رضا شاکری؛ مهدی قربانی؛ کامران شایسته
چکیده
مدیریت پایدار سرزمین مستلزم شناسایی دستاندرکاران کلیدی برنامه ریزی کاربری سرزمین میباشد. تحلیل شبکههای اجتماعی یکی از روشهای مناسب برای شناسایی عوامل مهم تغییر در مدیریت است. در این پژوهش برای تحلیل ذیمدخلان مرتبط با حکمرانی مشارکتی سرزمین در حوزه آبخیز تالاب انزلی، بررسی معیارها و شاخصهای سیاستی در سطح شبکه دستاندرکاران سازمانی ...
بیشتر
مدیریت پایدار سرزمین مستلزم شناسایی دستاندرکاران کلیدی برنامه ریزی کاربری سرزمین میباشد. تحلیل شبکههای اجتماعی یکی از روشهای مناسب برای شناسایی عوامل مهم تغییر در مدیریت است. در این پژوهش برای تحلیل ذیمدخلان مرتبط با حکمرانی مشارکتی سرزمین در حوزه آبخیز تالاب انزلی، بررسی معیارها و شاخصهای سیاستی در سطح شبکه دستاندرکاران سازمانی با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی در سطح استان گیلان صورت گرفت. در این زمینه 36 دستاندرکار سازمانی مرتبط با آمایش مشارکتی سرزمین در استان گیلان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش شاخصهای تراکم، اندازه، دوسویگی پیوندها، انتقالپذیری، میزان تمرکز و میانگین فاصله ژئودزیک در شبکه روابط در سطح کلان و شاخص مرکز- پیرامون در سطح میانی شبکه و شاخصهای مرکزیت در سطح خرد (کنشگران) شبکه مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بررسی شاخصهای سطح کلان شبکه، میزان شاخص تراکم شبکه متوسط بوده و با توجه به نتایج حاصله از شاخص دوسویگی و میزان متوسط روابط دوسویه و متقابل در بین دستاندرکاران سازمانی، انسجام و سرمایه سازمانی نیز در این شبکه متوسط ارزیابی میگردد. پایداری و تعادل شبکه تبادل اطلاعات نیز با توجه به شاخص انتقالیافتگی کم است. نتایج تحلیل شاخص مرکز- پیرامون در سطح میانی شبکه دستاندرکاران سازمانی نشان دهنده تراکم بالاتر پیوندها و انسجام سازمانی بیشتر در بین سازمانهای مرکزی در مقایسه با زیرگروه پیرامونی است. همچنین میزان تبادل اطلاعات بین زیرگروههای مرکزی و پیرامونی متوسط ارزیابی گردید. بر پایه نتایج شاخصهای مرکزیت موقعیت هندسی هر کنشگر با توجه به معیارهای مورد نظر در شبکه مشخص گردید.