روناک احمدی؛ قدرت اله حیدری؛ غلامرضا خوش فر
چکیده
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران در عملیات اصلاح و احیای مرتع چقاکدو در شهرستان سرپلذهاب- استان کرمانشاه است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، علی- همبستگی است. برای دادهپردازی علاوه بر آمار توصیفی و ضریب همبستگی، از آمارههای استنباطی نظیر رگرسیون چندگانه و تکنیک تحلیل مسیر استفاده شده ...
بیشتر
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران در عملیات اصلاح و احیای مرتع چقاکدو در شهرستان سرپلذهاب- استان کرمانشاه است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، علی- همبستگی است. برای دادهپردازی علاوه بر آمار توصیفی و ضریب همبستگی، از آمارههای استنباطی نظیر رگرسیون چندگانه و تکنیک تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که متغیرهای حضور در جلسات عمومی، روابط صمیمانه با همسایگان، تسلط مروجین بر مباحث فنی، ارئه خدمات ترویجی در زمینه اصلاح و احیای مرتع، واگذاری مسئولیت بخشی از برنامهها به بهرهبرداران، عضویت در سازمانهای محلی، آشنایی بهرهبرداران با برنامهها و شرکت در دوره-های آموزشی و ترویجی دارای بیشترین همبستگی با میزان مشارکت بهرهبرداران در اصلاح و احیای مرتع هستند. نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه Enterبر روی متغیرهای زمینهای نشاندهنده آن است که متغیر سطح تحصیلات، بیشترین اثر مثبت و مستقیم (281/0) و بیشترین اثر مثبت و کل (357/0) را بر میزان مشارکت بهرهبرداران دارد، همچنین تعداد دام، تعداد افراد تحت تکفل و درآمد در اولویتهای بعدی قرار دارند. در بین متغیرهای زمینهای سن و سابقه بهرهبرداری دارای اثر منفی (482/0- و 468/0-) بر مشارکت بهرهبرداران در اصلاح و احیای مرتع هستند. بنابراین توجه خاص به عوامل مذکور میتواند در دستورکار مدیران و برنامهریزان قرار گیرد و زمینههای مشارکت هر چه بیشتر بهرهبرداران را در اصلاح و احیای مراتع، در هر منطقه فراهم آورد.
خالد اوسطی؛ حامد جنیدی؛ ناهید عزیزی
چکیده
پیشبینی عملکرد گونههای مرتعی، یکی از ابزارهای کارا در برنامهریزی و سیاستگذاری منابع طبیعی هر کشور اسـت. متغیرهای آب و هوایی از جمله بارش و دما، نقش مهمی در پیشبینی تولید گونههای مرتعی دارند. در این تحقیق، به منظور تعیین اثرات خشکسالی بر تولید گونههای گیاهی شاخص مراتع قوشه استان سمنان، اندازهگیری تولید گونههای ...
بیشتر
پیشبینی عملکرد گونههای مرتعی، یکی از ابزارهای کارا در برنامهریزی و سیاستگذاری منابع طبیعی هر کشور اسـت. متغیرهای آب و هوایی از جمله بارش و دما، نقش مهمی در پیشبینی تولید گونههای مرتعی دارند. در این تحقیق، به منظور تعیین اثرات خشکسالی بر تولید گونههای گیاهی شاخص مراتع قوشه استان سمنان، اندازهگیری تولید گونههای شاخص منطقه در 30 پلات دو متر مربعی واقع بر دو ترانسکت به روش قطع و توزین و در یک دورۀ ده ساله (بین سالهای آبی 85-1384 تا 94-1393) انجام شد. در مرحلۀ بعد، ضمن محاسبۀ چندین شاخص خشکسالی و بررسی ارتباط بین مقادیر تولید گونههای مرتعی و مقادیر شاخصهای خشکسالی، مدل پیشبینی تولید در منطقۀ مورد بررسی براساس مقادیر شاخصهای خشکسالی مد نظر قرا گرفت. براساس مقادیر شاخصهای خشکسالی SIAP، PNPI و Z - Score، در دورۀ ده ساله مورد بررسی، چندین دورۀ ترسالی و خشکسالی حادث شده است. بررسی روابط بین مقادیر تولید و شاخصهای خشکسالی نشان داد که بهترین مدل خطی یک متغیرۀ ارائه شده برای تولید کل، مربوط به شاخصهای SIAP و Z – Score با 1/0= RRMSE بود که 53 درصد تغییرات تولید را در سطح اعتماد 95 درصد توجیه نمودند. اثر دورههای خشکسالی و ترسالی بر مقادیر و تولید گونههای مورد بررسی متفاوت بوده است، بهطوریکه نوسانات سالانۀ تولید برای گونههای یکساله بسیار شدید (بین 1 تا 11 درصد تولید کل سالانه) و برای گونههای چندساله و درختچهای بسیار ناچیز بوده است. حساسیت گونهها به نوسانات سالانۀ بارش و دورههای خشکسالی، ارتباط نزدیکی با ساختار و عمق ریشهدوانی گونهها دارد. با توجه به نتایج این تحقیق، گونههای Zygophyllum eurypterum، Stipa barbata و Ephedra intermedia و Artemisia sieberi به عنوان گونههای پیشنهادی در اصلاح و احیاء مراتع مورد مطالعه توصیه میشوند.
عباسعلی آروین؛ مرتضی خداقلی؛ سوسن مؤذنی
چکیده
آویشن یکی از مهمترین گیاهان دارویی است که تعدادی از گونههای آن بومی ایران هستند. با توجه به لزوم حفظ و گسترش آویشن، نیازهای اقلیم رویشی این گیاه مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این منظور 52 پارامتر اقلیمی مؤثر بر رویش آویشن در 30 ایستگاه هواشناسی استان اصفهان و استانهای همجوار مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین مهمترین عوامل ...
بیشتر
آویشن یکی از مهمترین گیاهان دارویی است که تعدادی از گونههای آن بومی ایران هستند. با توجه به لزوم حفظ و گسترش آویشن، نیازهای اقلیم رویشی این گیاه مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این منظور 52 پارامتر اقلیمی مؤثر بر رویش آویشن در 30 ایستگاه هواشناسی استان اصفهان و استانهای همجوار مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین مهمترین عوامل مؤثر بر رویش آویشن از تحلیل عاملی به روش تجزیۀ مؤلفههای اصلی با دوران واریماکس استفاده شد. تعیین مناطق اقلیم رویشی گیاه آویشن با استفاده از تکنیک سلسله مراتبی، پنج ناحیۀ اقلیمی را تشخیص داد که با توجه به پارامترهای اقلیمی مؤثر، به نامهای، ناحیۀ پر بارش و سرد، نیمهخشک و سرد، خشک و بادی، خشک و ابری و خشک و گرم نامگذاری گردید. عامل دمای سرمایش با میانگین امتیاز 55/2 بیشترین تأثیر مثبت و عامل باد با میانگین 28/0- با بالاترین امتیاز منفی در پراکنش گونۀ آویشن دنایی در مناطق دارای گونه داشته است. عامل بارش با میانگین امتیاز 8/0 در رتبۀ دوم امتیاز در مناطق واجد گونه دارا میباشد. در مجموع عوامل دمای سرمایشی و بارش مهمترین عامل در رشد و پراکنش این گونه میباشد که در ناحیۀ اقلیمی پربارش و سرد و نیمهخشک سرد دارای اثر مثبت میباشد.
هسل پوری؛ واحدبردی شیخ؛ حسن یگانه
چکیده
تحقیق حاضر با هدف مکانیابی مناطق مناسب استحصال آب باران در سطح مراتع شمال شهرستان آققلا برای تأمین آب شرب مورد نیاز دام با استفاده از معیارهای تأثیرگذار و سیستمهای تصمیمگیری چندمعیاره صورت گرفت. با استفاده از روش تلفیق سیستمهای تصمیمگیری چند معیاره و نرمال سازی دادههای رستری پیوسته در محیط GIS نسبت به تهیۀ نقشۀ پتانسیل ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف مکانیابی مناطق مناسب استحصال آب باران در سطح مراتع شمال شهرستان آققلا برای تأمین آب شرب مورد نیاز دام با استفاده از معیارهای تأثیرگذار و سیستمهای تصمیمگیری چندمعیاره صورت گرفت. با استفاده از روش تلفیق سیستمهای تصمیمگیری چند معیاره و نرمال سازی دادههای رستری پیوسته در محیط GIS نسبت به تهیۀ نقشۀ پتانسیل استحصال آب باران اقدام گردید. برای مکانیابی مناطق دارای پتانسیل استحصال آب باران از روش امتیازدهی وزنی خطی (WLC) در بازۀ صفر الی یک و به روش MCE در محیط GIS و معیارهای فاصله از منابع آب، فاصله از دامداری، تراکم دام در سامان عرفی، شاخص نرمالشدۀ تفاوت پوشش گیاهی (NDVI)، فاصله از جاده، درصد شیب، فاصله از مناطق مسکونی و بافت خاک استفاده شده است. نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشان میدهد که در حدود 2/5 از منطقۀ مورد مطالعه پتانسیل مناسب برای استحصال آب باران به منظور تأمین آب شرب دام را دارد. همچنین نتایج نظرسنجی از بهرهبرداران نشان داد که از بین 107 بهرهبردار مراتع منطقه، حدود 70 درصد، تمایل به احداث و استفاده از سامانههای استحصال آب باران دارند اما هزینههای بالای احداث آن را مانع اصلی میدانند.
وحید چیت ساز؛ علی اکبر نظری سامانی؛ سعید سلطانی؛ سادات فیض نیا
چکیده
پدیدههای فرسایش و رسوب دو پدیده اجتنابناپذیر حوزههای آبخیز هستند. در این پژوهش به منظور مدلسازی تعیین بار معلق رسوب 69 حوزه موجود در حوزههای آبخیز کارون بزرگ و کرخه ابتدا اطلاعات 30 نوع ویژگی فیزیوگرافیکی، ژئومرفولوژیکی، پوشش گیاهی و اقلیمی برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. با استفاده از تجزیه مؤلفههای اصلی، ماتریس خصوصیات ...
بیشتر
پدیدههای فرسایش و رسوب دو پدیده اجتنابناپذیر حوزههای آبخیز هستند. در این پژوهش به منظور مدلسازی تعیین بار معلق رسوب 69 حوزه موجود در حوزههای آبخیز کارون بزرگ و کرخه ابتدا اطلاعات 30 نوع ویژگی فیزیوگرافیکی، ژئومرفولوژیکی، پوشش گیاهی و اقلیمی برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. با استفاده از تجزیه مؤلفههای اصلی، ماتریس خصوصیات به 8 ویژگی عامل مبنا شامل: رسوب سالانه، مساحت، محیط، طول آبراهه اصلی، رلیف حوزه، متوسط ارتفاع در 85% بالایی آبراهه اصلی، ارتفاع موقعیت 15% پایینی طول آبراهه اصلی و تعداد زمین لغزش در هر حوزه تقلیل یافت. حوزههای موجود بر اساس ویژگیهای منتخب به 6 گروه همگن تقسیم و با استفاده از رگرسیون چند متغیره گام به گام مدلسازی رسوبدهی حوزهها انجام شد. بر اساس منحنیهای جرم مضاعف بین دادههای رسوب-بارش، از بین 35 ایستگاه که در بالا دست خود دارای انواع سدهای مخزنی بودند، رسوبدهی 29 ایستگاه تحت تأثیر سدهای بالا دست خود قرار داشتند. نتایج نشان داد که سدهای بزرگ میتوانند بر عملکرد رسوب پایین دست خود تا طول 98 کیلومتری رودخانه تأثیر بگذارد. همچنین در هر گروه ترکیب خاصی از ویژگیها بر روی رسوبدهی حوزهها تأثیر گذار هستند. بر اساس شاخص های اعتبارسنجی ، مدلهای به دست آمده دارای کارایی بالایی هستند (ضریب نش ساتکلیف 72/0 و ضریب تبیین 71/0). بطور کلی، ویژگیهای فیزیوگرافی حوزه مانند محیط، مساحت، طول آبراهه اصلی و رلیف حوزه نسبت به سایر عوامل اقلیمی، پوششگیاهی و زمینشناسی منطقه از درجه اهمیت بیشتری برخوردارند و کل واریانس تبیین شده توسط ویژگیهای ذکر شده 3/87 درصد است.
سید علیرضا حسینی؛ حسن خسروی؛ حمید غلامی؛ یحیی اسماعیلپور؛ آرتمی سردا
چکیده
تغییر کاربری اراضی و تغییر پوشش زمین، از مهمترین مباحث زیست محیطی مورد توجه در دنیا میباشند. چنین تغییراتی معمولاً در اثر عوامل طبیعی و فعالیتهای انسانی ایجاد میشود. مناطق ساحلی در جهان از اهمیت اکولوژیکی، اقتصادی و سیاسی زیادی برخوردارند. در پژوهش حاضر روند تغییرات کاربری اراضی مناطق ساحلی جنوب ایران شامل سه استان سیستان ...
بیشتر
تغییر کاربری اراضی و تغییر پوشش زمین، از مهمترین مباحث زیست محیطی مورد توجه در دنیا میباشند. چنین تغییراتی معمولاً در اثر عوامل طبیعی و فعالیتهای انسانی ایجاد میشود. مناطق ساحلی در جهان از اهمیت اکولوژیکی، اقتصادی و سیاسی زیادی برخوردارند. در پژوهش حاضر روند تغییرات کاربری اراضی مناطق ساحلی جنوب ایران شامل سه استان سیستان بلوچستان، هرمزگان، بوشهر طی دورۀ 31 ساله (1367 – 1398) مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از تصاویر ماهوارهای لندست، سنجندههای TM، ETM+ و OLI و از روش حداکثر احتمال نیز برای طبقهبندی تصاویر ماهوارهای استفاده گردید. همچنین جهت اثرگذاری طبقات کاربری اراضی بر روند تخریب سرزمین از شاخصهای پوشش گیاهی (SAVI) و شاخص شوری (SI1) استفاده شد. نتایج روند تغییرات کاربری اراضی نشان داد که تغییرات طبقات کاربری مناطق انسان ساخت و اراضی شور به عنوان پویاترین طبقات کاربری به ترتیب، روند افزایشی 72/2 و 14/1 درصد را دنبال میکند. یافتههای تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد، سه متغیر پوشش گیاهی، اراضی شور و مناطق انسان ساخت و چهار متغیر پوشش گیاهی، اراضی شور، مناطق انسان ساخت و ماسهزار به ترتیب 3/22 و 8/37 درصد تغییرات متغیر وابسته شاخصهای پوشش گیاهی و شوری را تبیین میکنند. بنابراین در بیش از 60 درصد تغییرات، دیگر متغیرهای محیطی اثر گذار میباشند. از این رو با توجه به نتایج بهدست آمده از مساحت طبقات کاربری و تحلیل رگرسیونی و روند متوسط تغییراتSAVI و SI1 که در آن، طبقۀ کاربری پوشش گیاهی و SAVI روند کاهشی و طبقۀ اراضی شور و SI1 روند افزایشی را نشان میدهد، میتوان نتیجه گرفت که تغییرات کاربری اراضی پدیدهای است که خدمات اکوسیستم را تغییر میدهد که تقریباً اثرات آن غیرقابل جبران و برگشت ناپذیر میباشد. این نتیجهای جز بهم خوردن تعادل اکوسیستم و تشدید روند تخریب سرزمین در مناطق ساحلی به همراه نخواهد داشت.
مه رو ده بزرگی؛ محمد جعفری؛ آرش ملکیان؛ غلامرضا زهتابیان؛ سید رشید فلاح شمسی
چکیده
در کشور ایران، با وجود شرایط آب و هوایی خشک و نیمهخشک، استفادۀ بهینه از منابع محدود آب و خاک از اهمیت ویژهای برخوردار است. آنچه به عنوان تخریب سرزمین از آن یاد میشود، نتیجۀ سیاستهای نادرست در مدیریت اراضی است که نمونۀ بارز آن در حوزۀ آبخیز بختگان به چشم میخورد. عوامل و دخالتهای انسانی و نیز تغییر اقلیم و پدیدۀ خشکسالی ...
بیشتر
در کشور ایران، با وجود شرایط آب و هوایی خشک و نیمهخشک، استفادۀ بهینه از منابع محدود آب و خاک از اهمیت ویژهای برخوردار است. آنچه به عنوان تخریب سرزمین از آن یاد میشود، نتیجۀ سیاستهای نادرست در مدیریت اراضی است که نمونۀ بارز آن در حوزۀ آبخیز بختگان به چشم میخورد. عوامل و دخالتهای انسانی و نیز تغییر اقلیم و پدیدۀ خشکسالی در سالهای اخیر و نیز بسیاری عوامل دیگر سبب شده تا این حوزه از نظر منابع آبی و خاکی به شدت تخریب شده و حیات تالاب بختگان در معرض نابودی قرار گیرد. در این مطالعه سعی گردید تا ضمن شناسایی عوامل و پارامترهای اکولوژیکی طبیعی و نیز عوامل انسانی مؤثر در تخریب و آسیبپذیری حوزه، با استفاده از روش طبقهبندی فازی، روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و قابلیتهای مدلسازی سامانۀ اطلاعات جغرافیایی (GIS)، از دادههای حاصل از معیارها و لایههای مؤثر استفاده شده و میزان آسیبپذیری و تخریب اراضی در سطح حوزۀ تعیین گردد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد، میزان تخریب و ناپایداری اراضی در سطح حوزه دارای گسترش زیادی (48% از مساحت حوزه) است، اما آسیبپذیری در بخشهای مرکزی و پایین دست حوزه و غالباً در محدودههای تحت دخالت عوامل انسانی مانند تراکم زیاد جمعیت، مصرف و بهرهبرداری آب در بخش کشاورزی، مدیریتهای نادرست در کاربری اراضی منطقه و نیز سدها و بندهای احداث شده ایجاد گردیده است و همچنین عوامل و پارامترهای انسانی دارای نقش پررنگتری در تخریب و آسیبپذیری منطقه در مقایسه با عوامل اکولوژیکی و محیطی دارا میباشند.
فریبا زکی زاده؛ علیرضا مقدم نیا؛ علی سلاجقه؛ عبدالله اردشیر
چکیده
در طی چند دهۀ گذشته با توجه به رشد جمعیت و توسعۀ شهری، رواناب شهری افزایش یافته و منجر به مشکلات مختلفی از جمله آبگرفتگی معابر سطح شهر، انتشار آلودگیهای زیست محیطی و خطرات ناشی از گسترش سیلاب شده است. به منظور مدیریت رواناب شهری لازم است میزان رواناب به درستی برآورد گردد. از جمله مدلهای پرکاربرد برای برآورد رواناب شهری مدل SWMMاست. ...
بیشتر
در طی چند دهۀ گذشته با توجه به رشد جمعیت و توسعۀ شهری، رواناب شهری افزایش یافته و منجر به مشکلات مختلفی از جمله آبگرفتگی معابر سطح شهر، انتشار آلودگیهای زیست محیطی و خطرات ناشی از گسترش سیلاب شده است. به منظور مدیریت رواناب شهری لازم است میزان رواناب به درستی برآورد گردد. از جمله مدلهای پرکاربرد برای برآورد رواناب شهری مدل SWMMاست. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی کارایی مدل SWMM در شبیهسازی دبی جریان در حوزۀ آبخیز شهری در منطقۀ 22 تهران است. در ابتدا پارامترهای مورد نیاز مدل محاسبه شد. برای واسنجی و ارزیابی مدل، رواناب متناظر با سه واقعۀ بارندگی در خروجی حوزه اندازهگیری شد و با رواناب شبیهسازی شده توسط مدل مقایسه شد. نتایج بهدست آمده از واسنجی مدل نشان داد که شبیهسازی دبی در هر دو واقعۀ مورد بررسی، انطباق خوبی با دادههای مشاهدهای دارد. از فرآیند واسنجی برای برآورد مقدار بهینۀ پارامترهای ورودی مدل استفاده شد. نتایج ارزیابی مدل SWMM کارایی و دقت مدل را با مقدار نش ساتکلیف 72/ 0 تأیید میکند. همچنین مقدارRSR برای ارزیابی مدل 53/. به دست آمد که نشاندهندۀ قابل قبول بودن مدل است و نشان میدهد که مدل مذکور قابلیت شبیهسازی رواناب شهری را دارد و میتوان از این مدل برای طرحهای مدیریت رواناب شهری و طراحی شبکۀ زهکشی رواناب شهری منطقۀ مورد مطالعه استفاده نمود.
اردوان قربانی؛ شاهین شفاهی؛ مهدی معمری؛ اکبر قویدل؛ احسان زند اصفهانی
چکیده
هدف این تحقیق که در سال 1396 انجام شد بررسی تأثیر قرق 25 ساله بر عملکرد اندامهای هوایی و زیرزمینی گونۀ Trifolium pratense بوده است. در مراتع منطقۀ شغال دره اردبیل سه مکان در داخل و سه مکان در خارج قرق کاملاً نزدیک هم انتخاب شد. در هر مکان سه ترانسکت 100 متری مستقر و از سطح 10 پلات یک مترمربعی خصوصیات پوشش گیاهی (تولید کل، درصد تاج پوشش کل و تاج ...
بیشتر
هدف این تحقیق که در سال 1396 انجام شد بررسی تأثیر قرق 25 ساله بر عملکرد اندامهای هوایی و زیرزمینی گونۀ Trifolium pratense بوده است. در مراتع منطقۀ شغال دره اردبیل سه مکان در داخل و سه مکان در خارج قرق کاملاً نزدیک هم انتخاب شد. در هر مکان سه ترانسکت 100 متری مستقر و از سطح 10 پلات یک مترمربعی خصوصیات پوشش گیاهی (تولید کل، درصد تاج پوشش کل و تاج پوشش پهنبرگان علفی) اندازهگیری شد. به منظور انتخاب پایههای T. pratense و اندازهگیری پارامترهای مورد بررسی (اندازهگیری تأثیر قرق بر عملکرد اندامهای T. pratense) علاوه بر ترانسکتهای قبل، در هر مکان سه ترانسکت 50 متری (تصادفی) مستقر شد. در امتداد هر ترانسکت 10 نقطۀ تصادفی انتخاب شده و نزدیکترین گونه به T. pratenseمشخص شد. طول ریشه، ساقه، گلآذین، ارتفاع و قطر یقه T. pratense ثبت شد. گلآذین، ساقه و ریشۀ T. pratense انتخابشده قطع و پس از هواخشک شدن با ترازوی دقیق وزن شد. نتایج نشان داد تولید کل در داخل قرق (06/2413 کیلوگرم در هکتار) اختلاف معنیداری با خارج قرق (84/963 کیلوگرم در هکتار) داشت (01/0P<). تولید T. pratense در داخل قرق (84/99 کیلوگرم در هکتار) اختلاف معنیداری با خارج قرق (75/22 کیلوگرم در هکتار) داشت (01/0P<). اثر متقابل قرق و طبقات ارتفاعی بر تاج پوشش (کل و پهن برگان علفی)، تعداد گلآذین، قطر یقه، وزن اندامهای گیاه (01/0P<) و تلاش بازآوری (05/0P<) معنیدار بود. بهطورکلی نتایج نشان داد که قرق سبب افزایش تاج پوشش گیاهی و تولید کل گیاهان شد. همچنین، عملکرد اندامهای هوایی و زیرزمینی در گونۀ T. pratenseدر داخل قرق بیشتر از خارج قرق بوده است. بالا بودن عملکرد اندامهای هوایی و زیرزمینی این گیاه شاخص در داخل قرق، میتواند بیانگر وجود تعادل و پایداری مراتع قرقشده باشد.
حسین صائمی پور؛ آرش ملکیان؛ مهدی رمضان زاده لسبوئی
چکیده
امروزه سرمایه اجتماعی یکی از عوامل اصلی در توسعه پایدار کشورها میباشد و بعد اجتماعی توسعه پایدار بدون توجه به مشارکت و بعد اجتماعی آن محدوده امکان پذیر نمیباشد. در این تحقیق سعی شده است از طریق روش تحلیل شبکه و شاخص-های سطح کلان و خرد شبکه ذینفعان محلی (بهرهبرداران منابع آب) سامان عرفی تلوبین در شهرستان میامی استان سمنان، میزان ...
بیشتر
امروزه سرمایه اجتماعی یکی از عوامل اصلی در توسعه پایدار کشورها میباشد و بعد اجتماعی توسعه پایدار بدون توجه به مشارکت و بعد اجتماعی آن محدوده امکان پذیر نمیباشد. در این تحقیق سعی شده است از طریق روش تحلیل شبکه و شاخص-های سطح کلان و خرد شبکه ذینفعان محلی (بهرهبرداران منابع آب) سامان عرفی تلوبین در شهرستان میامی استان سمنان، میزان سرمایه اجتماعی شبکه سنجش و همچنین قدرتهای اجتماعی و رهبران محلی موثر در تحقق توسعه پایدار محلی مشخص شوند. نتایج نشان میدهد که میزان سرمایه اجتماعی بر اساس پیوندهای اعتماد و مشارکت به ترتیب در حد متوسط و ضعیف بوده و سرمایه اجتماعی در این روستا متوسط رو به ضعیف سنجش شده است. بر اساس نتایج بدست آمده میتوان استدلال نمود تقویت اعتماد و مشارکت اجتماعی دراین روستا جهت افزایش سرعت گردش اطلاعات و منابع و همچنین افزایش یگانگی و اتحاد در بین ذینفعان الزامی است تا از این طریق بتوان توسعه پایدار محلی را به شکلی مطلوب در منطقه مستقر ساخته و به موفقیت در این زمینه دست یافت. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، کنشگران Gh-Ar و Mo-Ar قدرت کلیدی در بین بهرهبرداران سامان عرفی تلوبین شناخته شدند. این افراد به دلیل اقتدار و نفوذ اجتماعی بالا میتوانند نقش مهمی در جهت ایجاد ارتباط بین نهادهای دولتی و سایر بهرهبرداران در جهت تحقق توسعه پایدار روستایی ایفا کنند.
منیرالسادات طباطبایی زاده؛ علی اکبر کریمیان؛ محمد متینی زاده؛ محمد هادی راد؛ سید کاظم صباغ
چکیده
همزیستی قارچهای میکوریز آربسکولار با ریشۀ گیاهان نقش مهمی در پایداری و توسعۀ جوامع گیاهان داروئی در اکوسیستمهایی که فشارهای فیزیکی و اکولوژیک بر آنها حاکم است، دارد. در این بین گیاه کلپوره یکی از مهمترین گیاهان داروئی است که در این اکوسیستمها دیده میشود. در این مطالعه، بعد از شناسایی سه گونۀ قارچ میکوریز G. rosea، ...
بیشتر
همزیستی قارچهای میکوریز آربسکولار با ریشۀ گیاهان نقش مهمی در پایداری و توسعۀ جوامع گیاهان داروئی در اکوسیستمهایی که فشارهای فیزیکی و اکولوژیک بر آنها حاکم است، دارد. در این بین گیاه کلپوره یکی از مهمترین گیاهان داروئی است که در این اکوسیستمها دیده میشود. در این مطالعه، بعد از شناسایی سه گونۀ قارچ میکوریز G. rosea، S. constrictum، G. intraradices که در خاک ناحیۀ ریشۀ گیاه کلپوره در مرتع غالب بود، اقدام به تکثیر اسپورها به صورت مجزا و ترکیبی از قارچها شد. سپس اسپورهای تکثیر یافته با بذور گیاه کلپوره در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در محیط گلخانه تلقیح شدند که پس از پایان دورۀ رشد، از نظر ارتفاع ساقه اصلی بین تیمار قارچ G. intraradices و دیگر تیمارها اختلاف معنیداری وجود داشت. از نظر وزنتر و خشک اندام هوایی و وزن خشک ریشه نیزاختلاف معنیداری وجود داشت به طوری که بیشترین وزنتر و خشک اندام هوایی با (34/4 و61/1 گرم) و وزن خشک ریشه با (7/0گرم) مربوط به تیمار ترکیبی از قارچها بود که با دیگر تیمارها اختلاف معنیداری را نشان داد. همچنین تیمار ترکیبی از قارچها بیشترین غلظت کاروتنوئید با (32/7 درصد) را نیز به خود اختصاص داد. تمام تیمارهای قارچی نیز، غلظت کلروفیل a را نسبت به شاهد به طور معنیداری افزایش دادند. بدین ترتیب نتای بیانگر آثار مفید رابطۀ همزیستی میکوریزی در گیاه کلپوره است که در این بین استفاده از ترکیبی از این قارچها میتواند به مراتب تأثیر بیشتر و بهتری در بهبود شرایط رشد گیاه داشته باشد.
سادات فیض نیا؛ ربانه روغنی؛ سعید سلطانی
چکیده
ذرات گردوغبار به دلیل دستیابی به سیستم تنفس انسان تأثیرات مخربی بر سلامت انسان بهویژه در مناطق شهری و صنعتی دارند. بنابراین پایش ذرات گردوغبار و بررسی روند مکانی و فصلی آن اهمیت ویژهای دارد. هدف از انجام این تحقیق بررسی تغییرات فصلی و مکانی غلظت ذرات گردوغبار به تفکیک در اندازههای PM2.5، PM10 و TSP در حومۀ شهر اصفهان و ارتباط آن با ...
بیشتر
ذرات گردوغبار به دلیل دستیابی به سیستم تنفس انسان تأثیرات مخربی بر سلامت انسان بهویژه در مناطق شهری و صنعتی دارند. بنابراین پایش ذرات گردوغبار و بررسی روند مکانی و فصلی آن اهمیت ویژهای دارد. هدف از انجام این تحقیق بررسی تغییرات فصلی و مکانی غلظت ذرات گردوغبار به تفکیک در اندازههای PM2.5، PM10 و TSP در حومۀ شهر اصفهان و ارتباط آن با پارامترهای هواشناسی میباشد. برای این منظور به کمک دستگاه نمونهبردار هوا از نوع مکش پایین و روش وزنی غلظت ذرات PM2.5، PM10 و TSP در طی دورۀ یکساله (تیر 1394-1395) در سه ایستگاه واقع در شرق، جنوب و غرب شهر اصفهان اندازهگیری شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، در شرق، جنوب و غرب شهر اصفهان بهترتیب میانگین غلظت ذرات PM2.5 73، 50 و 23؛ PM10101، 86 و 45؛ TSP 134، 103 و 53 میکروگرم بر مترمکعب بود. میزان غلظت ذرات PM2.5 در تمام ایستگاهها اغلب بیش از حد استاندارد تعیین شده توسط آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده (US EPA) گزارش شد. همچنین بررسیها نشان داد رطوبت نسبی و دما بهترتیب همبستگی منفی و مثبتی با غلظت ذرات گردوغبار در منطقه داشتند. با این حال میان سرعت باد و غلظت ذرات گردوغبار ارتباط ضعیفی مشاهده شد. بهطور کلی ذرات PM2.5 نسبت به سایر ذرات درشتتر همبستگی قویتری با عوامل اقلیمی داشتند. به کمک روش گلباد آلودگی مشخص شد که بادهای غربی و شمال غربی نقش ویژهای در افزایش غلظت ذرات PM2.5 داشتند. نتایج این تحقیق میتواند برای مدیران و تصمیمگیران در حوزۀ عملیات مقابله با گردوغبار بهویژه در عملیات درختکاری و پوشش سبز مفید واقع گردد.
زینب محمدی رایگانی؛ کاظم نصرتی
چکیده
فرسایش خاک تشدید شونده تهدید جدی برای پایداری مدیریت منابع زمین و استفاده از منابع آب در بسیاری از مناطق جهان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم نسبی منابع رسوب سطحی کاربری کشاورزی و مرتع و زیر سطحی کانال رودخانه در تولید رسوب معلق در طول یک رخداد سیلاب، در حوضۀ کوهستانی کمیش با استفاده از یک روش منشایابی ژئوشیمیایی و مدل غیر ترکیبی بیزی ...
بیشتر
فرسایش خاک تشدید شونده تهدید جدی برای پایداری مدیریت منابع زمین و استفاده از منابع آب در بسیاری از مناطق جهان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم نسبی منابع رسوب سطحی کاربری کشاورزی و مرتع و زیر سطحی کانال رودخانه در تولید رسوب معلق در طول یک رخداد سیلاب، در حوضۀ کوهستانی کمیش با استفاده از یک روش منشایابی ژئوشیمیایی و مدل غیر ترکیبی بیزی انجام شد. به این منظور، 34 ردیاب ژئوشیمیایی برای ارزیابی منابع اصلی تولید رسوب حوضه شامل اراضی کشاورزی، مرتع و کانال رودخانه (69 نمونه) و همچنین ۱۰ نمونه رسوب هدف برداشت شده در طول یک رخداد سیل در خروجی حوضۀ کمیش اندازهگیری شد. در این راستا، از دو روش آماری آزمون کروسکال وایلیسو تحلیل تابع تشخیصبه منظور انتخاب ترکیب بهینه ردیاب استفاده شد. نتایج مدل منشایابی رسوب بر اساس عدم قطعیت بیزی نشان داد سهم نسبی رسوب (دامنۀ عدم قطعیت) منابع کاربری کشاورزی و مرتع و کانال رودخانه به ترتیب 8/31 (7/12- 3/50)، 2/33 (5/17-49) و 2/35 (6/25–6/44) درصد است. این نتایج نشان میدهد منابع رسوب کاربری سطحی و زیرسطحی سهم یکسانی در تأمین رسوبات معلق در طول رخداد سیلاب حوضۀ کمیش دارند. هرچند سهم منابع رسوب در طول رخداد سیلاب به طور متناوب بین خاکهای سطحی و زیرسطحی بهصورت جزئی تغییر میکند. در نتیجه، شیوههای مدیریت هدفمند باید از طریق کنترل فرسایش و کاربری اراضی این منابع متمرکز شوند تا اثرات آنها بر روی نهشتههای رسوب ریزدانه به حداقل برسد.
جواد معتمدی؛ شکوفه ابراهیمی؛ اسماعیل شیدای کرکج
چکیده
برآورد ذخیرۀ کربن، یکی از ملزومات اساسی بهمنظور ارزشگذاری خدمات اکوسیستمهای مرتعی و ارزیابی اقتصادی ذخیرۀ کربن، در عملیات اصلاح مراتع است. عملکرد گیاهان در مقدار ذخیرۀ کربن، تابعی از ویژگیهای گیاهی، عوامل محیطی و مدیریتی است.از اینرو، ارتباط ذخیرۀ کربن سالانۀ گونۀ Astragalus brachyanus (گون درختچهای) با صفات گیاهی، خصوصیات ...
بیشتر
برآورد ذخیرۀ کربن، یکی از ملزومات اساسی بهمنظور ارزشگذاری خدمات اکوسیستمهای مرتعی و ارزیابی اقتصادی ذخیرۀ کربن، در عملیات اصلاح مراتع است. عملکرد گیاهان در مقدار ذخیرۀ کربن، تابعی از ویژگیهای گیاهی، عوامل محیطی و مدیریتی است.از اینرو، ارتباط ذخیرۀ کربن سالانۀ گونۀ Astragalus brachyanus (گون درختچهای) با صفات گیاهی، خصوصیات رویشگاهی و مدیریت مرتع، در مراتع کوهستانی راژان، بررسی شد. پنج مکان که گونۀ مذکور در آن پراکنش دارد و از نظر خصوصیات فیزیکی با یکدیگر تفاوت داشتند، انتخاب و بر مبنای نوع مدیریت (قرق یا غیر قرق؛ شدت چرای شدید، متوسط و کم) و جهت جغرافیایی، کُد بندی شدند. در هر مکان، از پوشش گیاهی در داخل 30 پلات 2*2 متر مربعی که با فاصلۀ 10 متر از یکدیگر در امتداد شش ترانسکت 50 متری مستقر شدند، اندازهگیری شد. در هر مکان، 15 پایۀ گیاهی A.brachyanus با ابعاد متنوع، انتخاب و ضمن اندازهگیری ویژگیهای مشخصات ظاهری، رشد سال جاری آنها جهت برآورد ذخیرۀ سالانۀ کربن، قطع گردید. نمونهها جهت برآورد ضریب تبدیل کربن، به آزمایشگاه منتقل شد. از هر مکان، سه نمونه مرکب خاک نیز برداشت شد. عوامل توپوگرافی (شیب، جهت جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا) و مدیریتی (شدت چرا در واحدهای مطالعاتی) نیز در هر مکان، ثبت گردید. بهمنظور بررسی ارتباط ذخیرۀ کربن سالانه در بیوماس هوایی با عوامل محیطی و مدیریتی،از رگرسیون حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. بر مبنای نتایج، مقدار ذخیرۀ کربن گونۀ A.brachyanusدر تیمارهای مختلف، با یکدیگر تفاوت معنیدار داشتند. ذخیرۀ کربن سالانۀ بیوماس هوایی، با قطر تاج، تعداد جست و ارتفاع پایۀ گیاهی، ارتباط مستقیم و با نوع مدیریت (شدت چرا)، ارتباط معکوس دارد. بدین معنا که با افزایش قطر تاج، تعداد جست و ارتفاع پایۀ گیاهی، توان ذخیرۀ کربن سالانه، افزایش و با افزایش شدت چرا، توان ذخیرۀ کربن آن، به شدت کاهش مییابد. با توجه به اثر منفی چرای دام بر مقدار ذخیرۀ کربن، مدیریت چرای بهینه بهمنظور حداکثر سازی ذخیرۀ کربن، ضرورت مییابد. همچنین بهمنظور فراهم کردن زمینۀ افزایش ذخیرۀ کربن گونۀ A.brachyanus، توجه به افزایش مشخصههای گیاهی در پروژههای توسعه و گسترش پوشش گیاهی و پروژههای اصلاح مراتع، ضرورت مییابد. در این راستا، عملیات پرورشی گون درختچهای، باید در جهت افزایش صفات گیاهی و در نتیجه افزایش سطوح فتوسنتز کننده، صورت گیرد.
معصومه موقری رودپشتی؛ لیلا خلاصی؛ امین ذرتی پور؛ فرشته یزدان پناه
چکیده
این پژوهش در اطراف چاه نفتی زوئیر خوزستان با هدف بررسی غلظت فلزات سنگین (سرب، مس، روی، کادمیوم) در خاک و دو گیاه Alhagi camelorumو Cornulaca monacanthaو همچنین بررسی پتانسیل گیاه پالایی فلزات سنگین در دو گیاه مذکور صورت گرفت. بدین منظور سه پلات با ابعاد 10 * 10 متر در دو جهت باد غالب و خلاف جهت باد غالب منطقه در سه فاصله از چاه نفتی مستقر گردید. پلات اول ...
بیشتر
این پژوهش در اطراف چاه نفتی زوئیر خوزستان با هدف بررسی غلظت فلزات سنگین (سرب، مس، روی، کادمیوم) در خاک و دو گیاه Alhagi camelorumو Cornulaca monacanthaو همچنین بررسی پتانسیل گیاه پالایی فلزات سنگین در دو گیاه مذکور صورت گرفت. بدین منظور سه پلات با ابعاد 10 * 10 متر در دو جهت باد غالب و خلاف جهت باد غالب منطقه در سه فاصله از چاه نفتی مستقر گردید. پلات اول در نزدیکی حوضچۀ مواد نفتی و پلاتهای دوم و سوم با فاصلۀ 500 متری از پلات قبلی مستقر شد. در هر پلات از گیاه مورد مطالعه با سه تکرار به تفکیک اندام هوایی و ریشه نمونهبرداری انجام گردید. همچنین در پای هر گیاه دو نمونه خاک از عمقهای 0-30 سانتیمتر و 30-60 سانتیمتر و همچنین دو نمونه از دو عمق ذکر شده بین دو پایۀ گیاه برداشت گردید. برای تعیین پتانسیل گیاهپالایی گیاهان مذکور از شاخصهای فاکتور انتقال (TF)، فاکتور تجمع بیولوژیکی (BCF) و ضریب تجمع بیولوژیکی (BAC) استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها آزمونهای آماری T-test، آنالیز واریانس و برای مقایسۀ میانگینها از آزمون دانکن از نرمافزار آماری SPSS نسخۀ 16 استفاده شد. نتایج نشان داد که در مورد خاک میزان ترسیب فلزات سرب، مس و روی در جهت باد نسبت به خلاف جهت باد با اختلاف معنیداری بیشتر است، در حالیکه در مورد غلظت این عناصر در گیاه، اختلاف معنیداری در جهت باد و خلاف جهت باد وجود نداشت. این در حالی است که در مورد فلز کادمیوم دقیقاً عکس این حالت مصداق داشت. غلظت فلزات مورد مطالعه هم در خاک و هم در گیاهانی که از فواصل مختلف برداشت شده بودند دارای تفاوت معنیداری در سطح یک درصد بودند. دو فلز سرب و روی دارای اختلاف معنیدار از نظر میزان حضور در خاک سطحی و عمقی بودند در حالیکه این معنیداری در مورد فلزات کادمیوم و مس و همچنین در خاک پای بوتهها و بین بوتهها وجود نداشت. میزان جذب فلزات سنگین در دو گونۀ مورد مطالعه تفاوت معنیداری را نشان نداد در حالیکه این اختلاف در بین اندامهای هوایی و زیرزمینی معنیدار بود. کادمیوم و مس در اندام زیرزمینی و سرب و روی در اندام هوایی دارای بیشترین غلظت جذب بودند. بررسی فاکتورهای تجمع و انتقال نشان داد که گیاه Cornulaca monacantha برای عناصر سرب، روی و کادمیوم و گیاه Alhagi camelorumبرای دو عنصر سرب و روی دارای ضریب (TF > ۱) بوده، بنابراین میتوان از آنها برای پالایش خاکهای آلوده به این عناصر استفاده کرد. مقادیر BAC و BCF برای هر دو گونۀ مورد مطالعه کمتر از یک بود.