محمدعلی کیانی؛ بهادر زارعی
چکیده
توجه به اهمیت توسعه و پذیرش نظریه حکمرانی خوب یک مدل ایدهآل جهت توسعه پایدار است. حکمرانی خوب با فراهم کردن فضا برای فرآیندهای مشارکتی، بستر مناسبی برای تقویت جامعه مدنی در کنار دولت و بخش خصوصی در اداره کشورها بهشمار میرود. در این میان، سازمانهای مردمنهاد بهعنوان بخش مهمی از جامعه مدنی، در تلاشاند تا حفرههای دولت را ...
بیشتر
توجه به اهمیت توسعه و پذیرش نظریه حکمرانی خوب یک مدل ایدهآل جهت توسعه پایدار است. حکمرانی خوب با فراهم کردن فضا برای فرآیندهای مشارکتی، بستر مناسبی برای تقویت جامعه مدنی در کنار دولت و بخش خصوصی در اداره کشورها بهشمار میرود. در این میان، سازمانهای مردمنهاد بهعنوان بخش مهمی از جامعه مدنی، در تلاشاند تا حفرههای دولت را در مناطق جغرافیایی پر کنند.در زمینه حکمرانی خوب بر مبانی شاخصهای ارائه شده توسط کمیسیون اقتصادی در برگیرنده استفاده صحیح از منابع طبیعی است. در بحث سازمانهای مردمنهاد، میتوان به اهمیت آنها بعنوان یکی از بازیگران کلیدی برای تحقق حکمروایی خوب در چهارچوب ارتقای سرمایه اجتماعی اشاره کرد. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی-مقایسهای است، به بررسی مقایسهای تحقق مؤلفههای حکمرانی خوب (با مولفههای پاسخگویی، شفافیت، مسئولیتپذیری و حاکمیت قانون) از طریق سازمانهای مردمنهاد و حکومتهای محلی در ایران پرداخته است. نتایج، نشان داد که سازمانهای مردمنهاد در تحقق مؤلفههای حکمرانی خوب مطلوبتر از حکومت محلی عمل کردهاند و مؤلفههای حکمرانی خوب به شکل معناداری بر شاخصهای کنترلی فقر، فساد و رفع تبعیض و نابرابری ارتباط دارند که این هدف عالی از مجرای کنشگری فعالانه سازمانهای مردمنهاد قابل تحقق است.