پویان دهقان؛ حسین آذرنیوند؛ حسن خسروی؛ غلامرضا زهتابیان؛ علیرضا مقدم نیا
چکیده
کاهش بیش از حد توان منابع طبیعی یکی از چالشهای بسیار مهمی است که بشر در قرن اخیر با آن روبرو است. بهرهبرداری مناسب از اراضی و مدیریت اصولی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی آن، نقش مهمی در راستای نیل به توسعه پایدار دارد. از این رو جهت دستیابی به توسعه پایدار و بهمنظور استفاده مناسب از اراضی، باید گرایشها به سمت برنامهریزی ...
بیشتر
کاهش بیش از حد توان منابع طبیعی یکی از چالشهای بسیار مهمی است که بشر در قرن اخیر با آن روبرو است. بهرهبرداری مناسب از اراضی و مدیریت اصولی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی آن، نقش مهمی در راستای نیل به توسعه پایدار دارد. از این رو جهت دستیابی به توسعه پایدار و بهمنظور استفاده مناسب از اراضی، باید گرایشها به سمت برنامهریزی و بهرهبرداری اصولی از منابع و بر اساس توان آنها باشد. بنابراین از آنجا که کشاورزی آثار محیط زیستی فراوانی بر مناطق شهری دارد، ارزیابی اراضی کشاورزی ضرورت پیدا میکند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی توان اکولوژیکی اراضی شهرستان اشتهارد از منظر کشاورزی و مرتعداری میباشد. به این منظور با استفاده از معیارهای اکولوژیکی و نیز با به کارگیری روشهای Fuzzy، Fuzzy AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) توان اکولوژیکی اراضی شهرستان اشتهارد مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت استانداردسازی لایهها از روش Fuzzy و نیز برای اختصاص دادن وزن به هر یک از شاخصهای مورد استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (Fuzzy AHP) استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اراضی با توان اکولوژیکی درجۀ یک با 50/1 درصد و اراضی درجۀ چهار با 36/25 درصد کمترین و بیشترین درصد از کل منطقۀ مورد مطالعه را شامل میشوند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل در این تحقیق نشاندهندۀ کارایی بالای روش Fuzzy AHP در ارزیابی توان اکولوژیکی منطقه است و میتوان آن را با تغییرات لازم برای سایر مناطق و همچنین دیگر فعالیتهای مکانیابی مورد استفاده قرار داد.
حسین آذرنیوند؛ صدیق محمدی؛ صادق حسین نیایی؛ پویان دهقان
چکیده
یکی از مناسبترین روشها بهمنظور جلوگیری از فرسایش خاک و یا کاهش آن، حفظ و احیای پوشش گیاهی است. بنابراین آشنایی و آگاهی از ویژگیهای پوشش گیاهی، از جمله ویژگیهای اکولوژیکی به عنوان اولین و مهمترین ابزار بیولوژیکی بهمنظور حفاظت خاک ضروری است. کُما (Ferula hausskenechtii) گیاهی از تیرۀ چتریان است که در مناطق کوهستانی استان کردستان ...
بیشتر
یکی از مناسبترین روشها بهمنظور جلوگیری از فرسایش خاک و یا کاهش آن، حفظ و احیای پوشش گیاهی است. بنابراین آشنایی و آگاهی از ویژگیهای پوشش گیاهی، از جمله ویژگیهای اکولوژیکی به عنوان اولین و مهمترین ابزار بیولوژیکی بهمنظور حفاظت خاک ضروری است. کُما (Ferula hausskenechtii) گیاهی از تیرۀ چتریان است که در مناطق کوهستانی استان کردستان به وفور دیده میشود. با توجه به اهمیت این گونه در حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش که گونهای مناسب جهت اصلاح مراتع کوهستانی است، مطالعات اوت اکولوژی آن ضروری است. برای انجام این تحقیق رویشگاههای اصلی این گونه در استان کردستان با استفاده از نقشههای پوشش گیاهی استان با مقیاس1:25000 تعیین شد که در مجموع پنج رویشگاه (سارال دیواندره، سرشیو مریوان، بوئین بانه، شمال غرب سد قشلاق و سرشیو سقز) به عنوان نمونه انتخاب شد و سپس مطالعات پوشش گیاهی، بررسیهای خاکشناسی، تجزیۀ شیمیایی، سیستم ریشهدوانی و فنولوژی گونه مورد نظر صورت گرفت. نتایج نشان داد که این گونه در دامنۀ ارتفاعی 3000-1600 متر از سطح دریا با بارندگی 700-400 میلیمتر به خوبی رشد میکند و تراکم آن با افزایش ارتفاع کاهش مییابد. خاک رویشگاه آن دارای اسیدیتۀ خنثی تا کمی قلیایی (8-7) کم عمق تا عمیق و با بافت متوسط است. رشد رویشی گیاه از هفتۀ اول فروردین شروع میشود و در اواسط خرداد گیاه به بذردهی میرسد. این گیاه دارای سیستم چند ریشهای است، که میانگین طول ریشۀ اصلی 102 سانتیمتر و تعداد ریشههای فرعی 11 عدد میباشد. بیشترین مقدار پروتئین خام در مرحلۀ رویشی و کمترین مقدار آن در مرحلۀ بذردهی است.
فاطمه آذریان؛ سارا ولی زاده؛ پویان دهقان؛ حسن خسروی
چکیده
مناطق خشک و نیمهخشک سطح وسیعی از کشور را به خود اختصاص دادهاند. منطقۀ روداب سبزوار بهعنوان نمونهای بارز از مناطق بیابانی کشور میباشد که تحت تأثیر خطر بیابانزایی قرار گرفته است. هدف این مطالعه ارزیابی خطر بیابانزایی با استفاده از مدل ESAs و تهیه نقشۀ ریسک بیابانزایی میباشد. بر پایه این روش در ابتدا نقشۀ واحدهای کاری در منطقه ...
بیشتر
مناطق خشک و نیمهخشک سطح وسیعی از کشور را به خود اختصاص دادهاند. منطقۀ روداب سبزوار بهعنوان نمونهای بارز از مناطق بیابانی کشور میباشد که تحت تأثیر خطر بیابانزایی قرار گرفته است. هدف این مطالعه ارزیابی خطر بیابانزایی با استفاده از مدل ESAs و تهیه نقشۀ ریسک بیابانزایی میباشد. بر پایه این روش در ابتدا نقشۀ واحدهای کاری در منطقه به عنوان نقشۀ پایه برای ارزشدهی شاخصهای مورد نظر تهیه شد. سپس شاخصهای مورد بررسی بر اساس مدل ESAs و با استفاده از سامانۀ اطلاعات جغرافیایی تهیه شد و در نهایت شاخص ESAI برای هر واحدکاری محاسبه و پهنهبندی شد. نتایج نشان داد که منطقۀ روداب از نظر خطر بیابانزایی، در سه کلاس I، II و III قرار گرفته است که بیشترین سطح منطقه را زیرکلاس III1 با پوشش 48/44 درصد از سطح منطقه به خود اختصاص داده است. نقشۀ خسارت بیابانزایی منطقه روداب در پنج کلاس قرار گرفت به طوری که کلاس III با 20/35 درصد بیشترین سطح منطقه را پوشش داد. رخساره پهنههای ماسهای فعال علاوه بر دارا بودن بالاترین خطر بیابانزایی، به دلیل برخورداری از عناصر در معرض خطر قابل توجه، بیشترین ریسک بیابانزایی را نیز به خود اختصاص داد که با توجه به خسارت شدید، انتظار میرود در اولویت برنامههای بیابانزدایی قرار گیرد.