رضا امیدی پور؛ عطاالله ابراهیمی؛ پژمان طهماسبی؛ مرزبان فرامرزی
چکیده
پوشش و زیتوده گیاهی از مهمترین شاخصهای اکوسیستم مرتعی بوده که برآورد صحیح آنها ضروری است. شاخصهای گیاهی، ابزاری برای ارزیابی و پایش پوشش و زیتوده هستند که کارآیی آنها در مدیریتهای مختلف بررسی نشده است. در تحقیق حاضر، تأثیر قرق بلندمدت (26 ساله) بر رابطۀ بین پوشش و زیتوده با شاخصهایگیاهی در منطقۀ حفاظت شدۀ سبزکوهِ ...
بیشتر
پوشش و زیتوده گیاهی از مهمترین شاخصهای اکوسیستم مرتعی بوده که برآورد صحیح آنها ضروری است. شاخصهای گیاهی، ابزاری برای ارزیابی و پایش پوشش و زیتوده هستند که کارآیی آنها در مدیریتهای مختلف بررسی نشده است. در تحقیق حاضر، تأثیر قرق بلندمدت (26 ساله) بر رابطۀ بین پوشش و زیتوده با شاخصهایگیاهی در منطقۀ حفاظت شدۀ سبزکوهِ چهارمحالوبختیاری با تصاویر ماهوارۀ لندست-8 مورد ارزیابی قرار گرفت. پوشش و زیتودهگیاهی، با 10 پلات 30*30 و در هر یک با استفاده از کوادراتهای 2*2 مترمربعی (60 کوادرات) در خرداد 1395 ارزیابی شد. نتایج گویای تفاوت پوشش مناطق قرق و چرایی (به ترتیب 46 و 57 درصد) و زیتودۀ گیاهی (1011 و 1656 کیلوگرم در هکتار) به صورت معنیداری بود. رعایت فصل و شدت چرا و پتانسیل بالای تولید در منطقۀ چرایی و انباشت زیاد لاشبرگ، عدم تحریکپذیری گیاهان و رقابت در مناطق قرق موجب بهبود درصد پوشش و زیتودۀ گیاهی در منطقۀ چرایی در مقایسه با قرق بودند. شاخصهای گیاهی اصلاح کنندۀ اثر خاک در مناطق قرق و چرا برآورد بهتری از پوشش داشتند (به ترتیب 828/0TSAVI1= و 884/0PVI3=). همچنین شاخص PVI2 در هر دو منطقۀ قرق (726/0R2=) و چرایی (698/0R2=) برآورد بهتری از زیتوده داشت. برتری بیشتر شاخصهای مذکور به دلیل اصلاح اثر خاک و اصلاح اثر گندمیان چندساله، در مناطق مورد بررسی بود. نتایج این تحقیق نشان داد که چرای دام موجب تغییر در ساختار گیاهی و ارتباطات شاخصهای گیاهی با پوشش شده لذا حسب تغییرات ترکیب و ساختار گیاهی درمناطق مختلف چرایی لازم است از شاخصهای متفاوتی استفاده شود.
شهربانو رحمانی؛ عطاالله ابراهیمی؛ علیرضا داودیان
چکیده
در این تحقیق سه روش سنجش از دوری، فیزیوگرافیکی و ژئومورفولوژیکی برای تهیۀ نقشۀ پوشش گیاهی مورد بررسی قرار گرفت. در روش سنجش از دور، علاوه بر تصاویرسنجندۀ IRS-LISSIII از نقشۀ مدل رقومی ارتفاعی زمین[1] و شاخص گیاهی تفاضلی نرمال شده[2] بهعنوان دادههای کمکی استفاده و برای طبقهبندی آنها از روش نظارتشدۀ حداکثر احتمال استفاده شد. بررسی ...
بیشتر
در این تحقیق سه روش سنجش از دوری، فیزیوگرافیکی و ژئومورفولوژیکی برای تهیۀ نقشۀ پوشش گیاهی مورد بررسی قرار گرفت. در روش سنجش از دور، علاوه بر تصاویرسنجندۀ IRS-LISSIII از نقشۀ مدل رقومی ارتفاعی زمین[1] و شاخص گیاهی تفاضلی نرمال شده[2] بهعنوان دادههای کمکی استفاده و برای طبقهبندی آنها از روش نظارتشدۀ حداکثر احتمال استفاده شد. بررسی دقت نقشههای تولیدی، نشان داد زمانی که تنها از دادههای سنجش از دور استفاده شود، میزان دقت و ضریب کاپای حاصل به ترتیب 82% و 43/79% و دقت و ضریب کاپای به همراه دادههای کمکی به ترتیب 93% و 63/90% میباشد. در روش فیزیوگرافی، پس از تعیین مهمترین عوامل فیزیوگرافیکی شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، میانگین سالانۀ بارش، درجۀ حرارت و میزان تابش خورشیدی بهعنوان عوامل تعیینکنندۀ پوشش گیاهی و رابطۀ این عوامل با پوشش گیاهی مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور، با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک چندجملهای نقشۀ پوشش گیاهی با دقت 08/47% پیشبینی شد. در روش ژئومورفولوژی نیز نقشههای سنگشناسی، شکل پستی و بلندی و رخسارههای ژئومورفولوژی تعیین و جهت پیشبینی نقشۀ پوشش گیاهی از روش شبکۀ عصبی مصنوعی استفاده گردید. این روش دقتی برابر با 1/39% را نشان داد. تفاوت فاحشی که در دقت تصاویر حاصل از دو روش فیزیوگرافیکی و ژئومرفولوژیکی با روش سنجش از دور مشاهده میگردد، بیانگر این است که روش سنجش از دوری دقت قابل توجه بیشتری برای پیشبینی پوشش گیاهی در مقایسه با دو روش دیگر حتی در صورت استفاده نکردن از لایههای کمکی دارد. [1] DEM [2] NDVI
شهربانو رحمانی؛ عطاالله ابراهیمی؛ علیرضا داودیان دهکردی
چکیده
تعیین تیپ¬های گیاهی و تغییرات ساختاری آن در مناطق کوهستانی و مرتفع با مشکلات جدی همراه بوده، از اینرو، تجزیه و تحلیل ارتباط بین الگوی توزیع مکانی تیپ¬های گیاهی و عوامل محیطی برای شناخت اکوسیستم¬های کوهستانی بسیار مهم است. اطلاعات مکانی دقیقی در مورد عوامل محیطی موثر بر پراکنش پوشش گیاهی معمولاً در این مناطق وجود ندارد،حال آنکه ...
بیشتر
تعیین تیپ¬های گیاهی و تغییرات ساختاری آن در مناطق کوهستانی و مرتفع با مشکلات جدی همراه بوده، از اینرو، تجزیه و تحلیل ارتباط بین الگوی توزیع مکانی تیپ¬های گیاهی و عوامل محیطی برای شناخت اکوسیستم¬های کوهستانی بسیار مهم است. اطلاعات مکانی دقیقی در مورد عوامل محیطی موثر بر پراکنش پوشش گیاهی معمولاً در این مناطق وجود ندارد،حال آنکه مدل رقومی ارتفاعی زمین (DEM) رابطه بسیار قوی با دما، رطوبت، فرآیندهای ژئومورفولوژیکی وعوامل تخریبی داشته به همین دلیل انتظار می¬رود جایگزین بالقوه¬ای برای متغییر های تعیین کننده پوشش گیاهی باشد. در مطالعه حاضر روشی مبتنی بر مدل رقومی ارتفاع زمین و سیستم¬های اطلاعات جغرافیایی برای تولید نقشه پوشش گیاهی منطقه حفاظت شده سبزکوه در استان چهارمحال و بختیاری به¬کار گرفته شد.در این روش به منظورشناسایی پارامترهای محیطی تعیین گر ساختار پوشش گیاهی، شش پارامتر محیطی اولیه و ثانویه شامل نقشه¬های هیپسومتری، شیب، جهت، بارش، دما و تابش خورشیدی از روی DEM استخراج گردید. جهت بررسی ارتباط بین این عوامل و توزیع مکانی پوشش گیاهی، تجزیه و تحلیل کمی با استفاده از ابزار آماری آنالیز مؤلفه اصلی انجام شد. سپس با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک چند متغیره الگوی توزیع مکانی پوشش گیاهی پیش بینی شد. نتایج نشان داد که هر چند فقدان اطلاعات در مورد گستره فعالیت¬های انسانی منجر به برخی ابهامات در تفسیر الگوهای فضایی پوشش گیاهی می¬شود، اما استفاده از متغیرهای توپوگرافیک و اقلیمی استخراج شده از روی DEM در پیش بینی پراکنش پوشش گیاهی برای نشان دادن الگوی توزیع مکانی تیپ¬های گیاهی منطقه بسیار مفید وامیدوار کننده بود.