وحید چیت ساز؛ علی اکبر نظری سامانی؛ سعید سلطانی؛ سادات فیض نیا
چکیده
پدیدههای فرسایش و رسوب دو پدیده اجتنابناپذیر حوزههای آبخیز هستند. در این پژوهش به منظور مدلسازی تعیین بار معلق رسوب 69 حوزه موجود در حوزههای آبخیز کارون بزرگ و کرخه ابتدا اطلاعات 30 نوع ویژگی فیزیوگرافیکی، ژئومرفولوژیکی، پوشش گیاهی و اقلیمی برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. با استفاده از تجزیه مؤلفههای اصلی، ماتریس خصوصیات ...
بیشتر
پدیدههای فرسایش و رسوب دو پدیده اجتنابناپذیر حوزههای آبخیز هستند. در این پژوهش به منظور مدلسازی تعیین بار معلق رسوب 69 حوزه موجود در حوزههای آبخیز کارون بزرگ و کرخه ابتدا اطلاعات 30 نوع ویژگی فیزیوگرافیکی، ژئومرفولوژیکی، پوشش گیاهی و اقلیمی برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. با استفاده از تجزیه مؤلفههای اصلی، ماتریس خصوصیات به 8 ویژگی عامل مبنا شامل: رسوب سالانه، مساحت، محیط، طول آبراهه اصلی، رلیف حوزه، متوسط ارتفاع در 85% بالایی آبراهه اصلی، ارتفاع موقعیت 15% پایینی طول آبراهه اصلی و تعداد زمین لغزش در هر حوزه تقلیل یافت. حوزههای موجود بر اساس ویژگیهای منتخب به 6 گروه همگن تقسیم و با استفاده از رگرسیون چند متغیره گام به گام مدلسازی رسوبدهی حوزهها انجام شد. بر اساس منحنیهای جرم مضاعف بین دادههای رسوب-بارش، از بین 35 ایستگاه که در بالا دست خود دارای انواع سدهای مخزنی بودند، رسوبدهی 29 ایستگاه تحت تأثیر سدهای بالا دست خود قرار داشتند. نتایج نشان داد که سدهای بزرگ میتوانند بر عملکرد رسوب پایین دست خود تا طول 98 کیلومتری رودخانه تأثیر بگذارد. همچنین در هر گروه ترکیب خاصی از ویژگیها بر روی رسوبدهی حوزهها تأثیر گذار هستند. بر اساس شاخص های اعتبارسنجی ، مدلهای به دست آمده دارای کارایی بالایی هستند (ضریب نش ساتکلیف 72/0 و ضریب تبیین 71/0). بطور کلی، ویژگیهای فیزیوگرافی حوزه مانند محیط، مساحت، طول آبراهه اصلی و رلیف حوزه نسبت به سایر عوامل اقلیمی، پوششگیاهی و زمینشناسی منطقه از درجه اهمیت بیشتری برخوردارند و کل واریانس تبیین شده توسط ویژگیهای ذکر شده 3/87 درصد است.
محسن فرزین؛ علی اکبر نظری سامانی؛ سعیده منبری؛ سادات فیض نیا؛ غلامعباس کاظمی
چکیده
این پژوهش سعی بر آن دارد تا با تعیین خطوارههای سازندهای زمینشناسی منتهی به خلیج فارس و تبیین سهم نسبی هر سازند، نقش و اهمیت سازندهای کارستی را در نفوذ جریانهای سطحی و تغذیه منابع آب زیرزمینی منطقه به نمایش بگذارد. بدین منظور، نزدیکترین زیرحوضهها از چهار حوضۀ رودخانههای مند، حله، کَل-مهران و زهره به سواحل خلیج فارس ...
بیشتر
این پژوهش سعی بر آن دارد تا با تعیین خطوارههای سازندهای زمینشناسی منتهی به خلیج فارس و تبیین سهم نسبی هر سازند، نقش و اهمیت سازندهای کارستی را در نفوذ جریانهای سطحی و تغذیه منابع آب زیرزمینی منطقه به نمایش بگذارد. بدین منظور، نزدیکترین زیرحوضهها از چهار حوضۀ رودخانههای مند، حله، کَل-مهران و زهره به سواحل خلیج فارس جهت استخراج خطوارهها، ترسیم نمودارهای گلسرخی و تحلیل آنها با استفاده از نرمافزارهای ENVI® 5.3، PCI Geomatica، GIS10.3.1 و Rock works 2016 انتخاب گردید. در ابتدا فراوانی، تراکم، تقاطع، جهت، اندازه و شدت خطوارهها در سازندهای منطقه تعیین گردید، سپس با تبیین و تعریف شاخص خطوارگی، اهمیت و تأثیر هر سازند در تغذیۀ بالقوۀ منابع آب زیرزمینی تعیین گردید. نتایج نشان میدهد بیشترین درصد فراوانی، درصد تقاطع و درصد طولی خطواره به سازند آسماری-جهرم و بیشترین درصد شدت خطواره به سازند ایلام-سروک اختصاص دارد؛ مقدار عددی شدت خطواره در سازندهای کارستی، سه برابر سازندهای غیرکارستی است. به طور کلی بررسی وضعیت خطوارگی نشان میدهد که خطوارهها اساساً در سازندهای کارستی ایجاد شدهاند به طوری که مقدار عددی شاخص خطوارگی در سازندهای کارستی، 72/7 است در حالی که این مقدار در سازندهای غیر کارستی 3/2 است و اختلاف بیش از سه برابری را نشان میدهد. همچنین، جهتیافتگی خطوارهها بر اساس فراوانی و طول آنها در کل محدودۀ مورد مطالعه راستای شمال شرق-جنوب غرب دارد که دلیل آن را میتوان تعداد بسیار زیاد خطوارههای کارستی با این جهتیافتگی و تأثیر آن بر درصد نسبی کل خطوارههای منطقه دانست، امتداد بخش جنوب غربی این راستا به سواحل خلیج فارس منتهی میشود.
سادات فیض نیا؛ اصغر کوهپیما؛ حسن احمدی؛ علی اصغر هاشمی
چکیده
با توجه به موفقیت روش انگشت نگاری در تهیه سریع و کم هزینه اطلاعات در مورد منابع رسوب، در این تحقیق از روش مذکور در سه زیرحوضه عمروان، عطاری و علی آباد که از زیر حوضه های حوزه آبخیز چاشت خوران در استان سمنان می باشد، استفاده شده است. پس از جدا کردن ذرات زیر 63 میکرون و اندازه گیری 15 خصوصیت منشایاب ابتدا از روشهای آماری مقایسه میانگین ها ...
بیشتر
با توجه به موفقیت روش انگشت نگاری در تهیه سریع و کم هزینه اطلاعات در مورد منابع رسوب، در این تحقیق از روش مذکور در سه زیرحوضه عمروان، عطاری و علی آباد که از زیر حوضه های حوزه آبخیز چاشت خوران در استان سمنان می باشد، استفاده شده است. پس از جدا کردن ذرات زیر 63 میکرون و اندازه گیری 15 خصوصیت منشایاب ابتدا از روشهای آماری مقایسه میانگین ها و تحلیل تشخیص برای تعیین خصوصیاتی که به بهترین نحو منابع رسوب را از هم تفکیک می کنند، استفاده شد. در مرحله بعد با حداقل کردن مدلهای چندمتغیره ترکیبی توسط روشهای بهینه سازی، سهم هر منبع تعیین گردید. بر اساس نتایج آنالیز تابع تشخیص (DFA) در حوضه آبخیز عمروان چهار خصوصیت شامل Co، Ph، Kaolinite و K به عنوان ترکیب بهینه شناخته شده است که توانسته صد در صد منابع رسوب را تفکیک کنند. در حوضه آبخیز علی آباد پنج پارامتر به عنوان ترکیب بهینه شناخته شده است که عبارتند از Na، XLf، Ca، Co و Smektite. این ترکیب نیز توانسته صد درصد منابع رسوب را تفکیک کند. در حوضه آبخیز عطاری ترکیب بهینه شامل چهار پارامتر Na، Co، XLf و Kaolinite بوده که توانسته اند 7/91 درصد منابع رسوب را تفکیک کنند. نتایج حاصل از مدلهای چند متغیره ترکیبی محاسبه شده نشان می دهد سازند قرمز بالایی در حوضه های عمروان، عطاری و علی آباد به ترتیب با 9/35، 53/23 و 64/86 درصد بالاترین سهم را در تولید رسوب داشته و بنابراین باید برنامه های مدیریت وکنترل رسوب بر روی این منابع متمرکز گردد.
محسن پادیاب؛ سادات فیض نیا
چکیده
اهمیت رسوبگذاری در شبکههای پخش سیلاب بیش از انباشت آب است. به منظور تعیین سهم هر کدام از سازندهای زمینشناسی بالادست در تولید رسوب ورودی به عرصه پخش سیلاب گچساران، در 16 نقطه و از عمق 15-0 سانتیمتری عرصه پخش اقدام به نمونهبرداری رسوب گردید. کلیه نمونهها با استفاده از روش الک خشک، دانهبندی شده و با انتخاب مقداری از ذرات ...
بیشتر
اهمیت رسوبگذاری در شبکههای پخش سیلاب بیش از انباشت آب است. به منظور تعیین سهم هر کدام از سازندهای زمینشناسی بالادست در تولید رسوب ورودی به عرصه پخش سیلاب گچساران، در 16 نقطه و از عمق 15-0 سانتیمتری عرصه پخش اقدام به نمونهبرداری رسوب گردید. کلیه نمونهها با استفاده از روش الک خشک، دانهبندی شده و با انتخاب مقداری از ذرات باقیمانده بر روی دو الک 150 و کمتر 62 میکرون، کانیها و خرده سنگها شناسایی شده و درصد فراوانی آنها در نمونهها تعیینگردید. سپس با استفاده از نقشه زمینشناسی، نوع سازند و لیتولوژی آن مشخص شد و با مقایسه ترکیب کانیشناسی نمونهها با واحدهای سنگشناسی و سازندهای موجود در حوزه آبخیز، سنگ و سازند تولید کننده هر کانی و خرده سنگ تعیین شد و درصد سهم هر واحد سنگی در تولید رسوب مشخص گردید. با در نظر گرفتن مساحت هر واحد سنگی، درصد مشارکت هر کدام به صورت وزنی محاسبه شد. نتایج نشان داد که سازندهای پابده- گورپی با سهم 3/55 درصد از رسوبات ورودی، بیشترین نقش را در تولید ذرات با اندازه 300-150 میکرومتر داشته است و سازند کژدمی با سهم 1/14درصد، سازندهای ایلام- سروک با 1/13 درصد، سازند خامی با 8/10 درصد و سازند آسماری با 5/6 درصد از رسوبات ورودی، در ردههای بعد قرار گرفتهاند. همچنین برای ذرات کمتر از 62 میکرومتر، سازندهای پابده- گورپی با اشتراک 80 درصد از رسوبات ورودی، بیشترین سهم را در تولید این ذرات داشته است و تنها 20 درصد از رسوبات با این اندازه به سایر سازندها اختصاص دارد.
سید هاشم حسینی؛ سادات فیض نیا؛ حمید پیروان؛ غلامرضا زهتابیان
دوره 62، شماره 2 ، مهر 1388، ، صفحه 215-228
چکیده
در ایران، سازندهای ریزدانه مربوط به نئوژن به خاطر وجود املاح گچ ونمک از جمله حساسترین سازندها به فرسایش بوده و عامل اصلی تولید رسوب معلق در بیشتر حوضهها به شمار می روند. هدف از این پژوهش بررسی واحدهای ریزدانه نئوژن حوزه آبخیز طالقان از نظرحساسیت به فرسایش و تولید رواناب، با تأکید بر ویژگیهای ذاتی و با بهرهگیری از بارانساز ...
بیشتر
در ایران، سازندهای ریزدانه مربوط به نئوژن به خاطر وجود املاح گچ ونمک از جمله حساسترین سازندها به فرسایش بوده و عامل اصلی تولید رسوب معلق در بیشتر حوضهها به شمار می روند. هدف از این پژوهش بررسی واحدهای ریزدانه نئوژن حوزه آبخیز طالقان از نظرحساسیت به فرسایش و تولید رواناب، با تأکید بر ویژگیهای ذاتی و با بهرهگیری از بارانساز صحرائی میباشد. در این پژوهش، در آغاز با تجزیه و تحلیل نمونههای سازند برداشت شده از واحدهای ریزدانه منطقه بر پایه واحدهای کاری ژئومرفولوژی، سازند نئوژن بر مبنای ویژگیهای شیمیایی و املاح موجود درنمونهها به چندین زیرواحد جداسازی و سپس در هر زیرواحد رواناب و رسوب معلق با همانندسازی باران در دو شدت 30 و60 میلیمتردرساعت اندازهگیری شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان میدهد که در بیشتر نمونهها نسبت تخریبی به کل املاح موجود بیش از 9/1 بوده و لذا بر پایه روش پتی جان (1973) و با توجه به میزان املاح غالب پنج واحد شامل NgSiH، NgSi، gy1C، gy1CG وgy2CH جداسازی شد. بررسی میزان رواناب و مقایسه میانگینها به روش دانکن نشان داد که درسطح 05/0، واحد NgSiH بیشترین میزان رواناب ورسوب را تولید کرده و پس از آن واحدهای NgSi، gy2CH، gy1CG وgy1C قرار دارند. بررسی روند تولید رسوب و رواناب با گذشت زمان نشان میدهد که واحدهای NgSiH و NgSiبه سرعت به حالت اشباع رسیده و درآنها تولید رواناب و رسوب معلق ثابت میشود. ولی واحدهای gy1CG وgy1C هرچند که میزان رسوب معلق کمی را در زمانهای اولیه (10 دقیقه اول ودوم) ایجاد میکنند ولی با گذشت زمان به خاطر اشباع شدن رسها و ایجاد جریانهای لاوی، میزان رسوب معلق آنها بهویژه در10 دقیقه سوم به شدت افزایش مییابد.