان مازندران اقدام به مطالعۀ بانک بذر خاک شد تا ترکیب و مقدار بذر گیاهان در باطله و خاک مراتع اطراف مورد شناسایی و مقایسه قرار گیرد. نمونههای خاک و باطله قبل از فصل رویش گیاهان از 140 پلات یک متر مربعی در کیاسر و 115 پلات یک متر مربعی در کارمزد سوادکوه برداشت و به مدت هشت ماه در گلخانه برای جوانهزنی نگهداری شدند. بذرهای جوانه زده شناسایی و شمارش شدند. نتایج این تحقیق نشان داد از بانک بذر خاک منطقۀ کیاسر 28 گونۀ گیاهی و منطقۀ کارمزد 23 گونۀ گیاهی جوانه زدند. تعداد 10 و 6 گونۀ گیاهی به ترتیب فقط در بانک بذر باطلههای کارمزد و کیاسر مشاهده شدند. غالبیت بانک بذر باطله در منطقۀ کیاسر با یکسالهها و در منطقۀ کارمزد با چندسالهها و غالبیت پهن برگان علفی بوده است. در منطقۀ کیاسر بانک بذر باطلهها نسبت به بانک بذر مراتع مشجر اطراف از تنوع و غنای کمتری برخوردار بودند اما در منطقۀ کارمزد تفاوت معنیداری بین باطلهها و پوشش گیاهی اطراف از نظر تنوع و غنا مشاهده نشد. با توجه به شرایط سخت جوانهزنی و استقرار گیاهچه در باطلهها و تراکم کم بذر در بانک بذر آن به نظر میرسد احیاء طبیعی پوشش گیاهی در باطلههای زغال سنگ فرآیند کندی باشد که نیاز به استفاده از تیمارهای اصلاح کننده و ورود دستی بذر گیاهان دارد.
علی یزدان پناهی؛ خالد احمدآلی؛ سلمان زارع
چکیده
یکی از موادی که در دهههای اخیر به عنوان اصلاحکنندۀ خاک مورد توجه محققین قرار گرفته است، بایوچارها هستند. در این تحقیق به منظور بررسی اثر افزودن بایوچارهای طبیعی و بایوچار کمپوست زبالۀ شهری بر ویژگیهای خاک شنی تهیه شده از تپههای ماسهای کاشان، آزمایشی در شرایط گلخانه به صورت فاکتوریل و در قالب بلوکهای کاملاً تصادفی ...
بیشتر
یکی از موادی که در دهههای اخیر به عنوان اصلاحکنندۀ خاک مورد توجه محققین قرار گرفته است، بایوچارها هستند. در این تحقیق به منظور بررسی اثر افزودن بایوچارهای طبیعی و بایوچار کمپوست زبالۀ شهری بر ویژگیهای خاک شنی تهیه شده از تپههای ماسهای کاشان، آزمایشی در شرایط گلخانه به صورت فاکتوریل و در قالب بلوکهای کاملاً تصادفی انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل بایوچار طبیعی در سطوح (0، 1، 3 و 5 درصد)، بایوچار کمپوست زبالۀ شهری در سطوح (0، 1، 3 و 5 درصد) بود که در مجموع 16 بستر حاصل شد. آنالیز شیمیایی برای خاک و بایوچارها به طور جداگانه و همچنین برای 16 بستر حاصل از ترکیب نسبتهای مختلف این مواد، در سه تکرار انجام گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس و مقایسۀ میانگین ویژگیهای اندازهگیری شده (هدایت الکتریکی، pH، کلسیم، منیزیم، پتاسیم و مادۀ آلی) نشان داد که این ویژگیها تحت تأثیر سطوح مختلف بایوچار طبیعی اختلاف معنیداری داشتند. افزودن بایوچارها سبب کاهش مقدار pH خاک در برخی تیمارها گردید و تیمار 5 بیشترین کاهش را داشت. مقدار قابلیت هدایتالکتریکی، کلسیم، منیزیم، پتاسیم و مادۀ آلی تحت تأثیر هر دو نوع بایوچار افزایش 5/5، 9/3، 4/2، 9/1 و 7/3 برابری نسبت به شاهد پیدا کرد. در کل میتوان بیان کرد که تیمار13 (خاک+5% بایوچار طبیعی+5% بایوچار کمپوست زباله) بیشترین تأثیر را بر ویژگیهای خاک مورد مطالعه گذاشته است. به عنوان یک گزینۀ اجرایی میتوان استفاده از بایوچارهای مورد مطالعه را بهعنوان منبع حاوی کلسیم، منیزیم، پتاسیم و مادۀ آلی، در اصلاح خاکها و مدیریت حاصلخیزی مدنظر قرار داد.