مجید آجورلو؛ محبوبه ابراهیمیان؛ رمضانی عبدالله
چکیده
هدف این مطالعه کمّیسازی واکنش ریشة گونة Brachiaria decumbens به چرای گاو در چراگاه استوایی در کشور مالزی بود. تیمارها عبارت بود از: چرای تناوبی با شدت متوسط (7/2 واحد دامی در هکتار) در بلندمدت (33 سال) و عدم چرا. نمونههای ریشه همراه با خاک تا عمق 30 سانتیمتر برداشت شد. خصوصیات مورفولوژیک ریشهـ یعنی طول، قطر، سطح، و حجم آنـ با استفاده از دستگاه ...
بیشتر
هدف این مطالعه کمّیسازی واکنش ریشة گونة Brachiaria decumbens به چرای گاو در چراگاه استوایی در کشور مالزی بود. تیمارها عبارت بود از: چرای تناوبی با شدت متوسط (7/2 واحد دامی در هکتار) در بلندمدت (33 سال) و عدم چرا. نمونههای ریشه همراه با خاک تا عمق 30 سانتیمتر برداشت شد. خصوصیات مورفولوژیک ریشهـ یعنی طول، قطر، سطح، و حجم آنـ با استفاده از دستگاه WinRhizo Root Scanner اندازهگیری شد. چگونگی توزیع ریشه در واحد حجم خاک با استفاده از روابط مربوطه محاسبه شد. دادهها با روش تجزیة واریانس، اندازهگیریهای مکرر، و آزمون t تجزیه و تحلیل شد. اثر چرا در طول ریشه و توزیع آن در خاک و متوسط قطر ریشه معنیدار نبود) 05/0(P >. قطر ریشه در عمق میانی (10-20) و زیرین (20-30 سانتیمتر) خاک در منطقة چراشده بهترتیب 50 درصد و 72 درصد بیش از مقادیر آن در سایت چرانشده بود )05/0(P <. حجم و مساحت سطح ریشه و چگونگی توزیع آنها در واحد حجم خاک در هر دو منطقة چرا و عدم چرا یکسان بود) 05/0(P >. چرا، عمق خاک، و اثر متقابل آنها تأثیر معنیداری در وزن ریشه و تراکم وزن ریشه در واحد حجم خاک داشت )05/0(P <. در هر سه عمق خاک، وزن ریشه در سایت چراشده بیش از مقدار آن در سایت چرانشده بود )05/0(P <. چرای تناوبی با شدت متوسط در بلندمدت تأثیر منفی در خصوصیات مورفولوژیک ریشة Brachiaria decumbens و نحوة توزیع آنها در واحد حجم خاک نداشته است.
علی اذره؛ غلامرضا زهتابیان؛ علی اکبر نظری سامانی؛ حسن خسروی
چکیده
پایش در مدیریت جامع به معنای جمعآوری و ذخیرة نظاممند آمار و اطلاعات از فعالیتها و استراتژیهایی است که امکان ارزیابی و گزارش از شرایط کلی محدودة مورد نظر را فراهم مینماید. برای پایش بیابانزایی در دشت گرمسار از مدل IMDPA استفاده شد. با اطلاع از شرایط منطقه، دو معیار آب و کشاورزی معیارهای اصلی در بیابانزایی در نظر ...
بیشتر
پایش در مدیریت جامع به معنای جمعآوری و ذخیرة نظاممند آمار و اطلاعات از فعالیتها و استراتژیهایی است که امکان ارزیابی و گزارش از شرایط کلی محدودة مورد نظر را فراهم مینماید. برای پایش بیابانزایی در دشت گرمسار از مدل IMDPA استفاده شد. با اطلاع از شرایط منطقه، دو معیار آب و کشاورزی معیارهای اصلی در بیابانزایی در نظر گرفته شد. طبق مدل برای معیار آب سه شاخصـ هدایت الکتریکی، میزان جذب سدیم، و افت سطح آب زیرزمینیـ و برای معیار کشاورزی چهار شاخصـ الگوی کشت، عملکرد با توجه به تناسب اراضی، سیستم آبیاری و شدت کاربرد نامناسب ماشینآلات، و کود و سموم شیمیاییـ در نظر گرفته شد. نتایج بهدستآمده نشان داد معیار کشاورزی در سال 1381 با متوسط وزنی 17/2 و در سال 1390 با متوسط وزنی27/2 معیار غالب بیابانزایی در منطقة مورد مطالعه است. از بین شاخصهای مورد مطالعه، شاخص سیستم آبیاری در هر دو دوره بیشترین وزن و تأثیر را در بیابانزایی داشت. همچنین، بر اساس ارزیابیها و بررسیهای انجامشده، متوسط وزنی ارزش کمّی شدت وضعیت فعلی بیابانزایی برای کل منطقه برای سالهای 1381 و 1390 بهترتیب 931 و 10/2 تعیین شد که نشاندهندة افزایش روند بیابانزایی است. از طرفی، با توجه به اینکه معیار کشاورزی جزو عوامل انسانی است، با مدیریت اصولی میتوان از گسترش بیابانزایی در منطقه جلوگیری کرد.
محمد اکبریان؛ سیّد حسن کابلی؛ نوازاله مرادی
چکیده
تعیین حساسیت نسبی اراضی به فرسایش و شناخت عوامل مؤثر بر آن میتواند مبنای برنامههای حفاظت خاک و مقابله با فرسایش قرار گیرد. این تحقیق با هدف مقایسه نقش فرسایشهای آبی و بادی در میزان کل فرسایش اراضی منطقه دشت جیحون خمیر، با استفاده از مدلهای IRIFR.E.A[1] و [2]PSIAC و بندهائی از روش منشاءیابی رسوب انجام شده است. جهت برآورد فرسایش آبی ...
بیشتر
تعیین حساسیت نسبی اراضی به فرسایش و شناخت عوامل مؤثر بر آن میتواند مبنای برنامههای حفاظت خاک و مقابله با فرسایش قرار گیرد. این تحقیق با هدف مقایسه نقش فرسایشهای آبی و بادی در میزان کل فرسایش اراضی منطقه دشت جیحون خمیر، با استفاده از مدلهای IRIFR.E.A[1] و [2]PSIAC و بندهائی از روش منشاءیابی رسوب انجام شده است. جهت برآورد فرسایش آبی و نیز تعیین شدت فرسایش بادی و بررسی مناطق برداشت، حمل و رسوبگذاری از رخسارههای ژئومورفولوژی به عنوان واحدهای کاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که در منطقه دشت جیحون، فرسایش آبی رسوبات خود اعم از ریزدانه و درشت دانه را از اطراف به مرکز دشت منتقل نموده و پس از آن فرسایش بادی اثرات تخریبی فرسایش آبی را، روی رسوبات نهشته شده در مرکز دشت، تکمیل مینماید. برآورد فرسایش و رسوب نشان داد 3/50 درصد از سطح منطقه شامل رخسارههای واحد کوهستان و دشتسر فرسایشی که فرسایش آبی زیاد تا متوسط داشت، فرسایش بادی جزئی تا کم داشته و 7/49 درصد دیگر شامل رخسارههای دشتسر پوشیده و اپانداژ که دارای فرسایش آبی کم بوده و محل ترسیب رسوبات آبی بود، فرسایش بادی متوسط داشت. فرسایش آبی علاوه بر اینکه 2/39 درصد از رسوب ویژه منطقه دشت جیحون را ایجاد کرده است، نقش قابل توجهی نیز در تأمین منابع فرسایش بادی در پائین دست منطقه دارد. نتایج بدست آمده نشان داد که جهت برآورد صحیح فرسایش در مناطق خشکی نظیر دشت جیحون، لازم است فرسایش آبی و بادی همزمان مطالعه گردد.
[1] Iranian research institute of forest and rangelands, Ekhtasasi & Ahmadi
[2] Pacific Southwest Inter Agaency Comitee
محرم اشرف زاده؛ رضا عرفانزاده
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تاجپوشش درخت کنار (Ziziphus spina-christi) در ویژگیهای بانک بذر (تراکم و تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی) در دو منطقه با خاک متفاوت (شور و قلیا، قلیایی) انجام شد. در این مطالعه تعداد 20 پلات در زیر درخت کنار و 20 پلات در فضای باز اطرافِ هر منطقه مستقر گردید. نمونهبرداری خاک از دو عمق 5-0 و 10-5 سانتیمتری در هر پلات ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تاجپوشش درخت کنار (Ziziphus spina-christi) در ویژگیهای بانک بذر (تراکم و تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی) در دو منطقه با خاک متفاوت (شور و قلیا، قلیایی) انجام شد. در این مطالعه تعداد 20 پلات در زیر درخت کنار و 20 پلات در فضای باز اطرافِ هر منطقه مستقر گردید. نمونهبرداری خاک از دو عمق 5-0 و 10-5 سانتیمتری در هر پلات صورت گرفت. مقایسة تراکم بانک بذر و تشابه آن با پوشش گیاهی روزمینی هر یک از اعماق خاک زیر تاجپوشش درخت کنار با فضای باز اطراف آن در هر منطقه با استفاده از آزمون تی استیودنت با نمونههای وابسته انجام شد. برای مقایسة خصوصیات بانک بذر بین دو منطقه (شور و قلیا، قلیایی) از آزمون تی استیودنت با نمونههای مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر دو منطقه تراکم بانک بذر عمق 5-0 سانتیمتری به طور معنیداری بیشتر از عمق 10-5 سانتیمتری بود. همچنین، تراکم بانک بذر خاک هر دو عمق منطقة شور و قلیا بیشتر از منطقة قلیایی بود. تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی فقط در عمق 5-0 سانتیمتری زیر تاجپوشش بین دو منطقه اختلاف معنیداری داشت. همچنین، تراکم بذور زیر تاجپوشش در دو منطقه بیشتر از فضای باز اطراف آن بود. تاجپوشش گیاهان چوبی در هر دو منطقه نقش بارزی در حفظ بانک بذر خاک ایفا کرد. حفظ تکدرختان در مناطق خشک، به عنوان عاملی مؤثر در حفظ بانک بذر، ضروری است.
یحیی پرویزی؛ محمد قیطوری؛ مسیب حشمتی
چکیده
مدل فیزیکی WEPP رواناب و فرسایش خاک را به کمک مفاهیم فیزیکی فرسایش و هیدرولیک جریان و ملاحظة متغیرهای رشد گیاه، تجزیة بقایا، و فرایندهای زمستانه به صورت پویا شبیهسازی میکند. هدف این مقاله تعیین قابلیت این مدل در تخمین فرسایش و رواناب در چند تیپ مرتعی و بررسی اثر مدیریت در آن است. این طرح در محدودة کبوده علیا در حوضة آبخیز قرهسو با ...
بیشتر
مدل فیزیکی WEPP رواناب و فرسایش خاک را به کمک مفاهیم فیزیکی فرسایش و هیدرولیک جریان و ملاحظة متغیرهای رشد گیاه، تجزیة بقایا، و فرایندهای زمستانه به صورت پویا شبیهسازی میکند. هدف این مقاله تعیین قابلیت این مدل در تخمین فرسایش و رواناب در چند تیپ مرتعی و بررسی اثر مدیریت در آن است. این طرح در محدودة کبوده علیا در حوضة آبخیز قرهسو با نصب پلاتهای فرسایش به ابعاد 3×10 متر با 3 تکرار در سه تیپ مرتعی در شیبهای 25، 35، و 45 درصد اجرا شد. دادههای اقلیمی بارندگی و دما در داخل ایستگاه ثبت شد و سایر اطلاعات اقلیمی نظیر سرعت و جهت باد، تشعشع، و حرارت نقطة شبنم از ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه تهیه گردید. شبیهسازی فرسایش و رواناب به صورت تکواقعه با استفاده از نسخة v2008.9 مدل در هر پلات انجام شد. ارزیابی نتایج مدل در برآورد روانابْ بیشترین دقت مدل را در شیب 45 درصد نشان داد. همچنین، در شیب 25 و 35 درصد مدل با خطای نسبی متوسط 61/0 لیتر رواناب را برآورد مینمود. در مجموع، کارایی مدل در برآورد رواناب در هر سه شیب خوب بود و ضریب کارایی ناش- ساتکلیف بین 69/0 تا 73/0 متغیر بود. کمترین و بیشترین خطای برآورد فرسایش خاک بهترتیب در شیبهای 35 و 45 درصد بود. مدل در برآورد فرسایش در همة شیبها کمبرآوردی از خود نشان داد. همچنین، مقادیر منفی شاخص ناش- ساتکلیف مؤید کارایی پایین مدل در برآورد فرسایش بهویژه در شرایط حاکم بر دو شیب 25 و 35 درصد بود.
حیدر ابراهیمی؛ علیرضا مقدم نیا؛ حاجی کریمی
چکیده
بیهسازی رواناب در یک حوزه آبخیز، درک و فهم فرآیندهای مؤثر بر تولید رواناب و ویژگیهای جریان رودخانه مانند تغییرپذیری مکانی و زمانی آن را فراهم میکند. این بینش به مدیران و برنامهریزان در تصمیمگیریهای آگاهانه در مدیریت و برنامهریزی منابع آب کمک مینماید. هدف از این پژوهش مقایسه کار آیی مدل پیچیده SWAT و مدل ساده IHACRES ...
بیشتر
بیهسازی رواناب در یک حوزه آبخیز، درک و فهم فرآیندهای مؤثر بر تولید رواناب و ویژگیهای جریان رودخانه مانند تغییرپذیری مکانی و زمانی آن را فراهم میکند. این بینش به مدیران و برنامهریزان در تصمیمگیریهای آگاهانه در مدیریت و برنامهریزی منابع آب کمک مینماید. هدف از این پژوهش مقایسه کار آیی مدل پیچیده SWAT و مدل ساده IHACRES در شبیهسازی رواناب حوزه آبریز رودخانه دویرج در استان ایلام است. برای این منظور، مدل SWAT بهواسطه تعداد زیاد پارامتر مؤثر بر جریان رودخانه و استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدل IHACRES بهواسطه دادههای مورد نیاز اندک و سهلالوصول بسیار کاربردی میباشند. در این مطالعه از دادههای دوره آماری 1373 تا 1383 خورشیدی برای ارزیابی کارایی مدلهای SWAT و IHACRES بر اساس معیارهای آماری R2، bR2 و NS استفاده گردید. ضرایب R2، bR2 و NS برای دوره واسنجی مدل IHACRES به ترتیب برابر 34/0، 112/0 و 33/0 و برای دوره اعتبارسنجی به ترتیب برابر 47/0، 235/0 و 43/0 به دست آمد. همچنین این ضرایب برای دوره واسنجی مدل SWAT به ترتیب برابر 41/0، 314/0 و 12/0 و برای دوره اعتبارسنجی به ترتیب برابر 68/0، 632/0 و 56/0 برآورد گردید. نتایج نهایی این تحقیق نشان داد که مدل SWAT نسبت به مدل IHACRES توانایی بیشتری در شبیهسازی رواناب روزانه در حوزه آبریز رودخانه دویرج دارد و میتوان از آن برای شبیهسازی رواناب حوزههایی با دادههای محدود و شرایط طبیعی مشابه استفاده نمود
فرهاد آژیر؛ محمد فیاض
چکیده
نیاز به دانش فنی برای توسعۀ گسترش کشت هر یک از گونههای سهیم در تولید علوفۀ مراتع، با توجه به شرایط منطقه آشکار گردید. در این راستا ، بذر گونۀ Vicia subvillosa برای بررسی روشهای مختلف کشت، از حدود ارتفاعی 1900 متری جادۀ آزادشهر به شاهرود جمعآوری و کاشت شد. هدف از بررسی دستیابی به فصل بهینه و روش کارآمد کشت این گونه در عرصۀ مراتع با وضعیت ...
بیشتر
نیاز به دانش فنی برای توسعۀ گسترش کشت هر یک از گونههای سهیم در تولید علوفۀ مراتع، با توجه به شرایط منطقه آشکار گردید. در این راستا ، بذر گونۀ Vicia subvillosa برای بررسی روشهای مختلف کشت، از حدود ارتفاعی 1900 متری جادۀ آزادشهر به شاهرود جمعآوری و کاشت شد. هدف از بررسی دستیابی به فصل بهینه و روش کارآمد کشت این گونه در عرصۀ مراتع با وضعیت فقیر یا خیلی فقیر بود. این گونه درمنطقۀ تلمادره، ایستگاه آبخوانداری پشت کوه ساری با متوسط بارندگی 350 میلی متر و اقلیم نیمه خشک سرد کاشته شد. دو تیمار بذرکاری و بذر پاشی در دو تاریخ کشت پاییزه و بهاره، طرح پایۀ آماری کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کاملاً تصادفی، با تیمار اصلی تاریخ کشت و تیمار فرعی روش کاشت در سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد، بین فصل کاشت در بهار و پاییز و همچنین بین دو روش کشت بذر پاشی و بذرکاری تفاوت معنیداری وجود دارد. جوانه زنی و زنده مانی کشت در فصل پاییز (جوانه زنی50/30 %، زنده مانی 97/20 %) نسبت به کشت بهاره (جوانه زنی50/21 %، زنده مانی33/15 %) ارجحیت دارد. هم چنین کشت به روش بذرکاری (جوانه زنی61/32 %، زنده مانی39/22 %) نسبت به بذر پاشی (جوانهزنی 39/21 %، زنده مانی92/13%) در مرتع برتری دارد. لذا امکان زراعت این گونه در ایستگاه محل آزمایش و مناطق مشابه آب و هوایی برای تولید علوفه وجود دارد.
حامد اسکندری دامنه؛ غلامرضا زهتابیان؛ علی سلاجقه؛ مهدی قربانی؛ حسن خسروی
چکیده
در این تحقیق، به ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر منابع آب زیرزمینی و پایش تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی در حوضۀ غرب تالاب جازموریان پرداخته شد. بهطوریکه به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی از تصاویر ماهوارۀ لندست، سنجندهها2002 TM و 2015OLI با استفاده از روش حداکثر احتمال، استفاده گردید، همچنین ...
بیشتر
در این تحقیق، به ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر منابع آب زیرزمینی و پایش تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی در حوضۀ غرب تالاب جازموریان پرداخته شد. بهطوریکه به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی از تصاویر ماهوارۀ لندست، سنجندهها2002 TM و 2015OLI با استفاده از روش حداکثر احتمال، استفاده گردید، همچنین جهت ارزیابی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی نیز از اطلاعات چاههای آب زیرزمینی در سالهای 1381 تا 1394 استفاده شد. در این راستا نقشۀ پهنهبندی تغییرات مکانی و زمانی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی با استفاده از بهترین روش درونیابی در محیط نرمافزار ArcGIS تهیه گردید. نتایج بدست آمده از ارزیابی بهترین روش درونیابی نشان داد که روش کریجینگ دارای کمترین خطا میباشد. بر طبق نتایج بدست آمده، طی سالهای مطالعاتی در منطقۀ مورد نظر، افزایش وسعت کاربریهای مسکونی و کشاورزی و نیز کاهش وسعت کاربریهای خشکهرود، سد، مراتع و اراضی بایر و کوهستانی در سال 1394 نسبت به سال 1381رخ داده است که این تغییرات نشاندهندۀ افزایش تخریب و وضعیت ناپایدار در منطقه است و از عوامل مستقیم اثرگذار بر منابع آب زیرزمینی میباشد و در پی این تغییرات، در قسمتهای جنوبی حوزۀ مطالعاتی، کمیت و کیفیت آب زیرزمینی کاهش یافته است که از علل آن میتوان به احداث سد جیرفت بر روی رودخانۀ دائمی هلیلرود، و رها نکردن حقآبه و افزایش وسعت کاربریهای شهری و کشاورزی اشاره کرد که باعث شده است تا به تبع آن کمیت و کیفیت آب زیرزمینی در این بخشها با گذشت زمان کاهش یابد.
محمدتقی آوند؛ سعید جانی زاده؛ محسن فرزین
چکیده
با افزایش جمعیت و توسعۀ کشاورزی نیاز به منابع آبی به شدت افزایش یافته و منابع آب زیرزمینی، بیش از پیش، بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. هدف از این پژوهش تهیۀ نقشۀ پتانسیل منابع آب زیرزمینی با استفاده از دو مدل دادهکاوی جنگل تصادفی (RF) و آماری رگرسیون خطی تعمیم یافته (GLM) در محدودۀ یاسوج-سیسخت میباشد. ...
بیشتر
با افزایش جمعیت و توسعۀ کشاورزی نیاز به منابع آبی به شدت افزایش یافته و منابع آب زیرزمینی، بیش از پیش، بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. هدف از این پژوهش تهیۀ نقشۀ پتانسیل منابع آب زیرزمینی با استفاده از دو مدل دادهکاوی جنگل تصادفی (RF) و آماری رگرسیون خطی تعمیم یافته (GLM) در محدودۀ یاسوج-سیسخت میباشد. بدین منظور لایههای اطلاعاتی شامل درجۀ شیب، جهت شیب، طول شیب، ارتفاع از سطح دریا، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، بارندگی، کاربری اراضی، سنگشناسی، شاخص موقعیت توپوگرافی و شاخص قدرت جریان به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر پتانسیل آب زیرزمینی تعیین شده و در نرمافزار ArcGIS و SAGAGIS رقومی و تهیه شدند. از پراکنش 362 چشمۀ موجود در سطح منطقه، 70 درصد (253 چشمه) به عنوان چشمههای آموزشی و 30 درصد (109 چشمه) به عنوان چشمههای آزمایشی استفاده گردید. نتایج نشان داد که سطح طبقات حضور آب زیرزمینی با پتانسیل کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد در نقشه حاصل از روش جنگل تصادفی به ترتیب 78/37، 22/22، 89/18 و 11/21 درصد و در روش رگرسیون خطی تعمیم یافته به ترتیب 49/14، 04/32، 11/31 و 36/22 درصد میباشد. همچنین با حساسیتسنجی عوامل مؤثر در هر دو روش، عاملهای بارندگی، ارتفاع از سطح دریا و فاصله از گسل حساسترین عوامل تعیین شدند. ارزیابی دقت مدلهای دادهکاوی مورد استفاده در این تحقیق نیز با استفاده از منحنی عملکرد نسبی (ROC) مورد سنجش قرار گرفت. سطح زیر منحنی (AUC) برای دو مدل RF و GLM به ترتیب 92 % و 65 % درصد را نشان میدهد، بنابراین دقت مدل جنگل تصادفی در تهیۀ نقشۀ پتانسیل آب زیرزمینی در منطقۀ مورد مطالعه بیشتر از مدل رگرسیون خطی تعمیمیافته است. مدلهای نوین دادهکاوی و آماری در تلفیق با GIS برای پتانسلیابی منابع آب زیرزمینی میتواند برای مدیریت پایدار، مورد توجه طراحان و تصمیمگیران طرحهای توسعهای واقع گردد.
سید حسن کابلی؛ حسین آذرنیوند؛ علی اکبر مهرابی؛ حسین ارزانی؛ سید مهدی حشمت الواعظین
چکیده
یکی از شیوههای مرسوم تحقیق دربارة شناخت موضوع یا تصمیمگیری در جوامع توجه به آرای افراد جامعه است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد مرتع با توجه به دیدگاههای جامعة مرتعدار مراتع قشلاقی استان سمنان است. در این راستا، عوامل مؤثر بر عملکرد مرتع به عوامل انسانی (اقتصادی و اجتماعی) و طبیعی (شرایط توپوگرافی، ویژگیهای اقلیمی، ...
بیشتر
یکی از شیوههای مرسوم تحقیق دربارة شناخت موضوع یا تصمیمگیری در جوامع توجه به آرای افراد جامعه است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد مرتع با توجه به دیدگاههای جامعة مرتعدار مراتع قشلاقی استان سمنان است. در این راستا، عوامل مؤثر بر عملکرد مرتع به عوامل انسانی (اقتصادی و اجتماعی) و طبیعی (شرایط توپوگرافی، ویژگیهای اقلیمی، زمینشناسی و خاک) به منزلة معیار اصلی تقسیم شد. زیرمعیارها بر اساس مصاحبه، تجربیات و مرور منابع تعیین شد. پرسشنامة تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) تدوین شد و ارزش وزنی معیارها و زیرمعیارها بر اساس مصاحبه با سی نفر از مرتعداران تعیین شد. پرسشنامهها با استفاده از نرمافزارExpert choiceتحلیل شد. بر اساس نتایج، میزان و فصل بارندگی و شیوة مالکیت از مهمترین عوامل تعیینکننده بودند. در مجموع، عوامل طبیعی اثر بیشتری در عملکرد مراتع داشت. اولویت عوامل طبیعی نسبت به عوامل انسانی برابر با 8/2 و بردار ویژة عوامل طبیعی 74/0 در برابر 26/0 بود. جامعة تحقیق در تشخیص اثر عوامل طبیعی، نسبت به آثار عوامل انسانی، اختلافنظر بیشتری داشت.
فاطمه آذریان؛ سارا ولی زاده؛ پویان دهقان؛ حسن خسروی
چکیده
مناطق خشک و نیمهخشک سطح وسیعی از کشور را به خود اختصاص دادهاند. منطقۀ روداب سبزوار بهعنوان نمونهای بارز از مناطق بیابانی کشور میباشد که تحت تأثیر خطر بیابانزایی قرار گرفته است. هدف این مطالعه ارزیابی خطر بیابانزایی با استفاده از مدل ESAs و تهیه نقشۀ ریسک بیابانزایی میباشد. بر پایه این روش در ابتدا نقشۀ واحدهای کاری در منطقه ...
بیشتر
مناطق خشک و نیمهخشک سطح وسیعی از کشور را به خود اختصاص دادهاند. منطقۀ روداب سبزوار بهعنوان نمونهای بارز از مناطق بیابانی کشور میباشد که تحت تأثیر خطر بیابانزایی قرار گرفته است. هدف این مطالعه ارزیابی خطر بیابانزایی با استفاده از مدل ESAs و تهیه نقشۀ ریسک بیابانزایی میباشد. بر پایه این روش در ابتدا نقشۀ واحدهای کاری در منطقه به عنوان نقشۀ پایه برای ارزشدهی شاخصهای مورد نظر تهیه شد. سپس شاخصهای مورد بررسی بر اساس مدل ESAs و با استفاده از سامانۀ اطلاعات جغرافیایی تهیه شد و در نهایت شاخص ESAI برای هر واحدکاری محاسبه و پهنهبندی شد. نتایج نشان داد که منطقۀ روداب از نظر خطر بیابانزایی، در سه کلاس I، II و III قرار گرفته است که بیشترین سطح منطقه را زیرکلاس III1 با پوشش 48/44 درصد از سطح منطقه به خود اختصاص داده است. نقشۀ خسارت بیابانزایی منطقه روداب در پنج کلاس قرار گرفت به طوری که کلاس III با 20/35 درصد بیشترین سطح منطقه را پوشش داد. رخساره پهنههای ماسهای فعال علاوه بر دارا بودن بالاترین خطر بیابانزایی، به دلیل برخورداری از عناصر در معرض خطر قابل توجه، بیشترین ریسک بیابانزایی را نیز به خود اختصاص داد که با توجه به خسارت شدید، انتظار میرود در اولویت برنامههای بیابانزدایی قرار گیرد.
صغری اندریانی؛ محمدحسین رضایی مقدم؛ خلیل ولیزاده کامران؛ فرهاد الماس پور
چکیده
مدلهای پیشبینی تغییرات کاربری و پوشش اراضی منبعی مهم برای مدیران و تصمیمگیران بهمنظور توسعۀ یک برنامۀ مدیریت پایدار زمین است. تغییر در کاربری باغ میتواند باعث تغییر در منابع آب و همچنین تغییر در میزان نفوذپذیری خاک گردد. شبیهسازی این نوع کاربری میتواند، در مناطقی که با کمبود منابع آب روبهرو هستند، برنامهریزان محیطی ...
بیشتر
مدلهای پیشبینی تغییرات کاربری و پوشش اراضی منبعی مهم برای مدیران و تصمیمگیران بهمنظور توسعۀ یک برنامۀ مدیریت پایدار زمین است. تغییر در کاربری باغ میتواند باعث تغییر در منابع آب و همچنین تغییر در میزان نفوذپذیری خاک گردد. شبیهسازی این نوع کاربری میتواند، در مناطقی که با کمبود منابع آب روبهرو هستند، برنامهریزان محیطی را از تغییرات رویداده در صورت ادامۀ مدیریت اعمال شده در یک بازۀ زمانی آگاه سازد. تحقیق حاضر نیز بهمنظور شبیهسازی و پیشبینی تغییرات زمانی و مکانی کاربری باغ تا سال 2026 صورت گرفته است. بدین منظور از روش ژئومد برای شبیهسازی مکانی تغییرات کاربری باغ استفاده گردید و به دلیل عدم قابلیت این مدل در شبیهسازی تغییرات زمانی، روش تحلیل زنجیرۀ مارکف برای رفع نقیصۀ مذکور با خطای تناسب 012/0 مورد استفاده قرار گرفت. به طوری که ابتدا کاربری باغ در سالهای 1987، 2000 و 2013 با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست 5، 7 و 8 بعد از تصحیحات لازم و روش ماشین بردار پشتیبان استخراج گردید. سپس برای آگاهی از میزان تأثیر هریک از معیارهای مورداستفاده در تغییر این نوع کاربری، بهجای روشهای دلفی از روش آماری رگرسیون لجستیک، استانداردسازی فازی و در نهایت ترکیب خطی وزندار استفاده گردید. برای اعتبارسنجی مدل از شاخص ROC بهره گرفته شد. شاخص مذکور با سطح زیرمنحنی 91/0 در هر دو شبیهسازی برای سالهای 2000 و 2013 نشاندهندۀ کارایی خوب مدل ژئومد در شبیهسازی تغییرات مکانی میباشد. در بازه 26 سال 294 هکتار توسعه باغات وجود دارد و مدل ترکیبی، افزایش 304 هکتار کاربری باغ را تا سال 2026 و برای 13 سال آینده در صورت ادامۀ روش مدیریتی اعمال شده تا به حال، نشان میدهد و این احتمال وجود دارد که رودخانۀ دائمی صوفیچای با مصرف بیش از اندازۀ آب برای آبیاری درختان مثمر مثل سیب، تبدیل به رودخانۀ فصلی گردد.
آزاده بذرمنش؛ مصطفی ترکش؛ حسین بشری؛ سعید پورمنافی
چکیده
در این مطالعه به منظور مدلسازی رویشگاه بالقوه گونهی علف پشمکی Bromus tomentellus Boiss و بررسی اثر تغییر اقلیم بر رویشگاه این گونه در استان اصفهان از مدل حداکثر آنتروپی(MAXENT) استفاده گردید. دادههای رخداد گونه به وسیله روش طبقهبندی تصادفی با استفاده از بازدیدهای میدانی و سیستم اطلاعات جغرافیایی شامل 60 مکان مرتعی به عنوان نقاط آموزشی ...
بیشتر
در این مطالعه به منظور مدلسازی رویشگاه بالقوه گونهی علف پشمکی Bromus tomentellus Boiss و بررسی اثر تغییر اقلیم بر رویشگاه این گونه در استان اصفهان از مدل حداکثر آنتروپی(MAXENT) استفاده گردید. دادههای رخداد گونه به وسیله روش طبقهبندی تصادفی با استفاده از بازدیدهای میدانی و سیستم اطلاعات جغرافیایی شامل 60 مکان مرتعی به عنوان نقاط آموزشی تعیین گردید. همچنین 20 نقطه رخداد به صورت پیمایش زمینی با استفاده از GPS در منطقه غرب استان اصفهان به عنوان نقاط ارزیابی در نظر گرفته شد. 22 لایه محیطی شامل، 3 متغیر فیزیوگرافی و 19 متغیر اقلیمی مشتق شده از درجه حرارت و بارندگی در فرآیند مدلسازی مورد استفاده قرار گرفتند. با استفاده از مدل حداکثر آنتروپی رابطه بین رخداد گونه و عوامل محیطی تعیین گردید و پراکنش جغرافیایی گونه به صورت نقشه نمایش داده شد. سپس اثر سناریوهای تغییر اقلیم شامل سناریو RCP2/6(خوشبینانه) و RCP8/5 (بدبینانه) بر پراکنش جغرافیایی گونه Br.tomentellus Boiss مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به منحنیهای عکسالعمل گونه نسبت به متغیرهای محیطی گونه Bromus tomentellus ، در محدوده ارتفاعی 2500 تا 3500 متر، شیب 10 تا 30 درجه، بارش سالیانه 240 تا 260 میلیمتر و متوسط دمای 8 تا 10 درجه سانتیگراد از احتمال رخداد بیشتری برخوردار است. گستره جغرافیایی گونه در دو دوره زمانی سالهای 2050 و 2070 نشان داد که تحت سناریو خوشبینانه 1/46 کیلومتر مربع به مساحت رویشگاه گونه افزوده و تحت سناریوی بدبینانه حدود 74/35 کیلومترمربع از سطح مناسب رویشگاه این گونه کاسته میشود.
محمد اکبریان؛ رحمان اسدپور؛ مریم مصلحی؛ امید ذاکری
چکیده
در سواحل استان هرمزگان، گونههای گیاهی وجود دارند که به فاصلۀ کمی از خط ساحلی رشد و استقرار یافتهاند، به نظر میرسد این گونهها قابلیت آنرا داشتهباشند که بهعنوان گونهای کاربردی جهت احیاء اراضی ماسهای ساحلی مورد استفاده قرار گیرند. هدف اصلی این مقاله، تعیین بهترین روش تکثیر Halopyrom mucronatum, Aeluropus lagopoides, Sporobolus arabicus به عنوان ...
بیشتر
در سواحل استان هرمزگان، گونههای گیاهی وجود دارند که به فاصلۀ کمی از خط ساحلی رشد و استقرار یافتهاند، به نظر میرسد این گونهها قابلیت آنرا داشتهباشند که بهعنوان گونهای کاربردی جهت احیاء اراضی ماسهای ساحلی مورد استفاده قرار گیرند. هدف اصلی این مقاله، تعیین بهترین روش تکثیر Halopyrom mucronatum, Aeluropus lagopoides, Sporobolus arabicus به عنوان سه گونۀ گیاهی بومی سواحل ماسهای شرق استان هرمزگان است. با استفاده از مطالعات کتابخانهای مناطق انتشار گونههای مذکور در سواحل هرمزگان مشخص شد. با مراجعه به عرصه و جمعآوری استولن و بذر، اقدام به تولید نهال گلدانی شد. پس از کاشت، نهالها آماربرداری شده و به کمک آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار 21 نمونهای و با تیمارهای مختلف، بهترین روش تکثیر برای هر یک از گونههای انتخابی معرفی شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، بیشترین درصد ظهور نهال هر سه گونه مربوط به تیمار قلمههای استولن بود (6/91 درصد) و کمترین درصد رویش متعلق به شاهد (9/7 درصد) و تیمار اسید جیبرلیک 1000 پی پی ام به مدت 12 ساعت در دمای c°20 (صفر درصد) بر روی بذر بود. به نحوی که در تیمار اسید جیبرلیک هیچ رویشی مشاهده نشد. از بین سه گونۀ فوق، تولید نهال Spo. arabicusبا روش استولون با 100 درصد و خیساندن بذر (شاهد) با 4/52 درصد از موفقیت بیشتری همراه بود. با توجه به این نتایج به نظر میرسد بهترین روش تولید نهال گونههای مذکور، استفاده از قلمههای استولن با موفقیت 81 تا 100 درصد باشد.
یدالله بستان؛ احمد فتاحی اردکانی؛ مجید صادقی نیا؛ مسعود فهرستی ثانی
چکیده
توجه به اکوسیستمهای مرتعی از آن جهت مهم است که اکوسیستمهای مرتعی اثرات قابل توجهای بر کشاورزی و امنیت غذایی انسانها داشته و همچنین دارای کارکردهای مختلفی میباشند که ادامۀ زندگی برای انسانها بدون آنها ممکن نخواهد بود. از اینرو هدف از مطالعۀ حاضر برآورد ارزش حفاظتی و بررسی سهم و رتبهبندی خدمات منتخب اکوسیستم ...
بیشتر
توجه به اکوسیستمهای مرتعی از آن جهت مهم است که اکوسیستمهای مرتعی اثرات قابل توجهای بر کشاورزی و امنیت غذایی انسانها داشته و همچنین دارای کارکردهای مختلفی میباشند که ادامۀ زندگی برای انسانها بدون آنها ممکن نخواهد بود. از اینرو هدف از مطالعۀ حاضر برآورد ارزش حفاظتی و بررسی سهم و رتبهبندی خدمات منتخب اکوسیستم مرتعی شیخ موسی شهرستان بابل از طریق ترجیحات افراد در قالب مدلسازی انتخاب (CE) است. برای انجام مطالعۀ پیشرو، مهمترین خدمات مرتع شیخ موسی شامل تنوع زیستی، گیاهان دارویی، اکوتوریسم و آثار باستانی با توجه به تفکیک عملکردها و خدمات اکوسیستم و از طریق پیمایش میدانی مشخص شدهاند. برای بررسی ترجیحات افراد از روش آزمون انتخاب و توزیع 170 پرسشنامه بین مردم بخش بندپیشرقی در سال 1396 استفاده شد. نتایج حاصل از مطالعۀ حاضر نشان داد که میزان تمایل به پرداخت (WTP) سالانۀ افراد برای بهبود وضعیت خدمات اکوسیستم مورد نظر 29/66692 ریال (05/2 دلار) و ارزش کل از جنبۀ خدمات ارائه شده معادل 2667 میلیون ریال (09/82194 دلار) است. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که متغیرهای درآمد، سرپرست خانوار بودن و بازدید از منطقه از مهمترین عوامل اثرگذار بر تمایل به پرداخت افراد هستند. براساس ارزشهای بهدست آمده، اولویت توجهات مردم منطقه بیشتر به سوی خدمات تنوع زیستی است. همچنین ارزش بهدست آمده توسط روش آزمون انتخاب به خوبی توانسته سهم هر یک از کارکردها را با توجه به تئوری لانکستر ارائه دهد. در نتیجه پیشنهاد میشود در سیاستهای اتخاذ شده از طرف مسئولین مربوطه به اولویتهای خدمات و ویژگیهای اکوسیستم مورد نظر در جهت حفظ آنها توجه شود.
حسین آذرنیوند؛ مینا ربیعی؛ حسین ارزانی؛ یونس عصری
دوره 62، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
با توجه به گسترش شایان توجه A. sieberi Besser در ایران، بررسی های بیشماری به صورت محلی در مورد رویشگاههای آن صورت گرفته و ویژگی های اکولوژیکی مختلفی به عنوان عامل های مؤثر در استقرار این گونه بیان شدهاست. در این پژوهش تلاش شد بررسی جامعی در مورد دامنه اکولوژیکی این گونه و ارتباط آن با بعضی از ویژگی های رویشی گیاه صورت گیرد. بهاین منظور ...
بیشتر
با توجه به گسترش شایان توجه A. sieberi Besser در ایران، بررسی های بیشماری به صورت محلی در مورد رویشگاههای آن صورت گرفته و ویژگی های اکولوژیکی مختلفی به عنوان عامل های مؤثر در استقرار این گونه بیان شدهاست. در این پژوهش تلاش شد بررسی جامعی در مورد دامنه اکولوژیکی این گونه و ارتباط آن با بعضی از ویژگی های رویشی گیاه صورت گیرد. بهاین منظور ویژگی های اقلیمی، ارتفاعی و خاکی 34 رویشگاه A. sieberi مورد بررسی قرار گرفتند و دادههای پوشش گیاهی این جمعیتها اندازهگیری شدند. برای تعیین دامنه اکولوژیکی این گونه منحنی نرمال با هیستوگرام فراوانی ویژگی های مورد بررسی ترسیم شد. جمعیتها با بهره گیری از تجزیه خوشهای به سه گروه تقسیم شدند و عامل های مورد بررسی بین گروهها با بهره گیری از تجزیه واریانس مورد مقایسه قرار گرفتند. دمای میانگین سالانه، میانگین کمینه و بیشینه دما، کمینه و بیشینه مطلق دما، قطر بزرگ و کوچک تاج پوشش و ارتفاع گیاه اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1/0 درصد، ارتفاع از سطح دریا و کربن آلی اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1 درصد، و بارندگی سالانه، شمار روزهای بارندگی، نیتروژن، فسفر و سدیم اختلاف معنیداری در سطح احتمال 5 درصد دارند.
پویان دهقان؛ حسین آذرنیوند؛ حسن خسروی؛ غلامرضا زهتابیان؛ علیرضا مقدم نیا
چکیده
کاهش بیش از حد توان منابع طبیعی یکی از چالشهای بسیار مهمی است که بشر در قرن اخیر با آن روبرو است. بهرهبرداری مناسب از اراضی و مدیریت اصولی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی آن، نقش مهمی در راستای نیل به توسعه پایدار دارد. از این رو جهت دستیابی به توسعه پایدار و بهمنظور استفاده مناسب از اراضی، باید گرایشها به سمت برنامهریزی ...
بیشتر
کاهش بیش از حد توان منابع طبیعی یکی از چالشهای بسیار مهمی است که بشر در قرن اخیر با آن روبرو است. بهرهبرداری مناسب از اراضی و مدیریت اصولی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی آن، نقش مهمی در راستای نیل به توسعه پایدار دارد. از این رو جهت دستیابی به توسعه پایدار و بهمنظور استفاده مناسب از اراضی، باید گرایشها به سمت برنامهریزی و بهرهبرداری اصولی از منابع و بر اساس توان آنها باشد. بنابراین از آنجا که کشاورزی آثار محیط زیستی فراوانی بر مناطق شهری دارد، ارزیابی اراضی کشاورزی ضرورت پیدا میکند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی توان اکولوژیکی اراضی شهرستان اشتهارد از منظر کشاورزی و مرتعداری میباشد. به این منظور با استفاده از معیارهای اکولوژیکی و نیز با به کارگیری روشهای Fuzzy، Fuzzy AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) توان اکولوژیکی اراضی شهرستان اشتهارد مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت استانداردسازی لایهها از روش Fuzzy و نیز برای اختصاص دادن وزن به هر یک از شاخصهای مورد استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (Fuzzy AHP) استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اراضی با توان اکولوژیکی درجۀ یک با 50/1 درصد و اراضی درجۀ چهار با 36/25 درصد کمترین و بیشترین درصد از کل منطقۀ مورد مطالعه را شامل میشوند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل در این تحقیق نشاندهندۀ کارایی بالای روش Fuzzy AHP در ارزیابی توان اکولوژیکی منطقه است و میتوان آن را با تغییرات لازم برای سایر مناطق و همچنین دیگر فعالیتهای مکانیابی مورد استفاده قرار داد.
شاهرخ حکیم خانی
دوره 63، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 13-27
چکیده
با تعیین سهم و اهمیت نسبی انواع فرسایش در تولید رسوب، مناطق بحرانی و حساس به فرسایش در درون حوضه مشخص شده و برنامههای حفاظت خاک و کنترل رسوب در مناطق یاد شده متمرکز خواهد شد. به دلیل وجود دشواریهای زیاد در کاربرد روشهای سنتی (مانند میخها و کرتهای فرسایشی)، روش منشاءیابی به عنوان روشی جایگزین و مناسب برای تعیین سهم منابع رسوب ...
بیشتر
با تعیین سهم و اهمیت نسبی انواع فرسایش در تولید رسوب، مناطق بحرانی و حساس به فرسایش در درون حوضه مشخص شده و برنامههای حفاظت خاک و کنترل رسوب در مناطق یاد شده متمرکز خواهد شد. به دلیل وجود دشواریهای زیاد در کاربرد روشهای سنتی (مانند میخها و کرتهای فرسایشی)، روش منشاءیابی به عنوان روشی جایگزین و مناسب برای تعیین سهم منابع رسوب در تولید رسوب مورد توجه محققان مختلف قرار گرفته است. در این روش ویژگیهای فیزیکی، ژئوشیمیایی و آلی رسوب و منابع رسوب برای تعیین منابع اصلی رسوب و اهمیت نسبی آنها مورد مقایسه قرار میگیرند. در روش یاد شده با بهرهگیری از ترکیبی مناسب از ویژگیهای جدا کننده منابع رسوب، سهم منابع رسوب در تولید رسوب تعیین میشود. در این تحقیق، سعی شده است با بهرهگیری از ترکیبی مناسب از عناصر ژئوشیمیایی، رادیو اکتیو، کربن آلی، نیتروژن و فسفر در حوضه قره آغاج واقع در شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی، سهم گروه فرسایشهای سطحی و شیاری و گروه فرسایشهای خندقی، آبراههای و رودخانهای در تولید رسوب تعیین شود. پس از برداشت 45 نمونه معرف از خاکهای سطحی و زیر سطحی و 5 نمونه رسوب از انتهای حوضه نسبت بهاندازهگیری ردیابهای یاد شده اقدام شد. با بهرهگیری از روش تجزیه تابع تشخیص، 3 ردیاب سزیم 137 Cs) 137)، کربن آلی (OC) و نیوبیم (Nb) به عنوان ترکیب مناسب گزینش شدند. در پایان با بهرهگیری از ترکیب یاد شده و مدلهای چند متغیره ترکیبی سهم گروه فرسایشهای سطحی و شیاری و گروه فرسایشهای خندقی، آبراههای و رودخانهای در تولید رسوب به ترتیب برابر با 6/34 و 4/65 درصد بدست آمد. میانگین خطای نسبی نزدیک به 12 درصد و میانگین ضریب کارایی مدل حدود 99/0 است و در ضمن نتایج با دیدههای صحرایی همخوانی دارد.
نفیسه پناهی قره سو؛ امیر حسین حمیدیان؛ علی طویلی
چکیده
این پژوهش در اطراف مرکز دفن زباله حلقه دره کرج با هدف بررسی تعیین غلظت فلزات سنگین (سرب و نیکل) در گیاه Halimocnemis pilifera و خاک منطقه صورت گرفت. به منظور انجام مطالعه سه پلات50 * 50 متر در جهت باد غالب منطقه استقرار یافت. پلات اول در نزدیکی حوضچههای شیرابه و پلاتهای دوم و سوم بافاصله 500 متری و یک کیلومتری از پلات اول استقرارگردید. در هر ...
بیشتر
این پژوهش در اطراف مرکز دفن زباله حلقه دره کرج با هدف بررسی تعیین غلظت فلزات سنگین (سرب و نیکل) در گیاه Halimocnemis pilifera و خاک منطقه صورت گرفت. به منظور انجام مطالعه سه پلات50 * 50 متر در جهت باد غالب منطقه استقرار یافت. پلات اول در نزدیکی حوضچههای شیرابه و پلاتهای دوم و سوم بافاصله 500 متری و یک کیلومتری از پلات اول استقرارگردید. در هر پلات از گیاه مورد مطالعه با 10 تکرار به تفکیک اندام هوایی و ریشه نمونهبرداری انجام گردید. همچنین 10 نمونه از خاک نیز به طور تصادفی تهیه گردید. به منظور بررسی تفاوت معنیدار غلظت فلزات سرب و نیکل در اندام هوایی و ریشه گیاه در پلاتهای مختلف، دادهها مورد تجزیه واریانس دو طرفه و تعیین تفاوت بین خاک سه پلات از نظر غلظت فلزات سرب و نیکل مورد تجزیه واریانس یک طرفه قرار گرفتند. برای مقایسه میانگینها نیز از آزمون دانکن استفاده گردید. نتایج نشان داد که خاک سه پلات از نظر غلظت فلزات سرب و نیکل تفاوت معنیداری ندارند. همچنین با انجام آزمون t غیرجفتی این نتیجه حاصل گردید که بین اندام هوایی و ریشه گونه از نظر غلظت سرب هیچ تفاوت معنیداری وجود ندارد اما از نظر غلظت نیکل این اختلاف در سطح 5 درصد معنیدار گردید. تفاوت در پلاتها نشان داد که گیاهان در پلات دوم بیشترین غلظت نیکل ( mgkg-127/3) و در پلات سوم بیشترین غلظت سرب (mgkg-1 41/4) را جذب کردهاند. فاکتورهای تجمع و انتقال برای فلزات سرب و نیکل نشان داد که گیاه Halimocnemis pilifera با 75/0 و21/1= TF و 29/0 و 11/1= BCF به ترتیب برای فلزات سرب و نیکل، برای پالایش فلز سرب از خاکهای آلوده مناسب است.
فرهاد آژیر
چکیده
حفظ و نگهداری از مراتع نیازمند فنون مدیریت علمی است. شناخت واکنشهای گیاهان به چرا و رفتار دام ها هنگام چرا از عوامل مدیریت بهینه و پایدار مراتع است. برای مدیریت بهینه مراتع کوهستانی، پژوهشی در چراگاه گردنه لاوش انجام شد. این مرتع در منطقۀ حفاظت شدۀ البرز مرکزی، واقع شده است، و توسط گاو دورگ بومی تعلیف میشود. شاخصهای پوشش گیاهی ...
بیشتر
حفظ و نگهداری از مراتع نیازمند فنون مدیریت علمی است. شناخت واکنشهای گیاهان به چرا و رفتار دام ها هنگام چرا از عوامل مدیریت بهینه و پایدار مراتع است. برای مدیریت بهینه مراتع کوهستانی، پژوهشی در چراگاه گردنه لاوش انجام شد. این مرتع در منطقۀ حفاظت شدۀ البرز مرکزی، واقع شده است، و توسط گاو دورگ بومی تعلیف میشود. شاخصهای پوشش گیاهی در طی سالهای 1397تا 1398 با 30 پلات 1 در 1 متر، در 3 نوار ترانسکت موازی با طول 100 متر و فاصلۀ 50 متر از یکدیگر، در عرصۀ قرق و عرصۀ تحت تعلیف دام اندازهگیری شد. نتایج نشان داد مقدار مصرف علوفۀ گاوها، تقریباً دو برابر ظرفیت مرتع بود. ارزش رجحانی اکثر گونههای مورد مطالعه به روش مصرف علوفهای، بین32 تا 35 درصد ارزیابی شد. طبقۀ خوشخوراکی و درصد زمان چرای گونهها به روش زمان سنجی با استفاده از دوربین فیلمبرداری تعیین شد. پراکنش و درصد پوشش در ماه آخر فصل چرا بر مدت زمان تعلیف از گونه مؤثر بود. گاوهای دورگ این مرتع اشتیاق یکسان برای تعلیف اغلب گونهها داشتند. بهجز سه گونه از گندمیان، Bromus tomentellus، Alopecurus textilis و Hordeum brevisubulatum که در مرحلۀ رشد رویشی خوشخوراکتر بودند. مدیر مرتع برای محاسبۀ میانگین وزنی درصد ارزش رجحانی هر تیپ گیاهی، دامنهای از انتخاب تصمیمگیری دربارۀ هر یک از شاخصهای تولید گونههای گیاهی، درصد پوشش و تراکم را با توجه به نوع تیپ پوشش گیاهی، اهمیت نقش هر گونۀ گیاهی و سایر شرایط محیطی را دارد.
محسن پادیاب؛ سادات فیض نیا؛ حسن احمدی؛ اردشیر شفیعی
چکیده
ارزیابی تغییرات منابع خاکی و آبی ناشی از اجرای عملیات پخش سیلاب برای تعیین برآیند مثبت یا منفی اثرگذاری آن امری ضروری است. مهمترین مؤلفة تأثیرگذار در عملکرد سیستمهای پخش سیلاب میزان رسوب ورودی به کانالهای آبرسان گسترشی و نهشتهشدن آن در سطح و تجمع در عمق عرصة پخش است که میتواند خصوصیات فیزیکی و شیمیایی عرصه را ...
بیشتر
ارزیابی تغییرات منابع خاکی و آبی ناشی از اجرای عملیات پخش سیلاب برای تعیین برآیند مثبت یا منفی اثرگذاری آن امری ضروری است. مهمترین مؤلفة تأثیرگذار در عملکرد سیستمهای پخش سیلاب میزان رسوب ورودی به کانالهای آبرسان گسترشی و نهشتهشدن آن در سطح و تجمع در عمق عرصة پخش است که میتواند خصوصیات فیزیکی و شیمیایی عرصه را تغییر دهد. در واقع، با مشخصکردن عمق نفوذ رسوبات، به عمق تأثیرگذاری پخش سیلاب بر ویژگیهای خاک خواهیم رسید. به منظور تعیین اثر گسترش سیل بر میزان نفوذ رسوب به عمق عرصة پخش سیلاب گچساران از اعماق 0 ـ 15، 15 ـ 30، 30 ـ 45، و ۴۵ ـ ۶۰ سانتیمتری از سطح خاک عرصههای پخش و شاهد نمونهبرداری شد. کلیة نمونهها با استفاده از روش الک خشک و هیدرومتری دانهبندی شد. درصد دانههای رسوب با اندازة کمتر از دو میلیمتر با آزمون دانکن و t مستقل برای 80 نمونة برداشتشده از نظر آماری بررسی شد. نتایج نشان داد ورود رسوبات به صورت عمقی در پروفیلهای حفرشده تا عمق سوم به طور مؤثر و کاملاً مشخص نمایان است و میتواند در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تأثیرگذار باشد و از این عمق به بعد تأثیر پخش سیلاب ناچیز میشود. مهمترین ویژگیای که از سطح به عمق نوارهای پخش تغییر خواهد کرد نفوذپذیری هر یک از لایههای مورد مطالعه است؛ به طوری که با افزایش ذرات ریز نفوذی در عمق و مسدودشدن خلل و فرج لایههای خاک به اصطلاح کور میشود و نفوذپذیری به شدت کاهش مییابد؛ این حالت در سطح نوارهای پخش چشمگیرتر است و حتی پس از نهشتهشدن رسوبات در سطح (عمق 0 ـ 15 سانتیمتری) لایهای سلهبسته و سفالی ایجاد میشود و از نفوذ ذرات و حتی آب به عمق جلوگیری میکند. با تعیین میزان رسوب نهشتهشده در سطح نوارهای پخش و همچنین میزان نفوذ عمقی آن میتوان برای بهبود کارایی و نگهداری آسانتر سیستمهای پخش سیلاب یا حتی عدم استفاده از این روش به صورت عملی و مؤثر تصمیمگیری کرد.
فاضل امیری؛ حسین ارزانی
چکیده
ارزیابی اراضی مرتعی به معنی شناسایی و ارزیابی تولید بالفعل و بالقوه، به منظور بهره برداری بهینه از این منبع با ارزش طبیعی است. تعیین قابلیت استفاده از مرتع جهت استفاده از گیاهان داروئی و صنعتی، با در نظر داشتن بهره برداری پایدار از اراضی حوزه قرهآقاچ سمیرم با روش فائو و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، از اهداف این تحقیق است. با تلفیق ...
بیشتر
ارزیابی اراضی مرتعی به معنی شناسایی و ارزیابی تولید بالفعل و بالقوه، به منظور بهره برداری بهینه از این منبع با ارزش طبیعی است. تعیین قابلیت استفاده از مرتع جهت استفاده از گیاهان داروئی و صنعتی، با در نظر داشتن بهره برداری پایدار از اراضی حوزه قرهآقاچ سمیرم با روش فائو و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، از اهداف این تحقیق است. با تلفیق دو معیار پوشش گیاهی و دسترسی به منطقه، مدل شایستگی استفاده از گیاهان داروئی و صنعتی مراتع منطقه تعیین شد. با تلفیق دو معیار پوشش گیاهی و دسترسی به منطقه، مدل شایستگی استفاده از گیاهان داروئی و صنعتی مراتع منطقه تعیین شد. در معیار پوشش گیاهی نمونه برداری در تیپ های گیاهی (به عنوان واحدهای مدیریت پوشش گیاهی) به روش تصادفی با استقرار 3 ترانسکت 200 متری و اندازه گیری داده های درصد پوشش و ترکیب، فراوانی و حضور و عدم حضور، تولید، نوع کاربرد و میزان مصرف گیاهان دارویی و صنعتی در پلات های 1 مترمربعی تعیین گردید. معیار دسترسی به منطقه از تلفیق دو معیار شیب، جادهها و مسیرها تعیین و از تلفیق نقشه شایستگی دو معیار بر اساس روش شرایط محدودکننده فائو نقشه شایستگی مدل تهیه گردید. نتایج نشان داد که از مجموع 7158.69 هکتار اراضی مرتعی منطقه، 3.69 هکتار (0.05 درصد) درطبقه شایستگی 1S (بدون محدودیت)، 1761.1 هکتار (24.6 درصد) در طبقه شایستگی 2S (با محدودیت اندک)، 3217.7 هکتار (44.95 درصد) در طبقه شایستگی 3S (با محدودیت زیاد) و 2176.17 هکتار (30.4 درصد) درطبقه شایستگی N (غیر شایسته) قرار دارد.
ایمان اسلامی؛ علی اکبر مهرابی؛ غلامرضا زهتابیان؛ مهدی قربانی
چکیده
بخش کشاورزی مهمترین مصرفکنندة آب در دنیاست. عموماً، در این بخش، آب، به عنوان نهادهای تولیدی، مصرف میشود. تقاضا برای آب کشاورزی از تقاضا برای محصولاتی سرچشمه میگیرد که برای تولید آنها آب استفاده میشود. هدف از این مقاله بررسی کشش تولیدی و تقاضای آب در باغات انار روستای چرخاب است. در ...
بیشتر
بخش کشاورزی مهمترین مصرفکنندة آب در دنیاست. عموماً، در این بخش، آب، به عنوان نهادهای تولیدی، مصرف میشود. تقاضا برای آب کشاورزی از تقاضا برای محصولاتی سرچشمه میگیرد که برای تولید آنها آب استفاده میشود. هدف از این مقاله بررسی کشش تولیدی و تقاضای آب در باغات انار روستای چرخاب است. در این تحقیق، از 95 تولیدکنندة محصول انار در جامعة آماری 153 باغدار انار، تصادفی، نمونهگیری شد. در این تحقیق، بهرهوری نهایی و متوسط و همچنین کشش تولیدی هر یک از نهادههای مؤثر بر تولید محاسبه شده است. نتایج برآورد تابع تقاضای محصول انار بیانگر آن است که بین قیمت آب کشاورزی و مقدار مصرف آن رابطة منفی وجود دارد. محاسبة کشش تقاضای آب نیز نشان میدهد که، با افزایش یکدرصدیِ قیمت آب در این منطقة بیابانی، تقاضایِ آب 32/24 درصد کاهش خواهد یافت. همچنین، نتایج بهرهوری حاکی از مصرف بیش از حد بهینة آب در تولید محصول انار است، به طوری که کشش تولیدی آن 0565/0- برآورد شد. بنابراین، با توجه به کشش بالای تقاضایِ آب، سیاستگذاریهای قیمتی کارآمد جهت کنترل مصرف این نهادة باارزش در مناطق خشک و بیابانی، بهویژه استان یزد، که با بحران شدید کمبود آب روبهروست، ضروری است.
محمدرضا ثروتی؛ کاظم نصرتی؛ شیما حسنوندی؛ بابک میرباقری
چکیده
زمینلغزشها و ناپایداریهایِ دامنهای مخاطرات مهمی هستند که موجب زیانهای اقتصادی میشوند. حوزة رودخانة سیکان، به دلیل شرایط توپوگرافی، تکتونیک، زمینشناسی، چینهشناسی، و اقلیمْ مستعدِ زمینلغزش است و همواره این پدیده اتفاق میافتد. هدف از این مطالعه شناخت عوامل مؤثر در وقوع زمینلغزشهای حوزة رودخانة سیکان، ...
بیشتر
زمینلغزشها و ناپایداریهایِ دامنهای مخاطرات مهمی هستند که موجب زیانهای اقتصادی میشوند. حوزة رودخانة سیکان، به دلیل شرایط توپوگرافی، تکتونیک، زمینشناسی، چینهشناسی، و اقلیمْ مستعدِ زمینلغزش است و همواره این پدیده اتفاق میافتد. هدف از این مطالعه شناخت عوامل مؤثر در وقوع زمینلغزشهای حوزة رودخانة سیکان، تعیین پتانسیل، و تهیة نقشة پهنهبندی خطر وقوع آن است. بدین منظور، یازده ویژگیـ شامل متغیرهای ارتفاع به متر، شیب به درجه، جهت شیب، شکل سطح زمین، جنس سازند، فاصله از گسل به متر، فاصله از رودخانه به متر، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از روستا، و بافت خاکـ به عنوان متغیر مستقل و پراکنش زمینلغزش به عنوان متغیر وابسته، با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک، تحلیل شد. نتایج نشان داد عوامل تأثیرگذار در وقوع زمینلغزش در حوضه به ترتیب عبارتاند از عوامل فاصله از رودخانه، کاربری اراضی، فاصله از روستا، جنس سازند، شیب، و شکل سطح زمین. در نهایت، منطقة مورد مطالعه، از نظر حساسیت به خطر وقوع زمینلغزش، به پنج کلاس طبقهبندی شد که، بر اساس آن، 05/19 کیلومتر مربع دارای خطر خیلی کم بود، 85/15 کیلومتر مربع دارای خطر کم، 94/14 کیلومتر مربع با خطر متوسط، 58/14 کیلومتر مربع با خطر زیاد، و 06/9 کیلومتر مربع نیز دارای خطر خیلی زیاد. ارزیابی مدل نشان داد که میزان دقت مدل در این حوضه 2/74 درصد است. نتایج این مطالعه میتواند در مدیریت خطر زمینلغزش و کنترل عوامل تشدیدکننده مفید باشد.
عطاالله ابراهیمی
چکیده
پوشش گیاهی و تولید همواره دو شاخص مهم در اندازه گیری و ارزیابی مراتع بوده که گاهی به عنوان نمایندهی دیگری نیز اندازه گیری میشوند. این دوشاخص در مطالعات وسیعی مورد استفاده قرار گرفته و نقشی تعیین کننده در ارزیابی ساختار و عملکرد مراتع دارند. در بعضی موارد در زمان یا مکانهای متفاوت، آماربرداران مختلفی پوشش گیاهی و تولید را اندازه ...
بیشتر
پوشش گیاهی و تولید همواره دو شاخص مهم در اندازه گیری و ارزیابی مراتع بوده که گاهی به عنوان نمایندهی دیگری نیز اندازه گیری میشوند. این دوشاخص در مطالعات وسیعی مورد استفاده قرار گرفته و نقشی تعیین کننده در ارزیابی ساختار و عملکرد مراتع دارند. در بعضی موارد در زمان یا مکانهای متفاوت، آماربرداران مختلفی پوشش گیاهی و تولید را اندازه گیری میکنند. این تحقیق تأثیر آماربرداران و فرمهای رویشی مختلف را بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید را بررسی کرده است. بدین منظور، تأثیر سه گروه آماربردار و پنج فرم رویشی مختلف (فاکتورها) بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی (کواریانس) و تولید (متغیر وابسته) در قالب طرح فاکتوریل کاملی در مراتع چهارطاق ناغان استان چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، متغیر پیشگوی پوشش گیاهی شاخص مناسبی (P≤0.05) برای بیان تولید فرمهای رویشی میباشد، اما گروههای آماربردار مختلف بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید فرمهای رویشی بهطور معنی داری (P≤0.05) تأثیر گذارند. فرمهای رویشی تفاوت معنی داری (P≤0.05) در برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید ایجاد نمیکنند. ولی، تأثیر متقابل گروههای آمار بردار و فرمهای رویشی بر برآورد رابطه بین پوشش گیاهی و تولید معنی دار (P≤0.05) است. از اینرو میتوان نتیجه گرفت، اگرچه متغیر پیشگوی پوشش گیاهی عامل مناسبی برای بیان تولید است، ولی، باید در صورت امکان به طور همزمان از گروههای آماربردار مختلف به ویژه هنگامی که اندازهگیری تولید فرمهای رویشی مختلف مد نظر است، استفاده نشود.