صغری اندریانی؛ محمدحسین رضایی مقدم؛ خلیل ولیزاده کامران؛ فرهاد الماس پور
چکیده
مدلهای پیشبینی تغییرات کاربری و پوشش اراضی منبعی مهم برای مدیران و تصمیمگیران بهمنظور توسعۀ یک برنامۀ مدیریت پایدار زمین است. تغییر در کاربری باغ میتواند باعث تغییر در منابع آب و همچنین تغییر در میزان نفوذپذیری خاک گردد. شبیهسازی این نوع کاربری میتواند، در مناطقی که با کمبود منابع آب روبهرو هستند، برنامهریزان محیطی ...
بیشتر
مدلهای پیشبینی تغییرات کاربری و پوشش اراضی منبعی مهم برای مدیران و تصمیمگیران بهمنظور توسعۀ یک برنامۀ مدیریت پایدار زمین است. تغییر در کاربری باغ میتواند باعث تغییر در منابع آب و همچنین تغییر در میزان نفوذپذیری خاک گردد. شبیهسازی این نوع کاربری میتواند، در مناطقی که با کمبود منابع آب روبهرو هستند، برنامهریزان محیطی را از تغییرات رویداده در صورت ادامۀ مدیریت اعمال شده در یک بازۀ زمانی آگاه سازد. تحقیق حاضر نیز بهمنظور شبیهسازی و پیشبینی تغییرات زمانی و مکانی کاربری باغ تا سال 2026 صورت گرفته است. بدین منظور از روش ژئومد برای شبیهسازی مکانی تغییرات کاربری باغ استفاده گردید و به دلیل عدم قابلیت این مدل در شبیهسازی تغییرات زمانی، روش تحلیل زنجیرۀ مارکف برای رفع نقیصۀ مذکور با خطای تناسب 012/0 مورد استفاده قرار گرفت. به طوری که ابتدا کاربری باغ در سالهای 1987، 2000 و 2013 با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست 5، 7 و 8 بعد از تصحیحات لازم و روش ماشین بردار پشتیبان استخراج گردید. سپس برای آگاهی از میزان تأثیر هریک از معیارهای مورداستفاده در تغییر این نوع کاربری، بهجای روشهای دلفی از روش آماری رگرسیون لجستیک، استانداردسازی فازی و در نهایت ترکیب خطی وزندار استفاده گردید. برای اعتبارسنجی مدل از شاخص ROC بهره گرفته شد. شاخص مذکور با سطح زیرمنحنی 91/0 در هر دو شبیهسازی برای سالهای 2000 و 2013 نشاندهندۀ کارایی خوب مدل ژئومد در شبیهسازی تغییرات مکانی میباشد. در بازه 26 سال 294 هکتار توسعه باغات وجود دارد و مدل ترکیبی، افزایش 304 هکتار کاربری باغ را تا سال 2026 و برای 13 سال آینده در صورت ادامۀ روش مدیریتی اعمال شده تا به حال، نشان میدهد و این احتمال وجود دارد که رودخانۀ دائمی صوفیچای با مصرف بیش از اندازۀ آب برای آبیاری درختان مثمر مثل سیب، تبدیل به رودخانۀ فصلی گردد.
حسین آذرنیوند؛ صدیق محمدی؛ صادق حسین نیایی؛ پویان دهقان
چکیده
یکی از مناسبترین روشها بهمنظور جلوگیری از فرسایش خاک و یا کاهش آن، حفظ و احیای پوشش گیاهی است. بنابراین آشنایی و آگاهی از ویژگیهای پوشش گیاهی، از جمله ویژگیهای اکولوژیکی به عنوان اولین و مهمترین ابزار بیولوژیکی بهمنظور حفاظت خاک ضروری است. کُما (Ferula hausskenechtii) گیاهی از تیرۀ چتریان است که در مناطق کوهستانی استان کردستان ...
بیشتر
یکی از مناسبترین روشها بهمنظور جلوگیری از فرسایش خاک و یا کاهش آن، حفظ و احیای پوشش گیاهی است. بنابراین آشنایی و آگاهی از ویژگیهای پوشش گیاهی، از جمله ویژگیهای اکولوژیکی به عنوان اولین و مهمترین ابزار بیولوژیکی بهمنظور حفاظت خاک ضروری است. کُما (Ferula hausskenechtii) گیاهی از تیرۀ چتریان است که در مناطق کوهستانی استان کردستان به وفور دیده میشود. با توجه به اهمیت این گونه در حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش که گونهای مناسب جهت اصلاح مراتع کوهستانی است، مطالعات اوت اکولوژی آن ضروری است. برای انجام این تحقیق رویشگاههای اصلی این گونه در استان کردستان با استفاده از نقشههای پوشش گیاهی استان با مقیاس1:25000 تعیین شد که در مجموع پنج رویشگاه (سارال دیواندره، سرشیو مریوان، بوئین بانه، شمال غرب سد قشلاق و سرشیو سقز) به عنوان نمونه انتخاب شد و سپس مطالعات پوشش گیاهی، بررسیهای خاکشناسی، تجزیۀ شیمیایی، سیستم ریشهدوانی و فنولوژی گونه مورد نظر صورت گرفت. نتایج نشان داد که این گونه در دامنۀ ارتفاعی 3000-1600 متر از سطح دریا با بارندگی 700-400 میلیمتر به خوبی رشد میکند و تراکم آن با افزایش ارتفاع کاهش مییابد. خاک رویشگاه آن دارای اسیدیتۀ خنثی تا کمی قلیایی (8-7) کم عمق تا عمیق و با بافت متوسط است. رشد رویشی گیاه از هفتۀ اول فروردین شروع میشود و در اواسط خرداد گیاه به بذردهی میرسد. این گیاه دارای سیستم چند ریشهای است، که میانگین طول ریشۀ اصلی 102 سانتیمتر و تعداد ریشههای فرعی 11 عدد میباشد. بیشترین مقدار پروتئین خام در مرحلۀ رویشی و کمترین مقدار آن در مرحلۀ بذردهی است.
الناز حسن زاده کوهساره؛ اردوان قربانی؛ مهدی معمری؛ کاظم هاشمی مجد؛ اردشیر پورنعمتی
چکیده
هدف این تحقیق بررسی تأثیر ارتفاع، شیب، جهات جغرافیایی و شاخص توپوگرافی رطوبت خاک بر تولید اولیۀ فرمهای رویشی و کل در مراتع کوهستانی درمنطقۀ فندوقلوی شهرستان نمین در استان اردبیل بوده است. تولید اولیه (تولید یا زیستتودۀ گیاهان بالای سطح خاک) در پلاتهای یک مترمربعی (180 پلات) در سه طبقۀ ارتفاعی، شیب، شاخص توپوگرافی و چهار طبقۀ ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی تأثیر ارتفاع، شیب، جهات جغرافیایی و شاخص توپوگرافی رطوبت خاک بر تولید اولیۀ فرمهای رویشی و کل در مراتع کوهستانی درمنطقۀ فندوقلوی شهرستان نمین در استان اردبیل بوده است. تولید اولیه (تولید یا زیستتودۀ گیاهان بالای سطح خاک) در پلاتهای یک مترمربعی (180 پلات) در سه طبقۀ ارتفاعی، شیب، شاخص توپوگرافی و چهار طبقۀ جهت جغرافیایی به روش قطع و توزین اندازهگیری شد. همبستگی بین فرمهای رویشی و تولید کل با عوامل انتخاب شده با رگرسیون چندگانه گامبهگام تجزیهوتحلیل شد و با استفاده از روابط رگرسیونی استخراج شده، نقشههای تولید اولیه تهیه شد. نتایج نشان داد بین عوامل پستی و بلندی با تولید اولیۀ گندمیان (01/0>P) و پهنبرگان علفی (01/0>P) رابطۀ معنیداری وجود دارد، اما بین تولید اولیۀ کل با این عوامل رابطۀ معنیداری مشاهده نشد. بیشترین مقدار تولید اولیۀ پهنبرگان علفی (1/1584 کیلوگرم در هکتار) و تولید اولیۀ کل (3/2339 کیلوگرم در هکتار) در طبقۀ ارتفاعی 1564- 1525 متر مشاهده شد و بر تولید اولیۀ گندمیان تأثیری نداشت. تولید اولیۀ گندمیان با شیب رابطۀ مستقیم داشت، اما تولید اولیۀ پهنبرگان علفی با افزایش شیب کاهش یافت و بر روی تولید اولیۀ کل تأثیری نداشت. بیشترین مقدار تولید اولیۀ گندمیان (3/894 کیلوگرم در هکتار) و پهنبرگان علفی (5/1875 کیلوگرم در هکتار) بهترتیب در جهت جنوب و شمال غربی مشاهده شد. با توجه به تأثیر طبقات شاخص توپوگرافی، بیشترین مقدار تولید اولیۀ گندمیان (4/853 کیلوگرم در هکتار) در طبقات اول و بیشترین تولید اولیۀ پهنبرگان علفی (6/1568 کیلوگرم در هکتار) در طبقۀ سوم مشاهده شد، که عمدتاً ناشی از شرایط رطوبتی ایجاد شده است. نقشههای پیشبینی برای تولید اولیۀ فرمهای رویشی امکانپذیر بوده و از نظر صحت قابل قبول بودند ولی برای تولید کل میسر نبود. نتایج این تحقیق میتواند در محاسبات تولید اولیه یا زیست تودۀ هوایی و کربن اکوسیستم مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به حضور و تولید بیشتر گندمیان در مناطق شیبدار و پهنبرگان علفی در مناطق با شیب کم در برنامههای اصلاح و احیاء به این تطابق بومشناختی توجه گردد.
امید رحمتی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ محمد مهدوی
چکیده
تعیین پتانسیل منابع آب زیرزمینی با توجه به نیاز روزافزون کشور ایران به آب، امری ضروری و اجتنابناپذیر تلقی میگردد. در این پژوهش، به منظور ارزیابی کارایی روش تحلیل سلسله مراتبی در شناسایی مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی، از پارامترهای سنگشناسی، بارندگی، تراکم زهکشی، تراکم خطواره و شیب زمین در قالب مطالعهای موردی ...
بیشتر
تعیین پتانسیل منابع آب زیرزمینی با توجه به نیاز روزافزون کشور ایران به آب، امری ضروری و اجتنابناپذیر تلقی میگردد. در این پژوهش، به منظور ارزیابی کارایی روش تحلیل سلسله مراتبی در شناسایی مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی، از پارامترهای سنگشناسی، بارندگی، تراکم زهکشی، تراکم خطواره و شیب زمین در قالب مطالعهای موردی در دشت قروۀ دهگلان استفاده شد. نظر ده کارشناس برای مقایسات جفتی این پارامترها در قالب پرسشنامه تهیه گردید. وزن نرمالشدۀ این پارامترها بر اساس مقیاس ساعتی و اهمیت نسبی آنها در پتانسیل آب زیرزمینی با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فن بردار ویژه تعیین گردید. برای تهیۀ نقشۀ توزیع خطوارهها از تصاویر ETM+ ماهوارۀ لندست و نرم افزار PCI Geomatica استفاده شد. درنهایت، نقشۀ پیشبینی پتانسیل آب زیرزمینی به وسیلۀ ترکیب خطی وزنی و با استفاده از نرم افزار ArcGIS9.3 تهیه شد. اعتبارسنجی نقشۀ پیشبینی پتانسیل آب زیرزمینی بر پایۀ مدل نسبت فراوانی و با استفاده از نتایج آزمایش پمپاژ 20 چاه در منطقۀ مورد مطالعه انجام گرفت. نتایج حاصل از مقایسۀ پتانسیل پیشبینیشدۀ آب زیرزمینی و توصیف ظرفیت ویژۀ چاهها نشان داد که دقت نقشۀ پیشبینی پتانسیل آب زیرزمینی 85 درصد است. بنابراین بهکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی به منظور پیشبینی پتانسیل آب زیرزمینی مخصوصاً در آبخوانهای فاقد اطلاعات بسیار مفید و قابل اعتماد است.
شهاب الدین زارع زاده مهریزی؛ اسداله خورانی؛ جواد بذرافشان؛ ام البنین بذرافشان
چکیده
رودخانه گاماسیاب یکی از پنج شاخه اصلی رودخانه کرخه است و نقش اساسی در حفظ حیات و زیست بوم منطقه دارد. برای اتخاذ شیوههای صحیح و پایدار مدیریت منابع آب رودخانه گاماسیاب، کسب آگاهی مستمر از وضعیت کمی و کیفی آب و نیز تغییرات آن ضروری است. امروزه استفاده از مدلهای هیدرولوژیکی به منظور شبیهسازی فرآیندهای کمی و کیفی مرتبط با چرخه ...
بیشتر
رودخانه گاماسیاب یکی از پنج شاخه اصلی رودخانه کرخه است و نقش اساسی در حفظ حیات و زیست بوم منطقه دارد. برای اتخاذ شیوههای صحیح و پایدار مدیریت منابع آب رودخانه گاماسیاب، کسب آگاهی مستمر از وضعیت کمی و کیفی آب و نیز تغییرات آن ضروری است. امروزه استفاده از مدلهای هیدرولوژیکی به منظور شبیهسازی فرآیندهای کمی و کیفی مرتبط با چرخه آب متداول است. برای استفاده از این مدلها، اثبات توانایی آنها در شبیهسازی چرخه آبی حوضه لازم است. یکی از مدلهایی که در این راستا در سطح بین المللی مورد استفاده گسترده قرار میگیرد مدل SWATمیباشد. این پژوهش به ارزیابی عملکرد مدل SWATدر شبیه سازی دبی جریان رودخانه گاماسیاب پرداخت. اجرای این مدل نیاز به نقشهرقومی ارتفاع (DEM)، نقشه خاک، نقشه کاربری اراضی و طبقهبندی شیب دارد. در ابتدا دبی جریان با گام زمانی روزانه در ایستگاه هیدرومتری پلچهر با استفاده از دادههای بارش دو ایستگاه سینوپتیک و سه ایستگاه هواشناسی و دمای حداقل و حداکثر روزانهی دو ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه و همدان برای دوره 1977-1995 میلادی واسنجی و سپس برای دوره 1996-2005 میلادی اعتبارسنجی شد. ضرایب آماری شامل ضریب نش- ساتکلیف، R2، P-factor و R-factor برای دوره واسنجی به ترتیب برابر با 71/0، 73/0، 79/0 ، 36/1 و برای دوره اعتبارسنجی به ترتیب برابر با 57/0، 61/0، 71/0 و 34/1 بدست آمد. این نتایج حاکی از توانایی مدل SWAT در شبیهسازی جریان رودخانه گاماسیاب دارد و پژوهشگران میتوانند از این مدل برای اعمال سناریوهای مدیریتی در زمان کوتاه و هزینه کم جهت تصمیمگیری بهتر استفاده نمایند.
مهدی معمری؛ مریم اسدی؛ کیومرث سفیدی
چکیده
در این پژوهش اثر شدتهای مختلف چرای دام بر تخصیص کربن و نیتروژن در اندامهای هوایی و زیرزمینی Ar.austriaca در سال 1394 در مراتع ییلاقی درویشچای سبلان (روستاهای آلوارس، آلدشین و اسبمرز) بررسی شد. منطقۀ مورد مطالعه براساس میزان دامگذاری، وضعیت مرتع، مطالعات گذشته، اطلاعات ادارۀ کل منابعطبیعی و بازدیدهای میدانی در سه شدت چرایی سبک، ...
بیشتر
در این پژوهش اثر شدتهای مختلف چرای دام بر تخصیص کربن و نیتروژن در اندامهای هوایی و زیرزمینی Ar.austriaca در سال 1394 در مراتع ییلاقی درویشچای سبلان (روستاهای آلوارس، آلدشین و اسبمرز) بررسی شد. منطقۀ مورد مطالعه براساس میزان دامگذاری، وضعیت مرتع، مطالعات گذشته، اطلاعات ادارۀ کل منابعطبیعی و بازدیدهای میدانی در سه شدت چرایی سبک، متوسط و سنگین انتخاب شد. نمونهبرداری در هر شدت چرایی، به روش تصادفی- سیستماتیک در طول سه ترانسکت موازی به طول 200 متر و در قالب 12 پلات 1×1 متر مربعی با فواصل50 متر در منطقۀ معرف انجام شد. زیتودۀ گیاهی به روش قطع و توزین اندازهگیری شد. بعد از حفر پروفیل در پای این بوتهها، تمامی ریشههای گیاه در پروفیل برداشت شدند. سپس میزان تخصیص در اندامهای هوایی و زیرزمینی گیاه تعیین شد. مقدار تخصیص با استفاده از آزمون تجزیۀ واریانس یکطرفه و اختلاف بین میانگینها با آزمون توکی انجام شد. نتایج نشان داد که شدتهای مختلف چرای دام (غالباً گوسفند نژاد مغانی) بر زیتودۀ گونۀ Ar.austriaca در سطح یک درصد تأثیر معنیداری داشت. نتایج مقایسۀ میانگین نشان داد که بیشترین مقدار تخصیص نیتروژن در اندامهای هوایی Ar.austriaca تحت چرای متوسط (2/2 میلیگرم بر کیلوگرم) و بیشترین مقدار تخصیص کربن در ریشههای آن تحت چرای متوسط (22 میلیگرم بر کیلوگرم) اتفاق افتاد. به طورکلی توجه به اثرات شدتهای مختلف چرای دام بر فاکتورهای پوشش گیاهی از جمله تخصیص کربن و نیتروژن، در مدیریت صحیح و حفاظت مراتع امری ضروری است.
معصومه عباسی خالکی؛ اردوان قربانی؛ سحر صمدی خانقاه
چکیده
پرایمینگ بذر تکنیکی است که بهواسطۀ آن بذور پیش از قرار گرفتن در بستر خود و مواجهه با شرایط اکولوژیکی محیط، به لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آمادگی جوانهزنی را بهدست میآورند. این تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی در تابستان 1394 در آزمایشگاه مرتعداری، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. تیمارها شامل؛ اسموپرایمینگ ...
بیشتر
پرایمینگ بذر تکنیکی است که بهواسطۀ آن بذور پیش از قرار گرفتن در بستر خود و مواجهه با شرایط اکولوژیکی محیط، به لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آمادگی جوانهزنی را بهدست میآورند. این تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی در تابستان 1394 در آزمایشگاه مرتعداری، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. تیمارها شامل؛ اسموپرایمینگ (پرایم با نیتراتپتاسیم با دو غلظت 3/0 و 2/0 درصد)، هورموپرایمینگ (پرایم با اسیدجیبرلیک با دو غلظت 500 و 1000 ppm) و تیمار شاهد بودند. همچنین سطوح تنش خشکی با استفاده از محلول پلیاتیلنگلیکول 6000 (PEG) در سه سطح 0، 6- و 12- بار اعمال شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که بین تیمارهای اسموپرایمینگ و هورموپرایمینگ و سطوح مختلف تنش خشکی بر روی جوانهزنی و رشد اولیه گیاهچۀ گونۀ F. ovina در درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، طول ساقهچه، شاخص بنیه، ضریب آلومتری و متوسط زمان جوانهزنی در سطح آماری 99 درصد تفاوت معنیداری وجود دارد. بهطورکل نتایج حاکی از آن بود که تیمارهای اسموپرایمینگ نسبت به تیمارهای هورموپرایمینگ و شاهد دارای عملکرد مطلوبتری بودهاند و بهجز شاخص ضریب آلومتری، در سایر موارد نیترات پتاسیم 2/0 درصد در سطح خشکی 0 بیشترین تأثیر را بر جوانهزنی و رشد اولیۀ این گونه داشته است.
علیرضا عرب عامری؛ کورش شیرانی؛ خلیل رضایی؛ مجتبی یمانی
چکیده
در این پژوهش از یک مدل ترکیبی نوین با استفاده از رویکرد داده محور به منظور شناسایی عوامل موثر در رخداد زمین لغزش و همچنین تهیه نقشه حساسیت زمینلغزش در حوزه آبخیز سمیرم، که یک منطقه حساس نسبت به زمینلغزش میباشد، استفاده گردیده است. بدینمنظور در ابتدا با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی و پیمایش میدانی گسترده موقعیت زمینلغزشها ...
بیشتر
در این پژوهش از یک مدل ترکیبی نوین با استفاده از رویکرد داده محور به منظور شناسایی عوامل موثر در رخداد زمین لغزش و همچنین تهیه نقشه حساسیت زمینلغزش در حوزه آبخیز سمیرم، که یک منطقه حساس نسبت به زمینلغزش میباشد، استفاده گردیده است. بدینمنظور در ابتدا با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی و پیمایش میدانی گسترده موقعیت زمینلغزشها شناسایی گردید. از تعداد کل ۲۰۰ زمینلغزش شناسایی شده، ۷۰ درصد (۱۴۰ زمینلغزش) به صورت تصادفی برای اجرای مدل و ۳۰ درصد (۶۰ زمینلغزش) به منظور اعتبارسنجی مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا تعداد 25 پارامتر ژئومورفولوژیک، هیدرولوژیک، زمینشناسی و محیطی در نظر گرفته شد. به منظور غربالگری پارامترها از روش SVM استفاده گردید. پس از تعیین معیارها، از مدل آنتروپی شانون به منظور تعیین وزن معیارها و از مدل تراکم سطح برای تعیین وزن طبقات استفاده گردید و از تلفیق وزن معیارها و طبقات در محیط نرم افزار ArcGIS10.2 نقشه حساسیت زمینلغزش تهیه و بر اساس شکستهای طبیعی به ۵ کلاس طبقهبندی گردید. به منظور اعتبارسنجی مدل از منحنی ROC استفاده گردید. نتایج صحتسنجی نشان داد که مدل ترکیبی داری دقت خیلی خوب ۸۷۷/۰ (۷/۸۷ درصد) در شناسایی مناطق حساس به زمینلغزش میباشد. طبق نتایج پارامترهای طول شیب، درجه شیب و شاخص خیسی توپوگرافی بیشترین تاثیر را در وقوع زمینلغزش داشتهاند. از کل مساحت منطقه ، ۳۹/۲۷ درصد در کلاس حساسیت زیاد و خیلیزیاد قرار گرفتهاند. نقشه تهیه شده میتواند برای برنامهریزی کاربری اراضی و ساخت تاسیسات زیربنایی مانند جاده مفید باشد.
بختیار فتاحی؛ محمد جعفری؛ سهیلا آقابیگی امین؛ مهدیه صالحی؛ ایوب کریمی؛ آزاد کرمی
چکیده
چکیده این مطالعه با هدف بررسی تأثیر شدتهای مختلف چرای دام بر ویژگیهای شیمیایی خاک در مراتع کوهستانی حوضة زوجی گنبد همدان انجام شد. در منطقة مورد مطالعه سه سایت با شدت چرایی سبک، متوسط و سنگین تعیین و سپس نمونههای خاک از سه عمق 10-0، 20-10 و 30-20 سانتیمتر جمعآوری گردید. جهت مقایسة دادهها در سه منطقة چرایی از روش آنالیز واریانس ...
بیشتر
چکیده این مطالعه با هدف بررسی تأثیر شدتهای مختلف چرای دام بر ویژگیهای شیمیایی خاک در مراتع کوهستانی حوضة زوجی گنبد همدان انجام شد. در منطقة مورد مطالعه سه سایت با شدت چرایی سبک، متوسط و سنگین تعیین و سپس نمونههای خاک از سه عمق 10-0، 20-10 و 30-20 سانتیمتر جمعآوری گردید. جهت مقایسة دادهها در سه منطقة چرایی از روش آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد با افزایش شدت چرا مقادیرTotal Nitrogen, Organic Carbon وOrganic Mater به طور معنیداری کاهش پیدا کرد و در لایة سطحی بیشتر از سایر لایهها بود. مقدار کلسیم و منیزیم در سه منطقه تفاوت زیادی با هم نداشت؛ به عبارت دیگر، کمتر تحت تأثیر مدیریتهای متفاوت چرا قرار گرفت. کاهش OC بیانگر کاهش ذخایر کربن خاک بود که به همراه کاهش TN منجر به کاهش کیفیت و حاصلخیزی خاک شد. چرای دام با شدت زیاد از ویژگیهای ذاتی سیستم چرای آزاد طولانی مدت است که خطری جدی برای کیفیت خاک و سلامت محیط زیست محسوب میشود.
سادات فیض نیا؛ میثم صمدی؛ تیمور تیموریان
چکیده
سنیابی رسوبات به روشهای مختلفی صورت میگیرد. در کلیۀ روشها، سنیابی رسوبات با هزینههای زیاد و با امکانات تحقیقاتی فراوان انجام میشود. هدف از تحقیق حاضر که در حوزۀ آبخیز حسنابدال زنجان انجام شده این است که نتایج دانهبندی رسوبات با آمار بارندگی تطبیق داده شود و بررسی شود که آیا از طریق دانهبندی و بهدست ...
بیشتر
سنیابی رسوبات به روشهای مختلفی صورت میگیرد. در کلیۀ روشها، سنیابی رسوبات با هزینههای زیاد و با امکانات تحقیقاتی فراوان انجام میشود. هدف از تحقیق حاضر که در حوزۀ آبخیز حسنابدال زنجان انجام شده این است که نتایج دانهبندی رسوبات با آمار بارندگی تطبیق داده شود و بررسی شود که آیا از طریق دانهبندی و بهدست آوردن خصوصیات رسوب و تغییرات آن میتوان سنیابی انجام داد یا نه؟ در این تحقیق ابتدا 4 بند سنگی - ملاتی انتخاب و در آنها اقدام به حفر پروفیل گردید. سپس در افقهای مختلف هرکدام از پروفیلها با توجه به تغییر در بافت و رنگ رسوب نمونهبرداری انجام شد. نمونههای رسوب به آزمایشگاه انتقال داده شده و دانهبندی رسوبات انجام گردید. نتایج دانهبندی با نرمافزار GRADISTAT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از سوی دیگر آمار درازمدت بارندگی ایستگاه زنجان (آمار 45 ساله) از ادارۀ هواشناسی زنجان تهیه و با استفاده از شاخص PNPI دورههای کمآبی و پرآبی تعیین گردید. با توجه به سال احداث سازهها، سن تقریبی رسوبات هر یک از افقهای پروفیلهای چهارگانه تعیین گردید. نتایج دانهبندی با دادههای بارندگی مقایسه شد و نمونههای رسوب با بافت ماسه به دورۀ پرآبی و بافت سیلت به دورۀ کمآبی نسبت داده شد. نتایج بهدستآمده حاکی از انطباق کامل نتایج دانهبندی با شرایط اقلیمی منطقه و تشخیص درست دورههای پرآبی و کمآبی با نتایج دانهبندی است. بهطوریکه از تعداد 17 نمونه رسوب موجود، در 13 نمونه نتایج حاصل از تعیین دورههای پرآبی و کمآبی با استفاده از بافت رسوبات، انطباق کامل با نتایج حاصل از شاخص PNPI دارد. سن رسوبات چهار مخزن رسوبگیر به شرح زیر است: رسوبات پروفیل 1 بین سالهای 1384 تا 1390، پروفیل 2 بین سالهای 1385 تا 1390، پروفیل 3 بین سالهای 1387 تا 1390 و پروفیل 4 بین سالهای 1387 تا 1390 نهشته شدهاند. با توجه به تعیین سن هر یک از افقها در پروفیلها، میزان رسوبزائی حوزه آبخیز بالادست سازه در مقاطع زمانی مختلف در دسترس است.
محمد گلشن؛ اباذر اسمعلی عوری؛ علی افضلی؛ افشین جهانشاهی
چکیده
شناخت حوزههای آبخیز جهت حفاظت آب و خاک و ارائۀ برنامهریزی مناسب در سطح حوزۀ آبخیز از اهمیت بالایی برخوردار است. شبیهسازی حوزههای آبخیز با استفاده از مدلهای رایانهای بهطور سریع در حال توسعه است و این مدلها ابزارهای ضروری برای فهم انسان از حوزۀ آبخیز و فرآیندهای هیدرولوژیکی هستند. در این تحقیق مدلهای بارش-رواناب HEC-HMS ...
بیشتر
شناخت حوزههای آبخیز جهت حفاظت آب و خاک و ارائۀ برنامهریزی مناسب در سطح حوزۀ آبخیز از اهمیت بالایی برخوردار است. شبیهسازی حوزههای آبخیز با استفاده از مدلهای رایانهای بهطور سریع در حال توسعه است و این مدلها ابزارهای ضروری برای فهم انسان از حوزۀ آبخیز و فرآیندهای هیدرولوژیکی هستند. در این تحقیق مدلهای بارش-رواناب HEC-HMS و IHACRES برای شبیهسازی هیدروگراف سیل در حوزۀ آبخیز کسیلیان با مساحت 8/67 کیلومتر مربع مورد استفاده قرار گرفت. برای تهیۀ نقشههای مورد نیاز برای اجرای مدل HEC-HMS از الحاقیۀ HEC-GeoHMS استفاده شد. دادههای هیتوگراف بر پایۀ گام زمانی 15 دقیقه و هیدروگراف مربوط به آن بر پایۀ گام زمانی یک ساعته به هر دو مدل وارد شد. سپس شبیهسازی هیدروگراف سیل بر پایۀ گام زمانی 15 دقیقه انجام شد. ضرایب آماری CP و RE% برای ارزیابی کارایی مدلها مورد استفاده قرار گرفت. مقادیر این ضرایب با استفاده از مدل HEC-HMS برای سیلاب 26 نوامبر 1994 بهترتیب 72/0 و 26/118 و برای سیلاب 6 اکتبر 1996 بهترتیب 81/0 و 63/24- و با استفاده از اجرای مدل IHACRES برای سیلاب اول بهترتیب 63/0 و 4/152 و برای سیلاب دوم بهترتیب 79/0 و 6/35- محاسبه شد. نتایج نشان داد که مدلهای مورد استفاده برای شبیهسازی هیدروگراف سیل منطقه از عملکرد قابل قبولی برخوردار هستند و مدل HEC-HMS در مقایسه با مدل IHACRES از عملکرد بهتری برخوردار است.
صدیقه محمدی؛ علی سلاجقه؛ حسن احمدی؛ جمال قدوسی؛ علی کیانی راد
چکیده
رسوب معلق بزرگترین منبع آلودهکنندۀ غیرنقطهای و عامل اصلی تخریب کیفیت آبهای سطحی است. چون مدلهای هیدرولیکی انتقال رسوب قادر به پیشبینی بار معلق رودخانه نیستند، منحنیهای سنجه رسوب به عنوان معمولترین روشهای هیدرولوژیکی برآورد بار رسوبی معلق رودخانهها کاربرد وسیعی دارند. از آنجایی که معادلات رگرسیونی منحنی ...
بیشتر
رسوب معلق بزرگترین منبع آلودهکنندۀ غیرنقطهای و عامل اصلی تخریب کیفیت آبهای سطحی است. چون مدلهای هیدرولیکی انتقال رسوب قادر به پیشبینی بار معلق رودخانه نیستند، منحنیهای سنجه رسوب به عنوان معمولترین روشهای هیدرولوژیکی برآورد بار رسوبی معلق رودخانهها کاربرد وسیعی دارند. از آنجایی که معادلات رگرسیونی منحنی سنجه به علت تبدیل لگاریتمی آمار دبی جریان و رسوب معلق دارای اریب زیاد هستند، ضرایب اصلاحی جهت حذف اثر تبدیل لگاریتمی و اریب ناشی از برونیابی در ایستگاههای هیدرومتری واقع در سرشاخهها و رودخانههای اصلی حوزۀ آبخیز سفیدرود، در 20 ایستگاه، استفاده شد. پس از مقایسۀ 9 روش برآورد منحنی سنجه شامل روشهای یکخطی، یکخطی با ضرایب اصلاحی CF1، CF2، FAO، روش دوخطی، روش حد وسط دستهها، حدوسط با ضرایب اصلاحی CF1، CF2 و FAO با استفاده از دو معیار RMSE و NASH نتایج نشان داد که روش حد وسط و روش حد وسط با ضرایب اصلاحی CF2 و CF1 در مقایسه با سایر روشهای منحنی سنجه، بیشترین برازشها (از نظر فراوانی) را به ایستگاههای حوضۀ سفید رود دارا هستند. در کل میتوان نتیجه گرفت که ضرایب اصلاحی CF1 و CF2 در اغلب ایستگاهها به دلیل جبران کمتخمینی روشهای منحنی سنجه، موجب افزایش کارایی مدل شدهاند. نمودار تغییرات رسوبدهی (بهدست آمده از توابع منتخب) به ازاء مساحت نشان داد که این تابع نمودار دارای نمای کمی بیشتر از واحد است که ناشی از افزایش رسوبدهی به ازاء افزایش واحد مساحت است. طبق نتایج این تحقیق سالانه حدود 30 میلیون تن رسوب معلق وارد مخزن سد سفیدرود میشود.
مهدیه محمودی؛ عطاالله ابراهیمی؛ محمدحسن جوری؛ پژمان طهماسبی
چکیده
مبنای تصمیمگیری مدیریت مراتع، میزان بهرهبرداری از گونههای کلیدی است. اندازهگیری بهرهبرداری جهت تنظیم شدت چرا، توزیع دام و کاهش فشار چرایی کاربرد دارد. در این تحقیق، بهرهبرداری دو گیاه گندمی کلیدی Dactylis glomerataو Bromus tomentosusدر مراتع جواهرده رامسر به روش تعیین رابطة ارتفاع- وزن گیاه در دو دورة رویشی قبل از گلدهی و گلدهی در دو منطقة ...
بیشتر
مبنای تصمیمگیری مدیریت مراتع، میزان بهرهبرداری از گونههای کلیدی است. اندازهگیری بهرهبرداری جهت تنظیم شدت چرا، توزیع دام و کاهش فشار چرایی کاربرد دارد. در این تحقیق، بهرهبرداری دو گیاه گندمی کلیدی Dactylis glomerataو Bromus tomentosusدر مراتع جواهرده رامسر به روش تعیین رابطة ارتفاع- وزن گیاه در دو دورة رویشی قبل از گلدهی و گلدهی در دو منطقة قرق و چرا در طول 32 ترانسکت 100 متری انجام شد. ابتدا، ارتفاع گیاهان اندازهگیری و سپس از 1 سانتیمتری از سطح خاک، قطع و نهایتاً خشک و وزن خشک آن در مقاطع 5 سانتیمتری برش و توزین گردید. برای آنالیز دادهها از روابط رگرسیونی استفاده شد. آنالیز دادهها نشان داد که در منطقة قرق و مرحلة قبل از گلدهی در هر دو گونه، مدل سیگموئید، بهترتیب با ضریب تبیین 994/0 و 997/0 و در منطقة قرق و در مرحلة گلدهی برای گونة Dactylis glomerata مدل سیگموئید با ضریب تبیین 975/0 و برای گونة Bromus tomentosus مدل سیگموئید، با ضریب تبیین 998/0 بهترین برآوردها را داشتهاند. در منطقة چرا و مرحلة قبل از گلدهی نیز برای هر دو گونة مدل سیگموئید، با ضریب تبیین 996/0 بهترین مدل و در منطقة چرا و مرحلة گلدهی در گونة Dactylis glomerata مدل توانی، با ضریب تبیین 979/0 و در Bromus tomentosus مدل درجة دو، با ضریب تبیین 999/0 بهترین برآوردها را نشان دادند. بنابراین، از رابطة وزن- ارتفاع گیاهان کلیدی بهراحتی میتوان تشخیص قریب به یقینی از میزان بهرهبرداری حاصل و بهعنوان ابزار مناسبی برای پایش و مدیریت مراتع استفاده کرد.
جمال مصفایی؛ محمدرضا اختصاصی؛ امین صالح پورجم
چکیده
شناخت واحدهای زمینشناسی، یکی از مطالعات پایه و اساسی در بسیاری از علوم مختلف از جمله منابع طبیعی قلمداد میشود. در حال حاضر در مطالعات تفصیلی اجرایی و حتی تحقیقاتی منابع طبیعی، استفاده از نقشههای تولید شده توسط سازمان زمینشناسی، اساس مطالعات زمینشناسی را تشکیل میدهد. از طرفی طی سالهای اخیر، تکنولوژی سنجش از دور ...
بیشتر
شناخت واحدهای زمینشناسی، یکی از مطالعات پایه و اساسی در بسیاری از علوم مختلف از جمله منابع طبیعی قلمداد میشود. در حال حاضر در مطالعات تفصیلی اجرایی و حتی تحقیقاتی منابع طبیعی، استفاده از نقشههای تولید شده توسط سازمان زمینشناسی، اساس مطالعات زمینشناسی را تشکیل میدهد. از طرفی طی سالهای اخیر، تکنولوژی سنجش از دور بهعنوان یک ابزار جدید و کارآمد برای مطالعات زمینشناسی معرفی شده است که علاوه بر دقت مناسب، فواید دیگری از قبیل دسترسی به مناطق کوهستانی صعبالعبور یا غیرقابلدسترس دارد. هدف از این تحقیق، مقایسۀ صحت نقشههای زمینشناسی موجود و نقشههای حاصل از مطالعات دورسنجی و پردازش تصاویرETM+ ماهوارۀ لندست نسبت به واقعیتهای زمینی در حوزۀ آبخیز ورتوان قزوین است. بدین منظور پس از بررسی نقشههای موجود سازمان زمینشناسی، اقدام به تهیۀ نقشۀ زمینشناسی منطقه با استفاده از تکنیکهای مختلف پردازش تصاویر ماهوارهای و بارزسازی واحدهای سنگشناسی از طریق ترکیبات مختلف رنگمجازی (FCC)، تجزیه به مولفههای اصلی (PCA)، شاخص بهینه (OIF)، نسبتگیری طیفی(BR) شد که با توجه به تنوع سازندها و سنگهای مختلف در محدودۀ مطالعاتی، روشهای رنگمجازی و شاخص بهینه به ترتیب دارای بیشترین قابلیت برای تفکیک سازندها و سنگها بودند. ضریب کاپای معادل 39/0 بین نقشۀ حاصل از پردازش تصویری و نقشۀ زمینشناسی، گویای تطابق ضعیف بین دو نقشه است. بررسی صحت نقشهها بر اساس واقعیتهای زمینی، حاکی از صحت بیشتر نقشۀ پردازش تصویری (5/97%) نسبت به نقشۀزمینشناسی موجود (3/54%) است.
فاطمه مقصود؛ محمدرضا یزدانی؛ محمد رحیمی؛ آرش ملکیان؛ علی اصغر ذوالفقاری
چکیده
خشکسالی در نگاهی کلی معلول یک دورۀ شرایط خشک غیرعادی است که به اندازۀ کافی دوام داشته و سبب عدم تعادل در وضعیت هیدرولوژیک یک ناحیه همچون افت منابع آب سطحی و زیرزمینی میگردد. هدف از این تحقیق مدلسازی پیشبینی خشکسالی هواشناسی در سه مقیاس زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در ایستگاه بارانسنجی واقع در دشت جنوبی استان قزوین، ...
بیشتر
خشکسالی در نگاهی کلی معلول یک دورۀ شرایط خشک غیرعادی است که به اندازۀ کافی دوام داشته و سبب عدم تعادل در وضعیت هیدرولوژیک یک ناحیه همچون افت منابع آب سطحی و زیرزمینی میگردد. هدف از این تحقیق مدلسازی پیشبینی خشکسالی هواشناسی در سه مقیاس زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در ایستگاه بارانسنجی واقع در دشت جنوبی استان قزوین، با استفاده از شبکۀ عصبی پرسپترون چندلایه و با در نظر گرفتن پارامترها و سیگنالهای اقلیمی میباشد. بدین منظور سه سناریوی مختلف بهعنوان ورودیهای مدل، مورد آزمون قرار گرفت. پس از تعیین متغیرهای ورودی با روش همبستگی متقاطع اقدام به تعیین ترکیب بهینۀ متغیرها با استفاده از آزمون گاما گردید. نتایج نشان داد که با افزایش مقیاس زمانی از کوتاهمدت به بلندمدت، تأثیر سیگنالهای اقلیمی افزایش و در عوض تأثیر پارامترهای هواشناسی کمتر میشود. همچنین مؤثرترین سیگنال اقلیمی و پارامتر هواشناسی در هر مقیاس، به ترتیب MEI (شاخص چندمتغیرۀ النینو- نوسانات جنوبی) و بارندگی معرفی گردیدند. جهت مدلسازی از شبکۀ عصبی با یک لایۀ مخفی با تعداد کافی نرون، با تابع سیگموئید در لایۀ میانی و تابع خطی در لایۀ خروجی استفاده شد. مناسبترین تعداد نرون در هر سناریو تعیین شد. در نهایت براساس معیارهای ارزیابی، مناسبترین ساختار شبکه در هر مقیاس زمانی و در سه سناریوی مورد بررسی تعیین گردید.
کاظم نصرتی؛ محمد مهدی حسین زاده؛ نگار بهرامی
چکیده
افزایش روزافزون جمعیت و میزان تقاضا برای استفاده از منابع آب، موجب افت سریع آب زیرزمینی در بسیاری از دشتها شده است لذا نیاز به توجه به بهبود وضع کمی و کیفی آبخوانها احساس میگردد. یکی از روشهای مدیریتی منابع آب که در سالهای اخیر کاربرد وسیعی یافته است، استفاده از روش تغذیۀ مصنوعی میباشد. مطالعۀ حاضر جهت شناسایی مناطق ...
بیشتر
افزایش روزافزون جمعیت و میزان تقاضا برای استفاده از منابع آب، موجب افت سریع آب زیرزمینی در بسیاری از دشتها شده است لذا نیاز به توجه به بهبود وضع کمی و کیفی آبخوانها احساس میگردد. یکی از روشهای مدیریتی منابع آب که در سالهای اخیر کاربرد وسیعی یافته است، استفاده از روش تغذیۀ مصنوعی میباشد. مطالعۀ حاضر جهت شناسایی مناطق مناسب برای تغذیۀ مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی شهرستان روانسر است. بدین منظور پس از در نظر گرفتن معیارهای زمینشناسی، شیب، هدایت هیدرولیکی، ضخامت آبرفت، نفوذپذیری، فرسایشپذیری، کاربری اراضی، درصد شن، رس و تهیۀ لایۀ رستری هر کدام از این معیارها نسبت به رتبهبندی هر معیار به روش تحلیل سلسله مراتبی و تعیین وزن معیارها با استفاده از مدل ترکیب خطی وزنی (WLC) برای دو روش متداول تغذیۀ مصنوعی (پخش سیلاب و حوضچههای تغذیه) اقدام گردید. براساس نتایج به دست آمده از نقشههای نهایی مکانیابی تغذیۀ مصنوعی در هر دو روش، مکانهای مناسب در قسمتهای شمالی، شمال شرقی و جنوب غربی حوزه واقع شده اند. در روش پخش سیلاب، اراضی مستعد تغذیۀ مصنوعی آبهای زیرزمینی حدود 20/22 کیلومتر مربع معادل 6/17 درصد و در روش حوضچههای تغذیه 10/21 کیلومتر مربع معادل 8/16 درصد از مساحت منطقۀ مطالعاتی را به خود اختصاص داده است و مخروط افکنهها مکانهایی مناسب جهت تغذیۀ سفرههای آب زیرزمینی بودند.
محبوبه معتمدنیا؛ احمد نوحه گر؛ آرش ملکیان؛ مریم صابری اناری
چکیده
یکی از مهمترین محاسبات هیدرولوژیک در یک اکوسیستم، تعیین ارتباط بین بارش و رواناب است. به طوری که بررسی فرایندهای بهوقوع پیوسته در آن و برآورد خروجیهای مهّم حوزه از قبیل سیلاب و رسوب از مهّمترین هدفهای یک پروژۀ آبخیزداری تلقی میشود. به دلیل ویژگیهای متغیر زمانی و مکانی وقایع در چرخۀ آبی، روابط غیر خطی و عدم قطعیت، ...
بیشتر
یکی از مهمترین محاسبات هیدرولوژیک در یک اکوسیستم، تعیین ارتباط بین بارش و رواناب است. به طوری که بررسی فرایندهای بهوقوع پیوسته در آن و برآورد خروجیهای مهّم حوزه از قبیل سیلاب و رسوب از مهّمترین هدفهای یک پروژۀ آبخیزداری تلقی میشود. به دلیل ویژگیهای متغیر زمانی و مکانی وقایع در چرخۀ آبی، روابط غیر خطی و عدم قطعیت، هیچ کدام یک از مدلهای آماری و مفهومی نتوانسته بهعنوان یک مدل برتر و توانا کارگشا باشد. اما امروزه استفاده از شبکههای غیرخطی بهعنوان سامانههای هوشمند در پیشبینی چنین پدیدههای پیچیده و حل بسیاری از مشکلات اکوهیدرولوژی میتواند مفید و مؤثر باشد. به این منظور از دادههای روزانۀ بارندگی، دما، تبخیر و تعرق، رطوبت نسبی و همچنین دبی در مقیاس روزانه و در دورۀ زمانی مشترک 42 ساله و بررسی 62 ساختار پیشنهادی مختلف در حوزۀ آبخیز معرّف امامه استفاده شد. در این راستا و به منظور مقایسه از شبکههای عصبی پرسپترون چندلایه و تابع پایۀ شعاعی استفاده گردید. نتایج نشان داد که از بین بیش از 6000 مدل موجود در تخمین دبی رودخانه، مدل 54 با ساختار 1-8-9-8 و ورودیهای دما، رطوبت نسبی، بارندگی و تأخیر بارندگی و دبی تا دو روز بوده و با روش پرسپترون چندلایه دارای بهترین عملکرد بوده است. میزان خطای مدل مذکور برابر با 03/0، 18/0 و 04/0 در مرحلۀ مدلسازی و آموزش و 02/0، 14/0 و 02/0 در مرحلۀ آزمایش برای معیارهای ارزیابی به ترتیب شامل میانگین مربعات خطا (MSE)، مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین مطلق خطا (MAE) بوده است.
پریسا نیکنام؛ رضا عرفانزاده؛ حسن قلیچ نیا
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی اثر گیاه بالشتکی اسپرس خاردار (Onobrychis cornuta) بر پراکنش مکانی بانک بذر خاک در مراتع کوهستانی حوزۀ واز استان مازندران انجام شد. بدین منظور، 20 پایه از اسپرس خاردار به تصادف انتخاب شدند. در چهار موقعیت هر پایه (لبه در شیب رو به بالا، لبه در شیب رو به پایین، مرکز و بیرون بهعنوان منطقۀ شاهد)، نمونۀ خاک از عمق 5-0 و 10-5 سانتیمتر ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی اثر گیاه بالشتکی اسپرس خاردار (Onobrychis cornuta) بر پراکنش مکانی بانک بذر خاک در مراتع کوهستانی حوزۀ واز استان مازندران انجام شد. بدین منظور، 20 پایه از اسپرس خاردار به تصادف انتخاب شدند. در چهار موقعیت هر پایه (لبه در شیب رو به بالا، لبه در شیب رو به پایین، مرکز و بیرون بهعنوان منطقۀ شاهد)، نمونۀ خاک از عمق 5-0 و 10-5 سانتیمتر برداشت شد. سپس بذور جوانهزدۀ داخل نمونههای خاک در شرایط طبیعی گلخانه شناسایی و تراکم بانک بذر خاک در مترمربع و غنای گونهای محاسبه شدند. برای مقایسۀ اثر موقعیت مکانی لکۀ بالشتکی، عمق و اثر متقابل آنها بر خصوصیات بانک بذر خاک از آزمونهای تجزیۀ واریانس دو طرفه و t جفتی استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر موقعیت و عمق بر تراکم درسطح 01/0 معنیدار بود. همچنین تراکم بانک بذر در موقعیتهای لبۀ شیب رو به بالا و مرکز (به ترتیب با میانگین 5437 و 5/4099 بذر در مترمربع) بهطور معنیداری بیشتر از تراکم در موقعیتهای لبۀ شیب رو پایین و بیرون (به ترتیب با میانگین، 5/2685 و 8/2413 بذر در مترمربع) بود. همچنین غنای گونهای در موقعیتهای لبۀ شیب رو به بالا و مرکز (به ترتیب با میانگین 7/9 و 5/9) بهطور معنیداری بیشتر از غنای گونهای دو موقعیت دیگر بود. تراکم و غنای گونهای بانک بذر خاک عمق سطحی خاک بهطور معنیداری بیشتر از عمق پایینی بود. این تحقیق تأثیر معنیدار تاجپوشش گیاهان بالشتکی در افزایش تراکم و غنای بانک بذر خاک را ثابت کرد.
رویا وزیریان؛ حمیدرضا عسگری
چکیده
پایداری خاکدانهها یکی از خصوصیات اصلی مؤثر بر فرسایشپذیری و ویژگیهای اصلی هیدرولیکی و فیزیکی خاک است. همچنین شناسایی خصوصیات خاک مؤثر بر پایداری خاکدانهها از جمله ماده آلی در مناطقی که فرسایش خاک ناشی از الگوهای طبیعی پایداری خاکدانهها است، پایه و اساس استراتژیهای حفاظتی است. هدف این تحقیق اندازهگیری میزان مواد ...
بیشتر
پایداری خاکدانهها یکی از خصوصیات اصلی مؤثر بر فرسایشپذیری و ویژگیهای اصلی هیدرولیکی و فیزیکی خاک است. همچنین شناسایی خصوصیات خاک مؤثر بر پایداری خاکدانهها از جمله ماده آلی در مناطقی که فرسایش خاک ناشی از الگوهای طبیعی پایداری خاکدانهها است، پایه و اساس استراتژیهای حفاظتی است. هدف این تحقیق اندازهگیری میزان مواد آلی و پایداری خاکدانهها در سه تراکم مختلف کشت گونه آتریپلکس و تاثیر کشت این گونه بر این دو پارامتر است. بدین جهت، نمونه برداری به روش کاملا تصادفی در سه تراکم (200>)، (200-400 )و(400<) پایه در هکتار با 30 تکرار در سطح انجام گردید. پس از اندازه گیری پارامترهای مورد نظر در آزمایشگاه، آنالیز نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و جهت مقایسه میانگین ها از آزمون (T-test) استفاده گردید. نتایج نشان داد کشت آتریپلکس سبب افزایش معنی دار میزان ماده آلی خاک و پایداری خاکدانهها نسبت به منطقه شاهد میشود. مقایسه وآنالیز دادهها در سه تراکم کم، متوسط و زیاد نشان میدهد میزان مواد آلی وپایداری خاکدانه از تراکم کم به زیاد روند افزایشی دارد. اعمال مدیریتهای صحیح زراعی از طریق ایجاد امکان کشت و افزایش ماده آلی، باعث افزایش خاکدانه سازی و بهبود کیفیت خاک میگردد.
پویا هوشیار؛ حسین خادمی؛ شمس الله ایوبی؛ مهدی نوروزی
چکیده
مادۀ مادری و پوشش گیاهی دو عامل مهم و تأثیرگذار در تشکیل خاک بهحساب میآیند. نوع عناصر موجود در خاک و مقدار فراهمی آنها برای گیاه بهشدت به مادۀ مادری خاک وابسته است از طرفی نوع و تراکم پوشش گیاهی با تغییر در مقدار مادۀ آلی و مکانیسم چرخۀ عناصر، فراهمی آنرا در اکوسیستمهای مرتعی تحت تأثیر قرار میدهد. این مطالعه در ارتباط ...
بیشتر
مادۀ مادری و پوشش گیاهی دو عامل مهم و تأثیرگذار در تشکیل خاک بهحساب میآیند. نوع عناصر موجود در خاک و مقدار فراهمی آنها برای گیاه بهشدت به مادۀ مادری خاک وابسته است از طرفی نوع و تراکم پوشش گیاهی با تغییر در مقدار مادۀ آلی و مکانیسم چرخۀ عناصر، فراهمی آنرا در اکوسیستمهای مرتعی تحت تأثیر قرار میدهد. این مطالعه در ارتباط با توزیع پروفیلی عناصر تغذیهای تحت تأثیر گونههای مرتعی و مواد مادری مختلف به صورت آزمایش فاکتوریل، در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار در مراتع کوهستانی اطراف شهرستان کوهرنگ انجام شد. بدین منظور در منطقۀ مورد مطالعه سه مادۀ مادری متفاوت شامل آهک مارنی فسیلدار، آهک دولومیتی فسیلدار و کنگلومرا و ماسه سنگ قرمز انتخاب و در هر مادۀ مادری سه مکان تحت پوشش گیاهان گون و دافنه و یک پروفیل در منطقۀ بدون گیاه بهعنوان پروفیل شاهد تا عمق 100 سانتیمتر حفر و نمونهبرداری گردید. سپس خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و غلظت عناصر تغذیهای در پروفیل خاک مورد مطالعه قرار گرفت. نوع مادۀ مادری اثر معنیداری بر مقدار عناصر خاک داشت در حالی که پوشش گیاهی در برخی موارد نتوانست تفاوت معنیداری در غلظت عناصر ایجاد کند. مادۀ مادری کنگلومرای قرمز بهدلیل بافت درشتتر، مقدار عناصر کمتری در خاک نسبت به آهک مارنی و دولومیتی آزاد مینماید. از طرفی مشاهده شد که در خاکهای مورد مطالعه به جز خاکهای حاصل از کنگلومرا کمبودی از لحاظ پتاسیم وجود ندارد و با توجه به حد آستانۀ فسفر با کمبود فسفر مواجه نیستند.