علی آذرنیوند؛ محمد ابراهیم بنی حبیب
چکیده
نیازهای در حال تحول حوضة دریاچة ارومیه، با توجه به رشد جمعیت، ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای آب را در این زیستبوم دشوار ساخته و وضعیتی بحرانی را در تأمین نیاز اکولوژیکی دریاچه رقم زده است. در این شرایط منابع آب حوضه باید در چارچوبی پایدار مدیریت شود. از این رو، از چارچوب تصمیمگیری چندشاخصه استفاده شد تا برتری گزینههای موجود ...
بیشتر
نیازهای در حال تحول حوضة دریاچة ارومیه، با توجه به رشد جمعیت، ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای آب را در این زیستبوم دشوار ساخته و وضعیتی بحرانی را در تأمین نیاز اکولوژیکی دریاچه رقم زده است. در این شرایط منابع آب حوضه باید در چارچوبی پایدار مدیریت شود. از این رو، از چارچوب تصمیمگیری چندشاخصه استفاده شد تا برتری گزینههای موجود برای تأمین آب یا حفاظت از این منابع مشخص شود. وزن شاخصهای توسعة پایدار در ساختاری سلسلهمراتبی و بر اساس مقایسة زوجی تعیین و، به جای پیروی از قالب معمول، از روش درجهبندی استفاده شد. این روش، به جای مقایسة گزینهها، مقیاسهای کیفی را به صورت زوجی مقایسه میکند و مشکل وارونگی رتبهها و وقتگیربودن فرایند نظرسنجی را برطرف میسازد. برای ارزیابی گزینهها نیز از مدل VIKOR استفاده شد؛ این مدل قابلیت ارائة مجموعهای از راهحلهای توافقی را به جای یک جواب داراست. نتایج تحلیل حساسیت نشان داد VIKOR مدلی مطلوب و مؤثر برای رتبهبندی گزینههای مدیریت منابع آب بهشمار میرود و مطابق نتایج این رویکردِ دومرحلهایِ سلسلهمراتبی- توافقی رویارویی با بحران آب در حوضه با هدفمندساختن مشارکت جوامع محلی، بهینهسازی، و حفاظت از منابع طبیعی موجود امکانپذیر بهنظر میرسد و همچنین اتکای کلیشهای به تأمین آب بر اساس احداث سازههای آبی جدید بدون ارزیابیهای مربوط به توسعة پایدار کارگشا نخواهد بود.