سید علیرضا حسینی؛ حسن خسروی؛ حمید غلامی؛ یحیی اسماعیلپور؛ آرتمی سردا
چکیده
تغییر کاربری اراضی و تغییر پوشش زمین، از مهمترین مباحث زیست محیطی مورد توجه در دنیا میباشند. چنین تغییراتی معمولاً در اثر عوامل طبیعی و فعالیتهای انسانی ایجاد میشود. مناطق ساحلی در جهان از اهمیت اکولوژیکی، اقتصادی و سیاسی زیادی برخوردارند. در پژوهش حاضر روند تغییرات کاربری اراضی مناطق ساحلی جنوب ایران شامل سه استان سیستان ...
بیشتر
تغییر کاربری اراضی و تغییر پوشش زمین، از مهمترین مباحث زیست محیطی مورد توجه در دنیا میباشند. چنین تغییراتی معمولاً در اثر عوامل طبیعی و فعالیتهای انسانی ایجاد میشود. مناطق ساحلی در جهان از اهمیت اکولوژیکی، اقتصادی و سیاسی زیادی برخوردارند. در پژوهش حاضر روند تغییرات کاربری اراضی مناطق ساحلی جنوب ایران شامل سه استان سیستان بلوچستان، هرمزگان، بوشهر طی دورۀ 31 ساله (1367 – 1398) مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از تصاویر ماهوارهای لندست، سنجندههای TM، ETM+ و OLI و از روش حداکثر احتمال نیز برای طبقهبندی تصاویر ماهوارهای استفاده گردید. همچنین جهت اثرگذاری طبقات کاربری اراضی بر روند تخریب سرزمین از شاخصهای پوشش گیاهی (SAVI) و شاخص شوری (SI1) استفاده شد. نتایج روند تغییرات کاربری اراضی نشان داد که تغییرات طبقات کاربری مناطق انسان ساخت و اراضی شور به عنوان پویاترین طبقات کاربری به ترتیب، روند افزایشی 72/2 و 14/1 درصد را دنبال میکند. یافتههای تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد، سه متغیر پوشش گیاهی، اراضی شور و مناطق انسان ساخت و چهار متغیر پوشش گیاهی، اراضی شور، مناطق انسان ساخت و ماسهزار به ترتیب 3/22 و 8/37 درصد تغییرات متغیر وابسته شاخصهای پوشش گیاهی و شوری را تبیین میکنند. بنابراین در بیش از 60 درصد تغییرات، دیگر متغیرهای محیطی اثر گذار میباشند. از این رو با توجه به نتایج بهدست آمده از مساحت طبقات کاربری و تحلیل رگرسیونی و روند متوسط تغییراتSAVI و SI1 که در آن، طبقۀ کاربری پوشش گیاهی و SAVI روند کاهشی و طبقۀ اراضی شور و SI1 روند افزایشی را نشان میدهد، میتوان نتیجه گرفت که تغییرات کاربری اراضی پدیدهای است که خدمات اکوسیستم را تغییر میدهد که تقریباً اثرات آن غیرقابل جبران و برگشت ناپذیر میباشد. این نتیجهای جز بهم خوردن تعادل اکوسیستم و تشدید روند تخریب سرزمین در مناطق ساحلی به همراه نخواهد داشت.
نوشین شاکریان؛ غلامرضا زهتابیان؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حسن خسروی
چکیده
امروزه پدیدۀ تخریب سرزمین و بیابانزایی از معضلات پیچیده و مهمی است که به بحرانی در سراسر جهان تبدیل شده است و استفاده از سیستمهای ارزیابی برای بررسی روند تخریب و اتخاذ راهکار مناسب جهت مقابله با این پدیده، امری ضروری و حائز اهمیت است. اولین گام در مطالعه و بررسی تخریب سرزمین و بیابانزایی تعیین معیارها و شاخصهای تأثیرگذار ...
بیشتر
امروزه پدیدۀ تخریب سرزمین و بیابانزایی از معضلات پیچیده و مهمی است که به بحرانی در سراسر جهان تبدیل شده است و استفاده از سیستمهای ارزیابی برای بررسی روند تخریب و اتخاذ راهکار مناسب جهت مقابله با این پدیده، امری ضروری و حائز اهمیت است. اولین گام در مطالعه و بررسی تخریب سرزمین و بیابانزایی تعیین معیارها و شاخصهای تأثیرگذار بر این فرآیندها میباشد. به همین منظور در این مطالعه به بررسی اولویت و اهمیت تعداد قابل توجهی از معیارها و شاخصهای تأثیرگذار بر تخریب سرزمین و بیابانزایی پرداخته شد. در این پژوهش ابتدا بر اساس منابع و پرسشنامه و نظر متخصصان تعداد 8 معیار و 49 شاخص را انتخاب و بر اساس 8 ملاک ارزیابی خصوصیات شاخصها از طریق پرسشنامه و نظرخواهی از متخصصان مورد ارزیابی قرار گرفت. با کمک روش آنتروپی شانون، معیارهای مناسب برای ارزشیابی شاخصها، وزندهی شد و سپس با بکارگیری روش تصمیمگیری چند شاخصۀ رتبهای TOPSIS مؤثرترین شاخصهای تأثیرگذار بر تخریب سرزمین و بیابانزایی برای مدیریت و مقابله با آنها تعیین شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که از میان ملاکهای ارزیابی و خصوصیاتی که برای یک معیار یا شاخص باید در نظر گرفته شود، مقیاس، دارای بالاترین وزن و اهمیت و حساس بودن به تغییرات، کمترین وزن و اهمیت را دارد. نتایج حاصل از اولویتبندی و رتبهبندی معیارها و شاخصها با مدل TOPSIS نشان دهندۀ این بود که شدت بهرهبرداری از منابع آب در معیار آب با ضریب نزدیکی 790/0 بیشرین تأثیر و استفادۀ بهینه از امکانات و نیروهای موجود در معیار مدیریتی با ضریب نزدیکی 112/0 کمترین تأثیر را در تخریب سرزمین و بیابانزایی دارند.