فریبا زکی زاده؛ علیرضا مقدم نیا؛ علی سلاجقه؛ عبدالله اردشیر
چکیده
در طی چند دهۀ گذشته با توجه به رشد جمعیت و توسعۀ شهری، رواناب شهری افزایش یافته و منجر به مشکلات مختلفی از جمله آبگرفتگی معابر سطح شهر، انتشار آلودگیهای زیست محیطی و خطرات ناشی از گسترش سیلاب شده است. به منظور مدیریت رواناب شهری لازم است میزان رواناب به درستی برآورد گردد. از جمله مدلهای پرکاربرد برای برآورد رواناب شهری مدل SWMMاست. ...
بیشتر
در طی چند دهۀ گذشته با توجه به رشد جمعیت و توسعۀ شهری، رواناب شهری افزایش یافته و منجر به مشکلات مختلفی از جمله آبگرفتگی معابر سطح شهر، انتشار آلودگیهای زیست محیطی و خطرات ناشی از گسترش سیلاب شده است. به منظور مدیریت رواناب شهری لازم است میزان رواناب به درستی برآورد گردد. از جمله مدلهای پرکاربرد برای برآورد رواناب شهری مدل SWMMاست. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی کارایی مدل SWMM در شبیهسازی دبی جریان در حوزۀ آبخیز شهری در منطقۀ 22 تهران است. در ابتدا پارامترهای مورد نیاز مدل محاسبه شد. برای واسنجی و ارزیابی مدل، رواناب متناظر با سه واقعۀ بارندگی در خروجی حوزه اندازهگیری شد و با رواناب شبیهسازی شده توسط مدل مقایسه شد. نتایج بهدست آمده از واسنجی مدل نشان داد که شبیهسازی دبی در هر دو واقعۀ مورد بررسی، انطباق خوبی با دادههای مشاهدهای دارد. از فرآیند واسنجی برای برآورد مقدار بهینۀ پارامترهای ورودی مدل استفاده شد. نتایج ارزیابی مدل SWMM کارایی و دقت مدل را با مقدار نش ساتکلیف 72/ 0 تأیید میکند. همچنین مقدارRSR برای ارزیابی مدل 53/. به دست آمد که نشاندهندۀ قابل قبول بودن مدل است و نشان میدهد که مدل مذکور قابلیت شبیهسازی رواناب شهری را دارد و میتوان از این مدل برای طرحهای مدیریت رواناب شهری و طراحی شبکۀ زهکشی رواناب شهری منطقۀ مورد مطالعه استفاده نمود.
کورش کمالی؛ غلامرضا زهتابیان؛ طیبه مصباح زاده؛ حسین شهاب آرخازلو؛ محمود عرب خدری؛ علیرضا مقدم نیا
چکیده
پایداری خاک به ویژه در اکوسیستمهای شکننده یک شاخص ضروری برای مدیریت پایدار اراضی است و به ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک بستگی دارد. با این وجود پایداری خاک به طور مستقیم قابل اندازهگیری نبوده و باید از شاخصهای کیفیت و پایداری خاک استنتاج شود. به منظور بررسی پایداری خاک در منطقۀ بیابانی سمنان، مزارع، باغات و مراتع ...
بیشتر
پایداری خاک به ویژه در اکوسیستمهای شکننده یک شاخص ضروری برای مدیریت پایدار اراضی است و به ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک بستگی دارد. با این وجود پایداری خاک به طور مستقیم قابل اندازهگیری نبوده و باید از شاخصهای کیفیت و پایداری خاک استنتاج شود. به منظور بررسی پایداری خاک در منطقۀ بیابانی سمنان، مزارع، باغات و مراتع واقع در یک مزرعۀ آموزشی با مدیریتهای مختلف آبیاری انتخاب و از شاخص پایداری (SI) و روش رتبهبندی تجمعی 9 و 11 پارامتری (CR9 و (CR11 استفاده شد. با حفر و تشریح خاکرخ و نمونهبرداری از افقهای سطحی و زیرسطحی اراضی منتخب، 12 ویژگی مهم و مؤثر در پایداری خاک اندازهگیری و مقادیر شاخصهای مذکور در هر یک از اراضی محاسبه و تأثیر نوع کاربری بر پایداری خاک مقایسه شد. بررسی نتایج نشان داد که مقدار SI بهجز در لایۀ سطحی اراضی زراعی آبی به دلیل تأثیر کشت و کار و نقش مثبت مواد آلی، در بقیۀ اراضی کمتر از یک بوده که نشان از ناپایداری خاک دارد. در لایۀ زیرسطحی تمامی اراضی مورد مطالعه، مقدار SI کمتر از یک شد. این موضوع بیانگر آن است که ویژگیهای خاک در لایههای زیرسطحی در محدودۀ بهینه قرار نداشته و در نتیجه در عملکرد محصول، تخریب خاک و بیابانزایی مؤثرند. مطابق نتایج روش رتبهبندی تجمعی، لایههای سطحی و زیرسطحی خاک در هیچ یک از اراضی مورد مطالعه در کلاسهای خیلی پایدار و پایدار قرار نگرفتند. لیکن این روش پایداری خاک اراضی آبی چندکشتی را به دلیل نقش مثبت در افزایش عاملهای اصلاحی خاک، در وضعیت مناسبتری نسبت به دیگر اراضی طبقهبندی نمود. بررسی همبستگی شاخصهای مورد مطالعه با ویژگیهای خاک نشان داد که کربن آلی، شاخص پایداری خاکدانه، شوری، نسبت جذب سدیم و میانگین وزنی قطر خاکدانهها تأثیر مستقیم و مؤثرتری بر پایداری خاک دارند. همچنین بین مقادیر SI با CR9 و CR11 در لایۀ سطحی همبستگی معنیدار منفی در سطح یک درصد (به ترتیب 58/0 R2= و 74/0 R2=) مشاهده شد؛ لیکن در لایۀ زیرسطحی فاقد همبستگی بودند. در نهایت، روش رتبهبندی تجمعی که از ویژگیهای بیشتر و مؤثرتری برای ارزیابی پایداری خاک استفاده میکند، برای پایش پایداری خاک توصیه شد.
سید سعید غیاثی؛ سادات فیض نیا؛ علیرضا مقدم نیا؛ علی نجفی نژاد؛ سمیه ناجی راد
چکیده
برای درک ویژگیهای اساسی دامنههایی که مستعد زمینلغزشاند، ارزیابی آسیبپذیری زمینلغزش ابزار اصلی میباشد. در این مطالعه، ارزیابی آسیبپذیری زمینلغزش با انطباق روشهای شاخص آماری و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. 10 عامل ایجاد زمینلغزش در نظر گرفته شد که عبارتند از: ارتفاع، شیب، جهت، سنگشناسی، کاربری اراضی، ...
بیشتر
برای درک ویژگیهای اساسی دامنههایی که مستعد زمینلغزشاند، ارزیابی آسیبپذیری زمینلغزش ابزار اصلی میباشد. در این مطالعه، ارزیابی آسیبپذیری زمینلغزش با انطباق روشهای شاخص آماری و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. 10 عامل ایجاد زمینلغزش در نظر گرفته شد که عبارتند از: ارتفاع، شیب، جهت، سنگشناسی، کاربری اراضی، تراکم زهکشی، انحنای سطح، بارندگی، رخسارههای ژئومرفولوژی و حساسیت واحدهای سنگی به فرسایش. روش شاخص آماری برای تعیین ارزش وزنی (Si) برای کلاسهای هر فاکتور ایجاد لغزش استفاده شد، روش تحلیل سلسله مراتبی بهمنظور تعیین ارزش وزنی (Wi) برای هر فاکتور استفاده شد. مجموع حاصل Siو Wi ارزش شاخص آسیبپذیری لغزش (LSI) را برای هر پیکسل ارائه نمود. بر مبنای LSI بهدستآمده نقشۀ آسیبپذیری زمینلغزش تهیه شد، سپس منطقۀ مطالعاتی در 5 کلاس آسیبپذیری گروهبندی شد. تراکم زمینلغزش برای 5 کلاس آسیبپذیری حاکی از وجود تطابق کافی بین نقشۀ آسیبپذیری و دادههای واقعی لغزش میباشد. در ادامه، نتایج نقشۀ آسیبپذیری زمینلغزش با استفاده از دادههای مشاهداتی زمینلغزش و روش ROC بهصورت کمی صحتسنجی شد. نتایج صحتسنجی نشان داد که AUC برای پیشبینی مدل 2/95% میباشد. نقشۀ آسیبپذیری نشان داد مناطق با سنگشناسی تراسهای آبرفتی قدیمی و جوان، لاهار و تراکیآندزیت-تراکیت پورفیری با درجۀ متفاوتی از حساسیت به فرسایش که در شیبهای 10 تا 40 و بیش از 60 درصد پراکنش دارند بسیار مستعد شکست شیب میباشند. نهایتاً مشخص شد مدلهای SIM و AHP برای بازنمایی آسیبپذیری زمینلغزش مؤثر میباشد.
اعظم طبرزدی؛ مقداد جورغلامی؛ علیرضا مقدم نیا؛ باریس مجنونیان قراقز؛ پدرام عطارد
چکیده
در چشم انداز شهری، بسیاری از چالشهای محیط زیستی نظیر رواناب ناشی از آب رگبار و ریسک سیلاب، آلودگی شیمیایی و ذرات معلق هوا، خاک و آب شهری، جزیره گرمایی شهری و امواج حرارتی تابستانه تشدید میشوند. روانابهای ناشی از بارشهای شدید در بسیاری از مناطق جهان منجر به سیل، فرسایش، رسوب و حمل عناصر میشوند که پوشش گیاهی جنگلی یکی از مهمترین ...
بیشتر
در چشم انداز شهری، بسیاری از چالشهای محیط زیستی نظیر رواناب ناشی از آب رگبار و ریسک سیلاب، آلودگی شیمیایی و ذرات معلق هوا، خاک و آب شهری، جزیره گرمایی شهری و امواج حرارتی تابستانه تشدید میشوند. روانابهای ناشی از بارشهای شدید در بسیاری از مناطق جهان منجر به سیل، فرسایش، رسوب و حمل عناصر میشوند که پوشش گیاهی جنگلی یکی از مهمترین عوامل تعدیل سیلاب و کنترل فرسایش و رسوب است. دراین پژوهش وضعیت کیفی رواناب در پارک جنگلی چیتگر با هدف تعیین الگوی کیفی رواناب پارک جنگلی و اثر پوشش جنگلی برآن، مورد بررسی قرار گرفت و دبی رواناب، پارامترهای فیزیکی و شیمیایی در طی 3 رویداد رگبار (5 دی و 25 بهمن 95 و 15 اردیبهشت 96) مورد اندازهگیری و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مقادیر میانگین پارامترهای دبی 3/1988 لیتر بر ساعت، کل مواد جامد محلول (TDS) 64/40 میلیگرم در لیتر،کل مواد جامد معلق (TSS) 8/ 2064 میلیگرم در لیتر ، pH 75/7، کلسیم 95/2 میلیگرم در لیتر ،منیزیم 23/2 میلیگرم در لیتر، سدیم 4/584 میلیگرم در لیتر ، پتاسیم 71/5 میلیگرم در لیتر، نیترات 36/1 میلیگرم در لیتر و فسفات 71/ 0 میلیگرم در لیتر بود. همچنین ارزیابی همبستگی بین پارامترها حاکی از وجود همبستگی زیاد بین پارامترها بود که قویترین آنها شامل همبستگی بین کلسیم با دبی رواناب (66/0) و کل مواد جامد محلول (69/0)؛ سدیم با pH (71/0) و کل مواد جامد محلول (65/0) بود. بررسی خصوصیات رواناب سه زیر حوضه A (29% پوشش)، B (31% پوشش)و C (24%پوشش) نشان داد که افزایش درصد پوشش موجب کاهش میزان رواناب در بارشهای سالانه شد. همچنین در اثر بالاتر بودن پوشش گیاهی در زیرحوضههای A و B، میزان املاح معلق، املاح کل، سدیم، پتاسیم و کلسیم رواناب کمتر بود. اما در مورد یونهای نیترات و فسفات احتمالا به دلیل افزایش فعالیتهای بیولوژیکی در پوششهای جنگلی بالاتر، میزان آن در زیرحوضههای دارای پوشش 29 و 31 درصد بیشتر از زیرحوضه دارای پوشش 24 درصد بود.
محمد بشیرگنبد؛ علیرضا مقدم نیا؛ شهرام خلیقی سیگارودی؛ محمد مهدوی؛ امانوئل پاکه؛ میشل لانگ
چکیده
روشهای زیادی برای تخمین دبی حداکثر سیل اعم از روشهای تحلیل فراوانی وجود دارد و مطالعۀ خطر سازههای آبی مبتنی بر تحلیل فراوانی سیل، غالباً نسبت به مشاهدات و توزیع آماری منتخب حساسیت دارد که باعث بروز خطا در طراحی میشود. از آنجاییکه بارشهای سنگین عامل اصلی سیلها هستند و دادههای بارش نسبت به دادههای جریان دارای طول دوره ...
بیشتر
روشهای زیادی برای تخمین دبی حداکثر سیل اعم از روشهای تحلیل فراوانی وجود دارد و مطالعۀ خطر سازههای آبی مبتنی بر تحلیل فراوانی سیل، غالباً نسبت به مشاهدات و توزیع آماری منتخب حساسیت دارد که باعث بروز خطا در طراحی میشود. از آنجاییکه بارشهای سنگین عامل اصلی سیلها هستند و دادههای بارش نسبت به دادههای جریان دارای طول دوره آماری بیشتری هستند، از این رو در این تحقیق از آمار درازمدت بارش در ایستگاههای بارانسنجی حوزۀ آبخیز بختیاری در یک دورۀ ۶۶ ساله و آمار دبی حداکثر روزانه در یک دورۀ ۵۸ ساله استفاده شد. در این تحقیق دبی حداکثر و دبی اوج روزانه با استفاده از روشهای هیدرو اقلیمی آگرژه و گرادکس برآورد شد. سپس نتایج حاصل از شبیهسازی مبتنی بر رویکرد هیدرو اقلیمی در دورۀ بازگشتهای مختلف با روشهای معمول آماری گمبل و توزیع مقادیر حدی تعمیم یافته (GEV) مقایسه شد.
نتایج نشان داد که استفاده از اطلاعات اضافی مانند دادههای بارش علاوه بر دادههای آبسنجی در روشهای هیدرو اقلیمی برآوردهای بهتری نسبت به روشهای تحلیل فراوانی ارائه می دهد، به این دلیل که هر سه معیار ارزیابی ریشۀ میانگین مربعات خطا، ضریب نش- ساتکلیف و ضریب کلینگ – گوپتا کارایی روشهای هیدرو اقلیمی را در مقایسه با توزیعهای گمبل و مقادیر حدی تعمیم یافته تأیید میکند. درنهایت تبدیل تابع توزیع تجمعی دبیهای حداکثر روزانه به دبیهای اوج با استفاده از نسبت اوج به حجمِ مستخرج از ۲۶ واقعه ساعتی سیل ثبت گردیده در ایستگاه آبسنجی تنگ پنج بختیاری انجام شد.
پویان دهقان؛ حسین آذرنیوند؛ حسن خسروی؛ غلامرضا زهتابیان؛ علیرضا مقدم نیا
چکیده
کاهش بیش از حد توان منابع طبیعی یکی از چالشهای بسیار مهمی است که بشر در قرن اخیر با آن روبرو است. بهرهبرداری مناسب از اراضی و مدیریت اصولی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی آن، نقش مهمی در راستای نیل به توسعه پایدار دارد. از این رو جهت دستیابی به توسعه پایدار و بهمنظور استفاده مناسب از اراضی، باید گرایشها به سمت برنامهریزی ...
بیشتر
کاهش بیش از حد توان منابع طبیعی یکی از چالشهای بسیار مهمی است که بشر در قرن اخیر با آن روبرو است. بهرهبرداری مناسب از اراضی و مدیریت اصولی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی آن، نقش مهمی در راستای نیل به توسعه پایدار دارد. از این رو جهت دستیابی به توسعه پایدار و بهمنظور استفاده مناسب از اراضی، باید گرایشها به سمت برنامهریزی و بهرهبرداری اصولی از منابع و بر اساس توان آنها باشد. بنابراین از آنجا که کشاورزی آثار محیط زیستی فراوانی بر مناطق شهری دارد، ارزیابی اراضی کشاورزی ضرورت پیدا میکند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی توان اکولوژیکی اراضی شهرستان اشتهارد از منظر کشاورزی و مرتعداری میباشد. به این منظور با استفاده از معیارهای اکولوژیکی و نیز با به کارگیری روشهای Fuzzy، Fuzzy AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) توان اکولوژیکی اراضی شهرستان اشتهارد مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت استانداردسازی لایهها از روش Fuzzy و نیز برای اختصاص دادن وزن به هر یک از شاخصهای مورد استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (Fuzzy AHP) استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اراضی با توان اکولوژیکی درجۀ یک با 50/1 درصد و اراضی درجۀ چهار با 36/25 درصد کمترین و بیشترین درصد از کل منطقۀ مورد مطالعه را شامل میشوند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل در این تحقیق نشاندهندۀ کارایی بالای روش Fuzzy AHP در ارزیابی توان اکولوژیکی منطقه است و میتوان آن را با تغییرات لازم برای سایر مناطق و همچنین دیگر فعالیتهای مکانیابی مورد استفاده قرار داد.
سارا ادریس نیا؛ احمد پهلوانروی؛ علیرضا مقدم نیا؛ علی اکبر نظری سامانی؛ عباس میری
چکیده
در مناطق خشک و کم باران مانند ایران، که منابع سطحی آب شیرین محدود بوده و از طرف دیگر این آبها با خطر آلودگی مواجه هستند، یافتن و نگهداری منابع آب زیرزمینی بهترین راه تأمین نیازهای آبی است. همچنین در بعضی از مناطق ایران، اقلیم و ساختار تکتونیکی شرایط خوبی را برای تشکیل سفرههای کارستی فراهم کرده است. ایران بعد از کشورهای آمریکا، چین ...
بیشتر
در مناطق خشک و کم باران مانند ایران، که منابع سطحی آب شیرین محدود بوده و از طرف دیگر این آبها با خطر آلودگی مواجه هستند، یافتن و نگهداری منابع آب زیرزمینی بهترین راه تأمین نیازهای آبی است. همچنین در بعضی از مناطق ایران، اقلیم و ساختار تکتونیکی شرایط خوبی را برای تشکیل سفرههای کارستی فراهم کرده است. ایران بعد از کشورهای آمریکا، چین و ترکیه، بالاترین درصد کارست را دارد و بیش از ۱۱ درصد سطح کشور را سازندهای کارستی میپوشانند. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین خطوارههای مستخرج از تصاویر ماهوارهای، عناصر تکتونیکی، شبکه هیدروگرافی و عوامل توپوگرافی با فراوانی منابع آب کارستیک در منطقه مهارلو با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور میباشد. بدین منظور مبادرت به تهیه لایه های اطلاعاتی شامل خطوارهها، انحنای دامنه، طبقات ارتفاعی، شیب، پوشش گیاهی، چشمهها، عناصر تکتونیکی و شبکه هیدروگرافی با استفاده از بازدیدهای صحرایی، نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهوارهای و مدل رقومی ارتفاع شد؛ نتایج این تحقیق با آزمونهای آماری مانند ضریب همبستگی پیرسون و آزمون PCAو تجزیه به مؤلفههای اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارتباط نزدیکی بین جنس سازند، توپوگرافی ( مانند شیب، ارتفاع و انحنای دامنه)، خطوارهها و عوامل هیدرولوژیکی با فراوانی چشمهها در منطقه مورد مطالعه وجود دارد. این روابط نشانگر نقش بارز عوامل ساختاری و محیطی و لزوم توجه به آن در بررسی فراوانی چشمهها و انتقال آبهای زیرزمینی در مناطق کارستیک میباشد.
حیدر ابراهیمی؛ علیرضا مقدم نیا؛ حاجی کریمی
چکیده
بیهسازی رواناب در یک حوزه آبخیز، درک و فهم فرآیندهای مؤثر بر تولید رواناب و ویژگیهای جریان رودخانه مانند تغییرپذیری مکانی و زمانی آن را فراهم میکند. این بینش به مدیران و برنامهریزان در تصمیمگیریهای آگاهانه در مدیریت و برنامهریزی منابع آب کمک مینماید. هدف از این پژوهش مقایسه کار آیی مدل پیچیده SWAT و مدل ساده IHACRES ...
بیشتر
بیهسازی رواناب در یک حوزه آبخیز، درک و فهم فرآیندهای مؤثر بر تولید رواناب و ویژگیهای جریان رودخانه مانند تغییرپذیری مکانی و زمانی آن را فراهم میکند. این بینش به مدیران و برنامهریزان در تصمیمگیریهای آگاهانه در مدیریت و برنامهریزی منابع آب کمک مینماید. هدف از این پژوهش مقایسه کار آیی مدل پیچیده SWAT و مدل ساده IHACRES در شبیهسازی رواناب حوزه آبریز رودخانه دویرج در استان ایلام است. برای این منظور، مدل SWAT بهواسطه تعداد زیاد پارامتر مؤثر بر جریان رودخانه و استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدل IHACRES بهواسطه دادههای مورد نیاز اندک و سهلالوصول بسیار کاربردی میباشند. در این مطالعه از دادههای دوره آماری 1373 تا 1383 خورشیدی برای ارزیابی کارایی مدلهای SWAT و IHACRES بر اساس معیارهای آماری R2، bR2 و NS استفاده گردید. ضرایب R2، bR2 و NS برای دوره واسنجی مدل IHACRES به ترتیب برابر 34/0، 112/0 و 33/0 و برای دوره اعتبارسنجی به ترتیب برابر 47/0، 235/0 و 43/0 به دست آمد. همچنین این ضرایب برای دوره واسنجی مدل SWAT به ترتیب برابر 41/0، 314/0 و 12/0 و برای دوره اعتبارسنجی به ترتیب برابر 68/0، 632/0 و 56/0 برآورد گردید. نتایج نهایی این تحقیق نشان داد که مدل SWAT نسبت به مدل IHACRES توانایی بیشتری در شبیهسازی رواناب روزانه در حوزه آبریز رودخانه دویرج دارد و میتوان از آن برای شبیهسازی رواناب حوزههایی با دادههای محدود و شرایط طبیعی مشابه استفاده نمود
افشین جهانشاهی؛ علیرضا مقدم نیا؛ حسن خسروی
چکیده
برای ارزیابی و تهیة نقشة بیابانزایی تا کنون تحقیقات بسیار زیادی در داخل و خارج از کشور صورت گرفته و این تحقیقات به ارائة مدلهای منطقهای فراوانی منجر شده است. به منظور ارائة یک مدل منطقهای و ارزیابی کمّی وضعیت فعلی بیابانزایی، دشت شهر بابک با وسعت 4112 کیلومتر مربع در شمال غرب استان کرمان انتخاب شد. در این تحقیق برای ارزیابی ...
بیشتر
برای ارزیابی و تهیة نقشة بیابانزایی تا کنون تحقیقات بسیار زیادی در داخل و خارج از کشور صورت گرفته و این تحقیقات به ارائة مدلهای منطقهای فراوانی منجر شده است. به منظور ارائة یک مدل منطقهای و ارزیابی کمّی وضعیت فعلی بیابانزایی، دشت شهر بابک با وسعت 4112 کیلومتر مربع در شمال غرب استان کرمان انتخاب شد. در این تحقیق برای ارزیابی شدت بیابانزایی با استفاده از سیزده شاخصـ پنج شاخص مبتنی بر آب زیرزمینی شامل هدایت الکتریکی، نسبت جذب سدیم، کلر، میزان افت، و عمق آب زیرزمینی، سه شاخص مبتنی بر دادههای اقلیمی شامل بارش سالیانه، ضریب خشکی ترانسوا، و شاخص خشکسالی و سه شاخص مبتنی بر پوشش گیاهی شامل وضعیت، بهرهبرداری، و تجدید پوشش گیاهی و فرسایش آبی و شیوة آبیاری در قالب مدل ایرانی بیابانزایی IMDPAـ به بررسی و تعیین کلاس شدت بیابانزایی در هر یک از واحدهای کاری پرداخته شد. امتیاز نهایی مربوط به هر یک از واحدهای کاری و سپس در کل منطقه از میانگین هندسی هر یک از شاخصهای مذکور تعیین شد. در نهایت، وضعیت فعلی شدت بیابانزایی منطقه در کلاس کم، متوسط، شدید، و بسیار شدید برآورد شد. نتایج بهدستآمده نشان داد در مدل پیشنهادی منطقهای در منطقة مورد مطالعه از نظر شدت بیابانزایی در حدود 61351 هکتار (92/14 درصد) در کلاس کم، 138575 هکتار (7/33 درصد) در کلاس متوسط، 117685 هکتار (62/28 درصد) در کلاس شدید، و 93589 هکتار (76/22 درصد) در کلاس بسیار شدید قرار دارند. همچنین، متوسط وزنی ارزش کمّی در کل منطقه 06/2 برآورد شد که بیانگر وجود کلاس بیابانزایی متوسط در منطقه است.
الهام کاکائی لفدانی؛ علیرضا مقدم نیا؛ آزاده احمدی؛ حیدر ابراهیمی
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر پیش پردازش متغیرهای ورودی به روش آزمون گاما بر عملکرد مدل ماشین بردار پشتیبان جهت پیشبینی حجم رسوبات معلق رودخانه دویرج، واقع در استان ایلام، برای دورة ۱۹۹۴ـ ۲۰۰۵ است. دبی جریان و بارندگی ورودی مدل و دبی رسوب معلقْ خروجی مدل درنظر گرفته شد. همچنین، طول دورة آموزش مدل با استفاده از آزمون گاما (Gamma ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر پیش پردازش متغیرهای ورودی به روش آزمون گاما بر عملکرد مدل ماشین بردار پشتیبان جهت پیشبینی حجم رسوبات معلق رودخانه دویرج، واقع در استان ایلام، برای دورة ۱۹۹۴ـ ۲۰۰۵ است. دبی جریان و بارندگی ورودی مدل و دبی رسوب معلقْ خروجی مدل درنظر گرفته شد. همچنین، طول دورة آموزش مدل با استفاده از آزمون گاما (Gamma Test (GT)) مشخص شد. سپس، به منظور بررسی تأثیر پیش پردازش متغیرهای ورودی بر عملکرد مدل، رسوب معلق با استفاده از مدل SVM، که هیچگونه پیشپردازشی بر روی متغیرهای ورودی آن صورت نگرفته بود، پیشبینی شد و نتایج با یکدیگر مقایسه گردید. نتایج نشان داد عملکرد مدل GT-SVM در مرحله آزمون با حداقل RMSE برابر با 96/0 تن در روز و حداکثر ضریب R2 برابر با 98/0 بین مقادیر پیشبینیشده و واقعی بهتر از عملکرد مدل SVMاست.