حمید جمالی؛ عطاالله ابراهیمی؛ الهام قهساره؛ فاطمه پردل
چکیده
تراکم مهمترین شاخص ارزیابی تغییر جمعیت گیاهی بوده که روشهای مختلفی برای اندازهگیری آن توسعه یافته که ارزیابی دقت هر روش حائز اهمیت زیادی است. برای ارزیابی روشهای فاصلهای اندازهگیری تراکم گونههای Astragalus verusو Astragalus albispinusدر مراتع استپی مرجنِ بروجن، مساحتی 32000 مترمربعی به هشت قطعه 4000 مترمربعی تقسیم و نمونهبرداری ...
بیشتر
تراکم مهمترین شاخص ارزیابی تغییر جمعیت گیاهی بوده که روشهای مختلفی برای اندازهگیری آن توسعه یافته که ارزیابی دقت هر روش حائز اهمیت زیادی است. برای ارزیابی روشهای فاصلهای اندازهگیری تراکم گونههای Astragalus verusو Astragalus albispinusدر مراتع استپی مرجنِ بروجن، مساحتی 32000 مترمربعی به هشت قطعه 4000 مترمربعی تقسیم و نمونهبرداری شد. در هر قطعه، با شمارش پایههای A. verus و A. albispinus مقدار واقعی تراکم آنها اندازهگیری و یک ترانسکت 100 متری به موازات طول هر قطعه (40×100متر) مستقر و 10 نقطه به صورت تصادفی-سیستماتیک آماربرداری شد. روشهای برآورد تراکم نزدیکترین فرد، نزدیکترین همسایه، زوجهای تصادفی، یک چهارم نقطۀ مرکزی، نزدیکترین به سومین فرد، زاویۀ منظم و ترانسکت متغیر در هر نقطه اجرا شد. نتایج نشان داد مقادیر واقعی تراکم A. verus برابر 084/0±1593/0 وA. albispinus برابر 0282/0±0622/0 پایه در متر مربع بود. روشهای نزدیکترین فرد (1315/0±1357/0)، نزدیکترین همسایه (1432/0±1368/0)، یک چهارم نقطۀ مرکزی (1646/0±1016/0)، زوجهای تصادفی (0536/0±0588/0)، نزدیکترین به سومین فرد (0775/0±1107/0) و ترانسکت متغیر (0105/0±0221/0) برای A. verus وزاویۀ منظم (0523/0±0927/0)، نزدیکترین همسایه (0357/0±0424/0)، نزدیکترین به سومین فرد (0447/0±0524/0) برای A. albispinusاختلاف معنیداری با شاهد نداشتند. نزدیکترین برآورد به شاهد را نزدیکترین همسایه (141/0-) برایA. verus و نزدیکترین به سومین فرد (0098/0-) برای A. albispinusداشت. بیشترین دقت را روش نزدیکترین فرد (6877/0RMSE= و 0026/0 SE= و 1147/0CV=) برای A. verus و نزدیکترین همسایه (5609/0RMSE=، 0007/0 =SE و 0320/0 CV=) برای A. albispinus داشتند. روش نزدیکترین فرد برای اندازهگیری تراکم گونۀ A. verusو روش نزدیکترین همسایه برای گونۀ A. albispinusپیشنهاد میشود.
پویا هوشیار؛ حسین خادمی؛ شمس الله ایوبی؛ مهدی نوروزی
چکیده
مادۀ مادری و پوشش گیاهی دو عامل مهم و تأثیرگذار در تشکیل خاک بهحساب میآیند. نوع عناصر موجود در خاک و مقدار فراهمی آنها برای گیاه بهشدت به مادۀ مادری خاک وابسته است از طرفی نوع و تراکم پوشش گیاهی با تغییر در مقدار مادۀ آلی و مکانیسم چرخۀ عناصر، فراهمی آنرا در اکوسیستمهای مرتعی تحت تأثیر قرار میدهد. این مطالعه در ارتباط ...
بیشتر
مادۀ مادری و پوشش گیاهی دو عامل مهم و تأثیرگذار در تشکیل خاک بهحساب میآیند. نوع عناصر موجود در خاک و مقدار فراهمی آنها برای گیاه بهشدت به مادۀ مادری خاک وابسته است از طرفی نوع و تراکم پوشش گیاهی با تغییر در مقدار مادۀ آلی و مکانیسم چرخۀ عناصر، فراهمی آنرا در اکوسیستمهای مرتعی تحت تأثیر قرار میدهد. این مطالعه در ارتباط با توزیع پروفیلی عناصر تغذیهای تحت تأثیر گونههای مرتعی و مواد مادری مختلف به صورت آزمایش فاکتوریل، در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار در مراتع کوهستانی اطراف شهرستان کوهرنگ انجام شد. بدین منظور در منطقۀ مورد مطالعه سه مادۀ مادری متفاوت شامل آهک مارنی فسیلدار، آهک دولومیتی فسیلدار و کنگلومرا و ماسه سنگ قرمز انتخاب و در هر مادۀ مادری سه مکان تحت پوشش گیاهان گون و دافنه و یک پروفیل در منطقۀ بدون گیاه بهعنوان پروفیل شاهد تا عمق 100 سانتیمتر حفر و نمونهبرداری گردید. سپس خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و غلظت عناصر تغذیهای در پروفیل خاک مورد مطالعه قرار گرفت. نوع مادۀ مادری اثر معنیداری بر مقدار عناصر خاک داشت در حالی که پوشش گیاهی در برخی موارد نتوانست تفاوت معنیداری در غلظت عناصر ایجاد کند. مادۀ مادری کنگلومرای قرمز بهدلیل بافت درشتتر، مقدار عناصر کمتری در خاک نسبت به آهک مارنی و دولومیتی آزاد مینماید. از طرفی مشاهده شد که در خاکهای مورد مطالعه به جز خاکهای حاصل از کنگلومرا کمبودی از لحاظ پتاسیم وجود ندارد و با توجه به حد آستانۀ فسفر با کمبود فسفر مواجه نیستند.