جواد معتمدی؛ علی محبی؛ کامبیز علیزاده
چکیده
زمینه: کنار آمدن با تغییرات اقلیمی، بخشی از شیوه رویارویی با این پدیده است. این امر، منوط به درک تغییرات اقلیمی و میزان انطباقپذیری با آن میباشد.هدف: پژوهش، با هدف سنجش میزان درک عشایر از تغییرات اقلیمی و راهبردهای سازگاری آنها در مواجهه با تغییرات اقلیمی، انجام شد.روش پژوهش: پژوهش، توصیفی بوده و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه ...
بیشتر
زمینه: کنار آمدن با تغییرات اقلیمی، بخشی از شیوه رویارویی با این پدیده است. این امر، منوط به درک تغییرات اقلیمی و میزان انطباقپذیری با آن میباشد.هدف: پژوهش، با هدف سنجش میزان درک عشایر از تغییرات اقلیمی و راهبردهای سازگاری آنها در مواجهه با تغییرات اقلیمی، انجام شد.روش پژوهش: پژوهش، توصیفی بوده و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه بود که گویههای آن بر اساس مصاحبه، بهدست آمد.یافتهها: درک عشایر از اثرات تغییر اقلیم، یکسان نمیباشد. از نظر آنها، تغییر اقلیم، مشهودترین تاثیر را در پوشش گیاهی داشته است. اولویت استراتژیهای سازگاری نیز در مواجهه با تغییرات اقلیمی، متفاوت است. بین درک اثرات تغییر اقلیم با میزان سازگاری و انطباقپذیری در مواجهۀ با تغییرات اقلیمی، رابطۀ مثبت مشاهده شد. عشایری که درک بیشتری از اثرات تغییر اقلیم داشتند، از استراتژیهای مدیریت دام جهت سازگاری در مواجهه با آن، استفاده کردهاند. سن و سابقۀ دامداری، با میزان درک از اثرات تغییر اقلیم، رابطۀ مثبت داشت. رابطۀ منفی و معنیداری نیز بین تعداد دام و میزان سازگاری، مشاهده شد.نتیجهگیری: درک عشایر از تغییر اقلیم و تأثیرات آن بر اکولوژی محیط، نقطه شروع مهمی در مقابله با اثرات منفی تغییرات اقلیمی و انتخاب راهبردهای مناسب برای سازگاری یا مقابله با آن است. بهطوری که انتخاب روشهای سازگاری مناسب توسط عشایر، آسیبپذیری تغییرات اقلیمی بر وضعیت دام و مراتع را کاهش میدهد.
رضا سیاه منصور؛ نادیا کمالی
چکیده
آتشسوزی سریعترین عامل ایجاد تغییرات گسترده در پوشش گیاهی است. هدف این تحقیق بررسی برخی از این تغییرات است. بنابراین پس از تعیین منطقه معرف ترانسکتهای چهار عدد ترانسکت 200 متری با فاصله 100 متر و 10 کوادرات یک متر مربعی ثابت بر روی هر یک از آنها، واحدهای نمونه در هر عرصه را تشکیل داد. این سایت در سالهای 1390و 1392 در آتش سوخت و در سالهای ...
بیشتر
آتشسوزی سریعترین عامل ایجاد تغییرات گسترده در پوشش گیاهی است. هدف این تحقیق بررسی برخی از این تغییرات است. بنابراین پس از تعیین منطقه معرف ترانسکتهای چهار عدد ترانسکت 200 متری با فاصله 100 متر و 10 کوادرات یک متر مربعی ثابت بر روی هر یک از آنها، واحدهای نمونه در هر عرصه را تشکیل داد. این سایت در سالهای 1390و 1392 در آتش سوخت و در سالهای 1397 و 1398 آماربرداری به روش تصادفی- سیستماتیک در آن اجرا گردید. بررسی کلاسهای خوشخوراکی نشان میدهد در تیمار آتشسوزی غالبیت تولید و تاجپوشش با گونههای مهاجم است. برتری تولید این کلاس علوفهای با مقادیر 05/52 و 1/209 گرم بر متر مربع در عرصه سوخته نسبت به شاهد حفظ شده است. همچنین گندمیان یکساله از نظر تولید و تاجپوشش نسبت به سایر گونهها دارای اختلاف میانگین معنیدار میباشند. اما، پهن برگان علفی 5/1 برابر مقدار تولید بیشتری در آتشسوزی نسبت به شاهد داشتهاند. نتایج نشان میدهد هرچند مقدار تولید در عرصه آتشسوزی بیشتر از شاهد است اما الزاما به افزایش مقدار مجاز علوفه قابل برداشت منجر نشده است. تیپ در عرصه سوخته نسبت به شاهد با جایگزینی یکسالهها بجای چندسالهها دچار تغییر اساسی گردید. در نتیجه تولید، تراکم و تاج پوشش کلاسهای خوشخوراکی و فرمهای مختلف رویشی نیز تغییرات اساسی یافت. آتش عامل تغییر وضعیت مرتع از عالی به متوسط است، گرایش در هر دو تیمار مثبت بود. با توجه به شرایط موجود، ایجاد آتش چه عمدی و چه سهوی در مراتع این منطقه از ناحیه رویشی ایران اکیدا توصیه نمیشود.