فائزه کاظمی گرجی؛ حسن احمدی؛ محمد جعفری
چکیده
هدف نهایی هر تحقیق در مورد فرایندهای تودهای دامنهها، تهیۀ نقشۀ پهنهبندی و تقسیمبندی منطقۀ مورد مطالعه به مناطقی با درجات مختلف خطر با هدف کاهش آسیبهای ناشی از آنها است. این تحقیق با استفاده از روش F-AHPدر محیط GIS در حوزۀ آبخیز نکارود در استان مازندران انجام گرفته است. بعد از مقایسۀ زوجی مشخص شد که زیرشاخصهای شیب بیش از30%، ...
بیشتر
هدف نهایی هر تحقیق در مورد فرایندهای تودهای دامنهها، تهیۀ نقشۀ پهنهبندی و تقسیمبندی منطقۀ مورد مطالعه به مناطقی با درجات مختلف خطر با هدف کاهش آسیبهای ناشی از آنها است. این تحقیق با استفاده از روش F-AHPدر محیط GIS در حوزۀ آبخیز نکارود در استان مازندران انجام گرفته است. بعد از مقایسۀ زوجی مشخص شد که زیرشاخصهای شیب بیش از30%، جهت شمالی، ارتفاع بیش از1700متر، زیرشاخص 0- 200متر در شاخص فاصله از گسل، زیرشاخص 0-50 متر در شاخص فاصله از رودخانه، کاربری مسکونی و بارش بیش از 600 میلیمتر نسبت به زیرشاخصهای گروه خودشان از وزن بیشتری برخوردار شدند که این سبب افزایش زمینلغزش شده است. در این حوزه سنگ آهک زیادی وجود دارد که در کم کردن لغزش مؤثر است. بخش اعظم قسمتهای مرکزی حوزه مستعد لغزشهای خیلی زیاد و پرخطر هستند و بقیۀ نقاط نیز دارای خطر متوسط میباشند؛ بخش کمی از حوزه با لغزش با پهنۀ کمخطر روبهروست.
گلاله غفاری؛ حسن احمدی؛ امید بهمنی؛ علی اکبر نظری سامانی
چکیده
با وجود اینکه بیشتر از 45 سال از عمر اجرای پروژههای آبخیزداری در کشور میگذرد و روز به روز بودجههای اختصاص یافته به این طرحها افزایش مییابد، همچنان روند فزاینده فرسایش خاک، نابودی منابعطبیعی و خسارات سرسامآور و بسیار دردناک ناشی از آن ادامه دارد که نشاندهنده ضعف در عملکرد و شکست طرحهای حفاظت از منابعطبیعی ...
بیشتر
با وجود اینکه بیشتر از 45 سال از عمر اجرای پروژههای آبخیزداری در کشور میگذرد و روز به روز بودجههای اختصاص یافته به این طرحها افزایش مییابد، همچنان روند فزاینده فرسایش خاک، نابودی منابعطبیعی و خسارات سرسامآور و بسیار دردناک ناشی از آن ادامه دارد که نشاندهنده ضعف در عملکرد و شکست طرحهای حفاظت از منابعطبیعی است. بنابراین در طرحهای آبخیزداری که عموماً با عوامل بسیار مختلفی سر و کار داشته و بیشتر جنبه مدیریتی طرحها باید قوی دیده شود، ارزیابی میتواند جایگاه مناسبی داشته باشد و میزان کارایی و دستیابی به هدف این طرحها را مشخص نماید. حوزه آبخیز کن به مساحت 20571 هکتار یکی از حوضههایی است که عملیات آبخیزداری در آن در سال 1379 به اجرا درآمد. در این تحقیق جهت ارزیابی اثرات این عملیات، پس از جمعآوری آمار و اطلاعات لازم و بررسی صحت و دقت دادههای ایستگاههای هواشناسی و هیدرومتری حوضه از روشهای منحنی جرم مضاعف، مقایسه هیدروگراف سالانه و آنالیز هیدرولوژیکی، بررسی میزان رسوب در دورههای خشک و مرطوب، رسم منحنی سنجه رسوب، بررسی میزان رسوب در بارشهای مشابه قبل و بعد از اجرای طرح و ... استفاده شد. منحنی جرم مضاعف نشاندهنده اثر مثبت این عملیات بر میزان رواناب و رسوب بوده است. نتایج حاصل از رسم منحنی رژیم هیدرولوژیک نیز نشان میدهد که اثر عملیات آبخیزداری بر واکنش هیدرولوژیک حوضه نسبت به بارندگی مثبت بوده و توانسته است آن را آرامتر نماید. یعنی به ازاء بارندگی مشابه در پیش و پس از عملیات آبخیزداری، میزان رواناب تولید شده کاهش یافته است. همچنین میزان بار معلق در اثر اجرای طرح از 56/47892 تن در سال به 22365 تن در سال رسیده و در بارشهای مشابه میزان دبی حاصله بعد از اجرای طرح و متعاقب آن رسوب حاصل از آن کاهش داشته است که نشاندهنده اثر مثبت این عملیات است.
مریم آذرخشی؛ محمد مهدوی؛ حسن احمدی؛ حسین ارزانی؛ جلیل فرزادمهر
چکیده
مراتع از لحاظ ترکیب پوشش گیاهی، وضعیت، گرایش، تولید و ظرفیت چرایی هرساله دستخوش تغییراتی میشوند. این تغییرات اغلب تحت تأثیر دو عامل است: نوسانات اقلیمی و تصمیمات مدیریتی. در این تحقیق نقش پراکنش زمانی بارش بر تولید مراتع سه استان ایلام، قم و مرکزی ارزیابی شد. با بررسی نقشههای پوشش گیاهی، 10 تیپ در ایلام، 8 تیپ در قم و 10 تیپ در مرکزی ...
بیشتر
مراتع از لحاظ ترکیب پوشش گیاهی، وضعیت، گرایش، تولید و ظرفیت چرایی هرساله دستخوش تغییراتی میشوند. این تغییرات اغلب تحت تأثیر دو عامل است: نوسانات اقلیمی و تصمیمات مدیریتی. در این تحقیق نقش پراکنش زمانی بارش بر تولید مراتع سه استان ایلام، قم و مرکزی ارزیابی شد. با بررسی نقشههای پوشش گیاهی، 10 تیپ در ایلام، 8 تیپ در قم و 10 تیپ در مرکزی انتخاب شد. در مناطق کلید رویشگاهها هرساله فاکتورهای مربوط به پوشش و خاک از قبیل پوشش تاجی، تراکم، تولید، زادآوری و پوشش سطح خاک در زمان آمادگی مرتع در طول چهار ترانسکت 400 متری در 60 پلات اندازهگیری شد. تولید گونههای قابل چرای دام از روش قطع و توزین اندازهگیری شد. برای تعیین رابطة بارش و تولید از روابط رگرسیون و ضریب همبستگی استفاده شد. برای تعیین نقش زمان وقوع بارش در میزان تولید، رابطة بارش با تولید سالانة هر سایت در هفت پایة زمانیـ شامل سال، بارش اسفند تا تیرماه، بارش بهمن تا تیرماه، بارش اسفند تا خرداد، بارش اسفند تا اردیبهشت، بارش اسفند و فروردین و بارش اسفندـ محاسبه شد. نتایج این بررسی نشان داد که در سایتهای مورد مطالعه فقط در 4 درصد موارد تولید کل با بارش سالانه رابطه داشته است و در 96 درصد سایتها تولید کل با بارش اسفندماه (شروع فصل رشد) و بارش فصل رشد ارتباط دارد. این نتیجه اهمیت بارش فصل رشد را در میزان تولید گیاهان عرصة مراتع نشان میدهد.
کاظم نصرتی؛ محسن محسنی ساروی؛ حسن احمدی؛ حسین عقیقی
چکیده
استفادة نامطلوب و بیرویه از منابع آب و همچنین آلودگی منابع آب در اثر ورود آلایندهها چالشهای عمدهای را برای تأمین آب ایجاد کرده است. در این زمینه فرایند تبخیر و تعرق در برنامهریزی آبیاری، آبخیزداری، محاسبات بیلان آب، و تخمین میزان رواناب از اهمیت ویژهای برخوردار است. با توجه به محدودیت ایستگاه هواشناسی و هزینة زیاد جمعآوری ...
بیشتر
استفادة نامطلوب و بیرویه از منابع آب و همچنین آلودگی منابع آب در اثر ورود آلایندهها چالشهای عمدهای را برای تأمین آب ایجاد کرده است. در این زمینه فرایند تبخیر و تعرق در برنامهریزی آبیاری، آبخیزداری، محاسبات بیلان آب، و تخمین میزان رواناب از اهمیت ویژهای برخوردار است. با توجه به محدودیت ایستگاه هواشناسی و هزینة زیاد جمعآوری اطلاعات زمینی، کاربرد تصاویر سنجش از دور بر اساس الگوریتمهای متعدد ابزاری مناسب برای تهیة نقشة مکانی و زمانی تبخیر و تعرق و، در نتیجه، مدیریت منابع آب در مقیاس حوضة آبخیز است. الگوریتم توازن انرژی سطحی برای زمین (SEBAL) روشی جدید است که از آن در برآورد تبخیر و تعرق با کاربردِ تصاویر ماهوارهای در برخی از مناطق مسطّح دنیا استفاده میشود. در این تحقیق، به منظور بررسی کارایی روش اصلاحشدة سبال در محاسبة تبخیر و تعرق در مناطق کوهستانی، با استفاده از تصاویر ماهوارهای MODIS، تبخیر و تعرق در حوضة آبخیز طالقان طی 22 روز در سال 1385 بررسی شد. نتایج نشان داد مقادیر برآوردی و اندازهگیریشدهْ از همبستگی بالا (88/0) برخوردارند. بدین ترتیب، تصاویر سنجندة MODIS و مدل سبال قادرند تبخیر و تعرق واقعی روزانه را در حوضة آبخیز طالقان بهخوبی برآورد کنند. بنابراین، این مدل را میتوان پس از اعتبارسنجی در مناطقی با اقلیم متفاوت برای تحقیقات بیلان آبی و اجرای طرحهای آبیاری در مناطق مختلف با توپوگرافی متنوع پیشنهاد کرد.
محمد نهتانی؛ سادات فیض نیا؛ حسن احمدی؛ حمیدرضا پیروان
چکیده
لسها یکی از نهشتههای مهم کواترنری در شمال شرق ایراناند و از میزان فرسایش بالایی برخوردارند. تحقیق حاضر با استفاده از یک دستگاه شبیهساز بارانِ قابلِ حمل با پلات یک متر مربع با هدف تعیین عوامل مهم مؤثر بر رسوبزایی لسها در محدودة حوضة آبخیز گرگانرود انجام شد. برای تهیة نقشة واحدهای کاری، نقشههای کاربری اراضی، شیب، و اَشکال ...
بیشتر
لسها یکی از نهشتههای مهم کواترنری در شمال شرق ایراناند و از میزان فرسایش بالایی برخوردارند. تحقیق حاضر با استفاده از یک دستگاه شبیهساز بارانِ قابلِ حمل با پلات یک متر مربع با هدف تعیین عوامل مهم مؤثر بر رسوبزایی لسها در محدودة حوضة آبخیز گرگانرود انجام شد. برای تهیة نقشة واحدهای کاری، نقشههای کاربری اراضی، شیب، و اَشکال فرسایش با استفاده از امکانات GIS تلفیق شد. سپس، در مجموع، طی 69 آزمایش در 23 واحد کاری با شبیهساز باران میزان رواناب و رسوب بهدستآمده اندازهگیری شد. برای تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و نوع کانی رسی و وزن مخصوص ظاهری در مجاورت هر پلات از مواد سطحی نمونهبرداری شد. در محل استقرار شبیهساز باران جدول اطلاعات توصیفیـ شاملِ مختصات جغرافیایی، درصد شیب، ارتفاع، عمق افق Aـ و دیگر اطلاعات ضروری تکمیل شد. برای تعیین ارتباط منطقی میان متغیرهای مختلفْ از همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. هرچند بهنظر میرسید عوامل بسیاری در تولید رواناب و رسوب در لسها مؤثرند، نتایج نشان داد شمارِ معدودی عامل کلیدی در این منطقه نقش تعیینکنندهتری دارند؛ به طوری که شیبْ مهمترین عاملِ کنترل میزان رسوبزایی در لسهاست و پس از آن میزان سیلت نمونه قرار دارد. نتایج رگرسیون چندگانه مدلی ایجاد کرد که 80 درصد تغییرات رسوب را مشخص میکند. در مدل بهدستآمده شیب، میزان سیلت، و ظرفیت تبادل کاتیونی ارتباطی مثبت و میزان کاتیون کلسیم ارتباطی منفی با میزان رسوبزایی دارد.
محسن پادیاب؛ سادات فیض نیا؛ حسن احمدی؛ اردشیر شفیعی
چکیده
ارزیابی تغییرات منابع خاکی و آبی ناشی از اجرای عملیات پخش سیلاب برای تعیین برآیند مثبت یا منفی اثرگذاری آن امری ضروری است. مهمترین مؤلفة تأثیرگذار در عملکرد سیستمهای پخش سیلاب میزان رسوب ورودی به کانالهای آبرسان گسترشی و نهشتهشدن آن در سطح و تجمع در عمق عرصة پخش است که میتواند خصوصیات فیزیکی و شیمیایی عرصه را ...
بیشتر
ارزیابی تغییرات منابع خاکی و آبی ناشی از اجرای عملیات پخش سیلاب برای تعیین برآیند مثبت یا منفی اثرگذاری آن امری ضروری است. مهمترین مؤلفة تأثیرگذار در عملکرد سیستمهای پخش سیلاب میزان رسوب ورودی به کانالهای آبرسان گسترشی و نهشتهشدن آن در سطح و تجمع در عمق عرصة پخش است که میتواند خصوصیات فیزیکی و شیمیایی عرصه را تغییر دهد. در واقع، با مشخصکردن عمق نفوذ رسوبات، به عمق تأثیرگذاری پخش سیلاب بر ویژگیهای خاک خواهیم رسید. به منظور تعیین اثر گسترش سیل بر میزان نفوذ رسوب به عمق عرصة پخش سیلاب گچساران از اعماق 0 ـ 15، 15 ـ 30، 30 ـ 45، و ۴۵ ـ ۶۰ سانتیمتری از سطح خاک عرصههای پخش و شاهد نمونهبرداری شد. کلیة نمونهها با استفاده از روش الک خشک و هیدرومتری دانهبندی شد. درصد دانههای رسوب با اندازة کمتر از دو میلیمتر با آزمون دانکن و t مستقل برای 80 نمونة برداشتشده از نظر آماری بررسی شد. نتایج نشان داد ورود رسوبات به صورت عمقی در پروفیلهای حفرشده تا عمق سوم به طور مؤثر و کاملاً مشخص نمایان است و میتواند در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تأثیرگذار باشد و از این عمق به بعد تأثیر پخش سیلاب ناچیز میشود. مهمترین ویژگیای که از سطح به عمق نوارهای پخش تغییر خواهد کرد نفوذپذیری هر یک از لایههای مورد مطالعه است؛ به طوری که با افزایش ذرات ریز نفوذی در عمق و مسدودشدن خلل و فرج لایههای خاک به اصطلاح کور میشود و نفوذپذیری به شدت کاهش مییابد؛ این حالت در سطح نوارهای پخش چشمگیرتر است و حتی پس از نهشتهشدن رسوبات در سطح (عمق 0 ـ 15 سانتیمتری) لایهای سلهبسته و سفالی ایجاد میشود و از نفوذ ذرات و حتی آب به عمق جلوگیری میکند. با تعیین میزان رسوب نهشتهشده در سطح نوارهای پخش و همچنین میزان نفوذ عمقی آن میتوان برای بهبود کارایی و نگهداری آسانتر سیستمهای پخش سیلاب یا حتی عدم استفاده از این روش به صورت عملی و مؤثر تصمیمگیری کرد.
سادات فیض نیا؛ اصغر کوهپیما؛ حسن احمدی؛ علی اصغر هاشمی
چکیده
با توجه به موفقیت روش انگشت نگاری در تهیه سریع و کم هزینه اطلاعات در مورد منابع رسوب، در این تحقیق از روش مذکور در سه زیرحوضه عمروان، عطاری و علی آباد که از زیر حوضه های حوزه آبخیز چاشت خوران در استان سمنان می باشد، استفاده شده است. پس از جدا کردن ذرات زیر 63 میکرون و اندازه گیری 15 خصوصیت منشایاب ابتدا از روشهای آماری مقایسه میانگین ها ...
بیشتر
با توجه به موفقیت روش انگشت نگاری در تهیه سریع و کم هزینه اطلاعات در مورد منابع رسوب، در این تحقیق از روش مذکور در سه زیرحوضه عمروان، عطاری و علی آباد که از زیر حوضه های حوزه آبخیز چاشت خوران در استان سمنان می باشد، استفاده شده است. پس از جدا کردن ذرات زیر 63 میکرون و اندازه گیری 15 خصوصیت منشایاب ابتدا از روشهای آماری مقایسه میانگین ها و تحلیل تشخیص برای تعیین خصوصیاتی که به بهترین نحو منابع رسوب را از هم تفکیک می کنند، استفاده شد. در مرحله بعد با حداقل کردن مدلهای چندمتغیره ترکیبی توسط روشهای بهینه سازی، سهم هر منبع تعیین گردید. بر اساس نتایج آنالیز تابع تشخیص (DFA) در حوضه آبخیز عمروان چهار خصوصیت شامل Co، Ph، Kaolinite و K به عنوان ترکیب بهینه شناخته شده است که توانسته صد در صد منابع رسوب را تفکیک کنند. در حوضه آبخیز علی آباد پنج پارامتر به عنوان ترکیب بهینه شناخته شده است که عبارتند از Na، XLf، Ca، Co و Smektite. این ترکیب نیز توانسته صد درصد منابع رسوب را تفکیک کند. در حوضه آبخیز عطاری ترکیب بهینه شامل چهار پارامتر Na، Co، XLf و Kaolinite بوده که توانسته اند 7/91 درصد منابع رسوب را تفکیک کنند. نتایج حاصل از مدلهای چند متغیره ترکیبی محاسبه شده نشان می دهد سازند قرمز بالایی در حوضه های عمروان، عطاری و علی آباد به ترتیب با 9/35، 53/23 و 64/86 درصد بالاترین سهم را در تولید رسوب داشته و بنابراین باید برنامه های مدیریت وکنترل رسوب بر روی این منابع متمرکز گردد.
طیبه مصباحزاده؛ حسن احمدی
چکیده
تحرک تپههای ماسهای یکی از مشکلات جدی در مناطق خشک است. رژیم باد، فراوانی، جهت وزش و سرعت باد میتواند از عوامل موثر در شکلگیری تپههای ماسهای باشد. مقدار انرژی باد و تغییر آن در جهتهای مختلف (رژیم بادی) تأثیر زیادی روی مرفولوژی، نگهداری و تغییر شکل رخسارههای فرسایش بادی دارد. در این پژوهش با تجزیه و تحلیل آماری دادههای بادسنجی ...
بیشتر
تحرک تپههای ماسهای یکی از مشکلات جدی در مناطق خشک است. رژیم باد، فراوانی، جهت وزش و سرعت باد میتواند از عوامل موثر در شکلگیری تپههای ماسهای باشد. مقدار انرژی باد و تغییر آن در جهتهای مختلف (رژیم بادی) تأثیر زیادی روی مرفولوژی، نگهداری و تغییر شکل رخسارههای فرسایش بادی دارد. در این پژوهش با تجزیه و تحلیل آماری دادههای بادسنجی در منطقه کاشان، نقش رژیم بادی در حجم و جهت انتقال رسوبات مورد بررسی قرار گرفت. مقدار پتانسیل حمل ماسه در منطقه کاشان حدود 8/100 واحد برداری است که بر پایه طبقهبندی فرایبرگر و دین (1979) از نظر قدرت فرسایشی باد در کلاس کم قرار میگیرد و دبی حمل ماسه براساس معادله لتو– لتو (1978) برابر 358/2 مترمکعب بر متر بر سال(m3/m.year) میباشد، الگوی وزش باد در بهار از سمت غرب میباشد که متفاوت با فصلهای دیگر است و همچنین بیشترین درصد فراوانی بادهای بیشتر از سرعت آستانه فرسایش در این فصل مشاهده شد. مقدارشاخص همگنی (UD)1 برای این منطقه 64/0میباشد که زمینه را برای ایجاد تپههای عرضی (بارخانوئیدی) فراهم کرده است.
مریم آذرخشی؛ بهنوش فرخزاده؛ محمد مهدوی؛ حسین ارزانی؛ حسن احمدی
چکیده
ایران کشوری واقع در کمربند خشک کره زمین است و همواره با مشکل خشکسالی در بخش های مختلف مواجه بوده است . خشکسالی هر ساله خسارت های زیادی را به پوشش گیاهی طبیعی، کشاورزی و جامعه وارد میکند. یکی از راههای پایش خشکسالی استفاده از شاخصهای خشکسالی میباشد. در این پژوهش برای ارزیابی اثر خشکسالی روی تولید علوفه گیاهان مرتعی از شاخصهای ...
بیشتر
ایران کشوری واقع در کمربند خشک کره زمین است و همواره با مشکل خشکسالی در بخش های مختلف مواجه بوده است . خشکسالی هر ساله خسارت های زیادی را به پوشش گیاهی طبیعی، کشاورزی و جامعه وارد میکند. یکی از راههای پایش خشکسالی استفاده از شاخصهای خشکسالی میباشد. در این پژوهش برای ارزیابی اثر خشکسالی روی تولید علوفه گیاهان مرتعی از شاخصهای معیار بارش سالانه (SIAP)، بارش استاندارد شده (SPI) و شاخص شدت خشکسالی پالمر (PDSI) استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه مشتمل بر هشت سایت مرتعی در مراتع استان قم میباشد. در این سایتها فاکتورهای مربوط به پوشش گیاهی و خاک در زمان آمادگی مرتع در طی سالهای 77-1376 تا 85-1384 هر سالهاندازهگیری شده است. با استفاده از روابط رگرسیون بین شاخصهای خشکسالی و تولید کل گیاهان مرتعی و همچنین تولید فرمهای رویشی مختلف در هفت پایه زمانی: سالانه، اول اسفند تا آخر تیر ماه (فصل رشد)، اول بهمن تا آخر تیر ماه (فصل رشد و ماه قبل)، اسفند تا خرداد، اسفند تا اردیبهشت، اسفند و فرودین، اسفند (شروع فصل رشد؛ مناسبترین شاخص خشکسالی بر اساس بیشترین ضریب همبستگی و کمترین مقدار خطای استاندارد انتخاب گردید. نتایج نشان داد که مناسبترین شاخص خشکسالی در مراتع استان قم به ترتیب اولویت عبارتند از SPI-3، PDSI،SPI-24 و SPI-6. بهترین پایه زمانی نیز فصل رشد و بویژه ابتدای فصل رشد میباشد.
طیبه مصباح زاده؛ حسن احمدی؛ غلامرضا زهتابیان؛ فریدون سرمدیان
دوره 63، شماره 3 ، آذر 1389، ، صفحه 399-415
چکیده
بررسی و تهیه نقشه شدت فرسایش بادی توسط مدل اریفر بادی از جمله اهدافهای اصلی این تحقیق است. در این پژوهش نقشه واحدهای کاری تهیه، سپس عوامل 9 گانه موثر درفرسایش بادی بر پایه مدل تجربی اریفر در هر یک از 7 واحد کاری مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج دیده میشود که بیشترین امتیاز مربوط به تپههای فعال و تغییر کاربری زمین با رسوبدهی ...
بیشتر
بررسی و تهیه نقشه شدت فرسایش بادی توسط مدل اریفر بادی از جمله اهدافهای اصلی این تحقیق است. در این پژوهش نقشه واحدهای کاری تهیه، سپس عوامل 9 گانه موثر درفرسایش بادی بر پایه مدل تجربی اریفر در هر یک از 7 واحد کاری مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج دیده میشود که بیشترین امتیاز مربوط به تپههای فعال و تغییر کاربری زمین با رسوبدهی سالانه بیش از 6000 تن بر کیلومتر مربع میباشد، و کمترین امتیاز مربوط به اراضی مجاور روستا است که میزان رسوبدهی سالانه بین 500- 150 تن بر کیلومتر مربع میباشد . همچنین با توجه به کل منطقه مورد بررسی16161هکتاری، حدود 1978 هکتار از لحاظ شدت فرسایش بادی در کلاس کم،7430 هکتار در کلاس میانگین و 6753 هکتار درکلاس شدید و خیلی شدید قرار
سیدمسعود سلیمان پور؛ مجید صوفی؛ حسن احمدی
دوره 63، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 41-52
چکیده
فرسایش خندقی به دلیل تولید رسوب و زیانهای فراوانی که در نتیجه تخریب اراضی، راهها و سازههای عمرانی در استان فارس وارد مینماید اهمیت ویژهای دارد. در این تحقیق 15 خندق فعال و معرف از نظر ویژگیهای مورفومتریک، گزینش شدند. طول خندق،عمق، عرض بالا و پایین و حجم فرسایش در آنها اندازهگیری شد. برای تعیین عوامل موثر در گسترش و رسوبزایی ...
بیشتر
فرسایش خندقی به دلیل تولید رسوب و زیانهای فراوانی که در نتیجه تخریب اراضی، راهها و سازههای عمرانی در استان فارس وارد مینماید اهمیت ویژهای دارد. در این تحقیق 15 خندق فعال و معرف از نظر ویژگیهای مورفومتریک، گزینش شدند. طول خندق،عمق، عرض بالا و پایین و حجم فرسایش در آنها اندازهگیری شد. برای تعیین عوامل موثر در گسترش و رسوبزایی خندقها، با بهرهگیری از روش Stepwise در نرمافزار SPSS تحلیل آماری صورت گرفت. نتایج نشان میدهد، رسوب تولیدی ناشی از گسترش خندقها در نیریز تابع سه متغیر گستره آبخیز، درصد سیلت و شن در آبخیز واقع در بالای پیشانی خندقها است. این نتایج دلالت بر غالب بودن رواناب سطحی به عنوان فرآیند هیدرولوژیک عمده در گسترش خندقها در این منطقه دارد. بررسی آستانه پستی و بلندی نشان داد به علت منفی شدن توان (b) فرایند رواناب سطحی غالب است و با نتایج محققان خارجی همخوانی دارد. همچنین این نتایج بیانگر تاثیر ویژگی حوزه آبخیز و سازند زمینشناسی در تولید رسوب ناشی از فرسایش خندقی است. کاهش سطوح لخت و بدون پوشش از راه استقرار پوشش گیاهی، ایجاد بانکت در بالا دست خندقها بهمنظور کاهش سطح تولید کننده رواناب و احداث بندهای خاکی کوچکتر از یک متر برای کمک به استقرار پوشش گیاهی و کاهش پیشروی خندقها توصیه میشود
بهارک معتمدوزیری؛ حسن احمدی؛ محمد مهدوی؛ فرود شریفی؛ نصرا... جواهری
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، ، صفحه 283-298
چکیده
یکی از مهمترین مسائل در طراحی سازههای آبی، بررسی کیفیت آب، تعیین تاثیر مدیریت حوزه آبخیز وحفاظت زیستگاه ماهیان و تعیین میزان و حجم رسوبات معلق رودخانهها است. برای برآورد بار معلق رودخانهها، به طور معمول از دو روش تجربی و هیدرولوژیکی بهرهگیری میشود؛ اما به دلیل بیشماری و ضرورت اصلاح روشهای تجربی و نیز به علت برآورد نه چندان ...
بیشتر
یکی از مهمترین مسائل در طراحی سازههای آبی، بررسی کیفیت آب، تعیین تاثیر مدیریت حوزه آبخیز وحفاظت زیستگاه ماهیان و تعیین میزان و حجم رسوبات معلق رودخانهها است. برای برآورد بار معلق رودخانهها، به طور معمول از دو روش تجربی و هیدرولوژیکی بهرهگیری میشود؛ اما به دلیل بیشماری و ضرورت اصلاح روشهای تجربی و نیز به علت برآورد نه چندان دقیق و نبود امکان بررسی تغییرات زمانی رسوبات حمل شده توسط جریان در روشهای هیدرولوژیکی، امروزه بسیاری از پژوهشگران به روشهای نوین مانند منطق فازی روی آوردهاند. در این پژوهش که در حوزه آبخیز زنجانرود صورت گرفته است، ضمن برآورد رسوب معلق ایستگاه هیدرومتری سرچم با دو روش معمول هیدرولوژیکی USBR و FAO، با بهرهگیری از مدل طراحی شده در محیط Visual Basic 6.0 بر پایه اصول منطق فازی نیز میزان رسوب معلق ایستگاه یاد شده برآورد شده است. به منظور محاسبه میزان رسوبات حمل شده با بهرهگیری از روش فازی، از فرآیند خوشهسازی فازی –C میانگین هدایت شده که در حقیقت فرآیندی برای شناخت الگوی واقعی مربوط به مشخصههای مختلف میباشد، بهرهگیری شده است. نتایج بیانگر این میباشد که روش فازی، به علت شناخت دقیقتر الگوی انتقال رسوب بهویژه در شرایط سیلابی، نسبت به روشهای USBR و FAO برآورد بهنسبت دقیقتری از میزان رسوبات حمل شده ارائه نموده و با مقادیر دیده شده همخوانی بهتری داشته است. علاوه بر این در روش فازی، به دلیل وارد نمودن عامل زمان در محاسبات، امکان بررسی تغییرات زمانی میزان رسوبات حمل شده توسط جریان نیز فراهم شده است.
حسین سعادتی؛ شریفی فرود؛ محمد مهدوی؛ حسن احمدی؛ محسن محسنی ساروی
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
در این پژوهش با ارزیابی و تحلیل دادهها و اندازهگیری ردیابهای پرتوزا، منشاء منابع آب تغذیه کننده سفرههای زیرزمینی در مناطق مختلف، تعیین سهم تغذیه متمرکز و انتشاری، تفسیر نیمرخ پرتوزاهای پایدار آب در محیط غیراشباع به منظور تعیین دورههای تر و خشکسالی در دشت هشتگرد بررسی شد. نتایج بررسی نشان میدهد که به منظور بهرهگیری مناسب ...
بیشتر
در این پژوهش با ارزیابی و تحلیل دادهها و اندازهگیری ردیابهای پرتوزا، منشاء منابع آب تغذیه کننده سفرههای زیرزمینی در مناطق مختلف، تعیین سهم تغذیه متمرکز و انتشاری، تفسیر نیمرخ پرتوزاهای پایدار آب در محیط غیراشباع به منظور تعیین دورههای تر و خشکسالی در دشت هشتگرد بررسی شد. نتایج بررسی نشان میدهد که به منظور بهرهگیری مناسب از ردیابهای پرتوزای پایدار آب در منابع مختلف در آغاز بایستی ارتباط دو پرتوزا اکسیژن 18 و دوتریوم تحلیل شود. ارتباط بین این دو پرتوزا دارای همبستگی مناسب (9/0R2=) و شیب خط 76/7 بود که به تقریب همانند شیب خط GMWL که معادل 8 است، میباشد. بر پایه نتایج این پژوهش، رودخانههای منطقه به دو دسته تقسیم شدند. در نمونههای دسته اول به دلیل هرزآب کم و نفوذ مناسب به طورعمده از منابع آبهای زیرقشری تغذیه شدهاند. در نمونههای دسته دوم به دلیل نبود امکان نفوذ، رودخانه از آب جاری شده بر روی دامنه تغذیه میشود. منابع آبهای زیرزمینی در دشت هشتگرد را میتوان با توجه به تحلیل عامل های آماری به سه گروه تقسیم کرد. گروه اول، نمونههایی که دارای میزان اکسیژن 18 و دوتریم همانند بارش که به طورعمده در غرب دشت هشتگرد (در حوالی شهر نظرآباد و شهر جدید هشتگرد) و شمال شرق دشت (برغان و کردان) بودند که نشان دهنده تغذیه از راه ورودی آّب زیرزمینی و انتشاری میباشد. گروه دوم نمونههایی، که دارای میزان مبای از پرتوزاهای پایدار را داشتند. تغذیه آنها با ترکیبی مبا از آبهای سطحی و زیرزمینی است. این نمونهها در بخش شمال مرکزی و مرکز دشت هشتگرد قرار داشتند. گروه سوم، نمونههایی که در بخش جنوب شرقی، جنوب غربی دشت هشتگرد قرار دارد که به طورعمده از راه آبهای سطحی تغذیه می شوند. با توجه به گروهبندیهای بالا مشخص میشود که تغذیه دشت هشتگرد دارای دو شکل عمده تغذیه متمرکز از راه آبهای ورودی زیرزمینی و سطحی (بخش شرق و غرب دشت) و تغذیه انتشاری از راه بارش (بخش مرکز و جنوب دشت) بر روی سطح دشت میباشد. بنا به بررسیهای آماری مشخص شد که 77 درصد تغذیهی سفرههای زیرزمینی از راه آبهای ورودی متمرکز سطحی و زیرزمینی و 23 درصد تغذیه به وسیله آب حاصل از بارش انجام میگیرد. در ارزیابی تغییر پرتوزاهای پایدار در نیمرخهای عمقی دشت هشتگرد دورههای خشک سالی در سنوات گذشته با افزایش پرتوزاها نمایان گشته است.