علی اذره؛ غلامرضا زهتابیان؛ علی اکبر نظری سامانی؛ حسن خسروی
چکیده
پایش در مدیریت جامع به معنای جمعآوری و ذخیرة نظاممند آمار و اطلاعات از فعالیتها و استراتژیهایی است که امکان ارزیابی و گزارش از شرایط کلی محدودة مورد نظر را فراهم مینماید. برای پایش بیابانزایی در دشت گرمسار از مدل IMDPA استفاده شد. با اطلاع از شرایط منطقه، دو معیار آب و کشاورزی معیارهای اصلی در بیابانزایی در نظر ...
بیشتر
پایش در مدیریت جامع به معنای جمعآوری و ذخیرة نظاممند آمار و اطلاعات از فعالیتها و استراتژیهایی است که امکان ارزیابی و گزارش از شرایط کلی محدودة مورد نظر را فراهم مینماید. برای پایش بیابانزایی در دشت گرمسار از مدل IMDPA استفاده شد. با اطلاع از شرایط منطقه، دو معیار آب و کشاورزی معیارهای اصلی در بیابانزایی در نظر گرفته شد. طبق مدل برای معیار آب سه شاخصـ هدایت الکتریکی، میزان جذب سدیم، و افت سطح آب زیرزمینیـ و برای معیار کشاورزی چهار شاخصـ الگوی کشت، عملکرد با توجه به تناسب اراضی، سیستم آبیاری و شدت کاربرد نامناسب ماشینآلات، و کود و سموم شیمیاییـ در نظر گرفته شد. نتایج بهدستآمده نشان داد معیار کشاورزی در سال 1381 با متوسط وزنی 17/2 و در سال 1390 با متوسط وزنی27/2 معیار غالب بیابانزایی در منطقة مورد مطالعه است. از بین شاخصهای مورد مطالعه، شاخص سیستم آبیاری در هر دو دوره بیشترین وزن و تأثیر را در بیابانزایی داشت. همچنین، بر اساس ارزیابیها و بررسیهای انجامشده، متوسط وزنی ارزش کمّی شدت وضعیت فعلی بیابانزایی برای کل منطقه برای سالهای 1381 و 1390 بهترتیب 931 و 10/2 تعیین شد که نشاندهندة افزایش روند بیابانزایی است. از طرفی، با توجه به اینکه معیار کشاورزی جزو عوامل انسانی است، با مدیریت اصولی میتوان از گسترش بیابانزایی در منطقه جلوگیری کرد.
پریسا سادات آشفته؛ امید بزرگ حداد
چکیده
امنیت غذایی در جهان، بهویژه در مناطق خشک، که با کمبود آب مواجهاند، اهمیت زیادی دارد. آثار تغییر اقلیم بر نیاز آبی کشاورزی این اهمیت را دوچندان ساخته است. در این تحقیق به ارزیابی ریسک نیاز آبی دامنة وسیعی از محصولات در شرایط تغییر اقلیم پرداخته شد. به منظور شبیهسازی متغیرهای اقلیمی از مدلهای AOGCM استفاده شد. بدین منظور، ...
بیشتر
امنیت غذایی در جهان، بهویژه در مناطق خشک، که با کمبود آب مواجهاند، اهمیت زیادی دارد. آثار تغییر اقلیم بر نیاز آبی کشاورزی این اهمیت را دوچندان ساخته است. در این تحقیق به ارزیابی ریسک نیاز آبی دامنة وسیعی از محصولات در شرایط تغییر اقلیم پرداخته شد. به منظور شبیهسازی متغیرهای اقلیمی از مدلهای AOGCM استفاده شد. بدین منظور، سناریوهای تغییر اقلیم متغیرهای اقلیمی با روش میانگین دادههای مشاهداتی دما و بارندگی وزندهی و توابع توزیع احتمالاتی آنها تولید شد. با استفاده از روش مونتکارلو 200 نمونه (مقادیر گسسته) از تابع توزیع احتمالاتی ماهانة متغیرهای اقلیمی کوچک مقیاسشده منطقه با نرمافزار SIMLAB برای هر ماه استخراج و، در نهایت، سری زمانی متغیرهای اقلیمی در دورة آتی تولید شد. محاسبة تبخیر و تعرق پتانسیل در دورة آتی از طریق رابطة دما و تبخیر و تعرق پتانسیل در دورة پایه انجام شد. با معرفی 200 سری زمانی ماهانة متغیرهای اقلیمی دورة آتی به مدل، نیاز آبی و تغییرات حجم تقاضای آبی محصولات بررسی شد. بررسیها نشان داد حجم تقاضای آبی بر اساس سطح زیر کشت فعلی برای محصولات بین 05/0 تا 96/0 میلیون متر مکعب در سال با ریسک 25 درصد، بین 04/0 تا 87/6 با ریسک 50 درصد و بین 16/1 تا 68/12 با ریسک 75 درصد افزایش مییابد. نتایج نشان از افزایش ریسک تغییرات نیاز آبی دارد. همچنین، حجم تقاضای آب تا حدود 5/2، 16 و 31 میلیون متر مکعب در سال بهترتیب با ریسک 25، 50 و 75 درصد خواهد رسید.
محسن حسینخانی؛ اکبر فخیره؛ علیرضا شهریاری؛ احمد پهلوانروی؛ سهیلا نوری
چکیده
در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی میزان تأثیر دو معیار خاک و مدیریت اراضی با هشت شاخص برای مطالعة حساسیت اراضی منطقة جزینک سیستان به بیابانزایی ارزیابی شد. بر اساس مدل بیابانزایی ESAs به شاخصها امتیاز داده شد. با استفاده از روش فوق، هر یک از شاخصهای مورد مطالعه در واحدهای کاری بررسی و برای هر شاخص لایة ...
بیشتر
در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی میزان تأثیر دو معیار خاک و مدیریت اراضی با هشت شاخص برای مطالعة حساسیت اراضی منطقة جزینک سیستان به بیابانزایی ارزیابی شد. بر اساس مدل بیابانزایی ESAs به شاخصها امتیاز داده شد. با استفاده از روش فوق، هر یک از شاخصهای مورد مطالعه در واحدهای کاری بررسی و برای هر شاخص لایة اطلاعاتی تهیه شد. سپس، دادههای بهدستآمده وارد محیط GIS شد و برای هر معیار مورد نظر یک لایة اطلاعاتی ساخته شد. در نهایت، با تلفیق و تعیین میانگین هندسی لایههای اطلاعاتی دو معیار مورد بررسی در منطقه بر اساس مدل مورد مطالعه (ESAs) نقشة شدت بیابانزایی منطقه بهدست آمد. بر اساس نتایج حاصل از نقشة بهدستآمده، 15/8 درصد آن جزو تیپ شکننده با شدت کم، 08/20 درصد آن جزو تیپ شکننده با شدت متوسط، 80/26 درصد جزو تیپ شکننده با شدت زیاد و 45/39 درصد از مساحت منطقه جزو تیپ بحرانی با شدت زیاد است. معیار خاک با ارزش عددی 22/1 کمترین تأثیر و معیار مدیریت اراضی با ارزش عددی 72/1 بیشترین تأثیر را در بیابانزایی منطقه داشت. از میان شاخصها دو شاخص شیب و بافت خاک بهترتیب با ارزش عددی 1 و 03/1 کمترین تأثیر، و دو شاخص درصد سنگریزه و عملیات مدیریتی بهترتیب با ارزش عددی 91/1 و 84/1 بیشترین تأثیر را در بیابانزایی منطقة مورد مطالعه داشتند.
سید حمزه حسینی کهنوج؛ رضا عرفان زاده؛ حسین آذرنیوند
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر نوع رویشگاه بر خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی، تنوع و غنای گونهای) انجام شد؛ بدین صورت که رویشگاه علفزار در بخشِ انتهاییِ حوضة واز (استان مازندران) و رویشگاه جنگلی نیز در پاییندست رویشگاه علفزار (در نزدیکی رویشگاه علفزار) انتخاب شد. سپس، در هر یک از رویشگاهها نمونههای ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر نوع رویشگاه بر خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی، تنوع و غنای گونهای) انجام شد؛ بدین صورت که رویشگاه علفزار در بخشِ انتهاییِ حوضة واز (استان مازندران) و رویشگاه جنگلی نیز در پاییندست رویشگاه علفزار (در نزدیکی رویشگاه علفزار) انتخاب شد. سپس، در هر یک از رویشگاهها نمونههای خاک در هر پلات از دو عمق 0 ـ 5 و 5 ـ 10 سانتیمتری برداشت شد. نمونهها پس از اعمال تیمار سرما به گلخانه منتقل و کشت شدند. گونههای ظهوریافته هر دو هفته یک بار شناسایی و حذف شدند. همچنین، درصد پوشش گونههای گیاهی موجود در هر پلات در فصل رویش آنها ثبت شد و تشابه بانک بذر با پوشش روزمینی با استفاده از شاخص تشابه سورنسون و تنوع بانک بذر با استفاده از شاخص تنوع شانون- وینر محاسبه شد. در نهایت، خصوصیات بانک بذر خاک با استفاده از آزمون t مستقل بین دو رویشگاه و با استفاده از t جفتی بین دو عمق هر رویشگاه مقایسه شد. نتایج نشان داد نوع رویشگاه تأثیر معنیداری در خصوصیات بانک بذر خاک دارد؛ به طوری که همة خصوصیات مذکور (بهجز تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی عمق 5 ـ 10 سانتیمتر) در رویشگاه علفزار در هر دو عمق خاک بیشتر از رویشگاه جنگلی بود. بهرغم حضور گونههای چوبی و درختی در پوشش روزمینی، فقط دو گونه از آنها در بانک بذر خاک یافت شد. تراکم، تنوع و غنای گونهایِ کمترِ رویشگاه جنگل در مقایسه با علفزار را میتوان به ورودی بذر کمتر و همچنین وجود لاشبرگ و رطوبت بیشتر در کف رویشگاه جنگلی مربوط دانست که سبب پوسیدگی بذرها قبل از مدفونشدن در خاک میشوند. همچنین، گونههای معطر حضور درخور توجهی در بانک بذر خاک و پوشش گیاهی روزمینی داشتند.
شهرام خلیقی؛ محمد رستمی خلج؛ محمد مهدوی؛ علی سلاجقه
چکیده
از مشخصههای مناطق شهری سطوح نفوذناپذیر وسیع و وجود آبراهههای ساختة دست بشر است. افزایش شهرنشینی در دهههای اخیر و رشد سریع شهرها به سمت حوضههای آبخیز بالادست، فرایندهای بارش- رواناب را در حوضههای شهری بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. به همین دلیل، برای نشاندادن این فرایندها، در طراحیهای مناسب یا ارزیابی سیستمهای ...
بیشتر
از مشخصههای مناطق شهری سطوح نفوذناپذیر وسیع و وجود آبراهههای ساختة دست بشر است. افزایش شهرنشینی در دهههای اخیر و رشد سریع شهرها به سمت حوضههای آبخیز بالادست، فرایندهای بارش- رواناب را در حوضههای شهری بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. به همین دلیل، برای نشاندادن این فرایندها، در طراحیهای مناسب یا ارزیابی سیستمهای شبکة زهکشی شهری موجود به مدلهای رایانهای توجه خاصی شده است. هدف از این مطالعه ارزیابی کارایی مدل SWMM در شبیهسازی حجم رواناب در حوضههای کوچک شهری است. پارامترهای مورد نیاز مدل با استفاده از نقشة کاربری اراضی، DEM منطقه و بازدیدهای میدانی محاسبه شد. برای واسنجی و ارزیابی مدل رواناب متناظر با سه واقعه بارندگی در خروجی حوضه اندازهگیری شد و با رواناب شبیهسازیشده توسط مدل مقایسه شد. نتایج نشان داد که سازگاری خوبی بین دبی و عمق رواناب شبیهسازیشده و مشاهدهای وجود دارد. فقط در سرعت رواناب شبیهسازیشده و مشاهدهای اختلاف کمی وجود دارد، اما این اختلاف بیشتر از حد قابل قبول آن (ضریب ناش>5/0) است؛ به طوری که مقدار ضریب ناش (NS) برای واقعة اول، دوم و سوم بهتـرتیب 69/0، 85/0 و 52/0 است. این موضوع نشاندهندة کارایی مدل SWMM در منطقة مورد مطالعه است و میتوان از این مدل در طراحیهای مناسب و ارزیابی سیستمهای شبکة زهکشی شهری استفاده کرد.
کاظم ساعدی؛ عادل سپهری؛ محمد پسرکلی؛ حسین قره داغی؛ عادل سی و سه مرده
چکیده
این مطالعه صحرایی به منظور بررسی آثار چرای دام در یک سیستم چرایی کوتاهمدت بر غلظت ذخایر کربوهیدراتهای محلول (WSC) و نیتروژن (N) بخشهای پایای گونههای چندساله Bromus tomentellus(علف پشمکی)، Cephalaria kotschyi(سردار البرزی) و Ferula haussknekhtii (کمای ساورزی) در مراتع زردوان سارال کردستان انجام شد. یک منطقه کلیدی با یک منطقه قرق دائمی (با عمر پنج سال) و ...
بیشتر
این مطالعه صحرایی به منظور بررسی آثار چرای دام در یک سیستم چرایی کوتاهمدت بر غلظت ذخایر کربوهیدراتهای محلول (WSC) و نیتروژن (N) بخشهای پایای گونههای چندساله Bromus tomentellus(علف پشمکی)، Cephalaria kotschyi(سردار البرزی) و Ferula haussknekhtii (کمای ساورزی) در مراتع زردوان سارال کردستان انجام شد. یک منطقه کلیدی با یک منطقه قرق دائمی (با عمر پنج سال) و دو منطقه قرق موقت (برای هر فصل رویشی) برای هر کدام از سالهای 1389 و 1390 انتخاب شدند. برداشت ریشه گیاهان، در مراحل رشد رویشی، رشد زایشی، تشکیل بذر، ریزش بذر و خواب انجام شد. پنج نمونه از پایههای هر گونه در هر مرحله در هر منطقه در هر سال به طور تصادفی برای مطالعه انتخاب شد. قبل از برداشت پایه گیاهی، ارتفاع، قطر تاج و قطر یقه آن اندازهگیری شد. ذخایر WSC و N گیاه به صورت درصد ماده خشک نمونه ریشه و به ترتیب با روشهای فنل-اسید سولفوریک و کجلدال تعیین شدند. چرای دام و شرایط جوی سالانه اثر معنیداری بر غلظت WSC در ریشه گونه B. tomentellus نداشتند. گونه علف پشمکی نسبت به دو گونه دیگر مورد مطالعه، دارای غلظت ذخایر کمتری بود. میزان ذخایر WSC در گونه Cephalaria kotschyi نیز تحت تأثیر شرایط چرایی مطالعه شده یا شرایط جوی سالهای مورد مطالعه قرار نگرفت. چرای دام باعث افزایش غلظت WSC در اندام ذخیرهکننده در گونه Ferula haussknekhtiiو همچنین باعث افزایش غلظت N در همه گونهها شد. این مطالعه نشان داد که واکنش گونههای مورد مطالعه در برابر چرای دام باعث افزایش اختصاص منابع (به صورت WSC در گونه کما و N در همه گونهها) به اندامهای ذخیرهکننده به منظور جبران ذخایر تحلیل رفته در این سیستم چرایی شده است به طوری که زمان استراحت گیاه به خوبی باعث تقویت بنیه آن شده است. همچنین چرای دام در این سیستم چرایی اثر معنیداری بر اندازه دو گونه علف پشمکی و سردار البرزی نداشت اما اندازه گونه کما را کاهش داد. i
رضا سیاه منصور؛ حسین ارزانی؛ محمد جعفری؛ سید اکبر جوادی؛ علی طویلی
چکیده
آتشسوزی میتواند به عنوان ابزاری مهم و مدیریتی در سطح وسیعی از مرتع به منظور اصلاح ترکیب و تنوع زیستیِ اکوسیستمهایِ مرتعی بهکار گرفته شود. به منظور بررسی اثر آتشسوزی در محدودة ایستگاه تحقیقاتی گیاهان مرتعی زاغه در 35 کیلومتری شمال شرقی خرمآباد شرقی با ارتفاع متوسط 1960 متر از سطح دریا این مطالعه انجام شد. مقایسة میانگین ...
بیشتر
آتشسوزی میتواند به عنوان ابزاری مهم و مدیریتی در سطح وسیعی از مرتع به منظور اصلاح ترکیب و تنوع زیستیِ اکوسیستمهایِ مرتعی بهکار گرفته شود. به منظور بررسی اثر آتشسوزی در محدودة ایستگاه تحقیقاتی گیاهان مرتعی زاغه در 35 کیلومتری شمال شرقی خرمآباد شرقی با ارتفاع متوسط 1960 متر از سطح دریا این مطالعه انجام شد. مقایسة میانگین و تجزیة آماری نشان داد که فوربهای علفی مورد تعلیف دام از نظر تراکم و میانگین تاج پوشش در سطح یک درصد اختلاف معنیداری بین عرصة شاهد و آتشسوزی دارند. همچنین، فرم رویشی گراس در عرصههای آتشسوزی و شاهد از نظر تولید و تاج پوشش دارای اختلاف میانگین در سطح یک درصد است. این آمار نشان میدهد که گیاهان کلاس I و III از نظر تولید و تاج پوشش با یکدیگر اختلاف میانگین معنیدار در عرصههای آتشسوزی و شاهد دارند (01/0< P). فرمهای رویشی بیانگر شماتیک ترکیب نباتی یک تیپاند و در این تحقیق مشاهده شد که تیپ غالب گراسهای چندساله، شاملFestuca ovina، Bromus tomentellus و Agropyron trichophorum، با گراسهای یکساله، شامل Taeniatherum crinitum،Heteranthelium piliferum و Br. tectorum، در کوتاهمدت جایگزین شد. با تغییرات انجامشده میتوان چنین گفت که آتشسوزی عاملی مهم و تأثیرگذار است و میتواند گراسهای پایا را کاهش و گراسهای یکساله را در کوتاهمدت افزایش دهد.
صادق صادقی طبس؛ محسن پوررضا بیلندی
چکیده
مدلهای بارش- رواناب برای محاسبة رواناب حاصل از بارش در یک حوضة آبریز بهکار میروند. کاربرد موفقیتآمیز مدلهای پیشبینی بارش- رواناب به نحوة واسنجی پارامترهای آنها بستگی دارد. با وجود عمومیت این مدلها، در صورتی که نتوان مقدار بهینه برای پارامترهای آنها را با استفاده از واسنجی مدل بهدست آورد، کاربرد آن مدلها ...
بیشتر
مدلهای بارش- رواناب برای محاسبة رواناب حاصل از بارش در یک حوضة آبریز بهکار میروند. کاربرد موفقیتآمیز مدلهای پیشبینی بارش- رواناب به نحوة واسنجی پارامترهای آنها بستگی دارد. با وجود عمومیت این مدلها، در صورتی که نتوان مقدار بهینه برای پارامترهای آنها را با استفاده از واسنجی مدل بهدست آورد، کاربرد آن مدلها بسیار مشکل خواهد بود. تخمین مقادیر بهینه برای پارامترهای مدل بارش- رواناب دارای عدم قطعیت است. در تحقیق حاضر تحلیل عدم قطعیت پارامترهای یک مدل بارش- رواناب با استفاده از الگوریتمهای فراکاوشی ارزیابی و مقایسه شد. نتایج بهدستآمده برای محدودة اطمینان دبی شبیهسازیشدة یک مدل مفهومی بارش– رواناب بهکاررفته در حوضة معرف رودخانة لیف آمریکا با استفاده از چهار الگوریتم فراکاوشیـ 1. الگوریتم بهینهسازی مجموعة ذرات(PSO) ، 2. الگوریتم تکامل تصادفی جوامع(SCE) ، 3. ترکیب الگوریتم بهینهسازی مجموعة ذرات و ژنتیک(Hybrid-GA&PSO) ، 4. الگوریتم جهش ترکیبی قورباغه(SFLA) ـ با یکدیگر مقایسه شد. نتایج نشان داد الگوریتمهای PSO و SCE کارایی بهتری در تحلیل عدم قطعیت برآورد پارامترهای مدل بارش- رواناب نسبت به دو الگوریتم دیگر داشتند.
پریوش طوفانی؛ احمد فاخری فرد؛ ابوالفضل مساعدی؛ امیر احمد دهقانی
چکیده
برآورد و پیشبینی بارش اهمیت ویژهای دارد. به دلیل نبود قطعیت، هیچ یک از مدلهای آماری و مفهومی نتوانستهاند به منزلة یک مدل برتر در الگوسازی دقیق بارش شناخته شوند. اخیراً، به کاربردِ موجک در آنالیز سیگنالها و سریهای زمانی در هیدرولوژی توجه شده است. در این تحقیق، سیگنال بارندگی با استفاده از موجک مادر منتخب ...
بیشتر
برآورد و پیشبینی بارش اهمیت ویژهای دارد. به دلیل نبود قطعیت، هیچ یک از مدلهای آماری و مفهومی نتوانستهاند به منزلة یک مدل برتر در الگوسازی دقیق بارش شناخته شوند. اخیراً، به کاربردِ موجک در آنالیز سیگنالها و سریهای زمانی در هیدرولوژی توجه شده است. در این تحقیق، سیگنال بارندگی با استفاده از موجک مادر منتخب تجزیه شد و دادههای بهدستآمده با دو روش برازش معادلات مستقیم و هیبرید عصبی- موجکی برای پیشبینی استفاده شد. روش مذکور در پیشبینی بارندگیِ ماهانة 33 سال ایستگاه زرینگل از سال آبی 1354 ـ 1355 تا 1386 ـ 1387 بهکار گرفته شد و نتایج با یکدیگر مقایسه شد. نتایج نشان داد تجزیة سیگنال با موجک به طور قابل ملاحظهای موجب افزایش همبستگی میان دادههای مشاهداتی و محاسباتی میشود و سیگنالِ بارندگی با دقت بیشتری پیشبینی میشود؛ به طوری که در روش مستقیم میزان R2برابر با 74/0 و در روش هیبرید عصبی- موجکی در بهترین حالت برای چهار سطح تجزیه برابر 95/0 است. این نتیجه قدرت موجک در سادهسازی سیگنال و افزایش دقت پیشبینی دادههای کاملاً تصادفی بارندگی را در منطقة مورد نظر تأیید میکند. ضمن آنکه، معنیدار نبودن تست Fدر سطح 90 درصد و بالاتر تأیید دیگری بر این مطلب است.
مسعود عشقی زاده؛ محمد تقی دستورانی؛ علی طالبی
چکیده
چکیده در این تحقیق تأثیر عملیات بیولوژیکی و قرق بر بار رسوبی سطح دامنهها در دو زیرحوضة نمونه و شاهد حوضة زوجی کاخک بررسی شد. این دو زیرحوضه از نظر شرایط فیزیکی یکساناند. زیرحوضة نمونه از سال 1376 تحت قرق و اجرای عملیات مختلف بیولوژیکی، بیومکانیکی و مکانیکی است؛ در حالی که زیرحوضة شاهد به صورت دستنخورده و تحت بهرهبرداری طبیعی است. ...
بیشتر
چکیده در این تحقیق تأثیر عملیات بیولوژیکی و قرق بر بار رسوبی سطح دامنهها در دو زیرحوضة نمونه و شاهد حوضة زوجی کاخک بررسی شد. این دو زیرحوضه از نظر شرایط فیزیکی یکساناند. زیرحوضة نمونه از سال 1376 تحت قرق و اجرای عملیات مختلف بیولوژیکی، بیومکانیکی و مکانیکی است؛ در حالی که زیرحوضة شاهد به صورت دستنخورده و تحت بهرهبرداری طبیعی است. برای تعیین میزان تأثیر عملیات بیولوژیکی و مدیریتی بر تولید رسوب، بار معلق حاصل از سطح دامنهها از طریق 18 پلات فرسایشی مستقر در دو زیرحوضه طی رگبارهای وقوعیافته در سالهای 1390 و 1391 با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر در نرمافزار Spss تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج مقایسههای صورتگرفته، مقادیر بار معلق دو زیرحوضه در سطح 1 درصد و مقادیر ارتفاع رواناب در سطح 5 درصد تفاوتِ معنیداری دارند. همچنین، نتایج بهدستآمده همبستگی بین ارتفاع رواناب و رسوب را در زیرحوضة شاهد 94 درصد و در زیرحوضة نمونه 62 درصد نشان داد. شیب خط تغییرات بین ارتفاع رواناب و رسوب در زیرحوضة شاهد 3/5 برابر زیرحوضة نمونه است. این نتایج بهخوبی نقش مستقیم اجرای طرحهای بیولوژیک و قرق را در کاهش بار حوضهای نشان داد.
نیره غضنفرپور؛ سادات فیض نیا؛ حسن احمدی؛ محمد جعفری؛ مسعود نصری
چکیده
برآورد مقادیر هدررفت خاک از طریق اندازهگیری شاخصهای میدانی روشی کمهزینه و برای یادگیری و استفادة کاربران آسان است. به منظور اندازهگیری و ارزیابی مقادیر هدررفت خاک برآوردشده با روش شاخصهای میدانی در حوضة آبخیز شهرک، نخست نقشة واحدهای کاری تهیه و شاخصهای میدانی در واحدهای کاری اندازهگیری شد. پس از واسنجی و اعتبارسنجی ...
بیشتر
برآورد مقادیر هدررفت خاک از طریق اندازهگیری شاخصهای میدانی روشی کمهزینه و برای یادگیری و استفادة کاربران آسان است. به منظور اندازهگیری و ارزیابی مقادیر هدررفت خاک برآوردشده با روش شاخصهای میدانی در حوضة آبخیز شهرک، نخست نقشة واحدهای کاری تهیه و شاخصهای میدانی در واحدهای کاری اندازهگیری شد. پس از واسنجی و اعتبارسنجی مدل EPM برای منطقة مورد مطالعه، صحت مقادیر هدررفت خاک اندازهگیریشده با شاخصهای میدانی با استفاده از مدل تجربی مذکور ارزیابی شد. مقدار میانگین خطای نسبی کم (برابر 6/7) و ضریب همبستگی بالا (برابر 9/0) بین مقادیر هدررفت خاک برآوردشده به روش شاخصهای میدانی و مدل EPM نشاندهندة صحت روش شاخصهای میدانی در برآورد هدررفت خاک منطقة مورد مطالعه است. مقادیر میانگین فرسایش خاک مربوط به شاخص رخنمون سنگ 61/47 تن در هکتار، تجمع رسوب پشت مانع 78/34 تن در هکتار، پدستال 61/22 تن در هکتار، فرسایش شیاری 67/5 تن در هکتار، زهکش اراضی 21/2 تن در هکتار و فرسایش خندقی 17/2 تن در هکتار بهدست آمد.
گلاله غفاری؛ حسن احمدی؛ امید بهمنی؛ علی اکبر نظری سامانی
چکیده
در ایران به دلیل فقدان سابقة طولانی در اجرای طرحهای حفاظت خاک و آبخیزداری، این اقدامات به صورت کمّی ارزیابی نشده و روشهای مشخصی بدین منظور ارائه نشده است. در این تحقیق تلاش شده است اثر عملیاتِ آبخیزداریِ اجراشده در سال 1379 در حوضة آبخیز کن بر میزان فرسایش و رسوب بررسی و موفقیت یا شکست طرح و علل آن روشن شود. بدین منظور، پس از ...
بیشتر
در ایران به دلیل فقدان سابقة طولانی در اجرای طرحهای حفاظت خاک و آبخیزداری، این اقدامات به صورت کمّی ارزیابی نشده و روشهای مشخصی بدین منظور ارائه نشده است. در این تحقیق تلاش شده است اثر عملیاتِ آبخیزداریِ اجراشده در سال 1379 در حوضة آبخیز کن بر میزان فرسایش و رسوب بررسی و موفقیت یا شکست طرح و علل آن روشن شود. بدین منظور، پس از تهیة آمار و اطلاعات مورد نیاز، متوسط بار معلق در دورة قبل (1347 ـ 1379) و بعد از اجرای طرح (1380 ـ 1387) با روش منحنی سنجة رسوب به طریق روش حد وسط دستهها محاسبه شد. همچنین، فرسایش و رسوبدهی حوضه با استفاده از مدل MPSIAC محاسبه شد و نقشة فرسایش و رسوبدهی ویژه برای دورة بعد از اجرای عملیات با استفاده از نرمافزار Arc Map تهیه شد و در نهایت، دربارة میزان کارایی و تأثیر این عملیات بر میزان فرسایش و رسوبدهی حوضه داوری شد. نتایج مطالعات نشان داد که بر اثر اجرای این طرح، متوسط بار معلق از 47892 تن در سال در طول دورة آماری قبل از اجرای طرح به 22365 تن در سال در طول دورة آماری هشتساله بعد از اجرای طرح و فرسایش و رسوبدهی از 66758 تن به 50549 تن رسیده است؛ این امر حاکی از اثر مثبت طرح بر کاهش میزان بار معلق و عدم ایفای نقش مؤثر در کاهش میزان فرسایش بوده است؛ بهگونهای که میزان فرسایش در سطح حوضه تغییر چشمگیری نداشته است. دلایل عمدة کارایی پایین طرح بر کاهش میزان فرسایش عبارتاند از: عدم اجرای عملیات بیولوژیک مناسب در سطح حوضه (اجرای کمتر از 25 درصد از حجم عملیات پیشنهادشده)؛ تمرکز عملیات بر اجرای عملیات مکانیکی؛ ضعف در نظارت و ارزیابی پروژه در طی همة مراحل اجرای آن؛ رعایتنکردن استانداردها و نکات فنی مانند منطبقنبودنِ مکان سازههای ساختهشده و مکانهای پیشنهادشده؛ رعایتنکردنِ استانداردهای لازم در ساخت سازهها و نامناسببودن ابعاد سازهها؛ و تخریب کف بند در سازههای سنگی ملاتی.
مهدی قربانی؛ لیلا عوض پور؛ محسن یوسفی
چکیده
سرمایة اجتماعی یکی از مهمترین معیارهای انسانی مرتبط با میزان تابآوری در یک سیستم اجتماعی است. در شبکههای اعتماد، به منزلة مهمترین مؤلفة سرمایة اجتماعی در فرایند تصدیگری انطباقی، حساسیت به اختلالات و بینظمی بالاست و افزایش تابآوری و ظرفیت سازگاری در سیستم اجتماعی وابسته به میزان اعتماد در شبکه است. این تحقیق در روستای ...
بیشتر
سرمایة اجتماعی یکی از مهمترین معیارهای انسانی مرتبط با میزان تابآوری در یک سیستم اجتماعی است. در شبکههای اعتماد، به منزلة مهمترین مؤلفة سرمایة اجتماعی در فرایند تصدیگری انطباقی، حساسیت به اختلالات و بینظمی بالاست و افزایش تابآوری و ظرفیت سازگاری در سیستم اجتماعی وابسته به میزان اعتماد در شبکه است. این تحقیق در روستای زنگویی شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی انجام شد. در این منطقه پروژة بینالمللی RFLDL عملیاتی شد. در این پژوهش میزان سرمایة اجتماعی در شبکة ذینفعان محلی در راستای تقویت تابآوری در روستای پایلوت بررسی شد. بدین منظور، بر اساس روش پیمایشی و پرسشنامههای تحلیل شبکهای و مصاحبة مستقیم با کنشگران شبکه (اعضای گروههای خرد توسعة روستایی)، پیوندهای اعتماد و مشارکت بررسی شد. نتایج نشاندهندة میزان اعتماد، مشارکت، انسجام، و سرمایة اجتماعی متوسط قبل از اجرای پروژة RFLDL بود، ولی پس از اجرای این پروژه میزان این شاخصها افزایش یافت و به حد مطلوبی رسید.سرعت گردش و تبادل اعتماد و مشارکت در میان افراد بعد از اجرای طرح نسبت به قبل از اجرای آن افزایش یافت و اجرای طرح اتحاد و یگانگی را در میان افراد افزایش داد. در نهایت، میتوان بیان کرد که اجرای این پروژه میزان اعتماد، مشارکت، و سرمایة اجتماعی را افزایش داد؛ بدون تردید، سیستمهای اجتماعی تابآور از میزان اعتماد بسیار زیادی برخوردارند.
حمید رضا مرادی؛ هانیه اسدی؛ سید حمید رضا صادقی؛ عبدالرسول تلوری
چکیده
آبنمودی که در خروجیِ حوضة آبخیز شکل میگیرد میتواند مبین واکنش هیدرولوژیکی حوضه در برابر رفتار ژئومورفولوژیکی آن باشد. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از سامانة اطلاعات جغرافیایی و مفهوم آبنمود واحد لحظهای، پاسخگوییِ حوضة آبخیز شبیهسازی شود. در روش فیزیکی حاضر آبنمود واحد لحظهای کلارک بر اساس سه پارامترـ ...
بیشتر
آبنمودی که در خروجیِ حوضة آبخیز شکل میگیرد میتواند مبین واکنش هیدرولوژیکی حوضه در برابر رفتار ژئومورفولوژیکی آن باشد. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از سامانة اطلاعات جغرافیایی و مفهوم آبنمود واحد لحظهای، پاسخگوییِ حوضة آبخیز شبیهسازی شود. در روش فیزیکی حاضر آبنمود واحد لحظهای کلارک بر اساس سه پارامترـ زمان تمرکز، ضریب ذخیره، و منحنی زمان- مساحتـ استخراج شد. بنابراین، ارزیابی دقت کاربرد روشهای مختلف تعیین منحنی زمان- مساحت شامل روش نیمرخ آبراهه، سرعتهای مساوی، و لاورنسن در تهیة آبنمود واحد لحظهای به روش کلارک در این تحقیق مد نظر قرار گرفت. نتایج ارزیابی این روشها در مقایسه با نتایج مستخرج از آبنمودهای مشاهدهای با استفاده از روش کیفی و شاخصهای آماری نشان داد که روشهای سرعتهای مساوی در تعیین منحنی زمان- مساحت از دقت بیشتری برخوردارند. مقادیر آمارههای ارزیابی کمّی بین آبنمود واحد متوسط بهدستآمده از سیلابهای مشاهداتی حوضة آبخیز با آبنمود واحد کلارک بهدستآمده از روش سرعتهای مساوی با استفاده از مجذور میانگین مربعات خطا، میزان انحراف از دبی اوج، ضریب کارایی، و خطای نسبی دبی اوج، زمان تا اوج، و زمان پایه بهترتیب 39/1، 93/0، 83/0، 13/7، 33/33، و 38/15 درصد بود. همچنین، تحقیق حاضر نشان داد که مدل کلارک در شبیهسازی آبنمود واحد سیلاب در حوضة آبخیز کسیلیان در استان مازندران از کارایی بیشتری برخوردار است.
خالد اوسطی؛ علی سلاجقه؛ محمد مهدوی؛ پاول کوئنیگر؛ کامران چپی؛ آرش ملکیان
چکیده
با جدیترشدن مسئلة تغییر اقلیم و آثار احتمالی آن بر سیستمهای منابع آب، طراحی و اجرای برنامههای مدیریتی، با فرض شرایط هیدرولوژیکی ثابت، میتواند مدیریت و برنامهریزی را با چالش جدی در پیشبینی دقیق نیازهای آتی روبهرو کند. بر این اساس، در مطالعة حاضر تلاش شده است روند تغییرات متغیرهای هیدرواقلیمی در ایستگاههایی با ...
بیشتر
با جدیترشدن مسئلة تغییر اقلیم و آثار احتمالی آن بر سیستمهای منابع آب، طراحی و اجرای برنامههای مدیریتی، با فرض شرایط هیدرولوژیکی ثابت، میتواند مدیریت و برنامهریزی را با چالش جدی در پیشبینی دقیق نیازهای آتی روبهرو کند. بر این اساس، در مطالعة حاضر تلاش شده است روند تغییرات متغیرهای هیدرواقلیمی در ایستگاههایی با آمار طولانیمدت در سراب کرخه، با استفاده از روش «من- کندال اصلاحشده برای اثر خودهمبستگی»، سریهای روزانة دما، بارش و دبی بررسی شود. بیشتر متغیرهای دما روند افزایشی داشت و نتایج بررسیِ بارش نیز دارای تفاوتهای مکانی بود. به طور کلی، روند کاهشی برای جریان در منطقه مشاهده شد و این تغییرات در جریانهای پایه شدیدتر بود. روند کاهشی میانة دبی سالانه در ایستگاه هولیلان در سطح ده درصد معنیدار شد. بارش سالانه، تعداد روزهای بارانی و تعداد روزهایِ با بارشِ بیش از 10 میلیمتر همبستگیِ معنیدارِ بیشتری با متغیرهای جریان نشان دادند. بررسی روابط دبی ماهانه با متغیرهای بارش و دما در ایستگاههای مورد بررسی نشاندهندة تأخیرِ واکنش سیستم به ورودیهاست؛ این موضوع میتواند به تأخیرِ ذوب برف یا عبور جریان از مسیرهای آبی دیگر، مانند آب زیرزمینی، مربوط باشد. بخشی از تغییراتِ متغیرهای جریان، بهویژه در دبیهای پایه، کاملاً با بارش توجیه نمیشود و میتواند از تغییرات دما یا عواملی مانند افزایش بهرهبرداری از آب زیرزمینی متأثر باشد.